به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۹۵۳۷ عنوان مطلب
|
  • سخنی در باب روند تکاملی وزن و قافیه در شعر عربی
    رمضان بهداد
    شعر عربی قبل از اسلام مدتها به صورت شعر هجایی سروده می شده است، تا این که در حدود 150 سال پیش از اسلام به اسلوب شعر عروضی تحول یافته است؛ این تحول به صورت تدریجی و طبیعی انجام گرفته و در قافیه نیز شعر عربی یک مسیر طولانی تکاملی را پشت سر گذاشته است و تکامل در قافیه پیش از تکامل عروضی آن بوده است. دلیل آن سروده های بر جای مانده هجایی مقفاست که مهمترین آنها معلقه عبید بن ابرص، شاعر جاهلی است و پس از تحول شعر از اسلوب هجایی به اسلوب عروضی اشعار هجایی چون یارای مقاومت با اسلوب عروضی را نداشته است، از میان رفته و فراموش شده است.
    کلید واژگان: شعر هجایی, شعر عروضی, توالی هجاها, قوافی مردوفه
  • غلامرضا بهرامپور
    چهاربیتی گونه ای از شعر کهن ایرانی و به باور نگارنده ادامه همان سه بیتی ها یا سه خشتی های قدیم ایرانی است با وزنی تقریبا هجایی که به مرور وزن عروضی یافته است. ساختار این گونه شعر بنابر شواهد بسیاری که در دست است، بر مبنای نوعی تکرار استوار است. محتوای چهاربیتی ها هم بیشتر ساده و بدوی است و از سویی با موسیقی پیوندی ناگسستنی دارد که به همین دلایل می توان آن را فرزند شعر کهن و بازمانده شعر هجایی دانست. در این گفتار با اشاره به شواهد و نظراتی که از محققان به جا مانده، بنا داریم تا اثبات کنیم این گونه ادب عامه تداوم «سنت شعر شفاهی» است که خوشبختانه دگردیسی خود را در شواهد بسیاری حفظ کرده و پیوستگی تاریخی سنت موسیقی ایرانی، خاصه در بین مردم روستاها، آن را همچون عتیقه ای گران بها محفوظ داشته است تا برای بررسی شعر ایرانی قبل از اسلام، پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی، مشروط به عدم تعصب، منابع کافی در دست داشته باشند
    کلید واژگان: موسیقی, چهاربیتی, دوبیتی, شکل, قالب, ساختار
    Gholamreza Bahrampoor
    Tetrastichous is a sort of common oral poetry in the villages of Khorasan، which can be considered the developing form of those three hemistich or tetrastichous of Sassanian''s periods. This paper، by searching different evidences، indicates، that this type of poem in its early stages has been only a syllable، and by emergence of iambic poetry has enjoyed rhythm. By comparing 2000 of written Tetrastichous and variety of recorded cases in the villages of Khorasan، the structure of repeating this type of poem has also been specified that we will point to some of these evidences. Also، we will discuss about the structure of these Tetrastichouses and specify the reason of this oral tradition’s continuity; a tradition that still exists among the rural poets and musicians. At the depth of the discussion، we will discuss indissoluble link of this type of poem with music. In the section of outside form، we will indicate the variation of rhyme in this type of popular poem، and finally، we will point، in the domain of thought and emotion، to the reasons of shaping this type of poem، especially among the villagers and the masses
    Keywords: Poem, Music, Tetrastichousis, Distich, Ancientsiran, Shape, Form, Structure
  • محسن وثاقتی جلال*
    مولفه های جمال شناسی نثر مرسل بسیار متنوع است. موسیقی زبان یکی از آن هاست که به شکل معناداری این متون را هنری کرده است. این نوع موسیقی که موجب زیبایی نثر مرسل شده، از کجا نشات می گیرد؟ در این مقاله آثار نثر مرسل به روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از زبان شناسی ساختارگرا و علم معانی بررسی شده اند تا پاسخ مناسبی به پرسش تحقیق داده شود. نتایج نشان می دهد که جمال شناسی موسیقایی نثر مرسل مبتنی بر درونه زبان است و برای تقویت موسیقی زبان از دو مولفه موسیقی ترتیل قرآن و شعر هجایی دوره باستان تاثیر پذیرفته است. نثر مرسل تحت تاثیر موسیقی ترتیل با آرایش خاص نحوی، آزادی عمل در آغاز و پایان جمله ، استفاده مناسب از واژگان، حروف و وندها توازن نحوی قدرتمندی ایجاد کرده و از این طریق، به موسیقی نثر دست یافته است. یکی دیگر از عوامل موسیقایی نثر مرسل، بهره مندی از وزن هجایی و متون آهنگین زبان های باستان است. این مطالعه نشان می دهد که با ورود وزن عروضی به عرصه زبان  فارسی، شعر هجایی از بین نرفته؛ بلکه به دلیل هم خوانی نداشتن با شعر عروضی و نیز عدم آشنایی بلاغیون اسلامی با آن، نوعی نثر تلقی شده و به درون نثر فارسی وارد شده و به کمک سایر مولفه ها، موسیقی نثر مرسل را تقویت کرده است. علاوه بر آن، خصلت های ذاتی زبان فارسی و مولفه های اجتماعی-فرهنگی دوره سامانی نیز باعث رهایی و آزادی عمل در زبان شده و در موسیقی نثر مرسل تاثیر معناداری گذاشته است.
