مرگ ‏آگاهی از دیدگاه نیچه و شوپنهاور

پیام:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
مرگ‏آگاهی نزد شوپنهاور در شناخت خواست و مرگ خودخواسته و در واقع، در لغو خواست جاودانگی نهفته است. نظر وی هر نوع تفرد در جاودانگی را انکار می‏کند و از این رو، میل به بقاء در انسان را سیراب نمی‏کند. جنس مرگ‏اندیشی وی از نوع شهود نفسانی است. نیچه از مرگ به سمت زندگی نظر می‏کند و به عبارتی، سرنا را از ته می‏نوازد، این مرگ است که نیروی زندگی به انسان می‏بخشد. ایده‏آل زندگی هر فردی با مشخصه‏های شخصی او تعریف می‏شود. نیچه از انسان می‏خواهد خلاقانه زندگی کند نه منفعلانه. نیچه پیرو اخلاق طبیعی فردی است، اما در تبیین باور خود، زوایایی از اخلاق طبیعی که مبتنی بر اموری غیر از تنازع بقاء هستند را نادیده می‏گیرد. همچنین، او از نقش عوامل محیطی و آموزش در ساخت ابرانسان غفلت ورزیده است. آنچه وی به عنوان راه‏کار برای معناداری زندگی معرفی می‏کند، مستلزم داشتن خرد ناب است که هم‏سنگ خردهای عامه مردم نیست و از این رو، کارآمدی همگانی ندارد. مرگ‏آگاهی نزد وی از جنس فهم است که به وسیله تمام قوای طبیعی انسان تولید می‏شود.
زبان:
فارسی
صفحات:
137 تا 153
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2761341