تلاقی تاریخ و روایت در لینکلن اثر گور ویدال

کشف حقایق تاریخی همواره امری ضروری و مورد توجه بشر بوده است. به دلیل عدم دسترسی انسان به گذشته، تنها راه بازسازی آن از طریق زبان و روایت است، که این مسئله نشانگر اهمیت روایت در برداشت ما از حقایق تاریخی است. در کنار منابع اولیه تاریخی که دسترسی به آنها برای فهم دقیق تر تاریخ ضروری است، کاوش نگاه معرفت شناسانه نویسنده تاریخی در کنار درک ماهیت و چارچوب روایت های تاریخی نیز اهمیت شایانی در این زمینه دارد. در همین راستا، پژوهش حاضر به دنبال کشف ارتباط میان نگاه معرفت شناسانه گور ویدال به تاریخ در رمان تاریخی لینکلن است تا نشان دهد که چگونه این نگاه در میزان دقت بازتاب وقایع تاریخی نقش مستقیم دارد. هم چنین، این جستار تلاش می کند تا از اهمیت تاثیر تکنیک های روایی، به خصوص قرار دادن شخصیت های مختلف تاریخی به عنوان کانون زاویه دید روایت، در شکل دادن به یک اثر تاریخی به عنوان الگویی از بازتاب گذشته پرده بردارد. این مطالعه نشان می دهد که اصل روایت و روایت گری در تولید معنای تاریخی دخیل است، و گذشته به عنوان امری دست نیافتنی که ساختاری محدود به زمان دارد، تنها توسط روایت قابل بازنمایی است. هر روایت به عنوان یک بازنمایی تاریخی نیز، تنها یک برداشت از یک گذشته فرضی یا واقعی است و لزوما انتقال دهنده تمامی حقیقت های تاریخی مربوط به آن گذشته نیست.