به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۱۵۹۳۹ عنوان مطلب
|
  • الهام شریفی ذهابی، هادی عبدالله زاد*، محمدرضا گلپایگانی، خدیجه جمشیدی، میرامیر آغداشی، محمدرضا محمدحسینی آذر، شیرین فلاح پاکدل
    سابقه و هدف

    یکی از عوارض بیماری بتاتالاسمی، تجمع آهن به علت انتقال مکرر خون در این بیماران می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر شلاتوری آلفا لیپوییک اسید بر سطح سرمی آهن و شاخص های خونی در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور انجام شد.

    مواد و روش ها

    22 بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور به دو گروه دریافت کننده آلفا لیپوییک اسید (mg/d600) و دارونما تقسیم شدند و به مدت 8 هفته مکمل یا دارونما را مصرف نمودند؛ بعد از یک دوره شستشوی (washout) 3 هفته ای، به افرادی که قبلا مکمل مصرف می کردند این بار دارونما و افرادی که دارونما مصرف می کردند مکمل به مدت 8 هفته دیگر داده شد. در انتهای مطالعه، تغییرات سطح سرمی آهن، ظرفیت اتصالی کل آهن(TIBC)  و شاخص های خونی در بین دو نوع مداخله مقایسه شد.

    یافته ها

     سطح سرمی آهن، TIBC و شاخص های خونی در زمان مصرف مکمل تغییری پیدا نکرد (05/0>p). تغییرات شاخص های خونی، سطح سرمی آهن و TIBC در بین دو نوع مداخله نیز تفاوت معنی داری نداشت (05/0>p). تعدادگلبول های سفید در دوره مصرف دارونما در مردان بطور معنی داری افزایش یافت (04/0=p) و متوسط هموگلوبین گلبولی در دوره دارونما در کل افراد و در مردان کاهش معنی داری داشت (برای هر دو 02/0=p).

    نتیجه گیری

    در این مطالعه مکمل آلفا لیپوییک اسید در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور اثرات معنی داری بر سطح سرمی آهن، TIBC و شاخص های خونی نداشت. انجام مطالعات دیگر با تعداد بیماران بیشتر و زمان مداخله طولانی تر ضروری می باشد.

    کلید واژگان: بتا- تالاسمی, اضافه بار آهن, اسید تیوکتیک, کارآزمایی متقاطع
    E .Sharifi, H .Abdolahzad*, MR .Golpayegani, Kh. Jamshidi, M.Aghdashi, MR. Mohammad Hoseiniazar, Sh. Falah
    Background and Objectives

    Accumulation of iron is the most common consequences of repeated blood transfusions in β-thalassemia major patients. Iron chelating effects of alpha-lipoic acid have been reported by several studies. The aim of this study was to investigate effects of supplementation with alpha-lipoic acid, as a chelator, on serum iron and hematological indices in these patients.

     Materials & Methods

    Twenty-two β-thalassemia major patients were selected to receive 600 mg alpha-lipoic acid or placebo capsules for 8 w. After a 3-week washout period, order of intervention was replaced as patients who previously received placebo were administered the supplement vise versa for another 8 w. At the end of the study, changes in serum iron, total iron binding capacity and hematological parameters between the treatments were assessed.

    Results

    Serum concentrations of iron and total iron binding capacity and hematological parameters did not change within the supplementation (p > 0.05). Changes in iron, total iron binding capacity and hematological indices were not significantly different between the two interventions (p > 0.05). White blood cell counts in placebo use increased significantly in males (p = 0.04). The mean corpuscular hemoglobin in placebo patients decreased significantly in all patients and males (p = 0.02 for both).

    Conclusion

    Results of this study revealed that alpha-lipoic acid supplementation included no beneficial effects on iron, total iron binding capacity and hematological indices in β-thalassemia major patients. Further studies with more participants and longer times are indispensable.

