به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۵۲۱۷ عنوان مطلب
|
  • سیدشهاب الدین معین الدینی، اسکندر زند، جعفر کامبوزیا*، عبدالمجید مهدوی دامغانی، رضا دیهیم فرد
    حشره کش ها از مهمترین آفت کش های مصرفی در ایران می باشند و طی 20 سال گذشته سهم حشره کش ها از کل سموم مصرفی بیشتر از 50 درصد بوده است. با این وجود اثرات منفی استفاده از حشره کش ها غیر قابل انکار است. به طوری که این آفت کش ها مخاطرات متعدد زیست محیطی را موجب شده و سلامت انسان را به خطر انداخته است. از طرف دیگر بروز پدیده مقاومت به حشره کش ها از دیگر مشکلات استفاده نابجا از آن ها می باشد. از این رو در این تحقیق مخاطرات زیست محیطی حشره کش های ثبت شده در ایران با استفاده از مدل «ضریب اثر محیطی» مورد بررسی قرار گرفت. مدل ضریب اثر محیطی بر مبنای نمره دهی عمل می کند که از سه بخش مصرف کننده، کارگر سمپاش و اثرات اکولوژیک تشکلیل شده است و نمره نهایی میانگین این سه بخش می باشد. سپس حشره کش ها بر مبنای طبقه بندی کمیته مبارزه با پدیده مقاومت به حشره کش ها، گروه بندی شدند و گروه های مختلف از نظر میزان مخاطرات زیست محیطی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از میان گروه های مختلف گروه 2 و گروه 6 بیشترین میزان ضریب اثر محیطی (سمیت بالقوه) را به خود اختصاص دادند. حشره کش ایمیداکلوپراید از گروه 4 نیز بیشترین سمیت بالقوه را در میان حشره کش های ثبت شده به خود اختصاص داده است. با در نظر گرفتن، میزان ماده موثره حشره کش های ثبت شده و میزان مصرف آنها از سال 80 تا 1385 در کشور و در نظر گرفتن سمیت بالقوه سموم حشره کش (سمیت بالقوه)، ضریب اثر محیطی مزرعه ای سموم که در واقع بیانگر سمیت بالفعل آنها می باشد مورد بررسی قرار گرفت. از این رو بالاترین سمیت بالفعل، به ترتیب مربوط به به گروه های دوم، اول و چهارم می باشد. بررسی حشره کش های ثبت شده در کشور از نقطه نظر مخاطرات زیست محیطی و بروز مقاومت به آن ها می تواند گام بزرگی در راستای حفظ سلامت محیط زیست و افزایش پایداری سامانه های کشاورزی باشد.
    کلید واژگان: ایران, حشره کش, سمیت بالقوه, ضریب اثر محیطی, نحوه عمل سموم
    Seyyedshahaboddin Moinoddini, Eskandar Zand, Jafar Kambouzia*, Abdolmajid Mahdavi Damghani, Reza Deihimfard
    Insecticides are one of the most important pesticides applied in Iran and، during the last two decades، have accounted for about 50 percent of pesticide usage. However، the negative impacts of insecticide have resulted in several environmental problems and placed human health in danger. In this study، the environmental impacts of registered insecticides in Iran were evaluated using the environmental impact quotient (EIQ). EIQ has three major variables، namely the farm worker، consumer and ecology for which the final score is the average of these variables. Following this، insecticides were classified according to the International Resistance Action Committee (IRAC) classification and the results for each class were analyzed. Results show that، potentially، classes 2 and 6 (based on EIQ scores) are the most hazardous and Imidacloprid، which is classified in group 4، received the highest EIQ score. Considering the active ingredients of registered insecticide، EIQ scores، and their rates of application in Iran during 2000-05، the EIQfield which demonstrates practical hazards was calculated. According to this، classes 2، 1 and 4 are، respectively، the most hazardous insecticides. Therefore، it seems that it is vital to find an alternative for Imidacloprid. Considering the environmental impacts of pesticides and their mode of action simultaneously could be a valuable approach in order to achieve sustainable pest management in sustainable agriculture.
    Keywords: Environmental Impact Quotient, Insecticide, Mode of action, Resistance
  • مجتبی لیمویی، منصوره شایقی، جواد حیدری، حسن نصیریان، حسین لدنی
    زمینه
    استفاده مکرر از حشره کش ها ممکن است مقاومت سوسری آلمانی را نسبت به سموم حشره کش توسعه دهد. این مطالعه به منظور تشخیص مقاومت سوش های جمع آوری شده سوسری آلمانی از بیمارستان ها نسبت به حشره کش های کاربامات و فسفره طراحی شد.
    روش ها
    وضعیت مقاومت در 9 سوش جمع آوری شده سوسری آلمانی از بیمارستان ها نسبت به دو حشره کش کاربامات (بندیوکارب و کارباریل) و دو حشره کش فسفره (مالاتیون و کلرپیریفوس)، با روش آزمایش ظروف شیشه ای تشخیص داده شد. برای تشخیص مقاومت سوش های نر بالغ، نسبت به سموم حشره کش، سطح حساسیت هر یک از سوش ها با سطح حساسیت یک سوش حساس شاخص، براساس میزان مرگ و میر حاصل از تماس آن ها با یک غلظت تمایزی مقایسه شد.
    یافته ها
    نتایج آزمون های مرگ و میر چهار حشره کش با نرهای بالغ سوش حساس، نشان داد که غلظت های تمایزی به ترتیب عبارتند از کلرپیریفوس(mg/m263/6)، بندیوکارب (mg/m2 34/66)، مالاتیون (mg/m214/179) و کارباریل (mg/m2 11/390). از 9 سوش نر بالغ، دو سوش به بندیوکارب و دو سوش به کاربایل مقاوم بودند. برخی از سوش ها نیز طیف وسیعی از تحمل را نسبت به مالایتون و کلرپیریفوس نشان دادند.
    نتیجه گیری
    حشره کش های کاربامات، به علت توسعه مقاومت در سوش های سوسری آلمانی، دارای کارآیی لازم در کنترل نیستند. به دلیل افزایش مقاومت به حشره کش های ارگانوفسفره، استفاده از این حشره کش ها توصیه نمی شود. پیشنهاد می شود که مکانیسم های مقاومت نسبت به کلرپیریفوس مطالعه شود تا امکان مصرف تناوبی این ترکیب با حشره کش های گروه پیروتروئید مورد ارزیابی قرار بگیرد.
    کلید واژگان: سوسری آلمانی, مقاومت به حشره کش, سموم کاربامات, سموم فسفره
  • فرشید شکوهی نیا، علی میرشکار*، عباس خانی

    تلفیق حشره کش های زیستی و شیمیایی جهت کنترل تریپس گندم و کاهش دوز حشره کش های شیمیایی بسیار ‏حایز اهمیت است. لذا در این تحقیق، کارایی حشره کش های گیاهی (تنداکسیر و پالیزین) و میکروبی (‏‎(Bacillus ‎thuringiensis‏ در مقایسه با حشره کش های شیمیایی تیاکلوپرید و تیاکلوپرید+دلتامترین بررسی شد. آزمایش در ‏قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار شامل غلظت های حشره کش های مورد استفاده و در سه تکرار انجام شد. بر ‏اساس کمترین ‏LC50‎، یک حشره کش شیمیایی و یک حشره کش گیاهی انتخاب شد. غلظت های ‏LC15‎‏ و ‏LC30‎‏ آنها با ‏حشره کش میکروبی تلفیق و 48 ساعت بعد تلفات محاسبه گردید. با افزایش غلظت حشره کش های شیمیایی و ‏گیاهی، تلفات افزایش یافت. کمترین ‏LC50‎‏ مربوط به حشره کش های تیاکلوپرید+دلتامترین و پالیزین بود که در ‏تلفیق با حشره کش میکروبی استفاده شد. بیشترین تلفات (67/76 درصد) مربوط به تیمار تلفیقی ‏B.t‏+تیاکلوپرید+دلتامترین ‏LC15‎‏ بود که می توان آن را پس از مطالعات مزرعه ای به عنوان یک جایگزین ‏حشرهکشهای شیمیایی برای محافظت گندم از تریپس در قالب برنامه های مدیریت تلفیقی آفات توصیه کرد.‏

    کلید واژگان: آفت کش گیاهی, باکتری بیمارگر حشرات, بیسکایا, پروتئوس, کنترل تلفیقی, مهار زیستی
    Farshid Shokouhi-Nia, Ali Mirshekar *, Abbas Khani

    The combination of biological and chemical insecticides is very important to control wheat thrips ‎and reduce the dose of chemical insecticides. Therefore, in this study, insecticidal activity of botanical ‎‎(Tondexir and Palizin) and microbial pesticides (Bacillus thuringiensis (B.t)) in comparison with chemical ‎‎(Thiacloprid and Thiacloprid+Deltamethrin) insecticides on wheat thrips was investigated.‎‏ ‏A completely ‎randomized experiment was performed with three replications and five concentrations of each insecticide. ‎Based on the lowest LC50, a chemical insecticide and a botanical insecticide were selected. Their LC15 and ‎LC30 concentrations were combined with microbial insecticide and 48 h later, the mortality was calculated. ‎Mortality increased with increasing concentrations of chemical and botanical insecticides. The lowest ‎amount of LC50 was related to Thiacloprid+Deltamethrin and Palizin which were used in combination with ‎microbial insecticide. The highest mortality (76.67%) was related to the combination treatment of ‎B.t+Thiacloprid+Deltamethrin LC15, which can be recommended after field studies as a alternative‏ ‏of ‎chemical insecticides‏ ‏to protect wheat against thrips.‎

    Keywords: Botanical pesticide, Entomopathogenic bacteria, Biscaya, Proteus, Integrated control, biological control
  • فرزاد مجیدی شیل سر*، مهرداد عمواقلی طبری
    با توجه به مصرف طولانی مدت برخی از حشره کش های شیمیایی برای کنترل ساقه خوارنواری برنج، Chilo suppressalis در شالیزارهای شمال کشور و به منظور جلوگیری از توسعه مقاومت کرم ساقه خوار به آن‏ ها، لزوم بکارگیری حشره کش های جدید نظیر تیوسیکلام هیدروژن اکسالات گرانول 4 درصد (ویبرانت®) در کنترل این آفت ضروری است. تیمارهای آزمایشی در این پژوهش شامل، 1-حشره کش (ویبرانت®) به میزان 10 کیلوگرم در هکتار 2-حشره کش (ویبرانت®) به میزان 5/12 کیلوگرم در هکتار 3-حشره کش (ویبرانت®) به میزان 15 کیلوگرم در هکتار 4-حشره کش دیازینون گرانول 10 درصد به مقدار 15 کیلوگرم در هکتار 5-حشره کش فیپرونیل گرانول 2/0 درصد به میزان 20 کیلوگرم در هکتار 6-تیمار شاهد (آب پاشی) بودند. پژوهش حاضر در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. صفات زیر شامل، درصد جوانه های مرکزی مرده در نسل اول، درصد خوشه های سفید شده در نسل دوم، درصد کارایی حشره کش ها، جمعیت لاروها و عملکرد محصول برنج مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد که در بین حشره کش های مورد آزمایش، حشره کش (ویبرانت®) در مقادیر 5/12 و 15 کیلوگرم در هکتار، به طور معنی داری در کنترل ساقه خوار نواری برنج به ترتیب برای نسل های اول و دوم آفت موثر بودند. نتایج این بررسی نشان داد که کمترین آلودگی جوانه های مرکزی مرده (22/5 درصد) و کمترین آلودگی خوشه های سفید شده (33/2 درصد)، بیشترین مرگ و میر لارو (01/86 درصد) و بیشترین عملکرد محصول (83/4020 کیلوگرم در هکتار) در تیمار ویبرانت 4% به مقدار 15 کیلوگرم در هکتار مشاهده شد. بنابراین، یافته های پژوهش حاضر بیانگر این است که حشره کش جدید تیوسیکلام هیدروژن اکسالات پتانسیل خوبی در کنترل کرم ساقه خوارنواری برنج دارد و می تواند برای مدیریت تلفیقی ساقه خوار در زیست‏ بوم شالیزار مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: تیوسایکلام هیدروژن اکسالات, گرانول, ساقه خوار نواری, کنترل شیمیایی
    Farzad Majidi-Shilsar *, Mehrdad Amouoghli-Tabari
    Due to the long-term use of some chemical insecticides to control rice striped stem borer, Chilo suppressalis in rice fields in the north of Iran and in order to prevent the development of stem borer resistance to them, it is necessary to use new insecticides such as thiocyclam hydrogen oxalate granules 4% (Vibrant®) to control this pest. Experimental treatments in this research include, 1- (VibrantR) granule insecticide 4% at the rate of 10 kg/ha. 2- (VibrantR) granule insecticide at the rate of 12.5 kg/ha. 3- (VibrantR) granule insecticide 4% at the rate of 15 Kg/ha. 4- Diazinon granule insecticide 10% at the rate of 15 kg/ha. 5- Fipronil granule insecticide 0.2% at the rate of 20 kg/ha. 6- Control (only watering). The present study was conducted in the form of randomized complete block design with 3 replications. The following characteristics including: the percentage of dead hearts in the first generation, the percentage of white heads in the second generation, the percentage of insecticide efficiency, the population of larvae and the yield of rice were evaluated. The results of this research showed that among the tested insecticides, (Vibrant®) insecticide in amounts of 12.5 and 15 kg per hectare has significant advantage in controlling the rice stem bore for the first and second generations of the pest, respectively. Also, the results of this study showed that the least contamination of dead hearts (5.22%), white heads (2.33%), the highest larval mortality (86.01%) and the highest yield (4020.83 kg/ha.) was observed in the treatment Vibrant 4% in the amount of 15 kg/ha. Therefore, the findings of the present study indicate that the new thiocyclam hydrogen oxalate insecticide has a good potential in controlling rice striped stem borer and can be used for integrated management of stem borer in paddy field ecosystems.
    Keywords: Thiosyclam hydrogen oxalate, granules, strip stem eater, Chemical control
  • بررسی باقی مانده حشره کش های لیندن و دیازینون در محصول برنج شالیزارهای شهرستان تنکابن سال 1378
    منصوره شایقی، سیف الدین جوادیان
    از سال ها قبل در کشورهای پیشرفته تحقیقات زیادی در زمینه باقی مانده حشره کش ها برروی مواد غذایی انجام شده است ولی متاسفانه در کشور ما با وجود مصرف بی رویه حشره کش ها, مطالعه زیادی در این مورد صورت نگرفته است در بیشتر شالیزارهای استان مازندران برای مبارزه با مگس خزانه و آبدزدک, از حشره کش کلره لیندن و همچنین برای مبارزه با آفات کرم ساقه خوار برنج, از حشره کش فسفره دیازینون استفاده می شود.
    کلید واژگان: برنج, لیندن, کراواتوگرافی لایه نازک, تنکابن, دیازینون
  • سطح حساسیت سوسری های بیمارستانی های دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به حشره کش های آیکون و سیپرمترین
    مژگان بنی اردلانی، ناهید نورجاه، فضل الله چنگانی
    زمینه
    با توجه به این که سوسری های بیمارستان ها به طور منظم تحت فشار حشره کش های مختلف قرار دارند که امکان بروز مقاومت نسبت به سموم مصرفی را افزایش می دهد، اجتناب از مصرف بی رویه انواع مختلف حشره کش ضروری به نظر می رسد.
    هدف
    مطالعه به منظور ارزیابی وضعیت حساسیت سوسری های چند بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به آیکون و سیپرمترین انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه نمف های 1 تا 3 روزه سوسری آلمانی (Blattela germanica L.) از چند بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران جمع آوری شدند. پس از تعیین مقدار تفکیکی حشره کش‎های لامبادا سی هالوترین (آیکون) و سیپرمترین و بر اساس روش استاندارد سازمان جهانی بهداشت آزمایش های حساسیت در زمان های مختلف انجام شد.
    یافته ها
    آزمایش های انجام شده بر روی نمف ها نشان داد که سوش های بیمارستان های امام خمینی (ره)، مرکز طبی کودکان، ضیائیان و دکتر شریعتی نسبت به حشره کش سیپرمترین مقاوم شده اند و نسبت به حشره کش آیکون نیز دچار تحول شده اند که می تواند به سمت مقاومت پیش برود.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها باید نسبت به جایگزینی دیگر سموم و پرهیز از استفاده بی رویه حشره کش‎ها دقت بیش تری نمود.
    کلید واژگان: سوسک ها, حشره کش ها, لامباداسیهالوترین, سیپرمترین, بیمارستان ها
  • عباس درودگر، محمدعلی اسدی
    سابقه و هدف
    سوسری های آلمانی از سوسری های شایع در اماکن انسانی هستند. حساسیت آن ها نسبت به حشره کش ها در مناطق مختلف متفاوت است. از این رو، به منظور بررسی حساسیت سوسری های آلمانی جمع آوری شده از بیمارستان های نقوی، شهید بهشتی و زایشگاه شبیه خوانی کاشان نسبت به حشره کش ها، مطالعه ای روی این حشرات در آزمایشگاه طی سال های 75-1374 و 1375 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    سوسری ها به دو طریق صید با دست و صید توسط تله جمع آوری شدند. پس از گذشت 48 ساعت از زمان نگهداری در آزمایشگاه طبق روش استاندارد سازمان بهداشت جهانی به طریق تماسی و تحت تاثیر حشره کش های اکتلیک (0.2g/m2 و 0.12g/m2)، سولفاک (0.2g/m2)، کوپکس (0.25g/m2 و 0.125g/m2) و فایکام (0.24g/m2) و آزمایش های ناک داون قرار گرفتند. در این روش خط رگرسیون و شاخص های KT50 و KT90 محاسبه و سطح حساسیت سوسری ها بررسی شد.
    یافته ها
    با حشره کش اکتلیک (0.12g/m2) در سوسری های بیمارستان نقوی، شهید بهشتی و زایشگاه شبیه خوانی مرگ و میری به ترتیب معادل 45%، 53% و 65% مشاهده شد. با حشره کش سولفاک (0.2g/m2) سوسری های بیمارستان نقوی، زایشگاه و شهید بهشتی به ترتیب دارای KT50 معادل 9.87 و 6.72 و 5.51 دقیقه بودند، با حشره کش کوپکس (0.125g/m2) سوسری های نقوی و زایشگاه شهید بهشتی به ترتیب از KT50 معادل 23.9 و 9.93 و 7.89 دقیقه برخوردار بودند. با حشره کش فایکام (0.24g/m2) سوسری های این سه مرکز به ترتیب از KT50 معادل 31.23 و 14.98 و 16.20 دقیقه برخوردار بودند. سوسری های این مراکز با حشره کش های اکتلیک و کوپکس، 24 ساعت بعد از زمان تماس از مرگ و میر 100% برخوردار نبودند، با افزایش دوز؛ با اکتلیک (0.2g/m2) میزان مرگ و میر در سه مرکز نقوی، زایشگاه و شهید بهشتی به ترتیب 74%، 80% و 88% برآورد گردید و با کوپکس (0.25g/m2) مرگ و میر 100% شد.
    نتیجه گیری
    میزان حساسیت سوسری ها به حشره کش های مورد استفاده متفاوت بوده و در داخل هر بیمارستان نیز حساسیت سوسری ها متفاوت است. بنظر می رسد به دلیل استفاده مکرر از حشره کش های متفاوت در این سه مرکز درمانی، افزایش تحمل، بروز و توسعه مقاومت متفاوتی در سوسری های آلمانی را موجب شده است.
    کلید واژگان: سوسری آلمانی, حساسیت, حشره کش
    Abbas Doroudgar *, Mohammad Ali Asadi
    History and
    Objectives
    German beetles are the most common beetles in human dwellings. They show different sensitivity to insecticides according to the region. Therefore, for determination for their sensitivity, they were collected from Naghavi, Shaheed Beheshti hospitals and Shabihkhani maternity hospital and exposed to different insecticides during the years 1995-1996.
    Materials And Methods
    Beetles were collected by hand or by putting trap. After 48h of their capture in laboratory according to standards of WHO, they were exposed to Ectelic (0.12 g/m² and 0.2 g/m²), Sulfak (0.2 g/m²), Kupex (0.125 g/m² and 0.25 g/m²) and Ficam (0.24 g/m²) and knock down experiments. In this study regression analysis and criteria KT50 and KT90 were calculated.
    Results
    For Ectelic insecticide (0.12 g/m²), a mortality of 45%, 53% and 65% was obtained in Naghavi, Shaheed Beheshti hospitals and Shabihkhani maternity hospital respectively. For Sulfak insecticide (0.2 g/m²), KT50 was 9.87. 6.72 and 5.51 min in Naghavi, Shaheed Beheshti hospitals and Shabihkhani maternity hospital respectively. For Kupex insecticide (0.12 g/m²), KT50 was 23.9, 9.93 and 7.89 min in Naghavi, Shaheed Beheshti hospital and Shabihkhani maternity hospital respectively. And for Ficam (0.24 g/m²). KT50 was 31.23, 14.98 and 16.20 min in Naghavi, Shaheed Beheshti hospitals and Shabihkhani maternity hospital respectively. For Ectelic and Kupex insecticides, there was not a 100% mortality rate after 24h and with a higher dose of Ectelic, mortality rate was 74%, 80% and 88% in Naghavi, Shaheed Beheshti hospitals and Shabihkhani maternity hospital respectively. For Kupex (0.25 g/m²), mortality was 100%.
    Conclusion
    It is concluded that sensitivity of beetles is different to different insecticides and also according to the site of collection. Multiple and repetitive use of these insecticides can lead to increased resistance.
  • زهرا غلامی، امین صادقی*، عزیز شیخی گرجان، جواد ناظمی رفیع، فاطمه غلامی

    این مطالعه به منظور بررسی سودمندی فرمولاسیونهای تجاری حشره کش ها جهت کنترل تریپس غربی گل انجام شد. حشرات از تعدادی گلخانه تجاری خیار در شهر ورامین (ایران) جمع آوری شدند. اثر حشره کش های دیازینون (60% EC)، سایپرمترین (40%EC)، فیپرونیل (5/2% EC)، ایمیداکلوپراید (35% SC) و حشره کش گیاهی اکسی ماترین (کینگ بو 6/0% AS) مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج مشخص کرد که فیپرونیل (ppm 97/17=LC50) موثرترین حشره کش در میان سایر حشره کش های آزمایش شده بود. درحالی که ایمیداکلوپراید (ppm 2303 = LC50) کم ترین تاثیر را نشان داد. هم چنین، اکسی ماترین(ppm 94/69=LC50) بعد از فیپرونیل موثرترین حشره کش بود.

    کلید واژگان: زیست سنجی, حشره کش ها, Frankliniella occidentalis, فیپرونیل, اکسی ماترین
    Zahra Gholami, Amin Sadeghi, Aziz Sheikhi Garjan, Javad Nazemi Rafi, Fatemeh Gholami

    This study was conducted to investigate commercial formulations of insecticides against western flower thrips, Frankliniella occidentalis (Pergande).The insects were collected from commercial greenhouses of cucumber in Varamin, Iran. The tested insecticides were diazinon (EC 60%), cypermethrin (EC 40%), fipronil (EC 2.5%), imidacloprid (SC 35%) and a botanical insecticide oxymatrine (Kingbo, AS 0.6%). Fipronil had the highest efficacy among all tested insecticides (LC50 = 17.97 ppm). However, imidacloprid had the lowest efficacy (LC50 = 2303 ppm). The oxymatrine was effective (LC50 = 69.94 ppm) after fipronil.

    Keywords: Bioassay, Insecticides, Frankliniella occidentalis, fipronil, oxymatrine
  • ندا امینی جم *، سیما کبیری دهکردی
    بررسی اثرات جانبی حشره کش ها روی دشمنان طبیعی آفات ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش، سمیت حشره کش های اسپیروتترامات، استامی پرید، پیریمیکارب و فلونیکامید روی زنبور پارازیتوئید Lysiphlebus fabarum مورد بررسی قرار گرفت. به علاوه، اثر زیرکشنده ی حشره کش ها روی واکنش تابعی پارازیتوئید نسبت به تراکم های 2، 4، 8، 16، 32 و 64 پوره سن سوم شته سیاه باقلا، Aphis fabae در شرایط آزمایشگاهی ارزیابی شد. برای تعیین سمیت حشره کش ها روی حشرات کامل پارازیتوئید، از روش زیست سنجی تماس با باقی مانده حشره کش ها استفاده شد. به منظور ارزیابی واکنش تابعی پارازیتوئید، ماده های جفت گیری کرده که کمتر از 12 ساعت عمر داشتند، در معرض سطح آغشته به غلظت LC25 حشره کش های مذکور و آب مقطر به عنوان شاهد در استوانه های شیشه ای قرار گرفتند. آزمایش ها در 15 تکرار انجام شد. میزان LC50 حشره کش های استامی پرید، پیریمیکارب و فلونیکامید به ترتیب 5/22، 6/75 و 1/302 پی پی ام بود. در مورد حشره کش اسپیروتترامات تا سه برابر غلظت مزرعه ای (500 پی پی ام)، حداکثر 16 درصد تلفات مشاهده شد. واکنش تابعی در شاهد و تیمارهای حشره کش از نوع دوم بود. قدرت جستجوگری (a) در شاهد و تیمارهای اسپیروتترامات، استامی پرید، پیریمیکارب و فلونیکامید به ترتیب 01/0±0689/0، 01/0±0480/0، 06/0±0272/0، 01/0±0475/0 و 01/0±0532/ 0 بار در ساعت و زمان دستیابی (Th) به ترتیب 04/0±4322/0، 06/0±5148/0، 18/0±1004/1، 08/0±4558/0 و 04/0±4601/0 ساعت تخمین زده شد. طبق نتایج به دست آمده، حشره کش های اسپیروتترامات، فلونیکامید و پیریمیکارب در مقایسه با استامی پرید، اثرات جانبی کمتری روی پارازیتوئید L. fabarum داشتند و گزینه های مناسبی برای کنترل شته A. fabae در تلفیق با پارازیتوئید L. fabarum هستند.
    کلید واژگان: اثر زیرکشنده, شته سیاه باقلا, قدرت جستجوگری, زمان دستیابی
    N. Amini Jam *, S. Kabiri Dehkordi
    It is necessary to investigate side effects of insecticides on natural enemies of pests. In this study, toxicity of spirotetramat, acetamiprid, pirimicarb and flonicamid was investigated on parasitoid wasp, Lysiphlebus fabarum (Marshall). Furthermore, sublethal effect of the insecticides were evaluated on the functional response of the parasitoid to densities of 2, 4, 8, 16, 32 and 64 of third instar nymphs of Aphis fabae Scopoli under laboratory conditions. Residual bioassay method was used to determine the toxicity of the insecticides on parasitoid adults. For functional response assay, mated females (
    Keywords: Sublethal effect, broad bean aphid, attack rate, handling time
  • علی محمدی پور *، میررضا جمشیدی، علیرضا حق شناس، شهلا شهلا باقری متین
    سن گندم Eurygaster integriceps Puton همواره یک آفت کلیدی مزارع گندم و جو بوده و در اغلب اوقات کنترل شیمیایی علیه سن زمستان گذران در مزارع گندم انجام می شود. از این رو، برای کنترل این آفت از دو حشره کش تجاری، دلتامترین EC 2.5% و فنیتروتیون EC 50% به مدت نسبتا طولانی استفاده شده است. در این پژوهش، کارایی حشره کش جدید لامبدا سای هالوترین SC 5% (هف لامبدا®) به عنوان حشره کش جدید در مقایسه با دو حشره کش ذکر شده بر علیه سن زمستان گذران در مزرعه های گندم سه استان اصفهان، لرستان و کرمانشاه، مورد بررسی قرار گرفت.مقایسه ها با سه غلظت از حشره کش هف لامبدا (200، 150 و 100 میلی لیتر در هکتار)، غلظت های معمول مورد استفاده برای فنیتروتیون و دلتامترین (به ترتیب1000 و 300 میلی لیتر در هکتار) و شاهد با چهار تکرار در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی انجام گرفت. نتایج نشان داد که به لحاظ آماری کارایی حشره کش های هف لامبدا (در دو غلظت 200 و 150 میلی لیتر در هکتار) و فنیتروتیون و دلتامترین در روز دهم بعد از سمپاشی بالاتر از 90 درصد بوده و با هم اختلاف معنی دار نداشتند، به طوری که میانگین تلفات سن زمستان گذران برای این تیمارها به ترتیب 79/91، 64/97، 72/96، 75/91 درصد به ثبت رسید. در مقابل، غلظت100 میلی لیتر در هکتار هف لامبدا با کارایی 07/74 درصد در گروه بعدی قرار گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده، حشره کش هف لامبدا کارایی مناسبی برای کنترل این آفت در شرایط مزرعه داشته و می تواند به عنوان یک حشره کش مناسب دیگر در کنار دو حشره کش مذکور مورد استفاده قرار گیرد، بدین منظور که از احتمال بروز مقاومت در سن گندم به سموم کاسته شود. به عنوان نتیجه نهایی، غلظت قابل توصیه حشره کش هف لامبدا برای کنترل سن گندم 150 میلی لیتر در هکتار می باشد تا ضمن کارایی مناسب، برای محیط زیست آلودگی کمتری در پی داشته باشد.
    کلید واژگان: سن گندم, دلتامترین, فنیتروتیون, غلظت, کنترل شیمیایی
    A. Mohammadipour*, M. Jamshidi, A. Haghashenas, S. Bagheri Matin

    Sunn pest, Eurygaster integriceps Puton is a key pest of wheat and barley fields that lead to use chemical control against the overwintered adults in wheat fields. Hence, to control this pest, two commercial insecticides, Deltamethrin EC 2.5% and Fenitrothion EC 50%, were used relatively for a long time. In this research, the efficiencies of lambda cyhalothrin SC 5% (Hef-Lambda ®), as a new insecticide, were compared with two mentioned insecticides against overwintered adults in wheat fields of three provinces, Isfahan, Lorestan and Kermanshah. Comparison were done in a randomized complete block design with threeconcentration ofHef-Lambda (200, 150 and 100 ml/ha), along with concentrations commonly used for Fenitrothion,Deltamethrin (1000 ml/ha and 300 ml/ha respectively) and control with four replications. The results showed that the efficiencies of Hef-Lambda (in two concentrations 200 and 150 ml/ha) and Fenitrothion and Deltamethrin on the 10th day after treatment were higher than 90% and there was no significant difference between them. So that average mortality for those treatments in overwintered adults were 91.79, 97.64, 96.72 and 91.75% respectively. In contrast, Hef-Lambda 100 ml /ha, with the 74.07% efficiency, was in the next group. According to the results, Hef-Lambda has a good efficiency against this pest in field conditions and can be used as an alternative insecticide compare with the two mentioned insecticides, in order to reduce the possibility of resistance in Sun pest against insecticides. As the final result recommended concentration of Hef-Lambda for control of Sun pest is 150 ml/ha, in order to getting an acceptable efficiency and a low risk of contamination for environment.
    Keywords: Sunn pest, Deltamethrin, Fenitrothion, Concentration, Chemical control
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال