کاربرد رویکرد استوار فازی به منظور مکانیابی - مسیریابی تسهیلات جمع آوری پسماندهای شهری با استفاده از الگوریتم ژنتیک
امروزه مساله مکانیابی مخازن زباله و مسیریابی خودروهای جمع آوری پسماند در ارتباط نزدیک با سلامت جامعه و همچنین محیط زیست دارد. در این مقاله، مساله مکانیابی- مسیریابی کمان دوره ای همراه با ایستگاه های تخلیه میانی در شرایط عدم قطعیت مورد بررسی قرار می گیرد که هدف آن کاهش تعداد مکان های فعال جهت جمع آوری پسماند در سطح شهر بوشهر، تعیین مسیرهای بهینه جهت سرویس دهی تمامی یال های دارای تقاضای شبکه گراف شهری در طول هفته و تعداد وسایل نقلیه موردنیاز است. یک مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط همراه با در نظر گرفتن تقاضای فازی برای بهینه سازی مساله توسعه داده می شود و برای حل تقریبی مساله از در ابعاد بزرگ الگوریتم ژنتیک چند هدفه استفاده می شود. برای ارزیابی کارایی الگوریتم پیشنهادی، از حل کننده CPLEX نرم افزار GAMS در حل مسائل با ابعاد کوچک و متوسط بهره برده می شود. در پژوهش حاضر از آنجا که در مساله برنامه ریزی مدیریت پسماند شناسایی دقیق و صحیح توزیع پارامترها خیلی مشکل است و اغلب داده های مورد نیاز از عدم قطعیت برخوردار هستند برای مدلسازی مساله پژوهش از رویکرد بهینه سازی استوار و رویکرد فازی شهودی استفاده شده است. نتایج انجام این پژوهش نشان می دهد که مقدار توابع هدف تعیین شده در روش استوار فازی نسبت به روش قطعی از مقدار کمتری برخوردار است. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به کاهش 9 درصدی در میزان استفاده از مخازن مورد نیاز تخصیص داده شده به مکان های جمع آوری پسماند و همچنین کاهش 52 درصدی مکان های فعال جهت جمع آوری پسماند اشاره نمود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.