    کلید واژگان: نثر مرسل, زبان شناسی, موسیقی زبان, موسیقی نثر
    Mohsen Vesaghati Jalal *
    Language rhythm is one of the diverse aesthetic components employed in Farsi Morsal prose, which has significantly enhanced its artistic value. The research question is ‘what has been the provenance of such a rhythm garnishing that prose type?’ To find a convincing answer, a descriptive-analytical method has been employed in this article and works of Morsal prose have been investigated, utilizing semantics and structural linguistics. The results indicate that the aesthetic rhythm of Morsal prose is formed on the interior of the language. While being influenced primarily by the rhythmic recitation of the Holy Quran and then by the old Farsi poetry, Morsal prose owes its rhythmic elegance to its special syntactic arrangement, syntactic equilibrium and flexibility in starting and ending the sentences. Another factor accounting for the rhythmic elegance of Morsal prose is the use of syllabic rhythm and the melodic texts of ancient languages. This study proves that syllabic poetry did not vanish with the arrival of prosodic rhythm; rather, due to inconsistency with prosodic poetry and lack of knowledge among the rhetoricians of the Islamic period, it was considered and categorized as a kind of prose. Then, the other literary aspects of ancient languages gave a rise to the rhythmicity of Morsal prose. Furthermore, the inherent characteristics of the Farsi language and the socio-cultural components of the Samanid period led to the liberation and flexibility of the language and exerted a salient impact on the rhythm of prose.
    Keywords: Morsal Prose, Linguistics, Language Rhythm, Aesthetics
  • مهدی ابوالحسنی ترقی
    بسیاری از متون دینی وسیاسی ایران باستان در قالب شعر هجایی سروده شده است. این شعر به منظور ماندگاری بیشتر در ذهن و دوری از دستبرد راهزنان فرهنگی همواره با ساز و آواز و موسیقی بیان می گردید. مضمون بیشتر این اشعار را داستان آفرینش، سکونتگاه های اولیه،پادشاهان باستانی،شرح قهرمانی ها و تاریخ حماسی تشکیل می داد. اعتقادات مذهبی و محبوبیت شخصیت های ملی و دینی،پشتوانه محکم فرهنگ شفاهی حاکم بر این باستان،خاصه دوران اشکانیان بوده است.در این میان خنیاگر(هنیاگر،گوسان، گسن)،موسیقیدان عهد باستان،وظیفه حفظ،تداوم و انتقال تاریخ شفاهی را بر عهده داشت. با بررسی معانی لغوی و دقت در عملکرد این گروه،آشکار می گردد که با وجود اشتهار این گروه اجتماعی به آواز خوانی و مطربی در میان مردم،داستانسرایی منظوم و نقل تاریخ شفاهی از وظایف عمده اینان بوده و خنیاگران در دوره هایی از تاریخ ایران زمین، در شمار طبقات ممتاز بوده اند.
    این نقش و جایگاه نه تنها در ایران که در میان اقوام گرجی و ارمنی نیز دیده شده است به نحوی که بعدها پیروان آیین آیین مسیح،خنیاگران را (به دلیل حفظ و نقل تاریخ ملی این سرزمین ها) به کفر و الحاد متهم کردند.
    کلید واژگان: شعر, موسیقی, خنیاگری, گوسان, تاریخ شفاهی, ایران, ماد, هخامنشی, اشکانی, ساسانی
  • فرشته آلیانی، فیروز فاضلی
    دوبیتی، شعر عامیانه چهارمصرعی، متداول ترین قالب شعری ایرانیان است و آن را بازمانده شعر هجایی دوره ساسانی می دانند. دوبیتی از دیرباز با موسیقی همراه بوده است و این نیز از قدمت آن حکایت دارد. به دوبیتی فهلویات نیز گفته اند. دوبیتی زبانی عامه فهم، وزنی ساده و ساختاری روان دارد و با احساس، اندیشه و زندگی اقوام گره خورده است. از این رو، با بررسی دوبیتی های هر قومی می توان به فضای فکری، روحی، واژگانی و زبانی آن قوم پی برد. در این مقاله، بیست وچهار دوبیتی از مجموعه چهارصد دوبیتی جمع آوری شده بخشی از قوم تالش را از نظر زیبا شناختی، زبانی و محتوایی بررسی می کنیم. این دوبیتی ها نماینده تمامی دوبیتی های جمع آوری شده اند. اغلب دوبیتی ها دست مایه موسیقی و آواز بوده اند، از نظر زبانی متحول شده اند، و واژه ها و ترکیب های قدیمی کمتر در آنها دیده می شود.
    کلید واژگان: شعر عامیانه, دوبیتی, موسیقی, ترانه, تالشی جنوبی
  • امید طبیب زاده

    وزن هجایی وزنی است که از تکرار منظم درنگ ها (یعنی مکث در پایان واژه) و نیز ایجاد پاره های مساوی و گاه نامساوی از حیث تعداد هجاها، پدید می آید. محل درنگ یا مکث پایان واژه به قدری در این وزن اهمیت دارد که می توان آن را مهم ترین عامل برای تعیین نوع وزن در این نوع اشعار دانست. کمیت هجاها و نیز تکیه وزنی اهمیت چندانی در ساختار وزن هجایی ندارد و به همین دلیل این وزن دارای تفاوتی ماهوی با دو وزن اصلی شعر فارسی، یعنی وزن کمی اشعار عروضی از یک سو، و وزن تکیه ای-هجایی شعرهای عامیانه از سوی دیگر است. وزن هجایی بیشتر خاص زبان های هجا-زمانی مانند زبان فرانسوی است که هجاهای آن دارای کمیت های مساوی هستند، اما گاهی به علل تاریخی و فرهنگی نمونه هایی از آن در زبان هایی مانند فارسی نیز که دارای هجاهایی با کمیت های گوناگون است مشاهده شده است. گرچه وزن هجایی از وزن های اصلی در زبان فارسی نیست، از قدیم تا به امروز اشعاری بدین وزن در زبان فارسی سروده شده است که در این مقاله به گردآوری و تحلیل آنها می پردازیم. در این مقاله پس از بحث مختصری درباره رده شناسی وزن های گوناگون جهان، به معرفی و بررسی این وزن در فارسی می پردازیم و نشان می دهیم که اولا شاعران برای سرودن اشعاری به وزن هجایی در زبان فارسی، عمدتا از هجاهای بلند (سنگین) استفاده می کنند، ثانیا تمام مکث های موجود در این وزن از نوع درنگ است، یعنی مکثی که منطبق بر مرز پایان واژه یا گروه واجی است، و ثالثا گرچه پایان هر پاره در این شعر با نوعی تکیه یا برجستگی همراه است، این تکیه نه از نوع تکیه واژگانی یا وزنی، بلکه از نوع تکیه زیروبمی است و دارای نقشی صرفا ثانوی در ساختار اصلی وزن است. در این مقاله همچنین شیوه ای را برای طبقه بندی وزن های هجایی فارسی و نیز نمایش مختصات وزنی آنها عرضه داشته ایم.

    کلید واژگان: رده شناسی وزن ها, وزن هجایی, شعر هجایی فارسی
    Omid Tabibzadeh

    Syllabic meter is formed by the regular repetition of syllables, pauses (caesurae), and hemistiches. The quantity of syllables as well as their weight have no functional role in the structure of syllabic meter, therefore this meter is substantially different with the Persian quantitative meter in classical poetry and Persian isochronous accentual folk meter which are based mainly on syllable weight and metrical accents respectively. Although the syllabic meter is usually current in such syllable-timed languages as French in which syllables have equal quantities, sometimes, for some historical and or cultural reasons, evidences of syllabic meter have been observed in languages such as Persian in which syllables have different quantities. Syllabic meter, as it has been mentioned already, is not current in Persian at all, but this meter has been used by some poets in Persian from the ancient times to the present day. This paper deals with the structural analysis of such poems. In this article, after a brief discussion on the classification of different meters in world languages, Persian syllabic meter has been introduced and it structural characteristics has been shown as follows: 1. Persian poets, when composing in this meter, make use of mostly long (heavy) syllables; 2. The pauses in this meter are always of caesura types, i.e. it appears always after a phonological word (or prosodic constituent) break; 3. Although the end part of each pause in this poem is accompanied always by a stress, this stress is not a metrical one, but a pitch accent, and this point shows clearly that stress has just a secondary role in the main structure of this meter in Persian. In this article a method has been also introduced for representing and classifying all kinds of Persian syllabic meter.

    Keywords: Metrical Typology, Syllabic Meter, Persian Syllabic Meter
  • محمدحسن ارجمندی فر، بیژن ظهیری ناو *، بابک خضرائی
    زمینه و هدف

     عروض-یکی از قدیمی ترین و متداول ترین شیوه نامه های سنجش و طبقه بندی وزن شعر - از قرن دوم(ه.ق) تا به امروز، و میزان و معیار وزن سنجی شعر فارسی و عربی بوده است. شیوه نامه ای که بسیاری خاستگاه آن را زبان عربی و مبدع آن را دانشمندی عرب به نام خلیل ابن احمد فراهیدی میدانند. این پژوهش با بررسی سیر تاریخی شعر فارسی در پی یافتن خاستگاه زبانی و جغرافیایی عروض است.

    روش مطالعه

     پژوهش پیش رو مطالعه ای نظری است که به شیوه پژوهش کتابخانه ای انجام شده و برای شناسایی خاستگاه عروض، مسیر تاریخی و ادبی شعر فارسی از پیش از میلاد مسیح(ع) که شعر هجایی فارسی در گونه وزنی کمی سروده میشده، دنبال شده و مسیر تکامل و تطور شیوه هجایی تا پیدایش شیوه عروضی طی شده است تا مشخص شود عروض چه خاستگاه جغرافیایی و زبانی دارد؟ در خصوص پیشینه پژوهش نیز تاکنون کار متمرکزی در این خصوص صورت نگرفته و پراکنده بدان اشاره شده است.

    یافته ها

     سابقه چند هزارساله شعر فارسی گویای این حقیقت است که ایرانیان از قرنها پیش از اسلام، به شیوه هجایی با وزن کمی، شعر میسرودند، وزنهای مخصوص خود را داشتند و شیوه عروض، صورت تکامل یافته شعر هجایی فارسی است.

    نتیجه گیری

     پس عروض نه یکباره که طی قرنها شکل گرفته و خلیل ابن احمد فقط آن را نظام مند کرده است. آگاهی از این حقیقت که عربها سابقه ای در هنر موسیقی نداشته و بعد از اسلام آن را از ایرانیان وام و فرا گرفته اند و همچنین تاثیرپذیری بالای عروض از موسیقی ایجاب میکند خلیل ابن احمد یا ایرانی باشد یا آن را از ایرانیان فراگرفته باشد. یاقوت الحموی در قرن ششم در کتاب معجم الادبا وقتی به روشنی به ایرانی و فارسی زبان بودن خلیل ابن احمد اشاره میکند، این ابهام را از میان برمیدارد. چون در قرن دوم(ه.ق)، زبان علم و حکومت در منطقه خاورمیانه، زبان عربی بوده است، خلیل ابن احمد این شیوه را به زبان عربی وضع و پیشنهاد کرده است. از این روی خاستگاه عروض را میتوان ایران و زبان فارسی دانست به مثابه فردی ایرانی که لباس عربی بر تن کرده است.

    کلید واژگان: عروض, خلیل ابن احمد, وزن شعر, عروض فارسی, عروض عربی
    M.H. Arjamandifar, B. Zahiri Nav*, B. Khedraei
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Arūz (prosody) is -one of the oldest and most common methods of measuring and classifying the weight of poetry - from the second century (A.H.) until today, has been the measure and standard of measuring the weight of Persian and Arabic poetry. A style book that many consider to be the origin of the Arabic language and its creator is an Arab scientist named Khalil Ibn Ahmad Farahidi. By examining the historical course of Persian poetry, this research seeks to find the linguistic and geographical origin of prosody.

    METHODOLOGY

    The present research is a theoretical study that was conducted in the style of a library research, and to identify the origin of Arūz, the historical and literary path of Persian poetry was followed from before the era of Christ (PBUH), when Persian syllabic poetry was written in a quantitatively weighted form. The path of evolution of syllabic style to the emergence of prosodic style has been followed in order to determine the geographical and linguistic origin of Arūz. Regarding the background of the research, no focused work has been done in this regard and it has been mentioned sporadically.

    FINDINGS

    The history of several thousand years of Persian poetry is indicative of the fact that Iranians used to sing poetry in a syllabic style with little weight, they had their own weights, and the prosody style is an evolved form of Persian syllabic poetry.

    CONCLUSION

    So Arūz is not a one-time event that was formed over centuries and Khalil Ibn Ahmad only systematized it. Being aware of the fact that the Arabs had no history in the art of music and borrowed and learned it from the Iranians after Islam, as well as the high influence of Arūz on music, requires Khalil Ibn Ahmad to be Iranian or to have learned it from the Iranians. In the 6th century, Yaqut al-Hamwi removes this ambiguity when he clearly points out that Khalil ibn Ahmad is an Iranian and a Persian speaker in his book Mujam al-Adba. Because in the second century (A.H.), the language of science and government in the Middle East region was Arabic, Khalil Ibn Ahmad proposed this method in Arabic. Therefore, the origin of Prozod can be considered Iran and the Persian language, as an Iranian person wearing Arabic clothes.

    Keywords: Arūz, Khelil Ibn Ahmad, Weight Ofpoetry, Persian Arūz, Arabic Arūz
  • فخرالسادات خامسی هامانه*
    ترجمه های کهن قرآن در داشتن واژگان سره و اصیل پارسی، بسیار توانگر و بس پر بارند و از این منظر، در زبان فارسی همتایی ندارند. این آثار، آکنده از کلمات و ترکیباتی هستند که در متون کهن، کمتر به کار رفته و بعضا، نمونه هایی از آن ها در هیچ یک از متون دیگر یافت نمی شود. این مهم به ویژه در زمینه برابر نهاده های مفردات قرآنی از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از راه های غنا بخشیدن به نظام واژگانی، گزینش و بیرون کشیدن این دردانه های دیروزین از زیر خروارها خاک فراموشی و بی خبری و داخل کردن آن در زبان پذیرش یافته امروزین و به کار گرفتن آن ها برای مفاهیم جدید، می تواند بود. این جستار با هدف بازنمود اهمیت واژگانی کتب کهن قرآنی، با استناد به تعدادی از این آثار متعلق به قرون سوم، ششم هجری به مهم ترین ویژگی های واژگانی ترجمه ها و تفاسیر کهن قرآن از دیدگاه پژو هش های زبان شناسی پرداخته است. منابع این تحقیق عبارتند از: «قرآن قدس، پلی میان شعر هجایی و عروضی فارسی، ترجمه تفسیر طبری، برگردان کهن قرآن، ترجمه معروف به قرآن شماره 4، تفسیر قرآن پاک، گزاره ای از بخشی از قرآن کریم معروف به تفسیر شنقشی، ترجمه قرآن موزه پارس، تفسیری بر عشری از قرآن مجید، تفسیر قرآن مجید معروف به تفسیر کمبریج، تفسیر سورآبادی، تفسیرکشف الاسرار و عده الابرار، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن».
    کلید واژگان: قرآن, برابر نهاده های قرآنی, تفاسیر و ترجمه های کهن قرآن, زبان شناسی
    Fakhrrolsadat Hkamesi Hamaneh*
    Old Quran translations are extremely enriched and wealthy regarding having pure and Sara Parsi lexicons and thus have no counterpart in this regard. They possess words and combinations used in old texts some of them may not be found in any other texts. This feature, especially in regard to rare Quranic equivalence, possesses utmost importance. One way to enrich lexical system is to choose and extract these past precious words buried beneath a lot of forgotten and ignorance soil and then insert them into today’s accepted language and using them for new concepts. This research, aiming at re-expressing lexical importance of Quranic old books, referring to some of these works of third and sixth hegira century, has studied the most important lexical features of translations and interpretations of the old Quran from the view point of linguistic research. The resources of present research are as follows: “Qods Quran”, “a bridge between Farsi syllabic and prosodic poem”, translation of “Tabari interpretation”, “Old translation of Quran”, a translation known as no 4 Quran, Pak (Clean) Quran interpretation, a predicate from a part of Quran known as “Shanghashi interpretation”, Pars museum Quran translation, a tenth of holly Quran interpretation, holly Quran interpretation known as “Cambridge commentary”, “Souradadi interpretation”, “Kashf-ol-asrar & Eddah-ol-abrar interpretation”, “Roz-al-jenan & Roh-al-jenan Quran interpretation”.
    Keywords: Quran, Quranic equivalents, Old Quran interpretations, translations, Linguistics
  • لیلا ضیامجیدی، امید طبیب زاده
    پژوهش حاضر به بررسی وزن اشعار عامیانه فارسی براساس نظریه وزنی بروس هیز اختصاص دارد. شعر عامیانه فارسی وزنی تکیه ای – هجایی دارد؛ یعنی وزنی که براساس تکرار تکیه ها در فواصل هجایی مساوی به وجود می آید. نظریه وزنی که یکی از شاخصه های منشعب از واج شناسی زایشی است، سلسله مراتب وزنی را در شعر تعیین می کند و آنها را بر نمودارهای درختی نشان می دهد. در این مقاله پس از شرح نظریه وزنی، شعر عامیانه فارسی را که به ترتیب، مصراع، شطر و پایه ها هستند، بر نمودارهای درختی نشان می دهیم و قواعد مطابقه وزن تکیه ای – هجایی را در این نوع اشعار ارائه می کنیم.
    کلید واژگان: شعر عامیانه, نظریه وزنی, وزن تکیه ای- هجایی, شطر, پایه
    Leila Zia Majidi, Omid Tabibzadeh
    This article, following the Metrical Stress Theory of Bruce Hayes, studies the nature of meter in Persian folk poems. The accentual-syllabic meter of these poems is formed by the repetition of accents in equal syllabic distances. Metrical Stress Theory is a branch of generative phonology that has the capability of determining the poem’s rhythm and displaying them in tree diagrams. This article after explaining the Metrical Stress Theory, represents the rhythmical hierarchy of Persian folk poems - lines, half-lines, feet - in tree diagrams and presents the rules for accentual-syllabic meter in folk poems.
  • نسرین علی اکبری، علی نظر نظری تاویرانی*
    ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی، شاعر، نویسنده، معلم و روزنامه نگار معاصر(1264- 1336 ش) از پیشگامان تجدد در شعر معاصر فارسی است. خروج از وزن عروضی و سرودن شعر در وزن هجایی از مهم ترین جنبه های نوگرایی او در شعر محسوب می شود. در این مقاله، بیست و هشت قطعه شعر او که دارای وزن هجایی است مشخص گردیده و پس از تقطیع، اوزان آن ها بررسی شده است؛ سپس این اوزان با وزن های مشابه در زبان کردی که لاهوتی گویشور آن بوده انطباق داده شده است. حاصل این بررسی و مقایسه این است که لاهوتی پیش از آن که به اوزان شعر روسی، فرانسوی و ترکی نظر داشته باشد چنانکه عده ای بر این باورند به سنت های وزنی شعر بومی ایران نظر داشته و با الهام از آن ها دست به نوآوری درشعر فارسی زده است. این اوزان در دو دسته ی اوزان ترکیبی و غیر ترکیبی دسته بندی و متفرعات هر یک از اوزان در ذیل دسته بندی ها به تفصیل توضیح داده شده است.
    کلید واژگان: شعر, ادبیات معاصر, وزن هجایی, ابوالقاسم لاهوتی
    Nasrin Aliakbari, Alinazar Nazari Tavirani*
    Abolghasem Lahooti, the poet, author, teacher and journalist, is among the first pro-modernisms. He is one of the poets in Persian poetry. Some of them have been announced his poems as beholder of modernism and mentioned some instances of exiting rhythm in his poems and composing in prosodic style and syllabic rhythm which are the most important aspects of that new poetry. He understood the local rhythm of the poem before Russian, French and Turkish poem. As some believed, he inspired of them to innovate the Persian poem. His early poems are like those of his father's, Mirza Ahmad e Elhami. But after his immigration to Tehran he experienced the new contraptions around poems. He excogitated content more than surface "Vafaye Beahd" (It's composed in 1288 Sh contemporary, Yad Ar ze Shame e Mordeh by Dehkhoda) is one his first experience from his 50 pieces as "Langroodi's 20 pieces and according Bashiri's commutation in 28 Ghete e has composed in syllabic rhythm. Although these are not as well as other his poems but they're important for syllabic rhythm. Kordish poem is one of Irainan's poem which influenced old syllabic rhythms in Kordish poem has 10 - 8 - 6 rhythm. There is pause and short silence in middle of hemistich. It is the main feature, this short pause has occurred in poems with 10 rhythms after fifth and in poems with 8 rhythms after forth and in poems with 6 rhythms after third rhythm. Lahoty has influenced Kordish poems; here are two types combined and noncombined rhythms: 1) Noncombined (single rhythm) poems that is composed with one syllabic rhythm. They have been classified into 3 rhythms: 10 rhythmic, 8 rhythmic, and 7 rhythmic poems. Lahoty has composed in these rhythms. 2) Combined rhythm: he applied 2 or 3 syllabic rhythms and the hemistiches equals to rimes this feature compensate deficiency from combination of 2 different rhythms. In most of these rhythms 10 syllabic ones are formed by combination to other syllables which could be counted by their frequency in Lahooti’s Divan. He has applied twice 9 syllabics and once 11, with the most common 10, 8, 7 syllabics. It should be noticed that all rhythms aren’t rhythmical. But have differed in number of syllables and arrangement in Lahooti's Divan. Combination of 7 & 10 Combination of 10 & 9 Combination of 10 & 5 They're beautiful rhythms. It appears that Lahooti feels more nostalgic to his hometown and his mother tongue, the rhythms prove this claim, because 9 and 11 rhyme (have been used 3 times) are most common. So, he can be known the genius of his period. As he has a lot of experiences in composition of Kordish poems, he could have used the rhythm possibilities of Kordish poems in Persian poetry.
    Keywords: poem, rhythm, syllabic, modernism, Abolghasem Lahooty
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال