نقش قاعده سازی شرط مارتنس در تحدید به کارگیری تسلیحات جدید خودکار با تاکید بر الزامات امنیتی جمهوری اسلامی ایران
«شرط مارتنس»که تجلی و آثار متعدد آن در حوزه منابع حقوق بشردوستانه به ویژه در ماده 3 مشترک بروز و ظهور نموده، به حسب عناصر مقوم مندرج در این اعلامیه، یعنی«اصول انسانیت و احکام وجدان جمعی»یا (opinio juris)، از جایگاه خاصی در شکل گیری قواعد حقوق بین الملل عرفی مدرن برخوردار است.موضوع خلا قاعده در تولید و استفاده از تسلیحات جدید یکی از چالش های حقوق بشری برای همه دولت ها منجمله جمهوری اسلامی ایران می باشد.در این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی صورت می گیرد، درصدد پاسخ به این سئوال اساسی هستیم که«شرط مارتنس»در قبال تحدید بکارگیری این چالش برای ساخت قاعده چه نقشی دارد و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ با توجه به آثار متعدد متاثر از«شرط مارتنس»، نتایج حاکی از آن دارد که اصول شرط مارتنس را می توان به عنوان سازوکاری برای خلق قاعده در حقوق بین الملل عرفی و حقوق داخلی قلمداد نمود و تا رسیدن جامعه جهانی به یک هدف مشترک برای ایجاد قاعده عرفی الزام آور عام الشمول، موضوع باور الزام حقوقی به اصول کلی حقوق بشردوستانه، ابتدا باید در باور دولت ها شکل بگیرد.جمهوری اسلامی ایران نیز، ضمن تقویت بنیه دفاعی در حوزه تسلیحات جدید در چارچوب الزامات امنیت ملی خود، نباید غافل از تحولات ناشی از شرط مارتنس در قاعده سازی باشد و می بایست خود را با تحولات حقوقی روز دنیا هماهنگ سازد.