تاثیر درمان توان بخشی روانی دوسا بر رفتارهای چالشی کودکان مبتلا به اوتیسم شهر ارومیه
نقص ها و کمبودها در زمینه مهارت های اجتماعی و تعاملات روزمره کودکان مبتلا به اوتیسم، بروز رفتارهای چالش برانگیز در آن ها را توجیه می کند. این کودکان نیازمند مداخلاتی هستند تا این نواقص در آن ها اصلاح گردد. یکی از روش هایی که می تواند در زمینه اصلاح رفتارهای چالشی این کودکان موثر باشد، روش توان بخشی دوسا می باشد. بنابراین مطالعه حاضر باهدف تعیین تاثیر درمان توان بخشی روانی دوسا بر رفتارهای چالشی کودکان مبتلا به اوتیسم شهر ارومیه انجام گردید.
مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از کودکان مبتلا به اوتیسم 8 تا 12 ساله از مراکز روان شناختی و توان بخشی شهر ارومیه و با توجه به ملاک های ورود و خروج، انتخاب شده و با تخصیص تصادفی در دو گروه مداخله (درمان توان بخشی روانی دوسا) و کنترل جای گرفتند. ابزار اندازه گیری پژوهش حاضر، مقیاس تجدیدنظر شده رفتارهای چالش برانگیز بودفیش و همکاران بود. گروه مداخله تحت تکنیک های درمان توان بخشی روانی دوسا در طی 12 جلسه 55 دقیقه ای قرار گرفتند. گروه کنترل طی این مدت آموزشی را دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار کامپیوتری SPSS نسخه 18 در سطح معنی داری 05/0 انجام گردید.
نتایج حاکی از آن بود که درمان توان بخشی روانی دوسا بر رفتارهای چالشی و تمامی ابعاد آن (رفتار کلیشه ای، رفتار خودآزاری، رفتار وسواسی، رفتار آیینی، رفتار یکنواختی و رفتار محدود) درکودکان مبتلا به اوتیسم در گروه مداخله هم در پس آزمون و هم در پیگیری دارای تاثیرات معنی دار ازنظر آماری بود (05/0>P).
نتایج حاکی از اثربخشی درمان توان بخشی روانی دوسا بر رفتارهای چالشی کودکان مبتلا به اوتیسم است. بنابراین این روش می تواند برای کاهش مشکلات رفتاری و ارتباطی کودکان طیف اوتیسم استفاده شود.