    Keywords: Beta-thalassemia, Iron overload, Thioctic acid, Cross-over study
  • غلامرضا اخوان فرید، رعنا قندهاری، علویجه، عرفانه شایگان نیا، مرضیه تولایی، محمدحسین نصر اصفهانی*
    سابقه و هدف
    ناباروری که تقریبا 15 درصد زوج ها را درگیر کرده است، می تواند به علت فاکتورهای مردانه، زنانه و یا هر دو باشد. سطح بالای استرس اکسیداتیو، به علت عدم تعادل بین گونه های فعال اکسیژن و ظرفیت آنتی اکسیدانی، در مردان نابارور بارها گزارش شده است که می تواند اثرات مخربی بر روی فرآیند اسپرماتوژنز داشته باشد. درمان آنتی اکسیدانی می تواند اثرات مخرب استرس اکسیداتیو بر اسپرم را بهبود بخشد. در این مقاله، تاثیر آلفا لیپوییک اسید به عنوان یک آنتی اکسیدان حلال در آب و چربی بر کیفیت اسپرم و نتایج درمانی مردان نابارور بحث شد.
    روش بررسی
    مقالات منتشر شده در پایگاه اطلاعاتیElseviour database، Iran doc، Scopus، Google scholar، Magiran و Pubmed طی سال1990 تا 2018 بر اساس واژگان کلیدی جمع آوری و پس از جداسازی وحذف مقالات تکراری و یا فاقد محتوای کافی، بررسی شدند. 
    یافته ها
    آلفالیپوییک اسید به عنوان یک آنتی اکسیدان جدید در زمینه درمان ناباروری، به دلیل ویژگی منحصر به فرد آن در مقایسه با سایر آنتی اکسیدان های معمول مانند ویتامین E و C، مورد توجه قرار گرفته است. این آنتی اکسیدان می تواند با حذف رادیکال های آزاد و احیا فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی موجب بهبود کیفیت اسپرم،  آسیب DNA اسپرم و نتایج درمانی شود.
    نتیجه گیری
    استفاده از آنتی اکسیدان آلفالیپوییک اسید در طی استفاده از تکنیک های کمک باروری از جمله محیط کشت، فریز و یا درمان واریکوسل می تواند نتایج رضایت بخشی را در درمان داشته باشد.
    کلید واژگان: ناباروری, مردان, آنتی اکسیدان ها, تیوکتیک اسید (آلفالیپوئیک اسید), اسپرماتوژنز
    Gholam Reza Akhavan Farid, Rana Ghandehari Alavijeh, Erfaneh Shaygannia, Marziyeh Tavalaee, Mohammad Hossein Nasr, Esfahani*
    Background
    Today, infertility is a problem that affects about 15% of couples due to male factors, female factors or both. High levels of oxidative stress, because of an imbalance between the reactive oxygene species and the antioxidant capacity, have been repeatedly reported in infertile men, which can have a destructive effect on the spermatogenesis process. Antioxidant treatment can improve the effects of oxidative stress in spermatozoa. In this paper, the effect of alpha-lipoic acid as a water and fat-soluble antioxidant and its effect on sperm quality and treatment outcomes on infertile men is discussed.
    Materials and methods
    Published articles in Elseviour data-base, Iran doc, Scopus, Mag iran, Pubmed and google scular between 1988 and 2018 were collected baesd on key words. Repeated articles or ones with unsufficient content were omitted.
    Results
    Alpha-lipoic acid is considered as a new antioxidant in the infertility-treatment field, due to its unique aptitude compare to other common antioxidants, such as vitamin E and C. This antioxidant can improve sperm motility, DNA damage and effective treatment results by removing free radicals and restoring antioxidant enzymes.
    Conclusion
    The use of alpha-lipoeic acid through applying assisted reproductive techniques such as culture medium, freezing, or varicocele therapy have satisfactory results in treatment
    Keywords: Infertility, Male, Antioxidants, Thioctic Acid (Alpha-lipoic acid), Spermatogenesis
  • نیما صادقی، اسکندر کشاورز علمداری*، مولود سعیدی

    در این مقاله یک تحقیق بنیادی بر روی استخراج پالادیوم بوسیلهحلال آلی کروزن-تری بوتیل فسفات انجام شده است. براساس اطلاعات ترمودینامیکی در سیستم پالادیوم-کلر، کمپلکسهای کلریدی در غلظت های ناچیز یون کلرو کمپلکسهایدر غلظتهای بالای یون کلر تشکیل می شوند. استخراج پالادیوم با افزایش غلظت اسید کلریدریک و نمک کلریدی(کلرید سدیم) کاهش می یابد. به نظر می رسد علت اصلی این کاهش تمایل کمتر تری بوتیل فسفات برای استخراج نسبت است. چناچه 25/0 مول بر لیتر تری بوتیل فسفات در غلظتهای پایین اسید 58% و در غلظتهای بالای اسید 8% را استخراج می نمایند.براساس روش آنالیز شیب ماکرومولکول استخراجی(حاوی پالادیوم و تری بوتیل فسفات) برای و کمپلکس مطرح شده به صورت می باشد. در حالیکه براساس بررسی های انجام شده، تری بوتیل فسفات نمی تواند کمپلکس از محلول کلریدی استخراج نماید.

