-
کهن ترین نسخه شاهنامه، مورخ 614ق از تاریخ اتمام سرایش آن (400ق) 214 سال فاصله دارد، ولی در این دوران، قطعات و بیت هایی از شاهنامه در برخی منابع کهن تاریخی و ادبی باقی مانده است. یکی از این منابع کهن، کتاب عربی خلق الانسان از بیان الحق نیشابوری (درگذشت: 521ق) در تفسیر آیه ای از قرآن است که 54 بیت پندآمیز از شاهنامه را نقل کرده است. در این جستار، این بیت ها با شاهنامه تصحیح جلال خالقی مطلق و نسخه های مبنای تصحیح او و برخی نسخه های دیگر و نیز کتاب اختیارات شاهنامه (تالیف: 474ق)سنجیده و درباره برخی ضبط ها بحث شده است. یکی از نتایج این پژوهش این است که بیان الحق بیت های شاهنامه را نه از متن این منظومه که از اختیارات شاهنامه برگرفته است.
کلید واژگان: شاهنامه, فردوسی, خلق الانسان, بیان الحق نیشابوری, اختیارات شاهنامهThe oldest version of the Shahnameh (The Epic of Kings) dates back to 614 AH, 214 years after the time of its completion at 400 AH. However, a variety of chapters and verses of the Shahnameh have been remained in some ancient historical and literary sources from this period. Among these is an Arabic book entitled Khalq al-Insan(The creation of Humans) by Bayan al-Haq Neyshabouri (died in 521 AH) which has quoted 54 instructive verses for the interpretation of a verse from the Holy Qur'an. The current study compares these verses to the Shahnameh edited by Jalal Khaleghi Motlagh and manuscripts used in his edition, some other copies as well as the book of Ikhtiarat Shahnameh (474 AH), and it discusses some records. Based on the research findings, Bayan al-Haq has derived the verses of Shahnameh from Ikhtiarat Shahnameh, not from the copy being studied.
Keywords: Shahnameh, Ferdowsi, Khalq al-Insan, Bayan al-Haq Neyshabouri, Ikhtiarat Shahnameh -
در کتابی به زبان عربی موسوم به خلق الانسان، اثر خواجه بیان الحق نیشابوری (521ق)، ابیاتی از شاهنامه فردوسی در کنار هم نقل و ثبت شده است. کتاب نیشابوری دارای ماهیتی تفسیری و کاملا دینی و با ساختاری مجلس گونه و واعظانه است و احتمالا در اوایل سده ششم هجری، پس از آنکه او از غزنه، قلمرو غزنویان دوم، به زادگاه خویش نیشابور بازگشته، پدید آمده است. ازآنجاکه این ابیات از مثنوی حکیم طوس، در ماخذی به این قدمت و از سوی واعظی تفسیردان از ناحیه خراسان و در مراوده با دستگاه غزنویان دوم به کارگرفته شده، در مخاطب شناسی متن شاهنامه نزد طبقات عالمان و مذکران، و ساکنان مناطق تحت سلطه حاکمان غزنوی دوم و یا شاید خراسان (تحت امر سلجوقیان)، حائز اهمیت است. پس از تصحیح ابیات مزبور از روی دو دست نویس در دسترس از این کتاب، می توان ارزش های متن شناسانه آن را نیز بهتر محک زد و آنها را برای تصحیح برتر و نهایی شماری از مواضع شاهنامه آماده کرد. در بخشی از این پژوهش با عرضه جدولی حاوی نسخه بدل های ابیات شاهنامه در این منبع که حاصل مقایسه با دیگرسانی های ثبت شده در چاپ خالقی و همکاران و چند منبع چاپی و یا خطی کهن است، ارزش های چنین یافته ای بیشتر نمایان شده است.کلید واژگان: غزنه, نیشابور, انتخاب شاهنامه, شاهنامه, خلق الانسان, بیان الحق نیشابوریPersian Literature, Volume:9 Issue: 1, 2019, PP 101 -124Khalgh al-Ensan is an unpublished Arabic book by Bayan al-Hagh Neyshaburi (died in 521 AH) in the field of commentary on the Koran in which there are some verses from Ferdowsi’s Shahname. Neyshaburi was the judge of Ghazne on behalf of Ghaznavids, but in the last years of his lifetime, returned to his birthplace, Neyshabur, and collected his Majalles in commentary of a chapter from the Koran, called “Khalgh al-Ensan.” The existence of these verses in such an old book indicate the fame of Shahname in so-called era in the eastern territory of the Persian literature which Second Ghaznavid had the power beside Seljuqids. In fact, an author who was known as a religious scholar with a strong attention to Ferdowsi’s Masnavi can demonstrate the relationship between religious scholars and non-religious poems. In this article, moreover we noted to important variants between ancient MSs of Shahname and Khalgh al-Ensan that can improve some parts of Ferdowsi's Masnavi in future. In our opinion, Neyshaburi’s reference for Ferdowsi’s poems, was a selective book like an anthology of Shahname, that existence of some old instances of those books is proved; for example, the selection of Ali ibn Ahmad that is existed at the moment and is published, or Mas’ud-e Sa’d's selection which is missed, both of them very close to Neyshaburi’s lifetime.Keywords: Ghazne, Neyshabur, Literary Selections, Shah-Name, Khalgh al-Ensan, Bayan al-Hagh al-Neyshaburi
-
موضوع المقاله المعد هو بحث یتعلق بانتساب ضریح برجی الشکل فی مدینه آمل لحسن بن علی الطروشی الحسینی الملقب بناصر الحق (230 304 ق) وهو من سلاسه الزیدیین وحججهم بمازندران بالقرن 4 ق ودلائل تلک الشهره. لقد حاول المحقق بالإعتماد علی منابع تاریخ الزیدیه، مصادر الرجال والتواریخ المحلیه ان یستعرض شرحا لحیاه ناصر الحق. وفی اثر ذلک ضمن بیان تاریخ مختصر لإعاده البناء والترمیم الکامل لتشیید البقعه فی القرن 9 ق، سیلقی المحقق الضوء علی خصائصها المعماریه مع اخذ التحقیقات المیدانیه التی تم إجراؤها فی الإعتبار و ایضا تالیفات المستشرقین الذین شاهدوا الضریح والتقاریر التی نشروها عنه.کلید واژگان: آمل, الضریح, المعمار الإسلامی, مازندران, ناصر الحق
-
شهرت حجه الحق حکیم ابوالغتح)یا ابوحفص(عمر بن ابراهیم مشهور به خیام یا خیامی نیشابوری، فیلسوف و ریاضی دان و منجم و شاعر اواخر دوران قرن پنجم و اوخرقرن ششم هجری قمری تا مدتهای مدید محصر به ابعادعلمی او بوچانکه نخستین فردی که ذکری از ام به میان آورده یعنی نظامی عروضی سمرقندی که معاصر وی بود و ارادتی نیز به او داشت، در کتابمجمح النوالاراا خود مشهور به ااچهار مقاله تالیف: بین 15 5 و 2 ه 5 ~ق(فقما از او با احترام یاد می کند و از تقدم وی در علم نجوم، و هیچ اشاره ای به شعر و شاعری او نمی کند! اما اشتهارش در مورد رباعیات، مخصوصآ در دنیای غرب، تا حد زیادی مرهون ترجمه آزاد و اقتباس گونه فیتژجرالد شاعر انگلیسی قرن نوزدهم میلادی از این رباعیات می باشد، که باعث به تدریج به زبان های دیگر از جمله فرانسوی –المانی- ایتالیایی- روسی –ب دفعات زیاد ترجمه شود که که بارزترین و پربارترین آنها ترجمه های متعددبه زبان عربی است. در مقاله حاضر سعی شده با اشارهبه زندگی نامه و عقاید و افکار و فلسفه و شاعریت این دانشمندان شاعر خصوصیات رباعیات او و مخصوصا ترجمه های مختلف انها به زبان عربی مورد برسی قرار گیرد.
کلید واژگان: اقتباس, ترجمه و ترجمه آزاد, تشاوم و تفاول, تعریب, خیام, خیامی, رباعی و رباعیات, مینیاتورHojatt-ol Hagh Hakim Abolfath-e Omar ibn-e Ebrahim known as Khayyam or Khayyami, was a philosopher, mathematician, astrologer, and poet of late fifth-early sixth century A.D. For long he was famous for his scientific features, however, later on his stanzas, were introduced to the world, the west in particular, through the translations provided by the nineteenth century British poet Fitzgerald. These stanzas were later translated into different languages such as Italian, German, Russian. The objective of the present paper is to provide a biography of this poet, as well as introducing his philosophical viewpoints, his poetry, particularly his stanzas and their Arabic translations.
Keywords: translation, adaptation, free translation, Khayyam couplet, stanzas, miniature -
سالک راه حق با پیمودن سفری چهار مرحله ای که به «اسفار اربعه» شهرت یافته است، خود را به حضرت حق عزوجل رسانده، به بقای پس از فنا دست یافته و به دستگیری از خلایق می پردازد. این سفرهای چهارگانه که به ترتیب عبارت اند از: سفر «من الخلق الی الحق»، «فی الحق بالحق»، «من الحق الی الخلق» و «فی الخلق بالحق»، از شهرت فراوانی برخوردارند و آیت الله شاه آبادی بر پایه همین الگو، و همچنین بر اساس آیات مربوط به ملاقات حضرت موسی و حضرت خضر اسفار اربعه را به صورت دیگری که عبارت است از سفر «من الخلق الی الحق المظهر»، «من الحق المظهر الی الحق الظاهر»، «من الحق الظاهر الی الحق الباطن» و «من الحق الباطن الی الخلق» مطرح و تبیین می کنند. از مهم ترین ویژگی های اسفار اربعه مرحوم شاه آبادی، می توان به تکیه داشتن آن بر آموزه های قرآنی و روایی و همچنین توجه ویژه آن به جایگاه انسان کامل در امر سیر و سلوک اشاره کرد. مقاله پیش رو، به شرح اسفار اربعه و آرای مرحوم شاه آبادی در این زمینه خواهد پرداخت تا به این وسیله درک بهتری از کیفیت سلوک برای ما حاصل شود.کلید واژگان: اسفار اربعه, انسان کامل, نفس, عقل, قلب
-
ناتوانی واژه در بیان تجربه های عرفانی را بیان ناپذیری می نامند. دارندگان تجربه عرفانی آگاهی عرفانی خود را فراتر از حد فهم و تقریر می دانند. آنها بر این باورند که در این تجربه استعلایی، نوعی آگاهی از حقیقت و ادراک امور به عارف دست می دهد که حریمی ماوراء عقل دارد و به قالب بیان در نمی آید. در نزد عارفان، همواره بیان حقایق و مفاهیم عرفانی با موانعی همراه است که زبان را از شرح این احوال ناتوان می سازد. موانع موضوع، متکلم، کلام و مستمع از بارزترین این موانع است که سبب بیان ناپذیری حقایق بلند عرفانی می شود. عطار نیشابوری نیز مانند دیگر عرفا در آثار خود به صورت های مختلف بیان ناپذیری تجربه های عرفانی را تبیین کرده و عملا ناتوانی زبان را در بیان حقایق عرفانی نشان داده است. مسئله پژوهش حاضر واکاوی علل بیان ناپذیری تجارب عرفانی برای تبیین این موضوع است که زبان در بیان ناگفته های عرفانی چه مشکلی دارد که عرفا را در بیان این مدرکات درونی ناتوان می سازد. همچنین بازتاب و بسامد این موضوع بنیادی عرفانی در آثار عطار نیشابوری چگونه است؟ در این جستار به روش توصیفی- تحلیلی این موانع و بازتاب آنها در سه منظومه الهی نامه، مصیبت نامه و منطق الطیر عطار نیشابوری مورد بررسی قرار گرفته است. هر یک از این موانع با بسامدهای متفاوت مورد توجه عطار بوده و مانع موضوع و متکلم بیش از موانع دیگر در بیان حقایق و رموز الهی در زبان عطار مشهود است.
کلید واژگان: تجربه های عرفانی, بیان ناپذیری, عطار نیشابوری, الهی نامه, مصیبت نامه, منطق الطیرThe incapability of vocabularies in expressing mystical experiences is called inexpressibility. Those with mystical experiences consider their mystical awareness outside the extent of understanding and description. In fact, they believe a mystic can reach a kind of awareness and perception which is beyond common wisdom and hence cannot be expressed. In his mystical experience, the mystic looks at an aspect of truth which is far beyond the ordinary conceptual frameworks of experiences. This aspect of experience has neither been imagined nor could be imagined. In other words, language and words fail to express such experiences. Inexpressibility is considered one of the integral elements of mystic experiences. For mystics, expressing mystical facts and concepts has constantly been difficult and has hindered them from expressing the spiritual states. The chief obstacles include subject, interlocutors, speech, and listeners which lead to inexpressibility of sublime mystical facts. The mystic’s astonishment makes him encounter the obstacles of fathoming abstract subject matters; expressing the grandeur and complexity of the truths; and sharing them with others. Sometimes, the interlocutor is the obstacle. This occurs when those engrossed in mystical truths, at the time of the appearance and disclosure of the truth, are overcome by senses of divine drunkenness and lose their ability to express the mystical truths. The mystic loses his patience and continence in this state of unconsciousness and transcends the spatial and temporal realm. Accordingly, he loses the control over his language and fails to express the mystical experiences. Sometimes the experiencer due to reaching subsistence after passing away or awareness after abolition is able to express his mystical experiences; however, limitations inherent in the world of language and vocabulary stop him. Vocabularies have been defined to describe concrete and mundane perceptions related to human’s sphere of knowledge; nonetheless, mystical experiences appear in revelation which is outside the realm of science and intellect. Therefore, it is not logical to expect the words to be able to express the issues outside this realm. Accordingly, they make the mystic face obstacles expressing the truth. The other obstacle is the listener. It occurs when the speaker is able to express the surface or a layer of the issue; however, the listener is not sufficiently competent to fathom and appreciate the message. The authors have classified the reasons for inexpressibility of mystical experiences as the following: The grandeur of mystical experience issue; The inability of the interlocutor to express mystical experiences; explained through theory of emotions; The incapability of vocabularies and speech in explaining the nature of mystical language and hence transmutation of speech during the experience; Listener obstacle to receive the message; explained through theory of spiritual blindness and keeping mystical secrets from outsiders. Like other mystics, Farid-e-Din Attar Neyshabouri has explicated different forms of inexpressibility of mystical experiences in his works while acknowledging his inability to express the mystical truths. The current study aims to discover the reasons for inexpressibility of mystical experiences. In other words, we attempt to display the inherent weakness of language which makes mystics unable to express their mystical experiences while fathoming them. Besides, we intend to study the reflection and frequency of this basic mystical issue in the works of Neyshabouri. The present study, which is a descriptive-analytical one, has analyzed three collections including Ilahi-Nama, Mantiq al-Tair,and Mosibat-Nameh. The number of verses representing the mentioned obstacles, as referred to by Attar in these three collections, is as follows: In Ilahi-Nama, there exist 6511 verses in which 86 represent the issues, 80 represent speakers, 17 represent the speech and 52 represent listeners. In Mantiq al-Tair, there totally exist 4600 verses in which 195 represent the issues, 327 represent the interlocutors, 6 represent the speech and 52 represent the listeners. In Mosibat-Nameh,there totally exist 7593 verses in which 155 represent the issues, 133 represent interlocutors, 25 represent speech and 123 represent listeners. The findings reveal that issues and interlocutors have higher frequencies than speech and listeners. The content of Attar poems considering the aforesaid obstacles demonstrates that understanding the greatness of God’s knowledge (the issue obstacle), self-absence, and lack of knowledge or ignorance about the reality of intuition (interlocutor obstacle) are the chiefs obstacles that make the profound mystical thoughts inexpressible.
Keywords: Mystic, mystic experiences, Attar Neyshabouri, Elahi Nameh, Manteqtair, Mosibatnameh -
آیه 33 سوره توبه:هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله...
از جمله آیات قرانی است که انحصار گرایان در جهت اثبات برتری اسلام نسبت به سایر ادیان آسمانی، بدان استناد می کنند، زیرا به گفته آنان، آیه در بخش پایانی خود: «لیظهره علی الدین کله» صراحتا بر این معنا تاکید دارد.
در مقابل کثرت گرایان، با تاکید بر اینکه مراد از «دین» در بخش ابتدایی آیه «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق...»: معنی لغوی آن یعنی «نفس عبادت و بندگی در مقابل خداوند» است نه آئین محمدی (ص)، سعی دارند، عدم دلالت آیه برمدعای انحصارگرایان را نشان دهند.
نگارنده در بررسی دلالی آیه، به این نتیجه رسید که قرائنی در آیه وجود دارد که امکان مستدل نمودن استناد انحصار گرایان را فراهم می نماید. این نوشتار به منظور بیان قرائن مذکور و تبیین نحوه دلالت آنها سامان یافته است.
کلید واژگان: گوهر دین, دین عینی, ترکیب وصفی الدین الحق, ترکیب اضافی دین الحق, غلبه دین, غلبه حکومتhe verse 33 of chapter Repentance (howa al-zi arsala be-l-hoda wa…) is one the verses of the Quran that the exclusivists have used it as the evidence for proving superiority of Islam to other divine religions، because last part of this verse emphasizes frankly on this meaning. Emphasizing on the idea that the meaning of religion in the first part of the verse is lexical meaning، namely worshiping and serving God itself not the religion of the prophet Muhammad (pub)، pluralists attempt to show that this verse dose not denote on the claim of exclusivists. The writer concluded through considering the denotation of this verse that there are indications in this verse that provide thepossibility of proving the evidence of the exclusivists. This article composed for stating of the mentioned indications explaining their denotations. -
نگارنده در این نوشتار مسئله امامت و ولایت را از منظر ملاصدرا بررسی می کند. از این رو، در آغاز به بررسی ولایت تکوینی و ولایت تشریعی اشاره نموده و اسفار اربعه را بر مقام ولایت تطبیق می نماید.
مسئله برتری مقام ولایت بر نبوت از دیگر مباحث این نوشتار است که سر مقدم شدن عبودیت پیامبر اکرم بر رسالت آن حضرت در آن بیان می شود.
نگارنده در بخش دوم مقاله خود امامت و ولایت سیاسی امامان معصوم را در باور صدرالمتالهین در زیر عناوین ذیل بررسی می کند: سیاست در سفر «من الخلق إلی الحق»، سیاست در سفر «من الحق الی الخلق»، مقام خلیفه اللهی انسان، اثبات وجود حجت الهی با استناد به قاعده امکان اشرف، کمالات و شرایط امام یا ولی، کمالات اولی، کمالات ثانوی، حکومت دینی در اندیشه حکیم ملاصدرا، ولایت سیاسی امامان و مبنای مشروعیت سیاسی.
کلید واژگان: امامت, ولایت, نبوت, حکومت دینی, ولایت سیاسی, صدرالمتالهین, مهدویتThis article is going to investigate the subject of leadership (Imamate) and the subject of guardianship (wilayat) from the viewpoint of Mulla Sadra. On this basis, it first refers to the guardianship in genesis (the starting point of creation) and then points to the guardianship on the basis of religious law, adapting the four volumes (Asfar Arba’a) to the position of guardianship.The subject of priority of guardianship over prophethood is another part of the discussions in this article, which is the secret of priority of worshiping of the Great Prophet of Islam over his prophetic mission.The writer of this article has explained, in the second part, the leadership and the guardianship of the immaculate Imams according to the belief of Mulla Sadra (the grand theologian) under the following titles:a-Policy while Traveling: from creatures to God,b-Policy while Traveling: from God to His creatures,c-Position of Man as Successor of God on the Earth, d-Substantiation for the Existence of the Imam, the Argument of Truth, Based on the Rule for the Possibility of the Noblest Accomplishments,e-The Imam’s, or the Guardian’s Conditions,f-The First Accomplishments,g-The Second Accomplishments,h-The Religious Government in the View of Mulla Sadra,i-Political guardianship of the Imams,j-The Basis for Political Legitimacy. -
رمان «قبل الرحیل» اثر نویسنده ی فلسطینی یوسف جاد الحق از مهم ترین رمان هایی است که به حوادث و وقایع پیش از خروج فلسطینی ها واشغال سرزمین هایشان توسط صهیونیست ها می پردازد. نویسنده در این رمان اطلاعات و دانسته های خود را به روشی هنرمندانه و زبانی زیبا ارایه نموده و آن را با تکیه بر مستندات تاریخی مهمی که درخصوص مراحل اشغال فلسطین در اختیار داشته مزین ساخته است. نویسنده «قبل الرحیل» ذهنیات عرب ها درباره دیگری را به تصویر کشیده است. مقصود از دیگری در این تحقیق که در مقابل «ذات» یا همان «خودی» قرار می گیرد، هر آن کسی است که به فرهنگ عربی منتسب نباشد.
در این رمان نویسنده سیمای «غرب» و «یهود» را بیش از سایرین ترسیم کرده است. چنانچه تصویری خدشه دار و سیاه و منفی از انگلیسی ها، یهودیان ودیگر هم پیمانان شان در اشغال سرزمین فلسطین ارایه کرده است. دکتر جاد الحق همچنین سیمای ذات آگاه عربی را که در برخی شخصیت های داستان متجلی شده، ترسیم می کند وعوامل شکست عرب ها در بازپس گیری حقوق شان از یهودیان را به شیوه ای ادیبانه و زیبا بیان می کند.
کلید واژگان: تصویر شناسی, رمان, سیمای دیگری, خودی, یوسف جاد الحق, قبل الرحیل -
سال ها پس از آن که علامه حلی (726ق) نهج الحق را در باب امامت نوشت، فضل بن روزبهان در رد آن، کتابی با عنوان ابطال نهج الباطل نگاشت و در کتاب خود ساحت مناظره را به جدل آمیخت و با الفاظی زشت و دلایلی باطل نهج الحق را مورد حمله قرار داد. آن گاه برخی از علمای شیعه به دفاع از نهج الحق برخاستند که دلائل الصدق از آن جمله است.
در این نوشتار ضمن معرفی نهج الحق و غوری در کتاب ابن روزبهان، به معرفی ردیه های ابطال نهج الباطل پرداخته شده و از آن میان دلائل الصدق به تفصیل معرفی شده است.
در معرفی دلائل الصدق که نقد بخش اصول دین کتاب ابن روزبهان است با نگاهی به محتوای آن، نسخه ها، چاپ ها و ترجمه های آن شناسانده شده اند.
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر