معنایابی ترامتنی نمایشنامه کارنامه بندار بیدخش بهرام بیضایی
کشف و دریافت معنای آثار ادبی، همواره مورد توجه منتقدان این عرصه بوده است؛ اما آنچه در این میان اهمیت دارد، به کارگیری رویکردی روشمند برای دستیابی به معانی پنهان در لایه های مختلف متن است. رویکرد ترامتنی، ازجمله دستگاه های نظری کل نگر در میان نظریه های ادبی به شمار می آید که از طریق آن، لایه های معنایی پنهان را می توان کشف کرد. البته این دستگاه نظری در حوزه معناشناختی، صورت بندی دقیقی ندارد؛ با این حال، عناصر آن در نگاهی کل نگر، ظرفیت های معناشناختی خاصی را در محور های هم نشینی و جانشینی معنایی از خود بروز می دهند که تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است؛ مثلا بیش متن، بینامتن و فرامتن روی محور جانشینی معنایی عمل می کنند، پیرامتن روی محور هم نشینی معنایی عمل می کند و سر متن هم روی محور هم نشینی معنایی و هم روی محور جانشینی معنایی عمل می کند. برهم کنش این عناصر نیز به کشف معنای کلی از متن می انجامد؛ از این رو، در پژوهش پیش رو با توجه به دیدگاه تازه «معنایابی ترامتنی» کوشیده ایم ضمن بهره گیری از روش تحلیل کیفی و کمی، با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و کاربست نظریه های ترامتنیت و معنی شناسی، به تحلیل نمایشنامه «کارنامه بندار بیدخش» بهرام بیضایی بپردازیم و ضمن صورت بندی دستگاه نظری تازه، معنای پنهان در لایه های این نمایشنامه را نشان دهیم. نتایج حاصل از این تحلیل نشان می دهد که بیضایی با جانشین سازی و هم نشین سازی عناصر ترامتنی، معنا را به مخاطب انتقال می دهد و معنایابی ترامتنی، دستگاه نظری کارآمدی برای تحلیل این اثر است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.