ارائه مدل علی اثربخشی تدریس برخط بر اساس نگرش نسبت به تدریس برخط؛ نقش واسطه ای خودکارآمدی تدریس برخط
هدف مطالعه حاضر ارائه مدل علی اثربخشی تدریس برخط بر اساس نگرش نسبت به تدریس برخط؛ نقش واسطه ای خودکارآمدی تدریس برخط بود. طرح پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده ها از جمله مطالعات کمی و مبتنی بر رویکرد همبستگی با استفاده از تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه های پیام نور کشور بودند که بنا به خود اظهاری در یک یا چند دوره برخط و آموزش های الکترونیک در سال تحصیلی 1401-1400 شرکت داشتند. حجم نمونه مورد مطالعه 350 نفر بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه های نگرش نسبت به تدریس برخط میشرا و پاندا (2007)، خودکارآمدی تدریس برخط روبینا و اندرسون (2010) و اثربخشی تدریس برخط حافظی و یوسف وند (1401) برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که همبستگی بین نگرش نسبت به تدریس برخط و خودکارامدی تدریس برخط 65/0/0؛ بین نگرش نسبت به تدریس برخط و اثربخشی تدریس برخط 73/0 و در سطح معناداری 01/0>P معنادار است. همچنین ضریب همبستگی بین خودکارآمدی برخط و اثربخشی تدریس برخط 77/0 در سطح معناداری01/0>P معنادار است و 41 درصد از واریانس خودکارآمدی تدریس برخط و 48 درصد از واریانس اثربخشی تدریس برخط به وسیله مدل حاضر تبیین گردید. بطور کلی نتایج نشان داد که خودکارآمدی تدریس برخط در بین رابطه نگرش نسبت به تدریس برخط و اثربخشی تدریس برخط به عنوان متغیر میانجی ایفای نقش می کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.