-
هدف اصلی این مطالعه، بررسی رابطه ی تعدادی عامل های جمعیت شناختی، اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی با گرایش شوهران به خشونت علیه همسران در خانواده است. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی مردان متاهل تک همسر ساکن شهرستان شیراز تشکیل داده که در زمان پژوهش حداقل یکسال از تاریخ ازدواج آن ها گذشته است. داده های پژوهش از روش پرسشنامه ی ساختار یافته و با شیوه ی نمونه گیری چند مرحله ای طبقه بندی شده ی تصادفی از یک نمونه ی 400 نفری از جامعه ی آماری بدست آمده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین سن شوهر و تفاوت تحصیلات همسران با گرایش شوهر به خشونت علیه همسر رابطه ای معنی دار وجود ندارد، اما از سوی دیگر، بین تعداد فرزندان، سن ازدواج شوهر، اختلاف سنی همسران، اعتقاد شوهر به کلیشه های جنسیتی، قومیت شوهر، خویشاوند همسری، شغل شوهر، مشاهده ی خشونت به وسیله ی شوهر در خانواده و خاستگاه و رضایتمندی شوهر از زندگی زناشویی، با گرایش شوهر به خشونت علیه همسر رابطه ای معنی دار وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان دهنده ی همبستگی قوی بین عامل فرهنگی اعتقاد شوهر به کلیشه های جنسیتی و گرایش شوهر به خشونت علیه همسر استکلید واژگان: گرایش, خشونت علیه زنان, عامل های جمعیت شناختی, عامل های اجتماعی, عامل های فرهنگی, عامل های روان شناختی, مدل اکولوژیکی, شیرازThe main aim of this article was to examine the relationship between demographic, social, cultural and psychological factors and husbands’ attitudes toward violence against wives in the family. The sampling frame of this survey research comprised all monogamous men in Shiraz with at least one year of marital life. 400 men selected as the sample of the study employing a multistage stratified random sampling strategy responded to a questionnaire. The results of this research showed that there was no significant relationship between husband's age and the education difference of couples and the husband’s attitudes toward violence against wives. However, there was a significant relationship between the number of children, husband’s marriage age, age difference of the couple, husband’s beliefs about gender stereotypes, husband's ethnicity, husband's job, husband’s observation of parents’ violence in the original family, husband’s satisfaction with marital life and the husband’s attitude toward violence against the wife. The findings of research, further, indicated a strong correlation between the cultural factor of husband’s beliefs about gender stereotypes and the husband’s attitude toward diverse types of violence against the wife
-
مطابق دیدگاه مشهور فقهای امامیه، زنی که مستطیع، و حجه الاسلام بر او واجب باشد، نه تنها به اذن شوهر نیازی ندارد، بلکه اگر شوهر، وی را از انجام حج بازدارد، نباید از شوهر اطاعت کند و واجب است حج را به جای آورد؛ درحالی که امکان دارد این امر با حقوق شوهر تزاحم پیدا کند. نظر مشهور، عدم اشتراط اذن زوج است که شامل فرض تلازم حج با تضییع حق شوهر مبنی بر لزوم تمکین خاص از سوی زوجه نیز می شود. این در حالی است که فقهای اهل سنت، در چنین فرضی، قایل به عدم استطاعت زوجه و درنتیجه، عدم وجوب حج بر وی هستند. استناد فقهای امامیه به اطلاق خبر واحدی است که مطابق یافته های این پژوهش، دلالتش ناتمام است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده، نشان می دهد برخی تاملات در مقام استظهار از ادله باب وجود دارد. نتیجه تامل در آن ادله این است که صرفا در فرض عدم تضییع حقوق زوج، اطاعت از شوهر، ساقط می شود. اما در جایی که انجام حج، مستلزم تضییع حق تمکین خاص شوهر باشد خصوصا آنگاه که شوهر به گناه بیفتد و زوج، به انجام حج اذن ندهد، وجوب حج بر زوجه مورد تامل خواهد بود.کلید واژگان: اذن زوج, حجه الاسلام زوجه, تمکین خاص, استطاعت, فقه خانوادهAccording to the well-known view of Imami jurists, a woman who is able and obligated to perform Hajj al-Islam not only does not need to obtain permission from her husband, but if her husband forbids her from performing Hajj, she should not obey her husband and it is obligatory for her. Perform the Hajj. And while this may conflict with the husband's rights. This research, which has been written in a descriptive-analytical way, shows that there are some reflections as a reference to Bob's arguments. The result of reflection on those arguments is that obedience to the husband is abrogated only on the assumption that the couple's rights are not violated. However, where performing Hajj requires the violation of the husband's special right of obedience - especially when the husband commits a sin - and the husband does not allow the Hajj to take place, the obligation of Hajj will be borne by the wife.Keywords: Husband's permission, conditions of Hajj obligation, ability, wife, Hajj al-Islam
-
در اسلام برای شوهر نسبت به همسر و فرزندان، مسئولیت تربیتی پیش بینی شده است. بر این اساس، شوهر باید بکوشد زمینه تکامل و تعالی اخلاقی همسر را فراهم آورد و وی را از گناه دور نگاه دارد. یکی از مسائل مهم این مبحث، حدود اختیار شوهر در نهی همسر از منکر است. آیا شوهر می تواند با اعمال قوه قهریه، همسر خویش را از منکر بازدارد یا به جز نهی زبانی، اختیاری ندارد؟ نظر به اینکه بزه همسر ممکن است عمومی یا خصوص ناشزگی باشد، حدود اختیار شوهر در نهی از بزهکاری در دو قسمت بررسی خواهد شد.کلید واژگان: شوهر, زوجه, نهی از منکر, ناشزه, بزهکاری, تنبیه بدنیIslam has considered duties for husband to train his wife and offspring. Thus¡ husband should try to provide a ground for his wife in which she may morally transcend; also he is bound to forbid her from committing sins. One of the important issues in this field is the limits of husbands authority in forbidding his wife from evil. Is he entitled to forcefully forbid his wife from doing evil; or is he entitled to only forbid her verbally? Since the offence committed by wife may be either of public nature or an offence related to shrew-ness of wife¡ husbands authority in forbidding her from committing offences will be discussed in two parts.Keywords: husband, wife, forbidding from doing evil, shrew, guiltiness, corporal punishment
-
ریاست شوهر بر خانواده، به موجب ماده ی 1105 «قانون مدنی»، از اختیارات شوهر است و از مجاری اعمال آن، حق شوهر در منع اشتغال همسر است. این اختیار، که آمیزه یی است از حق و تکلیف، تا جایی قابلیت اعمال دارد که شوهر از حدود مصالح خانواده تجاوز نکند.به موجب قانون،هرچند کار و فعالیت، از حقوق قانونی و مشروع زن و مرد محسوب می شود، اما شغلی که منافی مصالح خانوادگییا حیثیات زن و شوهر باشد حق اشتغال آن دو را محدود می سازد؛ بر این اساس، در صورت رضایت قبلی مرد برای اشتغال زوجه و یا عدم منافات شغل زن با مصالح خانواده و شئون هر یک از آن دو، شوهر نمی تواند با اشتغال زوجه مخالفت کند و اگر با اعمال نابه جای حق ریاست خود زوجه را ملزم به ترک شغل خویشکند، زن می تواند بر مبنای سوءاستفاده از حق و به استناد قواعد مسئولیت مدنی، شوهر را به جبران هرگونه خسارتی که در اثر رها کردن شغل به او واردشده است، ملزم کند.
کلید واژگان: سوء استفاده از حق, حق ریاست شوهر, اشتغال زن, قلمرو حق ریاست شوهر, مسئولیت مدنیHeadship over family underarticle 1105 of Civil Rights Code is a privileged feature of husband. This feature is not only a right but also a duty. Actually, this headship is limited to expediencies and profits of family and any violation is considered as aggression or abuse of the right. One of the effects of this headship is the right to decision as to wife’s employment. Employment under the law is a legal right for man and woman, but in cases that wife’s employment is in contradiction to expediencies of family, wife’s employment right is limited. So, if husband consented to wife’s employment or in the case of non-contradiction to expediencies of family, the husband cannot opposite her employment.If wife’s employment does not bear any contradiction to profit of the family but the husband bound her to giving it up, husband is obliged to compensation under the abuse of right. This compensation includes damages imposed on employer due to giving up the employment by wife. -
قانون مدنی ایران، در ماده 1105، ریاست خانواده را از خصائص شوهر دانسته است. در فقه نیز از ولایت شوهر صحبت شده است. در مورد مفهوم «ریاست خانواده» و«ولایت شوهر» و اینکه آیا این امر امتیازی برای شوهر است یا تکلیف و مسئولیتی به شمار می رود که بر عهده او نهاده شده است و نیز حدود آن، بحث های جدی در فقه و حقوق وجود دارد. همچنین در مورد آثار آن بر روابط زوجین، و اینکه آیا شوهر می تواند به طور مطلق، از اشتغال همسر خود ممانعت کند؟ آیا بین موردی که زن قبل از ازدواج اشتغال داشته، با موردی که بعد از ازدواج شاغل می شود تفاوت وجود دارد؟ و این که آیا زن می تواند با شرط ضمن عقد، حق اشتغال خود را تضمین کند، اختلاف نظر وجود دارد. شعبه 252 دادگاه خانواده تهران، در رایی به درخواست شوهر، حکم به منع اشتغال زن به شغل دبیری صادر کرده است. در این مقاله، ضمن بررسی مفهوم و حدود سلطه شوهر بر همسر و امکان ممانعت از اشتغال او در فقه و حقوق موضوعه، به نقد و تحلیل رای مزبور می پردازیم.
کلید واژگان: ولایت شوهر بر همسر, ممانعت از اشتغال زن, تمکین, نشوز -
مجله پژوهش های فقهی، سال هفدهم شماره 4 (زمستان 1400)، صص 1401 -1422نظام حقوق خانواده در اسلام متضمن حقوق و تکالیفی است که از جانب شارع برای اعضای خانواده، از جمله زن و شوهر مقرر شده است. یکی از وظایف زن در خانواده، محدودیت خروج از منزل است. درباره این حکم دیدگاه های گوناگونی بیان شده است. به طور کلی در مورد شرطیت استیذان برای خروج زن از منزل، دو نظریه میان فقهای شیعه وجود دارد: مطابق نظر مشهور فقها، زن مطلقا و در هیچ شرایطی حق خروج از منزل را بدون اذن و رضایت شوهر ندارد و خروج بدون اذن شوهر موجب نشوز زن می گردد. نظر غیرمشهور این است که خروج زن بدون اذن شوهر در صورت تنافی با حق استمتاع وی ممنوع است؛ بنابراین در صورت مسافرت شوهر یا زمانی که شوهر نمی تواند هیچ گونه استمتاعی داشته باشد، خروج بدون اذن بلامانع است. این نوشتار درصدد آن است که با مراجعه و تحلیل ادله فقهی، به ویژه آیات قرآن، به اثبات رساند که نظریه سومی وجود دارد و آن اینکه خروج زن از منزل نیازمند اذن شوهر است؛ اما وی باید با رعایت قاعده معروف و رعایت مصالح خانواده که فراتر از مصلحت فردی است، درباره استیذان زن تصمیم بگیرد.کلید واژگان: استیذان زن, اذن شوهر, خروج زن از منزل, نشوز, قاعده معروفThe family legal system in Islam includes the rights and obligations set by the Shari'a for family members, including husband and wife. One of the duties of a woman in the family is to limit the way out of the home. Various views have been expressed about this ruling. In general, there are two theories among Shi'ite jurists regarding the condition of permission for a woman to leave home. According to the famous opinion of jurists, a woman has absolutely no right to leave the house under any circumstances without her husband's permission and consent. And leaving without the husband's permission leads to the violation of marital duties. Based on the non-famous opinion, it is considered illegal for a woman to leave home without her husband's permission if it is against the right of husband’s sexual enjoyment. Therefore, if the husband travels or when the husband cannot have any enjoyment, wife may leave home without permission. Referring to and analyzing jurisprudential arguments, especially the verses of the Qur'an, this article seeks to prove that there is a third theory; that is the fact that it is obligatory for the wife to take the husband’s permission if she wants to leave home. But he has to decide on the woman's pleas by following the popular rule and the interests of the family, which is beyond personal interest.Keywords: wife's appeal, husband's permission, wife's departure from home, Wife’s Violation of Marital Duties, popular rule
-
تحقیق حاضر به بررسی اموری که در فقه اسلام، انجام آنها به اذن شوهر منوط شده است می پردازد. در این ارتباط روایات فراوانی وجود دارد که در آنها زنان به اذن گرفتن از شوهر در انجام پاره ای از امور عبادی مستحب همچون روزه، اعتکاف و حج یا غیر عبادی نظیر خروج از منزل یا نذر و قسم و.. . مورد سفارش قرار گرفته اند که لازم است با بررسی دلالت این روایات، محدوده لزوم اذن شوهر در انجام این قبیل امورتبیین گردد. آنچه از این روایات به دست می آید این است که شوهر در محدوده استمتاع از زوجه، بر او ولایت دارد و می تواند وی را از انجام هرکاری که با این حق در تنافی باشد، منع نماید و در این فرض اذن گرفتن از شوهر، وجوب مولوی دارد. البته از بعضی از روایات نیز به دست می آید که در اندکی از موارد، لزوم اذن از شوهر جنبه تعبدی دارد.
کلید واژگان: زوجه, استمتاع, شوهر, حق, اذنThis research considers whenever husband's permission is necessary in Islam jurisprudence. There are many traditionsabout this subject. These traditionsexpress that woman is obliged to get permission from her husband to do some religious act recommended such as fasting, pilgrimage,Aitkafand other daily affairs such as leaving home, vow and so on.Therefore,it is necessary to examine the implications of the traditionsto clarify the extent of necessity of husband's permission. What is obtained from this tradition is that husband is the governor of wife regarding the issues related to the intercourse and can prohibit his wife from any act if it is in contrast with this right. Also, inferred from some traditions, it can be concluded that husband's permission in some actsis mandatory.Keywords: Right, Wife., Permission, Intercourse, Husband -
قاعده نفی عسر و حرج از قواعد فقهی پرکاربردی است که در ابواب مختلف فقه و حقوق بروز و ظهور دارد. یکی از کاربردهای این قاعده در فقه خانواده و به طور مشخص، در تحدید ریاست و قوامیت شوهر در خانواده است. طبق یافته هایی که این مقاله با توصیف و تحلیل عبارات فقهای شیعه و قوانین ج.ا.ا به آن رسیده است، قوامیت، به مفهوم مدیریت، از حقوق شوهر است و در ازای آن، تکالیف و وظایفی برای زن جعل شده که شاخصه های قوامیت مرد محسوب می شوند. اهم این شاخصه ها عبارت اند از: لزوم اذن شوهر در خروج زن از منزل در مواردی که با حق استمتاع شوهر منافات دارد، لزوم اطاعت و تمکین خاص از شوهر طبق عرف و لزوم تبعیت زن از شوهر در تعیین محل سکونت. از طرفی جریان قاعده نفی عسر، با پیش فرض های موجود خود همچون فعلی و شخصی بودن حرج، قوامیت و سرپرستی مرد را در برخی موارد محدود می کند. این مقاله ضمن اشاره به مباحثی درباره قاعده نفی عسر و حرج، همچون نوعی یا شخصی بودن و شانی یا فعلی بودن آن، چگونگی محدود شدن قوامیت مرد در هر یک از شاخصه های ذکر شده از طریق این قاعده از منظر فقه شیعه و حقوق ج.ا.ا را بیان می کند.کلید واژگان: عسر, حرج, قوامیت, حقوق, قاعده فقهیThe rule of distress and constriction negation is among the oft-used rules that is manifested in different areas of jurisprudence and law. One of the uses of this rule is in family jurisprudence, specifically in restricting the wardenship and preference of the husband over the family. According to the findings of the present study, that is obtained through analysis and description of the jurisprudents’ terms and the laws of Islamic Republic of Iran, preference means managing the husband’s rights, and in return, duties and responsibilities are specified for wife which are considered as the symbols of the man’s preference. The most important ones are as follow: the necessity of husband’s permission in woman’s going out in cases that is against the husband’s taking advantage of her; the necessity of obeying and submitting to the husband based on common law, and the need of complying women with her husband’s decision in determining the place of residence. On the other hand, the rule of distress negation, through presuppositions such as being personal and actual distress, restricts the superiority and preference of men in some cases. The present study, after considering some topics in the rule of distress and constriction negation, whether it be a typical or personal as well as situational or actual, explains how this rule constricts the preference of the man in the above-mentioned cases based on Shi’ite Jurisprudence and laws of Islamic Republic of Iran.Keywords: Distress, constriction, Preference, Law, Jurisprudential Rule
-
در زندگی عرفی، بر اساس بعضی آراء فقهی این تصور برای مسلمانان پدید آمد که در زندگی اجتماعی، عملا رویه زندگی خانواده بر اساس سلطه مطلق شوهر بر همسر قرار گرفته است. از طرف دیگر بر اساس باز پژوهی مستندات فقهی و مبانی رابطه زن و شوهر با یکدیگر و پذیرفتن مالکیت خصوصی، استقلال هر یک از زن و شوهر نسبت به هم از نظر جان، مال و آبرو در زندگی زناشویی رجحان داشته و سلطه شوهر در حد حق زوجیت یعنی تمکین و حسن معاشرت می باشد و در مقابل، زن هم از بابت دریافت مهر و نفقه بر شوهر سلطه دارد که سلطه ای متقابل و عادلانه است و برابری زن و شوهر را اثبات می کند. با این اوصاف این دو تصور یعنی تسلط زوج و حریم خصوصی زوجه در تعارض با هم قرار می گیرند. حال راه حل چیست؟ آیا با وجود ادله فقهی تسلط زوج بر زوجه، می توان برای زن حریم خصوصی قایل شد؟ از آن جایی که تعارض، جنبه بدوی دارد می توان از طریق جمع عرفی و از باب حکومت آن را حل نمود. با این بیان که با توجه به اصل عدم ولایت و این که هر انسانی در جان و مال و آبرو استقلال دارد، حریم خصوصی زوجه بر آن حاکم بوده و آن را محدود می کند.
کلید واژگان: زوجین, سلطه, حریم خصوصی, حکومت, تعارضIn ordinary life, according to some jurisprudential views, the idea arose for Muslims that in social life, the practice of family life is practically based on the absolute domination of the husband over the wife. On the other hand, based on the re-examination of jurisprudential documents and the principles of the relationship between husband and wife, and by accepting private property; the independence of each spouse is preferable to each other in terms of life, property and honor in married life. Therefore, the domination of the husband is to the extent of the right of marriage; that is, obedience and good companionship. On the other hand, the wife dominates the husband in terms of receiving dowry and alimony, which is a reciprocal and just domination, thus proving the equality of the husband and wife. With this description, the two notions of husband domination and wife privacy are in conflict. What is the solution? Is it possible to give privacy to a woman, despite the jurisprudential arguments for the husband to dominate the wife? Since the conflict has a primitive aspect, it can be resolved through customary collecting and through Hukoma (supremacy). According to the principle of non-guardianship every human being has independence in life, property, honor, the privacy of the wife rules and limits it.
Keywords: Couples, Dominance, privacy, Hukoma (supremacy), Conflict -
فصلنامه میقات حج، پیاپی 122 (زمستان 1401)، صص 87 -107
در مسئله اذن شوهر در نذر احرام، مشهور فقها قائل به لزوم استیذان از زوج هستند، البته برخی معاصرین اذن زوج به سفر را برای نذر کافی دانسته و برخی لزوم اذن را به حضور زوج یا تنافی نذر با حق شوهر منوط نموده اند. آنچه معلوم است حکم لزوم یا عدم لزوم اذن زوج در نذر احرام از حکم کلی لزوم یا عدم لزوم اذن شوهر در نذر تبعیت می کند و دلیل جداگانه ای ندارد. از این رو درنقد اقوال فقها در این مسئله لازم است مستند مساله نذر زوجه مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از این تحقیق که به صورت اسنادی و کتابخانه ای و با تامل در مستند مسئله اذن شوهر در نذر صورت گرفته حاکی از این است که موافقت با نظر مشهور میسر نیست و آنچه از روایت صحیح وارد در این باب استنباط می شود این است که اذن زوج تنها در نذر در امور مالی لازم است و نذر امر غیر مالی نیازی به اذن شوهر ندارد. بنابراین احتیاجی به اذن شوهر در نذر احرام نیست.
کلید واژگان: زوجه, نذر, اذن زوج, رجحان, احرام
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
- 955
- 28
-
علمی983
- 961
- 22
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.