مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد اقتصاد زیست- انرژی و درمان شناختی- رفتاری بر تنظیم هیجانی در زنان
هیجان و تنظیم هیجانی نقش مهمی را در روابط بین فردی به ویژه در زندگی زناشویی ایفا می کنند.
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد اقتصاد زیست-انرژی و درمان شناختی-رفتاری بر تنظیم هیجانی زنان بود.
روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه این پژوهش زنان 20 تا 40 ساله متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 7 تهران در سال 1401 بودند که از میان آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در 2 گروه مداخله و 1 گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004) بود. گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه درمان اقتصاد زیست-انرژی و 8 جلسه درمان شناختی-رفتاری دریافت کردند. داده های پژوهش به کمک نرم افزار SPSS نسخه 25 و با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با در نظر گرفتن سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند.
تحلیل داده ها نشان داد، هر دو روش درمان شناختی-رفتاری و اقتصاد زیست-انرژی منجر به بهبود معنادار توانایی تنظیم هیجان شدند (05/0> P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که اثرات هر دو درمان در دوره پیگیری پایدار بود (05/0< P) و درمان مبتنی بر اقتصاد زیست-انرژی نسبت به درمان شناختی-رفتاری بر مولفه های دشواری در کنترل تکانه، عدم وضوح هیجانی و نمره کل تنظیم هیجانی تاثیر بیشتری داشت (05/0> P).
درمان مبتنی بر اقتصاد زیست-انرژی نسبت به درمان شناختی-رفتاری روش موثرتری در بهبود تنظیم هیجانی است. پیشنهاد می شود از این رویکرد در درمان اختلالات تنظیم هیجانی استفاده شود.