مدل معادلات ساختاری نگرش به ازدواج بر اساس تنظیم هیجانی بین فردی و ذهنیت های طرحواره ای
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش نسبت به ازدواج بر اساس ذهنیت های طرحواره ای با تاکید بر نقش میانجی گری تنظیم هیجانی بین فردی در دانشجویان انجام شد.
این مطالعه مقطعی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد اصفهان در سال 1398 تشکیل داد که شامل 13254 نفر بودند. از جامعه مذکور بر اساس تیوری Muller، 320 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و پرسش نامه های ذهنیت های طرحواره ای (Schematic Mindset Questionnaire یا SMQ)، نگرش به ازدواج Brateen و Rosen (Marital Attitude Scale یا MAS) و تنظیم هیجانی بین فردی (Interpersonal Emotion Regulation Questionnaire یا IERQ) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و روش برآورد حداکثر درست نمایی، در نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
ذهنیت های طرحواره ای شامل «ذهنیت کودکانه، ذهنیت مقابله ای ناکارامد، ذهنیت والدین ناکارامد و ذهنیت بزرگسال سالم» بر نگرش نسبت به ازدواج تاثیر مستقیمی داشت (05/0 > P). همچنین، تنظیم هیجانی بین فردی در روابط بین ذهنیت کودکانه، ذهنیت مقابله ای ناکارامد و ذهنیت والدین ناکارامد با نگرش نسبت به ازدواج نقش میانجی را ایفا نمود (05/0 > P)، اما این سازه رابطه بین ذهنیت بزرگسال سالم با نگرش نسبت به ازدواج را میانجی گری نکرد.
با بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، می توان گفت که جهت اصلاح نگرش نسبت به ازدواج، می توان از پروتکل های مبتنی بر تغییر ذهنیت های طرحواره ای و تنظیم هیجانی بین فردی استفاده نمود.
نگرش ، ازدواج ، طرحواره درمانی ، تنظیم هیجانی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.