درآمدی بر مراتب اهداف خلاقیت هنر دینی با نگاهی به آراء فارابی
فارابی از جمله اندیشمندانی است که تحت تاثیر آراء ارسطو در باب هنر مباحثی ارزشمند ارائه داده است.. فارابی معتقد است تمامی انسان ها توانایی و استعداد کسب معرفت منتهی به تعالی را ندارند و در این راستا هنرمندان در مقام افراد توانمند با تمثیل و زمینه سازی تخیل برای افراد جامعه وظیفه و شانی مهم دارند. لذا اصلی ترین هدف این مقاله، تبیین مراتب خلاقیت در هنر دینی بر مبنای نظریات فارابی است. روش تحقیق پژوهش حاضر تحلیلی -توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و رجوع به آثار مکتوب از جمله رسالات فارابی و پژوهش های مرتبط، تدوین گردیده است. نتایج نشان می دهد: انواع هنر نیکو از نگاه این فیلسوف را می توان بر مبنای قوس صعود تکامل و با هدف سیر از فطرت نخست به فطرت ثانی از یکسو و باور وی به نقش تعلیم دهندگی هنر از سوی دیگر، مرتبه-بندی نمود. در ادامه با توجه به اینکه خلاقیت هنری و خلق اثر نو به شدت به تعریف، اهداف و معیارهای هنر در هر مکتب فکری وابسته است و از مراتب آن تبعیت می کند؛ مراتب اهداف خلاقیت در هنر دینی از منظر فارابی نیز بصورت مرتبه زمینه ساز، راهبردی و آرمانی قابل استخراج است.