به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۳۱۳۷۲ عنوان مطلب
|
  • سید مجتبی حسین نژاد*
    «غیاث بن ابراهیم تمیمی اسیدی بصری»‏ در شمار راویان امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) قرار داشته و روایات بسیاری از وی نقل شده است. با توجه به توثیق غیاث بن ابراهیم از سوی نجاشی، وثاقت او محرز است اما امامی بودن او محل بحث است. برخی از فقها این راوی را همان غیاث بن ابراهیم بتری مذهبی که در سخنان شیخ طوسی در زمره اصحاب امام باقر (ع) قرار گرفته، دانسته اند. در این پژوهش روشن کرده ایم غیاث بن ابراهیم در هیچ یک از کتب حدیثی موجود شیعه، حتی یک روایت از امام باقر (ع) یا از اصحاب امام باقر (ع)، نقل نکرده است، درحالی که این محدث اگر از اصحاب امام باقر (ع) بود، بسیار بعید است که از این امام و هیچ کدام از اصحابشان روایتی نشنیده باشد. بر این اساس، غیاث بن ابراهیم تمیمی، نمی تواند همان غیاث بن ابراهیم بتری مذهب در شمار اصحاب امام باقر (ع) باشد. با نظرداشت این مطلب و با در نظر گرفتن دلایلی همچون ذکر نشدن مذهب این راوی در رجال نجاشی، می توان امامی بودن وی را استنتاج نمود.
    کلید واژگان: علم رجال, روایت, غیاث بن ابراهیم تمیمی, غیاث بن ابراهیم نخعی, رجال نجاشی
  • محمدعلی چلونگر، سیدمهران طباطبایی پوده
    یکی از مسائلی که در تاریخ تشیع همواره محل بحث بوده است، مساله ظن به امامت اسماعیل پس از شهادت امام صادق (ع) است که در کتب اسماعیلیه و گاه امامیه بیان شده است. دلایلی که سبب ظن به امامت اسماعیل شده است، عبارت است از: روایات دال بر تعلق امامت به فرزند بزرگ تر، توجه و محبت امام به اسماعیل، وجود نص ساختگی، عدم شناخت مفهوم بداء، شایعه زنده بودن اسماعیل و تاثیر خفقان دوره عباسی در جلوگیری از معرفی علنی امام. این دلایل در پژوهش حاضر بررسی و نقد خواهد شد.
    در این مقاله، برای شناسایی عوامل احتمالی جعل، روایاتی از ائمه پس از امام باقر (ع) با مضمون معرفی نام های دوازده امام واکاوی و تبیین شده است. این روایات که مخالفان امامت اسماعیل به آن ها استناد کرده اند، همراه با نموداری از راویان نشان خواهد داد که عوامل مطرح شده هیچ کدام بر امامت اسماعیل دلالتی نداشته و خطایی از جانب امام صادق (ع) در تعیین امام بعدی صورت نگرفته است و روایات دوازده امام را نمی توان مجعول راویان دانست. در این راستا، طرح مساله امامت اسماعیل را باید در گمان زنی های مردم و محذوریت امام در معرفی امام موسی کاظم (ع) به علت خفقان دوران حکومت عباسی جست وجو کرد.
    کلید واژگان: اسماعیل, امامت, بداء, منابع امامیه, ظن, روایات دوازده امام (ع)
    Muhammad Ali Chelongar, Seyyed Mehran Tabatabaee Poodeh
    One of the issues always debated in the history of Shi‘ism is the conjecture about the imamate of Ismā‘īl after the martyrdom of Imam Sādiq (AS), expressed in Ismā‘īlī books and sometimes the Imāmī. The reasons that led to the conjecture about the imamate of Ismā‘īl include: the narrations indicating thatimamate belongs to an older child, the attention and affection of the sixth Imam to Ismā‘īl, the availability of bogus text, lack of understanding regardingthe concept of Bidā’, rumors about the survival of Ismā‘īl, and the throbbing effect during theAbbasid rulein preventing public introduction and announcement ofthe Imam. These reasons will be examined and critiquedin the present study.In this paper, for the identification of possible causes of forgery, traditions from the Imams following Imam Bāqir (AS) with the content of introducing the names of the twelve Imams are analyzed and explained. These traditions cited bythose opposing the imamate of Ismā‘īl along with a chart of narrators will show that none of the factors mentioned indicate the imamate of Ismā‘īl, that no error had occurred on the part of Imam Sādiq (AS) in nominating the next imam, and thatthe traditions of thetwelve imams cannot be considered as having been forged by narrators. In this context, the conjecture regardingthe imamate of Ismā‘īl should be seenas public speculations by ordinarypeople and as a consequence of the impediments the Imam (AS) faced in terms introducing Imam Kāzim (AS) as the new imam due to the sociopolitical suffocation conditions during the reign of the Abbasid.
    Keywords: Ismaeil, imamate, Bidā', Imamiyah sources, conjecture, traditions from the twelve Imams (AS)
  • رسول محمدجعفری*، حمیدرضا بصیری، حسین محققی
    «حاتم بن اسماعیل کوفی مدنی» از جمله راویان عامی مذهب در اسناد روایات فریقین است که بسیار از امام صادق(ع) نقل روایت کرده است. علمای رجالی اهل سنت، امام صادق(ع) را از مشایخ حاتم معرفی کرده اند و رجالیان شیعه، وی را در جرگه اصحاب آن حضرت برشمرده و روایاتش را از ایشان، مسند تلقی کرده اند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که جایگاه رجالی حاتم بن اسماعیل و وضعیت روایات مسند وی از امام صادق(ع) چگونه است؟ به نظر می رسد حاتم روایاتش را بی واسطه از امام صادق(ع) نقل نکرده بلکه به صورت مرسل بوده باشد.
     به رغم مضمون صحیح بسیاری از روایات حاتم، در مجعول یا محرف بودن پاره ای از آن‎ها تردیدی نیست؛ گرچه احتمال جعل و تحریف روایات از سوی حاتم منتفی است. در مجموع به نظر می رسد رویکرد بایسته آن است که در مواجهه با روایات حاتم از امام صادق(ع)، باید احتیاط کرد و روایات او را به مثابه مرسلات، تلقی نمود.
    کلید واژگان: امام صادق(ع), حاتم بن اسماعیل, سند, ارسال, جعل, تحریف
  • حسین محققیان*، محمدصادق بخشی جویباری، محمدکاظم رحمان ستایش
    علی بن ابی حمزه بطائنی از روایان مورد اختلاف، در توثیق و تضعیف است. او روایات فراوانی در منابع حدیثی دارد. بطائنی دو دوره متمایز در زندگی داشته است؛ در ابتدا از راویان امام صادق و کاظم(ع) بود و از وکیلان امام کاظم(ع) شناخته می شد. سپس، در پایان عمر با انکار امامت امام رضا(ع) از بنیان گذاران واقفه گشت. وی روایات بسیاری از امام صادق و کاظم(ع) گزارش کرده که از طریق مولفان اصول روایی، مشایخ ثقات، اصحاب اجماع و دیگر راویان به جوامع حدیثی راه یافته است. کثرت روایت های بطائنی در اصول روایی و پایه گذاری وقف و مذمت های برخی دانشیان رجالی موجب شده است تا گروهی در پذیرش روایت های وی توقف کنند و در کنار تضعیف بطائنی، روایت های وی را مردود بدانند. این پژوهش قصد دارد با بررسی شخصیت اجتماعی و علمی او، دلایل توثیق و تضعیف و تعامل فقها با روایت های وی، به بازشناختی از شخصیت بطائنی دست یابد.
    کلید واژگان: امام رضا(ع), علی بن سالم, واقفه, تعارض روایات, شخصیت شناسی, جرح و تعدیل
    HISEIN MOHAGHEGHIAN *, Bakhshi.Sadeg Bakhshi.Sadeg, Kr.Setayesh Kr.Setayesh
    Abstract Ahmad ibn Hasan Qattan, one of the prominent hadith transmitters of the fourth century in the city of Ray, received special attention from Sheikh Sadouq. Sheikh Sadouq incorporated the valuable narrations of this Sunni scholar into his own hadith compilations. The narrations transmitted by Ahmad ibn Hasan Qattan primarily concern judicial matters and the virtues of the Ahl al-Bayt (a). A significant portion of the hadith heritage of the Ray school of hadith has been transferred to Sadouq’s works through him. Sadouq’s narrations from him are mostly theological in nature and affirm Shiite beliefs, suggesting the possibility that he might have been an Imamite. However, the descriptions provided by Sadouq about him cast doubt on his sectarian affiliation. Sadouq refers to him as “Shaykh for the People of Hadith” or “the Just,” which raises various questions about the reliability and sectarian affiliation of this unknown hadith transmitter. “Qattan Razi,” a prominent figure among Sunni hadith scholars, was both a lover of the Ahl al-Bayt (a) and a subject of Sadouq’s attention due to these characteristics. This research, using a descriptive-analytical method, examines the lineage, sect, and typology of Qattan’s narrations in Sadouq’s works. Following Sadouq’s data on him provides valuable information about this unknown transmitter, despite the fact that biographical books generally do not offer much information about him.
    Keywords: Sheikh Sadouq, Ray, Ahmad Ibn Hasan Qattan, Hadith Scholars, The Just, Unknown Narrator
  • احمدرضا کرمی*

    امام صادق (ع) جایگاه مهمی در حدیث مسلمانان عصر خویش داشته اند با این وجود بخاری در کتاب الجامع الصحیح خود از ایشان روایتی نقل نکرده است که این موضوع مورد توجه بزرگان حدیث شیعه و عامه قرار گرفته است. در بررسی عوامل این پدیده، برخی به وجود راویان بد نام در بین حاملان حدیث حضرت و عدم وجود طرقی اعتمادآور برای صاحبان منابع خصوصا بخاری اشاره کرده اند در حالیکه به نظر می رسد این عامل، مانع اقبال به روایات امام صادق از سوی صاحبان منابع حدیثی عامه نبوده است. این پژوهش می کوشد، دسترسی بخاری به روایات امام صادق جهت استفاده در الجامع الصحیح را نشان دهد.

    کلید واژگان: امام صادق, صحیح بخاری, طرق روایات بخاری, روایات امام صادق
  • بی بی زینب حسینی، علیه رضاداد*

    یکی از موضوعات مورد اهتمام مستشرقان، در حوزه تاریخ حدیث و فقه، نظریه ای موسوم به نظریه حلقه مشترک یا المدار است که به مشکلات جدی و متنوعی در اسناد و روایات فقهی می پردازد؛ برخی از این اشکالات عبارتند از: حلقه مشترک راویان، اسناد فامیلی، وجود معمران در اسناد، رشد وارونه اسناد و سکوت از دلیل؛ این نظریه در نهایت به این امر منجر می گردد  که روایات فقهی به سبب سیاست منع نقل و تدوین حدیث، چه بسا برخاسته از رای فقیهان باشد و زمان پیدایش آنها حداکثر قرن دوم هجری است؛ از این رو، سند روایات بر اساس نظریه حلقه مشترک، دچار تفرد بوده و ضعیف محسوب می شود. اما این پژوهش بر آن است که با روش تحلیل تاریخی، با تکیه بر فقه جعفری، به نقد و بررسی دیدگاه مستشرقان در خصوص نظریه حلقه مشترک پرداخته و با تاکید بر موضوعاتی نظیر حجیت فقه جعفری نزد اهل سنت، وجود کتاب امام علی (ع) نزد امام صادق (ع) به عنوان منبع فقهی مدون از قرن اول، شاگردی برخی راویان مورد ادعای مستشرقان به عنوان حلقه مشترک راوی نزد امام صادق (ع)، به رد ادعای مستشرقان مبنی بر تفرد احادیث فقهی بپردازد. در نتیجه این تحقیق دو نمودار حلقه مشترک به روش دو محقق خاورشناس، شاخت و یونبل، به عنوان نمونه ارایه شده که ایده حلقه مشترک و بخشی از نظریه مدار را ابطال می نماید.

    کلید واژگان: حدیث, احادیث فقهی, فقه جعفری, مستشرقان, نظریه المدار, حلقه مشترک راوی
    Bibi Zeinab Hosseini, Elliyeh Rezadad*

    One of the topics of interest to the Orientalists in the field of history of hadith and jurisprudence is the common link theory which deals with serious and various problems in jurisprudential documents and narrations. Some of these problems are: the common link of narrators, family documents, involvement of too old narrators in documents, back-ward growth of documents and argument from silence. This theory eventually concludes that, due to the policy of prohibition of narrating and compiling hadiths, jurisprudential narrations may have arisen from the minds of jurists and their time of origination is at the most the second century AH. Hence, according to the common link theory, the documents of narrations suffer from singularity and are considered weak. However, this study aims to critique and examine the views of the Orientalists on the common link theory by relying on Ja’fari jurisprudence and using the historical analysis method and reject the claim of the Orientalists that jurisprudential hadiths suffer from singularity emphasizing issues such as the authority of Ja’fari jurisprudence among Sunnis, Imam Sadeq’s (a.s.) access to Imam Ali's (a.s) book as a written jurisprudential source from the first century and the fact that some of the narrators claimed by the Orientalists to be the common link of narration were Imam Sadeq’s (a.s.) students. As a result of this research, two common link diagrams are presented as examples based on the method of the two Orientalists, i.e. Schacht and Juynboll, that invalidate the idea of ​​ common link and a part of the common link theory.

    Keywords: hadith, jurisprudential hadiths, Ja’fari jurisprudence, Orientalists, the common link theory, narrators’ common link
  • مهدی جلالی، سیدکاظم طباطبایی، سیده زینب طلوع هاشمی*
    مفضل بن عمر جعفی از راویان معاصر با امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) است که «کتاب التوحید» مشهور به «توحید مفضل» از مهمترین مرویاتی است که از طریق وی به امام صادق (ع) نسبت داده شده است. آنچه اهمیت کاوش درباره این راوی را برجسته نموده، اختلاف دیدگاه رجال شناسان پیرامون درجه وثاقت وی می باشد که موجب تردید در پذیرش روایات وی شده است. برخی از رجال شناسان متقدم، وی را تضعیف کرده و روایاتش را قابل اعتماد ندانسته اند؛ در مقابل، گروهی از رجال شناسان متاخر با تکیه بر برخی قراین وی را توثیق نموده اند. واکاوی مستندات موجود درباره مفضل بن عمر ما را به این نتیجه رهنمون می سازد که حتی اگر مذمت های قاطعانه رجال شناسان متقدم درباره وی را نادیده انگاشته و وی را به طور کامل خطابی ندانیم، این احتمال بسیار قوی خواهد بود که وی در دورانی از امامت امام صادق (ع) دارای گرایش های خطابی بوده است. همچنین با تامل در مهمترین روایات منقول از مفضل بن عمر، این موضوع به اثبات می رسد که احادیث وی از دخل و تصرف غالیان مصون نمانده است و آنان افکار خود را در مجموعه های حدیثی منقول از طریق وی وارد نموده اند.
    کلید واژگان: مفضل بن عمر جعفی, غلو, خطابیه, توثیق, تضعیف, رجال
  • عمیدرضا اکبری*، محمد قندهاری

    اسماعیل بن ابی زیاد سکونی (د حدود 180ق) در برخی منابع متقدم امامیه، عامی دانسته شده است. علاوه بر تصریح رجالیان اهل سنت به قاضی بودن سکونی، قراین متعددی حکایت از ارتباط او با دربار عباسی دارد که این مسئله در کنار نحوه روایتگری او از امام صادق (ع)، نوع گرایش عامی او را نشان می دهد؛ اما فراوانی روایات او در منابع امامی، مضامین برخی از روایاتش و آشنایی اندک امامیه با او موجب شده تا در چند قرن اخیر، کسانی دیدگاه متقدم در مورد مذهب سکونی را رد کرده و او را نه تنها از امامیه، که از اصحاب رازدار و ثقه امام صادق (ع) بشمرند. این مقاله بعد از ارایه دلایلی جدید بر گرایش عامی سکونی، نشان داده است که برخی از روایات سکونی که به خاطر نوع خطاب امام با راوی پیش تر شاهد امامی بودن سکونی تلقی می شدند، روایاتی هستند که سکونی یا راویان او آن ها را از دفاتر دیگران گرفته اند، و گاه از اساس نسبت آن ها به سکونی نیز اشکالاتی دارد. هم چنین، سکونی روایات زیادی با مضامین عامی و خلاف اعتقاد امامیه دارد؛ مانند اخبار همسو با فقه جریان های حاشیه ای عامه و حتی مناقب خلفا. جمعی از راویان عامه نیز از سکونی آثاری مانند تفسیر سکونی را روایت کرده اند، که فضایی عامی دارد.

    کلید واژگان: اسماعیل بن ابی زیاد سکونی, مذهب راویان, راویان سنی امام صادق, روایات عامی, فقه عامه
  • علیرضا ابراهیم *
    ذوالنون مصری از عرفای اثرگذار بر تصوف است و شناخت سرچشمه های افکار وی می تواند به فهم عوامل زاینده و جهت دهنده تصوف یاری رساند. این مقاله می کوشد ارتباط او را با ائمه شیعه (ع) و ترویج آموزه های ایشان را در قالب روشی توصیفی تحلیلی مستدل سازد. بعضی استادان ذوالنون، با امام صادق (ع) ارتباط داشتند و برخی راویان که احادیثی را به واسطه ذوالنون نقل کردند، جزء رجال و روات معتبر شیعه و از نزدیکان ائمه (ع) بودند. شباهتی فراوان میان افکار و اقوال ذوالنون با روایات امیرالمومنین، امام حسین، امام زین العابدین، امام صادق، امام رضا و امام عسکری (علیهم السلام) وجود دارد. بعضی علمای شیعه نیز به ذوالنون استناد کرده اند، همچنین ذوالنون مدتی را در سامرا می زیست و زمینه دیدار وی با امامین عسکریین (علیهماالسلام) فراهم بود. از مستندات برمی آید که او بی واسطه از تعالیم ائمه شیعه(ع) بهره مند بوده و بعضی آموزه های ایشان را ترویج نموده است؛ آموزه هایی که بعدها مرجع و ماخذ صوفیه شدند.
    کلید واژگان: ائمه شیعه, تشیع, تصوف اولیه, ذوالنون مصری
    Alireaza Ebrahim *
    Dhul-Nun al-Misriwas a famous Sufi and a survey on the roots of his thoughts can help us to know the productive and directive factors of Sufism. This article, with a descriptive-analytic method, focuses on the relationship between Dhul-Nun al-Misri and Shī’ite Imāms (pbuth), and promotion of their doctrines by him. Some of the prominent masters of Dhul-Nun were connected with Imām Sādiq (pbuh). The Shī’ite narrators have quoted some Hadīths from Dhul-Nun. There are similarities between some of his thoughts and Shī’ite teachings narrated by Imām Alī, Imām Hussayn, Imām Sajjād, Imām Sādiq, Imām Rizā and Imām Hasan ‘Askarī (pbuth). Some Shiite scholars have also cited from Dhul-Nun. He spent a part of his life in Sāmirrā’ and his meetings with Shī’ite Imāms were possible. He used the teachings of Shī’ism and promoted some of Shī'ite doctrines which were important references for later Sufis.
    Keywords: Dhul-Nun al-Misri, Early Sufism, Sh?'ism, Sh?'it Im?ms
  • علی محمد آقایی، بشیر سلیمی*، اسلام ظهرابی اصل، محسن رفعت

    در روایات فقهی، جواز رهان (برد و باخت)، به سه مورد شتردوانی، اسب دوانی و تیراندازی منحصر شده است. وهب بن وهب ابوالبختری نیز که یکی از راویان عامی و البته معاصر امام صادق (ع) است، در همین موضوع روایتی نقل کرده که پرنده را نیز به موارد سه گانه جواز رهان الحاق می کند. این حدیث متعارض با احکام فقهی و در کتب حدیثی فریقین محکوم به جعل است، چون شخصیت راوی آن در کتب رجالی، مخدوش و متهم به وضع است. تحقیق پیش رو دو ادعا دارد؛ نخست اینکه وهب روایت مزبور را جعل نکرده است، و دیگر اینکه آن را از امام صادق(ع) نیز شنیده است. مهم ترین قرینه در تایید این دو ادعا، وجود روایاتی صحیح به همین مضمون از آن حضرت در مجامع روایی شیعه است. راه حل رفع تعارض این خبر با سایر روایات نیز، تقیه ای دانستن روایت منقول از امام صادق (ع) و موافق روایت وهب است. این مقاله با رویکردی تحلیلی انتقادی می کوشد تا حدیث مذکور را در منابع روایی در سنجه نقد نهد و در تلاش است با کاوش در دیگر مصادر و یافتن بسامد و گونه های حدیثی و تاریخی، آن را تحلیل نماید.

    کلید واژگان: وهب بن وهب ابوالبختری, برد و باخت با پرنده, تقیه, نقد حدیث
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال