به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۱۷۱۴ عنوان مطلب
|
  • محسن افشاری*، شهرام پوردیهیمی
    توالی فعالیت ها در محیط زندگی افراد دارای جنبه های عینی و آشکاری است که وابسته به وجوه ذهنی و معناداری در نظام فرهنگی و روش زندگی آن هاست. توالی فعالیت ها با دو صورت «فضایی و زمانی»، روش تفکیک یا تجمیع فعالیت ها در مسکن فرهنگ های مختلف است که منشا شکل گیری و توسعه قرارگاه های رفتاری می شود. چارچوب نظری این پژوهش تحت دیدگاه های فرهنگی، به بررسی «فعالیت ها، بازه زمانی و فضایی فعالیت و توالی زمانی و فضایی فعالیت ها» و معانی حاکم بر آن در محیط مسکن می پردازد که بدین منظور، یک مطالعه موردی در محیط مسکونی «ایل قشقایی» صورت گرفت. در این مطالعه، از روش تحقیق کیفی با تکنیک های مختلف گردآوری اطلاعات همچون عکس برداری از محیط و فعالیت ها، ترسیم نقشه های محیط مسکن، ترسیم دیاگرام توالی قرارگاه های رفتاری و مصاحبه نیمه ساختاریافته نردبانی استفاده شد. پس از کدگذاری محتوای اطلاعات گردآوری شده، یافته های تحلیلی در دو بخش «توالی فضایی» و «توالی زمانی» فعالیت ها دسته بندی شد و تحت مدل ابزار غایت، پیامدها و معانی حاکم بر توالی فعالیت ها در قالب گزاره های «خصوصیت، پیامد، معنی» تشریح گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که توالی فعالیت ها در مسکن «ایل قشقایی» تحت تاثیر معانی «حفظ جایگاه اجتماعی» و «رعایت محرمیت افراد و فعالیت ها» قرار دارد. پیامدهای دیگر معانی همچون «مطلوبیت محیطی رویداد فعالیت قرارگاه ها» شرایط رویداد عادت واره های روش زندگی را در مسکن مهیا می کنند. نتایج این پژوهش علاوه بر ارائه یک چارچوب نظری برای مطالعه رابطه انسان محیط و ارائه ویژگی های توالی فعالیت ها، بر معنادار بودن توالی فضایی و زمانی فعالیت ها در مسکن تاکید دارد.
    کلید واژگان: مسکن, فعالیت, توالی زمانی و فضایی, قرارگاه رفتاری, معنی
    Mohsen Afshari*, Shahram Pourdeihimi
    Sequence of activities has evident and objective aspects in the people living environment that depend on subjective and meaningful aspects in their culture and lifestyle. The sequence of activities with two forms of «spatial and temporal»، are ways of separation or aggregation of activities in different cultures dwelling، which lie at the origin of the formation of behaviour settings. The theoretical framework of this study، based on cultural viewpoints، surveys the «activities، spatial and temporal distances and sequences of activities» and their meanings in dwelling environment. For the purposes of this survey، a case study was done in a residential environment of «Qashqai tribe». In this study، a qualitative research method with data gathering techniques such as taking pictures from the environment and activities، drawing residential units’ maps، behaviour settings diagrams and laddering semi-structured interviews was used. After coding the content of gathered information، analytical findings classified in two parts of «spatial sequence» and «temporal sequence» of activities، and by the Means-End model، consequences and meanings of the sequence of activities was presented in the form of «Feature-Consequence-Meaning» propositions. The results show that the sequence of activities in «Qashqai» dwelling is under influence of “preserving social status «and» observing the privacy of individuals and activities «meanings. Other consequences of meanings like» desirability of human activity settings«prepare lifestyle habitus event conditions in dwelling. In addition to providing a theoretical framework for the study of the human-environment relationship and the presentation of activity sequence properties، the results emphasize the meaningfulness of spatial and temporal sequences of activities in dwellings.
    Keywords: dwelling, activity, temporal, spatial sequence, behavioral setting, meaning
  • محسن افشاری*

    محیط زندگی انسان را واحدهای ترکیبی از "رفتار- کالبد"، به نام "قرارگاه رفتار" با ویژگی های "الگوهای رفتاری دایمی، ظرف کالبدی و دوره زمانی"، شکل داده است. قرارگاه رفتار در مساکن شهری، دارای تفکیک فضایی مناسب و عمدتا بدون هم پوشانی فضایی و زمانی است؛ لیکن در مساکن روستایی، علی رغم ظاهر ساده آنها، درهم تنیدگی خاصی بین رویدادهای رفتاری و ظرف کالبدی آنها در کنار مولفه های زمانی وجود دارد که باعث استفاده توامان از وجوه فضایی و زمانی برای رویداد رفتارها در محیط مسکن می شود. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله، به صورت ویژه نظریه قرارگاه رفتار در مطالعات رفتار- محیط مسکن روستایی با نگاهی تحلیلی به کار گرفته شد. مطابق با مبانی نظری پژوهش، ویژگی هایی همچون؛ "فعالیت قرارگاه ها، افراد شامل، فضای محاطی، مقطع زمانی و بازه زمانی رویداد فعالیت قرارگاه ها، توالی زمانی و فضایی قرارگاه ها، تفکیک و تجمع قرارگاه ها" در محیط مسکن بررسی شده اند. با توجه به ماهیت مسیله، در مرحله اول "روش تحقیق توصیفی" جهت تصویرسازی قرارگاه های رفتار به کار گرفته شد. از زیرشاخه های روش تحقیق توصیفی، از نوع "پیمایشی" و "روش مقطعی" استفاده شد که به منظور گردآوری داده های ویژگی های قرارگاه های رفتار، در یک مقطع زمانی یک ماهه از "نمونه گیری نظری هدفمند" بهره گرفته شد. در مرحله دوم این پژوهش، داده های گردآوری شده در بخش های مختلف از ویژگی های قرارگاه های رفتار مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند و سپس داده های مبتنی بر مشاهده و مصاحبه بر پایه کدگذاری "باز، محوری و انتخابی" روش تحقیق زمینه ای بررسی شدند. داده های تحقیق، از ابزار های عکس برداری و برداشت نقشه های انتظام فضایی و دیاگرام های قرارگاه های رفتار و سپس مصاحبه و تحلیل مشاهدات حاصل شده اند. یافته های تحقیق در حوزه های "تاثیر افراد انجام دهنده فعالیت ها بر انتظام قرارگاه، زمان مندی و فضامندی فعالیت ها، تفکیک قرارگاه ها، تجمیع قرارگاه ها، توالی فضایی قرارگاه ها، توالی زمانی قرارگاه ها، خصوصیات فضایی قرارگاه ها، فواصل فضایی قرارگاه ها" تشریح شده اند. با توجه به هدف اصلی تحقیق، نظریه قرارگاه رفتار در مطالعات رفتار- محیط مسکن گسترش داده شده و روش مندی این تحقیق، در دروس "تحلیل و طراحی روستا" قابل کاربرد است. در بخش نتیجه گیری، بر اساس جدول ویژگی قرارگاه های رفتار، باید سه دسته کلی موضوعی شامل؛ 1) مشخصات کلی قرارگاه رفتار، 2) ویژگی های مربوط به نظام فعالیت ها و 3) ویژگی های فضایی قرارگاه ها مورد توجه گیرند که هر کدام در پنج زیرشاخه قابل تحقیق و پیگیری است.

    کلید واژگان: مسکن, مساکن روستایی, مطالعات رفتار- محیط, نظریه قرارگاه رفتار, روستا
    Mohsen Afshari *

    The human living environment is formed by a combination of units of body-behavior, called behavior setting with the characteristics of permanent behavioral patterns, physical container and time period. Behavior setting in urban housing has a suitable spatial separation and mainly without spatial and temporal overlap, but, in rural housing, despite its simple appearance, there is a special entanglement between behavioral events and its physical container along with time components that causes the simultaneous use of space and time for behavioral events in the housing environment. Therefore, due to the importance of the subject, in this article, the behavior setting theory was specifically used in the behavior- environment study of rural housing with an analytical view. According to the theoretical foundations of the research, features such as: setting activity, people included, enclosed space, time period of setting activity, time and space sequence of settings, separation and aggregation of settings have been studied in the housing environment. Due to the nature of the problem, in the first stage, the descriptive research method was used to illustrate the behavioral settings. The sub-branches of descriptive research method, survey and cross-sectional method were used, which in order to collect data on the characteristics of behavioral settings in a period of one-month, targeted theoretical sampling was used. In the second phase of this study, the data collected in different parts of the characteristics of behavioral settings were analyzed, and then, the data were reviewed based on observation and interview based on open, axial and selective coding of the research method were reviewed. The research data were obtained from tools used for photographing and capturing spatial planning maps and diagrams of behavior settings, and then interviewing and analyzing the observations. The research findings are described in regards to the influence of people performing activities on setting organization, time and space of activities, setting separation, setting aggregation, setting spatial sequence, setting time sequence, setting spatial characteristics, and setting spatial distances. According to the main purpose of the research, the theory of behavior setting has been developed in the study of behavior-housing environment and the methodology of this research can be applied in the “Rural Analysis and Design” course. In conclusion, based on the table of characteristics of behavior sites, there should be three general thematic categories including: 1) General characteristics of the behavior setting, 2) Features related to the system of activities, and 3) Spatial characteristics of the settings should be considered, each of which can be divided into five sub-categories.

    Keywords: Housing, Rural Housing, Behavior-Environment Studies, Behavior Setting Theory, Village
  • محمدرضا بمانیان، محمدعلی عالی‎نسب
    نور از عوامل موثر بر ارزش فضایی است که بهعنوان غیر مادیترین عنصر محسوس طبیعت، همواره در معماری اسلامی وجود داشته است. نور در معماری اسلامی ایران همیشه بهمنزله روشنکردن کامل فضای معماری بهکار نمیرود؛ بلکه گاهی جنبه عرفانی و مقدس بهخود گرفته و جنبه های دیگر فضا (رنگ، بافت و...) را تحت تاثیر قرار میدهد و گاهی بر آنها تاکید میکند. ضربآهنگ (ریتم) نوری در معماری اسلامی نقش بسزایی در تبیین تحول و توالی فضا ایفا میکند، به‎گونه‎ای که میتوان گفت نقش کاربردی توالی فضا بهوسیله نور در این معماری در سه مولفه مکث، حرکت و تاکید تبیین میشود؛ از اینرو می‎توان این‎گونه بیان کرد که توالی فضا بهوسیله نور بهعنوان یک مولفه در زمینه هنرهای اسلامی بسیار مورد توجه قرار گرفته و این توجه و اهمیت نشان از جایگاه این اصل در شاکله تفکر اسلامی است. بدینمنظور در مقاله حاضر از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است و در قسمت ادبیات موضوع به تبیین جایگاه نور در علوم معارف اسلامی پرداخته شده تا ابعاد، وجوه و جنبه های کاربردی آن وضوح بیشتری یابد و در ادامه به تبیین نقش نور برطبق مولفه های سه گانه توالی فضایی در معماری اسلامی پرداخته میشود. دستاوردهای پژوهش گویای آن است که نور علاوه بر کارکرد عادی خود در فضاهای معماری اسلامی، عملکردهای دیگری نیز داشته است که ازجمله مهمترین آنها میتوان به نقش نور در توالی بین دو جهان مادی و معنوی اشاره کرد. این عمل در سه طیف زمانی و بهترتیب در انفصال، انتقال و وصول در فضای معماری اسلامی اتفاق میافتد
    کلید واژگان: نور, فضا, معماری, توالی, مسجد شیخ لطف الله
    Mohammadreza Bemanian, Mohammad Ali Alinasab
    Light is one of the factors influencing the spatial value which has been always present in Islamic architecture as the most immaterial tangible element of nature. Light is not always used in Iranian-Islamic architecture for lighting up the space but sometimes it accepts a mystical and sacred aspect and affects other aspects of space like color, texture etc. Light rhythm has an important role in Islamic architecture for explaining the evolution and sequence of space to the extent that functional role of spatial sequence by light is explained through three factors of pause, motion and emphasis. Thus, it can be said that spatial sequence by light has been considered a lot in the context of Islamic art and this shows the significance of such notion in Islamic thought. This study uses descriptive-analytical method and in literature review section the status of light in Islamic sciences is discussed to elucidate its practical dimensions and aspects. Then, the role of light is explained according to triple elements of spatial sequence in Islamic architecture. The results of this study show that besides its normal functions in spaces of Islamic architecture, light has other functions such as its role in the sequence between material and spiritual worlds. This matter takes place in three temporal spectrums of Separation, Transmission and Union in the spaces of Islamic architecture.
    Keywords: light, space, architecture, sequence, Sheikh Lotfollah mosque
  • بابک شاه پسندزاده*
    حس مخاطب در مواجهه با مکان معماری، با تسلسل (مکان مندی) و توالی (زمان مندی) فضایی مرتبط بوده و شناخت نقش مفهوم زمان در ایجاد وابستگی مکانی حایز اهمیت است، زیرا مکان موقعیتی است که با حفظ توالی رویدادها، مخاطب را در دریافت فهم کاملی از هستی خود یاری می نماید. در این راستا، انطباق مفاهیم معماری با مبانی نشانه شناسی زمان جهت شناخت جایگاه مفهوم زمان در معماری، گامی موثر در ارتقاء شیوه های تحلیل معماری خواهد بود. این پژوهش از تحلیل روابط نظام های دلالتی در «مقاطع یا مقطعی از زمان» و یکی از گونه های تحلیل نشانه شناختی، در بعد همنشینی بهره می گیرد؛ لذا با تکیه بر نقش نشانه های زمانی در تسلسل و توالی فضایی، و ارتباط آن ها با عناصر کالبدی معماری، تاثیر الگوهای زمانی بر آثار معماری به مثابه شیوه ای تحلیلی مطالعه می شود. با عنایت به مبانی نشانه شناختی به عنوان رویکرد منتخب تحقیق، دستیابی به فهم چگونگی نقش ‎آفرینی زمان در تحلیل های معمارانه، با شناسایی ارتباط مفاهیم نشانه های زمانی با مصادیق معماری سنتی انجام خواهد شد. دستاورد نظری این تحقیق، بسط نظریه های مرتبط پیشین، پر کردن خلاءهای نظری و غنا بخشیدن به ادبیات تحلیل نشانه شناختی آثار معماری بوده و نتیجه عملی آن درک چگونگی ورود مفهوم زمان به تحلیل آثار معماری به واسطه قواعد نشانه های زمانی است؛ مفهوم سازی نشانه های زمانی توسط کالبد فضا، از طریق تحلیل نظام های نشانه ای مکان، موجب افزودن مفهوم زمان به گستره تحلیل معماری است، که به واسطه «تحلیل مفهومی» خط تحول و توالی مفهوم زمان با مکان میسر می شود. در مقوله روش تحقیق، با بهره گیری از پیشینه قابل توجه نشانه شناسی معماری، در مرحله گردآوری داده ها و تکمیل ادبیات موضوع، از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و در بخش تحلیل داده ها که به موازات تبیین مبانی ارایه می شوند، به منظور ساماندهی داده ها، تدوین چارچوب مفهومی و بسط مبانی موضوع در حوزه معماری، از روش توصیفی- تحلیلی و راهبرد استدلال منطقی استفاده خواهد شد.
    کلید واژگان: نشانه شناسی, تحلیل معماری, نشانه های زمانی, تحلیل مفهومی, روابط همنشینی
    Babak Shahpasandzadeh *
    In the face of an architectural place, the user’s sense is associated with spatial continuity (placeness) and sequence (temporality). For this, understanding the role of the concept of time in creating place dependence is of great importance, because a place is a situation that preserves a sequence of events to assist the user gain a full perception of his existence. In this connection, adapting architectural concepts to time semiotics basics to explore the concept of time in architecture represents an effective step to promote architectural analysis styles. This study uses the signification system analysis at one or more points in time, and one of the types of semiotics analysis of the syntagmatic dimension. Thus, it uses the role of time signs in spatial continuity and their relationships with architectural physical elements to study the effects of time patterns on architectural works as in an analytical method. According to the basics of semiotics as the selected approach of the study, understanding the role of time creation in architectural analyses is made by identifying the relationship between the concepts of time signs and traditional architectural examples. Theoretically, this study aimed to expand previous theories, fill theoretical gaps, and enrich the literature of the semiotics analysis of architectural works, thus practically helping understand how the concept of time was introduced to analyze architectural works using time sign rules. The conceptualization of time signs by the space fabric can, through analyzing place sign systems, add the concept of time to the realm of architectural analysis, which is carried out using the “conceptual analysis” of the transformation and sequence of the concept of time along with place.  Methodologically, the study used significant literature on architectural semiotics and collected and analyzed data by reviewing documentary and library studies. To organize data and develop a conceptual framework and expand the architecture literature, the descriptive-analytical method and logical reasoning strategies were used.
    Keywords: Semiotics, Architectural analysis, time signs, conceptual analysis, Syntagmatic Relation
  • معصومه خامه*، ایرج اعتصام، آزاده شاهچراغی
    راه یابی1، به معنای توانایی فرد برای رسیدن به مقاصد فضایی خود در محیط های جدید و پیچیده، به سهولت و سرعت انجام این فرایند در محیط های آشناست. خوانایی فضا و راه یابی خصوصا در مکان های عمومی مثل مراکز خرید، فرودگاه ها، ایستگاه های راه آهن، دانشگاه ها و بیمارستان ها و... از اهمیت فراوان برخوردار است تا آنجا که امروزه وقتی از مسئله گم کردن جهت حرکت در مکان های مختلف یاد می کنند، از احساس ناامیدی و وحشتی که همراه آن است سخن می رانند. دستیابی به این قابلیت و تقویت آن، از دهه 70م. تاکنون، موضوع پژوهش های بسیاری در حوزه های مختلف شهرسازی، معماری، روانشناسی محیطی و... بوده است. هدف این تحقیق یافتن عناصر و ویژگی های فضایی تسهیل کننده فرایند راه یابی در شهرهای گذشته ایران است و یافتن پاسخی برای این پرسش که آیا مولفه های خوانایی فضایی - که امروزه در مباحث طراحی شهری مطرح اند- در ساختار شهر های گذشته ایران یافت می شوند؟ پژوهش حاضر که از نوع بنیادی بوده و نتایج آن می تواند جنبه کاربردی پیدا کند، در سه مرحله کلی انجام شده است : نخست مطالعه اسنادی یا کتابخانه ای شامل بررسی مفهوم راه یابی و مسیریابی، دسته بندی یافته های محققین حوزه شهر و طراحی شهری در مورد عناصر شکل دهنده شهر و نیز مطالعه عناصر کالبدی تشکیل دهنده ساختار شهرهای گذشته ایران. مرحله دوم : مطالعات موردی، شامل بررسی ساختار سه نمونه از شهرهای قدیمی ایران (زواره، تبریز و شیراز) و مرحله سوم تجزیه و تحلیل یافته های دو مرحله قبل و جمع بندی مطالب. نتایج نشان می دهد که خوانایی، پیوستگی فضایی و تباین و توالی فضایی مهم ترین عواملی هستند که به تسهیل فرایند راه یابی و مسیریابی در شهرهای گذشته ایران کمک کرده و در طراحی شهرهای معاصر نیز به عنوان عواملی راهبردی مورد توجه طراحان قرار می گیرند.
    کلید واژگان: راه یابی, مسیریابی, شهرهای گذشته ایران, روان شناسی محیطی
    Masoomeh Khameh *, Iraj Etessam, Azadeh Shahcheraghi
    Wayfinding is individual ability to achieve spatial destination in the new and complex settings, as easy and fast as doing this in familiar environments. Wayfinding play an important role, in public places such as shopping malls, airports, railway stations, schools, hospitals and etc, Although when direction losing is discussed in various places, frustration and fear feelings are expressed. Recognizing that in a set of different and complex functions, individuals’ location and how they reach their distiantions, are inevitable which is necessary cities and large-scale buildings planning process.With the application of structural elements which increases spatial legibility and imageability and provide clear and perceptible spatial information, infact provide conditions which individuals spend the minimum time and energy and stresslessly to reach the intended aim. The field of Wayfinding and Pathfinding process hasn’t been investigated in past cities of Iran, only in some sources referred to landmarks,they can contribute to recognizing direction. this survey investigates this issue for the first time and this process along with pathfinding is considered to emphasize on wayfinding concept as the spatial problem solving. From the seventies up to now, considering this feature capability and its improvement are fundamentally mentioned as the main research subjects in different sections such as urbanism, architecture, environmental psychology and so on.The purpose of this research is to find the elements and spatial properties to facilitate the wayfinding process in old cities in Iran and to find an answer to this question, "Could the components of spatial legibility considered in today’s urban design discussions, be found in the structures of Iran’s old cities? The current research and its fundamental and the related results can be practically analyzed. Therefore, they are performed at three stages: The first one is associated to document or library studies that includes analyzing the concepts of wayfinding and pathfinding, sorting the researcher’s findings in the field of urban design concerning physical elements of the structures of Iran’s old cities. The second one is a case study that, includes reviewing the structures of three old cities in Iran, namely Zavareh, Tabriz and Shiraz ; At the third stage, the analysis of the mentioned findings and conclusion will be discussed. It is concluded that legibility, spatial continuity, spatial contrast and spatial sequences are basically considered the most important factors to facilitate the process of wayfinding and pathfinding in the old cities of Iran. According to the mentioned factors which are used in the design of cities and regions and even in contemporary public buildings, there are some advantages for users include: - Facilitating and quick access to spatial destinations. - Increasing the attraction of urban spaces and creating the variety in urban facades and configurations - Losing disappointment,hopelessness, anxiety sensation due to being lost and losing position and direction for people. - Increasing the security spatial sensation and people’s presentation in public settings with different skills and capabilities.
    Keywords: Wayfinding, Pathfinding, old cities in Iran, Environmental Psychology
  • افسانه مدرسی رفعت، حسین سلطان زاده*، مهرداد متین

    عوامل متعددی در دوران معاصر باعث ایجاد تحولات و دگرگونی های اساسی در معماری ایران شد که می توان به طورکلی به زمینه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... اشاره نمود. در نتیجه تحولات معماری، دگرگونی ها و تغییرات ظاهری و بعضا ساختاری در شکل گیری بناهای عمومی ازجمله دانشگاه ها صورت می پذیرد که بازتاب شرایط فرهنگی دوران خود می باشند. شناسایی و ارزیابی شاخصه های سنت و مدرنیسم در معماری دانشگاه های تهران، از آن جهت که در راستای وضوح بیشتر بخشی از تاریخ معماری معاصر ایران خواهد شد، از اهمیت برخوردار است. این پژوهش باهدف شناسایی و ارزیابی شاخصه های سنت و مدرنیسم در معماری دانشکده های شهر تهران سعی دارد به این سوال پاسخ دهد که هریک از این شاخصه ها به چه میزان در نمود سنت یا مدرنیسم تاثیرگذار بوده اند و از روش تحقیق ترکیبی لانه به لانه برای نیل به این هدف استفاده می شود که از دو شیوه مصاحبه و پرسشنامه هم زمان بهره می برد؛ ابتدا شاخصه های سنت و مدرنیسم از مفاهیم، استخراج و سپس جدول کدینگ تدوین می گردد، سپس مصاحبه هایی تنظیم می شود که بر اساس این مصاحبه ها متغیرهای مورداستفاده سنت و مدرنیسم در بناها مطرح و سپس برای راستی آزمایی از پرسشنامه بهره گرفته می شود. یافته های کیفی و کمی به ترتیب با نرم افزارهای Atlas ti و SPSS استخراج می گردند. نتایج حاکی از آن است که از بین شاخصه های سنت و مدرنیسم، تعداد 22 مورد در این بناها مورداستفاده قرارگرفته و شاخصه های سنت، تعداد کمتری را نسبت به شاخصه های مدرنیسم به خود اختصاص می دهد و نیز مشخص گردید از میان شاخصه های سنت، بیشترین میزان آن، بهره وری از آجر در نما، تقارن تک محوری و کمترین آن سلسله مراتب و توالی فضایی و استفاده محدود از رویکرد شکلی-کالبدی است؛ از میان شاخصه های مدرنیسم، فاقد تزیینات بودن و همچنین سادگی و خلوص احجام، دارای بیشترین سهم و میزان و کمترین آن، مربوط به مقید نبودن به هندسه و تبعیت فرم از عملکرد می باشد.

    کلید واژگان: سنت, مدرنیسم, دانشگاه های تهران
    Afsaneh Modaresi Rafat, Hossein Soltanzadeh *, Mehrdad Matin

    In the modern era, numerous political, cultural, social, economic, etc. factors caused fundamental alterations in Iranian architecture. As a result of architectural developments, changes in appearance, and sometimes structures of public buildings, including universities, are happening which mirror the cultural conditions of their time. So, identifying and examining the criteria of modernism and tradition in the architecture of Tehran’s universities with the aim of shedding more light on the history of contemporary Iranian architecture are of great importance. Accordingly, this study aims to examine and identify the criteria of tradition and modernism used in faculties to answer the question of "To what extent have each of these criteria been effective in the manifestation of tradition or modernism?" To this end, a combined nest-to-nest methodology is used, which simultaneously utilizes interview and questionnaire. First, the criteria of tradition and modernism are extracted from the concepts, and then the coding table is formed. Next, interviews are arranged according to which the variables used by tradition and modernism in the buildings are presented. The questionnaire is then used for verification. The qualitative and quantitative findings are extracted using two Atlas.ti and SPSS software, respectively. These results indicate that 22 criteria of tradition and modernism have been used in these buildings, most of which were the criteria of modernism. It is found that the most evocative factors of tradition are “use of bricks in facades” and “uniaxial symmetry” and the least evocative ones are “spatial hierarchy”, “spatial organization”, and “limited use of form-physical elements”. Also, in modernism, “lack of ornaments” as well as “simplicity and purity of volumes” are the most evocative factors and “not being tied to geometry” and “form follows function” are the least evocative ones.

    Keywords: Tradition, modernism, Universities of Tehran
  • امین سامان فر، محمودرضا شاکرمی*، جعفر سلطانی زمانی، اسماعیل رک رک

    در این مقاله، روشی جدید برای مدل سازی دینامیکی سیستم های قدرت چندماشینه شامل خطوط HVDC هنگام وقوع خطاهای متقارن و نامتقارن پیشنهاد شده است. در روش پیشنهادی، از شبکه های توالی مبتنی بر فازورهای فضایی، جهت مدل سازی شبکه قدرت حین خطا استفاده شده است. در شبکه های توالی، ژنراتورهای سنکرون و خطوط HVDC توسط فازورهای فضایی جریان تزریقی و بارهای شبکه به صورت امپدانس های ثابت مدل می شوند. در هر گام زمانی شبیه سازی، پس از حل معادلات گره شبکه های توالی، جریان خطا و ولتاژهای توالی ترمینال ژنراتورها در دستگاه سنکرون بدست می آیند. سپس برای هر ژنراتور، با انتقال این ولتاژها به دستگاه مرجع روتور آن، معادلات دینامیکی ژنراتور حل می شوند. با حل معادلات دینامیکی ژنراتورها و خطوط HVDC مقادیر جدید متغیرهای حالت و فازورهای فضایی جریان تزریقی این تجهیزات در شبکه های توالی مختلف محاسبه شده و گام های بعدی شبیه سازی انجام می شود. نتایج شبیه سازی یک شبکه تک ماشینه متصل به شین بی نهایت  و شبکه استاندارد 33 شینه IEEE شامل یک خط HVDC با روش پیشنهادی و نرم افزار EMTP برای یک خطای تکفاز به زمین و یک خطای پارگی دوفاز مقایسه شده است. نتایج شبیه سازی ها حاکی از قابل اعتماد بودن روش پیشنهادی است.

    کلید واژگان: مدل سازی دینامیکی سیستم های قدرت, خطاهای متقارن, خطاهای نامتقارن, فازورهای فضایی و شبکه های توالی, خطوط HVDC
    Amin Samanfar, Mahmoudreza Shakarami*, Jafar Soltani Zamani, Esmaeel Rokrok

    In this paper, a new method is proposed for dynamic modeling of multi-machine power systems including HVDC-links facing symmetrical and asymmetrical faults. In the proposed method, the space phasors based sequence networks are used to power systems modeling during the fault time. In the sequence networks, synchronous generators and HVDC-links are modelled by injected current space phasors and loads are modelled by constant impedances. In each step time of simulation, after solving Y-matrix equations of the sequence networks, fault current and generators terminal sequence voltages are obtained in the synchronous reference frame. Then, for each generator, these voltages are transferred to the rotor reference frame and the machine dynamic equations are solved. By solving the synchronous machines and HVDC-links dynamic equations the state variables are updated and the current space phasors are calculated and the procedure is repeated for the next time steps. In a single-machine-infinite-bus (SMIB) network and a two-open-conductor faults. Moreover, the simulation results of the method have been compared to EMTP for the standard 33-bus-bar IEEE power system including a HVDC-link, the simulation results of the proposed method and EMTP software have been compared for a single-phase-to-ground and a two-open-conductor faults. The simulations results show the proposed method is reliable.

    Keywords: Power systems dynamic modeling, Symmetrical faults, Asymmetrical faults, Space phasors, Sequence networks, HVDC-links
  • محمدرضا جوزق کار، فرشید ضیایی*، امیر سپهریان آذر، شهرام مهدی پور عطائی

    فرضیه: 

    یکی از پارامترهای مهمی که در سنتز پلیمرهای وینیلی، نقش بسزایی بر خواص فیزیکی-مکانیکی محصول نهایی دارد، نظم فضایی مونومرها درون زنجیر پلیمری است. پلی متیل متاکریلات یکی از پلیمرهای مهم صنعتی به شمار می رود که نحوه سنتز آن می تواند اثر عمده بر این پارامتر و در نهایت خواص نهایی داشته باشد. از عواملی که اثر شایان توجهی بر آرایش فضایی این پلیمر دارد، دمای واکنش است.

     روش ها:

     پلی متیل متاکریلات با پلیمرشدن رادیکالی آزاد توده ای-گرمایی در سه دمای مختلف 50، 150 و 250 سنتز شد. طیف نمایی رزونانس مغناطیسی هسته مهم ترین ابزاری است که برای بررسی نظم فضایی می توان به کار گرفت. آرایشمندی پلی متیل متاکریلات با در نظرگرفتن شکافت پروتون گروه آلفا-متیل و شکافت کربن گروه آلفا-متیل و کربونیل به کمک طیف نمایی پروتون (1HNMR) و کربن (13CNMR) در حلال های کلروفرم و تتراهیدروفوران دوتریم دار مطالعه شد. گمارش تمام توالی فضایی پیک های پروتون آلفا-متیل به شکل توالی سه تایی و پیک های کربن آلفا-متیل و کربن کربونیل به شکل پنج تایی به کمک  طیف نمایی تشدید مغناطیسی هسته مایع انجام شد. مدل های آماری برنولی و مارکوف مرتبه اول برای نمونه های سنتز شده محاسبه و با نتایج تجربی مقایسه شد.

    یافته ها:

     نتایج نشان می دهد، احتمال افزایش توالی های مزو (Pm) با افزایش دمای پلیمرشدن، افزایش می یابد. مقادیر احتمال وجود توالی مزو برای پلی متیل متاکریلات سنتزشده در دماهای 50، 150 و 250 سلسیوس به ترتیب 0.203، 0.274 و 0.356 تعیین شد. در نهایت اثر آرایشمندی پلی متیل متاکریلات بر دمای گذار شیشه ای با گرماسنجی پویشی تفاضلی بررسی شد. نتایج نشان داد، پلی (متیل متاکریلات) سنتزی در دماهای 50، 150 و 250 به ترتیب دارای دمای گذار شیشه ای 126.0، 125.1و 102.9 درجه سلسیوس هستند.

    کلید واژگان: پلی متیل متاکریلات, ریز ساختار, نظم فضایی, طیف سنجی رزونانس مغناطیسی هسته, پلیمرشدن رادیکالی آزاد
    Mohammadreza Jozaghkar, Farshid Ziaee *, Amir Sepehrian Azar, Shahram Mehdipour-Ataei

    Hypothesis: 

    In the synthesis of vinyl polymers, one of the important parameters that play a significant role in the physical-mechanical properties is the tacticity of monomers within the polymer chain. Polymethyl methacrylate is considered one of the important industrial polymers. The method of its synthesis can have a major effect on this parameter and finally on the final properties. One of the parameters that has a significant effect on the stereoregularity of this polymer is the reaction temperature.

    Methods

    The poly methyl methacrylate was synthesized at three different temperatures of 50, 150, and 250 °C via bulk thermal polymerization method. The most important instrument that can be used to study tacticity order is nuclear magnetic resonance spectroscopy. The tacticity of the polymethyl methacrylate (PMMA) was investigated and studied through alpha-methyl protons splitting and alpha-methyl and carbonyl carbons splitting, respectively, by proton (1HNMR) and carbon (13CNMR) nuclear magnetic resonance spectroscopy in deuterated chloroform (CDCl3) and deuterated tetrahydrofuran (THF-d8). The assignment of all stereosequences at triad level for alpha-methyl proton and pentad level for alpha - methyl carbon and carbonyl carbon were carried out by liquid nuclear magnetic resonance spectroscopy in deuterated chloroform. Bernoullian and first-order Markov statistics models were calculated for the synthesized sample and compared with the experimental results.

    Findings

    The results indicated that probability of meso (Pm) was increased by increasing the methyl methacrylate polymerization temperature. The corresponding probability of meso values determined for synthesized polymethyl methacrylate at 50, 150, and 250°C were 0.203, 0.274, and 0.356, respectively. Finally, the effect of tacticity on glass transition temperature using differential scanning calorimetry (DSC) is discussed. The temperature glassy (Tg) values by DSC results were shown that the synthesized polymethyl methacrylate at 50, 150, and 250°C had 126.0, 125.1 and 102.9 oC, respectively.

    Keywords: polymethyl methacrylate, microstructure, tacticity, NMR, Thermal Bulk Polymerization
  • زهرا کاظمی صالح، ستاره مختاری، شهریار غریب زاده، فاطمه باکویی*

    هدف اصلی این تحقیق ارزیابی ارتباط  میان یادگیری ضمنی توالی ها با ظرفیت حافظه کاری دیداری - فضایی در کودکان بوده است. جامعه مورد مطالعه عبارت بودند از کلیه دانش آموزان دختر پیش دبستانی و دبستانی که در سال تحصیلی 97-98 در مدارس تهران در حال تحصیل بوده اند. نمونه مورد مطالعه 27 دانش آموز دختر در دامنه سنی 6 تا 7 سال و نیم و (گروه 1) و 25 دانش آموز دختر در دامنه سنی 9 تا 10 سال و نیم بوده اند. شرکت کنندگان  تکلیف زمان عکس العمل متوالی اصلاح شده و همچنین تکلیف فراخنای کرسی را در یک جلسه تکمیل کردند. جهت تحلیل داده ها از آزمون t مستقل  برای بررسی تفاوت یادگیری در دو گروه  و هم چنین تفاوت ظرفیت حافظه کاری در دوگروه  5/7-6سال و 5/10-9  سال  و از آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی همبستگی ظرفیت حافظه کاری دیداری-فضایی و یادگیری ضمنی استفاده شد. نتایج نشان داد که علی رغم سرعت عکس العمل بالاتر در گروه  5/10-9 ساله به نسبت گروه 5/7-6 ؛ یادگیری ضمنی توالی ها در این دو گروه یکسان است.هم چنین بین ظرفیت حافظه کاری دیداری -فضایی و یادگیری ضمنی توالی ها همبستگی مشاهده نشد. نتیجه اینکه یادگیری ضمنی توالی ها تحت تاثیر تغییرات حافظه کاری قرار نمی گیرد.

    کلید واژگان: تکلیف فراخنای کرسی, یادگیری ضمنی توالی ها, تکلیف زمان عکس العمل متوالی, حافظه کاری دیداری- فضایی
    Zahra Kazemi Saleh, Setareh Mokhtari, Shahriar Gharibzadeh, Fatemeh Bakouie*

    The main aim of this study was to examine the relation of the sequential implicit learning and visuospatial working memory capacity in childhood. The statistical population for this study were all pre-elementary and elementary female students who are studying at schools of Tehran in 2018 – 2019 academic year. The sample of this study consisted of 27 girls aged 6 to 7.5 and 25 girls aged 9 to 10.5 recruited based on availability sampling method. The participants completed the Corsi span task and a modified version of the Serial Reaction Time (SRT) task in a single session. Data were analyzed using independent sample t-test and the Pearson-r. The results showed that although younger children had a lower visuospatial working memory capacity in comparison with the elder children, there is no significant relationship between the visuospatial working memory capacity and SIL. This means that implicit learning of the sequences is not influenced by the differences of the visuospatial working memory capacity.

    Keywords: Corsi span task, Sequential Implicit Learning, Serial Reaction Time task, Visuospatial working memory
  • مرضیه عبدی، مهدی سعادتمند طرزجان، محمد طاهر زاده ثانی، علیرضا حق پرست
    مقدمه
    سرطان یکی از مهمترین چالش های بهداشتی قرن اخیر و آینده می باشد. طراحی داروهای ضدسرطان هدفمند، مبتنی بر آنتی بادی های مونوکلونال، نیازمند درک مکانیسم تعامل آنتی بادی–پروتئین در سطح باقی مانده ها است. اولین گام برای تولید آنتی بادی های مونوکلونال، پیش بینی ساختار آن ها می باشد.
    روش
    در این مقاله، مهم ترین تحقیقات منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی PubMed، ScienceDirect، Springer و IEEE، برای پیش بینی سایت های تعامل کمپلکس های آنتی بادی-پروتئین و تعیین ساختار موثر آنتی بادی ها، به صورت ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفت. معمولا برای این منظور، از شبکه های عصبی مصنوعی یا وب سرورها استفاده می شود. به علاوه، برخی محققین نیز از الگوریتم های تکاملی برای پیش بینی ساختار موثر آنتی بادی ها استفاده نموده اند. بر این اساس، تعداد 14 روش مبتنی بر ساختار فضایی پروتئین ها، 28 روش مبتنی بر توالی اسیدهای آمینه (مستقل از ساختار فضایی) و 18 روش پیش بینی ساختار آنتی ژن/آنتی بادی مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    مطالعه حاضر نشان داد که دقت روش های مبتنی بر ساختار فضایی تا 80 % قابل افزایش می باشد؛ در حالی که دقت روش های پیش بینی مبتنی بر توالی اسیدهای آمینه به ندرت بهتر از 75 % بود. از آنجا که ساختار فضایی بسیاری از آنتی بادی ها در دسترس نمی باشد؛ برخی محققین برای بهبود دقت (حتی تا 96%)، تنها از توالی آنتی بادی های موثر بر چند آنتی ژن مشابه در آموزش شبکه عصبی استفاده نموده اند؛ لذا با توجه به دقت بالای به دست آمده، پیشنهاد می شود که از روش اخیر برای پیش بینی ساختار آنتی بادی های مونوکلونال استفاده گردد.
    نتیجه گیری
    در این مقاله، پس از مرور روش های موجود برای پیش بینی سایت های تعامل آنتی بادی -پروتئین، پیشنهادهایی برای پیش بینی ساختار آنتی بادی های مونوکلونال پیشنهاد گردید.
    کلید واژگان: ایمونولوژی, آنتی بادی های مونوکلونال, کمپلکس آنتی بادی, پروتئین, هوش مصنوعی, شبکه های عصبی
    Marzieh Abdi, Mahdi Saadatmand-Tarzjan, Mohammad Taherzadeh Sani, Alireza Haghparast
    Introduction
    Cancer is one of the most important health issues in the current and next centuries. Understanding the mechanism of interaction between antibody-protein residues is essential for designing targeted anticancer drugs based on monoclonal antibodies. Prediction of the effective structure is the first step for production of monoclonal antibodies.
    Methods
    This paper is a systematic review of the state-of-the-art researches on prediction of interaction sites and specification of antibody structures. Artificial neural networks or web servers are frequently used for evaluation of interaction sites while some researchers have employed evolutionary algorithms for prediction of the effective structure of antibodies. Accordingly, 14 methods based on the protein spatial structure, 28 researches based on the molecular amino-acide sequence (without usage of the spatial structure), and 18 antigen/antibody structure prediction techniques were reviewed.
    Results
    We demonstrated that the accuracy of structure-based methods can be increased up to 80% while the acuracy of sequence-based methods was rarely better than 75%. Since the spatial structure of many antibodies is unknown, some researchers raised the accuracy (even to 96%) by only antibody sequences able to interact with some similar antigens in training neural networks. Therefore, we suggest this approach for structure prediction of monoclonal antibodies because of its adequate high accuracy.
    Conclusion
    In this paper, after reviewing available methods for prediction of antibody-protein interaction sites, some suggestions were made for effective prediction of structure of monoclonal antibodies.
    Keywords: Immunology, Monoclonal Antibodies, Antibody, Protein Complexes, Artificial Intelligence, Neural Networks
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال