به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۳۱ عنوان مطلب
|
  • سهیلا یعقوبی، ناهید اکرمی *
    این پژوهش با هدف بررسی نقش شفقت خود در پیش بینی بخشایشگری و همدلی در جوانان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 250 نفر از جوانان 18 تا 30 ساله که به مراکز فرهنگی و عمومی شهر اصفهان مراجعه نموده بودند، به شیوه تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به پرسشنامه های شفقت خود، بخشایشگری و واکنش های بین فردی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. شفقت خود با بخشایشگری و دیدگاه گیری به طور مثبت و با ناراحتی شخصی به طور منفی مرتبط بود، ولی با توجه همدلانه در زنان همبستگی معناداری نداشت. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نیز آشکار کرد که شفقت خود می تواند در مردان و زنان واریانس بخشایشگری، دیدگاه گیری، ناراحتی شخصی و توجه همدلانه را پیش بینی کند . بر اساس نتایج این پژوهش، شفقت خود ویژگی مثبتی است که در صورت افزایش آن، توانایی بخشایشگری و اخذ دیدگاه دیگران افزایش می یابد و افراد ناراحتی هیجانی کمتری را تجربه می کنند.
    کلید واژگان: شفقت خود, بخشایشگری, همدلی, جوانان
    Soheila Yaghoubi, Nahid Akrami *
    The aim of this research was to determine the effect of social interest training on lifestyle of bullying and victim adolescences. The research design was quasi-experimental with pretest posttest, two month Follow-up, and experimental and control groups. The population of the study consisted of bullying and victim male high school students in second and third grades in Abarkooh in the academic year 2015-2016. After administering sociometry and the Olweus Bulling/victimization Revised Questionnaire, on the basis of the results of sociometry those students who were classified as bully and victim were selected. 40 bullying students were assigned to bullying group and 40 students were assigned to victimization group. Then each group was randomly divided into two experimental and control groups. All groups were asked to complete Kern Lifestyle Questionnaire as the pre-test. The experimental groups participated in social interest training for 12 sessions (two sessions per week) separately. The control groups were placed on a waiting list to receive training. At the end of the sessions, all groups were reassessed via reappraisal. Mixed intra-between group multivariate variance analysis and pairwise comparisons results indicated that social interest training improve the lifestyles in the experimental groups as compared to the control groups both in the post- and follow-up tests. The results showed that increasing social interest is certainly a beginning toward positive direction and would encourage the individual to create a lifestyle based on empathy, responsibility, cooperation goals as these would increase the probability of successfully solving the life task problems.
    Keywords: Social Interest, lifestyle, bullying, victim, adolescents
  • فرزانه معتمدی، باقر غباری بناب، زهرا ابرغم
    هدف
    این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین بخشایشگری، رضایتمندی زناشویی و سلامت روان والدین کودکان کم توان ذهنی و عادی انجام شده است.
    روش
    در راستای رسیدن به هدف مزبور 80 نفر (40 مادر دارای کودک کم توان ذهنی و 40 مادر دارای کودک عادی) به صورت تصادفی از شهرستان اسفراین انتخاب شدند و ابزارهای مورد استفاده شامل چک لیست نشانه های اختلالات روانی (SCL90-R)، آزمون رضایتمندی زناشویی انریچ و سیاهه بخشایشگری ان رایت بود.
    یافته ها
    نتایج تحقیق نشان داد میزان بخشایشگری و رضایتمندی زناشویی مادران بر سلامت روان آنها تاثیر مثبت داشته و سلامت روان آنها از طریق میزان بخشایشگری و رضایتمندی زناشویی قابل پیش بینی است. از بین دو متغیر بخشایشگری و رضایتمندی زناشویی، بخشایشگری بالا پیش بینی کننده قوی تری برای سلامت روان مادران کودکان کم توان ذهنی و رضایتمندی زناشویی بالا، پیش بینی کننده قوی تری برای سلامت روان مادران کودکان عادی بود. همچنین بین رضایتمندی زناشویی و بخشایشگری در مادران کودکان عادی و کم توان ذهنی در نمونه حاضر ارتباط مستقیم بوده و هر یک از این متغیرها نیز با سلامت روان مادران کودکان عادی و کم توان ذهنی رابطه معنادار مستقیم داشتند. از طرفی یافته ها حاکی از تاثیرات منفی داشتن کودک کم توان ذهنی بر سلامت روان و رضایتمندی زناشویی مادران کودکان کم توان ذهنی بود.
    نتیجه گیری
    بنابراین می توان گفت که داشتن کودک کم توان ذهنی بر سلامت روان و رضایتمندی زناشویی مادران تاثیر منفی دارد. پیامدهای نظری و عملی یافته ها در اصل مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
    کلید واژگان: سلامت روان, بخشایشگری, رضایتمندی زناشویی, والدین کودکان کم توان ذهنی
    Farzaneh Motamedi, Bagher Ghobari Bonab, Zahra Abrgham
    Aim: The current study was designed to investigation relationship between forgiveness and marital satisfaction with mental health of parents of children with mental retardation and normal children.
    Method
    to fulfill the stated goal 80 parents( 40 mothers with mental retardation and 40 mothers with normal children) Sfrayen city were selected by means of random sampling and the following measuring were administrated on them. Symptoms Checklists 90-R, (SCL-90-R), Enrich Marital Satisfaction Inventory and Enright Forgiveness Inventory (EFI). Data analysis carried out by using multiple regression analysis.
    Results
    The result of analysis revealed that magnitude forgiveness and marital satisfaction were positively correlated with each other. Moreover, using multiple regression analysis revealed that marital satisfaction can be predicted signification by subject’s forgiveness scores. In addition, data revealed that mental health mothers of mentally retarded and regular school attending student can significantly in mothers of regular school attending students and mentally retarded student significant correlation existed. Data also confirmed that birth of mentally retarded child had an adverse affects on parent’s mental health.
    Discussion
    it can be concluded that the having children with mental retardation have negative effect on mother’s mental health and marital satisfaction.
    Theoretical implication and practical application of finding have been discussed in the original paper.
    Keywords: mental health, forgiveness, marital satisfaction, mentally retardation children's parent
  • احمد امانی، احمد سهرابی، لیلا باقری، غفار نصیری هانیس
    بی آلایشی از پایه های استوارکننده عشق زوجین و بخشایشگری لازمه مهار کشمکش و ستیز و پویا ماندن عشق آن ها است. هدف پژوهش آزمودن تاثیر مشاوره گروهی آدلری در افزایش بی آلایشی و بخشایشگری میان فردی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و در چهارچوب طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری زوجین سنندجی 47-24 ساله مراجعه کننده به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی «پرتو بامداد» در سال 1393 بود که 14-3 سال از ازدواج آن ها گذشته بود. آزمودنی ها 20 نفر بودند که با روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه یک اندازه 10 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش 12 نشست مشاوره گروهی آدلری را همراهی کردند و گروه گواه در فهرست انتظار نهاده شد. داده ها با سنجه بی آلایشی واکر و تامپسون 1983 و سنجه بخشایشگری میان فردی احتشام زاده، احدی، عنایتی و حیدری (1389) گردآوری شد. برآیندهای آزمون کوواریانس تک متغیره نشان داد که مشاوره گروهی آدلری در افزایش بی آلایشی زوجین(0/001 =P و 50/011= F) و افزایش همه مولفه های بخشایشگری میان فردی اعم از «ارتباط دوباره و مهار کین خواهی» (0/001= P و 122/596 =F)، مهار رنجش (0/013= P و 7/646= F) و درک واقع بینانه (0/001 =P و 48/563= F) آن ها کارساز بود. کاربست مشاوره گروهی آدلری بی آلایشی و بخشایشگری میان فردی زوجین را با بالا بردن کنش همکاری و دگرگونی روش های سازش نایافته زندگی آن ها افزایش داد ازاین رو انجام پژوهش های دیگر برای آسودگی از سودمندی این کاربست در افزایش بی آلایشی و بخشایشگری میان فردی زوجین ایرانی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: مشاوره, صمیمیت, بخشایشگری, زوجین
    Ahmad Amani, Ahmad Sohrabi, Lila Bagheri, Ghaffar Nasiri Hanis
    The intimacy is from the strengthen foundations of the couple's love, and the forgiveness is required to control the couple's conflict and quarrel and the staying dynamics of their love. The aim of the study was to study the effectiveness of Adlerian group counseling on couple's intimacy and interpersonal forgiveness. The method of the study was quasi-experimental and carried out in the framework of the design of pretest and posttest with control group. The statistical population consisted of the Sanandaj couples of 24-47 years old referring to the counseling and psychological services center of "Partov-e-Bamdad" in 2014 that 3-14 years passed from their marriage. The subjects were 20 people that were selected by non-randomly sampling of convenient and were assigned randomly into two equal groups of 10-people of experimental and control. The members of the experimental group accompanied the 12 sessions of Adlerian group counseling and the control group were on the waiting list. The data were gathered using the Walker and Thompson's intimacy scale (1983) and the interpersonal forgiveness scale of Ehteshamzadeh, Ahadi, Enayati and Heydari (2010). The result of the one variable covariance test indicated that the Adlerian group counseling was effective in increasing the couples intimacy (P=0/001, F=50/011) and all components of interpersonal forgiveness including the re-relationship and controlling the revenge-seeking (P=0/001, F=122/596), controlling the resentment (P=0/013, F=7/646) and the realistic understanding (P=0/001, F=48/563) of spouses. The practice of the Adlerian group counseling increased the couples intimacy and interpersonal forgiveness by enhancing their cooperative interaction and changing their uncompromising ways of life. Therefore, administering other studies to facilitate the usefulness of this practice is recommended for increasing the couples intimacy and interpersonal forgiveness of Iranian couple referring to counseling and psychological services centers.
    Keywords: counseling, intimacy, forgiveness, couples
  • رحیم بدری گرگری، اسکندر فتحی آذر، شهروز نعمتی، دل آرام محمدی*
    هدف پژوهش حاضر، ارزیابی اثربخشی برنامه آموزش بخشایشگری بر امیدواری تحصیلی در میان دانش آموزان قربانی قلدری دوره اول متوسطه بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نوع مطالعه نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و دارای گروه کنترل با پیگیری یک ماهه بود. از جامعه دانش آموزان متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 1399-1398، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای، نمونه ای متشکل از 32 دانش آموز پسر قربانی قلدری انتخاب شدند و در دو گروه 16 نفری به صورت تصادفی قرار گرفتند. گروه آزمایش ده جلسه مداخله آموزش بخشایشگری دریافت کرد. بعد از اتمام آموزش نمرات پس آزمون اخذ و با استفاده از روش کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه قربانی قلدری (BVS)، مقیاس امیدواری تحصیلی (AHS) و بسته آموزش بخشایشگری بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش بخشایشگری بر مولفه های امیدواری تحصیلی در میان دانش آموزان قربانی قلدری در سطح 01/0 < Pتاثیر مثبت و معنادار دارد. براساس یافته ها می توان گفت آموزش بخشایشگری می تواند راهبرد مقابله ای مفیدی برای قربانیان قلدری باشد تا بتوانند برای غلبه بر آسیب های ناشی از تجارب گذشته یا وقایع آسیب زای آینده، آن را به کار گیرند و با ایجاد احساسات مثبت، امیدواری خود را بهبود بخشند. به لحاظ کاربردی، آموزش بخشایشگری می تواند به عنوان یک رویکرد موثر بالقوه توسط مربیان برای کمک به بهبود امیدواری تحصیلی و پیشگیری از قربانی شدن استفاده شود.
    کلید واژگان: آموزش بخشایشگری, امیدواری تحصیلی, قربانی, قلدری
    Rahim Badrigargari, Eskandar Fathi Azar, Shahrooz Nemati, Delaram Mohammadi *
    The purpose of this study was to examine the effectiveness of a forgiveness training program on the academic hope of students who have been victims of bullying. This study was an applied and semi-experimental study with pretest/posttest and a control group with one-month follow-up. A sample of 32 male students who were victims of bullying was selected from the high school students of Tabriz in the academic year 2019-2020 using the one-stage cluster sampling method and randomly divided into two groups of 16. The experimental group received ten sessions of the forgiveness training. After the training, the posttest results were obtained and analyzed using multivariate covariance. Research instruments included the Bullying Victims Scale (BVS), Academic Hope Scale (AHS), and the Forgiveness Training Package. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance in SPSS20 software. The results showed that forgiveness training has a positive and significant effect on the components of academic hope in students who are victims of bullying, P <0.01. Based on the results, it can be said that forgiveness training can be a useful coping strategy for bullying victims so that they can use forgiveness to overcome the trauma of past experiences or traumatic events and improve their hope by creating positive emotions. In practice, forgiveness training can be used by educators as a potentially effective approach to improve school hope and prevent victimization.
    Keywords: Forgiveness training, Academic hope, Victim, bullying
  • علی ایمان زاده *
    مقدمه
    بخشایشگری نسبت به دیگران به عنوان یکی از فضیلت های اخلاقی مورد تاکید اسلام است. در راستای تقویت حفظ شان و کرامت انسانی و نوع دوستی و همدلی مورد تاکید در کدهای اخلاقی تدوین شده برای پرستاری، در حرفه پرستاری، بخشایشگری از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی تجربیات زیسته پرستاران از بخشایشگری نسبت به دیگران در محیط کار بود.
    روش
    پژوهش از نوع رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی تفسیری صورت گرفت که هدف آن کشف پیامدهای بخشایشگری بر اساس تجربیات زیسته پرستاران بود. شرکت کنندگان در پژوهش 25 نفر از پرستاران بیمارستان های تبریز بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با توجه به مصاحبه های عمیق، فردی و نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و تا زمان اشباع داده ها، مصاحبه ها تداوم پیدا کرد. پس از پیاده سازی مکتوب مصاحبه، بر اساس رویکرد هرمنیوتیک و بر اساس روش Diekelmann، Allen و Tanner مصاحبه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مضامین استخراج شده در پژوهش عبارت از آرامش روان، معنویت، حرفه و شغل بود.
    یافته ها
    پرستاران در تجربه بخشایشگری خود نسبت به دیگران از لحاظ روانی، معنوی، حرفه ای و شغلی به تجربیات و پیامدهای ارزشمندی دست یافتند.
    نتیجه گیری
    بخشش به عنوان یک عمل مهم اخلاقی و یکی از ملزومات مورد تاکید کدهای اخلاقی می تواند در اعطای احساس آرامش، تقرب به خدا و تعامل مثبت در محیط کار نقش اساسی ایفا کند.
    کلید واژگان: بخشایشگری, پرستاران, پدیدارشناسی
    Ali Imanzade *
    Introduction
    Forgiveness to others as a moral virtue is emphasized by Islam. In strengthening the preservation of human dignity and altruism and empathy emphasized in nursing ethics codes for nurses, forgiveness has a special place. The aim of this study was to investigate nurse's lived experiences of forgiveness to others in workplace.
    Method
    This study was conducted based on the qualitative approach and interpretive phenomenological method, which aimed to explore the outcomes of forgiveness based on nurses’ lived experiences. Participants in this study were 25 nurses working in hospitals of Tabriz City, Iran, who were selected via purposive sampling. Data were collected via in-depth and semi-structured interviews. The transcribed interviews were analyzed based on the hermeneutic approach using the analysis method proposed by Diekelmann, Allen, and Tanner. The mentioned interviews continued until no new meanings emerged and until the researchers were satisfied with the depth of their understanding. The extracted meanings were mental solace, spirituality and career.
    Results
    The nurses in lived experiences of forgiveness to others had achieved mental, spiritual and professional career consequences.
    Conclusion
    Forgiveness as an important moral act and as one of the factors in nursing ethics codes can play a major role in giving a sense of calm, nearness to god, and positive engagement in the work environment.
    Keywords: Forgiveness, Nurses, Phenomenology
  • محمدرضا جهان، اکبر محمدی*، مجید قدمی

    هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش کیفیت زندگی، سازش یافتگی و بخشایشگری در پیش بینی رضایت زناشویی مادران دارای کودکان آهسته گام است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران کودکان دختر و پسر با نارسایی هوشی شهر تهران تشکیل می دهند که فرزند آن ها در مدارس استثنایی شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1398 مشغول به تحصیل بوده اند. از این تعداد، 200 نفر از دو مدرسه استثنایی دخترانه (110 نفر) و پسرانه (90 نفر) با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه های رضایتمندی زناشویی انریچ (1989)، مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهانی (1998) پرسشنامه بخشش در خانواده پولارد، اندرسون، اندرسون و جنینگز (1998) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (1961) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد رضایت زناشویی با مولفه های بخشایشگری، کیفیت زندگی و سازش یافتگی رابطه مثبت معنی دار دارد (01/0>p). همچنین بین مولفه های بخشایشگری و کیفیت زندگی و سازگاری رابطه مثبت معنی دار وجود دارد (01/0>p). فقط برای بخشایشگری و رضایت زناشویی با مولفه سازگاری تندرستی، رابطه معنی داری به دست نیامد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سازش یافتگی و بخشایشگری نقش مثبت و معنی داری در پیش بینی رضایت زناشویی مادران دارای کودکان آهسته گام دارند. این دو متغیر روی هم رفته 27 درصد واریانس متغیر رضایت زناشویی را پیش بینی می کنند (01/0>p). بنا بر یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت بخشش و سازش یافتگی می تواند نقش موثری در افزایش رضایت زناشویی زنان داشته باشد.

    کلید واژگان: بخشایشگری, رضایت زناشویی, سازش یافتگی, کودکان آهسته, گام کیفیت زندگی
    MohammadReza Jahan, Akbar Mohamadi *, Majid Ghadami

    The purpose of this study was to examine the role of quality of life, adjustment, and forgiveness in predicting marital satisfaction of mothers with slow paced children. The present study was descriptive-correlational. The statistical population of the study consisted of all mothers of girls and boys in Tehran whose children were enrolled in special schools in Tehran during the academic year 2018-2019, including 200 from two special schools for girls (110 individuals) and boys (90 individuals). The sample was selected using available sampling method. Enrich Marital Satisfaction Questionnaire (1989), the World Organization for Quality Scale (1998), Pollard, Anderson, Anderson, & Jennings Family Forgiveness Questionnaire (1998) and Bell Social Adjustment Questionnaire (1961) were used to collect data. Pearson’s correlation coefficient and multivariate regression analysis were used to analyze the data. The results of the correlation test showed that there was a significant positive relationship between marital satisfaction and the components of forgiveness, quality of life and adjustment (p <0.01). There is also a significant positive relationship between the components of forgiveness with quality of life and adjustment (p <0.01). Only between forgiveness and marital satisfaction with health adjustment component, no significant relationship was found. The results of the regression analysis showed that adjustment and forgiveness played a positive significant role in predicting marital satisfaction of mothers with children with special needs. Together, these two variables predicted 27% of the variance in the marital satisfaction variable (p<0.01). The results of the present study suggest that forgiveness and compromise may play an effective role in increasing marital satisfaction among women.

    Keywords: marital satisfaction, Quality of Life, Adjustment, forgiveness, slow paced children
  • سکینه پورطالب*، باقر غباری بناب، سوگند قاسم زاده، حامد بابکری

    هدف پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی برنامه ی بخشایشگری در کاهش مشکلات خشم و ارتقای مدیریت خشم نوجوانان مقیم کانون اصلاح و تربیت تهران انجام شد. این پژوهش یک مطالعه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 30 نوجوان با مشکلات رفتاری مقیم کانون اصلاح و تربیت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 16 جلسه ی 120 دقیقه ای در جلسات آموزش بخشایشگری شرکت کردند، درحالی که به گروه کنترل آموزشی داده نشد. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه ی خشم صفت - حالت اسپیلبرگر STAXI-2 بود و اطلاعات به دست آمده با روش کوواریانس تک متغیره و با استفاده از نسخه ی 23 نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش برنامه ی بخشایشگری اثر معنی داری بر مهارت کنترل خشم نوجوانان با مشکلات رفتاری دارد (p<0/05). لذا آموزش این برنامه با نتایج مثبت و موثری بر کنترل و مدیریت خشم گروه آزمایش همراه بوده و توجه به برنامه های بخشایشگری در کاهش مشکلات رفتاری نوجوانان ضروری است و اهمیت ویژه ای دارد.

    کلید واژگان: بخشایشگری, برنامه ی آموزشی, خشم, نوجوان
    Sakine Pourtaleb *, Bagher Ghobari Bonab, Sogand Gasemzadeh, Hamed Babakri

    Objective The present study was conducted to investigate the effectiveness of the forgiveness program in reducing anger problems and promoting anger management in adolescents residing in Tehran Correctional Center. This study was a quasi-experimental study with pretest-posttest design and control group. In this study, 30 adolescents with behavioral problems residing in the correctional center were selected by available sampling method. Subjects were randomly divided into experimental and control groups. The experimental group participated in 16 sessions of 120-minute forgiveness training sessions, while the control group was not trained. The data collection tool in this study was the STAXI-2 Spielberger Anger-Trait Anger Questionnaire and the obtained data were analyzed by univariate covariance method using SPSS software version 23. Findings showed that forgiveness program training has a significant effect on anger management skills of adolescents with behavioral problems (p <0.05). Therefore, teaching this program is associated with positive and effective results on controlling and managing the anger of the experimental group, and paying attention to forgiveness programs in reducing adolescent behavioral problems is necessary and of particular importance.

    Keywords: Forgiveness, Curriculum, anger, adolescent
  • محمدعلی نادی، بهاره لبکی
    هدف پژوهش بررسی الگوی ساختاری تاثیر شدت تخطی ها، همدلی، احساس گناه و شرمساری، رفتارهای دلجویی و بخشایشگری ادراک شده با خودبخشایشگری در بین دانشجویان بود که با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت. گروه نمونه شامل 361 نفر به روش نمونه گیری تصادفی مبتنی بر حجم انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل سیاهه افتراق معنایی تخطی مک کانل، شاخص واکنش بین فردی دیویس، مقیاس حالت شرمساری و گناه مارشال، سانفتنر و تانگنی، مقیاس رفتارهای دلجویی مکالو، سانداگ، ورتینگتون، پرسشنامه انگیزه های تخطی بین فردی مکالو، راشال، سانداگ و ورتینگتون، براون و هیت، مقیاس خودبخشایشگری ول، دی شی و واکینی بود. نتایج پژوهش نشان داد بین شدت تخطی و احساس گناه و شرمساری با خودبخشایشگری رابطه معکوس و معنادار و بین رفتارهای دلجویی با خودبخشایشگری رابطه ای معناداری یافت نشد. همچنین بین همدلی و بخشایشگری ادراک شده با خودبخشایشگری رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد که متغیرهای همدلی، احساس شرم و بخشایش ادراک شده اثر مستقیم بر خودبخشایشگری و رفتارهای دلجویی، بخشایش ادراک شده نیز دارای نقش واسطه ای بودند.
    کلید واژگان: خود بخشایشگری, همدلی, گناه, دلجویی, دانشجویان
    M. Nadi, B. Labaki
    The objective of the present study was to determine the structural equation model of the effects on the severity of transgressions, empathy, guilt and shame, conciliatory behaviors as well as perceived forgiveness and self-forgiveness among University students. It had a causal-correlation research method. The statistical population of the research was all BA students at Isfahan State University in 2013-14 academic year from whom 361 individuals were selected through random sampling method suitable for the sample size. The research instruments included MC Connell questionnaire of meaning differentiation Davis interpersonal reaction, Marschall, Sanftner & Tangney questionnaire of guilt and shame, McCullough, Rachal, Sandage, Worthington, Brown, Hight interpersonal motivation of transgressions, Wohl, DeShea, & Wahkinney self-forgiveness. The results of the study showed that there is a significant opposite relationship between the severity of transgression, guilt, shame and self-forgiveness. There was no significant relationship between conciliatory behaviors and self-forgiveness. Besides, there was a positive significant relationship between empathy as well as self-forgiveness and self-forgiveness. The results of structural modeling, too, showed that the variables of empathy, shame and perceived forgiveness had direct effect on self-forgiveness. Moreover, conciliatory behaviors and perceived forgiveness had mediator roles.
    Keywords: self, Forgiveness, empathy, guilt, conciliatory, university students
  • شهروز نعمتی
    پژوهش حاضر، اثربخشی برنامه بخشایشگری در ارتقای امیدواری مادران دارای کودکان اختلال رشدی و هوشی را مورد بررسی قرار داده است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود که 15 نفر از مادران دارای کودکان اختلال رشدی و هوشی در گروه آزمایش و 15 نفر از آنها در گروه کنترل قرار داده شدند. از هر گروه 3 نفر از آزمودنی ها افت داشتند. برنامه آموزش بخشایش گری در 11 جلسه 1 ساعته برای گروه آزمایش به اجرا درآمد. تحلیل داده ها از طریق کوواریانس تک متغیره نشان داد که برنامه آموزش بخشایشگری امیدواری را در مادران این گروه از کودکان ارتقا میدهد. با توجه به اثربخش بودن برنامه آموزشی بخشایش گری، ارایه مداخله های آموزشی، برای این گروه و دیگر گروه های نارسایی های عصبی - تحولی می تواند موثر واقع شود.
    کلید واژگان: برنامه بخشایشگری, امیدواری, مادران کودکان دارای نارسایی های رشدی و هوشی
    Sh. Nemati
    The present study aimed to examine the effectiveness of forgiveness training program in improving of hope in mothers of children with intellectual and developmental disabilities. The design was the semi-experimental design (pre-test post-test) with a control group. Experimental group was consisted of 15 participants and was matched with 15 mother in the control group. 3 subjects did not continue the study in each group. Data were analyzed with Analysis of Covariance (ANCOVA). Results showed that forgiveness training program could improve hopeness in mothers of children with intellectual and developmental disabilities. Regarding the effectiveness of forgiveness training program, instructional interventions could be effective in this group as well as the other neurodevelopmental disabilities.
    Keywords: Forgiveness training program, Hope, Mothers of children with intellectual, developmental disabilities
  • ابراهیم نامنی*، آزاده مذهب یوسفی، مژگان روزبهانی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ترکیب دو رویکرد درمانی اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار بر سخت رویی و نگرش به طلاق در زنان متقاضی طلاق انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه پژوهش تمام زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده در شهر سبزوار که در 6 ماه اول سال 99 به این مراکز مراجعه کردند که از میان آنها 30 زن متقاضی طلاق به صورت نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه سخت رویی کوباسا (1979) و مقیاس نگرش به طلاق کینایرد و جرارد (1986) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، تلفیق دو رویکرد درمانی اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار بر سخت رویی و نگرش به طلاق در زنان متقاضی طلاق تاثیر دارد (05/0>p)؛ لازم به ذکر است، ماندگاری اثر درمان بعد از دو ماه حفظ شده است (05/0>p). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت برای کاهش مشکلات زنان متقاضی طلاق و افزایش سخت رویی آنان در مقابله با مشکلات زندگی زناشویی می توان از تلفیق دو رویکرد اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار استفاده نمود.
    کلید واژگان: اخلاق مدار (بخشایشگری), هیجان مدار, باورهای فراشناختی, سخت رویی, نگرش به طلاق
    Ebrahim Namani *, Azadeh Mozahhab Yousefi, Mozhgan Roozbahani
    The purpose of this study was to determine the effectiveness combination of morality treatment (forgiveness) and emotion-focused on hardiness and attitude towards divorce in women applying for divorce. This ‎experimental ‎research study utilized a pretest-‎posttest and follow-‎up ‎control group design. The research population consisted of all divorce applicant women who referred to family counseling centers in Sabzevar during the first 6 months of 2020. Furthermore, 30 divorce applicant woman were selected as the participants of the study using convenience sampling and were randomly assigned to either the experimental or control groups. The research instruments included the Kobasa hardiness questionnaire (1979) and Kineard and Gerard attitudes toward divorce Scale (1986(. To analyze the data, repeated measures ‎ANOVA‎ was used. The research findings demonstrated that combination of morality treatment (forgiveness) and emotion-focused was effective on hardiness and attitudes to divorce in divorce applicant couples(p< 0.05). It should be noted that the persistence of the treatment effect was maintained after two months (p< 0.05). Based on the findings of the present study, it can be concluded that a combination of ethics-oriented (forgiveness) and emotion-oriented approaches can be used to reduce the problems of women seeking divorce and increase their hardiness in dealing with marital life problems.
    Keywords: morality treatment (forgiveness), emotion-focused, Meta-Cognitive Beliefs, hardiness, attitude towards divorce
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
متن مطلب
  • همراه با متن
    31
نوع نشریه
  • علمی
    31
اعتبار نشریه
زبان مطلب
  • فارسی
    31
موضوعات گروه نشریات علمی
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال