اگزیستانسیالیزم در مسیحیت و اسلام: موردپژوهی ابن طفیل و کی یر که گار
ابن طفیل و کی یر که گار در برخی عناصر اگزیستانسیالیزم پیرامون طبیعت دارای وجوه اشتراکی هستند.ابن طفیل طبیعت را به مثابه برترین آموزگار فلسفه و نیل به استدلال فلسفی می انگارد. از نگاه کی یرکه گار، انسان بودن اساسا وابسته به طبیعت و ملحوظ در طبیعت است. این باور کی یرکه گار، وی را عمیقا به عنوان چهره ای مرتبط و درگیر در فلسفه معاصر و اکونقادی مطرح ساخته است. آرای ابن طفیل در خصوص مساله مورد بحث، در رمان حی بن یقظان قابل دسترسی است. حی، قهرمان رمان ابن طفیل، در جستجوی حقیقت راهش را در چهار سفر ذهنی و نفسانی پیدا می کند. طبیعت بستر اصلی سفرهای چهارگانه حی است و لذا حی در عالی ترین مرحله اسفار خویش، اهتمام قابل توجهی به حفاظت از گیاهان و حیوانات نشان می دهد. در سفر اول، حی که از طبیعت خلق شده در دامن غزالی بزرگ می شود. در سفر دوم حی همه امور طبیعی را در می یابد و به یک دانشمند طبیعیدان تبدیل می شود. در سفر سوم حی در تحلیل فلسفی موفق می شود و در سفر چهارم به اوج عرفانی خود می رسد. در این مرحله وی از همه موجودات طبیعت و از همه حوادث طبیعی به خدا منتقل می شود. حی در آخرین سفر خود مجددا به طبیعت بازگشت می کند و به حمایت و حفاظت از آن می پردازد. از دیگر سو کی یرکه گار که چهره برجسته اگزیستانسیالیزم مسیحی در قرن نوزدهم به شمار می آید، همانند ابن طفیل در قالب آثار ادبی به جایگاه طبیعت در کمال انسان توجه نشان می دهد. وی در سوسن دشت و پرنده آسمان، به این می پردازد که چگونه به طبیعت بپردازیم و چگونه درباره طبیعت بنویسیم. آنگاه طبیعت را به مثابه آموزگار می انگارد و می گوید هرچند نه یکباره اما به تدریج باید از سوسن و پرنده آموخت.
-
Camera or behind Camera: Ibn al-Haitham vis-à-vis Shaykh Ishraq on Vision
*
Philosophical Investigations, Autumn 2024 -
ابن سینای اشراقی و شیخ اشراق سینوی: تاثیرات رساله حی بن یقظان بوعلی بر رساله های رمزی سهروردی
عرفان غلامی گلباغی*،
فصلنامه آیین حکمت، پاییز 1402