مرتبه بندی تعاریف و شیوه های نگرش به معماری اسلامی برپایه شناخت شناسی و هستی شناسی اسلامی
امروزه تعاریف مختلفی از معماری اسلامی برپایه نظام های فکری جریان های معاصر با هدف دستیابی به حقیقت های نهفته در آفرینش اثر معماری اسلامی ارائه شده است. غالب تعاریف موجود به علت جزء نگری از جامعیت لازم برخوردار نبوده و شناخت درستی از معماری اسلامی ارائه نمی دهد. در مسیر شناخت معماری اسلامی لازم است با نگاه معرفت شناسانه و هستی شناسانه به آن پرداخته شود. بنابر فرضیه تحقیق نظام معرفتی اسلام به علت جامعیت می تواند در سطح بندی و ارائه تعریف جامع و مانع از معماری اسلامی راهگشا باشد. این مقاله از یکسو رویکردی توصیفی- تحلیلی دارد و در آن از روش تحقیق تحلیل محتوایی بهره گرفته شده است. رهیافت کلی مقاله کیفی است و در مراحل مختلف انجام تحقیق از روش استدلال منطقی- تحلیلی از گزاره های مفهومی و نظری بر پایه منابع عقل و اجماع خبرگان به توصیف، تفسیر و تحلیل نظرات صاحب نظران نسبت به تعریف و مفهوم معماری اسلامی در قالب شناخت شناسی و هستی شناسی اسلامی پرداخته شده است. راهبرد مقاله تفسیری- تطبیقی است. نتایج حاصل از تحقیق به طور کلی نشان می دهد تعاریف موجود از معماری اسلامی از جامعیت لازم برخوردار نبوده و تنها بخشی از سیستم معرفتی را شامل می گردند و از آنها می توان با عنوان تجارب بشری در ارائه تعاریف معماری اسلامی بهره برد. دسته بندی نتایج به ما نشان می دهد سلسله مراتبی هستی شناسانه و پهنه ای معرفت شناسانه در ظهور معماری و معماری اسلامی وجود دارد که از جهان بینی علمی شروع می شود و تا جهان بینی توحیدی ادامه پیدا می کند هر یک از این سلسله مراتب سه گانه در هویت بخشی، پویایی و شکل گیری اثر معماری لازم است. براساس این دسته بندی نظام های فکری که در سطح جهان بینی الهی قرار می گیرند به واسطه قرارگیری در مراتب عقلی بالاتر از ظرفیت و وسعت نظر و شمولیت بیش تری نسبت به نظام های فکری معناگرا، وجودنگر، نسبی گرایی و واقع گرایی برخوردارهستند.