کاهش عدم قطعیت خروجی دمای متوسط مدل های جهانی اقلیم در مناطق خشک
تغییر اقلیم و اثرات آن بر بخش های مختلف محیط زیست و زندگی انسان ها، از مهم ترین چالش های پیش رو در قرن بیست ویکم است. یکی از مهم ترین عوامل عدم قطعیت موجود در پژوهش های اقلیمی به ویژه پیش نگری های اقلیمی، عدم قطعیت خروجی های مدل های جهانی اقلیم است. سیستم های آبی در مناطق خشک با کمبود شدید میزان ورودی (بارش) و نرخ بالای میزان خروجی (تبخیر و تعرق) مواجه اند. مهم ترین عامل دخیل در تبخیر و تعرق، دماست. هدف از این تحقیق، کاهش میزان عدم قطعیت خروجی دمای متوسط مدل های GCM در مناطق خشک به کمک مدل های اصلاح خطاست. بدین سبب، از خروجی های دمای مدل CanESM2 برای ایستگاه یزد در دوره های گذشته (19662005) و آینده (20062045) براساس سناریوی انتشار RCP 8.5 استفاده شد. برای اصلاح خطای این داده ها نیز، از روش های اصلاح خطای LS، NBC و مدل ریزمقیاس نمایی SDSM استفاده گردید. مدل SDSM در فرایند ریزمقیاس نمایی، موجب اصلاح خطای داده ها نیز می شود. در این تحقیق، دوره 20062020 به عنوان دوره ارزیابی دقت روش های اصلاح خطا انتخاب شد. برای این منظور، خروجی روش های اصلاح خطا و داده های مشاهداتی ایستگاه سینوپتیک یزد در دوره 20062020 باهم مقایسه شدند. نتایج نشان داد داده های دمای اصلاح خطا شده توسط هر چهار روش LS، SDSM، NBC و روش ترکیبی LS و SDSM، با داده های مشاهداتی ایستگاه سینوپتیک، دارای تطابق قابل قبول هستند و به ترتیب ضریب تعیین 948/0، 968/0، 969/0 و 969/0 برای این روش ها به دست آمد. نتایج آزمون ناپارامتریک من-کندال نشان داد که دمای متوسط سالانه هوا در منطقه مورد مطالعه در دوره گذشته و آینده، دارای روند افزایشی معنادار است.