به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۷۸۹۱ عنوان مطلب
|
  • شهرام وکیلی هریس*، شعله لیوارجانی، نعیمه محب

    هدف  این پژوهش بررسی مدلی فراتشخیصی برای تبیین همبودی اضطراب و افسردگی براساس نقش بیش کنترل گری، حساسیت به پاداش و حساسیت به تهدید بود. شرکت کنندگان 586 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، دانشگاه تبریز و دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در ایران بودند. داده ها با استفاده از مقیاس افسردگی اضطراب تنیدگی، پرسشنامه پذیرش و عمل نسخه دوم، مقیاس بازداری و فعال سازی رفتاری، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز هیجان و مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست جمع آوری شد. برازش مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری بررسی شد. براساس این مدل، حساسیت به پاداش با میانجی گری بیش کنترل گری بر اضطراب و افسردگی به ترتیب با ضرایب استاندارد   29 /0 -  و 36 /0 - اثر می گذارد. همچنین حساسیت به تهدید با ضرایب استاندارد 31 /0 ، و 39 /0 به ترتیب بر اضطراب و افسردگی با میانجی گری بیش کنترل گری اثر دارد. یافته های این پژوهش چهارچوب مناسبی را برای تبیین اضطراب و افسردگی ارائه می دهند. حساسیت به پاداش پایین و حساسیت به تهدید بالا از طریق سازه بیش کنترل گری، همبودی اضطراب و افسردگی را پیش بینی می کنند. این یافته ها می تواند برای فهم علت شناسی اختلالات هیجانی همبود، توسعه مداخلات درمانی و پیشگیری از اختلالات هیجانی همبود، مفید باشند.

    کلید واژگان: اضطراب, افسردگی, حساسیت به پاداش, حساسیت به تهدید, بیش کنترل گری
    Shahram Vakili Heris*, Sholeh Livarjani, Naeimeh Moheb

    The aime of this study was to investigate a transdiagnostic model for explaining comorbidity between anxiety and depression based on the overcontrolling, sensivity to reward and sensivity to threat.The participants were 586 students of Islamic Azad University Tabriz Branch, University of Tabriz and Azarbaijan Shahid Madani University in Iran. Data were collected by Depression Anxiety Stress Scale (DASS-21), Acceptance and Action Questionnaire (AAQ-II), behavioural inhibtion/Behavioural activation scale (BAS/BIS), Intolerance of Uncertainty Scale (IUS), Ambivalence over Emotional Expression Questionnaire (AEQ) and Frost Multidimensional Perfectionism Scale (FMPS). Sensitivity to reward with overcontrolling mediation affects anxiety and depression with standard coefficients of -0.29 and -0.36. Also, sensitivity to threat with standardized coefficients of 0.31 and 0.39, respectively, have a significant effect on anxiety and depression by the mediation of overcontrolling. Our findings proposes a suitable framework for explaining comorbidity between depression and anxiety. Low sensitivity to reward and high sensitivity to threat by the mediation role of overcontrolling could predict comorbidity between anxiety and depression. These findings can be useful in understanding the etiology of comorbid emotional disorders, and developing  efficacious therapeutic interventions and prevention of  comorbid emotional disorders.

    Keywords: Anxiety, Depression, Sensitivity to reward, Sensitivity to threat, Overcontrolling
  • شهرام وکیلی هریس، شعله لیوارجانی*، نعیمه محب

    هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی عدم تحمل بلاتکلیفی، بین کمال گرایی ناسازگار و حساسیت به تهدید با اختلال وسواس جبری با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) بود. طرح تحقیق از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل 586 نفر (309 دختر و 277 پسر) از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، دانشگاه تبریز و دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در ایران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه وسواس جبری (نسخه تجدیدنظر شده) (OCI)) و مقیاس های کمال گرایی چندبعدی فراست (FMPS)، بازداری و فعال سازی رفتاری (BIS/BAS) و تحمل نکردن بلاتکلیفی (IUS) جمع آوری شد. مدل پیشنهادی با استفاده از SEM تایید شد (32/2=χ2/df، 05/0=RMSEA، 95/0=CFI، 94/0=GFI، 92/0=AGFI) و نشان داد کمال گرایی ناسازگار و حساسیت به تهدید، به ترتیب با ضرایب استاندارد 32/0 و 38/0 با میانجی گری عدم تحمل بلاتکلیفی بر OCD در سطح معناداری 05/< 0P اثر می گذارد. یافته ها یک چارچوب مقتضی از آسیب شناسی روانی را ارائه داد که در آن کمال گرایی ناسازگار بالا و حساسیت به تهدید بالا از طریق عدم تحمل بلاتکلیفی موجب OCD می شود. این یافته ها می تواند در توسعه آسیب شناسی و کارآمدی مداخلات درمانی OCD مفید واقع شود.

    کلید واژگان: اختلال وسواس جبری, عدم تحمل بلاتکلیفی, کمال گرایی ناسازگار, حساسیت به تهدید
    Shahram Vakili Heris, Sholeh Livarjani *, Naeimeh Moheb

    The purpose of the present study was to investigate the mediating role of Intolerance of Uncertainty (IU) in the relationship between maladaptive perfectionism and Sensitivity to threat with obsessive-compulsive disorder (OCD), using structural equation modeling (SEM). The research design was descriptive-correlation study. The participants were 586 students of Islamic Azad University Tabriz Branch, University of Tabriz and Azarbaijan Shahid Madani University in Iran. They were selected using cluster sampling method. Data were collected by Obsessive Compulsive Inventory Revised (OCI-R), Frost Perfectionism Scale, BIS/BAS scales, and Intolerance of Uncertainty Scale. SEM confirmed the proposed model (χ2 /df = 2.32, RMSEA = 0.05, CFI = 0.95, GFI = 0.94, AGFI = 0.92) and indicated that maladaptive perfectionism and Sensitivity to threat with standardized coefficients of 0.32 and 0.38, respectively, have a significant effect on OCD by the mediation of IU at the P˂0.05 level. The findings, supporting the theoretical model, proposes a suitable framework for psychopathology of the disorder that emphasizes high maladaptive perfectionism and high sensitivity to threat by the mediation of IU due OCD. These findings, can be useful in developing etiology and efficacious therapeutic interventions for OCD.

    Keywords: Obsessive-Compulsive Disorder, Intolerance of Uncertainty, maladaptive perfectionism, Sensitivity to threat
  • خدیجه علوی *، محمدعلی اصغری مقدم، عباس رحیمی نژاد، حجت الله فراهانی
    هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل آسیب شناسی لینچ، اثر تعامل حساسیت به تهدید، حساسیت به پاداش و کمال گرایی والدین با میانجی گری بیش کنترل گری و پیوند اجتماعی، در رابطه با افسردگی بود. اعضای نمونه را 521 نفر از دانشجویان سه دانشگاه در تهران تشکیل می دهند که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل مقیاس طبع منفی فهرست شخصیت سازگار و ناسازگار، مقیاس تجربه ی زمانی لذت، خرده مقیاس های کمال گرایی ناسازگارانه، مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست، پرسشنامه ی دوسوگرایی در ابراز هیجان، مقیاس نیاز شخصی به ساختار، پرسشنامه ی مشکلات بین فردی، مقیاس امنیت و لذت اجتماعی و پرسشنامه ی افسردگی بک بود. یافته های مطالعه، حکایت از برازش خوب مدل یادشده داشت. تحلیل بوت استرپ نیز نقش واسطه ای بیش کنترل گری و پیوند اجتماعی را تایید کرد. بر این اساس تعامل حساسیت به تهدید، حساسیت به پاداش و کمال گرایی والدین منجر به ایجاد سبک مقابله ای بیش کنترل گرانه می شود؛ بیش کنترل گری نیز به نوبه ی خود به اختلال در پیوند اجتماعی می انجامد و از این طریق به افسردگی منجر می شود. بر این اساس، یافته های مطالعه ی حاضر از مدل لینچ در رابطه با آسیب شناسی افسردگی حمایت می کند.
    کلید واژگان: مدل آسیب شناسی لینچ, افسردگی, حساسیت به تهدید, حساسیت به پاداش, کمال گرایی والدین
    Khadije Alavi *, Mohammad Ali Asghari Moghadam, Abbas Rahiminezhad, Hojatolah Farahani
    The objective of this study were to investigate Lynch’s theory of psychopathology with regard to depression. students from three universities in Tehran (n= 521) was selected by convenience sampling method. The measures used in this study were negative temperament scale of Schedule of Non-adaptive and Adaptive Personality, Temporal Experience of Pleasure Scale, maladaptive perfectionism subscales of Frost Multidimensional Perfectionism Scale, Ambivalence over Emotional Expressiveness Questionnaire, Personal Need for Structure Scale, Inventory of Interpersonal Problems, Social Safeness and Pleasure Scale and Beck Depression Inventory. The results showed that the model has good fit with data. Bootstrap analysis also confirmed the mediating role of over-controlling and social disconnectedness. Accordingly, the interaction of sensitivity to threats, sensitivity to rewards and parental perfectionism leads to development of an over-controlling coping style; this coping style leads to disturbance in social connectedness and subsequently to depression. Therefore, the results of this study support the Lynch’s model of psychopathology for depression.
    Keywords: Lynch's model of psychopathology, depression, sensitivity to threats, sensitivity to rewards, parental perfectionism
  • غلام رضا شریفی راد، سیدمحمدمهدی هزاوه یی، سیامک محبی، مهرعلی رحیمی، مهندس اکبر حسن زاده
    مقدمه
    دیابت یکی از مشکلات عمده بهداشت عمومی در جهان معاصر است که مرگ و میر ناشی از عوارض دیررس این بیماری از جمله پای دیابتی به طور چشمگیر در حال افزایش است. عارضه پای دیابتی و قطع آن یکی از اصلی ترین علل معلولیت در بیماران دیابتی است و به لحاظ جسمانی و عاطفی بسیار هزینه بر است. استراتژی رایج امروز در خصوص پیشگیری از پای دیابتی، آموزش بهداشت مراقبت از پا است، به طوری که می تواند 85% از قطع عضوهای اندام تحتانی را کاهش دهد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر برنامه آموزشی براساس مدل اعتقاد بهداشتی در مراقبت از پا در بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک بررسی مداخله ای است که در آن 108 نفر (46 مرد و 72 زن) از بیماران دیابتی نوع 2 تحت پوشش مرکز دیابت شهر کرمانشاه شرکت داشتند. بیماران به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. روش گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای مشتمل بر 59 سوال در 5 قسمت دموگرافیک، ابعاد مدل اعتقاد بهداشتی (حساسیت، شدت، منافع و موانع درک شده و نیز راهنمای عمل)، مراقبت از پا در منزل (به صورت خود گزارش دهی) و چک لیست بود که قبل از مطالعه، روایی و پایایی آن به دست آمد و اطلاعات به روش مصاحبه سازمان یافته گردآوری شد. بعد از تکمیل پرسشنامه، مداخله آموزشی برای گروه مورد براساس مدل اعتقاد بهداشتی در 3 جلسه 60 دقیقه ای انجام و یک ماه بعد نیز اطلاعات، مجددا گردآوری شد. برای مقایسه میانگین نمره آگاهی، ابعاد مدل اعتقاد بهداشتی و مراقبت از پا قبل و بعد از مداخله در هر یک از گروه ها از آزمون تی جفتی و برای مقایسه میانگین نمره آگاهی، ابعاد مدل اعتقاد بهداشتی و مراقبت از پا بین دو گروه از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین سنی گروه مورد و شاهد به ترتیب 46.2 و 47.2 سال و میانگین مدت ابتلا به بیماری دیابت نوع 2 درگروه مورد 4.8 و در گروه شاهد 5.3 سال بود. بین تمام مشخصات دموگرافیک بین دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری وجود نداشت. میانگین نمره آگاهی، حساسیت، شدت، تهدید، منافع و موانع درک شده قبل از مداخله آموزشی در حد متوسط و میانگین نمره مراقبت از پا پایین تر از حد متوسط بود. اما بعد از مداخله آموزشی، نتایج این بررسی نشان داد که میانگین نمره آگاهی، حساسیت، شدت، تهدید، منافع و موانع درک شده، عملکرد و چک لیست در بیماران دیابتی نوع 2 در مقایسه با گروه شاهد به طور عمده و معنی داری افزایش یافت.
    نتیجه گیری
    هر چه آگاهی، حساسیت، شدت، منافع و موانع درک شده بالاتر باشد، مراقبت از پا نیز بیشتر انجام می شود. یافته های این بررسی تاثیر و کارایی مدل اعتقاد بهداشتی در اتخاذ رفتارهای مراقبت از پا در بیماران دیابتی نوع 2 را مشخص و تایید می کند.
    کلید واژگان: آموزش, دیابت, مدل اعتقاد بهداشتی, پای دیابتی
    Gh Sharifirad, Smm Hazavehie, S. Mohebi, Ma Rahimi, A. Hasanzadeh
    Introduction
    Diabetes a major threat fo public health today and deaths resulting from its later complications such as diabetic foot, have increased alarmingly, causing physical and emotional problems and disability for diabetic patients. The current strategy for prevention of diabetic foot prevention is health education. This study was conducted to assess effects of educational interventions based on the HBM model used in food care by type 2 diabtetic patients.
    Materials And Methods
    This is an interventional study in which 108 type 2 diabetic patients attending the the Kermanshah diabetic centre participated. They were randomly divided into the case and control groups. For data collection by interview a questionnaire consisting of 59 questions arranged in 5 sections including the demographic HBM model parts (perceived susceptibility, perceived severity, perceived benefits, perceived barriers) and also cues of action foot care at home (self-reporting) and the checklist section was used. Realibility and validity of this questionnaire was confirmed before the study. Educational interventions based on HBM model were implemented in three 60 minute-sessions after completion of questionnaires and the data was again collected after one month.
    Results
    Findings showed means for knowledge, perceived susceptibility, perceived severity, perceived benefits, perceived barriers, mean grades were at average levels and whereas the foot care mean grade was below average. After intervention, however, the results demonstrated that knowledge, perceived susceptibility, perceived severity, perceived benefits, perceived barriers, action and checklist mean grades in type 2 diabetic patients increased significantly in the case group.
    Discussion
    The findings of this study showed that foot care increased when knowledge, perceived susceptibility, perceived severity, perceived benefits, perceived barriers, elevated. These study results confirm the effectiveness and influence of the use of the HBM model in foot care by type 2 diabetic patients.
    Keywords: Knowledge, Perceived susceptibility, Perceived severity, Perceived benefits, Perceived barriers, Cues of actions, Foot care, Diabetic foot
  • علی خانی جیحونی، علیرضا حیدرنیا *، محمدحسین کاوه، ابراهیم حاجی زاده، طاهره غلامی
    زمینه
    بررسی عوامل موثر بر اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده از پوکی استخوان در زنان با استفاده از الگوهایی که عوامل موثر بر رفتار را شناسایی و تقویت می کنند ضروری می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رفتارهای پیشگیری کننده از پوکی استخوان در زنان شهر فسا با استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی و تئوری شناختی اجتماعی انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی 401 نفر از زنان 30 تا 50 سال تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهر فسا انتخاب شدند. مقیاس مربوط به سازه های مدل اعتقاد بهداشتی (حساسیت، شدت، تهدید، منافع، موانع و خودکارامدی درک شده و راهنماهای عمل) و سازه های خودتنظیمی و حمایت اجتماعی از تئوری شناختی اجتماعی و همچنین پرسشنامه وضعیت عملکرد تغذیه ای و پیاده روی جهت پیشگیری از پوکی استخوان در زنان سنجیده شد. در نهایت اطلاعات با استفاده از نرم افزارSPSS ویرایش 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین سنی زنان مورد مطالعه 2/6±9/40 سال بود. متغیرهای حساسیت درک شده، انگیزش، حمایت اجتماعی و خودتنظیمی برای رفتار پیاده روی و متغیرهای حساسیت درک شده و خودتنظیمی برای رفتار تغذیه ای پیشگویی کننده بود. بین عملکرد پیاده روی و حساسیت درک شده (252/0=B و007/0=p)، انگیزش (235/0=B و 009/0=p)، حمایت اجتماعی (078/0=B و030/0=p) و خودتنظیمی (105/0=B و007/0=p) ارتباط معنی داری وجود داشت. در این بررسی بین عملکرد تغذیه ای و حساسیت درک شده (10/0=B و020/0=p)، و خودتنظیمی (131/0=B و050/0=p) ارتباط معنی داری وجود داشت. متغیرهای مورد بررسی 1/29 درصد از واریانس رفتار پیاده روی و 2/20 درصد از واریانس رفتار تغذیه ای پیشگیری از پوکی استخوان را بیان نمودند.
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضرنشان داد که هرچه میزان حساسیت درک شده، انگیزش، خودتنظیمی افراد و همچنین حمایت اجتماعی از آنان بیشتر باشد، رفتارهای پیشگیری کننده بهتری از پوکی استخوان خواهند داشت. الگوی اعتقاد بهداشتی و تئوری شناختی اجتماعی می تواند به عنوان چارچوبی جهت طراحی و اجرای مداخلات آموزشی جهت پیشگیری از پوکی استخوان در زنان استفاده شود و به ارتقا وحفظ سلامت آنان کمک نماید.
    کلید واژگان: پوکی استخوان, مدل اعتقاد بهداشتی, تئوری شناختی اجتماعی, حمایت اجتماعی, خودتنظیمی, تغذیه, پیاده روی
    Ali Khani Jeihooni, Alireza Hidarnia*, Mohammad Hosean Kaveh, Ebrahim Hajizadeh, Tahere Gholami
    Background
    Investigating factors affecting the adoption of preventive behaviors in women with osteoporosis using patterns that identify the effective factors which influence and reinforce on behavior is necessary. This study aims to evaluate the preventive behaviors of osteoporosis in women in Fasa using the health belief model and social cognitive theory.
    Materials And Methods
    In this Descriptive- Analytical ,cross-sectional study, 401 women 30 to 50 years covered by health centers in Fasa were chosen. Scale factors for health belief model structures (perceived susceptibility, severity, threat, benefits, barriers and self-efficacy, practice guidelines) and the structure of
    self-regulation, social protection of social cognitive theory, and questionnaire of functional feeding and walking were determined to prevent osteoporosis in women. The data were analyzed using SPSS 16 software.
    Results
    The average age of women was 40/9± 6/2 years. The variables of perceived susceptibility, motivation, social support and self-regulation for walking behavior and variables of perceived sensitivity and self-regulation for feeding behavior were predicted. There was a significant association between walking performance and perceived susceptibility (B=0.252 ,p=0/007), motivation (B=0.235 ,p=0.009), social support (B=0.078 ,p=0.030) and Self-regulation (B=0.105 ,p=0.007). In this study, there was a significant association between nutritional performance and perceived susceptibility (B=0.10,p=0.02), self-regulation (r=0.069 ,p=0.050). The variables under study expressed 29/1% of the variance in walking behavior and 20/2% of the variance in feeding behavior in osteoporosis prevention.
    Conclusion
    The study indicated that perceived susceptibility, motivation, self-regulation and social support, otherwise more people might have osteoporosis preventive behaviors better .Health Belief Model and Social Cognitive Theory can be used as a framework for designing and implementing educational interventions for the prevention of osteoporosis in women and can help to improve and maintain their health.
    Keywords: Osteoprosis, Health Belief Model, Social Cognitive Theory, social support, self, regulation, feeding, walking
  • علی خانی جیحونی، علیرضا حیدرنیا*، محمدحسین کاوه، ابراهیم حاجی زاده
    زمینه و هدف
    بررسی عوامل موثر بر اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده ازپوکی استخوان در زنان با استفاده از الگوهایی که عوامل موثر بر رفتار را شناسایی و تقویت می کنند ضروری می باشد.پژوهش حاضر با هدف بررسی رفتارهای پیشگیری کننده ازپوکی استخوان در زنان شهر فسابا استفاده ازمدل اعتقاد بهداشتی وتئوری شناختی اجتماعی انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی تحلیلی 401 نفر از زنان 30 تا 50 سال تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهر فسا انتخاب شدند. مقیاس مربوط به عوامل مدل اعتقاد بهداشتی (حساسیت، شدت، تهدید، منافع، موانع و خودکارامدی درک شده وراهنماهای عمل)وسازه های خودتنظیمی و حمایت اجتماعی و عملکردتغذیه ای و پیاده روی جهت پیشگیری از پوکی استخوان در زنان سنجیده شد. در نهایت اطلاعات با استفاده از نرم افزارSPSS 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین سنی زنان مورد مطالعه 2/ 6±9/ 40 سال بود. متغیرهای حساسیت درک شده،انگیزش،حمایت اجتماعی و خودتنظیمی برای رفتار پیاده روی ومتغیرهای حساسیت درک شده و خودتنظیمی برای رفتار تغذیه ای پیشگویی کننده بود. بین عملکرد پیاده روی و حساسیت درک شده(136/ 0=r و007/ 0=p)،انگیزش(120/ 0=r و016/ 0=p)،حمایت اجتماعی(068/ 0=r و030/ 0=p)و خودتنظیمی(118/ 0=r و018/ 0=p)ارتباط معنی داری وجود داشت.در این بررسی بین عملکرد تغذیه ای وحساسیت درک شده(068/ 0=r و003/ 0 =p)،خودکارآمدی(039/ 0=r و042/ 0=p) وخودتنظیمی(069/ 0=r و070 /0=p)ارتباط مستقیم و با موانع درک شده (047/ 0- =r و050/ 0=p) ارتباط معکوس معنی داری وجود داشت. متغیرهای مورد بررسی 1/ 29 درصداز واریانس رفتار پیاده روی و2/ 20 درصد از واریانس رفتار تغذیه ای پیشگیری از پوکی استخوان را بیان نمودند.
