بررسی انتقادی نظام سه بنی ژرژ دومزیل در شاهنامه و مهابهارت
نخستین بار ویکاندر با پژوهش هایی بر مهابهارت و شاهنامه این نظر را مطرح کرد که طبقه جنگ جو در میان قوم آریایی، طبقه ای مستقل از ساختار اجتماعی به شمار می آمده و روحانیون و کشت ورزان دو طبقه دیگر را تشکیل می دادند. دومزیل با قرار دادن گروه فرمان روایان کنار روحانیون در طبقه اول و بررسی ساختار اجتماعی دیگر اقوام هند و اروپایی، نظریه سه بنی بودن ساختار اجتماعی را به دیگر جوامع این قوم تعمیم داد. او بر این باور بود که علاوه بر ساختار اجتماعی، خدایان، خاندان ها و حتی مفاهیمی جزیی تر چون پزشکی و فره و آتش در ایران از این ساختار پیروی می کند؛ اما با بررسی دقیق تر این موضوعات در شاهنامه و مهابهارت می توان گفت بسیاری از تحلیل های دومزیل قابل تامل است. در این جستار سعی شده با بررسی انتقادی بنیان های نظریه دومزیل بر اساس اساطیر و حماسه های هند و ایران، به نقد و تحلیل این نظریه پرداخته شود. با توجه به بررسی ها به نظر می رسد طبقات اجتماعی و دیگر مفاهیمی که دومزیل بر آن ها تاکید دارد چندان قابل تفکیک و مرزگذاری نیستند. از سویی دیگر طبقه کشت ورز در باورهای هند و ایرانی اهمیتی هم پای دیگر طبقات نداشته است و بر خلاف نظر دومزیل پیشه وری در این جوامع قدمتی کهن دارد.
دومزیل ، ساختار اجتماعی ، هند و ایرانی ، شاهنامه ، مهابهارت
-
بررسی پیوند کواسیر، نوشاک ادایی ایزدان نورس با هئومه و سومه ی اوستایی _ودایی
*، سید محمد برفر
نشریه ادبیات تطبیقی، بهار و تابستان 1403 -
نگاهی به غیاب داستان آرش در شاهنامه فردوسی از منظر تحلیل پارادایمی
معین کاظمی فر*،
نشریه پژوهش های ادبی، تابستان 1402 -
شیوه های انتقال فره و ارتباط آن با فرزندکشی گشتاسب
*، ، فرخ حاجیانی
نشریه کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی، بهار 1402 -
بررسی تحلیلی−تطبیقی دو سفر رستم با آیین های شمنی
*، ، فرخ حاجیانی
پژوهشنامه ادب حماسی، بهار و تابستان 1402