نقش هنرهای تجسمی در ارتقای کیفیت محیط شهری (نمونه مطالعاتی: محدوده اطراف کاخ گلستان)
طرح مسیله:
نگاهی به تاریخ حضور هنر در فضاهای عمومی نشان می دهد که با تغییر پارادایم هنر عمومی از هنر هنرمند مدار به سوی ایجاد هنر جامعه مدار و هنر مخاطب محور، انتخاب نوع هنر عمومی و کیفیت های محیطی متاثر از آن بیش ازپیش مهم جلوه می نماید. آنچه امروزه فضاهای شهری را تهدید می نماید، ارتباط ضعیف مولفه های سازنده یک مکان است که نمی توانند نیازهای شهروندان را به خوبی برطرف نمایند.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هنر تجسمی بر کیفیت محیطی سعی دارد که بتواند کیفیت محیطی لازم در طراحی فضاهای شهری آینده توسط متخصصان را ایجاد نماید.
این پژوهش ازلحاظ حیث نوع توسعه ای - کاربردی و از جنبه روش دارای ترکیبی لانه به لانه است. برای پاسخ به سوال تحقیق از روش تحقیق کیفی درکمی لانه به لانه استفاده می شود. جامعه آماری به دو قسمت کمی و کیفی تقسیم شده است. در گروه کیفی جامعه آماری، 14 کارشناسان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. در جامعه آماری تحقیق کمی، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 180 نفر و نمونه گیری به صورت تصادفی است.
تحلیل نتایج حاکی از آن است که بنا به نتایج رگرسیون چندمتغیره، مولفه غنای بصری با مقدار(000/1) بیشترین میزان سهم عاملی، در مرتبه دوم، مولفه لذت بردن از محیط با مقدار (920/0) و کمترین مربوط به مولفه بهبود احساس فردی تعلق با مقدار(244/0) است.
توجه ویژه طراحان شهری در مورد ساختار فضاها و به کارگیری تمهیدات استخراجی از میزان تاثیرگذاری مولفه های هنرهای تجسمی در فضاهای شهری در مقیاس های مختلف می تواند موجب افزایش کیفیت محیط های شهری شود.