نقش دولت ها در بهبود و توانمندسازی حقوق سلامت بانوان از منظر حقوق بین الملل
حق سلامت یکی از مولفه های اساسی و از نگرانی های روزمره انسان ها (صرف نظر از سن، جنس و پیشینه نژادی) به شمار می رود. وجود ارتباط معنادار میان حق بر سلامت و حقوق بشر سبب شده است تا در کنار توجه ویژه از سوی نهادهای بین المللی، اقدامات گسترده ای در جهت شناسایی و تحقق آن انجام گیرد. در این بین، تامین حق سلامت زنان از موضوعات مهمی است که همواره مورد تاکید حقوق بین الملل و حقوق بشردوستانه بوده است. امروزه اهمیت جایگاه زنان در جامعه و نقش آن ها در توسعه همه جانبه کشورها بر کسی پوشیده نیست و سلامت و بهداشت زنان به یکی از اولویت های اساسی دولت ها تبدیل شده است. از سوی دیگر مفهوم سلامت به عنوان یکی از مهم ترین حقوق فردی و اجتماعی، نقش انکارناپذیری در ارتقای شاخص های توسعه اجتماعی دارد، لذا در این پژوهش به بررسی و تبیین نقش دولت ها در بهبود و توانمندسازی حقوق سلامت بانوان با تکیه بر موازین حقوق بین الملل می پردازیم.
نگارش این مقاله بر پایه تحلیل و مبانی نظری بوده و به روش توصیفی تحلیلی با استفاده از روش کتابخانه ای صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی:
پژوهش حاضر با رعایت اصل صداقت، امانتداری و اصالت نگارش شده است.
دستیابی جامع و کامل زنان به حق بر سلامت نیازمند توجه به ابعاد جسمی، معنوی، فکری و اجتماعی آن ها بوده و دولت ها می بایست ضمن فراهم کردن بسترهای لازم، اقدامات مالی و قانونی موردنیاز را برای اجرا و پیشبرد حق بر سلامتی انجام دهند.
اهتمام دولت ها به وضع قوانین کارآمد در حوزه سلامت و بهداشت زنان، فراهم کردن زیرساخت ها و پیوست های فرهنگی لازم و همچنین رشد و ترویج الگوهای سلامت باید در اولویت برنامه ریزی ها قرار گیرد. همچنین مقابله با هرگونه تمایز و محرومیت بر اساس جنسیت که منجر به نقض حقوق بشر و آزادی های زنان می شود، امری ضروری است.