-
اگرچه بخش خصوصی به عنوان یکی از اجزای اصلی ساختار اقتصادی کشورها شناخته می شود ، اما در اقتصاد ایران جایگاهی ندارد. با این حال ، طبق نظریه نفرین منابع ، این اقتصاد به اصطلاح سیاسی و با منابع غنی باید به سمت اقتصاد متنوع تر حرکت کند. هدف این مطالعه بررسی روش های پذیرش است که از طریق آنها می توان تغییر را تسهیل و تسریع کرد. 19 مصاحبه با کارگزارن بخش خصوصی و اعضای هییت علمی برای جمع آوری داده ها تحت سلطه نظریه ی داده بنیاد انجام شد. یافته ها- نتایج این مطالعه نشان می دهد که سه گانه ی دولت پاسخگو ، جامعه مدنی ناظر و بخش خصوصی اخلاق گرا باید به گونه ای شکل گیرد که استفاده موثر استراتژی ها بتواند از "همبست پذیرش" ، یعنی مشروعیت ، مشارکت ، حمایت و ارتباطات، از طریق آگاهی ، پذیرفتن مسیولیت و مدیریت ارتباطات بهره مند گردد. این مطالعه به درک کنونی پذیرش از طریق تدوین برخی از شیوه های ضروری برای "نمایندگی" دولت ، جامعه مدنی و بخش خصوصی در "ساختار" نهادی کنونی کمک و با انجام یک نظریه ی میانی ، سعی می کند با ارایه ی یک دیدگاه نوظهور از پذیرش در زمینه ی بخش خصوصی ، مشارکت های رفتاری در فرآیندهای حل مسیله را بیشتر روشن کند.
کلید واژگان: همبست پذیرش, بخش خصوصی, نظریه داده بنیادAlthough the private sector is recognized as one principal component of the economic structure of nations, it is not in place in the economy of Iran. However, according to the resource curse theory, this so-called political and rich-resourced economy should move to a more diversified economy. This study aims to investigate the acceptance procedures through which the shift can be facilitated and accelerated. All in all, 19 interviews were conducted with the private sector practitioners and faculty members to collect data under the domination of the constructive grounded theory. The results of this study indicate that the tripolar of accountable government, observer civil society, and ethical private sector should be formed so that the effective application of strategies could benefit from “the acceptance nexus,” i.e., legitimacy, participation, support, and communication through consciousness, assuming responsibility, and communication management. By providing some must-do practices for the “agency” of government, civil society, and the private sector in the current institutional “structure,” this research contributes to the current understanding of acceptance. Conducting a middle-range theory, this study tries to shed more light on the behavioral contributions in the problem-solving processes by providing an emerging view of the acceptance in the terrain of the private sector.
Keywords: Acceptance Nexus, private sector, Constructive Grounded Theory -
امروزه تحقیقات علمی در خصوص انواع همبست، به ویژه همبست آب- انرژی- غذا به عنوان منابع زیربنایی توسعه و محرک بهبود رفاه جامعه، در حال گسترش است. ازآنجاکه آموزش رویکرد نسبتا جدید همبست نیازمند همکاری چند حوزه تخصصی است، تبیین مفاهیم و بررسی ادبیات موضوع با نگاه ویژه به همبست آب- انرژی- غذا ضرورت دارد. این مقاله با هدف بیان ساده و دقیق رویکرد همبست به ویژه همبست آب- انرژی- غذا، بر اساس مرور سیستماتیک و تفصیلی تحقیقات انجام شده در سال های 2011 تا 2021 ارایه می شود. مقالات بر اساس سال، تنوع منابع و موضوع طبقه بندی شدند. باتوجه به مرور منابع، شمای کلی نحوه شکل گیری رویکرد همبست، همبست آب- انرژی- غذا و سوالات مرتبط در خصوص این رویکرد با هدف ارایه بینش کاربردی برای سیاست گذاری و ارزیابی شرایط کنونی در کشور مدون گردید. به طورکلی، پیاده سازی رویکرد همبست دشوار است، به ویژه همبست آب- انرژی- غذا که یک سیستم بسیار پیچیده را به وجود می آورد و باید از ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز موردتوجه قرار گیرد. بااین حال رویکرد همبست در حال گذار به یک مولفه مهم برنامه ریزی توسعه است که موفقیت آن نیاز به هدایت سیاست های استراتژیک و ساختارهای نهادی در حاکمیت چند سطحی دارد و به نظر می رسد کشورها باید ساختارهای حاکمیتی خود را متناسب با رویکرد همبست اصلاح کنند. موضوع دیگری که در این مقاله موردتوجه ویژه قرار گرفت، تفاوت رویکرد همبست آب- انرژی- غذا با رویکرد مدیریت به هم پیوسته منابع آب است به نحوی که شبهات لزوم حرکت از مدیریت به هم پیوسته منابع آب به همبست آب- انرژی- غذا باید پاسخ داده شود.
کلید واژگان: رویکرد همبست, WEF, مدیریت به هم پیوستهThe concept of Water-Energy-Food Nexus and its Comparison with Integrated Water Resources ManagementToday, scientific research on the types of Nexus, especially the water- energy- food Nexus as the driver of improving the welfare of society, is expanding. Since the Nexus approach is relatively new and requires the cooperation of several fields, explaining the concepts, its literature review, with a special focus on the water- energy- food Nexus is essential. This article aims to express Nexus approach simple and clear, by a detailed review of several related articles from 2011 to 2021. Articles were reviewed and categorized by year, source variety, and topic. So the outline of the formation of the Nexus approach, water- energy- food Nexus and the questions raised about this approach were codified in a way that provides a practical insight for policy making. In general, the Nexus approach, especially the water- energy- food Nexus which creates a very complex system and must be considered from a political, social and economic perspective, is difficult to implement. However, the Nexus approach is transitioning to an important component of development planning, and its success requires the guidance of strategic policies and institutional structures in multilevel governance. It seems that countries need to reform their governance structures in line with the Nexus approach. Another issue that has been considered in this article is the difference between the Water- Energy- Food Nexus approach with the approach of integrated water resources management. Due to the similarities, there are doubts about the need to move from integrated water resources management to Water- Energy- Food Nexus.
Keywords: Nexus approach, WEF, integrated water resources management -
با افزایش جمعیت، تامین آب، انرژی و غذا یکی از مهم ترین چالش های پیش روی ایران و جهان محسوب می شود. پیش بینی ها بیانگر بحران آب، انرژی و غذا در آینده ایران و جهان می باشد. هدف مقاله حاضر، مرور مطالعات انجام شده ایران و جهان، در حوزه همبست آب، انرژی و غذا و بیان چالش ها و ضرورت بررسی همبست آب، انرژی و غذا در ایران می باشد. همبست آب، انرژی و غذا یک چشم انداز کلی از پایداری است که تلاش می کند تا تعادل میان اهداف مختلف، منافع و نیازهای مردم و محیط زیست را برقرار سازد. همبست آب، انرژی و غذا می تواند رهنمودی برای سیاستگذاری توسعه پایدار در کشور به منظور گذر از بحران های محیط زیستی و آبی در آینده باشد. در تحقیق پیش رو ضمن مروری بر پژوهش های صورت گرفته در خصوص همبست آب، انرژی و غذا در ایران و جهان، به بررسی چالش ها و ضرورت بررسی این همبست در ایران و جهان پرداخته است. از جمله نتایج حاصل از این پژوهش می توان به چالش های اصلی در زمینه اجرایی شدن همبست آب، انرژی و غذا در ایران اشاره نمود که عبارتند از: سیاست های بخشی و عدم وجود مدیریت یکپارچه، فقدان منابع مالی انجام پروژه های همبست آب، انرژی و غذا، فقدان منابع اطلاعاتی مرتبط و عدم تدوین قوانین بالادستی در زمینه توسعه همبست آب، انرژی و غذا. در انتها از جمله نتیجه گیری حاصل از این مطالعه می توان به ارایه پیشنهاداتی در راستای توسعه همبست آب، انرژی و غذا اشاره نمود که عبارتند از: توسعه همکاری و هماهنگی کلیه ارگان های مرتبط از جمله وزارتخانه ها، مجلس شورای اسلامی، دانشگاه ها، انجمن ها، شرکت ها، تعیین نهادی برای سیاستگذاری و دستیابی به اجماع مشترک، ایجاد و توسعه زیرساخت های بازار تهاتر همبست ها، توسعه اقتصاد دیجیتال جهت توسعه فناوری های نوین مرتبط با اجرایی شدن طرح های همبست آب، انرژی و غذا، آمایش سرزمین و ارزیابی نظام مند عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی. بررسی ها و نتایج حاصل از این مقاله مروری می تواند گره گشای مشکلات پیش بینی شده در آینده ایران و جهان از طریق مدیریت و سیاستگذاری صحیح، باشد
کلید واژگان: مرور مطالعات همبست آب, انرژی و غذا, توسعه پایدار, ضرورت بررسی همبست در ایران, امنیت تامین آب, راهکارهای پیشنهادیBackground and Propose:
Due to the world's population grows, water, energy and food supply will be one of the most important challenges in the future. The predictions show the water, energy, and food crisis in the future of Iran and the world. The aim of this study is to review the global challenges as well as challenges in Iran in providing the required water, energy and food resources in the coming years for human societies. The water, energy and food nexus is an overall vision of sustainability that seeks to strike a balance between different goals, interests and needs of people and the environment. The water, energy, and food nexus can be a guide for sustainable development policy in the country to overcome the environmental and water crises in the future.
Research MethodIn this study, while reviewing the researches conducted regarding the water, energy and food nexus in Iran and the world, it has investigated the challenges and the necessity of investigating this nexus in Iran and the world.
FindingAmong the results of this research, the main challenges in the implementation of water, energy and food nexus in Iran can be mentioned, which include: sectorial policies and lack of integrated management, lack of financial resources to carry out projects related to water, energy and food nexus, lack of related information sources and lack of drafting upstream laws in the field of development of water, energy and food nexus.
Discussion and ConclusionIn the end, among the conclusions of this study, it is possible to point out suggestions for the development of water, energy, and food nexus, which include: development of cooperation and coordination of all related bodies, including ministries, Islamic Council, universities, associations, companies, determining an institution for policy making and reaching a common consensus, creating and developing the infrastructure of the clearing market of affiliates, developing the digital economy for the development of new technologies related to implementation correlation plans for water, energy and food nexus, land preparation and systematic assessment of natural, social, economic and cultural factors. The reviews and results of this review article can unravel the problems predicted in the future of Iran and the world through correct management and policy.
Keywords: Review of water, Energy, and food nexus, Sustainable development, Necessity of nexus investigation in Iran, Security of water, energy, and food supply, Suggested solutions -
سیستم های آبی، سیستم جفتشده طبیعی- انسانی است که تعاملات غیرقابل پیشبینی، پویا و بازخوردهای متعدد با بخشهای مختلف از جمله غذا، انرژی و اقلیم دارد. شناخت تعاملات بین بخشهای مختلف با منابع آب و همچنین، درک فرابخشی بودن حکمرانی آن، نیازمند اتخاذ رویکردی کلگرایانه است. رویکرد «همبست»، رویکردی نوین و کلگرایانه برای مواجهه با درهمتنیدگیهای آب-غذا-انرژی است. این رویکرد در مناسبات و تعاملات هیدروپلیتیکی آبهای فرامرزی کارکرد بسیاری دارد، زیرا منابع مشترک مورد مناقشه را از کانون توجهات خارج میکند و میتواند دامنه وسیعتری برای همکاری به وجود آورد. همبست، نوعی رویکرد مناسب برای مواجهه با رقابتها و مناقشات آبهای فرامرزی است، زیرا اتخاذ رویکرد همبست به منافعسازی بین کشورهای ساحلی میانجامد و به کارگیری آن فرصتی برای تولید کالا یا خدمات تخصصی در هر کشور و چانهزنی بیشتر خواهد بود. از این رو، تبیین کارکرد رویکرد همبست در حکمرانی و مناسبات آبهای فرامرزی و سیاست گذاریهای مرتبط با حوزه نوین دیپلماسی آب ضروری است. بر این اساس، مقاله حاضر با ماهیت بنیادی- نظری و روش توصیفی-تحلیلی می کوشد کارکرد رویکرد همبست را در حکمرانی سیستمهای آبی به طور عام و حکمرانی مناسبات آبهای فرامرزی به طور خاص بررسی کند. همچنین، تفاوتهای کلیدی این رویکرد با رویکرد مدیریت یکپارچه منابع آب، با هدف برجستهسازی کاربرد متفاوت آن دو با یکدیگر مقایسه و ارایه میشوند. برای تبیین بهتر کارایی این رویکرد، کارکرد آن در دو حوضه آبریز براهماپوترا در جنوب آسیا و دریاچه آرال در آسیای مرکزی تحلیل میشود. در نهایت، نشان داده خواهد شد که چگونه استفاده از رویکرد همبست «آب-انرژی-محیط زیست» تعاملات پایداری برای دو کشور هند و بوتان در حوضه آبریز براهماپوترا ایجاد کرده است و چگونه عدم تبعیت از رویکرد همبست «آب-غذا-انرژی» برای کشورهای حوضه دریاچه آرال هزینههای اقتصادی و آسیبهای زیستمحیطی در پی داشته است.کلید واژگان: آبهای فرامرزی, دیپلماسی آب, مدیریت یکپارچه منابع آب, همبست آب-غذا-انرژی, هیدروپلیتیک
-
رویکرد همبست آب، انرژی و غذا را می توان به عنوان رویکردی برای ارزیابی توسعه و اجرای سیاست هایی که به طور هم زمان بر امنیت این موارد تاکید دارد تعریف کرد. هدف از انجام این پژوهش، ارایه روشی به منظور تجزیه وتحلیل رابطه آب، غذا و انرژی در زنجیره تولید محصول است. بر اساس روش پیشنهادی و با توجه به میزان مصرف آب و انرژی چهار شاخص مصرف آب و انرژی و بهره وری آب و انرژی و همچنین بر اساس این شاخص ها یک شاخص ترکیبی پیوند آب، غذا و انرژی (همبست) پیشنهاد شده است. این تحقیق روی دشت برخوار استان اصفهان انجام شده و از مدل MODFLOW به منظور شبیه سازی کمی حوضه استفاده شده و همچنین، از آنجا که توابع هدف در این مطالعه از نوع خطی بوده، برنامه ریزی خطی چندهدفی به منظور حل مسیله بهینه سازی انتخاب شده است. هدف از حل مسیله بهینه سازی، 4 سناریوی کمینه سازی مصرف آب، کمینه سازی مصرف انرژی، بیشینه سازی سود و همچنین، سناریوی بیشینه سازی هم بست آب، غذا و انرژی هستند. نتایج نشان می دهد اگر چه هر یک از سناریو ها به تنهایی منعکس کننده اثرات مثبتی بر کاهش مصرف آب و برق هستند، اما با استفاده از سناریوی همبست آب، غذا و انرژی علاوه بر کاهش مصرف آب و برق، سود کشاورزان نیز به طور چشمگیری افزایش داشته است، به طوری که میزان مصرف آب قبل از بهینه سازی 50 میلیون متر مکعب در سال بود که پس از بهینه سازی و اعمال سناریوی بیشینه سازی همبست آب و غذا و انرژی 8 درصد کاهش داشته و به 46 میلیون مترمکعب در سال رسید و همچنین، میزان مصرف انرژی با 7/9 درصد کاهش از 13150330 کیلووات ساعت در سال به 11867563 کیلو وات ساعت در سال رسید و علاوه بر این ها میزان سوددهی محصولات مورد نظر قبل از بهینه سازی 6301966 میلیون ریال بوده که پس از اعمال سناریوی همبست آب، غذا و انرژی با 21 درصد افزایش به 8015264 میلیون ریال رسید و از طرفی دیگر، با ادامه روند سناریوی بهینه، سطح تراز آب های زیرزمینی در حالت بیشینه سازی همبست آب، غذا و انرژی به میزان 478/0 متر کمتر نسبت به شرایط موجود کاهش خواهد داشت و در درازمدت تاثیر بسزایی در تراز سطح آب های زیرزمینی مشاهده خواهیم کرد.
کلید واژگان: بهره وری آب, بهره وری انرژی, شاخص ترکیبی همبست آب, غذا و انرژی, همبستThe approach of water, energy and food correlation can be defined as an approach to evaluate the development and implementation of policies that emphasize the security of these things at the same time. The purpose of this research is to provide a method to analyze the relationship between water, food and energy in the crop production chain. Based on the proposed method and according to the amount of water and energy consumption, four indicators of water and energy consumption and water and energy productivity, and also based on these indicators, a combined index of water, food and energy nexus is proposed. This research has conducted on the Borkhor plain of Isfahan province and the MODFLOW model has used to simulate the watershed quantitatively and since the objective functions in this study are linear, multi-objective linear programming was chosen to solve the optimization problem. The goal of solving the optimization problem is 4 scenarios of water consumption minimization, energy consumption minimization, profit maximization, as well as water, food and energy maximization scenario. The results show that although each of the scenarios alone reflect the positive effects of reducing water and electricity consumption, but by using the scenario of combining water, food and energy, in addition to reducing water and electricity consumption, farmers' profits have also increased significantly, so that the amount of water consumption before optimization was 50 million cubic meters per year, but after optimization and applying the scenario of maximizing the correlation of water, food and energy, it decreased by 8% and reached 46 million cubic meters per year, and the amount of consumption Energy decreased by 9.7% from 13150330 kilowatt hours per year to 11867563 kilowatt hours per year and in addition, the profitability of the products before optimization was 6301966 million Rials, which after applying the scenario of correlation of water, food and energy with 21 The percentage of increase reached 8015264 million rials and on the other hand, with the continuation of the optimal scenario, the level of underground water in the state of maximizing the correlation of water, food and energy will decrease by 0.478 meters less than the existing conditions and and on the other hand, by continuing this trend in the long term, we will see a significant impact on the level of underground water.
Keywords: Water Productivity, Energy productivity, composite index of water, food, energy nexus, Nexus -
زمینه و هدفواژینیت کاندیدیایی در اثر رشد بیش از حد گونه های کاندیدا به ویژه گونه آلبیکنس در دستگاه تناسلی زنان بروز می کند. این عفونت ممکن است به درمان مقاوم شود و گاهی هم به صورت مزمن درآید، همچنین گاهی بیماران پس از درمان با عود دوباره عفونت مواجه می شوند.از طرفی کشف داروهای ضدقارچی جدید توسط محققین و استفاده توام این داروها در قالب روش های نوین علاقه قارچ شناسان را به استفاده از این تکنیک ها برانگیخته است؛ لذا با استناد به روش های فوق، در این مطالعه اثر داروهای متداول ضد قارچی، به تنهایی و در همبست با آمفوتریسین ب، بر روی گونه های کاندیدا آلبیکنس جدا شده از واژینیت کاندیدیایی مزمن ارزیابی شد.مواد و روش هااین بررسی تجربی بر روی 19 استرین کاندیدا آلبیکنس جدا شده از واژینیت کاندیدیایی مزمن انجام شد و اثر داروهای کلوتریمازول، مایکونازول و فلوکونازول، به تنهایی و در همبست با آمفوترسین ب، بر روی استرین های کاندیدیایی به روش میکرودایلوشن در محیط مایع ارزیابی شد.نتایجمیانگینMIC کلوتریمازول، مایکونازول، فلوکونازول و آمفوتریسین ب، بعد از 48 ساعت گرمخانه گذاری به ترتیب 7/05، 10/7، 47 و 0/6 میکروگرم بر میلی لیتر به دست آمد. در مرحله بعد آزول ها در همبست با آمفوتریسین ب بررسی شدند و دو همبست فلوکونازول+آمفوتریسین ب با 6/0FIC= و مایکونازول +آمفوتریسین ب با FIC=1 از همه بیشتر مورد توجه بودند. همچنین در بررسی اثر قارچ کشی داروها، بیشترین اثر قارچ کشی در مورد آمفوتریسین ب با1/18 =MFC دیده شد.نتیجه گیریدر مطالعه ما، آمفوتریسین ب با کمترین MIC بیشترین اثر ضدقارچی را داشت اما بیشترین و کمترین اثر هم افزایی به ترتیب از همبست های فلوکونازول + آمفوتریسین ب و مایکونازول + آمفوتریسین ب، بدست آمد.
کلید واژگان: واژینیت کاندیدایی مزمن, همبست داروها, هم افزایی, میکرودایلوشن براث, کلوتریمازول, مایکونازول, فلوکونازول, آمفوتریسین بBackground and ObjectiveCandidal vulvovaginitis occurs in female genital by the over growth of candida especially candida albicans. This infection may be resistant to therapy and occasionally becomes chronic. In some patients, this form of infection is recurrent. Moreover, discovering new antifungal drugs and the use of these drugs in new methods encourage mycologists to use these techniques. Therefore, according to the above methods, this research investigated effects of several common antifungal drugs with the use of combination methods against candida species isolated from chronic candidal vulvovaginitis.Materials and MethodsThis study carried out on 19 strains of candida albicans that were isolated from recurrent vulvovaginitis. The effects of clotrimazole, miconazole, fluconazole were assessed separately and in combination with amphotericin B on candida albicans using micro dilution methods.ResultsThe mean Minimum Inhibitory Concentration (MIC) of clotrimazole, miconazole, fluconazole, and amphotericin B were 7.05, 10.7,47, and 0.6 µgr/ml, respectively after 48 hours incubating. Then, the azole antifungal drugs were evaluated in combination with amphotericin B. The two combinations of fluconazole + amphotericin and miconazole + amphotericin with the Fungicidal Inhibitory Concentrations (FIC) of 0.6 and 1, respectively, attracted the most attentions. In addition, comparing the antifungal effects, the most effective drug was amphotericin B with the Minimum Fungicidal Concentration (MFC) of 1.18.ConclusionIn this study, amphotericin B with the least MIC had the best antifungal effect. The most and the least synergic effects of combination therapy were for fluconazole + amphotericin B and Miconazole + amphotericin B, respectively.Keywords: Chronic candidal vulvovaginitis, Drugs combination, Synergism, Micro dilution broth, Clotrimazole, Miconazole, Fluconazole, Amphotericin B -
زمینه و هدفماده ای بدون رنگ و معطر به نام 2-فنیل اتانول با اثر ضد میکروبی به طور گسترده در وسایل آرایشی، عطرها و صنایع غذایی به کار برده می شود. ولوواژینیت کاندیدایی مزمن، التهاب ولوواژینال ایجاد شده توسط گونه های کاندیدا است. مقاومت نسبت به کلوتریمازول که از داروهای متداول در درمان این بیماری است در بسیاری از بیماران گزارش شده است. بنابراین در جهت بهبود درمان، اثر همبست کلوتریمازول با 2-فنیل اتانول بر روی گونه های کاندیدا جدا شده از ولوواژینیت مزمن کاندیدایی بررسی گردید.روش بررسیاین مطالعه ی مداخله ای، از اسفند 1394 تا آذر 1395 بر روی گونه های کاندیدایی جداشده از زنان مبتلا به ولوواژینیت مزمن مراجعه کننده به بیمارستان لولاگر تهران در دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد.
نمونه ها مورد آزمایش مستقیم، کشت بر روی محیط کاندیدا کروم آگار (جهت شناسایی اولیه ایزوله ها)، سابورو دکستروز آگار (جهت حفظ ایزوله ها) و تعیین توالی ناحیه ITS (جهت شناسایی قطعی گونه های کاندیدا) قرار گرفتند. سپس کلوتریمازول و 2-فنیل اتانول به تنهایی و در همبست بر روی گونه های جدا شده، به روش میکرو براث دایلوشن آزمایش شدند.یافته هااز 40 سویه کاندیدایی شناسایی شده در این مطالعه، 95% کاندیدا آلبیکنس و 5% کاندیدا آفریکانا بودند. در آزمون همبست، میانگین MIC (حداقل غلظت مهارکنندگی از رشد قارچ) 2-فنیل اتانول و کلوتریمازول به تنهایی به ترتیب μg/ml 0±3200 و μg/ml 40/16±56 بود و بین مقادیر MIC کلوتریمازول به تنهایی و در همبست، تفاوت معناداری وجود داشت (0/021P=).نتیجه گیریدر همبست کلوتریمازول و 2-فنیل اتانول اثر هم افزایی مشاهده شد.کلید واژگان: 2, فنیل اتانول, عوامل ضد قارچی, گونه های کاندیدا, کلوتریمازول, مقاومت داروییBackground2-phenylethanol is a colorless and aromatic compound with antimicrobial effects which is used extensively in perfumes and cosmetics, as well as in the food industry. Chronic vulvovaginal candidiasis is a vulvovaginal inflammation which is caused by Candida spp. Resistance to clotrimazole which is one of the most common drugs in the treatment of this disease was reported in many patients. In order to improve the treatment, the effect of 2-phenyl ethanol was investigated in combination with clotrimazole on Candida species isolated from chronic vulvovaginal candidiasis.MethodsThis interventional study was performed in Iran University of Medical Sciences from February, 2016 until December, 2016 on Candida species isolated from women with chronic candidial vulvovaginitis who had been referred to Lolagar Hospital of Tehran. All specimens were examined by direct microscopy, culturing on Candida CHROMagar medium (to primary identification), sabouraud dextrose agar medium) to preservation the isolates) and determining the internal transcribed spacer (ITS) sequence (in order to final determination of Candida species). Then clotrimazole and 2-phenyl ethanol alone and in combination, was examined on isolated species, according to Clinical and Laboratory Standards Institute (CLSI) M27-A3 protocol (micro-broth dilution method). Finally, findings were analyzed.ResultsFrom 40 detected strains of Candida species in this study, 95% were Candida albicans and 5% were Candida africana. The mean minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum fungicidal concentration (MFC) of clotrimazole were 24.73±28.87 µg/ml and 30.18±33.004 µg/ml, respectively and the mean MIC and MFC of 2-phenylethanol were 2580±932.38 µg/ml and 3200±1403.29 µg/ml, respectively. The MIC50 and MIC90 of clotrimazole were 16 and 64 µg/ml, respectively. The MIC50 and MIC90 of 2-phenylethanol were both 3200 µg/ml. Most of the isolates were resistant to clotrimazole (82.5%). In combination test, the mean MIC of 2-phenylethanol and clotrimazole alone were 3200±0 µg/ml and 56±40.16 µg/ml, respectively. The fractional inhibitory concentration index (FICI) range was 0.14-0.37. Also, there was a significant difference between clotrimazole MIC values alone and in combination (P= 0.021).ConclusionThe synergistic effect was observed in combination of clotrimazole and 2-phenylethanol.Keywords: 2-phenylethanol, antifungal agents, candida species, clotrimazole, drug resistance -
در ایران رسوبات پرمین- تریاس در دامنه شمال شرقی کوه همبست، در 60 کیلومتری جنوب شرق شهر آباده رخنمون دارند. یکی از ویژگیهای منحصر بفرد این رسوبات وجود رخنمونهای کاملی از پرمین میانی تا پرمین بالایی است که بررسی کاملی از حوادث اتفاق افتاده در انتهای پرمین میانی را امکان پذیر می سازد. منطقه مورد مطالعه شامل دو مقطع چینه شناسی در دره همبست شامل واحد 3 سازند سورمق (Capitanian) ، سازند آباده (Capitanian) شامل واحد 4a ، واحد 4b و واحد 5 و قسمت ابتدایی سازند همبست (Wuchiapingian) می باشد . بر اساس مطالعات انجام شده بر روی 380 مقطع نازک میکروسکوپی تعداد 10 ریزرخساره رسوبی شامل ریزرخساره های پکستون استافلیدی بایوکلاست دار ، وکستون همی گوردیوپسیده دار ، وکستون / پکستون بایوکلاستی ، وکستون جلبکی ، وکستون استروماتولیت دار ، وکستون استراکددار ، وکستون بایوکلاستی فنسترال دار ، وکستون بایوکلاستی با سوزن اسفنج ، دولوستون و ریزرخساره مادستونی شناسایی شد. این ریزرخساره ها مربوط به بخش های لاگون غیرمحصور و محیط جزرومدی بوده که در پلاتفرم از نوع رمپ هموکلینال نهشته شده اند.
کلید واژگان: سازند سورمق, سازند آباده, سازند همبست, جزرومدی, لاگونApplied Sedimentology, Volume:7 Issue: 13, 2019, PP 131 -148In Iran, the Permian-Triassic sediments are located in the northeastern part of Hambast Mountain, 60 km south-east of Abadeh city. One of the unique features of these sediments is the existence of complete outcrops from the middle Permian to the Upper Permian, which makes it possible to fully investigate the incidents at the end of middle Permian. The study area includes two stratigraphic sections in the Hambast valley, including Unit 3 of Surmag Formation (Capitanian) ,Abadeh Formation (Capitanian) , including Unit 4a, Unit 4b and Unit 5, and the Primary part of the Hambast Formation (Wuchiapingian) . Based on studies done on 380 microscopic thin sections, 10 sedimentary microfacies include Bioclastic Sponng Spicule Wackestone , Bioclastic Staffelid Packstone , Hemigordiopside Wackestone , Bioclastic Wackestone / Packstone , Algal Wackestone , Ostracod Wackestone , Fenestral Bioclastic Wackeston , Stromatolite Wackestone , Dolostone , Mudstone , were identified. These microfacies are related to unlimited lagoon and tidal zone that have been deposited in a platform of homoclinal ramp type.
Keywords: Surmag formation, Abadeh formation, Hambast formation, Tidal flat, Lagoon -
وقوع مخاطرات طبیعی همواره با آسیب های شدیدی در بخش کشاورزی به ویژه در واحد های بهره برداری کشاورزی کوچک مقیاس همراه است. یکی از رویکرد های مقابله با این آسیب ها، بهره گیری از رویکرد همبست آب-انرژی-غذا در تصمیم گیری های مدیریتی این واحد ها است. از این رو تحقیق حاضر با هدف کلی تحلیل سازوکار های همبست آب، انرژی و غذا در واحد های بهره برداری کشاورزی کوچک مقیاس استان همدان انجام شد. نمونه آماری پژوهش 300 نفر از کشاورزان فعال در واحد های بهره برداری کشاورزی کوچک مقیاس (زیر10هکتار) بودند که با ضابطه فرمول کوکران تعیین و نمونه گیری به روش خوشهای انجام شد. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه محقق ساخته ای بود که روایی محتوایی آن را جمعی از متخصصان کشاورزی و اعضای هییت علمی گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران تایید نمودند. برای بررسی پایایی از شاخص انسجام درونی و محاسبه آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ و محاسبه ضریب پایایی ترکیبی بعد از انجام پیش آزمون، استفاده و با توجه به اینکه میزان ضرایب آلفا و پایایی ترکیبی برای مقیاس های اصلی پرسش نامه بیشتر از 0/7بود، پایایی ابزار تحقیق تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSwin25 و SMART PLS3 انجام شد. نتایج نشان داد که همبست کلی آب-انرژی و غذا از شش سازوکار دوگانه آب بر غذا؛ غذا بر آب؛ انرژی بر آب؛ آب بر انرژی؛ غذا بر انرژی؛ انرژی بر غذا به ترتیب تاثیر معنی دار پذیرفته است. با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد می شود در راستای تقویت رویکرد همبست WEF، اقداماتی نظیر تامین و معرفی بسته های سرمایه گذاری منسجم و چندجانبه؛ ارایه آموزش به کشاورزان درخصوص هم افزایی و همبست ناگسستنی سه منبع در مدیریت مزرعه و توجه به این رویکرد در سطوح مختلف نظام مدیریتی از سیاستگذاری و برنامه ریزی گرفته تا تصمیم گیری های میدانی مدیریت مزرعه صورت گیرد.کلید واژگان: تغییر اقلیم, سازوکار ها, همبست آب-انرژی-غذا, واحد های بهره برداری کشاورزی کوچک مقیاس, استان همدانThe occurrence of natural hazards is always associated with severe damage in the agricultural sector, especially in small-scale farming exploitation units. One of the approaches to deal with these damages is to use the approach of water-energy-food (WEF) nexus in the management decisions of these units. Therefore, the present research was carried out with the aim of analyzing the mechanisms of linking water, energy and food in small-scale farming exploitation units in Hamadan province. The statistical sample of the research was 300 active farmers in small-scale farming exploitation units (below 10 hectares) which were determined by the rule of Cochran formula and sampling was done by cluster method. The main research tool was a researcher-made questionnaire, the content validity of which was confirmed by a panel of agricultural experts and faculty members of the Department of Agricultural Development and Management at the University of Tehran. In addition, the reliability of research’s tool was confirmed through internal consistency procedure calculating Cronbach's alpha and CR (Cumulative Reliability) coefficients (Both above 0.7). Data analysis was carried out using SPSSwin25 and SMART PLS 3 software. The results showed that the overall nexus of water-energy and food from the six dual mechanisms of WEF the Energy or Food has received a more significant effect. According to the findings of the research, in order to strengthen the nexus approach of these vital resources, measures such as providing and introducing coherent and multilateral investment packages; providing training to farmers regarding synergy and unbreakable link of three sources in farm management and paying attention to this approach at different levels of the management system, from policy making and planning are suggested for field-level farm management decisions..Keywords: Climate change, mechanisms, Water-Energy-Food Nexus, Small-Scale Farming Exploitation Units, Hamedan province
-
با توجه به شرایط خشکسالی و نیز رشد روز افزون جمعیت و افزایش تقاضا برای غذا، امروزه بیش از پیش نیاز به بهبود در بهره وری آب و انرژی می باشد، در سال های اخیر، منطقه های کم آب برای دستیابی به توسعه اقتصادی پایدار با چالش های زیادی روبرو شده اند. توسعه اقتصادی پایدار در بخش کشاورزی با توجه به مفهوم همبست آب-انرژی-غذا (WEFN) امکان پذیر است. با استفاده از همبست آب-انرژی-غذا معیارهای مصرف، بهره وری فیزیکی و بهره وری اقتصادی منابع آب و انرژی تعیین می شود. این پژوهش در محدوده مورد مطالعه دشت سیستان برای سال زراعی 1397-98 انجام گرفته است .با توجه به اینکه در زمینه بهره وری آب و انرژی با استفاده از رویکرد همبست WEFN با در نظر گرفتن هدف ها و محدودیت های متفاوت، تاکنون بررسی و ارزیابی لازم در این حوضه انجام نشده است. بنابراین پژوهش حاضر با استفاده از یک مدل برنامه ریزی چند هدفه به تعیین میزان بهره وری اقتصادی و فیزیکی مصرف آب و انرژی در این حوضه پرداخته است. کد نویسی و حل مدل با استفاده از نرم افزار GAMS انجام شده است. بنا بر نتایج مدل اجرای همبست آب-انرژی-غذا منجر به بهبود بهره وری در میزان مصرف آب آبیاری در حوضه مورد مطالعه به مقدار 37/11 درصد شده است. با توجه به نتایج مدل، میزان بهره وری اقتصادی برای مصرف انرژی نهاده ها، محصول های راهبردی برای تامین امنیت غذایی و انتشار گازهای گلخانه ای CO2 به ترتیب 3/10،41/14 و 02/16 درصد به دست آمد. همچنین نتایج مدل پیشنهادی نشان داد که میزان بهره وری فیزیکی مصرف آب در دشت سیستان از مقدار 5/188899 کیلوگرم بر متر مکعب به مقدار 5/211487 کیلوگرم بر متر مکعب افزایش پیدا کرده است. بنابراین اجرای رویکرد همبست WEFN در منطقه مورد مطالعه منجر به بهبود بهره وری اقتصادی و فیزیکی مصرف آب و انرژی شده است.کلید واژگان: همبست آب -انرژی- غذا, برنامه ریزی غیرخطی چند هدفه, بهره وری اقتصادی و فیزیکی, دشت سیستانDue to the drought conditions and due to population growth and increased demand for food, today more than ever there is a need to improve water and energy efficiency. In recent years, water-scarce regions (WSRs) have faced many challenges in order to achieve sustainable economic development. Sustainable economic development in the agricultural sector of WSRs is possible by paying attention to the water-energy-food nexus (WEFN) concept. WEFN determined using consumption, physical productivity, and economic productivity criteria of water and energy resources. The present research was conducted in the study area of Sistan Plain for the crop year 2017-2018. Considering that no study has been conducted in this basin in the field of water and energy efficiency using the correlation approach. Therefore, the current research has determined the amount of economic and physical productivity (water and energy consumption) in this basin using a multi-objective planning model. Coding and solving the model has been done using GAMS software. According to the results of the implementation of the water-energy-food correlation model, it has led to an improvement in the efficiency of irrigation water consumption in the study area by 11.37%. According to the results of the model of economic productivity for energy consumption of inputs, strategic products to provide food security and CO2 greenhouse gas emission, respectively (14.3, 14. 1 and 16.02) percent were obtained. Also, the results of the proposed model showed that the physical productivity of water consumption in Sistan Plain has increased from 188899.5 kg/m3 to 211487.5 kg/m3. Therefore, the implementation of the WEFN correlation approach in the study area has led to the improvement of the economic and physical efficiency of water and energy consumption.Keywords: Water-Energy-Food Correlation, Multi-Objective Nonlinear Planning, Economic, Physical Productivity, Sistan Plain
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر