-
هدفتکثیر سلول های بنیادی اسپرماتوگونی بالغ در محیط آزمایشگاه پس از هم کشتی با سلول های سرتولی و تیمار با سایتوکاین های SCF، GM-CSF و GDNF همچنین القای اسپرماتوژنزیس در موش گیرنده مدل آزواسپرمی از طریق پیوند سلول های کلونی حاصل از کشتمواد و روش هابا استفاده از دو مرحله هضم آنزیمی، تعلیق سلولی حاوی سلول های ژرم و سرتولی از بیضه موش بالغ به دست آمد. سلول های اسپرماتوگونی با جداسازی سلول های بافت بینابینی، اسپرماتید، اسپرم، اسپرماتوسیت و سرتولی خالص سازی شدند. سلول های سرتولی با استفاده از ظروف پوشیده از 5 میکروگرم بر میلی لیتر لکتین داچورا استرامونیوم اگلوتینین (DSA) در بافر فسفات جدا شدند. ماهیت سلول ها علاوه بر ریخت شناسی و فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز، از طریق نشانگرهای اختصاصی Oct-4 در سلول های کلونی های حاصل و ویمنتین در سلول سرتولی تایید شد. پس از خالص سازی، تعلیق سلولی حاوی سلول های بنیادی اسپرماتوگونی به صورت هم کشتی با سلول سرتولی و افزودن سایتوکاین ها و فاکتورهای رشد SCF (با غلظت های 1 نانوگرم بر میلی لیتر، 40 نانوگرم بر میلی لیتر و 100 نانوگرم بر میلی لیتر)، GM-CSF (با غلظت های 0.1 نانوگرم بر میلی لیتر، 0.01 نانوگرم بر میلی لیتر، 1 نانوگرم بر میلی لیتر) و GDNF (با غلظت های 1 نانوگرم بر میلی لیتر، 40 نانوگرم بر میلی لیتر و 100 نانوگرم بر میلی لیتر) کشت داده شد. یک هفته پس از کشت سلول ها پاساژ داده شد. طول دوره کشت 3 هفته بود و ارزیابی کلونی (اندازه گیری قطر و شمارش تعداد کلونی) در پایان هر هفته و با میکروسکوپ نوری انجام گرفت. سلول های اسپرماتوگونی کلونی های حاصل از کشت پیوند و به کمک BrdU ردیابی و دو هفته بعد از پیوند بررسی شد.یافته هایافته های پژوهش نشان داد که هم کشتی با سلول سرتولی در مقایسه با سایر گروه های آزمون و گروه کنترل به طور معنی داری باعث افزایش قطر (50.01±205.8 میکرومتر) و تعداد کلونی (5.2±25.1) در محیط کشت می شود (0.001< p). همچنین در بین گروه های تیمار شده با سایتوکاین و فاکتور رشد، GDNF با غلظت 100 نانوگرم بر میلی لیتر افزایش معنی داری را در قطر کلونی (46.8±144.7 میکرومتر) نسبت به گروه کنترل (27.4±95 میکرومتر) نشان داد (0.05نتیجه گیریتکثیر سلول های اسپرماتوگونی به کمک سیستم هم کشتی، راهی مناسب در افزایش تعداد سلول های بنیادی اسپرماتوگونی و کمک به درمان ناباروری است.
کلید واژگان: اسپرماتوگونی, سلول سرتولی, سیستم هم کشتی, سایتوکاین, کلونی زایی -
زمینه و هدففیلامان حد واسط ویمنتین در سلول های سرتولی بالغ به عنوان جزء اصلی اسکلت سلولی است. بررسی کیفیت و نحوه توزیع آن در داخل سلو ل های سوتولی در بیماران نابارور نشان دهنده وضعیت بلوغ و عملکرد طبیعی این سلول ها برای فرایند اسپرم سازی باشد. بنابراین در این تحقیق وضعیت فیلامان های ویمنتین در سلول های سرتولی بیماران نابارور آزواسپرمی غیرانسدادی به وسیله روش های ایمونوهیستوشیمی مورد مطالعه قرار می گیرد.
مواد و روش هاتعداد 10 نمونه از بیوپسی بافت بیضه از بیماران نابارور آزواسپرمی غیرانسداد مراجعه کننده به پژوهشکده رویان به عنوان گروه بیماران و تعداد 5 نمونه بافت بیضه طبیعی از بیماران مبتلا به کانسر پروستات مراجعه کننده به بخش های ارولوژی بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. پس از انجام مراحل مراحل پردازش بافتی، بلوک هایی از پارافین تهیه و فیلامان حد واسط ویمنتین در سلول های سرتولی به وسیله روش های ایمونوهیستوشیمی مورد مطالعه قرار گرفت.یافته هابه طور کلی واکنش سلول های سرتولی به آنتی ویمنتین در گروه بیماران نسبت به گروه شاهد از شدت بیشتری برخوردار بود و محل تجمع آنها بیشتر در قسمت قاعده سلول در زیر هسته سلول سرتولی بود.بحث و نتیجه گیرینتایج نشان می دهد که نحوه توزیع فیلامان های ویمنتین در سلول های سرتولی تمامی بیماران مورد مطالعه متفاوت از حالت طبیعی است، که موید یک سلول سرتولی نابالغ غیرطبیعی است که خود می تواند توجیه کننده اختلالات اسپرم سازی در بیماران مورد مطالعه باشد.
کلید واژگان: سلول سرتولی, ویمنتین, آزواسپرمی غیرانسدادی, ایمونوهیستوشیمی -
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی بیان ژنی آنزیم های نیتریک اکساید سنتتاز ساختمانی و القائی (eNOS، iNOS) و اندازه گیری متابولیت نیتریک اکساید در سلول های سرتولی گوسفند تحت تاثیر استرس حرارتی به انجام رسید. بیضه های مربوط به 10 بره ی نر از کشتارگاه تهیه شد و پس از انتقال بیضه ها به آزمایشگاه، فرآیند جداسازی سلول های سرتولی به انجام رسید. استرس حرارتی در 3 گروه اعمال شد که شامل گروه شاهد (دمای C ̊32)، گروه استرس خفیف حرارتی (C ̊39) و گروه استرس شدید حرارتی (C ̊42) بودند. میزان نیتریت (متابولیت نیتریک اکساید) در گروه C ̊42 به طور معنی دار بالاتر از گروه شاهد و گروه استرس خفیف حرارتی (C ̊39) بود (05 /0P<). mRNA ژن های نیتریک اکساید سنتتاز ساختمانی در گروه C ̊39 و نیتریک اکساید سنتتاز القائی در گروه C ̊42 نیز به طور معنی داری نسبت به شاهد افزایش یافت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استرس حرارتی یک عامل مخرب برای حیات و عملکرد سلول های سرتولی است. مکانیزم بروز این تاثیرات می تواند از طریق افزایش تولید رادیکال های آزادی مثل نیتریک اکساید باشد که سلول های سرتولی را دچار آسیب های جدی کند و زمینه ساز مرگ سلولی گردد. در این تحقیق سلول سرتولی گوسفند به عنوان مدلی مناسب برای ارزیابی بیان ژنی آنزیم های نیتریک اکسایدو تولید نیتریک اکساید معرفی شده است.کلید واژگان: استرس حرارتی, نیتریک اکساید, نیتریک اکساید سنتتاز, سلول سرتولیThe aim of the present study was to evaluate gene expression of constitutive and inductive nitric oxide synthase enzymes (cNOS, iNOS) and measurement of nitric oxide metabolite in ovine sertoli cells under heat stress. Testes of ten male lambs were provided from abattoir and then transported to the lab for separating of sertoli cells. Heat stress was challenged in three groups which consist of control (temperature of 32˚C) group, mild heat stress (temperature of 39˚C) and severe heat stress (temperature of 42˚C). The amount of nitrite (nitric oxide metabolite) was significantly higher in 42 ˚C-group than control (pKeywords: Sertoli cell, Nitric oxide synthase, Nitric oxide, Heat stress
-
مقدمه
تومورهای استرومایی طناب جنسی تخمدان، با توده های تخمدانی و علائم ناشی از افزایش ترشح هورمون تظاهر پیدا می کنند. ژیناندروبلاستوما، یک تومور نادر است که شامل دو بخش تومور سلول گرانولوزا و تومور سلول سرتولی-لیدیگ یا سرتولی می باشد. در این مطالعه یک مورد ژیناندروبلاستوما راجعه متشکل از تومور سلول گرانولوزا جوانان و تومور سلول سرتولی گزارش می شود.
معرفی بیمار:
خانمی 29 ساله با شکایت قاعدگی نامنظم و لکه بینی از یک سال قبل و درد شکمی از 4 ماه قبل به یک مرکز درمانی در ترکمنستان مراجعه کرد و در سی تی اسکن، یک توده در تخمدان چپ مشاهده و جراحی سالپنگواووفورکتومی انجام شد. پاتولوژیست تومور سلول گرانولوزا و پاتولوژیست دیگری آندروبلاستوما را مطرح کردند. 18 ماه بعد بیمار به دلیل درد شکمی و گزارش MRI مبنی بر یک توده داخل صفاقی تحت لاپاراتومی شکم قرار گرفت. گزارش پاتولوژی مبین آندروبلاستوما بود. بیمار برای ادامه درمان به ایران مراجعه نمود و در طی بررسی مجدد اسلایدهای پاتولوژی هر دو نوبت جراحی، توموری مشاهده شد که 70% آن را تومور سلول گرانولوزا جوانان و 30% آن را تومور سلول سرتولی تمایز یافته تشکیل می دادند و تشخیص ژیناندروبلاستوما راجعه مطرح گردید.
نتیجه گیریعدم برداشت کافی از نمونه تومور و نبود دقت کافی در بررسی میکروسکوپی، به راحتی باعث عدم تشخیص ژیناندروبلاستوما می شود. همه بیماران مبتلا به این تومور باید از نظر عود، تا چندین سال به طور دوره ای پیگیری شوند. غربالگری ژنتیکی بیماران از نظر جهش ژن DICER1 بسیار مهم است.
کلید واژگان: تومور استرومایی طناب جنسی, ژیناندروبلاستوما تخمدانی, تومور سلول گرانولوزا, تومور سلول سرتولی-لیدیگIntroductionOvarian sex cord stromal tumors present with ovarian masses and symptoms resulted from increased hormone secretion. Gynandroblastoma is a rare tumor consisting of two components: granulosa cell tumor and Sertoli or Sertoli-Leydig cell tumor. In this study, a rare case of recurrent gynandroblastoma consisting of Juvenile Granulosa cell tumor and Sertoli cell tumor is reported.
Case PresentationA 29-year-old woman referred to a medical center in Turkmenistan with irregular menstruation and spotting for one year and progressive abdominal pain for the past four months. A mass in the left ovary was reported on CT scan. The patient underwent left salpingo-oophorectomy surgery, and one pathologist diagnosed Granulosa cell tumor, while another diagnosed Androblastoma. 18 months later, the patient underwent laparotomy due to abdominal pain and an intra-peritoneal mass based on MRI. The pathologic diagnosis was Androblastoma. The patient came to Iran to continue treatment and after reviewing the pathology slides of both surgeries, a neoplastic lesion composed of Juvenile Granulosa cell tumor (70%) and well differentiated Sertoli cell tumor (30%) was found, establishing the recurrent Gynandroblastoma.
ConclusionInadequate sampling of the tumor specimen and lack of sufficient accuracy in microscopic examination easily lead to the misdiagnosis of Gynandroblastoma. All patients with this tumor should be periodically followed up for several years in terms of recurrence. Furthermore, genetic screening for DICER1 mutation is important.
Keywords: Granulosa Cell Tumor, Ovarian Gynandroblastoma, Sertoli-Leydig Cell Tumor, Sex Cord-Gonadal Stromal Tumors -
مقدمهاسپرماتوژنز موفق نیازمند مجموعه ای از وقایع اپی ژنتیکی بسیار کنترل شده است که به فشردگی کروماتین اسپرم ختم می شود. طی این وقایع اپی ژنتیکی، بیان ترانزیشن پروتئین ها (Transition nuclear proteins یا TNPs) و پروتامین ها (Protamines یا PRMs) افزایش می یابد تا جانشین هیستون ها شوند. بسیاری از عوامل اپی ژنتیکی در تنظیم بیان این ژن ها موثرند. بنابراین، بررسی تغییرات هیستونی مثل H3K9ac و H3K9me2 به عنوان یک ابزار قدرتمند در تنظیم ژن های یاد شده می تواند درک بهتری از مکانیسم های مولکولی ناباروری فراهم کند.روش هابه این منظور، پس از تایید کمیته ی اخلاق در پژوهش پژوهشگاه رویان، از 60 بیمار آزواسپرم مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان رضایت نامه گرفته شد. سپس، بر اساس نتایج اسپرموگرام و داده های پاتولوژی، بیماران به سه گروه توقف کامل بلوغ اسپرم، سلول سرتولی تنها و اسپرماتوژنز کم به عنوان شاهد مثبت تقسیم شدند. بیان ژن های ترانزیشن پروتئین و پروتامین با استفاده از روش Quantitative reverse transcription-Polymerase chain reaction (qRT-PCR) بررسی شد. همچنین، Chromatin immunopercipitation (ChIP) همراه با Real-time PCR برای بررسی میزان حضور H3K9ac و H3K9me2 در ناحیه ی تنظیمی ژن های پیش گفته انجام شد.