-
هدف این پژوهش بررسی تاثیر سیاست تامین مالی بر ناهنجاری اقلام تعهدی با تاکید بر مدیریت سود مبتنی بر هدف دست یابی به آستانه های سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. داده های مورد نیاز پژوهش، از گزارش های مالی افشاشده توسط شرکت های مورد مطالعه، در بازه زمانی 1393 تا 1398 جمع آوری شدند. روش آماری استفاده شده برای آزمون فرضیه ها رگرسیون چندگانه است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین سیاست تامین مالی و ناهنجاری اقلام تعهدی ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین اجتناب از کاهش از زیان نقشی تعدیل کننده بر ارتباط بین سیاست تامین مالی و ناهنجاری اقلام تعهدی دارد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر سیاست تامین مالی بر ناهنجاری اقلام تعهدی با تاکید بر مدیریت سود مبتنی بر هدف دست یابی به آستانه های سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. داده های مورد نیاز پژوهش، از گزارش های مالی افشاشده توسط شرکت های مورد مطالعه، در بازه زمانی 1393 تا 1398 جمع آوری شدند. روش آماری استفاده شده برای آزمون فرضیه ها رگرسیون چندگانه است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین سیاست تامین مالی و ناهنجاری اقلام تعهدی ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین اجتناب از کاهش از زیان نقشی تعدیل کننده بر ارتباط بین سیاست تامین مالی و ناهنجاری اقلام تعهدی دارد.
کلید واژگان: تامین مالی, مدیریت سود, ناهنجاری اقلام تعهدیThe purpose of this study is to investigate the effect of financing policy on the anomaly of accruals with emphasis on earnings management based on the goal of achieving earning thresholds in firms listed in Tehran Stock Exchange. The data required for the research were collected from financial reports disclosed by the firms under study in the period 1393 to 1398. The statistical method used to test the hypotheses is multiple regression. The results of testing the research hypotheses show that there is a significant relationship between financing policy and anomalies of accruals. Avoidance of loss reduction also has a moderating role on the relationship between financing policy and the anomaly of accruals.
Keywords: Financing, Earnings Management, Accruals Anomaly -
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر عدم قطعیت مالیاتی بر سیاست های مالی و استراتژیک شرکت ها صورت گرفته است. به این منظور در چهار فرضیه تاثیر عدم قطعیت مالیاتی بر سیاست های مالی (شامل: سیاست تامین مالی، سیاست تقسیم سود، سیاست سرمایه گذاری) و استراتژیک (انحراف استراتژیک) مورد بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات مرتبط با مبنای نظری از روش کتابخانه ای استفاده شد، همچنین برای آزمون فرضیه های پژوهش از داده های صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و بر مبنای اطلاعات 145 شرکت در طی دوره زمانی سال های 1395 تا 1401 استفاده گردید. نتایج نشان داد که عدم قطعیت مالیاتی بر سیاست تامین مالی شرکت ها تاثیر مثبت معناداری دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که عدم قطعیت مالیاتی بر سیاست تقسیم سود و سیاست سرمایه گذاری شرکت ها تاثیر منفی معناداری دارد. در نهایت نتایج نشان داده است که عدم قطعیت مالیاتی بر انحراف استراتژیک شرکت ها تاثیر منفی معناداری دارد. درواقع بر اساس نتایج پژوهش شرکت هایی که عدم قطعیت مالیاتی دارند، انگیزه بیشتری برای تامین منابع نقدی از طریق تامین مالی به روش بدهی دارند. از سوی دیگر چنین شرکت هایی به واسطه ریسک نقدینگی ناشی از عدم قطعیت مالیاتی تمایل کمتری برای تقسیم سود نقدی و سرمایه گذاری در پروژه ها دارند. همچنین مدیران در شرکت هایی که عدم قطعیت مالیاتی بالاتر است، احتیاط کرده و کمتر استراتژی های متمایز از سایر رقبا اتخاذ می نمایند
کلید واژگان: عدم قطعیت مالیاتی, سیاست تامین مالی, سیاست تقسیم سود, سیاست سرمایه گذاران, انحراف استراتژیکThe current research aims to investigate the impact of tax uncertainty on the financial and strategic policies of companies. For this purpose, the impact of tax uncertainty on policies (including: financing policy, dividend policy, and investment policy) and strategic policies (strategic deviation) were investigated under four hypotheses. The library method was used to collect information related to the theoretical basis. To test the research hypotheses, the data from the financial statements of the companies listed on the Tehran Stock Exchange based on the information of 145 companies during the period 2015 – 2021 were used. The results showed that tax uncertainty has a significant positive effect on the financing policies of companies. Conversely, the results showed a significant negative impact of tax uncertainty on both dividend and investment policies. Additionally, the findings indicated a significantly negative effect of tax uncertainty on strategic deviation within companies. In fact, companies facing tax uncertainty also have a greater incentive to provide cash resources through debt financing. However, due to the liquidity risk caused by tax uncertainty, such companies are more conservative in distributing cash dividends and investing in projects. Furthermore, managers in companies with higher tax uncertainty are more cautious and less prone to adopting strategies that deviate from those of their competitors.
Keywords: Tax Uncertainty, Financial Policies, Strategic Policies. Dividend Policy, Investment Policy, Strategic Deviation -
فصلنامه دانش حسابداری، پیاپی 29 (تابستان 1396)، صص 159 -180شرکت ها در طول عمر اقتصادی خود با عوامل مختلفی که غیر قابل پیش بینی است، روبرو هستند و این مدیران هستند که تصمیمات نهایی لازم را برای شرکت می گیرند. مدیران باید توانایی لازم را برای شناسایی جایگاه و ویژگی خاص شرکت داشته تا بر اساس شناخت خود بتواند بهترین تصمیم را برای شرکت اتخاذ کند. یکی از این تصمیمات مهم، تصمیمات مرتبط با تامین مالی شرکت است. به همین منظور در این پژوهش به بررسی تاثیر توانایی مدیریت بر سیاست های تامین مالی شرکت ها پرداخته شد. در این راستا صورت های مالی سال های 1388-1393 برای 133 شرکت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. به منظور سنجش توانایی مدیریت از الگوی دمرجیان و همکاران1 (2012) و برای محاسبه سیاست تامین مالی از سه متغیر اهرم مالی، سررسید بدهی و سطح نگهداشت وجه نقد استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که توانایی مدیریت صرفا با اهرم مالی ارتباط مثبت و معنادار داشته است که می تواند نشان دهنده این موضوع باشد که مدیرانی که از توانایی مدیریتی بالایی برخوردارند به جهت انجام سرمایه گذاری های سودآور و بالا نشان دادن توانایی های خود به سمت استفاده از اهرم مالی حرکت می کنند.کلید واژگان: توانایی مدیریت, اهرم مالی, سررسید بدهی, سطح نگهداشت وجه نقدCompanies in their economic life face various factors that are unpredictable. Companies directors, make the required final decisions. Manager needs to have ability to identify companys position and certain characteristics to make best decisions based on his/her own knowledge. One of the most important decisions is that relating to company financing. This study examined the effects of management ability on the financing policies of companies. This was followed by analyzing financial statements of 133 companies in the years 2010-2015. To assess the ability of management, the pattern introduced by Demirjian (2012) was used, and to calculate financing policy, the three variables of financial leverage, debt maturity and level of cash holdings were used.
The findings showed that management ability has significant positive relationship only with financial leverage that implies managers with high ability of management capacity tend to use financial leverage to make profitable investments and to demonstrate their high potential.Keywords: Management Ability, Financial Leverage, Debt Maturities, Level of Cash Holdings -
هدف این مقاله نشان دادن تاثیر نهادهای حقوقی و قواعد رفتاری اسلامی بر ساختار و عملکرد بازارهای مالی است. ممنوعیت خلق دارایی بر مبنای بدهی و تجویز آن بر مبنای ارزش یا دارایی واقعی و در نتیجه هماهنگ شدن بخش مالی با بخش واقعی اقتصاد، مهم ترین تاثیر اجرای قواعد مزبور است. در نتیجه از ساختار بازارهای مالی، بازار پول حذف شده و دارایی های ربوی نظیر اوراق قرضه و مشتقات آنها تحریم می شوند. بر عکس بازار دارایی و سرمایه گسترش یافته و نهادهای مالی، مانند بانک ها، بازار سهام، و بانک مرکزی به جای خلق پول و اجرای سیاست پولی به مدیریت سیاست تامین مالی می پردازند.
کلید واژگان: نهادهای حقوقی, بازارهای مالی, اوراق قرضهThis article aims to demonstrate the impact of legal institutions and Islamic principles on structure and performance of financial markets. The main impacts include the ban on asset creation based on debt and its prescription according to real value. As a result, money market is omitted from the structure of financial markets and usury including bonds and their derivatives are made forbidden. On the contrary, asset market and capital expand and financial institutions such as banks, stock market, and central bank manage the financial policies instead of creating money and implementing monetary policies.Keywords: Legal Instituations, Financial Markets, BondsLegal Instituations, Financial Markets, Bonds -
نام و نشان تجاری از جمله دارایی های نامشهودی است که پس از پذیرفته شدن توسط مشتریان، وفاداری آنان را به دنبال خواهد داشت. از آنجا که وفاداری مشتریان، زمینه ایجاد روابط پایدار و مراجعات ادامه دار مشتریان به شرکت را فراهم می سازد، ممکن است بر ثبات جریان های نقدی شرکت تاثیر گذارد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین نام و نشان تجاری با پایداری جریان های نقدی، میزان نگهداشت وجه نقد و سیاست تامین مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی- همبستگی است. دوره انجام پژوهش سال 1380 تا 1391 است و با استفاده از روش حذف سیستماتیک تعداد 80 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که ارتباط نام و نشان تجاری با پایداری جریان های نقدی مثبت و با اهرم مالی و میزان نگهداشت وجه نقد معکوس و معنی دار است. از این رو، نتایج پژوهش نشان می دهد که با تقویت نام و نشان تجاری، پایداری جریان های نقدی بیشتر می شود و نیاز شرکت به تامین مالی خارجی کاهش می یابد.کلید واژگان: نام و نشان تجاری, پایداری جریان های نقدی, نگهداشت وجه نقد و سیاست تامین مالیThe brand as intangible asset can create the customer loyalty. Since the customer loyalty lead to purchase repeatedly, it can increase the stability of cash flow and decrease the need of the external financial. Therefore, the purpose of this research is investigating the relationship between brand and persistence of cash flow, cash holding and financial policy for companies listed in Tehran Stock Exchange (TSE). In terms of purpose, the research is practical and in terms of method is descriptive. The research period is 2001 to 2012. Using the systematic delete method, we select 80 firms for sample. The results indicate that the brand is positively related to cash flow persistence and negatively related to cash holding and leverage. Thus, the results show that strength of brand can increase the cash flow persistence and decrease the need to external financial.Keywords: Brand, persistence of Cash Flow, Cash Holding, Financial Policy
-
هدف این پژوهش بررسی تاثیر رفتار تقلیدی شرکت های همسان بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. دوره زمانی پژوهش 1384 تا 1394 بوده و برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون چند متغیره استفاده شد. بر اساس روش نمونه گیری حذف سیستماتیک تعداد 126 شرکت متعلق به 11 صنعت انتخاب گردید. روش آماری مورداستفاده در این پژوهش روش داده های تابلویی است. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین ساختار بدهی تسهیلات مالی صنعت، میانگین نسبت سود خالص صنعت، میانگین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری صنعت و نوسان سود خالص صنعت بر ساختار سرمایه شرکت تاثیر ندارد. اما، میانگین لگاریتم فروش خالص صنعت بر ساختار سرمایه شرکت تاثیر دارد. درکل، نتایج حاکی از این است که شرکت های همسان در انتخاب سیاست تامین مالی خارجی از صنعت شان تقلید نمی کنند.کلید واژگان: شرکت های همسان, ساختار سرمایه, نظریه نمایندگی و رفتار تقلیدیThe purpose of this study is to investigate the effect of mimetic behavior of peer companies on capital structure of companies listed in Tehran Stock Exchange during 2006 to 2016. The multivariate linear regression model was used to test the hypothesis. Based on the systematic elimination method, 126 companies in 11 industries were selected. The statistical method in this research was panel data methods. The results show that the average of industry external finance, average of industry net income ratio, the average of industry market to book ratio and the average of industry volatility net profit do not affect the company's capital structure. But, the average logarithm of industry net sales affects the company's debt structure. In general, the results suggest that there is not mimetic behavior in peer companies to external finance in companies listed in Tehran Stock Exchange.Keywords: Peer Company, Capital Structure, Agency Theory, Mimetic Behavior
-
این پژوهش کاربردی با هدف تدوین و کاربست چارچوبی برای ارزیابی زیست بوم کسب وکارهای نوپای فاوا در استان ایلام و با بهره گیری از روش آمیخته اکتشافی، به انجام رسید. در مرحله تدوین، با تشکیل گروه کانونی و مشارکت 14 نفر از خبرگان کسب وکارهای فاوا، چارچوبی در سه سطح مولفه ها، ابعاد و نشانگرهای زیست بوم تدوین شده و هفت مولفه (سیاست، تامین مالی، فرهنگ، پشتیبانی، سرمایه انسانی، بازار و جذابیت محیطی) شناسایی شد. در مرحله کاربست، با به کارگیری روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، درجه اهمیت هرکدام از معیارهای دوگانه «میزان اهمیت» و «میزان دسترسی» برای رتبه بندی محاسبه شده و سپس، با استفاده از وزن های به دست آمده، نشانگرهای شناسایی شده در مرحله تدوین، با استفاده از مدل TOPSIS رتبه بندی شدند. پاسخگویان در این مرحله نیز 14 مشارکت کننده ی مرحله پیشین بودند که از بین فعالان زیست بوم کسب وکارهای نوپای فاوا در استان ایلام با شیوه نمونه گیری هدفمند برگزیده شده بودند. ابزار تحقیق نیز پرسش نامه محقق ساخته براساس یافته های مرحله پیشین بود. ارزیابی وضعیت زیست بوم کسب و کار مورد مطالعه نشان داد که بیشترین میزان شکاف در ابعاد دولت، بیمه و مالیات، سرمایه مالی، الگوسازی فرهنگی، خدمات حمایتی و شبکه استارت آپی وجود دارد.
کلید واژگان: استان ایلام, زیست بوم کارآفرینی, کسب وکارهای نوپا, کسب وکارهای نوپای مبتنی بر فاواThe purpose of this applied research was to formulate and apply a framework for assessing the ecosystem of ICT startup businesses in Ilam province using an exploratory mixed methodology. In the first phase, based on the formulations of the focus group and with the participation of 14 ICT key informants, a framework for three levels of ecosystem components, dimensions and indicators, and seven components (policy, finance, culture, support, human capital, market and Environmental attractiveness) was identified. In the second phase, using the AHP method, the importance degree of each dual criterion of the importance and accessibility amount was calculated and then by using the weights obtained, the identified indicators in the first phase, ranked by the using TOPSIS model. Respondents at this phase were also former participants in focus group who were selected among the ICT startup ecosystem stakeholders in Ilam province through purposeful sampling. The research instrument was a researcher-made questionnaire based on the findings of the first phase. Assessing the status of the ICT- based startups ecosystem showed that there is the highest gap in dimensions of the government, insurance and tax, financial capital, cultural role models, support services and startup network
Keywords: Entrepreneurship ecosystem, ICT- based startups, Ilam Province, Startups -
هدف
هدف از این تحقیق ارائه مدل پویای تحلیل سیاست های سرمایه گذاری در تولید نفت ایران و بررسی سناریوهای مختلف مرتبط با آن است. این مطالعه به دنبال شناسایی و ارزیابی سیاست های مختلف مالی و سرمایه گذاری است که می تواند به جذب سرمایه گذاری های بیشتر در صنعت نفت ایران کمک کند.
روش شناسی:
در این تحقیق از روش پویایی سیستم و تحلیل محتوا برای توسعه مدل استفاده شده است. جامعه آماری بخش تحلیل محتوا شامل اسناد بالادستی صنعت نفت و مقالات مرتبط با سرمایه گذاری در این صنعت بوده و در بخش کمی، کارکنان، مدیران و کارشناسان صنعت نفت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Vensim انجام شد و نه سناریوی مختلف برای ارزیابی سیاست های مالی و سرمایه گذاری تدوین شد.
یافته هانتایج نشان داد که سیاست تامین مالی بینابینی با افزایش 128.854 واحدی به عنوان جذاب ترین سیاست انتخاب شد. پس از آن، سیاست تامین مالی بدهی محور با افزایش 108.333 واحدی و سیاست تامین مالی مبتنی بر ذخایر زیرزمینی با افزایش 69.580 واحدی قرار گرفتند. این نتایج نشان دهنده اهمیت تنوع بخشی به منابع مالی و استفاده از ساختارهای مالی نوآورانه در صنعت نفت ایران است.
نتیجه گیرییافته های تحقیق نشان می دهد که ترکیب منابع مالی مختلف و استفاده از سیاست های متنوع سازی مالی می تواند به جذب سرمایه گذاری های بیشتر و کاهش ریسک های مالی در صنعت نفت ایران کمک کند. این نتایج با مطالعات پیشین در زمینه سیاست های مالی و سرمایه گذاری همخوانی دارد و به سیاست گذاران صنعت نفت ایران در اتخاذ تصمیمات استراتژیک کمک می کند.
کلید واژگان: سرمایه گذاری, صنعت نفت, پویایی سیستم, سیاست های مالی, مدل علی حلقوی, تحلیل محتواvarious related scenarios. The study aims to identify and assess different financial and investment policies that could enhance investment attraction in Iran's oil industry.
MethodologyThe study employs system dynamics and content analysis to develop the model. The statistical population for the content analysis includes upstream oil industry documents and related articles on investment. In the quantitative section, employees, managers, and experts in the oil industry were selected as the sample population. Data analysis was conducted using Vensim software, and nine different scenarios were developed to evaluate financial and investment policies.
FindingsThe results revealed that intermediary financing, with an increase of 128.854 units, was identified as the most attractive policy. Debt-based financing, with an increase of 108.333 units, and financing based on underground reserves, with an increase of 69.580 units, followed. These findings highlight the importance of diversifying financial resources and utilizing innovative financial structures in Iran's oil industry.
ConclusionThe study concludes that a combination of different financial resources and the application of diversified financial policies can significantly contribute to attracting more investments and reducing financial risks in Iran's oil industry. These findings align with previous studies on financial and investment policies and provide valuable insights for policymakers in Iran's oil sector.
Keywords: Investment, Oil Industry, System Dynamics, Financial Policies, Causal Loop Model, Content Analysis -
یکی از مسایل عمده ای که در زمینه تجارت خارجی هر کشور مطرح می شود، موضوع آثار جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر صادرات و واردات می باشد. سرمایه گذاری مستقیم خارجی می تواند باعث افزایش ظرفیت های تولیدی به ویژه در مورد کالاهای صادراتی شود و در زمینه برقراری پیوند و ارتباط با اقتصاد بین المللی از طریق توسعه بازارهای صادراتی و پیشرفت در زمینه های تحقیق و توسعه به کشور میزبان کمک نماید. از این رو هدف این تحقیق، بررسی تاثیر این نوع سرمایه گذاری ها بر تجارت خارجی کشورهای میزبان است. الگوی مورد بررسی برای این هدف، با روش داده های تابلویی برای 24 کشور(شامل 12 کشور شرق آسیا و 1980 برآورد شده است. - اقیانوسیه و 12 کشور غرب آسیا) طی سال های 2005 نتایج، بیانگر اثر مثبت و معنی دار سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر صادرات و واردات در کشورهای مورد بررسی است، در حالی که این اثر در شرق آسیا و اقیانوسیه نسبت به غرب آسیا چشمگیرتر است. از این رو، به کشورهای در حال توسعه، به ویژه ایران پیشنهاد می شود که به سیاست تامین مالی از طریق سرمایه گذاری مستقیم خارجی روی آورند و شرایط ورود این نوع سرمایه گذاری ها را تسهیل نمایند.
کلید واژگان: سرمایه گذاری مستقیم خارجی, تجارت خارجی, کشورهای آسیایی و اقیانوسیه, داده های تابلویی -
برای بانک ها، تعامل با بانک های همسان و رقیب یک امر متداول و رایج است. مطالعات قبلی نشان می دهند که بانک های همسان و رقیب نقش مهمی در شکل دادن به انواع سیاست های بانکی ایفا می کنند، اما تاثیر رفتار بانک های همسان و رقیب در تصمیمات مالی شرکت ها اغلب نادیده گرفته می شود. تآمین منابع مالی و تصمیمات اهرمی از مهم ترین اینگونه تصمیمات در شرکتها هستند. در همین راستا در این مطالعه به تاثیر نا اطمینانی سیاست اقتصادی و ویژگیهای شرکت بر تصمیمات اهرمی موسسات مالی در بانکداری همگرا پرداخته می شود. جامعه آماری این تحقیق بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1395 تا 1399 می باشد. فرضیات پژوهش با استفاده از روش پانل دیتا مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد بانکهای همسان در انتخاب سیاست تامین مالی خود از صنعت تقلید می کنند و همچنین نااطمینانی سیاست اقتصادی بر رفتار بانکداری همگرا در اتخاذ تصمیمات اهرمی تاثیر مثبت و معنی داری دارد . سایر نتایج بیان می کند که میانگین نسبت سود خالص صنعت، میانگین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری صنعت و نوسان سود خالص صنعت بر تصمیمات اهرمی بانک تاثیر معنی داری ندارند ، اما میانگین لگاریتم کل دارایی صنعت بر تصمیمات اهرمی بانک تاثیر منفی و معنی داری دارد .
کلید واژگان: بانکداری همگرا, رفتار تقلیدی, نااطمینانی سیاست اقتصادی, تصمیمات اهرمیdealing with rivals is a common and important note for banks. Previous studies have shown that matched and competing banks play an important role in shaping a variety of banking policies, but the impact of the behavior of matched and competing banks on corporate financial decisions is often overlooked. In this regard, this study investigates the impact of the uncertainty of economic policy and bank characteristics on the leverage decisions of financial institutions considering the role of peer-bank behavior. The statistical population of this research is the banks listed on the Tehran Stock Exchange during the period 2016 to 2020. The results showed that the average ratio of net industry profit, the average ratio of market value to book value of industry and fluctuation of net industry profit do not affect the leverage decisions of the bank. However, the average logarithm of the total assets of the industry influences the leverage decisions of the bank. Overall, the results show that like-minded banks do not imitate their industry in choosing foreign financing policies
Keywords: peer banking, Imitative behavior, Economic policy uncertainty, leverage decisions
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر