به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
۱۰ عنوان مطلب
|
  • هادی سلیمی، گیتا علیپور، شهین تاروردی زاده، محمدرضا نیکخواه بهرامی
    انتخاب همسر یکی از مهم ترین انتخاب های فرد است، اما باورهای غیرمنطقی در مورد انتخاب همسر می تواند فرایند ازدواج دختران و پسران را با چالش مواجه کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه و پیش بینی باورهای غیرمنطقی همسرگزینی بر اساس بهزیستی ذهنی، سازمان شخصیت و سبک های دلبستگی در دانشجویان، به روش مقایسه ای از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مجرد دانشگاه پیام نور تالش در سال 96-1395 بودند که 300 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تجدید نظرشده دلبستگی بزرگسال، مقیاس نگرش به نحوه انتخاب همسر، سیاهه سازمان شخصیت کرنبرگ و مقیاس بهزیستی ذهنی استفاده شد. داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری گام به گام تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بجز آزمونگری واقعیت، بین دختران و پسران در باورهای غیرمنطقی همسرگزینی، بهزیستی ذهنی، سبک های دلبستگی، دفاع های روان شناختی نخستین و سردرگمی هویت، تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین یافته ها نشان داد که متغیرهای بهزیستی ذهنی، دلبستگی ایمن، آزمونگری واقعیت و سردرگمی هویت می توانند 6/18% از واریانس باورهای غلط همسرگزینی را تبیین کند. با توجه به یافته های این پژوهش، می توان آموزش و مداخله در بهزیستی ذهنی، سازمان شخصیت و سبک دلبستگی دختران و پسران را یک روش موثر در کاهش باورهای غیرمنطقی همسرگزینی آنان پیشنهاد داد و زمینه تسهیل ازدواج آنان را فراهم کرد.
    کلید واژگان: باورهای غیرمنطقی همسرگزینی, بهزیستی ذهنی, سازمان شخصیت, سبک های دلبستگی
  • مریم فرجاد، نورالله محمدی، چنگیز رحیمی، حبیب هادیان فرد
    هدف این تحقیق پیش بینی سبک های دفاعی بر اساس سازمان شخصیت و ابعاد آن بود. در این تحقیق، گروه نمونهای با حجم 240 نفر دانشجو 125 پسر و 115 دختر) از دانشگاه شیراز با روش) نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این تحقیق به پرسشنامه سبک های دفاعی و سیاهه سازمان شخصیت کرنبرگ پاسخ دادند. نهایتا داده ها با استفاده از روش آماری رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نخستین یافته نشان داد که از بین ابعاد سازمان شخصیت (دفاع های روان شناختی نخستین، سردرگمی هویت و آزمونگری واقعیت)؛ بعد دفاع- های روانشناختی نخستین، سبک دفاعی رشد نایافته را پیش بینی میکند و یافته دوم حاکی از این بود که ملاک آسیب پذیری کلی شخصیت نیز با توان بالایی سبک های دفاعی رشد نایافته را پیش بینی کرده و قدرت کمتری در پیش بینی سبک های دفاعی رشد یافته و روان آزرده دارد. نتیجه نهایی این که افراد با سازمان شخصیت مرزی و سایکوتیک بیشتر از مکانیزم های دفاعی رشد نایافته برای مهار مشکلات خود استفاده می کنند.
    کلید واژگان: مکانیزمهای دفاعی, سازمان شخصیت, نوروتیک, مرزی, سایکوتیک, دفاع های نخستین, سردرگمی هویت, آزمون گری واقعیت
    Maryam, Farjad, Noorollah Mohammadi, Changiz Rahimi, Habib Hadianfard
    The purpose of this study was to Predict the defense styles based on the personality organization and its dimensions. 240 university students (125 males and 115 females) of Shiraz University were selected by availble sampling. Participants responded to the Defensive Style Questionnaire and the Kernberg’s Inventory of Personality Organization. Datas were analyzed by stepwise regression. Results showed that between dimensions of personality organization (primitive defenses، identity diffusion and reality testing)، Primitive defenses predicts the immature defense style. The results also revealed that overall vulnerability of the personality predicts the immature defense style with a relatively good power، however it has، less power to predict mature and neurotic defense styles. It was also indicated that participants with psychotic and borderline personality organizations use immature defense mechenisms more fnequently.
    Keywords: defense mechanisms, personality organization, neurotic, borderline, psychotic, primitive defenses, identity diffusion, reality testing
  • عبدالله اسلامی مجد *، احمد ناصری ناصری، امیر معصومیان معصومیان، محمدرضا نصرالهی آزاد