یافته هانتایج کاهش معنی داری در بیان ژن های ترانزیشن پروتئین و پروتامین در دو گروه توقف کامل بلوغ اسپرم و سلول سرتولی تنها در مقایسه با گروه شاهد نشان داد. این داده ها، با نتایج ChIP هم خوانی داشت؛ به طوری که در ناحیه ی تنظیمی ژن های پیش گفته در دو گروه دارای نقص اسپرماتوژنز در مقایسه با شاهد، کاهش حضور H3K9ac (نشان فعال کننده) و افزایش حضور H3K9me2 (نشان سرکوبگر) دیده شد.نتیجه گیریاین یافته ها به ارتباط معنی دار تغییرات هیستونی با تغییر بیان ژن های دخیل در فشرده سازی کروماتین اسپرم و نقص اسپرماتوژنز در ناباروری مردان اشاره دارد.کلید واژگان: ناباروری, مردان, اسپرماتوژنز, اپی ژنتیک, کروماتینBackgroundSuccessful spermatogenesis requires a series of tightly controlled epigenetic events leads to condensation of sperm chromatin. Through these epigenetic events, expression of transition nuclear proteins (TNPs) and protamines (PRMs) rise to replace with histones. Many epigenetic factors are involved in regulation of these genes. Therefore, evaluation of histone modifications e.g. H3K9ac and H3K9me2, as powerful epigenetic tool in regulation of mentioned genes, can represent better insight into molecular mechanisms of infertility.MethodsThe consent was obtained from 60 azoospermic infertile men referred to Royan Institute, Tehran, Iran, according local ethical approval. Then, based on spermogram and pathological features of patients, testes tissue samples were collected from three groups including complete maturation arrest, sertoli cell only syndrome, and hypospermatogenesis (as positive control). Expression of TNPs and PRMs were evaluated using quantitative reverse transcription-polymerase chain reaction (qRT-PCR). Besides, chromatin immunopercipitation (ChIP) coupled with real time- polymerase chain reaction was performed to evaluate the incorporation of H3K9ac and H3K9me2 into regulatory regions of mentioned genes.
Findings: There was a significant decrease in expression of TNP and PRM genes in two groups of spermatogenic failure in comparison to positive control. These findings also confirmed by chromatin immunopercipitation data which revealed decreased incorporation of H3K9ac (activating mark), and increased incorporation of H3K9me2 (repression mark) into regulatory regions of mentioned genes in complete maturation arrest and sertoli cell only syndrome groups vs. positive control.ConclusionThese finding implies significant association of histone modifications with altered expression of sperm chromatin condensing genes and impairment of spermatogenesis in male infertility.Keywords: Infertility, Male, Spermatogenesis, Epigenetics, Chromatin -
زمینه مطالعاتی: فاکتور رشد اپیدرمال می تواند باعث افزایش تعداد سلول ها، اندازه کلونی ها و میزان زنده مانی سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی گردد.هدفاین آزمایش به منظور بررسی اثر فاکتور رشد اپیدرمال بر تعداد سلول ها، اندازه کلونی ها و میزان زنده مانی اسپرماتوگونی انجام گرفت.روش کاردر این مطالعه سلول های اپیتلیوم لوله های منی ساز از بیضه گوساله با استفاده از مراحل هضم آنزیمی و DSA لکتین جداسازی شدند. ماهیت سلول ها علاوه بر ریخت شناسی و فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز، از طریق نشانگرهای اختصاصی Oct-4 و ویمنتین در سلول های کلونی و سرتولی تایید شدند. برای تعیین شرایط مناسب کشت و غنی سازی سلول ها، تعلیق سلولی حاوی سلول های بنیادی به صورت هم کشت با سلول سرتولی و افزودن غلظت های متفاوت از فاکتور رشد EGF کشت داده شد. در طول 2 هفته دوره کشت، میزان کلونیزاسیون، با میکروسکوپ نوری اندازه گیری شد. در آخرین مرحله، این سلولها در محیط In vitro منجمد-ذوب شدند تا درجه خلوص و قدرت زیست سلول های بنیادی ارزیابی شود.نتایجدر بررسی سطح به صورت کلی، در تیمار با غلظت 50 نانوگرم EGF افزایش سطح تغییر معنی دار بود (05/0P <)، در بررسی کلونی های با قطر بزرگتر از 114/0 میلی متر (± SE)، افزایش قطر کلونی ها در غلظت 50 نانوگرم معنی دار بود (05/0P <)، اما در اندازه کلونی ها در شمارش روز آخر تغییر معنی داری در هیچ کدام از گروه های آزمایشی دیده نشد (05/0 P ≥).
نتیجه گیری نهایی: مطالعه حاضر نشان می دهد که می توان سلول های بنیادی اسپرماتوگونی را با درجه خلوص بالا از بیضه گوساله جدا کرد و همچنین از رابطه متقابل بین سلول های بنیادی اسپرماتوگونی و سلول های سرتولی و بعضی فاکتورهای رشد برای شروع، حفظ فرایند اسپرم زایی و غنی سازی سلول های بنیادی در طی کشت و افزایش درجه خلوص و قدرت زیست آنها در طی انجماد استفاده کرد. درتجزیه و تحلیل آماری از آزمون ANOVA استفاده شد و P <0.05، به عنوان سطح معنی دار در نظر گرفته شد.کلید واژگان: سلول های بنیادی, اسپرماتوگونی, کلونیزاسیون, هم کشتی, EGFIntroductionMammalian spermatogenesis is a complex process of germ cell development within the seminiferous tubules, including the mitotic phase in which type-A spermatogonial stem cells renew themselves. The process of spermatogenesis is regulated not only by gonadotropins, i.e. FSH and LH, but also by the interactions between spermatogenic cells and somatic Sertoli cells (Skinner 1991 and Griswold 1995). Culture systems for recapitulating spermatogenesis in vitro enable us to identify and characterize the factors or genes involved in germ cell proliferation, meiosis and spermatogenesis. In mice, undifferentiated germ cell lines have been established by immortalizing the germ cells with the simian virus 40 large tumor antigens, or with telomerase catalytic component (Fenget al.2002), Type A spermatogonia include a very small number of SSCs and their more numerous differentiating daughter cells. Initial attempts to isolate SSCs started with the isolation of type A spermatogonia and SSC purification. Type A spermatogonia can be obtained in large numbers from young prepubertal bulls, and it is important to note that there are breed differences. Type A spermatogonia isolation can be achieved through mechanical dissociation and enzymatic digestion of the testicular tissue followed by two purification steps, with a final typical bovine type A spermatogonia suspension of 70%. An evaluation for SSC activity using a transplantation assay adapted for bovine SSCs is described. Bovine Type A spermatogonia can be maintained in vitro for short periods (7 to 15 days) with simple culture conditions. However, expansion of SSC can only be achieved under certain conditions such as specially supplemented medium, specific growth factors, and serial sub-culturing for longer periods of time. After expansion, bovine spermatogonia can be cryopreserved while retaining the ability to proliferate and survive (.Aponte&de Rooij 2008). Bovine culture systems require some form of feeder layer to support the germ cells. Autogenous Sertoli cells (Aponte et al. 2006) or embryonic fibroblasts (Oatley etal. 2004) have been used.
Material andMethodsInitially, sertoli cells and SSCs were isolated from 37-month-old calvesand, and The minced pieces of testis were suspendedin DMEM, which contained 0.5 mgmL−1 collagenase/dispase, 0.5 mgmL−1 trypsin and 0.08 mgmL−1 DNase, for 60 min (with shaking) at 37◦C.). After three washes in DMEM medium and removal of most of the interstitial cells, a second digestion step (45 min at 32◦C) was performed in DMEM by adding fresh enzymes to the seminiferous cord fragments. Separated from the remaining tubule fragments by centrifugation at 30g for 2 min at 37◦C. After filtration through a 70-μm nylon filter, the medium was aspirated, the cells were washed twice and fresh medium was added. Coated plastic dishes were prepared by incubation with a solution of 5μgmL−1 of datura stramonium agglutinin in phosphate-buffered saline (PBS) at 37◦C for 60 min, followed by extensive washing with PBS, supplemented with 0.5% bovine serum albumin The Sertoli cells were isolated using a procedure described by Scarpinoet al. (1998.) with some modifications. The mixed population of the cells obtained byenzymatic digestion was placed on lectin-coated dishes at a concentration of 1.5×105 cells cm−2 and incubated for 1 h at 32◦C in a humidified atmosphere of 5% CO2 in air. After the incubation, the non-adhering cells were collected by being washed twice with medium. After the incubation, the Non-adhering cells were collected by being washed twice with medium. Alternatively, 48 h after being plated on the lectin-coated dishes, the Sertoli cells were detached by ethylenediamine tetraacetic acid (EDTA)trypsin treatment (0.02% EDTA0.1% trypsin in Ca2+ and Mg-free PBS) for 5 min at 37◦C, counted and adjusted to desired densities into each well of a 24-well multidish for secondary culture in DMEM at 32◦C in the presence of 10% fetal bovine serum (FBS; Gibco). This method helped isolate the Sertoli cells with more than 95% purity. After the Sertoli cells had been isolated by DSA lectin, the spermatogonia that remained in suspension were collected and kept at 32◦C in a humidified atmosphere and the presence of 10% FBS. More than 95% of the cells were spermatogonial cells. The number of the Sertoli and spermatogonial cells was determined with a hemocytometer. Cell viability was evaluated by means of the dye exclusion test (0.04% trypan blue solution). Two days after the above-mentioned procedure, the Sertoli cells formed a confluent layer, and spermatogonial cells were co-cultured on top of them. Highly purified human FSH and) were added to spermatogonial cell (EGF supplementation: three groups received 4, 12, 20 and 50 ngmL−1of fresh EGF every 3 days for 2 weeks). The diameters and the number of colonies were determined every 3 days after the appearance of the colonies for 2 weeks. An inverted microscope (Zeiss, Germany) was used to determine the number of the colonies, their diameters being measured by ocular grid. The nature of cells in addition to the morphology and the activity of alkaline phosphatase were confirmed through specific markers Oct-4 and vimentin in colonies and Sertoli cells. In the last stage these cells were frozen-melted in the in vitro environment until the purity and strength of biological stem cell is evaluated.Results And DiscussionThe number and diameter of colonies increased more rapidly in the sertoli coculture, that it agreed with results of Anjamrooz et al., 2006 and Mohamamadi 2010. The numbers of colonies in the EGF-supplemented groups were not significantly different with the control group (P ≤0.05) (table 1-3), that they were Similar to results of Anjamrooz et al.2006 .The diameters of the colonies in the EGF-treated, in4, 12, 20 ngmL−1, had not significantly different with the control group (P ≤0.05) but in 50 ngmL−1 increased the diameters of the colonies slightly (P ≤0.05) that were Similar to results of Anjamrooz et al.2006 and Koruji et al.2009. In the EGF-treated groups, two pathways seem to have affected the spermatogonial cells. In these groups, the number of the colonies was lower than that of the control group.ConclusionThe results of this study show that spermatogonial stem cells can be separated with high purity from the testicles of calves and also the mutual relationship between spermatogonial stem cells and Sertoli cells and some growth factors can be used to initiate, maintaining the process of spermatogenesis and the enrichment of stem cells during the culture and increasing the purity and viability of them during solidification.Keywords: Stem cells, Spermatogony, Colonization, Co-culture, EGF -
زمینه و هدفآپلازی ژرم سل از مهمترین علل اختلال اولیه اسپرماتوژنز در بیضه و آزوسپرمی می باشد. در این بیماری لوله های سمینیفر تنها از لوله های سرتولی تشکیل شده اند. گاهی علاوه بر سلول های سرتولی به صورت فوکال در برخی از لوله ها نواحی با فعالیت تولید اسپرم مشاهده می گردد.روش بررسیمطالعه ما به صورت گذشته نگر بر روی مردان نابارور مراجعه کننده به مرکز جهاددانشگاهی ایران در سالهای 82-1381 که دارای حداقل دو بیوپسی از یک بیضه بوده و تشخیص آپلازی ژرم سل برای آنها داده شده بود، صورت گرفت.یافته هامقایسه محل های بیوپسی از یک بیضه از مجموع 320 مورد مطالعه شده نشان داد که در 37 مورد (%11.6) در حالی که در یک محل فقط سلول سرتولی وجود داشت با انجام بیوپسی چند کانونی در محل دیگر سلول ژرم مشاهده گردید و به طور کلی با در نظر گرفتن مواردی هم که در هر دو محل در کنار لوله های فقط سرتولی، سلول ژرم دیده می شد جمعا در %15.3، انجام بیوپسی های چندگانه باعث بدست آوردن کانونی با فعالیت اسپرماتوژنز یا بلوغ بهتر سلول های ژرم و رتبه بالاتر که برای اورولوژیست ارزشمند است، گردیده است.نتیجه گیریاکنون که در درمان های جدید به کمک میکرواینجکشن (Intracytoplasmic Sperm Injection) با یک عدد اسپرماتوزوئید و حتی اسپرماتید (پس از بازیافت) موفق به بارور کردن زوج نازا می گردند، نمونه برداری به صورت چندکانونی به جای تک کانونی به عنوان روش ارجح جهت تعیین وجود مناطقی با فعالیت تولید اسپرم در بیماران آزواسپرمی قویا توصیه می گردد.
کلید واژگان: ناباروری, آپلازی مختلط سلول ژرم, بیوپسی متعدد, بیضه -
مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سال بیستم شماره 1 (پیاپی 75، فروردین و اردیبهشت 1394)، صص 105 -111مقدمهیک مرد جوان 25 ساله با درد بیضه راست از یک ماه قبل به مطب مراجعه کرد، به فاصله 8 روز 2 بار سونوگرافی از بیضه بیمار به عمل آمد که نشاندهنده تومور در قطب تحتانی بیضه راست بود، تومور در سونوگرافی اول 7 میلی متر و در دومی 6/7 میلی متر اندازه داشت. سطح مارکرهای تومور در این فرد سنجیده شد که سطح آلفا فتوپروتئین و سطح گونادوتروپین جفتی انسانی بتا در وی نرمال بود. برای این بیمار عمل بیضه برداری راست انجام شد و بررسی بافت شناسی نشان داد که تومور از سلول های سرطانی با سیتوپلاسم ائوزینوفیلیک و هسته گرد، ماده زمینه فیبروتیک و اجسام کلسیفیه تشکیل شده بود. میزان بروز تومورهای بیضه ای در بین هر یکصد هزار مرد فقط 5 مورد است و در این میان کمتر از یک درصد تومورهای بیضه ای مربوط به سلول های سرتولی است. نتایج یک مطالعه مروری نشان داد که تا سال 2005 فقط 61 مورد تومور سلول بزرگ کلسیفیه سلول سرتولی در دنیا ثبت شده است. این تومور میتواند تولید کننده استروژن باشد که این امر میتواند سبب بزرگی پستان در مرد، ناتوانی جنسی و آکرومگالی شود که البته با توجه به معاینات صورت گرفته بیمار ما فاقد علائم مذکور بود. این نوع تومور در افراد زیر 20 سال و اغلب قبل از بلوغ خود را نشان میدهد و نکته قابل توجه در مورد این بیمار این است که 25 سال سن دارد. این تومورها عمدتا خوش خیم هستند و با انجام عمل بیضه برداری می توانند از پیش آگهی خوبی برخوردار باشند.
کلید واژگان: تومور بیضه ای, تومورسلول سرتولی, سلول بزرگ کلسیفیه سلول سرتولیScientific Journal of Kurdistan University of Medical Sciences, Volume:20 Issue: 1, 2015, PP 105 -111Background And AimA 25-year-old man referred to our urologist with chief complaint of right testicular pain ofone month duration. Ultrasonography of the testis was performed two times within eight days.The results of ultrasound showed a tumor in the lower pole of the right testicle. In the first ultrasound, tumor size was 7 mm and in the second one it was 7.6 mm. Tumor markers were measured which showed normal alpha-fetoprotein and beta HCG levels. Right orchiectomy was performed.Histological analysis showed that the tumor was consisted of neoplastic cells with eosinophilic cytoplasm and round nuclei, fibrotic stroma and calcific bodies. The incidence of testicular tumors is only 5 cases per 100,000 men; and less than one percent of testicular tumors are related to Sertoli cells. The results of a review study showed that only 61 cases of large cell calcifying Sertoli cell tumor have been reported until 2005. This tumor can produce estrogen which leads to breast enlargement,sexual impotence and acromegaly in men. However, examinations revealed that our patient did not have any of these problems. In most cases this tumor occurs in childhood and patients younger than 20 years of age, but our patient was 25-year-old. LCCSCT is a rare sex cord-stromal tumor with a low malignant potential. A favorable prognosis can be achieved with radical orchiectomy.Keywords: testicular tumor, sertoli cell tumor, large cell calcifying sertoli cell tumor -
تومور سلول سرتولی - لایدیک تخمدان (آرنوبلاستوما) با عناصر هترولوک و تظاهر کلینیکی آمنوره و هیرسوتیسمتومور سلول سرتولی- لیدیگ (SLCT) جز تومورهای طناب جنسی و استرومایی تخمدان بوده که تمایز بافت بیضه را نشان می دهد و کمتر از %0.2 کل تومورهای تخمدان را شامل می شوند. ولی تومورهای تخمدان در افراد با سن زیر 20 سال 4% موارد را در بر می گیرند.
SLCT از حیث اندازه متفاوت است؛ اما به طور متوسط 10cm قطر دارد. از نظر ظاهری لوبوله، خاکستری تا زرد، توپر یا کیستیک با سطح خارجی صاف می باشد. کیست در انواع شبکه ای و با عناصر مختلط شایع است. در این نوع تومورها، به جز در انواع بد تمایز یافته، خونریزی ونکروز ناشایع است. تظاهرات مورفولوژی این تومورها بسیار وسیع بوده و در میان تومورهای تخمدان وسیع ترین طیف را دارد. البته بعد از تراتوم بیشترین تنوع بافتی را در میان تومورهای تخمدان دارد.
-
مقدمهآپوپتوز یا مرگ برنامه ریزی شده سلول نقش مهمی در پاتوژنز بیماری های متعدد ایفا می کند. دیابت ملیتوس عوارض مخربی بر دستگاه تولید مثلی نر و عملکرد جنسی در نمونه های حیوانی و انسانی مبتلا به دیابت اعمال می کند و باعث افزایش آپوپتوز می شود. ریشه کودزو یک ساپونین و ایزو فلاونین می باشد که اغلب به عنوان عامل کاهنده قندخون مورد استفاده قرار می گیرد. کودزو توانایی کاهش گلوکز خون از مسیر غیر وابسته به انسولین را داشته و هم چنین با حذف رادیکال های آزاد منجر به کاهش استرس اکسیداتیو می گردد. مطالعه اخیر تاثیر ریشه کودزو بر فعالیت Caspease-3 به روش ایمنوهیستوشیمی در بافت بیضه در موش های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بررسی گردید.مواد و روش هاموش های نر نژاد ویستار به چهار گروه تقسیم شدند: کنترل، دیابتی، دیابتی تیمار شده با کودزو mg/kg100، دیابتی تیمار شده با کودزو mg/kg50. دیابت به وسیله تزریق درون صفاقی STZ(با دوز mg/kg50) ایجاد گردید. تیمار با کودزو با دوز mg/kg50 و 100 به مدت پنج هفته به صورت گاواژ انجام شد. آسیب های بیضه ای به وسیله روش رنگ آمیزی ایمنوهیستوشیمی و هماتوکسیلین-ائوزین مشخص شده و فاکتورهای بیوشیمیایی و هورمونی خون مورد سنجش قرار گرفت.
یافته های پژوهش: موش های دیابتی افزایش معنی داری را در آپوپتوز بافت بیضه نشان دادند. موش های دیابتی به طور مشخص کاهش در قطر توبول سمینی فروس، سلول های سرتولی، شمارش و تحرک اسپرم و مقدار تستوسترون و انسولین نشان دادند. در رت های تیمار شده با ریشه کودزو منجر به کاهش معنی دار سلول های دچار آپوپتوز در موش های دیابتی گردید و به طور مشخص سبب افزایش وزن بدن و میزان انسولین و تستوسترون پلاسما و کاهش مقدار گلوکز گردید. هم چنین تجویز خوراکی ریشه کودزو افزایش در تعداد و تحرک اسپرم، سلول های رده اسپرم ساز و سلول سرتولی مشاهده گردید.بحث و نتیجه گیرینتایج حاصل از این مطالعه، وقوع آپوپتوز را در دیابت مورد تائید قرار داده و اثرات آنتی آپوپتوزی ریشه کودزو را خاطر نشان می سازد.کلید واژگان: دیابت, ریشه کودزو, اسپرماتوژنز, آپوپتوز, موشIntroductionApoptosis or programmed cell death plays an important role in the pathogenesis of many diseases. Diabetes mellitus is a devastating effect on reproductive system of male sexual function in human and animal models and increased apoptosis. Kudzu root is an ISO Flavonin and saponins and often is used as a reducing agent is glucose. Kudzu is able to lower blood glucose in non-insulin dependent and also, by eliminating free radicals that lead to the reduction of oxidative stress. This study was conducted on the effect of Kudzu roots on apoptosis in the testes of rats diabetic.Materials and MethodsIn this study, 32 male Wistar rats were randomly selected and divided into four groups: control, diabetic rats, diabetic rats treated with Kudzu 100 mg/kg, diabetic rats treated with Kudzu 50 mg / kg. Diabetic by intraperitoneal injection of streptozotocin55 mg/kg was induced. One week after injection, they were treated with a dose Kudzu 50 and 100 mg/kg for five weeks using gavage. Testicular damage by H & E staining and immunohistochemistry and hormonal and Blood biochemical factors were measured.
Findings: Diabetic rats showed a significant increase in apoptosis in the testis. Decrease in seminiferous tubule diameter of diabetic rats, Sertoli cells, sperm count,Insulin and testosterone levels were shown. In rats treated with Kudzu roots it resulted in significant reduction of apoptosis in diabetic rats and significantly increased body weight, plasma Insulin and testosterone levels. It was observed that the oral administration roots of Kudzu increase sperm count, sperm cell of Sertoli cells.
Discussion &ConclusionsThe results of this study confirmed the occurrence of apoptosis in diabetes and root Kudzu of the anti-apoptotic effect notes.Keywords: Diabetes, Kudzu roots, Spermatogenesis, Apoptosis, Rat
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر