تعیین خصوصیات ژئوشیمیایی و تطابق نفت های مخازن آسماری و سروک با استفاده از مطالعات بیومارکری و ایزوتوپی در یکی از میادین شمال غرب خلیج فارس
سازندهای آسماری و سروک دو عنصر اصلی مخزنی در سیستم های هیدروکربنی کرتاسه و پالئوژن حوضه رسوبی زاگرس می باشند. ترکیب سنگ شناسی، ویژگی های رسوب شناسی، ستون چینه شناسی و رخدادهای زمین شناسی تاثیرگذار بر این دو سازند در منطقه مورد مطالعه با سایر بخش های حوضه رسوبی زاگرس تا حدودی متفاوت بوده و این موضوع از عوامل تاثیرگذار بر ترکیب شیمیایی نفت های ذخیره شده و خانواده های هیدروکربنی آنهاست. بخش های مخزنی این دو سازند و معادل های زمانی آنها در کشورهای همجوار به عنوان مخازن اصلی هیدروکربنی منطقه به شمار آمده و از اینرو همواره مورد توجه پژوهشگران این حوزه قرار داشته اند. نفت موجود در این دو مخزن از منشاء واحدی نبوده و غالبا در میادین مختلف به صورت مخلوطی از نفت هایی با منشاء های متفاوت شناسایی شده است. این موضوع در مورد نفت های مخزن آسماری بسیار شایع تر می باشد. لذا در اینجا سعی شده است تا با بررسی و ارزیابی دقیق نفت این دو مخزن و نفت تولید شده توسط سنگ های منشاء احتمالی تغذیه کننده این دو مخزن، تعیین منشاء دقیق نفت های موجود در این دو مخزن و قرابت آنان با نفت های تولید شده از سنگ منشاء های مختلف صورت گیرد.
به منظور انجام مطالعات ژئوشیمیایی بر روی نفت مخازن آسماری (غار) و سروک میدان مورد مطالعه، ابتدا نفت استحصالی هر دو مخزن آماده سازی شد. در این راستا، ابتدا فرآیند جدایش برش آسفالتن با حلال پنتان نرمال انجام شد، سپس توسط تکنیک کروماتوگرافی ستونی با فاز ساکن آلومینا و یا سیلیکا ژل و همچنین با استفاده از حلال های نرمال هگزان، بنزن و اتانول، سایر برش های هیدروکربنی نفت ها تفکیک شده و درصد آن ها مشخص شد. پس از تهیه برش های مختلف هیدروکربنی از نمونه نفت ها، برش های اشباع هم زمان با آنالیز کروماتوگرافی گازی، تحت آنالیز کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی نیز قرار گرفتند. از تجزیه و تحلیل نتایج این روش های آزمایشگاهی می توان به منظور مطالعه محیط رسوبی، تعیین درجه پختگی مواد آلی، نفت و شناسایی تخریب میکروبی بهره گرفت.
به طور کلی، روش های آزمایشگاهی کروماتوگرافی گازی و کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی دربردارنده اطلاعات ارزشمندی در رابطه با بیومارکرها هستند که در مطالعات تطابق نفت با نفت و تطابق نفت با سنگ منشا کاربرد گسترده ای دارند.
براساس نتایج به دست آمده به نظر می رسد که نمونه های نفتی مورد مطالعه از نظر ترکیب شیمیایی یکسان بوده و به جز اندک تفاوتی در مقادیر برش آروماتیک، رزین و آسفالتن اختلاف معنی داری در برش های هیدروکربنی تشکیل دهنده این نفت ها مشاهده نمی شود. همچنین، به منظور بررسی شرایط محیط رسوب گذاری سنگ منشا مولد این نفت ها، از نسبت های پریستان به فیتان، پریستان به فیتان در برابر CV یا متغیر استاندارد و نمودار میزان تغییرات پارامتر Pr/nC17 در برابر Ph/nC18 استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که نفت دو مخزن مورد مطالعه از یک سنگ منشاء با رخساره دریای باز و احتمالا محیط دلتایی تولید شده است. علاوه بر این، بررسی شاخص های بلوغ بیومارکرهای استرانی، هوپانی و آروماتیکی مربوط به نمونه های نفت هر دو سازند، ویژگی یکسانی را نشان داده و معرف درجه ای از بلوغ در حد اوایل تا اواسط پنجره نفت زایی است. بررسی های بیومارکری دقیق معرف سن ژوراسیک و قدیم تر برای سنگ مولد نفت های مورد مطالعه می باشد.
نتایج آزمایش های انجام شده نشان می دهد که نفت ذخیره شده در این دو سازند را از نظر ویژگی های شیمیایی تا حدودی می توان یکسان دانست. بررسی فراوانی نسبی استران های C27، C29 و C28 با استفاده از دیاگرام مثلثی نشان می دهند که نفت دو مخزن مطالعه شده از سنگ منشا با رخساره دریای باز و احتمالا محیط دلتایی با ورود مقداری مواد آلی قاره ای تولید شده است. بر این اساس، با استفاده از روش های مختلف مطالعات ژئوشیمیایی می توان گفت که نفت های تجمع یافته در مخازن آسماری (غار) و سروک میدان مورد مطالعه، از یک سازند با شرایط رسوب گذاری یکسان و با سنی در حدود ژوراسیک و قدیم تر تولید شده اند. مجموعه پارامترهای بیومارکری مورد مطالعه معرف لیتولوژی کربناته سنگ منشا مولد نفت این دو سازند می باشد. مطالعه شاخص های بلوغ بیومارکرهای استرانی، هوپانی و آروماتیکی، نفت های مخازن آسماری (غار) و سروک میدان مورد مطالعه هر دو ویژگی یکسانی را نشان داده و معرف بلوغ ماده آلی مولد نفت در حد اوایل تا اواسط پنجره نفت زایی هستند.