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر کارایی الگوی اعتقاد بهداشتی وسازه های خودتنظیمی وحمایت اجتماعی را در پیشگویی اتخاذ رفتارهای تغذیه ای و پیاده روی جهت پیشگیری از پوکی استخوان نشان داد. از این رو این الگوها می تواند به عنوان چارچوبی جهت طراحی و اجرای مداخلات آموزشی جهت پیشگیری از پوکی استخوان در زنان استفاده شود و به ارتقا وحفظ سلامت آنان کمک نماید.
    کلید واژگان: مدل اعتقاد بهداشتی, حمایت اجتماعی, خودتنظیمی, تغذیه, پیاده روی
    Ali Khani Jeihooni, Alireza Hidarnia*, Mohammad Hossein Kaveh, Ebrahim Hajizadeh
    Background
    Investigating factors affecting the adoption of preventive behaviors in women with osteoporosis using patterns that identify the effective factors which influence and reinforce on behavior is necessary. This study aims to determination the preventive treatment of osteoporosis in women in Fasa using the health belief model and social cognitive theory in 2014.
    Methods
    In this cross-sectional study, 401 women 30 to 50 years covered by health centers in Fasa were randomly chosen. Scale factors for health belief model (perceived susceptibility, severity, threat, benefits, barriers and self-efficacy, practice guidelines) and the self-regulation, social support structure of social cognitive theory, and function feeding and walking were determined to prevent osteoporosis in women. Finally, using the SPSS version 16software through tests, descriptive statistics (mean and standard deviation) test and analysis including Pearson correlation analysis, multiple linear regression, ANOVA and t-test were analyzed and significance level of less than0/05.
    Findings
    The average age of women was 40/9± 6/2 years. The variables of perceived susceptibility, motivation, social support and self-regulation for walking behavior and variables of perceived sensitivity and self-regulation for feeding behavior were predicted. There was a significant association between walking performance and perceived susceptibility (r=136, p=0/007), motivation (r=120, p=0/016), social support (r=0/068, p=0/030) and Self-regulation (r=118, p=0/018). In this study, there was a significant association between nutritional performance and perceived susceptibility (r=0/068,p=0/003), Self-efficacy (r=0/039, p=0/042) self-regulation (r=0/069, p=0/070) and there was a significant inverse correlation with perceived barriers (r=/047, p=-0/050). The variables under study expressed 29/1% of the variance in walking behavior and 20/2% of the variance in feeding behavior in osteoporosis prevention.
    Conclusion
    This study indicated health belief model, self-regulatory structures and social support in predicting feeding and walking behavior for the prevention of osteoporosis. Hence, these models can be used as a framework for designing and implementing educational interventions for the prevention of osteoporosis in women and can help to improve and maintain their health.
    Keywords: Health Belief Model, Social Cognitive Theory, Social support, Self, regulation, Feeding, Walking
  • علی جهدی، کریم کیاکجوری*، منیره حسینی صیادنورد
    تداوم یکپارچه سازی فناوری به منظور اتصال و تبادل داده با سایر دستگاه ها و سیستم ها از طریق اینترنت، امنیت اطلاعات را در معرض خطرات فزاینده ای قرار می دهد. سازمان ها می توانند با ایمن سازی اطلاعات به عنوان یک دارایی اطلاعاتی و محوری به یک مزیت استراتژیک دست یابند. از این رو تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر عوامل سازمانی مرتبط با کار، انگیزه حفاظت و رفتار برنامه ریزی شده بر حفاظت از امنیت اطلاعات با نقش میانجی انگیزه حفاظت از اطلاعات صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر به لحاظ روش توصیفی تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. گردآوری داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه کارکنان سازمان کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در بخش فناوری اطلاعات می باشند که تعداد آنها حدود 1500 نفر است. همچنین حجم نمونه مطابق فرمول کوکران برابر 320 نفر محاسبه گردید که به صورت غیراحتمالی در دسترس نمونه گیری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از مدل سازی معادلات ساختاری و از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که متغیرهای تعهد سازمانی، رضایت شغلی، حساسیت به تهدید، شدت تهدید، خودکارآمدی، هزینه پاسخگویی، نگرش، کنترل رفتاری ادراک شده و هنجارهای ذهنی بر انگیزه حفاظت از اطلاعات تاثیر معناداری دارد. همچنین تاثیر معنادار انگیزه حفاظت از اطلاعات بر رفتارهای حفاظتی امنیت اطلاعات نیز مورد تایید قرار گرفت.
    کلید واژگان: رفتارهای حفاظتی امنیت اطلاعات, انگیزه حفاظت از اطلاعات, عوامل سازمانی مرتبط با کار, رفتار برنامه ریزی شده
    Ali Jahdi, Karim Kiakojouri *, Monireh Hosseini Sayadnavard
    The continuation of technology integration in order to connect and exchange data with other devices and systems through the Internet exposes information security to increasing risks. Organizations can achieve a strategic advantage by securing information as a central information asset. Therefore, the current research aims to investigate the effect of work-related organizational factors, protection motivation, and planned behavior on information security protection with the mediating role of information protection motivation. The current research is descriptive-analytical and practical in terms of purpose. Data collection has been done using a questionnaire tool. The statistical population of this research is all the employees of the Islamic Republic of Iran Shipping Organization in the information technology department, whose number is about 1500 people. Also, the sample size was calculated according to Cochran's formula equal to 320 people who were randomly selected. In order to analyze the data, structural equation modeling and SmartPLS software were used. The results of the research showed that the variables of organizational commitment, job satisfaction, threat sensitivity, threat intensity, self-efficacy, response cost, attitude, perceived behavioral control, and subjective norms have a significant effect on the motivation to protect information. Also, the significant effect of information protection motivation on information security protection behaviors was also confirmed.
    Keywords: Information security protection behaviors, information protection motivation, organizational factors related to work, planned behavior
  • محسن شمسی، علیرضا حیدرنیا، شمس الدین نیکنامی
    مقدمه
    رعایت رفتارهای بهداشت دهان و دندان در گروه پر مخاطره مادران باردار به دلیل حفظ سلامت خود و جنین آن ها اهمیت زیادی دارد. الگوی اعتقاد بهداشتی از الگوهای روان شناسی است که تلاش می کند تا رفتارهای بهداشتی را با تمرکز بر اعتقادات و نگرش های افراد توصیف نماید. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین پیشگویی کننده های مراقبت های بهداشت دهان و دندان در مادران باردار شهر اراک بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی انجام شد.
    روش ها
    در این مطالعه مقطعی تحلیلی، 340 نفر از مادران باردار شهر اراک با روش نمونه گیری تصادفی ساده از مراکز بهداشتی درمانی انتخاب شدند. مقیاس مربوط به عوامل مدل اعتقاد بهداشتی (حساسیت، شدت، تهدید، منافع، موانع و خودکارامدی درک شده و راهنماهای عمل) و عملکرد در خصوص مراقبت های بهداشت دهان و دندان از طریق مصاحبه و مشاهده سنجیده شد. در نهایت اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از بین متغیرهای مدل اعتقاد بهداشتی، خودکارامدی و موانع درک شده بیشترین عامل پیش بینی کننده رفتار بهداشتی دهان و دندان در مادران باردار بودند. میانگین نمره عملکرد مادران در خصوص انجام مراقبت های بهداشت دهان و دندان 7/9 ± 1/43 بود. در این پژوهش بین حساسیت درک شده و عملکرد (44/0 = r)، شدت درک شده و عملکرد (51/0 = r) و خودکارامدی و عملکرد (61/0 = r) ارتباط مثبت مشاهده شد (05/0 > P). این در حالی است که بین موانع درک شده در خصوص انجام رفتارهای مراقبت بهداشت دهان و دندان و عملکرد مادران در این زمینه ارتباط معکوس مشاهده شد (65/0- =r). متغیرهای فوق 8/46 درصد از واریانس رفتارهای مراقبت بهداشت دهان و دندان را بیان نمودند.
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر کارایی الگوی اعتقاد بهداشتی را در پیشگویی اتخاذ مراقبت های بهداشت دهان و دندان در مادران باردار نشان داد. از این رو این الگو می تواند به عنوان چارچوبی جهت طراحی و اجرای مداخلات آموزشی جهت کاهش پوسیدگی دندان استفاده شود و در دوران بارداری به حفظ سلامت مادر و کودک کمک نماید.
    کلید واژگان: مدل اعتقاد بهداشتی, مراقبت های بهداشت دهان, مادران باردار
    Mohsen Shamsi, Alireza Hidarnia, Niknami Shamsadin
    Background
    Respecting oral health behavior in high risk pregnant women is very important for their health and the infant’s health. Health belief model is one of the psychological models that describe health behaviors by focusing on the beliefs and attitudes of the individuals. The aim of this study was to determine the predictors of oral health care in pregnant women based on health belief model in Arak، Iran.
    Methods
    340 pregnant women were selected with random sampling method from health centers in Arak، Iran. The health belief model scale (susceptibility، severity، threat، benefit، barriers، perceived self-efficacy and manuals) as well as their performance of the oral health care behaviors was assessed through interview and observation.
    Findings
    Among the variables of health belief model، self-efficacy and perceived barriers were the most predicting factor of oral health behavior in pregnant women. The mean performance of women on oral health care was 43. 1 ± 9. 7. In this study، between performance and perceived susceptibility (r = 0. 44)، perceived severity (r = 0. 51) and self-efficacy (r = 0. 61)، a positive correlation was observed (P < 0. 05). However، between the perceived barriers of oral health care and mother’s behavior an inverse relationship was observed (r = -0. 65). The above variables expressed 46. 8% of the variance in oral health care behaviors.
    Conclusion
    The present study showed the performance of health belief model in predicting the oral health care decisions for pregnant women. Therefore، this model can be used as a framework for designing and implementing educational interventions in order to reduce dental decay، and can help maintaining the health of mothers and infants during pregnancy.
    Keywords: Health Belief Model, Oral Health, Pregnant Women
  • سیامک محبی
    زمینه و هدف
    تغذیه در دوران بارداری نقش مهمی در سلامت مادر، جنین و نتیجه آن دارد. در این بین یکی از تغییرات مهم، افزایش وزن زنان باردار به عنوان یکی از شاخص های معتبر تغذیه در این دوران است که بر اساس شاخص توده بدنی (BMI) سنجیده می شود. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزش تغذیه بر افزایش وزن در زنان باردار براساس الگوی اعتقاد بهداشتی در شهر گناباد انجام شد.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی، 110 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهری گناباد در سال 1388 در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون، داده ها در دو گروه توسط پرسشنامه محقق ساخته، در نوبت اول مراقبت دوران بارداری جمع آوری شدند. سپس برنامه مداخله آموزشی دو جلسه ای برای گروه آزمون اجرا گردید. در ادامه، پس آزمون در آخرین نوبت مراقبت بارداری، از دو گروه به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون های تی زوج، تی مستقل، کای اسکوئر در سطح معنی داری 05/0p< تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در این بررسی آزمون ها اختلاف معنی داری را بین تحصیلات، تعداد بارداری، سابقه سقط، شغل و میانگین سنی در دو گروه نشان ندادند. بعد از مداخله میزان میانگین نمره آگاهی، حساسیت، شدت، تهدید، منافع و موانع درک شده و رفتار تغذیه ای در گروه آزمون اختلاف معنی داری داشت (01/0>p)، که در گروه کنترل تنها میانگین نمره آگاهی این اختلاف را نشان داد (01/0>p). همچنین آزمون ها، اختلاف معنی داری را بین دو گروه در خصوص کسب وزن مطلوب در این دوران نشان دادند.
    نتیجه گیری
    طبق نتایج این مطالعه، کاربرد الگوی اعتقاد بهداشتی در جهت آموزش تغذیه به منظور افزایش وزن توصیه شده در زنان باردار می تواند موثر باشد، به طوری که میزان افزایش وزن مطلوب با توجه به BMI مادر به حداکثر و افزایش وزن مغایر با استاندارد به حداقل می رسد.
    کلید واژگان: شاخص توده بدنی, الگوی اعتقاد بهداشتی, زنان باردار, تغذیه دوران بارداری, کارآزمایی بالینی تصادفی شده
    S. Mohebi
    Background And Objectives
    Nutrition in pregnancy has an important role in fetus and mother health, and also in the pregnancy outcome. One of the significant changes related to nutrition is weight gain of pregnant women as one of the influencing indicators which is measured by Body Mass Index (BMI). This study was conducted to determine nutritional education effect upon pregnancy weight gain in pregnant women on the basis of health belief model (HBM) in Gonabad, Iran.
    Methods
    This is a quasi-experimental randomized and controlled study on 110 pregnant women referring to health centers in Gonabad, Iran. They were divided into experimental and control groups who participated in the study, in the year of 2009. The data of two groups were collected by reliable and valid questionnaires during the first part of pregnancy care in pre-test stage. Then, two educational sessions were held for the experimental group. Post test was done for both groups in the last stage of pregnancy care, and the data were analyzed by paired T, T independent, the correlation coefficient, Mann-Whitney, and Chi-square. A p<0.05 was considered to be significant.
    Results
    No significant differences were found between the education, parity, abortion, jobs and the mean age of the two groups. After the intervention, the mean score of knowledge, perceived susceptibility, severity, threat, benefits and barriers and nutritional behavior in the experimental group, significantly changed in the control group (p<0.01). Moreover, statistical analyses showed a significant difference between the two groups in gaining recommended weight in pregnancy.
    Conclusion
    While 77.78% of the experimental group members achieved recommend MBI, just 32.29% of those in the control group had a gain in this criterion. This study proved that HBM application in nutritional education was successfully effective to gain recommended weight in pregnancy, so that increasing suitable weight gain reached maximum and un-standardized weight gain reached minimum in accordance with women BMI.
  • ستاره جانی، نادر حاجلو*، محمد نریمانی
    مقدمه

    هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت و درمان متمرکز بر هیجان بر تحمل ابهام و حساسیت به تهدید در زنان متاهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری بود.

    روش : 

    طرح پژوهش از نوع شبه تجربی همراه با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق را تمام بیماران زن متاهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری تشکیل می دادند که در بازه زمانی تیر تا مهرماه سال 1400 جهت درمان به یکی از مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی و روانپزشکی شهر پارس آباد استان اردبیل مراجعه کرده بودند. 45 نفر از ایشان به روش نمونه گیری هدفمند و به صورت تصادفی در گروه های دریافت کننده درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت (15 نفر)، درمان متمرکز بر هیجان (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: مقیاس وسواس فکری- عملی ییل- براون، مقیاس تحمل ابهام مکلین و مقیاس سیستم بازداری رفتاری. درمان های مداخله ای هر کدام طی 8 جلسه ی هفتگی انجام شد و گروه کنترل درمان خاصی را طی این دوره زمانی دریافت نکرد. داده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    نتایج نشان داد درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت و متمرکز بر هیجان بر تحمل ابهام و حساسیت به تهدید در زنان متاهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری اثربخش بوده (05/0>P) و بین اثربخشی این دو شیوه درمانی، تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P).

    بحث و نتیجه گیری: 

    نتایج به دست آمده، به طور بالقوه اثرات کاربردی مهمی برای متخصصان و درمانگران جهت توجه به اثربخشی روش های درمانی به کار رفته در بهبود پیامدهای اختلال وسواسی- اجباری دارد.

    کلید واژگان: درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت, درمان متمرکز بر هیجان, تحمل ابهام, حساسیت به تهدید, اختلال وسواسی- اجباری
    Setareh Jani, Nader Hajloo *, Mohammad Narimani
    Introduction

    This study aims to compare the effectiveness of Internet-based cognitive-behavioral therapy and emotion-focused therapy on ambiguity tolerance and threat sensitivity in married women with obsessive-compulsive disorder.

    Method

    The research design was quasi-experimental with pre-test, post-test, and control group. The statistical population consisted of all married female patients suffering from obsessive-compulsive disorder who were referred to one of the psychological and psychiatric counseling and services centers in Pars-Abad city of Ardabil province for treatment between July and October of 2021. among which 45 were randomly selected by purposeful sampling in the groups receiving Internet-based cognitive-behavioral therapy (15 people), emotion-focused therapy (15 people), and the control group (15 people). Data collection tools were: Yale-Brown Obsessive-Compulsive Disorder Scale, Ambiguity Tolerance Scale, and Threat Sensitivity Questionnaire. Each interventional treatment was performed during 8 weekly sessions, and the control group did not receive any specific treatment during this period of time. The data were analyzed using multivariate analysis of covariance (MANCOVA).

    Results

    The results showed that cognitive-behavioral therapy based on the Internet and focused on emotion was effective on ambiguity tolerance and threat sensitivity in married women with obsessive-compulsive disorder (P<0.05). Moreover, there is no significant difference between the effectiveness of these two treatment methods (P<0.05).

    Discussion and Conclusion

    The results have potentially significant practical effects for specialists and therapists to pay attention to the effectiveness of treatment methods used in improving the consequences of obsessive-compulsive disorder.

    Keywords: Internet-based cognitive-behavioral therapy, emotion-focused therapy, Ambiguity Tolerance, threat sensitivity, Obsessive-compulsive disorder
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال