الگوی پارادایمی نقش آفرینی گروه های علوم سیاسی در آگاهی بخشی سیاسی همگانی در ایران(با رویکرد کیفی داده بنیاد)
آگاهی سیاسی، مهارتی قابل یادگیری و توسعهپذیر است و از موضوع (زیست اجتماعی بشر)، هدف (دانایی و توانایی در تصمیم گیری امور جمعی) و غایت (یافتن یا ساختن راه های سعادت بشر در اجتماع) علم سیاست جدا نیست. از این رو، آگاهی بخشی سیاسی نه یک محصول جانبی، بلکه از کارویژه های اصلی علوم سیاسی محسوب می شود. مقاله حاضر نیز با توجه به اهمیت آگاهی سیاسی شهروندان به مثابه یک سرمایه ملی پایدار با هدف ترسیم الگوی نقش آفرینی علوم سیاسی در آگاهی بخشی سیاسی همگانی با بهره گیری از نظریه داده بنیاد صورت پذیرفته است. برای این منظور، 18 مصاحبه نیمه ساختاریافته تخصصی با اساتید علوم سیاسی صاحب نظر در حوزه آگاهی سیاسی انجام شد که تحلیل متن آنها در فرآیند کدگذاری باز به ظهور 426 کد اولیه معطوف به 136 مفهوم انتزاعی در قالب 25 مقوله منجر شد. این مقوله ها به پیروی از الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین در شش طبقه شامل پدیده محوری (آگاهی بخشی سیاسی) و شرایط علی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخلهگر، راهبردها و پیامدهای آگاهیبخشی سیاسی به واسطه علوم سیاسی به یکدیگر مرتبط شدند. وفق یافته های مقاله، شرایط علی شامل منابع انسانی علوم سیاسی، ماهیت علم سیاست، گستره کنش، گروههای علوم سیاسی، کانالهای ارتباطی، کارویژه های حرفه ای و عوامل روانشناختی بیشترین تاثیر را بر راهبردهای ارتقای نقشآفرینی علوم سیاسی در آگاهیبخشی سیاسی همگانی میگذارند. این راهبردها در درجه دوم از مولفههای دارای منشا بیرونی اعم از جامعه و دولت و زیرمجموعههای آنها که در زمره عوامل زمینهای و مداخله گر طبقه بندی میشوند، تاثیر میپذیرند.
آگاهی سیاسی ، آگاهی&rlm ، بخشی سیاسی ، دانش سیاسی ، علم سیاست ، گروه &rlm ، های علوم سیاسی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.