بازنمایی اجتماعی در شاهنامه فردوسی (بررسی سیر شکل گیری و دگرگونی جامعه ایرانی در شاهنامه فردوسی)
جامعهشناسان معتقدند حیات اجتماعی بشر در قالب جامعههای شکار کننده و گردآورنده خوراک شروع شده و به تدریج با تغییرهای اجتماعی پیچیده شده است. خط سیر داستانی شاهنامه فردوسی نیز دارای همین ویژگی است، داستانهای شاهنامه از ابتداییترین نوع جامعه بشری یعنی جامعههای شکار و گردآورنده خوراک، شروع شده و کمکم انواع دیگر جامعه در اثر دگرگونیهای اجتماعی پدید آمدهاند. در این اثر، هر دوره به نام یکی از شاهان نامگذاری شده و اجتماعها در نتیجه ابداعهای مادی و معنوی بشر، گسترش یافتهاند. در این مقاله کوشیدهایم دورههای گوناگون تکامل هویت اجتماعی جامعهها را بهطورکلی و شکلگیری جامعه ایران را بهطور خاص از نگاه فردوسی بررسی نماییم بدین منظور، روش کیفی و بازنمایی اجتماعی را با استفاده از شیوه «محاکمات» به کار بردهایم و متن شاهنامه را بهعنوان داده، تحلیل کردهایم. در فرآیند بازنمایی یک اثر ادبی، با توجه به زندگینامه پدید آورنده و تجربههای او چهارچوبی تهیه میشود که با استفاده از آن میتوان جهان متن را بازسازی و تفسیر نمود. در پژوهش حاضر با این شیوه به بازنمایی و استخراج مفاهیم جامعهشناختی موجود در شاهنامه پرداختهایم. نتایج این اثر، نشاندهنده گذار انسان از جامعههای شبانی و ورودش به دوران پادشاهان مختلف، همراه با تغییرهای اجتماعی سریع میباشد. اگرچه، در دوره فردوسی علم جامعهشناسی به منزله یک شاخه علمی وجود نداشته، نظریههای امروزین جامعهشناسان درباره شکلگیری زندگی اجتماعی در حماسه او بازسازی شده است. این نظریهها بیانگر سیر شکلگیری هویت جمعی، گسترش همه جانبه،همبستگی ملی، تشکیل جامعه ایران و دگرگونیهای آن در طول تاریخ فرهنگ بشر میباشد و با استفاده از طراحیهای اجتماعی نگارندگان یعنی مفاهیم کاربردی جامعهشناسی، به تصویر کشده شده است.جامعهشناسان معتقدند حیات اجتماعی بشر در قالب جامعههای شکار کننده و گردآورنده خوراک شروع شده و به تدریج با تغییرهای اجتماعی پیچیده شده است. خط سیر داستانی شاهنامه فردوسی نیز دارای همین ویژگی است، داستانهای شاهنامه از ابتداییترین نوع جامعه بشری یعنی جامعههای شکار و گردآورنده خوراک، شروع شده و کمکم انواع دیگر جامعه در اثر دگرگونیهای اجتماعی پدید آمدهاند. در این اثر، هر دوره به نام یکی از شاهان نامگذاری شده و اجتماعها در نتیجه ابداعهای مادی و معنوی بشر، گسترش یافتهاند. در این مقاله کوشیدهایم دورههای گوناگون تکامل هویت اجتماعی جامعهها را بهطورکلی و شکلگیری جامعه ایران را بهطور خاص از نگاه فردوسی بررسی نماییم بدین منظور، روش کیفی و بازنمایی اجتماعی را با استفاده از شیوه «محاکمات»[1] به کار بردهایم و متن شاهنامه را بهعنوان داده، تحلیل کردهایم. در فرآیند بازنمایی یک اثر ادبی، با توجه به زندگینامه پدید آورنده و تجربههای او چهارچوبی تهیه میشود که با استفاده از آن میتوان جهان متن را بازسازی و تفسیر نمود. در پژوهش حاضر با این شیوه به بازنمایی و استخراج مفاهیم جامعهشناختی موجود در شاهنامه پرداختهایم. نتایج این اثر، نشاندهنده گذار انسان از جامعههای شبانی و ورودش به دوران پادشاهان مختلف، همراه با تغییرهای اجتماعی سریع میباشد. اگرچه، در دوره فردوسی علم جامعهشناسی به منزله یک شاخه علمی وجود نداشته، نظریههای امروزین جامعهشناسان درباره شکلگیری زندگی اجتماعی در حماسه او بازسازی شده است. این نظریهها بیانگر سیر شکلگیری هویت جمعی، گسترش همه جانبه،همبستگی ملی، تشکیل جامعه ایران و دگرگونیهای آن در طول تاریخ فرهنگ بشر میباشد و با استفاده از طراحیهای اجتماعی نگارندگان یعنی مفاهیم کاربردی جامعهشناسی، به تصویر کشده شده است.
فردوسی ، شاهنامه ، تقسیم کار اجتماعی ، توسعه تغییرهای اجتماعی ، خشونت ، آگاهی ، ایران
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.