روش تفسیری مجد البیان و مقایسه آن با روش تفسیر الصافی
«انتقام» به طور فطری در انسان ها و به طور غریزی در بعضی حیوانات وجود دارد. انتقام دارای اقسام گوناگون است، ازجمله انتقام الهی و غیرالهی. در این مقاله، بررسی تطبیقی این موضوع در تفاسیر المیزان و فی ظلال القرآن و استخراج نکات اشتراک و افتراق آنها انجام شده است. این پژوهش به نتایجی رسیده که عبارت اند از: (1) هر دو مفسر انتقام را جزء سنت های الهی دانسته و برای آن دو قسم فردی و اجتماعی قایل اند. (2) انتقام های اجتماعی جزء حقوق جامعه شمرده شده است. (3) عفو و گذشت در موارد انتقام شخصی نیکو، ولی در حقوق اجتماعی نکوهش شده است. (4) خداوند هنگامی از انسان های مجرم و گناهکار انتقام می گیرد که آیات و نشانه های الهی به آنها یادآوری شده و حجت بر آنها تمام شده باشد. (5) علامه طباطبایی قصاص را نوعی انتقام می داند، ولی سید قطب قصاص را انتقام نمی داند. (6) هیچ کدام از دو مفسر متعرض این امر نشده اند که در آنجا که انتقام جنبه اجتماعی دارد و از حقوق جامعه است انتقام گیرنده چه کسی است. (7) مباحث سید قطب درباره انتقام متداخل و گاهی ناسازگار است، درحالی که در مباحث علامه طباطبایی چنین نیست.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.