    در این مقاله یک سامانه آزمونگر با زیر سامانه های الکترواپتیکی، الکترونیکی و نرم افزاری با توانایی تولید رمزهای لیزری بکار رفته در سلاحهای هدایت شونده لیزری و همچنین رمزگشایی این رمزها معرفی می گردد. اهمیت ساخت چنین آزمونگری، سنجش توانایی هشداردهنده های عملیاتی، قبل از قرارگیری در شرایط عملیاتی می باشد. گیرنده سامانه آزمونگر، دارای مشخصات فنی و کارکردی یکسان با هشداردهنده های عملیاتی می باشد. نتایج آزمایش های مختلف نشان می دهد که این دستگاه توانایی لازم برای بررسی عملکرد سامانه های هشدار و فریب لیزری در شناسایی و بازتولید رمزهای لیزری را دارا می باشد. دقت آن با توجه به فرکانس رمزها بسیار مناسب است و توانایی عیب یابی سامانه های هشدار و فریب را نیز دارا می باشد.
    کلید واژگان: هدایت لیزری, فرکانس تکرار پالس, نشانگذاری لیزری, هشدار و فریب لیزری
    Abdollah . Eslami Majd*
    In this paper we describe a designed and implemented tester system for laser warning system.This warning system detects coded laser beams and decodes those that is used in laser guidance systems. This tester is able to generate laser coded pulses and decode received pulses and compare them. Experiments have shown that by this tester, we can check the ability of the laser warning systems in laser code detection and regenerate those codes. This system has a suitable accuracy for fault detection in laser warning systems
    Keywords: Laser Guidance System, Pulse Repetition Frequency, Laser Designation
  • نجمه حسینی خواه*، مجتبی واحدیان
    بالبی دلبستگی را به عنوان تمایل انسان ها به ساختن پیوندهای عاطفی قوی با فردی خاص تعریف نموده است. نظریه ی دلبستگی پایه ریزی شده است تا جنبه های کلیدی رفتار، کار و عشق را توضیح دهد. کنش به هنجار اکتشاف گری که از مشخصه های افراد دارای دلبستگی ایمن می باشد انعطاف پذیری و جسارت لازم را برای آزمونگری و تجربه آموزی در اختیار فرد ایمن قرار می دهد.
    مهم ترین خصوصیت تفکر بشری، قدرت خلاقیت و نوآوری است که به واسطه ی آن اختراعات بشر صورت پذیرفته است. ویژگی های افراد خلاق، همواره مورد توجه محققانی بوده است که در زمینه ی خلاقیت به پژوهش پرداخته اند. انسان خلاق امیدوار است، خود را قبول دارد، از انگاره های انفعالی حذر می کند و علاقه مند و با نشاط در جهت هدف هایش گام برمی دارد. علاقه مندی به مسائل علمی و هنری، انعطاف پذیری، کنجکاوی، استقلال و احساس مسئولیت از دیگر خصوصیات اوست. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و مقایسه ی سبک های دلبستگی و خلاقیت در میان دانشجویان دختر و پسر می باشد.
    جامعه ی آماری شامل دانشجویان سال اول دانشگاه پیام نور ابرکوه در سال تحصیلی 88-1389 می باشد. از میان این افراد 56 نفر (28نفر دختر و 28 پسر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش سبک های دلبستگی از پرسشنامه ی سبک های دلبستگی کولینز و رید (1990) استفاده شد و میزان خلاقیت با استفاده کردن از پرسشنامه ی خلاقیت عابدی اندازه گیری شد.
    نتایج تحلیل نشان داد که بین سبک های دلبستگی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود ندارد اما میان میزان خلاقیت دوگروه، تفاوت، معنادار شد و نیز بین سبک دلبستگی اضطرابی و خلاقیت در بین پسران و نیز دختران، رابطه، معنادارشد. همچنین نتایج تحلیل به دست آمده از این پژوهش، براساس تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک های دلبستگی اجتنابی، پیش بینی کننده ی میزان خلاقیت می باشد.
    کلید واژگان: سبک دلبستگی, سبک دلبستگی ایمن, سبک دلبستگی دوسوگرا, سبک دلبستگی اجتنابی, خلاقیت
    N. Hosseinikhah *, M. Vahedian
    Bowlby has defined attachment as man’s desire to make strong emotional bonds with a special person. Attachment theory has been founded to explain the key aspect of behavior, work and love. Normal exploratory behavior which is one of the characteristics of people having secure attachment, gives the necessary flexibility to the secure person for learning experience. The most important characteristic of man’s thinking is his creativity that makes it possible for him to invent characteristics of creative people is of great notice to the researchers who investigate into creativity fields. Interest in art and scientific issues, curiosity and independence are some of their characteristics. The research aims to investigate and compare attachment styles and creativity among male and female university students. The statistical population includes the freshmen of Payame Noor University of abarkouh (28 females and 28 males) who answered Collins & Read’s (1990) questionnaire of attachment style and Abedi questionnaire of creativity. Analysis findings showed there is no meaningful difference between attachment styles of male and female students, but there is a meaningful difference between creativity degree of the two groups and between attachment style of ambivalent\ anxiety and creativity among males and females. Also, analysis findings in this research based on regression analysis showed that avoidance style of attachment anticipates creativity degree.
    Keywords: attachment style (secure, ambivalent\ anxiety, avoidant), creativity
  • فاطمه پناهی، سید مجید حسینی *، خسرو خادمی کلانتری، علیرضا اکبرزاده باغبان
    مقدمه و اهداف
    بدن ما به عنوان یک واحد یکپارچه و هماهنگ است که عمل هر جز از آن بر عملکرد سایر اعضا تاثیر می گذارد. برای پی بردن به این ارتباطات گسترده و پیچیده نیازمند مطالعه هستیم. بر این اساس هدف این مطالعه بررسی تاثیر کشش همسترینگ بر میزان بازشدن دهان به عنوان بخشی از این سیستم پیوسته است.
    مواد و روش ها
    80 داوطلب سالم، 54 مرد و 26 زن در دامنه سنی 30-18 سال در این مطالعه شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه اصلی و کنترل تقسیم شدند: گروه اصلی یک استرچ استاتیک 60 ثانیه ای و گروه کنترل یک مداخله پلاسبو به صورت موبیلیزاسیون کشکک به روی پای غالب را دریافت می کردند. ارزیابی ها شامل اندازه گیری حداکثر میزان بازشدن دهان و اندازه گیری زاویه پوپلیتئال بود که به ترتیب با کولیس دیجیتال و گونیامتر انجام شد. این اندازه گیری ها قبل، 5 دقیقه بعد، 1 ساعت بعد و 24 ساعت پس از مداخله توسط آزمونگری که از تخصیص افراد در گروه ها بی اطلاع بود صورت گرفت.
    یافته ها
    تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده کاهش معنی داری در میزان بازشدن دهان در طول زمان 05/ 0>p و همچنین در گروه اصلی نسبت به گروه کنترل، دیده شد (p<0.05)؛ اما تغییرمعنی داری در زاویه پوپلیتئال پس از مداخله در هیچیک از گروه ها مشاهده نشد. همچنین میان طول همسترینگ و میزان بازشدن دهان رابطه مستقیم و معنی داری مشاهده شد. زمان 05/0>p
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان داد که یک استرچ 60 ثانیه ای به روی همسترینگ پای غالب می تواند بر مفصل تمپورومندیبولار تاثیرگذار باشد و این نواحی با وجود فاصله ای که از هم دارند باهم مرتبطند. این ارتباط از طریق فاشیا، سیستم عصبی، زنجیره های عضلانی و ارتباطات بیومکانیکی قابل توجیه است.
    کلید واژگان: استرچ استاتیک, همسترینگ, میزان بازشدن فعال دهان
    Fatemeh Panahi, Seyed Majid Hosseini*, Khosro Khademi Kalantari, Alireza Akbarzadeh Baghban
    Background And Aim
    Human body is an integrated unit that acts as a whole in such a way that the function of every part may influence the other parts. In this study the effect of hamstring muscle stretching on the amount of mouth opening in healthy people was investigated as a component of this integrated body.
    Materials And Methods
    Eighty volunteers, 54 men and 26 women, aged 18 to 30 years old, participated in this study. Subjects were divided randomly into two groups. Group 1 underwent a single 60-second hamstring muscle static stretching for dominant leg. The control group received passive patellar mobilization as a placebo intervention for dominant leg. Outcome measure was maximum active mouth opening and popliteal angle which were measured by a digital caliper and a hand goniometer respectively. These measurements were done at baseline, 5 minutes, 1 hour and 24 hours, post intervention by an examiner blinded to the intervention allocated to each subject.
    Results
