بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و اخلاق کاری با تاکید بر نظریه کنش ارتباطی یورگن هابرماس
امروزه میزان پایبندی کارکنان به اخلاق کاری، یکی از عواملی است که کارایی شغلی، سازمانی و به مراتب توسعه اجتماعی و فرهنگی سازمانها و شرکتهای صنعتی را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد، به طوری که عامل مذکور، کلید محوری موفقیت نهادهای صنعتی قلمداد میشود. در این راستا پژوهش حاضر نیز، با هدف مطالعه جامعهشناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و اخلاق کاری در بین کارکنان شرکت صنعتی آرسال گلدشت انجام شده است. چارچوب نظری پژوهش حاضر، عمدتا بر نظریه کنش ارتباطی یورگن هابرماس مبتنی است. روش تحقیق این مطالعه، از نوع پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه است که برای برآورد اعتبار و پایایی، به ترتیب از اعتبار صوری و تکنیک آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان شرکت به تعداد 400 نفر است که از این تعداد، حجم نمونه براساس فرمول آماری کوکران، 197 نفر برآورد شد و به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده برای جمع آوری دادهها انتخاب شدند. نرم افزار مورد نیاز نیز برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، SPSS است. نتایج تحقیق نشان داد همبستگی بین تمامی مولفههای سرمایه اجتماعی، شامل اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، حمایت اجتماعی و انسجام اجتماعی با متغیر وابسته اخلاق کاری به لحاظ آماری تایید شد و نوع رابطه نیز، مثبت و مستقیم است. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی چندمتغیره، حاکی از آن است که متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی شامل اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، میزان سابقه کاری، انسجام اجتماعی و سن، به ترتیب بیشترین تاثیر را بر متغیر اخلاق کاری کارکنان داشته و درمجموع توانستهاند 48درصد از تغییرات متغیر مذکور را تبیین کنند.