به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۶۹۸ عنوان مطلب
|
  • رسول صفدریان*
    ورق آلومینیم 6061 بدلیل نسبت استحکام به وزن بالایی که دارد کاربردهای زیادی در صنایع مختلف از جمله صنعت خودروسازی و هواپیماسازی دارد و از این طریق به کاهش مصرف سوخت و کاهش آلودگی هوا کمک می کند. نمودار حد شکل دهی یک روش مفید برای شناسایی شکل پذیری ورقهای فلزی می باشد. از آنجائیکه انجام آزمایشهای تجربی برای محاسبه منحنی حد شکل دهی مستلزم صرف زمان و هزینه است، در این تحقیق دو معیار عددی برای پیش بینی منحنی حد شکل دهی (FLD) ورق آلومینیم 6061 ارائه می شود. برای انجام شبیه سازی عددی از نرم افزار آباکوس استفاده می شود و معیارهای عددی پیش بینی منحنی حد شکل دهی پس از محاسبه پارامترهای آن وارد نرم افزار آباکوس می شود تا از این طریق بتوان منحنی حد شکل دهی آلومینیم 6061 را پیش بینی کرد. معیارهای عددی استفاده شده در این تخقیق، معیار شکست نرم و معیار منحنی حد شکل دهی می باشد که نتایج پیش بینی آنها با نتایج تجربی مقایسه شد. روش براگارد برای خواندن کرنشهای حد شکل دهی تجربی استفاده شد. این روش نسبت به سایر روش ها که کرنشهای حد شکل دهی را از منطقه نزدیک پارگی می خوانند، دقیق تر است. نتایج مقایسه نشان می دهد که معیار عددی شکست نرم از دقت بهتری برای پیش بینی منحنی حد شکل دهی ورق آلومینیم 6061 برخوردار است. علاوه براین، نتایج عددی در زمینه پیش بینی نمودار نیرو – جابجایی سنبه با نتایج تجربی مقایسه شد که نتایج عددی از نزدیکی خوبی با تجربی برخوردارند.
    کلید واژگان: آلومینیوم 1613, منحنی حد شکل دهی, معیار شکست نرم, روش اجزای محدود
    R. Safdarian*
    Because of high strength to weight ratio¡ 6061 aluminum has many applications in different industries like automotive and aerospace industries and can help to reduction of fuel consumption. Forming limit diagram (FLD) is a useful method for sheet metal formability identification. Whereas calculation of forming limit diagram by experimental tests is expensive and time consumption¡ in the present research two numerical criteria is presented for forming limit diagram calculation of 6061 aluminum. Numerical simulation is done by Abaqus software. Numerical criteria of FLD prediction are imported to the Abaqus software to predict the forming limit diagram of 6061 aluminum. Bragard method was used for calculation of experimental forming limit diagram. This method is more accurate than other methods which read forming limit strains from the elements which are near the fracture zoon. Numerical criteria are ductile fracture and FLD criteria which their prediction was compared with experimental forming limit diagram. Results show that ductile fracture criterion has more accuracy for forming limit diagram prediction of 6061 aluminum. Moreover¡ numerical results of punch’s force-displacement were compared with experimental results. Results show that numerical results have a good agreement with experiment.
    Keywords: 6061 Aluminum, Forming Limit Diagram, Ductile Fracture Criterion, Finite Element Method
  • مریم اسماعیلی، ماهگل توکلی، فاطمه یعقوبیان، لیلا اسماعیلی، سعیده مهدوی
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر میزان توانایی و مشکلات رفتاری فرزندان نوجوان دختر شاهد و ایثارگر شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و جامعه آماری دربرگیرنده فرزندان شاهد و ایثارگر 1613 ساله شهر اصفهان بود که به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب گردیدند. بدین ترتیب که از نواحی پنجگانه آموزش و پرورش، ناحیه پنج و از 26 دبیرستان دخترانه این ناحیه 26 فرزند شاهد و ایثارگر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه توانایی ها و مشکلات SDQ بود. یافته ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) و با نرم افزار SPSS 16 تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری (پس از 4 ماه) به ترتیب میانگین نمرات توانایی در گروه آزمایش به شکل معناداری بیش از گروه گواه (021/0 > P) و (003/0 > P) و میانگین نمرات مشکلات رفتاری در گروه آزمایش به شکل معناداری کمتر از گروه گواه می باشد (001/0 > P) و (00 4 /0 > P). این پژوهش بیانگر اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر بهبود میزان توانایی و کاهش مشکلات فرزندان دختران نوجوان شاهد و ایثارگر بوده است.
    کلید واژگان: آموزش مهارت های اجتماعی, توانایی, مشکلات رفتاری, فرزندان دختر خانواده های شاهد و ایثارگر
    Maryam Esmaeili, Mahgol Tavakoli, Fatemeh Yaghobian, Leila Esmaeili, Saeideh Mahdavi
    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of social skills group training on strengths and behavioral difficulties in adolescents of veterans and martyrs families. The research design was quasi- experimental with control group. In order to perform، 26 veterans'' adolescents daughters) 13-16 years (were randomly selected from 26 high school girls in 5 sections of educational system in Isfahan city via random cluster sampling method and then were randomly assigned to experimental and control groups. Demographical، Strengths and Difficulties Questionnaire (SDQ)، were administered to them. The results were analyzed using multicovariate analysis by SPSS 16 software. The results showed that in post-test and follow- up (after 4 months)، respectively، the means scores of experimental group were significantly higher than control group in strengths (P≤0. 021) and (P≤0. 003)، but lower in behavioral difficulties in experimental group (P≤0. 001) and (P≤0. 004). These findings indicated that social skills group training is effective on increasing strengths and decreasing behavioral difficulties in daughters of veterans and martyrs’ families after Four months.
    Keywords: social skills group training, strengths, behavioral difficulties, adolescent daughters of veterans, martyrs Families
  • محمد درستکار، سید عباس رافت، جلیل شجاع، نصرالله پیرانی
    در این پژوهش از تعداد 17620 رکورد مربوط به صفات رشد بره های مغانی ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند مغانی واقع در جعفرآباد در طی سالهای 1374 تا 1385 برای برآورد روند ژنتیکی و فنوتیپی صفات رشد در بره های مغانی استفاده شد. با استفاده از روش حداکثر درستنمایی محدود شده بی نیاز از مشتق (DFREML) و مدل حیوانی یک صفتی و چند صفتی، بهترین پیش بینی خطی بدون اریب (BLUP) از ارزش های اصلاحی صفات بدست آمد. روندها به صورت تابعیت میانگین مقادیر فنوتیپی و ژنتیکی بر اساس سال تولد محاسبه شد. روند فنوتیپی وزن تولد، وزن سه ماهگی، وزن شش ماهگی، وزن نه ماهگی و وزن یک سالگی به ترتیب 0371/0، 0513/0، 0206/0-، 3839/0- و 0143/0- کیلوگرم در سال برآورد گردید. روندهای ژنتیکی وزن تولد، وزن سه ماهگی، وزن شش ماهگی، وزن نه ماهگی و وزن یکسالگی با استفاده از تجزیه و تحلیل یک صفتی به ترتیب 0055/0، 0053/0، 0052/0، 0061/0 و 0849/0 کیلوگرم و طی تجزیه و تحلیل چند صفتی به ترتیب 0107/0، 0968/0، 1311/0، 1613/0 و 1328/0 کیلوگرم در سال برآورد گردید. برای تمامی صفات روند ژنتیکی معنی دار ولی روند فنوتیپی برای اغلب صفات معنی دار نبود (05/0P<). میانگین ارزش اصلاحی حاصل از مدل جند صفتی نسبت به یک صفتی بسیار بالاتر بود.
    کلید واژگان: روند ژنتیکی, رشد, مدل حیوانی, بره مغانی
    M. Dorostkar, Sa Rafat, J. Shodja, N. Pirany
    In this research 17620 records of growth traits of Moghani sheep breed collected during 1994 to 2005 in sheep breeding station of Jafar-Abad, were used to estimate the genetic and phenotypic trends. The Best Linier Unbiased Prediction (BLUP) from breeding value was estimated by Derivative Free Restricted Maximum Likelihood (DFREML) with univariate and multivariate animal model. The trends were estimated by regression of mean of estimated breeding and phenotypic values on birth year. Phenotypic trends were positive and significant (P<0.05) for birth and 3 months weights and are negative for 6 months, 9 months and yearling weights. Genetic trends were positive and significant for all traits in both models for lamb weights at birth, 3 months, 6 months, 9 months and yearling of age being 0.0055, 0.0053, 0.0052, 0.0061 and 0.0849 kg per year in univariate analysis (P<0.01) and 0.0107, 0.0968, 0.1311, 0.1613 and 0.1328 kg per year in multivariate analysis (P<0.01), respectively. Multivariate model offered better results in comparison with univariate models.
  • محسن جهان، محمد بهزاد امیری، فرانک نوربخش
    در سال های اخیر استفاده از نهاده های بوم سازگار و بهینه سازی این منابع، به عنوان راهکاری اکولوژیک مدنظر قرار گرفته و افزایش تولید و بهبود سلامت محصولات مختلف را در پی داشته است. به منظور تعیین مقادیر بهینه سوپرجاذب رطوبت، اسید هیومیک و کود دامی در زراعت لوبیا (Phoseolus vulgaris L.) آزمایشی با استفاده از روش سطح پاسخ، در قالب باکس بنکن طراحی و در سال زراعی 93-1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل ترکیبی از سوپرجاذب رطوبت (در دو سطح 80 و 160 کیلوگرم در هکتار)، اسید هیومیک (در دو سطح 4 و 8 کیلوگرم در هکتار) و کود گاوی (در دو سطح صفر و 30 تن در هکتار) بود که با در نظرگرفتن سه تکرار برای نقطه مرکزی، در مجموع 15 ترکیب تیماری برای مطالعه لحاظ گردید. نتایج آزمایش نشان داد که بیشترین مقدار عملکرد دانه در سطوح میانی اسید هیومیک (6 کیلوگرم در هکتار) به دست آمد، به طوری که مصرف این مقدار اسید هیومیک عملکرد دانه را به ترتیب 15 و 11 درصد نسبت به سطوح 4 و 8 کیلوگرم در هکتار افزایش داد. افزایش متعادل مقادیر مصرفی کود دامی منجر به افزایش عملکرد ماده خشک شد، به این ترتیب که با افزایش مقدار کود دامی از صفر به 15 تن در هکتار عملکرد ماده خشک 36 درصد افزایش یافت، ولی افزایش بیشتر کود دامی (از 15 به 30 تن در هکتار) کاهش چهار درصدی عملکرد ماده خشک را سبب شد. با افزایش مقادیر مصرفی سوپرجاذب، میزان تلفات نیتروژن کاهش یافت، به طوری که کاربرد 120 کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب به جای 80 کیلوگرم در هکتار از این کود منجر به کاهش 17 درصدی میزان تلفات نیتروژن شد. کارآیی مصرف نیتروژن در سطح 6 کیلوگرم در هکتار اسید هیومیک به ترتیب 16 و 13 درصد نسبت به سطوح چهار و هشت کیلوگرم در هکتار بیشتر بود. در سناریوی اقتصادی به ترتیب با مصرف 83/143 و 14/6 کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب و اسید هیومیک و 12/22 تن در هکتار کود دامی، عملکرد دانه ای معادل 1613 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. در سناریوی زیست محیطی میزان تلفات نیتروژن نسبت به سناریوی اقتصادی به شدت (95 درصد) کاهش یافت. از آنجایی که در سناریوی اقتصادی-زیست محیطی از ابعاد مختلف به بهینه سازی منابع توجه می شود، به نظر می رسد استفاده از مقادیر بهینه منابع در این سناریو (به ترتیب 71/131 و 02/6 کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب و اسید هیومیک و 300 کیلوگرم در هکتار کود دامی) مناسب ترین سطوح نهاده های مصرفی در این پژوهش باشد.
    کلید واژگان: باکس بنکن, تلفات نیتروژن, راهکار اکولوژیک, سلامت محصول, نهاده بوم سازگار
    Mohsen Jahan, Mohammad Behzad Amiri, Faranak Noorbakhsh
    IntroductionMaintenance of soil fertility as a permanent bed for continuous production of agricultural products is one of the most important issues affecting the sustainability of food production. In order to achieve healthy food production, application of ecological inputs such as cattle manure and organic acids are inevitable. Cattle manure is an excellent fertilizer containing nitrogen, phosphorus, potassium and other nutrients. It also adds organic matter to the soil which may improve soil structure, aeration, soil moisture-holding capacity, and water infiltration. Humic substances are a mixture of different organic compounds that extract from various sources such as soil, humus, peat, oxidized lignite and coal. They are different in molecular size and chemical structure. A little amounts of humic acid increase soil fertility by improving the physical, chemical and biological characteristics of soil. Water super absorbents are water absorbing polymers (they may contain over 99% water). They have been defined as polymeric materials which exhibit the ability of swelling in water and retaining a significant fraction (> 20%) of water within their structure, without dissolving in water content. The applications of hydrogels are grown extensively. These materials have 100% natural structures and do not have any harm for the environment. Development of using super absorbent hydrogels to reduce crises such as soil erosion, frequent droughts or providing food security requires knowledge of their behaviors and performances in the soil. To determine the optimal irrigation water and fertilizer, the use of mathematical models is inevitable. One of the most common methods used to optimize these factors is the central composite design. A central composite design is an experimental design, useful in response surface methodology, for building a second order (quadratic) model for the response variable without needing to use a complete three-level factorial experiment. Considering the importance of bean as the main crop in Fabaceae family and also the lack of comprehensive information in the field of simultaneous optimization of water super absorbent, humic acid and cattle manure, in this study, different economic and environmental scenarios for bean (Phaseolous vulgaris L.) production via optimization of water super absorbent, humic acid and cattle manure application was evaluated.
    Materials & MethodsIn order to estimate optimized application rates of water superabsorbent, humic acid and cattle manure in cultivation of bean, an experiment as Box Benken design using Response Surface Methodology, was conducted at Research Farm of Ferdowsi University of Mashhad, during 2013-14 growing season. The experimental treatments were designed considering of the high and the low levels of water superabsorbent (80 and 160 kg.ha-1), humic acid (4 and 8 kg.ha-1) and cattle manure (0 and 30 t.ha-1) using MINITAB Ver. 17 statistical software, as the central point in every treatment replicated 3 times, so 15 treatment combinations were provided totally.
    Results & DiscussionThe result showed that the highest seed yield obtained in the middle level of humic acid (6 kg.ha-1), so that application of 6 kg.ha-1 humic acid increased seed yield 15 and 11% compared to the levels of 4 and 8 kg.ha-1, respectively. The moderate increasing of cattle manure amounts led to an increase in dry matter yield, so that by increasing the amounts of cattle manure from 0 to 15 t.ha-1, dry matter yield increased by 36%, but more increasing the amounts of cattle manure from 15 to 30 t.ha-1 led to a decrease in dry matter yield by 4%. By increasing the amounts of superabsorbent, nitrogen losses decreased, so that the application of 120 kg.ha-1 superabsorbent decreased nitrogen losses 17% compared to the level of 80 kg.ha-1. Nitrogen use efficiency in the 6 kg.ha-1 level of humic acid was 16 and 13% more than the levels of 4 and 8 kg.ha-1, respectively. It seems that application of humic acid increased seed yield by improving soil physical properties. Amiri (2015) reported that humic acid and folic acid increased seed yield of Echium amoenum by 32 and 22% compared to control, respectively. The highest and the lowest seed yield of bean (Phaseolus vulgaris L.) obtained in treatments of 80 kg.ha-1 water super absorbent humic acid and Non-applicaion of water super absorbent and humic acid, respectively. El-Baz et al., (2012) evaluated effect of humic acid on yield and yield components of soybean (Glycine max L.) and reported that the highest seed yield obtained in level of 1000 ppm humic acid.
    ConclusionsIn economic scenario, using 143.83 kg.ha-1 superabsorbent, 6.14 kg.ha-1 humic acid and 22.12 t.ha-1 cattle manure, resulted in 1613 kg.ha-1 seed yield. The nitrogen losses in environmental scenario decreased by 95% compared to economic scenario. Eco-environmental scenario attended to different aspects of resource optimization, therefore it seems using the optimized amounts of resources in this scenario (131.71 and 6.02 kg.ha-1 superabsorbent and humic acid and 0.30 t.ha-1 cattle manure, respectively) are the best levels of ecological inputs in this research.
    Keywords: Box Benken, Ecological approach, Ecological input, Health of product, Nitrogen losses
  • حسین اتحادی، محمود عباسی*، عبدالعلی اویسی
    استعاره که صورت فشرده و خلاصه تشبیه است، یکی از شگردهای خیال انگیز بیان در زبان ادب است. شاعران سبک هندی به دلیل ایجاز و ابهامی که در ساختار استعاره وجود دارد، توجه زیادی به آن داشته اند. شاپورتهرانی یکی از شاعران سبک هندی در قرن یازدهم است، که در ارائه مضامین مورد نظرش رویکرد زیادی به استعاره داشته، آنگونه که در مجموع 2166 بار از استعاره بهره برده است. از این تعداد 1613 مورد استعاره مکنیه از نوع تشخیص هستند، که تاثیر زیادی در خیال انگیزی وپویایی تصاویراستعاری داشته است.این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی جنبه های مختلف استعاره وجایگاه آن درشعرشاپور تهرانی می پردازد. بایدگفت شاعر تمایل زیادی به آرایش استعاره از طریق همراه کردن آن با دیگر شگردهای خیال انگیز بلاغی از جمله تشبیه، کنایه، ای هام، استخدام و اغراق داشته است. ارزش تصاویر استعاری در شعر وی بیشتر آن جاست که توانسته در موارد متعددی معانی مجازی واژه ها راگسترش داده، استعاره های تازه ا ی را ازجمله با به کاربردن استعاره های ترکیبی وارد شعرفارسی کند. از ویژگی های سبکی وی درکاربرد استعاره پیوند دادن استعاره با استثنای منقطع است. هر چند شاعر در موارد زیادی استعاره را به استعاره تشبیه کرده، گاه حتی بنای بیت را براستعاره می گذارد، اما این شیوه سبب تزاحم و ابهام چندانی در تصاویر نشده است.
    کلید واژگان: شاپورتهرانی, استعاره, آرایش استعاره, استعاره ترکیبی, تزاحم استعاره
    Hossein Etehadi, Mahmood Abbasi *, Abdol Ali Oveysi
    Metaphor, which is a compact form and an analogue, is one of the fantastic expressions of expression in literary language. Hindi style poets have a lot to do with the explanation and ambiguity that exists in the structure of metaphors. Shapurt Kharani is one of the poets of the style of India in the eleventh century, who, in proposing his themes, has a great deal of metaphor, as he has used 2166 metaphors in total. Of these, 1613 metaphors are diagnostic types, which have a great effect on imaginative and tactical visualizations. This research, using descriptive-analytic method, examines the various aspects of metaphor and its location in the city of Soupour Tehrani The poet must have a strong tendency to make the painting through accompanying it with other imaginative rhetorical practices, including likeness, poetry, inspiration, recruitment and exaggeration. The value of the metaphorical images in his poetry is more that he has been able to extend the meanings of the words in many cases, and introduces new metaphors, including the use of combinational metaphors. The metaphor of metaphor is to link the metaphor with the exception of the discontinuity. Although the poet has metaphorically metaphor in many cases, sometimes even imparts the construction of the beats, but this method does not cause confusion and ambiguity in the images.
    Keywords: metaphor
  • سجده کمالی*، میثم مکی، رحیم احمدی، مهدی پورمهدی بروجنی
    تعادل منفی انرژی که معمولا در دوره انتقالی اتفاق می افتد، می تواند با اثرات مهمی در زندگی دام همراه باشد که از  آن جمله می توان به کاهش نمره وضعیت بدنی حیوان اشاره نمود، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین میزان کاهش نمره وضعیت بدنی، فصل و شیرواری با وقوع ورم پستان بالینی در هفته های ابتدایی پس از زایمان در یکی از دامداری های استان فارس و روی 1613 راس گاو شیری صورت گرفته است. در رابطه با هر گاو وضعیت نمره بدنی، وضعیت ورم پستان و تعداد کارتیه های درگیر با توجه به تعداد شیرواری و فصل زایمان در دو نوبت ارزیابی شد که نوبت اول در 2 یا 3 روز قبل از زایمان و نوبت دوم حدود یک ماه (3±30 روز) پس از زایمان انجام شد. درنهایت نیز نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و به کمک آزمون مربع کای مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفت. نتایج نشان داد که وقوع ورم پستان بالینی به طور معنی داری تحت تاثیر نمره وضعیت بدنی و نیز تعداد شیرواری قرارگرفته است. به صورتی که با کاهش بیش تر نمره وضعیت بدنی میزان وقوع ورم پستان بالینی افزایش می یابد و افزایش تعداد شیرواری در عمر اقتصادی گاو با افزایش ابتلا به ورم پستان بالینی همراه می باشد. اما تاثیر فصل بر میزان وقوع این عارضه معنی دار نبود (0/05<P).
    کلید واژگان: ورم پستان, نمره وضعیت بدنی, گاو, تعداد شیرواری
    Sojdeh Kamali *, Meysam Makki, Rahim Ahmadi, Mehdi Pourmahdi Broujeni
    Negative energy balance, which usually occurs in transitional period, can have important implications for livestock life such as reduction in body condition score. The aim of this study was to determine the relationship between the rate of Body Condition score reduction, season and parity with the occurrence of clinical mastitis in the first weeks of postpartum period in one of the Fars province farms and it was conducted on the 1613 dairy cattle.For each cow BCS, the status of mastitis and the number of infected quarter was evaluated according to the parity and delivery season at two times, he first time being 2 or 3 days before calving and the second time approximately one month after that (30±3 day). Finally, the results were analyzed using SPSS software and chi square test.Results showed that the occurrence of clinical mastitis was significantly affected by BCS and the parity. As further decrease in the BCS, increases the incidence of clinical mastitis and increasing the parity is associated with anincrementin the incidence of clinical mastitis, But the effect of the season on this complication was not significant.% (p>0.05).
    Keywords: mastitis, BCS, Cow, Parity
  • زهرا امیری قنات سامان، بهاره پارسامطلق*، مهدیه امیری نژاد، امان الله سلیمانی

    به منظور بررسی و تعیین بهترین تاریخ کاشت و رقم کلزا، آزمایشی به صورت کرت های خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه ی پژوهشی دانشگاه جیرفت در سال زراعی 97-1396 اجرا شد. شش تاریخ کاشت 10 و 24 آبان ، 8 و 22 آذر، 6 و 20 دی به عنوان عامل اصلی و چهار رقم کلزا هایولا 50، آگامکس، تراپر و دلگان به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. صفات تعداد غلاف در بوته، وزن غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، طول غلاف، وزن هزار دانه، عملکرد زیست توده، عملکرد دانه، شاخص برداشت، عملکرد پروتئین و عملکرد روغن دانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد تاریخ کاشت بر تمامی صفات مورد مطالعه اثر معنی داری داشت. نتایج تاثیر رقم حاکی از آن بود که ارقام مورد بررسی به جز شاخص برداشت از لحاظ سایر صفات مورد بررسی با یکدیگر اختلاف معنی داری داشتند. اثر متقابل تاریخ کاشت در رقم به استثنای صفت طول غلاف و شاخص برداشت بر سایر صفت موردبررسی معنی دار بود. بیشترین تعداد غلاف در بوته (44/52 عدد)، تعداد دانه در غلاف (96/30 عدد)، عملکرد دانه (3/1613 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد پروتئین (34/234 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد روغن (68/826 کیلوگرم در هکتار) از تاریخ کاشت 8 آذر و رقم آگامکس حاصل شدکه در مقایسه با ارقام تراپر، هایولا 50 و دلگان بترتیب 28/12، 45/19 و 44/28 درصد افزایش عملکرد دانه داشت. با توجه به نتایج حاصل در شرایط اقلیمی منطقه جیرفت رقم آگامکس در تاریخ کاشت نیمه اول آذر ماه پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: شاخص برداشت, عملکرد پروتئین, عملکرد روغن, عملکرد زیست توده
    Zahra Amiri Ghanat Saman, Bahareh Parsa Motlagh *, Mahdiyeh Amiri Nejad, Aman Allah Soleimani
    Introduction

    Rapeseed (Brassica napus L.) is one of the most important oily seeds that can be planted under different climatic conditions of Iran (Koocheki & Khajehossini, 2008). One of the factors affecting the performance of rapeseed is planting date. Determining the response of different varieties of crops to environmental variables from planting to harvest is one of the basic principles of agricultural planning in order to achieve maximum yield and quality. Delay in planting results in prolonged grain filling period and high temperature. These conditions result in a decrease in grain yield (Ehshamami et al., 2016). Saberi and Arazmjo (2015) in the study of the effect of planting date on yield and some of agronomic traits of five rapeseed cultivars in Birjand region observed that the cultivars that flowered at the right time produced more pods per plant and had higher seed weight than other cultivars.

    Materials and Methods

    A field experiment was conducted at the experimental station of Faculty of Agriculture, University of Jiroft (latitude: 28°40´ N; longitude: 57°44´ E; elevation: 650 m) in the growing season of 2016-2017. A split plot layout with a randomized complete block design with three replications was used. The main plots were sowing date at six levels of November 1st, 15th and 29th, December 15th and 27th and January 10th, Rapeseed cultivars were Hyola, Agamax, Traper and Delgan as the sub plot. Each plot was 3×6 m2 and the cultivars were sown in 30 cm intra-rows and 6 cm inter-rows. During the growing season, hand weeding was performed for several times. Drip system was used for irrigation. After harvest, the following traits were measured; number of pods per plant, pod weight per plant, number of seeds per pod, pod length, 1000 seed weight, seed yield, biomass yield, harvest index, protein yield and oil yield. Soxhlet method was used to measure oil content and Kjeldahl method was used to measure protein.

    Results and Discussion

    The results showed that planting date had a significant effect on all traits (p < 0.05). Interaction effect of planting date × cultivar was significant in the studied traits except for pod length and harvest index. The highest number of pods per plant (52.42), number of seeds per pod (30.96), grain yield (1613.3 kg ha-1), protein yield (234.3 kg / ha-1) and oil yield (68 / 826 kg ha-1) was achieved at the planting date of November 29th with Agamax cultivar. The planting dates of November 1st and 29th produced the highest pod weight per plant of 3.1 g and 1.34 g in Agamax cultivar and of 1.28 g in Teraper cultivar, respectively. The highest 1000-seed weight was observed in Delgan cultivar (5.58 g) at the planting date of November 29th which was followed by Agamax cultivar (3.6 g) at the planting date of November 1st. The highest seed and biomass yield at the planting dates of November 1st, 15th and 29th was recorded with Agamax cultivar, which averaged 6500, 6463.3 and 7043.3 kg/ha, respectively. The highest oil and protein yield was related to Agamax cultivar on November 29th and the lowest protein yield was observed with Dalgan on December 13th. The results of this study were similar to Ehshamami et al., 2016.

    Conclusion 

    In general, the results of this study showed that planting date had a significant effect on phenological and morphological attributes, oil and protein yields of the rapeseed cultivars. Changes in rapeseed planting date made the plant developmental stages encounter different ecological factors that consequently affected the production of this crop. Delay in planting resulted in the loss of suitable growing conditions and the failure of the crop to reach its potential. Also, delay in planting caused the grain filling period and the accumulation of oil to coincide with higher temperatures, which led to a decrease in seed, oil, and protein yields. Also, according to the climatic conditions of the region during the 2016-2017 growing season, the most appropriate date for sowing of rapeseed in Jiroft was November 29th. The planting dates of December 27th and January 10th were considered inappropriate as the cultivars failed to enter reproductive phase. Based on our results, the most suitable cultivar for cultivation in the region was Agamax.

    Keywords: Biomass yield, harvest index, oil yield, Protein yield
  • محمدعلی اسماعیلی*، حبیب الله رنجبر، همت الله پیردشتی، مرتضی نصیری

    به منظور بررسی تاثیر کیفیت گیاهچه و تراکم کاشت بر عملکرد، اجزای عملکرد و ویژگی های بیوشیمیایی برنج رقم طارم محلی در کشت اول و راتون، آزمایشی در سال زراعی 1396 در گلخانه و مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات برنج کشور- معاونت مازندران در آمل اجرا شد. آزمایش به صورت کرت های دو بار خردشده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. تیمار فاصله کاشت عامل اصلی، تعداد بوته در کپه عامل فرعی و نوع گیاهچه عامل فرعی فرعی بودند. بذرهای برنج در جعبه های نشا در شش تیمار بسترهای متفاوت کشت شد. این بستر ها شامل خاک با گوگرد و 50 درصد سبوس برنج (S1)، خاک بدون گوگرد با 25 درصد سبوس برنج (S2)، خاک با گوگرد و 25 درصد سبوس برنج (S3)، خاک با گوگرد، تیوباسیلوس و 50 درصد سبوس برنج (S4)، خاک بدون گوگرد با کمپوست چوب و 25 درصد سبوس برنج (S5)، خاک با گوگرد، تیوباسیلوس و 25 درصد سبوس برنج (S6) درصد حجمی بودند. نتایج کشت اصلی نشان داد که بالاترین عملکرد دانه (5043 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیک (12319 کیلوگرم در هکتار) از تیمار خاک بستر با گوگرد با سبوس 50 درصد حاصل شد. تیمار آرایش کاشت در کشت راتون بر تعداد دانه پوک (1/4)، عملکرد دانه (1617 کیلوگرم درهکتار)، تیمار تعداد بوته در کپه بر تعداد پنجه (3/10)، سطح برگ (6/10 سانتی مترمربع)، طول خوشه (4/20 سانتی متر) و عملکرد دانه (1613 کیلوگرم در هکتار) و تیمار نوع گیاهچه بر تعداد پنجه (4/10)، تفاوت معنی داری از لحاظ آماری نشان داد. تولید گیاهچه با بستر خاک گوگرد و 50 درصد سبوس برنج بهترین نتایج را در کشت اصلی و راتون نشان داد.

    کلید واژگان: برنج, بهساز های آلی, تیوباسیلوس, رنگدانه ها, عملکرد دانه, فاصله کشت
    Mohammad Ali Esmaili *, Hbibollah Ranjebar, Hemmatollah Pirdashti, Mortaza Nasiri

    The field experiment has been conducted as a split split plot based on a randomized complete block design with three replicaitons at Rice Research Institute of Mazandaran Province, Amol, in 2017. In this experiment, the seeds are sown in seedling box with different six bed treatments. These beds include S1: sulfur bed with 50% rice bran, S2: sulfur-free soil with 25% rice bran, S3: sulfur bed with 25% rice bran, S4: sulfur bed with Thiobacillus and 50% rice bran, S5: sulfur-free bed with wood compost and 25% rice bran, and S6: sulfur bed with Thiobacillus with 25% bran rice. After some measurements, the seedling is transplanted in the main field. In the field, different beds in box, seedling number per hill (3 and 5) and planting space (20×20 cm, 30×14cm) are assigned to the main plot, sub plot, and sub sub plot, respectively. The results of main cultivation show that the highest grain yield (5043 kg.ha-1) and biological yield (12319 kg.ha-1) are obtained from the treatment of bed soil with sulfur with 50% bran. Planting arrangement treatment in ratoon cultivation on number of hollow seeds (4.1), grain yield (1617 kg.ha-1), number of plants per hill treatment on number of tillers (10.3), leaf area (10.6 cm2), panicle length (20.4 cm) and grain yield (1613 kg.ha-1), and seedling type treatment on tiller number (10.4) show a statistically significant difference. Seedling grown in sulfur with 50% rice brain display the best performance in terms of yield and yield components in both main and ratoon cropping.

    Keywords: Grain yield, Organic amendment, pigments, planting space, rice, Thiobacillus bacteria
  • مجید علی حوری*
    با تنظیم صحیح برنامه آبیاری گیاهان بر اساس تعیین دقیق نیاز آبی هر گیاه، می توان میزان مصرف آب و اتلاف آن را در کشاورزی کاهش داد. به منظور تعیین نیاز آبی و ضریب گیاهی درختان خرمای رقم برحی، سه لایسیمتر زهکش دار برای اندازه گیری تبخیر و تعرق درختان خرما در نظر گرفته شد. میزان تبخیر و تعرق نخل خرما با استفاده از رابطه بیلان آب در خاک و میزان تبخیر و تعرق مرجع از روش پنمن-مانتیث تعیین شد. بر پایه نتایج، مقدار نیاز آبی نخل شش، هفت و هشت ساله خرما به ترتیب معادل 1493، 1613 و 1695 میلی متر بود، در حالی که مقدار تبخیر و تعرق مرجع در سال های مذکور به ترتیب معادل 2070، 1950 و 1945 میلی متر برآورد شد. میزان افزایش سالانه نیاز آبی نخل خرما از سال ششم به هفتم رشد برابر 8% و از سال هفتم به هشتم رشد برابر 7/8% بود. مقدار ضریب گیاهی نخل شش ساله خرما، بین 0/54 تا 0/80 در نوسان بود. کمترین مقدار ضریب گیاهی در آبان ماه و بیشترین مقدار آن در ماه های خرداد و تیر بود. اما مقدار ضریب گیاهی نخل هفت ساله خرما، از 0/62 تا 0/97 و نخل هشت ساله خرما از 0/47 تا 1/01 متغیر بود. کمترین مقدار ضریب گیاهی برای سال های هفتم و هشتم رشد به ترتیب در ماه های آبان و آذر و بیشترین مقدار این ضریب برای سال های مذکور در مردادماه بود.
    کلید واژگان: آب کشاورزی, برنامه آبیاری, بیلان آب در خاک, تبخیر و تعرق
    Majid Alihouri *
    The amount of agricultural water consumption and water waste can be reduced by properly adjusting the irrigation schedule of plants based on the precise determination of the water requirement of each plant. This research was carried out to determine water requirement and crop coefficient of Barhee date palm. Three drainage lysimeters were applied to measure date palm evapotranspiration. The amounts of date palm evapotranspiration and reference evapotranspiration were calculated using soil water balance equation and Penman-Monteith method, respectively. The results showed that water requirement of 6, 7, and 8 years old date palm were 1493, 1613 and 1695 mm, respectively, while the amounts of reference evapotranspiration were 2070, 1950, and 1945 mm, respectively. The amount of date palm water requirement increased by 8%, for 6 to 7 years-old  and 7.8% for 7 to 8 years. The crop coefficient of 6 years old date palm varied in the range of 0.54-0.80. The minimum crop coefficient was in November, while the maximum was in June and July. For the 7 and 8 years old date palm, crop coefficient varied in the range of 0.62-0.97 and 0.47-1.01, respectively. In 7 and 8 years old date palm, the minimum crop coefficient was in November and the maximum was in August.
    Keywords: Agricultural water, Irrigation schedule, Water balance in soil, Evapotranspiration
  • احسان صفری، حسن برزگر*، حسین جوینده، بهروز علیزاده بهبهانی، محمد نوشاد

    در این پژوهش، گروه های عاملی زیست فعال، محتوای تام فنلی و فلاونویید، پتانسیل آنتی اکسیدانی و فعالیت ضدمیکروبی عصاره آبی فلفل سیاه و همچنین برهمکنش آن با آنتی بیوتیک های کلرامفنیکل و آمفوتریسین B در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج طیف سنجی فروسرخ عصاره فلفل سیاه، پیک های مشاهده شده موید حضور گروه های عاملی O-H (cm-1 3000-3500)،C-H  (cm-1 2800-3000)، C=O (cm-1 52/1633 - 62/1613) و C-O (cm-1 82/1038- 57/1000) ترکیبات زیست فعال بود. میزان فنل کل عصاره فلفل سیاه برابر 12/45 میلی گرم گالیک اسید بر گرم عصاره و میزان فلاونویید آن برابر با 66/29 میلی گرم کویرستین بر گرم عصاره بدست آمد. نتایج حاصل از فعالیت آنتی اکسیدانی برحسب فاکتور IC50 به روش(2,2-diphenyl-1-picrylhydrazyl)  DPPH و ABTS (2,2-azinobis 3-ethyl-benzothiazoline-6-sulfonic acid) به ترتیب μg/ml 37/32 و 45/28 بود. زوال رنگ بتا کاروتن برای فعالیت آنتی اکسیدانی 45/46 درصد بدست آمد. در روش انتشار در دیسک بیشترین قطر هاله عدم رشد (16 میلی متر) عصاره فلفل سیاه در غلظت 70 میلی گرم بر میلی لیتر مربوط به گونه قارچی آسپرژیلوس نایجر بود. در روش چاهک در آگار بیشترین قطر هاله عدم رشد در کمترین غلظت (10 میلی گرم بر میلی لیتر) مربوط به گونه قارچی آسپرژیلوس نایجر با قطر هاله 40/8 میلی متر بود، همچنین در این غلظت هیچ گونه هاله عدم رشد برای گونه باکتریایی  اشرشیا کلی مشاهده نگردید. نتایج حاصل نشان داد که حداقل غلظت بازدارندگی برای اشرشیا کلی، سودوموناس ایروژینوزا، استافیلوکوکوس اوریوس، باسیلوس کواگولانس و آسپرژیلوس نایجر به ترتیب 32، 16، 4، 8 و 4 میلی گرم بر میلی لیتر بود. نتایج حاصل از برهمکنش عصاره فلفل سیاه با آنتی بیوتیک کلرامفنیکل نشان داد که گونه های باکتریایی اشرشیا کلی، سودوموناس ایروژینوزا و استافیلوکوکوس اوریوس حالت هم افزایی داشت اما برای گونه گرم مثبت باسیلوس کواگولانس حالت اثر کاهندگی مشاهده شد.

    کلید واژگان: خاصیت ضدمیکروبی, فلفل سیاه, طیف سنجی تبدیل فوریه فرو سرخ, فعالیت آنتی اکسیدانی, عصاره
    Ehsan Safari, Hassan Barzegar *, Hossein Jooyandeh, Behrooz Alizadeh Behbahani, Mohammad Noshad
    Introduction

     The addition of chemical preservatives increases the shelf life of food products, but prolonged and indiscriminate use of chemical preservatives increases the resistance of microorganisms and the health risks associated with theiruptake. Medicinal plants have a wide variety in the world as well as in Iran. In recent years, the use of natural preservatives such as plant extracts and essential oils, due to their importance and role in controlling the growth of pathogenic microorganisms, has been proposed as an alternative to chemical preservatives. Black pepper is an aromatic medicinal plant. The specific properties of black pepper essential oil, such as its antimicrobial and antioxidant activity, have also been confirmed. Amphotericin B is one of the effective antibiotics for treating infections caused by pathogenic fungi. The mechanism of action of amphotericin B is to destroy fungal cells in such a way that by binding to ergosterol in the cell membrane of fungi, it creates pores and eventually destroys them. One of the most important and common antibiotics used in the treatment of infections caused by pathogenic bacteria is chloramphenicol. This antibiotic is effective against gram-positive and gram-negative bacteria due to its broad spectrum. The aim of this study was to identify bioactive functional groups, antioxidant potential, phenol and total flavonoid compounds and to evaluate the antimicrobial activity of black pepper extract against Escherichia coli, Pseudomonas aeruginosa, Staphylococcus aureus, Bacillus coagulans and Aspergillus niger.

    Materials and Methods

     In this study, the antimicrobial effect of black pepper aqueous extract was investigated against Escherichia coli, Pseudomonas aeruginosa, Staphylococcus aureus, Bacillus coagulans and Aspergillus niger by disc diffusion agar, well diffusion agar, minimum inhibitory concentration, and minimum bactericidal concentration methods. Total phenol and flavonoid contents of the species were determined by Folin-Ciocalteu and AlCl3 assays, respectively. Three biochemical assays, namely 2,2-diphenyl-1-picrylhydrazyl (DPPH) and 2,2-azinobis 3-ethyl-benzothiazoline-6-sulfonic acid (ABTS) free radical scavenging and β- caroten/linoleic acid activity systems, were used to evaluate antioxidant activity. Identification of functional groups as well as the structure of organic compounds in black pepper extract was also performed by Fourier transform infrared spectroscopy (FTIR). To evaluate the synergistic effect of black pepper extract in combination with amphotericin B and chloramphenicol antibiotics, Sub-MIC was used.

    Results and Discussion

     The peaks observed in aqueous black pepper extract confirmed the presence of O-H (3000-3500 cm-1), C-H (2800-3000 cm-1), C=O (1613.62-1633.52 cm-1) and C-O (100.57-1038.82 cm-1) functional groups of bioactive compounds. The total phenol and flavonoids content of the extract were 45.12 mg GAE/g extract and its flavonoid content was 29.66 mg QUE/g extract which had an important role in its antioxidant activity. The aqueous black pepper extract had remarkable DPPH free radical scavenging activity (IC50=32.37 μg/ml), ABTS free radical scavenging activity (IC50=28.45 μg/ml) and beta-carotene bleaching inhibitory effect (46.45%), revealing the electron/hydrogen donating ability of the essential oil. The results of measuring the antimicrobial activity of extract by disk diffusion and agar well showed that black pepper extract showed more antimicrobial effect on gram-positive bacteria Staphylococcus aureus and Bacillus coagulans than gram-negative bacteria Escherichia coli and Pseudomonas aeruginosa. This could be due to the difference in their cell wall structure. Aspergillus niger is the most sensitive species to aqueous black pepper extract. The minimum inhibitory concentrations of extract for Escherichia coli, Pseudomonas aeruginosa, Staphylococcus aureus, Bacillus coagulans and Aspergillus niger were equal to 32, 16, 4, 8 and 4 mg/ml, respectively. The minimum bactericidal concentration of black pepper extract for two bacterial species, Escherichia coli and Pseudomonas aeruginosa was more than 512 mg/ml. Also, the minimum bactericidal concentration for Staphylococcus aureus and Bacillus coagulans was 128 and 256 mg/ml, respectively, and 128 mg/ml for Aspergillus niger. The results of interaction of black pepper extract with chloramphenicol antibiotic showed that the Escherichia coli, Pseudomonas aeruginosa and Staphylococcus aureus were synergistic, but antagonism was observed for the gram-positive Bacillus coagulans.

    Keywords: Antimicrobial activity, Black pepper, FTIR, Antioxidant activity, extract
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال