به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۱۰۴۴۱ عنوان مطلب
|
  • علی خلجی*
    این مقاله به بررسی و تبیین مفهوم شکاف دیجیتال در سطح جهانی و سطح درون کشورها می پردازد. برای این منظور به مطالعه و تحلیل پژوهش های انجام گرفته در حوزه شکاف دیجیتال در کشورهای مختلف پرداخته و از آمارهای بین المللی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شکاف دیجیتال مفهومی گسترده، پیچیده، چندبعدی و فراتر از دسترسی فیزیکی به فناوری های ارتباطی است. شکاف دیجیتال که در دو گستره، اول بین الملل و در بین کشورهای مختلف و دوم در داخل کشورها مطرح می شود، می تواند در چهار سطح شکاف دسترسی، شکاف استفاده و انگیزه، شکاف دانش و شکاف تولید رخ دهد. نداشتن دسترسی فیزیکی یک منطقه به آی سی تی، شکاف دسترسی بین مردم آن منطقه با سایر مناطق را ایجاد می کند. شکاف استفاده و انگیزه زمانی بروز می یابد که با وجود در دسترس بودن کامپیوتر و اینترنت، به دلیل نداشتن انگیزه و نیز درآمد کافی، همچنان بسیاری از گروه های جمعیتی از این امکانات استفاده نمی کنند. شکاف دانش در میزان سواد تکنولوژیکی و توانایی دسترسی به محتوا و خدمات آن لاین مناسب مطرح می شود. شکاف تولید توضیح می دهد که با وجود داشتن ویژگی تعاملی بودن و مشارکت در محتوای فناوری های جدید، همچنان بین تعداد تولیدکنندگان محتوا و مصرف کنندگان آن فاصله زیادی دارند. همچنین شکاف دیجیتال پدیده ای پویاست به طوری که با پر شدن شکاف دیجیتال در یک سطح، در سطح دیگر شکاف ایجاد می شود. در آخر پژوهش مدلی برای تببین و مطالعه سطوح شکاف دیجیتال و متغیرهای دخیل در آن پیشنهاد شده است.
    کلید واژگان: شکاف دیجیتال, شکاف دسترسی, شکاف استفاده, شکاف دانش, فراگیری دیجیتال, شکاف تولید
    ali khalaji *
    This paper examines the concept of digital divide at the global level and within the countries level. To this end, we have been studying and analyzing research on digital divide in different countries and using international statistics. The research results show that the digital divide is a broad, complex, multidimensional concept and beyond physical access to communication technologies. The digital divide,which is posed in two spheres,first international and among different countries and within the countries , can occur at four levels of access gap, gap of use and motivation, knowledge gap, and production gap. The lack of physical access to an ICT area creates an access gap between people in that area and other areas. The use and motivation gap occurs when, despite the availability of computers and the Internet, many of the population groups do not use these facilities due to lack of motivation and sufficient income. The gap in knowledge lies in the level of technological literacy and the ability to access appropriate online content and services. The manufacturing gap explains that, despite being interactive and participating in the content of new technologies, it remains far between the number of content producers and consumers. Also, the digital divide is a dynamic phenomenon, so that when the digital divide fills up at one level,at the other level, another gap is created. At the end of the study, a model is proposed for the study of the digital divide levels and the variables involved in it.
    Keywords: digital divide, Access gap, usage gap, knowledge gap, Digital Inclusion, production gap
  • قربانعلی قربان زاده سوار، هاشم ناطقی، وحید بدری
    فناوری دیجیتال در عصر دیجیتال درحالی که باعث ایجاد فرصت ها و امکانات به اقتضای مقتضیات تمدن دیجیتال شده است، فاصله بین اقشار جوامع از حیث کم و کیف کاربرد فناوری دیجیتال را به دنبال دارد که شکاف دیجیتال نامیده می شود. شکاف یادشده -که ناشی از فضای دیجیتال است- با نفوذ بر نگرش و جهان بینی کاربران دیجیتال و غیرکاربران، بر امنیت فرهنگی جامعه، تاثیر می نهد. در پاسخ به این پرسش که شکاف دیجیتال ناشی از تکثر اقشار جامعه در دسترسی و استفاده از فضای مجازی چگونه باعث تهدید و آسیب فرهنگی جامعه می شود، این فرضیه ارائه و تبیین شد که شکاف دیجیتال باعث شکاف فرهنگی در جامعه می گردد و اگر ماهیت این شکاف، متراکم باشد، موجب تهدید و آسیب به امنیت فرهنگی جامعه می شود؛ زیرا شکاف دیجیتال با ایجاد جهت گیری هنجاری یا ضدهنجاری در جامعه، بر تثبیت یا تضعیف امنیت فرهنگی به صورت ایجابی و سلبی اثر می گذارد که پیامدی جز تحکیم یا زوال فرهنگ جامعه نخواهد داشت. ماهیت پژوهش حاضر، مفهومی- نظری در چارچوب شکاف اجتماعی- یکی از مباحث اساسی جامعه شناسی سیاسی- با تمرکز بر شکاف دیجیتال است. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و روش تجزیه وتحلیل داده ها، توصیفی- تحلیلی است. در زمانه تکوین تمدن دیجیتال، بررسی تاثیر دنیای دیجیتال و شکاف ناشی از آن بر حوزه های فرهنگی جوامع از جنبه مثبت و منفی، ضرورتی دوچندان می یابد و با عنایت به این مهم، هدف و رسالت نوشتار حاضر، تحلیل تاثیر «شکاف دیجیتال» بر «امنیت فرهنگی» جامعه است که به عنوان یافته اساسی پژوهش در قالب نمودار در انتهای مباحث مقاله ترسیم شده است.
    کلید واژگان: امنیت فرهنگی, تمدن دیجیتال, شکاف دیجیتال, عصر دیجیتال, فناوری دیجیتال
  • علی اصغر سالم*، معصومه عزیزخانی

    علی رغم نقش پررنگ فاوا در زمینه های مختلف، فرصت های یکسانی برای همه اقشار جامعه فراهم نبوده و شکاف دیجیتال، به عنوان یک پدیده جدید در مقیاس جهانی و منطقه ای ظاهر شده است. شکاف دیجیتال موضوعی پیچیده و چند بعدی است و در سه مرتبه میزان دسترسی به فاوا، نقش مهارت ها و شایستگی ها، اثرات اجتماعی و اقتصادی ناشی از استفاده فاوا؛ تعریف می شود. سنجش شکاف دیجیتال، نیازمند در نظر گرفتن متغیرهای گوناگون است؛ در مطالعه حاضر، شکاف دیجیتال، با کمک چهار عامل دسترسی به تلفن های ثابت و همراه، اینترنت و مالکیت کامپیوتر؛ محاسبه شده است. در این مطالعه با استفاده از روش داده های ترکیبی برای 31 استان ایران طی بازه زمانی 99-1384 و بکارگیری مدل رگرسیون تعمیم یافته به بررسی آثار عوامل اقتصادی- اجتماعی بر شکاف دیجیتال پرداخته شده است. نتایج بیان می کند دو متغیر تورم و جمعیت بی معنی بوده و سایر متغیرهای مورد بررسی (نابرابری درآمد، میزان دسترسی به تلفن همراه، تولید ناخالص داخلی، آموزش، شهرنشینی) تاثیری مستقیم و معنی دار بر شکاف دیجیتال دارند. طبق نتایج کسب شده، تخصیص اعتبار، تشویق بخش خصوصی جهت مشارکت و سرمایه گذاری، افزایش تمایل شهروندان به استفاده از خدمات دیجیتالی و گسترش حیطه خدمت رسانی به مناطق دور افتاده و محروم؛ راهکارهای موثری برای کاهش شکاف دیجیتال است.

    کلید واژگان: اثرات ثابت و تصادفی, شکاف دیجیتال, عوامل اقتصادی-اجتماعی, فاوا
    Masoumeh Azizkhani

    Despite the significant role of ICT in various fields, equal opportunities have not been provided for all segments of society, and the digital divide has emerged as a new phenomenon on a global and regional scale. The digital divide is a complex and multidimensional issue that is defined by three factors: access to ICT, skills and competencies, and the social and economic effects of ICT use. Measuring the digital divide requires taking into account various variables. In this study, the digital divide was calculated using four factors: access to landline and mobile phones, internet access, and computer ownership. The aim of this study is to identify and evaluate the factors affecting the digital divide at the provincial level in Iran. Using a combined data method for 31 provinces of Iran during the period of 2005-2020 and employing a generalized regression model, the study examined the effects of socio-economic factors on the digital divide. The results indicate that two variables, inflation and population, are insignificant, while other variables examined (income inequality, mobile phone access, gross domestic product, education, and urbanization) have a direct and significant impact on the digital divide. According to the results, allocating credit, encouraging private sector participation and investment, increasing citizens' interest in using digital services, and expanding the scope of service delivery to remote and deprived areas are effective solutions for reducing the digital divide.

    Keywords: digital divide, ICT, socio-economic factors, fixed, random effects
  • سعید کاظم پوریان، سمانه عبدلی
    ورود به عصر فناوری و سیطره اینترنت، از مصادیق فناوری اطلاعات و ارتباطات در دهه های اخیر، زندگی انسان عصر جدید را تحت تاثیر قرار داده است؛ اما بی شک تمامی نقاط جهان به یک میزان از امکانات فناورانه و دیجیتالی بهره مند نشده اند و این باعث ایجاد شکافی عمیق میان کشورهای برخوردار و محروم می شود؛ شکافی که با وجود سرمایه گذاری های عظیم و تلاش دولت ها برای رفع آن، همچنان گریبان گیر برخی مناطق جهان است. سواد دیجیتال یکی از روش های رفع این شکاف، و حاوی مهارت هایی است که به شهروندان دیجیتال، در نقش افرادی که باید با رفتارهای امنیتی، قانونی و اخلاقی در استفاده از فناوری های دیجیتال آشنا باشند، کمک می کند تا بتوانند به خوبی دانش خود را با عصر اطلاعات تطبیق دهند و از کمترین امکانات و تجهیزات فیزیکی به بیشترین بهره داری دست یابند. هدف از این پژوهش، بررسی وضعیت شکاف دیجیتال در عصر حاضر و ارائه راهکارهایی برای کاهش این شکاف در میان شهروندان دیجیتال است؛ بنابراین ضمن تشریح مفاهیم سواد دیجیتال و شکاف دیجیتال، علل ایجاد شکاف دیجیتال بررسی می شود و درنهایت، راهکارهایی، ازجمله تنظیم برنامه های آموزشی، فرهنگ سازی و استفاده از تجارب کشورهای پیشگام برای برطرف سازی این شکاف ارائه می شود.
    کلید واژگان: سواد دیجیتال, شکاف دیجیتال, شهروند دیجیتال
    Saeed Kazem Pourian, Samaneh Abdoli
    Entering the era of technology and domination of the Internet as an example of the of information and communication technology on this era have affected the human life of new era; But undoubtedly all parts of the world have not benefited equally from the technological and digital possibilities and this creates a huge gap between advantaged and disadvantaged countries; the gap that despite huge investments and governments efforts to fix, still has gripped some parts of the world. Digital literacy as one of the ways to settle this gap, involving skills that helps digital citizens- as people who must be familiar with security, legal and ethical behaviors to use digital technologies- to match their knowledge with era of information and achieve the highest utilization from the least physical facilities. The aim of this study is to evaluate the situation of the digital
    divide in the current era and to provide some solutions to reduce this gap among digital citizens, therefore by explaining the concepts of digital literacy and digital divide, the causes of the digital divide are investigated and finally some solutions including setting up instructional programs, cultural domination practices and using the experiences of the pioneer countries are presented in order to settle this gap.
    Keywords: Digital literacy, Digital divide, Digital citizen
  • احمد یوسفان، الهام یوسفیان
    در این مقاله مفهوم شکاف دیجیتال و برخی از روش های کمی بررسی آن(نمایه ها) توضیح داده شده است. هر کدام از نمایه های شکاف دیجیتال، تعدادی نشانگر را دربردارند که برای به دست آوردن هر کدام از نشانگرها باید داده های گوناگونی گردآوری شود. به دست آوردن برخی از این داده ها شدنی نیست و برخی نیز به دشواری گردآوری می شود. برای این پژوهش داده های برخی از نشانگرهای شکاف دیجیتال گردآوری شده است که به خوبی وضعیت کشور را در زمینه ی تقسیم فناوری اطلاعات نشان می دهد. سپس بر روی این داده ها خوشه بندی انجام شده است. نتیجه ی خوشه بندی نیز به خوبی نشان دهنده ی وضعیت شکاف دیجیتال در کشور است و تهران در نتیجه ی به دست آمده از خوشه بندی به روش K-means آن چنان تفاوتی با دیگر استان ها دارد که همواره در یک خوشه جداگانه گذاشته می شود.
    Ahmad Yoosofan, Elham Yousofian
    In this paper، the notion of the digital divide has been described، and a few analyzing methods of digital divide have been reviewed. Analyzing methods of digital divide are called indices which have different indicators and different formulas for calculation. Since data collection for an indicator may be difficult، calculating an index is an essential problem. We collected and calculated some indicators in provinces of Iran. But they were insufficient to calculate a standard index. These indicators terribly show the deep digital divide between the provinces. To show more accurately the social inequalities in the adoption of ICT between provinces in Iran، we used the well-known K-means clustering algorithm on the indicators of the provinces. The clustering results appropriately showed the unique status of Tehran among provinces because Tehran always falls in a different cluster alone. It means that the information technology does not fairly spread through the provinces in Irān.
    Keywords: Digital Divide, Information Technology, Iran, E, Provision, Clustering
  • شهریور روستایی، بهزاد رنجبرنیا*، محمدرضا پورمحمدی

    مفهوم توسعه شهری دانش‏بنیان در برنامه‏ریزی شهری، به عنوان پارادایمی در حال تکوین مطرح است و از آن به عنوان یکی از مهم‏ترین نظریه‏های توسعه شهری قرن 21 یاد می‏شود. در این راستا، شهرها جهت ایجاد رقابت و توانمند‏سازی خود و افزایش کیفیت زندگی شهروندان نیازمند قرار گرفتن در این مسیر از توسعه هستند. در راه نیل به این هدف، چالش‏هایی می‏تواند مانع از تحقق چنین مفهومی در شهر شود. یکی از این مسایل که از آن به عنوان یکی از چالش‏های اساسی توسعه شهری دانش‏بنیان یاد می‏شود، عامل شکاف دیجیتال است. شکاف دیجیتال به نابرابری در سطوح دسترسی به امکانات و تسهیلات تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی اطلاق می‏شود. در این رابطه، هدف پژوهشگران، تحلیل و بررسی عوامل تاثیرگذار عامل شکاف دیجیتال در توسعه دانش‏بنیان در شهر تبریز به صورت ایجاد معادله ساختاری متشکل از یک سیستم از متغیرهای شکاف دیجیتال و توسعه شهری دانش‏بنیان است. روش به کار گرفته شده، در این پژوهش توصیفی، تحلیلی، علی و رویکرد حاکم بر آن پیمایشی است. در این راستا، متغیرهای شکاف دیجیتال و توسعه شهری دانش‏بنیان در نرم‏افزار MiCMac با استفاده از نظرات کارشناسان تحلیل گردید و عوامل تاثیرگذار در توسعه شهر دانشی مشخص گردید. بر اساس نتایج بدست‏آمده در این پژوهش، متغیرهایی نظیر مداخلات مدیریتی، دسترسی باند پهن، کیفیت زندگی، تاثیر دولت، دولت الکترونیک، رهبری کارا و... از عوامل کلیدی در جهت چیرگی بر شکاف دیجیتال و همچنین تحقیق شهر دانش‏بنیان محسوب می‏شوند.

    کلید واژگان: شکاف دیجیتال, تحلیل ساختاری, Micmac, توسعه شهری دانش‏ بنیان, تبریز 2018
    Shahrivar Roustaei, Behzad Ranjbarnia *, Mohammadreza Pourmohammadi
    Introduction

    Since the 1990s, after both economy and society moved from Fordism to post-Fordism, a new paradigm emerged from the beginning of the new century. Due to the impact of the knowledge economy on urban communities, this paradigm known as knowledge-based urban development emerged in the late 20th century (Yigitcanlar et al., 2008a: 64). The knowledge-based urban development concept was considered as a practical management strategy for urban residents in various areas of sustainable social, economic, and urban growth along with the postmodern development of urban areas. Meanwhile, despite the benefits of superior information and communication technologies in urban areas and in particular the topics related to these technologies in accelerating the process of knowledge-based urban development, this factor can cause major challenges in balanced urban development. In this regard, one of the main obstacles in this area is the digital divide. The digital divide refers to the inequality in access of all members of society in terms of quantity and quality to information and communication technologies. In most societies, the right to create information is practically given to everyone, but distribution or sharing is taken away from them; hence, information resources are not used equally by society (Lievrouw and Farb, 2003: 414). Some societies deal with a deep digital divide in terms of information technology, which in turn impedes the realization of the city of knowledge. In various sources, the digital divide is mentioned as one of the barriers to a knowledge-based city (Butcher, 2009: 59 & Norris, 2001). Considering the above-mentioned cases, Tabriz metropolis needs to reach a variety of goals to become a knowledge-based city. One of these goals is identifying the impact of the digital divide on the concept of knowledge-based urban development. Therefore, the focus of this article is on the study of the effect of digital divide indicators on knowledge-based urban development variables in the city of Tabriz.

    Data and Methods

    In the present article, the structural equation model has been utilized to comprehensively study the conceptual model of the research. In this study, the opinions of 50 experts have been taken. To estimate the impact of digital development factors and gaps on each other, researchers created a 44X44 matrix by considering 32 knowledge-based urban development sub-indices in addition to the 12 digital gap variables within a system. Accordingly, after obtaining the outputs related to the expert’s opinions, these results were analyzed in MicMac software. Software outputs can greatly help to understand the dimensions and relationships of the system along with the way the system will work in the future in the various forms of tables and graphs (Rabbani, 2012).

    Results and Discussion

    According to the analytical results of this matrix, the variables including government influence, strategic planning, managerial interventions, broadband access, and social stability have the highest effect on the system. Furthermore, the most susceptible direct variables of the system include geographical location, urban competitiveness, foreign direct investment, economic status, research, and development. By observing the obtained results, it is easy to see the government’s role in positive or negative effectiveness in reaching the goals of digital city and knowledge-based urban development.Additionally, the results obtained from the distribution chart of variables have the following points:Determinants and influential variables (Located in the northwest of the Chart with High effectiveness and Low susceptibility): Management interventions, age, broadband access, cost of living, affordable housing, networking and strategic cooperation, justice, and social integration.Two-fold variables (located in the northeast chart - high effectiveness and low susceptibility): urban competitiveness, quality of life, government impact, e-government, strategic planning, urban branding, etc.Result variables (located in the southwest of the system- low effectiveness and high susceptibility): patent applications, worker knowledge pool, educational investment, basic professional skills, language skills, and socio-economic dependence.Independent variables (located in the southeast of the system - low effectiveness and susceptibility): cultural and social norms, disability and physical ability, social stability, unemployment, environmental impact, use of sustainable transportation, etc.

    Conclusion

    To achieve structural knowledge-based urban development, the influential factors within this type of development are considered as an interwind or structure (system) to measure their inter-relationships due to enabling users to extract key variables of the system. In the present study, a variety of indicators were assessed for tackling problems related to the digital divide within the city and altering it to digital equity in Tabriz city. Those variables with the maximum effectiveness along with two-fold indicators have been chosen as key factors. A brief look at the concepts used in this study indicates that there is a conflict between the concept of the digital divide and urban knowledge-based development. In this regard, to eliminate this conflict, it is necessary to increase the efficiency of some variables. These variables include improving existing management tools and policies, strengthening the existing infrastructure for easy access to ICT by citizens, increasing people's skills and awareness, and finally strengthening the people's economic status by turning the digital divide into an opportunity along with providing a basis for the successful realization of knowledge-based urban development.

    Keywords: Digital divide, structural analysis, Micmac software, knowledge-based urban development, Tabriz 2018
  • علیرضا اسفندیاری مقدم
    مقاله حاضر مبتنی بر دیدگاه نویسنده بوده و به برخی ابعاد شکاف دیجیتال که با خدمات و مسئولیت کتابخانه ها و کتابداران در ارتباطند می پردازد و تاکید می کند بخش اطلاعات که در آن کتابداران و اطلاع رسانان، ایفاگر نقشهای قابل توجهی در راستای تحقق جامعه دموکراتیک و پویا هستند، می تواند به پر کردن یا دست کم، کاهش شکاف دیجیتال و شکاف اطلاعاتی موجود کمک کند. در این میان، برای پشتیبانی از ایده اصلی مقاله، از متون مرتبط موجود استفاده شده و در پایان، به مهارتهای مورد نیاز کتابداران و نیز، برخی راهکارهای دوگانه خطاب به حرفه مندان بخش اطلاعات و سیاست گذاران، اشاره شده است.
    کلید واژگان: شکاف دیجیتال, کتابداران, اطلاع رسانان
  • اصغر ضرابی، رسول بابانسب *، علیرضا رحیمی چم چانی، جبار علیزاده اصل

    فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)[1] به عنوان پارادایم جدید حاکم بر توسعه، با اثرگذاری بر نحوه تفکر و عمل و تغییر الگوهای کار و زندگی، محوریت تمامی جنبه های تحول و پیشرفت قرار گرفته و در واقع هم علت توسعه و هم نشان توسعه یافتگی محسوب می شود. با توجه به رشد روزافزون منفعت های اتخاذ این فناوری جهت پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و نیل به توسعه پایدار، تدوین و تبعیت از استراتژی ها و رویکردهای مناسب جهت به کار گیری ICT در کشور ما نیز یک الزام است. در این میان با توجه به نقش بنیادی فناوری اطلاعات و ارتباطات در دست یابی به توسعه پایدار و با علم به این که شکاف دیجیتال میان مناطق، عدالت فضایی و جغرافیایی را تحت الشعاع قرار داده و توسعه نامتعادل مناطق کشور را دامن می زند؛ لذا هر طرح و برنامه ای در زمینه توسعه ICT، باید بر اساس مطالعه و شناخت وضع موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات در مناطق و در جهت حذف و یا کاهش شکاف دیجیتال صورت گیرد.در این پژوهش با بهره گیری از 40 شاخص و استفاده از نرم افزارها و مدل های کمی نظیر GIS، SPSS، TOPSIS، ضریب پراکندگی، تکنیک وزن دهی رتبه ای، روش بی مقیاس کردن خطی، همبستگی پیرسون و... به مطالعه توسعه یافتگی استان های کشور از لحاظ شاخص های ICT پرداخته و آن ها را از این منظر رتبه بندی و سطح بندی کرده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استان های کشور از نظر شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات وضعیت مطلوبی ندارند و استان تهران به عنوان رتبه اول از این منظر در سطح نیمه توسعه یافته قرار دارد. میان استان های کشور از لحاظ توسعه یافتگی فناوری اطلاعات و ارتباطات، تا حدودی عدم تعادل و ناهمگونی یا به عبارتی دیگر شکاف دیجیتال وجود دارد؛ به طوری که استان دارای رتبه اول (تهران) نسبت به استان دارای رتبه آخر (خراسان شمالی) بیش از دو و نیم برابر و در مجموع استان های سطح اول نسبت به استان های سطح پنجم نزدیک به دو برابر توسعه یافته تر است. همچنین توسعه یافتگی ICT با میزان جمعیت و به خصوص درصد شهرنشینی رابطه مستقیم داشته؛ بدین معنی که، در مجموع بیش تر امکانات و استفاده از ICT در استان هایی متمرکز است که جمعیت و درصد شهرنشینی بیش تری دارند. در نهایت به منظور حذف و یا کاهش شکاف دیجیتال و ایجاد تعادل در زمینه توسعه در درازمدت، استان های کشور جهت توسعه ICT اولویت بندی شده اند

    کلید واژگان: فناوری اطلاعات و ارتباطات, توسعه, عدالت فضایی, شکاف دیجیتال, استان های ایران
    Asgar Zarabi, Rasoul Babanasab *, Alireza Rahimichamchani, Jabar Alizadehasl

    Nowadays ICT (Information and Communication Technology) as a new dominant paradigm of development has become the focus of all the aspects of development and progress by influencing the way of thinking and acting and changing life and work patterns and in fact it is considered as both the reason and the sign of development. Due to the growing benefits of adopting this technology in order to achieve economic, social and political goals and sustainable development, following appropriate strategies and approaches for using ICT in our country is a must. Due to the fundamental and key role of ICT in achieving sustainable development and knowing that digital divide between regions has overshadowed the spatial and geographical justice and has provoked the uneven and unbalanced development of the regions of the country, any plan or program in developing ICT in the country should be based on the studying and understanding the current situation of ICT in the regions of the country and should be used to remove or eliminate the digital divide.In this research the development of the provinces of the country in terms of ICT was examined and these provinces were rated and ranked. In order to do so, we made use of 40 indicators and unique soft wares and models like GIS, SPSS, TOPSIS, scattering coefficient, weight rating technique, linear scale-up method, Pearson coefficient and so on. The findings of the study indicated that the provinces of the country are not in a good situation in terms of ICT and Tehran province as the first rank in terms of ICT was semi-developed. There are imbalances and disparities to some extent among the provinces of the country in terms of ICT development or in other words digital divide in such a way that Tehran province as the first rank was 2.5 times more developed than the last rank (Northern- Khorasan) and in general the first rank provinces were nearly twice times more developed than the fifth rank provinces. Also, ICT development correlated with population and especially with urban percentage; meaning that generally speaking, the most facilities and usages of ICT are focused in the provinces with more population and urban percentage. At last in order to eliminate or remove digital divide and balancing long-term development, the provinces of the country were ranked for achieving ICT development.

    Keywords: Information, Communication Technology, Development, Spatial Justice, Digital divide, Iranian Provinces
  • بهزاد رنجبرنیا *، شهریور روستایی، محمدرضا پورمحمدی
    از مهم ترین تحولات دوره کنونی، انقلاب اطلاعاتی و دیجیتالی، فناوری ارتباطات، مجازی سازی و... است. فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان پدیده ای جامع و فراگیر، بر طیف کامل فعالیت های بشری (کاربردهای شخصی تا فعالیت های اقتصادی و سیاسی، و توسعه) تاثیر زیادی دارد. با توجه به اینکه شهر تبریز به عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام (2018) انتخاب شده است، باید تاثیرات به کارگیری این فناوری ها در آینده در این شهر مطالعه شود. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و علی-پیمایشی است و هدف آن، تحلیل عوامل تاثیرگذار شکاف دیجیتال بر توسعه پایدار شهر تبریز است. در این پژوهش، تمامی عوامل مرتبط با منع شکاف دیجیتال در توسعه با دیدی سامانمند بررسی شده اند. بدین منظور، متغیرهای شکاف دیجیتال و توسعه پایدار شهری در نرم افزار FL MicMac با استفاده از دیدگاه های کارشناسان تحلیل شد و عوامل تاثیرگذار مشخص شدند. نتایج نشان می دهد تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم متغیر میزان باسوادی از دیگر متغیرها بیشتر است. متغیرهای مداخلات مدیریتی، دانش زبان، محل جغرافیایی و... نیز بیشترین تاثیرگذاری و تاثیرپذیری را دارند. تغییرات گوناگون هریک از این متغیرها پیامدهایی برای کل سیستم خواهد داشت. در این میان، تقویت اقتصادی اقشار کم درآمد در کنار مدیریت کارآمد و سرمایه گذاری های آموزشی و زیرساختی، از مهم ترین موارد کاهش شکاف دیجیتال و حرکت به سوی توسعه پایدار شهری محسوب می شود.
    کلید واژگان: تبریز 2018, تحلیل ساختاری, توسعه پایدار شهری, شکاف دیجیتال, میک مک فازی
    Behzad Ranjbarnia*_Shahrivar Roustaei_M. R Pourmohammadi
    -Introduction
    It is increasingly recognized that the information revolution has far-reaching economic and societal impacts. At all levels, governments are relentlessly searching for strategies to respond to the new realities. In the last few years an increasingly popular strategy has been to speed up the adoption of ICTs (information and communication technologies) by citizens and companies the view being that higher levels of ICT adoption can contribute substantially to sustainable social and economic development.
    However, the diffusion of ICTs drives access to information and knowledge: the inequality of distribution of ICTs within or between societies may have a very unequal impact on economic development which is so-called digital divide. The digital divide has become an extremely important issue for many international organizations and a major challenge for policymakers and academic researchers.
    Narrowing the digital divide is a key for increasing the level of literacy, employment and development in any country and community. Information and communication technology (ICT) has a major contribution to the individual growth in the modern society. This paper is concentrated as follows: in section 2 the relevant research literature is discussed, while in section 3, the relevant methodology based on fuzzy linguistic Micmac is discussed and subsequently, the impact of digital divide indicators on urban sustainable development is presented as a global system in Iran. To accomplish that, a case study is selected. City of Tabriz with the population near to 2 million people is one of large cities of Iran which is located in north-west of Iran. This town duo to the being selected as the tourism capital of Islamic world in 2018 is selected as the case study.
    -Methodology
    According to objective of the research and identifying the impact of some variables on the whole system, Fuzzy Linguistic Micmac method is selected due to exploring direct or indirect effects.
    In the current study, we uses new methodology derived from MODO named FL Micmac. It is intended to uncover the most related variables in a system by employing a linguistic version model of the Cross Impact Analysis method by creating a scenario. According to Porter in 1985, a scenario is an internally stable perspective of what future is similar to be - not a foretaste, but a feasible future consequence. A definition is given by, that emphasizes on this fact that views reflected by scenarios can be served as a foundation in decision making at the present time. To get such consistent definitions, other methods are required to supply an apparent understanding of the systems we tend to evaluate, which are typically complicated and formed by many interdependent factors or components. This technique is Fuzzy linguistic Micmac which is presented first time in urban studies to indicate the outcome of the impact analysis of the integrated system including both digital divide and urban sustainable development variables.
    The first step for this new model is to determine the set of linguistic labels (defined by fuzzy triangular numbers for example) that will be used to establish the degree of influence of one variable on another. Secondly, the experts use these linguistic labels to set the influence degrees for each pair of variables. Then, from the superior and inferior ideals (the ideal cases in which all the non-null influences degrees defined by the experts are set to the higher and lower label, respectively) a new set of linguistic label is defined for the global influences and dependences. We should note that these labels provide information in absolute terms.
    To establish the linguistic label that corresponds to each variable, an aggregation operator is applied. The information obtained from this operator allows ordering and plotting the variables in an analogous way to MICMAC. This information together with the linguistic labels associated to each variable permits to analyze the results from a relative and absolute point of view.
    -Results and Discussion
    However, as we explain next, FLMICMAC provides more accurate rankings since it takes into account the underlying vagueness of the aggregated experts’ judgments. Let us focus on the five top ranked variables in terms of direct or indirect influence/dependence:1. Direct Inf: Literacy, disability and physical capabilities, restrictions imposed by the government, age, local facilities.
    2. Direct Dep: English language skill, literacy, geographical location, economic opportunities, and educational opportunities.
    3. Indirect Inf: Literacy, restrictions imposed by government, disability and physical capabilities, age, local facilities.
    4. Indirect Dep: English language skill, literacy, economic opportunities, geographical location, educational opportunities.
    As it is apparent, some variables of digital divide have much direct/indirect influence/dependence on the global system.
    -Conclusion
    The digital divide can never be contained in isolation but the efforts has to be multi-dimensional and multi-pronged. ICTs are of the enabling tools to bridge digital divide. Creation of ICT infrastructure and content are core methodologies and a thrust to technology growth in a planned manner will certainly lessen the gap. While digital divide is an issue of recent concern, technology divide has been an issue for much longer. There are two approaches to enable a wider population to benefit from technology and information revolutions; one is to enhance level of literacy (basic, functional technology and computer education amongst masses) which this issue became the most effective factor in the current research and another is to design appropriate IT tools around the capabilities of users that employs audio/visual input/output, without need to be literate; low cost telephony and data communication.
    By exact consideration on the obtained results and evaluation of them, it could be concluded the investing on both education and e-infrastructure particularly in low income settlements besides empowering the economic condition of people can change the digital divide to digital opportunity and move the urban community of Tabriz toward high quality of life and ultimately sustainable development. This paper is only a first step, in that we have analyzed the impact and effectiveness of the digital divide. Further research is needed to develop successful strategies to lead Iran cities into the digital opportunities which may result knowledge-based urban development
    Keywords: Digital Divide, Structural analysis, FL Micmac, Urban sustainable Development, Tabriz 2018
  • شهریور روستایی، محمدرضا پورمحمدی، بهزاد رنجبرنیا*

    تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به عنوان پدیده‏ای جامع و فراگیر در طیف کامل فعالیت‏های بشری از کاربردهای شخصی گرفته تا فعالیت‏های اقتصادی و سیاسی و در نهایت امر توسعه بسیار تاثیرگذار است. با این‏حال، چنین تاثیرگذاری در صورت انتشار نامتوازن تکنولوژی‏های نوین اطلاعاتی و ارتباطی در بین افراد جامعه، به صورت سازنده و در راستای توسعه عمل نمی‏کند، که چنین توسعه نامتوازنی، باعث ایجاد شکاف دیجیتال در جامعه می‏شود. در این راستا، هدف تحقیق حاضر شناسایی مولفه‏ های کلیدی تاثیرگذار شکاف دیجیتال بر توسعه پایدار شهر تبریز است. روش به کار گرفته شده در این پژوهش توصیفی، تحلیلی، علی و رویکرد حاکم بر آن پیمایشی است. این مقاله در صدد آن است که با دیدی سیستماتیک و ساختاری تمامی عوامل دخیل در مانع شدن شکاف دیجیتال در توسعه را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و عوامل تاثیرگذار در این فرآیند را شناسایی کند. در این راستا، متغیرهای شکاف دیجیتال و توسعه پایدار در نرم ‏افزار MiCMac با استفاده از نظرات 30 متخصص و کارشناس تحلیل گردید و عوامل تاثیرگذار و تاثیرپذیر مشخص گردید. بر اساس نتایج به دست‏آمده در این پژوهش، متغیر امکانات محلی بیشترین تاثیرگذاری و کمترین تاثیرپذیری را در بین دیگر متغیرها داراست و متغیرهای مهارت های اطلاعاتی و دخالت‏های مدیریتی در رده‏های بعدی قرار می‏گیرند. متغیر مهارت های اطلاعاتی در کنار متغیرهای وضعیت اقتصادی و محل جغرافیایی بیشترین تاثیرگذاری و همچنین بیشترین تاثیرپذیری را در بین دیگر شاخص‏ها دارا بودند. متغیرهایی که کمترین تاثیرگذاری و بیشترین تاثیرپذیری را در بین دیگر متغیرها دارا بودند شامل ارتباطات اجتماعی، دانش زبان و... می‏شوند. در نهایت متغیرهای جنسیت و نوجوانان به عنوان متغیر مستقل شناسایی شدند که دارای کمترین تاثیرگذاری و کمترین تاثیرپذیری هستند. بر این اساس، سیاست‏گذاری توانمندسازی همه اقشار جامعه از لحاظ فراگیری مهارت‏های استفاده از تکنولوژی‏های اطلاعاتی و ارتباطی به عنوان مهم‏ترین پیشنهاد تحقیق حاضر شناسایی گردید.

    کلید واژگان: شکاف دیجیتال, تحلیل ساختاری, توسعه پایدار شهری, تبریز 2018
    Shahrivar Rostaii, MohamadReza Pourmohammadi, Behzad Ranjbarnia *

    It is increasingly recognized that the information revolution has far-reaching economic and societal impacts. At all levels, governments are relentlessly searching for strategies to respond to the new realities. In the last few years an increasingly popular strategy has been to speed up the adoption of ICTs (information and communication technologies) by citizens and companies the view being that higher levels of ICT adoption can contribute substantially to sustainable social and economic development. The most important development issues of our age are subject suc as: information and digital revolution, communications technology, virtualization, privatization and network economy. In this case, ICT has much impact as a phenomenon encompassing the whole range of human activities ranging from personal applications to economical, political and ultimately development activities. City of Tabriz, due to the being seleting as Islamic capital of tourism on 2018, is needed to be evaluated in terms of ICT problems. Accordingly, the objective of the study is to assess the effectiveness of digital divide indicators on urban sustainbale development. The employed method, is descriptive-analytic and casual. The approach is survey. The current paper is intended to evaluate each factor of digital divide which acting as an obstacle in development process and identify the effective factors systematically. In this case, Variables of both digital divide and urban sustainbale development were analyzed by using experts’ opinions in Micmac software. According to obtained results, the local facilities variable has the most impact among the system variables. In addition, information skills and management intervention were identified as subsequent effective factors.

    Keywords: Digital Divide, structural analysis, urban sustainbale development, Tabriz 2018
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال