ریشه یابی بنمایه های اسطوره هبوط و عروج مهری در هفت گنبد نظامی و مثنوی معنوی
مقاله پیش رو به بررسی یکی از بنیانهای اعتقادی آیین مهر به نام «اسطوره هبوط و عروج» در مثنوی معنوی و هفت پیکر نظامی گنجوی میپردازد. هدف از نگارش مقاله، برجسته سازی باورهای مشترک مثنوی، هفت پیکر و آیین مهر در باب هبوط و عروج است.
این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی همراه با مقایسه و تفسیر، تدوین شده است. شیوه گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای بوده است.
مفهوم هبوط یکی از مضامین مهم و مکرر ادبیات عرفانی است که در مثنوی معنوی نیز نمود گسترده ای دارد. در مثنوی از غم فراق و موانع عروج و آرزوی صعود و وصال و رابطه مبتنی بر عشق بین انسان و خداوند سخن رفته است.
مولانا مهمترین عامل هبوط آدم را حرکت چرخه عشق ورزی حق با خود و ایجاد درد فراق در آدمی میداند. در مثنوی منظور از بهشت، مقام قرب الهی است و بنابراین هبوط، فراق روح از سرچشمه اصلی و عروج، گم شدن قطره روح در دریای حق است. در هفت پیکر بیشتر بر اسطوره صعود تاکید شده است؛ قهرمان اصلی با سیر در هفت گنبد، که تطابق بسیاری با هفت زینه میترایی دارد، مرحله ای از شناخت و درون پروری را در این آزمون تجربه میکند. داستانهای هفت گنبد نیز با مضامین و آئینهای میترایی تطابق شگفتی دارند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.