    Repeated measures ANOVA revealed significant decrease in mouth opening in group 1 (p<0.05); that was also significant when compared to control group (p<0.05). Popliteal angle was not significantly changed in both groups. In addition positive correlation was found between the active mouth opening and popliteal angle.
    Conclusion
    The present study demonstrated an decrease in active mouth opening in response to the static stretching of hamstring muscles which confirms the hypothesis of a functional relationship between the masticatory and hamstring muscle. This relationship can be explained through myofascial meredians, nervous system, muscle chains and biomechanical linkage
    Keywords: hamstring muscles, static stretching, active mouth opening
  • شهاب پروین پور*، محمود شیخ، رسول حمایت طلب، فضل الله باقرزاده
    روش تمرینی دوتایی روشی است که در آن افراد در گروه های دو نفری برای یادگیری مهارت های حرکتی با هم مشارکت می کنند و به نظر می رسد این روش با افزایش کارایی و اثربخشی شرایط تمرین ویژگی های یک محیط بهینه آموزشی را داشته باشد. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین دوتایی بر یادگیری شنای کرال سینه بود. به این منظور 20 کودک پسر 7 تا 9 ساله، دو گروه 10 نفره تمرین دوتایی و انفرادی را تشکیل دادند. نوآموزان گروه دوتایی پس از شنیدن دستورالعمل های آموزشی و مشاهده مدل ماهر، دو به دو می شدند و نیمی از آنها با ورود به آب به اجرای بدنی مهارت مورد نظر از شنای کرال سینه می پرداختند و فرد بیرون از آب در نقش مربی برای یار خود پس از مشاهده دقیق کوشش او بازخورد اجرای وی را می داد. پس از هر چند کوشش نوآموزان نقش خود را با هم عوض می کردند. این در حالی بود که کودکان گروه تمرین انفرادی پس از دستورالعمل های آموزشی و مشاهده مدل ماهر، همه وارد آب می شدند و همزمان به اجرای بدنی مهارت مورد نظر می پرداختند. در آزمون یادداری از اجرای 10 متر شنای هر کودک فیلم برداری شد و سپس فیلم ها توسط دو مربی فدراسیون با استفاده از چک لیست ارزیابی شنای کرال سینه ارزیابی شد. ضریب پایایی بین آزمونگری 90/0 به دست آمد. نتایج آزمون یادداری نشان دهنده اختلاف معنادار گروه تمرین دوتایی نسبت به گروه تمرین انفرادی بود (05/0>P). بر اساس نتایج می توان نتیجه گیری کرد که روش دوتایی، علاوه بر مقرون به صرفه بودن از لحاظ مصرف انرژی و فضای آموزشی، اثربخشی بیشتری نیز نسبت به روش های سنتی آموزش شنا دارد.
    کلید واژگان: روش تمرین دوتایی, شنای کرال سینه, کودکان, یادگیری مشاهده ای
    Shahab Parvinpour *, Mahmood Sheikh, Rasol Hemayattalab, Fazlollah Bagherzadeh
    Dyad training is a method in which pair groups participate in learning motor skills and it seems that it could be characterized as an optimal instructional environment through enhancing effectiveness and efficiency of training conditions. The aim of the present study was to examine the effect of dyad training on learning front crawl swimming. Twenty 7-10-year-old boys were assigned to two groups of dyad and individual training (each group 10 subjects). After receiving instructions and observing the perfect skill, subjects were paired; one half entered the water to perform the required skill and the other half stayed outside and like a coach gave his partner a feedback on his performance after observing his trial. After some trials, they exchanged their roles. However, after receiving instructions and observing the perfect model, all children in individual group entered the water and simultaneously performed the required skill. In the retention test, each child’s 10 m swimming was filmed and these clips were evaluated by 2 federation coaches using front crawl swimming checklist. The inter class correlation coefficient was 0.90. The results of retention test showed a significant difference between dyad and individual groups (P
    Keywords: children, dyad training method, front crawl swimming, observational
  • علی بادان فیروز *، اسحق رحیمیان بوگر، احمدعلی ناجی، محمدرضا شیخی
    زمینه و هدف
    تنظیم هیجانی برای حفظ و مقابله درست با هیجان های مثبت و منفی طی موقعیت های مختلف، از اهمیت خاصی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش قدرت ایگو و سازمان شخصیت در پیش بینی تنظیم شناختی هیجان انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه به روش توصیفی - همبستگی، تعداد 350 نفر (168 زن و 182 مرد) از دانشجویان دانشگاه های سمنان و مهدیشهر به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس قدرت ایگو (ESS)، سیاهه سازمان شخصیت Kernberg (IPO) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان Garnefski و همکاران (CERQ) را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه خطی تحلیل شدند.
    یافته ها
    تنظیم شناختی هیجان تنها با متغیرهای قدرت ایگو و سردرگمی هویت، رابطه معنی داری داشت و با سبک دفاعی ناپخته، آزمونگری واقعیت، همچنین سازمان شخصیت رابطه معنی داری مشاهده نشد. قدرت ایگو و بعد سردرگمی هویت به طور مستقیم و معنی داری تنظیم هیجانی را به ترتیب در سطح 0001/0p< و 003/0p< پیش بینی کرد.
    نتیجه گیری
    از آنجایی که اختلالات هیجانی باعث ایجاد مشکلات فراوانی در سلامت جسمی، عملکرد روانی و کیفیت زندگی می شود، لذا توجه به ویژگی های شخصیتی و ظرفیت ایگو منجر به درک بهتری از زیرساخت های شخصیتی همراه با اختلال های هیجانی می شود.
    کلید واژگان: قدرت ایگو, سازمان شخصیت, تنظیم شناختی هیجان, دانشجویان
    Ali Badanfiroz *, Issac Rahimian Boogar, Ahmadali Najee, Mohammadreza Shaikhe
    Background And Objectives
    Emotion regulation for maintenance and properly coping with positive and negative emotions during different situations is of special importance. The present study aimed to investigate the role of ego strength and personality organization in prediction of cognitive emotion regulation.
    Methods
    In this descriptive-correlational study, 350 students (168 females and 182 males), were selected from Semnan and Mahdishahr universities using multi-stage cluster sampling. All participants were asked to complete the Ego Strength Scale (ESS), Inventory of Personality Organization (IPO), and the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ). Data analysis was performed using correlation and multiple linear regression analysis.
    Results
    Cognitive emotion regulation had significant relationship with ego strength and identity confusion variables, and no significant relationship was observed with immature defense style, reality testing, and personality organization. The ego strength and identity confusion dimension directly and significantly predicted cognitive emotion regulation at p
    Conclusion
    Since emotional disorders cause many problems in physical health, mental function, and quality of life, therefore, paying attention to personality traits and ego capacity leads to a better understanding of personality substructures associated with emotional disorders.
    Keywords: Ego, Personality, Cognitive emotion regulation, Students
  • لارنس شرمن
    مترجم: سیدبهمن خدادادی، حمیدرضا نیکوکار*
    جرم شناسی بعد از آغازی ظفرمند در سایه سار جنبش روشنگری در قرن هجدهم، به عنوان یکی از علوم تجربی و اجتماعی- تحلیلی، به درازای دو قرن به خواب زمستانی فرو رفت. رستاخیز مجدد آن در اواخر قرن بیستم و راه افتادن موج جدیدی از جنایات در آن دوران، موجب شد تا جرم شناسی به ابزاری درخور توجه برای کشف حقایق سودمند و گاه کاربردی، در زمینهی الگوهای جرایم موجود و واکنش به این نوع جرایم تبدیل شود. شاید دلیل کاستی های جرم شناسی در حیطه ی کاربرد و قوام بخشی عدالت روشنگرانه در سایه ی دانش موجود، ناشی از محدودیت در سودمندی جرم شناسی و نبود شواهد جامع برای جهت دهی صحیح به تصمیمات باشد. با این حال دانش مذکور هم چنان به سرعت درحال بالندگی است و جرم شناسی تجربی (به عنوان شاخه ای مجزا از شکل تحلیلی آن) به جایگاهی بسیار مهم بعد از پایه گذاری آن توسط هنری فیلدینگ و روی کارآمدن پلیس دست یافته است. بنابراین، می توان گفت آیندهی جرم شناسی بیش از آن که مشابه اقتصاد باشد به پزشکی شباهت خواهد داشت.
    کلید واژگان: جرم شناسی, آزمونگری, تاریخ, روشنگری, روش ها, بازدارندگی, حبس, پیشگیری, آزمون کنترل شده ی تصادفی
  • میرنادر میری، نادر حاجلو*، سجاد بشرپور، محمد نریمانی
    زمینه

    مطالعات زیادی به رابطه مستقیم خود نظم جویی هیجانی، حمایت اجتماعی ادراک شده و باورهای فراشناختی با رفتارهای اعتیادآور پرداخته اند، اما در زمینه رابطه غیرمستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده و باورهای فراشناختی با اعتیاد به بازی های ویدئویی-رایانه ای با میانجی گری خود نظم جویی هیجانی پژوهشی صورت نگرفته است. بنابراین، مسئله این است که آیا خود نظم جویی هیجانی می تواند در این رابطه نقش میانجی داشته باشد؟

    هدف

    این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی خودنظم جویی هیجانی در رابطه بین حمایت اجتماعی ادراک شده و باورهای فراشناختی با اعتیاد به بازی های ویدئویی-رایانه ای در دانش آموزان پسر انجام شد.

    روش

    این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان (نوجوانان) پسر متوسطه دوره اول تهران در سال 98- 1397 بودند. حجم نمونه شامل 405 دانش آموز  بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های مقیاس اعتیاد به بازی های ویدئویی-رایانه ای (آنیوتاورن، 2008)، خودنظم جویی هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001)، حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت و همکاران، 1988) و  باورهای فراشناختی (ولز و کارترایت-هاتون، 2004) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته های تحقیق نشان دادند که حمایت اجتماعی ادراک شده و باور مثبت درباره نگرانی بر خودنظم جویی هیجانی و اعتیاد به بازی های ویدیوئی - رایانه ای  و از سوی دیگر خودنظم جویی هیجانی بر اعتیاد به بازی های ویدیوئی - رایانه ای تاثیرگذار است(01/0p<).

    نتیجه گیری

    افرادی که از میزان حمایت اجتماعی ادراک شده و باور مثبت درباره نگرانی بیشتری برخوردارند، میزان خودنظم جویی هیجانی در آنها افزایش یافته ودر نتیجه میزان اعتیاد در آنها کاهش می یابد.

    کلید واژگان: اعتیاد به یازی های ویدئویی - رایانه ای, خودنظم جویی, حمایت اجتماعی ادراک شده, باورهای فراشناختی
    Mirnader Miri, Sajjad Basharpoor, Mohammad Narimani
    Background

    Many studies have focused on the direct relationship between emotional self-regulation, perceived social support, and metacognitive beliefs with addictive behaviors, but There is no research has been performed on the indirect relationship between perceived social support and metacognitive beliefs with video-computer games Addiction through emotional self-regulation. Therfore, the question of research is whether emotional self-regulation canmadiate this relationship? .

    Aims

    The present study was carried out aming to investigate the mediation role of  emotional self-regulation in the relationship between  perceived social support, and metacognitive  beliefs with  video-computer games Addiction in high school boy students.  

    Method

    The present research was a descriptive-correlational study. The statistical population of the study was all boy students of the first grade of high school in Tehran in the academic year 2018-2019. The sample size consisted of 405 students who were selected through multistage cluster random sampling. The data were collected using video-computer games Addiction scale (Anuthawarn, 2008),  emotional self-regulation (Garnefski, Kraaj and Spinhoven, 2001), perceived social support (Zimet, Dahlem, Zimet, & Farley, 1988) and metacognitive beliefs (Wells and Cartwright-Hatton, 2004). Data were analyzed using Pearson correlation, regression and path analysis.

    Results

    Finding have shown that perceived social support and positive beliefs about worry affect on emotional self-regulation and , on the other hand emotional self regulation affect on of computer-video games addiction (p˂0/01).

    Conclusions

    People who have higher levels of perceived social support and positive beliefs about worry, their level of emotional self-regulation has increased and as results, their level of computer-video games addiction has decreased.

    Keywords: Video - computer games addiction_Emotional self-regulation_Perceived social support_Metacognitive beliefs
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
متن مطلب
  • همراه با متن
    10
نوع نشریه
  • علمی
    10
اعتبار نشریه
زبان مطلب
  • فارسی
    10
موضوعات گروه نشریات علمی
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال