مقایسه ی اثربخشی ویتامین دی، توانبخشی شناختی، تحریک جریان متناوب مغز و ترکیب درمان توانبخشی شناختی و تحریک جریان متناوب مغز بر افسردگی سالمندان مبتلا به نقص شناختی خفیف
افسردگی، پیش بینی کننده ی نقص شناختی در افراد سالمند می باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه ی اثربخشی ویتامین D، توانمندسازی شناختی (Cognitive rehabilitation therapy) CRT، تحریک فراجمجمه ای مغز (transcranial alternating current stimulation) tACS و ترکیب دو درمان (CRT+tACS) بر کاهش افسردگی سالمندان مبتلا به نقص شناختی خفیف بود.
پژوهش حاضر یک مطالعه ی کارآزمایی بالینی نیمه تجربی است که 32 فرد دارای نقص شناختی خفیف بعد از تکمیل تست افسردگی Beck (Beck Depression Inventory) BDI و (Montreal Cognitive Assessment) MoCA در چهار گروه درمانی بصورت تصادفی اختصاص داده شدند. مداخله ی CRT، tACS و CRT+tACS هر کدام 12 جلسه و هفته ای دوبار برگزار گردید. هر جلسه CRT و tACS20 دقیقه و هر جلسه درمان توانبخشی شناختی بعلاوه tACS به مدت 40 دقیقه اجرا گردید و در گروه دریافت ویتامین D به مدت 6 هفته روزانه 20 میکروگرم معادل با 800 IU ویتامین D دریافت کردند. قبل از انجام پژوهش تست افسردگی Beck (BDI) و تست MoCA و در پایان پژوهش BDI گرفته شد تا اثربخشی درمان ها بر کاهش افسردگی بررسی شود. به منظور تحلیل نتایج از آزمون آماری اندازه گیری مکرر با سطح معنی داری کمتر از 0/05 مختلط استفاده شد.
بر اساس نتایج بدست آمده در گروه CRT شاهد کاهش معنی دار نمرات افسردگی بک از 11 به 9 بودیم. در گروه ACS، CRT+tACS و ویتامین D تفاوت بین نمرات افسردگی معنی دار نبود.
بر اساس مطالعه ی حاضر، CRT باعث کاهش نمره ی افسردگی در بین افراد دارای نقص شناختی خفیف می شود و این درمان در مقایسه با tACS، CRT+tACS و ویتامین D موثرتر بود.