    کلید واژگان: استخراج حلالی, مکانیزم, کمپلکسهای کلریدی پالادیوم, تری بوتیل فسفات
    Nima Sadeghi, Eskandar Keshavarzalamdari, Moloud Saeedi

    در این مقاله یک تحقیق بنیادی بر روی استخراج پالادیوم بوسیلهحلال آلی کروزن-تری­بوتیل فسفات انجام شده­است. براساس اطلاعات ترمودینامیکی در سیستم پالادیوم-کلر، کمپلکسهای کلریدی در غلظت­های ناچیز یون کلرو کمپلکسهایدر غلظتهای بالای یون کلر تشکیل می­شوند. استخراج پالادیوم با افزایش غلظت اسید کلریدریک و نمک کلریدی (کلرید سدیم) کاهش می­یابد. به نظر می­رسد علت اصلی این کاهش تمایل کمتر تری­بوتیل فسفات برای استخراج نسبت است. چناچه 25/0 مول بر لیتر تری­بوتیل فسفات در غلظتهای پایین اسید 58% و در غلظتهای بالای اسید 8% را استخراج می­نمایند. براساس روش آنالیز شیب ماکرومولکول استخراجی (حاوی پالادیوم و تری­بوتیل فسفات) برای و کمپلکس مطرح­شده به صورت می باشد. در حالیکه براساس بررسی­های انجام شده، تری­بوتیل فسفات نمی­تواند کمپلکس از محلول کلریدی استخراج ­نماید.

    Keywords: solvent extraction, mechanism, palladium chloride complexes, tri butyl phosphate
  • B. Heidary Alizadeh, A. Avand, Faghih, J. Mohaghegh, A. Yousefi Porshekoh
    به دلیل هجوم فزاینده ی سن Nysius cymoides در مزارع کلزای کشور، روش های مختلفی برای کنترل آن مورد بررسی قرار گرفته است. استفاده از ترکیبات جلب کننده یکی از روش های امیدبخش کنترل این حشره محسوب می شود. در این تحقیق با استفاده از یک ترکیب ایزوسیاناتی (اتیل 4- ایزوتیوسیا نا توبوتیرات) اثر آن بر روی رفتار سن بذر خوار کلزا، در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. اتیل 4- ایزوتیوسیا نا توبوتیرات در طی دو مرحله سنتزی جداگانه از ماده اولیه 4-آمینوبوتیریک اسید سنتز شد. ابتدا کربوکسیلیک اسید در معرض عبور جریان خشک گاز اسید کلریدریک در اتانول تولید استر نمود. سپس استر تولید شده با 1و1-تیوکربونیل دی ایمیدازول ماده نهایی اتیل 4- ایزوتیوسیا نا توبوتیرات را تولید نمود. این تکنیک یک روش تغییر یافته از روش های قبلی می باشد که مقایسه بین آن ها مورد بحث قرار گرفته است. بررسی های رفتارشناسی با استفاده از یک بویایی سنج دو سوراخه نشان دادند که اتیل 4-ایزوتیوسیا نا توبوتیرات سنتتیک برای افراد بالغ ماده و نر سن بذرخوار کلزا جلب کننده است. افراد بالغ ماده سن بذرخوار کلزا در مقایسه با افراد بالغ نر به اتیل 4- ایزوتیوسیا نا توبوتیرات حساس تر بودند.
    Keywords: ناجوربالان, Nysius cymoides, سن بذرخوار کلزا, ايزوتيوسياتات, اتيل 4, ايزوتيوسيا نا توبوتيرات, جلب کننده, سنتز شيميايي, بويايي سنجي, ايران
  • اسید استیک، اسید پروپیونیک، اسید سیتریک، بسته بندی، گوشت گاو
    اثر اسپری اسیدهای سیتریک، استیک و پروپیونیک بر خصوصیات میکروبی، شیمیایی و ظاهری گوشت بسته بندی شده گاو مورد مطالعه قرار گرفت. گوشت ناحیه سردست گاو متعاقب اسپری با محلول های 1 درصد استریل اسیدهای سیتریک، استیک و پروپیونیک، بسته بندی گردید. نمونه های بسته بندی شده گوشت در دمای 4 درجه سلسیوس نگه داری و با فواصل 2 روز، مورد آزمایش های میکروبی (شمارش مزوفیل های هوازی، شمارش کلی فرم ها، شمارش سرماگرا ها و شمارش بی هوازی ها)، شیمیایی (pH و TVN) و ظاهری (درصد خونابه، کیفیت رنگ و بو) قرار گرفت. آزمایشات در 20 تکرار انجام پذیرفت. نتایج به دست آمده نشان داد، تعداد مزوفیل های هوازی، کلی فرم ها، سرماگرا ها و بی هوازی ها در طی دوره نگه داری 8 روزه افزایش معنی داری (01/0 > P) دارد. تفاوت تعداد میکروب ها بین نمونه شاهد با نمونه تیمارشده با اسید سیتریک معنی دار نبود، درحالی که این تفاوت بین نمونه شاهد و تیمارهای اسید استیک و پروپیونیک معنی دار (01/0 > P) بود. همچنین تفاوت پارامترهای مزبور بین اسید سیتریک با اسید استیک و پروپیونیک معنی دار بود (01/0 > P) درحالی که این تفاوت بین اسید استیک و پروپیونیک
  • مریم اعتمادیان، اکبر حسنی*، مهدی نورزاده حداد، مهرداد حنیفه ئی
    سابقه و هدف
    تاثیر کاربرد اسیدهای آلی و معدنی در خاک های آهکی ایران به طور کامل بررسی نشده است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر کاربرد اسیدهای آلی استیک، سیتریک و اگزالیک اسید و اسیدهای معدنی سولفوریک و فسفریک بر مقدار pH و EC خاک و همچنین رهاسازی عناصر غذایی مورد نیاز گیاهان در محلول خاک می باشد.
    مواد و روش ها
    برای بررسی رهاسازی عناصر غذایی توسط اسیدهای آلی و معدنی از دو نمونه خاک آهکی با بافت لومی استفاده شد. عصاره گیری از خاک ها با محلول های اسیدهای سیتریک، اگزالیک، استیک، سولفوریک و فسفریک با غلظت های 1، 5 و 10 میلی مولار (25 میلی لیتر محلول و 10 گرم خاک) و آب مقطر به عنوان شاهد به مدت یک ساعت انجام شد. مقدار pH و قابلیت هدایت الکتریکی محلول ها بلافاصله پس از عصاره گیری اندازه گیری شد. غلظت نیترات، آمونیوم، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، آهن، روی، مس و منگنز در عصاره اندازه گیری شد.
    یافته ها
    به طور کلی با کاربرد اسیدها مقدار pH محلول خاک پس از گذشت یک ساعت بین 03/0 تا 66/1 واحد کاهش نشان داد.. تیمار اسید فسفریک با غلظت 10 میلی مولار در هر دو نمونه خاک بیشترین کاهش pH را نشان داد. تیمارهای مختلف اسیدهای آلی و معدنی بر مقدار فسفر؛ پتاسیم، کلسیم، منیزیم، نیترات، آمونیوم و عناصر کم مصرف استخراج شده از خاک ها تاثیر مثبت معنی دار داشت. بیشترین غلظت فسفر(بجز عصاره گیر اسید فسفریک)، کلسیم، منیزیم و آمونیوم استخراج شده به ترتیب با مقادیر 23/4، 2797،1078 و 2/67 میلی گرم بر کیلوگرم خاک و همچنین بیشترین روی و مس استخراج شده با مقادیر 61 و 74 میکروگرم بر کیلوگرم خاک در تیمار اسید استیک 10 میلی مولار در خاک 2 دیده شد. بیشترین مقدار پتاسیم و نیترات آزاد شده به ترتیب با مقادیر 673، 247 میلی گرم بر کیلوگرم خاک از تیمار 10 میلی مولار اسید فسفریک در خاک 2 به دست آمد. بیشترین مقدار آهن و منگنز استخراج شده نیز به ترتیب با مقادیر 5420 و 10320 میکروگرم بر کیلوگرم خاک در تیمار اسید سیتریک 10 میلی مولار در خاک 2 دیده شد.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که کاربرد اسیدهای آلی و معدنی در خاک بسته به نوع اسید باعث رهاسازی برخی عناصر غذایی مورد نیاز گیاهان در زمان کوتاهی (یک ساعت) در محلول خاک می شود. همچنین از بین اسیدهای به کار رفته اسید فسفریک بیشترین تاثیر را در کاهش مقدار پی اچ خاک داشت.
    نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که کاربرد اسیدهای آلی و معدنی در خاک بسته به نوع اسید باعث رهاسازی برخی عناصر غذایی مورد نیاز گیاهان در زمان کوتاهی (یک ساعت) در محلول خاک می شود. همچنین از بین اسیدهای به کار رفته اسید فسفریک بیشترین تاثیر را در کاهش مقدار پی اچ خاک داشت.
    کلید واژگان: اسید استیک, اسید اگزالیک, اسید سولفوریک, اسید سیتریک, اسید فسفریک
    Akbar Hassani *, Mehdi Nourzadeh Haddad
    Background And Objectives
    Effect of organic and inorganic acids in calcareous soils of Iran has not been properly investigated. The aim of this study was to evaluate the effect of organic acids of acetic, citric and oxalic acid and mineral acids of sulfuric and phosphoric acid on the soil pH and EC and release of essential nutrients in soil solution.
    Materials And Methods
    To investigate for releasing nutrient by organic and inorganic acids, the two calcareous loamy soil samples were used. Extraction of soil with solutions of citric, acetic, oxalic, sulfuric and phosphoric acid in concentrations of 1, 5 and 10 mM (25 ml of solution and 10 grams of soil) and deionized water as control for 1 hours was done. The pH value and electrical conductivity of solutions were measured immediately after extraction. Concentrations of potassium, phosphorus, calcium, magnesium, ammonium, nitrate, iron, zinc, copper and manganese was measured in the obtained extract.
    Results
    In general, the pH value of the soil extractions decreased after one hour between 0.03 to 1.66 unit. The pH reduction was almost the same in both soils. The pH value was reduced with increasing acid concentration. Phosphoric acid treatment with 10 mM concentration in both soil samples showed the greatest decrease in pH. Various concentrations of organic and inorganic acids had a significant positive effect on released phosphorus, potassium, calcium, magnesium, nitrate, ammonium and micronutrients. The highest released P, Ca, Mg and ammonium with amount of 4.23, 1078, 2797 and 67.2 mg per kg of soil respectively and also the highest amount of Zn and Cu with amount of 61 and 74 µg per kg of soil was seen in 10 mM concentration of acetic acid in soil 2. The highest released K and nitrate with amount of 673 and 247 mg per kg of soil respectively was seen in 10 mM concentration of phosphoric acid in soil 2. The highest released Fe and Mn with amount of 5420 and 10320 µg per kg of soil respectively was seen in 10 mM concentration of citric acid in soil 2.
    Conclusion
    The results of this study showed that the use of organic and inorganic acids in the soil, depend on acid type caused the release of essential nutrients in short time (1 hour) in the soil solution. Also phosphoric acid has the greatest effect on soil pH reduction.
    The results of this study showed that the use of organic and inorganic acids in the soil, depend on acid type caused the release of essential nutrients in short time (1 hour) in the soil solution. Also phosphoric acid has the greatest effect on soil pH reduction.
    Keywords: acetic acid, citric acid, oxalic acid, phosphoric acid, sulfuric acid
  • فخرالدین صالحی*، کیمیا ثمری، مریم تشکری
    سابقه و هدف

    اسیدهای آلی در غذاها یا به صورت طبیعی وجود دارند یا برای اهداف خاصی مانند کاهش pH، شلاته کردن فلزات، افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی، کاهش فعالیت میکروارگانیسم و افزایش زمان نگهداری اضافه می شوند و یا اینکه توسط میکروارگانیسم ها تولید می شوند. موسیلاژ ها به عنوان عوامل غلیظ کننده، عوامل ژل کننده و پایدارکننده برای افزایش ویسکوزیته و بهبود خواص بافتی و رئولوژیکی محصولات غذایی استفاده می شوند. هدف این پژوهش بررسی اثر افزودن اسیدهای آلی مختلف بر تغییر ویسکوزیته محلول آبی حاوی موسیلاژ دانه ریحان بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه اثر چهار اسید آلی خوراکی شامل اسید آسکوربیک، اسید سیتریک، اسید مالیک و اسید تارتاریک، در دو غلظت 5/0 و 1 درصد (وزنی/حجمی) بر ویسکوزیته و رفتار رئولوژیکی محلول موسیلاژ دانه ریحان بررسی و مدل سازی شد. محلول های موسیلاژ دانه ریحان با حل کردن پودر موسیلاژ (2/0 درصد، وزنی/حجمی) در آب مقطر و غلظت های مختلف اسیدهای آلی با استفاده از همزن مغناطیسی تهیه شدند. پارامترهای رئولوژیکی محلول های موسیلاژ دانه ریحان با استفاده از ویسکومتر (بروکفیلد، آمریکا) در دمای 20 درجه سلسیوس اندازه گیری شد. داده های سرعت برشی/تنش برشی نیز با استفاده از مدل های قانون توان، بینگهام، هرشل بالکلی و کاسون برازش شدند.

    یافته ها

    یافته های این مطالعه نشان داد که ویسکوزیته ظاهری محلول موسیلاژ دانه ریحان با افزایش سرعت برشی کاهش یافت. علاوه بر این، ویسکوزیته ظاهری محلول موسیلاژ دانه ریحان با افزایش غلظت اسیدهای آلی کاهش یافت. بیشترین کاهش ویسکوزیته مربوط به محلول حاوی 1 درصد اسید مالیک و کمترین آن مربوط به اسید آسکوربیک با غلظت 5/0 درصد بود. مدل قانون توان بهترین مدل برای توصیف رفتار محلول های موسیلاژ دانه ریحان حاوی اسیدهای آلی بود. مدل قانون توان با بیشترین مقدار ضریب تبیین (9082/0<)، و حداقل مجموع مربعات خطا (4782/0>) و جذر میانگین مربعات خطا (1996/0>) برای همه نمونه ها، عملکرد خوبی داشت. با افزایش غلظت اسیدهای آلی، ضریب قوام محلول موسیلاژ کاهش یافت. نمونه های حاوی 1 درصد اسید مالیک دارای کمترین ضریب قوام و نمونه های حاوی 5/0 درصد اسید سیتریک دارای بیشترین ضریب قوام بودند. با افزودن اسید به محلول موسیلاژ و کاهش pH آن، مقدار تنش تسلیم مدل های بینگهام و کاسون کاهش یافت. مقدار ویسکوزیته پلاستیک کاسون برای محلول شاهد تهیه شده از موسیلاژ دانه ریحان، برابر 058/0 پاسکال ثانیه بود. نمونه حاوی 5/0 درصد اسید آسکوربیک دارای بیشترین (050/0 پاسکال ثانیه) و نمونه حاوی 1 درصد اسید تارتاریک کمترین (032/0 پاسکال ثانیه) مقدار ویسکوزیته پلاستیک را داشتند.

    نتیجه گیری

    با افزودن اسید به محلول موسیلاژ و در نتیجه کاهش pH، مقدار شاخص رفتار جریان نمونه ها (مدل های قانون توان و هرشل بالکلی) افزایش یافت (کاهش در رفتار سودوپلاستیکی). براساس یافته های این تحقیق استفاده از موسیلاژ دانه ریحان در محصولات غذایی حاوی غلظت بالای اسید مالیک توصیه نمی شود و این اسید باعث کاهش زیاد در ویسکوزیته و قوام محصولات حاوی این موسیلاژ می شود.

    کلید واژگان: اسید آسکوربیک, اسید تارتاریک, اسید سیتریک, اسید مالیک, ویسکوزیته پلاستیک
    Fakhreddin Salehi *, Kimia Samary, Maryam Tashakori
    Background and objectives

    Organic acids in foods are exist naturally or added for specific purposes such as reducing pH, chelating metals, increasing antioxidant activity, reducing microorganism activity, and extending shelf life, or they are produced by microorganisms. Mucilages are used as thickening agents, gelling agents, and stabilizers to increase the viscosity and improving the textural and rheological properties of food products. The aim of this research was to investigate the effect of the addition of different organic acids on the viscosity changes of aqueous solution containing basil seed mucilage.

    Materials and methods

    In this study the effect of four edible organic acids include ascorbic acid, citric acid, malic acid, and tartaric acid, at two concentrations of 0.5, and 1 % (w/v), on the viscosity and rheological behavior of Basil seed mucilage solution was investigated. The Basil seed mucilage solutions were provided by solving the mucilage powder (0.2%, w/v) in distilled water and different concentrations of organic acids using a magnetic stirrer. The rheological parameters of Basil seed mucilage solutions were measured using a viscometer (Brookfield, USA) at 20°C. The shear rate/shear stress data were also fitted using Power law, Bingham, Herschel-Bulkley, and Casson models.

    Results

    The finding of this study showed that the apparent viscosity of Basil seed mucilage solution reduced when the shear rate increased. Additionally, the apparent viscosity of the Basil seed mucilage solution reduced as the organic acids concentration increased. The highest decrease in viscosity was related to solution containing 1% malic acid and the lowest was related to ascorbic acid with a concentration of 0.5%. The Power law model was the best one for describing the behavior of Basil seed mucilage solutions containing organic acids. The Power law model had a good performance with the highest correlation coefficient (>0.9082) and least sum of squared error (<0.4782) and root mean square error (<0.1996) for all samples. The consistency coefficient of the mucilage solution reduced as the acid concentration was increased. The samples containing 1% malic acid had the lowest consistency coefficient and the samples containing 0.5% citric acid had the highest consistency coefficient. By adding acid to the mucilage solution and reducing its pH, the amount of yield stress of the Bingham and Casson models was decreased. The Casson plastic viscosity value for the control solution prepared from Basil seed mucilage was equal to 0.058 Pa.s. The sample containing 0.5% ascorbic acid had the highest (0.050 Pa.s) and the sample containing 1% tartaric acid had the lowest (0.032 Pa.s) plastic viscosity value.

    Conclusion

    By adding acid to the mucilage solution and as a result reducing the pH, the flow behavior index of the samples (Power law and Herschel-Bakli models) increased (reduction in pseudoplastic behavior). Based on the findings of this research, the use of Basil seed mucilage in food products containing high concentration of malic acid is not recommended, and this acid causes a great reduction in the viscosity and consistency of products containing this mucilage.

    Keywords: Ascorbic Acid, Citric Acid, Malic Acid, Plastic Viscosity, Tartaric Acid
  • ناصر نورالهی بسطام، یدالله بیات، محمدعلی ذرعی، حسین دهقانی
    به علت وجود نیتریک اسید، مواد منفجره زنجیری خیلی حساس، بازیابی استیک اسید به روش تقطیر، کار بسیار پر مخاطره ای میباشد (احتمال انفجار حتی در دماهای پایین نیز وجود دارد). بنابراین بایستی مقدار دقیق نیتریک اسید موجود در اسید فاضل در حضور استیک اسید وسایر اجزاء معین شده و سپس با یک باز مناسب (معمولا آمونیاک) آنرا خنثی نمود تا بتوان به راحتی استیک اسید را بدون هیچ خطری بازیابی کرده و مجددا مصرف نمود. در این روش از تقطیر تحت خلاء جهت جداسازی اسید استفاده شده است. در این مقاله انواع روش های آنالیز نیتریک اسید در حضور استیک اسید معرفی و معایب هرکدام مطالعه شده است و سپس روش تیتراسیون هدایت سنجی برای اولین بار برای سنجش مخلوط این دو اسید (نیتریک اسید و استیک اسید) موجود در اسید فاضل حاصل از فرایند تولید اکتوژن استفاده شده است. در این مقاله اسید فاضل حاصل از تولید ماده منفجره اکتوژن به روش های کلاسیک و دستگاهی آنالیز گردید وترکیب درصد اجزای آن مشخص شد. جزء اصلی آن، استیک اسید و بقیه اجزاء عبارتند از: نیتریک اسید، فرمیک اسید، آمونیم نیترات، HMX، RDXو غیره، میباشند. جهت تثبیت و تایید این روش از روش افزایش استاندارد استفاده شده است.
    کلید واژگان: اسید فاضل, بازیابی, Hmx, هدایت سنجی, استیک اسید, ph متری
    N. Noorolahi Bastam, Y. Bayat, M.A. Zarei, H. Dehghani
    Recovery of acetic acid from spent liquor of HMX plant, because of presence of nitric acid and other sensitive explosive material (in dissolved condition) by simple distillation is not feasible. Therefore the amount of nitric acid in the presence of acetic acid and other ingredients is measured and then with suitable media (usually NaOH or NH3) neutralized, recovery of acetic acid is feasible without an explosion hazards by distillation under reduced pressure.In this paper the methods of analyses in acid mixture (acetic and nitric acid) in the plant in spent liquor of HMX plant and the disadvantage is viewed and then from conduct meter method for first step for measuring this acid mixture is handled in these paper the spent liquor by classical and instrumental method analyzed and the compos ion is identified. The major ingredient is acetic acid and the other nitric and formic ammonium nitrate RDX, HMX.
  • نفیسه دولتیان، امیر لکزیان، امیر فتوت، علی تهرانی فر
    افزایش عملکرد گیاهان گلخانه ایبه علت محدودیت های فراوان در استفاده از منابع آب و خاک اهمیت دارد. به منظور بررسی تاثیر اسید هومیک بر برخی صفاترویشی و فیزیولوژیک توت فرنگی رقم سلوا، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل نوع اسید هومیک (اسید هومیک عصاره گیری شده از ورمی کمپوست، اسید هومیک عصاره گیری شده از ورمی کمپوست به همراه10 میلی گرم ایندول استیک اسید و اسید هومیک تجاری)، سه غلظت اسید هومیک (صفر، 15 و 30 میلی گرم در لیتر) و دو روش مصرف (برگ پاشی و محلولغذایی) بود. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد محصول، کلروفیل و مواد جامد محلول از تیمار برگ پاشی با غلظت 15 میلی گرم در لیتر اسید هومیک عصاره گیری شده، بیشترین نشت یونی از تیمار برگ پاشی با غلظت 30 میلی گرم در لیتر اسید هومیک عصاره گیری شده به همراه 10 میلی گرم ایندول استیک اسید و بیشترین وزن خشک ریشه از تیمار غلظت 30 میلی گرم در لیتر اسید هومیک عصاره گیری شده به همراه 10 میلی گرم ایندول استیک اسید و مصرف در محلول غذایی به دست آمد. در مجموع، مصرف 15 میلی گرم در لیتر اسید هومیک عصاره گیری شده از ورمی کمپوست به صورت برگ پاشی در بیشتر صفات مورد مطالعه موفق تر عمل کرد.
    کلید واژگان: برگ پاشی, ورمی کمپوست, کشت گلخانه ای, ایندول استیک اسید
    N. Dolatiyan, A. L. Akzian, A. Fotowat, A. Tehranifar
    Due to the many restrictions on the use of soil and water resources, increasing greenhouse plants’ yield is important. In order to study the effect of humic acid (HA) on some growth and physiological traits of strawberry (Fragaria ananassa var: Selva), an experiment was conducted as a completely randomized design with factorial arrangement with three replications. The experimental factors included HA type (HA extracted from vermicompost, HA extracted from vermicompost in combination with 10 mg indole acetic acid, and commercial HA), three different concentrations of HA (0, 15 and 30 mg/L) and two methods of HA application (foliar and nutrient solution). The results showed that the highest yield, chlorophyll and total soluble solids was obtained from foliar application of 15 mg/L extracted HA, the highest ion leakage was achieved from foliar application of 30 mg/L extracted HA from vermicompost in combination with 10 mg indole acetic acid, and the highest dry weight of roots was obtained from nutrient solution application of 30 mg/L HA extracted from vermicompost in combination with 10 mg indole acetic acid. In general, 15 mg/L HA, extracted from vermicompost, sprayed as foliar application, was more successful in most studied traits.
    Keywords: Foliar spray, Vermicompost, Greenhouse culture, Indole acetic acid
  • محسن سیلسپور*

    به منظور بررسی اثرات کاربرد هیومیک اسید و سالیسیلیک اسید بر خواص کمی و کیفی و غلظت عناصر غذایی در برگ پنبه رقم خرداد دز شرایط شور، یک آزمایش مزرعه ای در سال 1397 با طرح آماری بلوک های کامل تصادفی به صورت فاکتوریل با 9 تیمار اجرا شد. هیومیک اسید در سه سطح (صفر، بذرمال و 10 لیتر در هکتار به صورت کودآبیاری) و  سالیسیلیک اسید در سه سطح (صفر، 2 و 4 میلی مولار به صورت برگپاشی) مصرف شد. اثر هیومیک اسید، سالیسیلیک اسید و اثر متقابل آنها بر عملکرد و اجزای عملکرد، ، غلظت عناصر غذایی و کلروفیل برگ و خصوصیات کیفی الیاف شامل طول، استحکام و ظرافت معنی دار بود. بیشترین عملکرد وش پنبه به میزان 4409 کیلوگرم در هکتار از تیمار کاربرد توام هیومیک اسید به صورت بذرمال و سالیسیلیک اسید به صورت برگ پاشی با غلظت چهار میلی مولار به دست آمد که نسبت به تیمار شاهد (بدون مصرف هیومیک اسید و سالیسیلیک اسید)، 49 درصد بیشتر بود. کاربرد هیومیک اسید و سالیسیلیک اسید خصوصیات کیفی الیاف را ارتقا داد، به گونه ای که بیشترین میانگین طول الیاف پنبه به میزان 31 میلی متر از تیمار کاربرد توام هیومیک اسید به صورت بذرمال و سالیسیلیک اسید به صورت برگ پاشی با غلظت چهار میلی مولار به دست آمد که نسبت به تیمار شاهد (بدون مصرف هیومیک اسید و سالیسیلیک اسید)، 7/10 درصد افزابش طول داشت. اثر متقابل هیومیک اسید و سالیسیلیک اسید بر میانگین غلظت نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم برگ پنبه معنی دار بود . در این خصوص بیشترین میانگین غلظت نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم برگ پنبه به ترتیب به میزان 9/3 ، 43/0، 9/3، 6/1 و 99/0 درصد، از تیمار کاربرد توام هیومیک اسید به صورت بذرمال و سالیسیلیک اسید به صورت برگ پاشی با غلظت چهار در هزار به دست آمد که نسبت به تیمار شاهد (بدون مصرف هیومیک اسید و سالیسیلیک اسید)، به ترتیب برای نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم 44، 53، 62، 60 و 12 درصد بیشتر بود. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، کاربرد هیومیک اسید به صورت بذرمال و سالیسیلیک اسید به صورت برگپاشی در شرایط شور، موجب تعدیل اثرات تنش شوری و افزایش عملکرد وش پنبه و ارتقای خصوصیات کیفی الیاف می گردد.

    کلید واژگان: الیاف, پتاسیم, شوری, فسفر, کلروفیل, نیتروژن
    Mohsen Seilsepour*

    In order to investigate the effects of humic acid and salicylic acid on quantitative and qualitative properties and nutrients concentrations in leaves of cotton var. Khordad, a two-year field experiment were conducted at the Tehran Agricultural  and Natural Resources Research  and education Center during 2018with randomized complete block  design as factorial with two factors as follow: soil application of humic acid at three levels (zero, seed coated and 10 L/ha as fertigation) and foliar application of salicylic acid at three levels (zero, 2 mM and 4 mM as foliar application), with a total of 9 treatments. The effect of humic acid, salicylic acid and their interaction on yield and yield components, leaf chlorophyll content, concentration of macronutrients in leaves and fiber quality were significant. The highest seed cotton yield (4409 Kg.ha-1) was obtained from the combined application of humic acid in the form of seed coated and salicylic acid in the form of foliar application at a concentration of 4mM that was 49% higher compared to the control Application of humic acid and salicylic acid improved the qualitative characteristics of the fibers, so that the maximum average fiber length of cotton fibers was 31 mm from the combined application of humic acid as seed coated and salicylic acid as foliar spraying with concentration of 4mM  was obtained, which was a 10.7% increase in length compared to the control treatment (without the use of humic acid and salicylic acid). The interaction of humic acid and salicylic acid on the mean concentration of nitrogen, phosphorus, potassium, calcium, magnesium in cotton leaves was significant. In this regard, the highest mean concentrations of nitrogen, phosphorus, potassium, calcium and magnesium of cotton leaves were 3.9, 0.43, 3.9, 1.6 and 0.99%, respectively, from the combined application of humic acid to Seed and salicylic acid were obtained by spraying at a concentration of four per thousand, which compared to the control treatment (without the use of humic acid and salicylic acid), respectively for nitrogen, phosphorus, potassium, calcium and magnesium. 44, 53, 62, 60 and 12% more. Based on the results obtained from this study, the application of humic acid in the form of seed coated and salicylic acid in the form of foliar application in saline conditions, modulates the effects of salinity stress and increases the yield of cotton and improves the quality characteristics of fibers

    Keywords: Chlorophyll, Fiber, Nitrogen, Phosphorus, Potassium, Salinity
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال