به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۶۹۵۶۸ عنوان مطلب
|
  • سید حسین حسینی*

    مساله این پژوهش ، تحلیل نسبت نقد با پدیده تربیت فرهنگی است. به این منظور با روش تحلیل مفهومی، درصدد ارایه مفاهیم پایه و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر برآمدیم تا بتوان به نقشه مفهومی تحلیل مساله دست یافت. پس از ابتنای مقاله بر دو پیش فرض مفهومی یعنی مفهوم فرهنگ و مفهوم تربیت، از دو معنای نقد سخن بمیان آمده است؛ معنای اول نقد همچون دانش نظری و معنای دوم نقد؛ همچون فعالیت کاربردی؛ و سپس به وجوه تحلیل نسبت نقد با تربیت فرهنگی پرداختیم. پذیرش فرآیند اجتماعی پدیده تربیت فرهنگی، پژوهش را بر آن داشته که در پایان مقاله به راهکارهای بالندگی جریان «نقد به مثابه تربیت فرهنگی» اشاره شود مانند:ترویج فرهنگ نقد در آموزش های غیر رسمی و رسمی، بکارگیری طرح هایی مانند: p4c و pwc ،آموزش و کاربرد الگوها و شیوه های نقد علمی ،حذف ساختارهای «حافظه محور» در نظام آموزشی.

    کلید واژگان: نقدپژوهی, تربیت فرهنگی, فلسفه تحلیلی, نقد علمی, روش شناسی
    Sayyed Hossein Hosseini *

    The problem of this research is to analyze the relation of criticism with the phenomenon of cultural education. To this end, we would explain the basic concepts and their relation to one another with the conceptual analysis method so as to achieve the conceptual plan of the problem’s analysis. Upon basing the article of two conceptual prerequisite, i.e. definition of the concept of culture and the concept of education, we would discuss two meanings of criticism as “theoretical science” and criticism, and “functional activity” and then would undertake to analyze the relation of criticism to cultural education. Accepting the social process of the phenomenon of cultural education prompted mentioning the procedures of growth for the trend of “criticism as cultural education” in conclusion of the article.

    Keywords: the study of critique, cultural education, Analytic Philosophy, scientific critique, Methodology
  • سید امیرمحمد موسوی جشنی*، سید صدرالدین موسوی

    همه گیری ویروس کرونا پدیده ای است که هم اکنون بسیاری از نقاط جهان را درگیر کرده است. مواجهه ملتها با این همه-گیری به شیوه های متفاوتی بروز کرده است، چرا که همه گیر شدن یک ویروس (اعم از کرونا یا هر ویروس دیگری) یک پدیده ی صرفا زیست شناختی نیست و فی الذاته یک پدیده ی فرهنگی است که دارای ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و بین المللی می باشد. اما، معمولا اولین چیزی که در زمان بروز یک همه گیری به ذهن متبادر می شود، این است که ویروس ها، پدیده هایی زیست شناختی با راه حل پزشکی محض هستند. هدف این مقاله تبیین بروز همه گیری کوید-19 به مثابه یک پدیده ی فرهنگی-سیاسی-اقتصادی در ایران و ارایه ی برخی راه کارها می باشد. مواجهه دولت ملت ایران با این پدیده در چهارچوب نظریه اسناد (Attribution Theory) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که مواجهه دولت ملت ایران تحت تاثیر مختصات فرهنگی-سیاسی-اقتصادی ایران بوده است. همچنین "اسناد بیرونی" توسط دولت-ملت ایران نمی تواند راه حل مناسبی برای مواجهه با این تهدید مرگبار باشد. مواجهه با این ویروس نیازمند یک رویکرد یکپارچه نگر توسط دولت ملت نه صرفا بعنوان یک پدیده زیست شناختی، بلکه به مثابه یک پدیده زیستی- فرهنگی-سیاسی-روانی- اقتصادی مبتنی بر ویژگیهای فرهنگ ایران می باشد.

    کلید واژگان: کرونا, ایران, نظریه اسناد, پدیده فرهنگی-سیاسی, همه گیری
    Seyed Amir Mohammad Moosavi Jashni *, Seyed Sadrodin Moosavi

    Coronavirus pandemic is a phenomenon that has affected the entire world. Different nations have adopted different methods to confront this pandemic, for the pandemic (whether of coronavirus or any other virus) is not merely a biological phenomenon, but it is essentially a cultural phenomenon with political, economic, social and international dimensions. But, usually what occurs to mind in confronting a pandemic is that viruses are biological phenomena with mere medical solutions. The objective of this present paper is to explain the outbreak of covid-19 pandemic as a cultural-political-economic phenomenon in Iran and also offer some solutions. The confrontation of Iranian nation-state with this phenomenon was studied within the framework of the Attribution Theory. The findings of the research show that the confrontation of the Iranian nation-state with this virus has been influenced by the cultural-political-economic characteristics of Iran. Also the findings show that “external attribution” by the Iranian nation-state cannot be a suitable solution to confront this deadly phenomenon. Confrontation with this virus requires an integrative approach based on the features of Iranian culture by the Iranian nation-state, not as a mere biological phenomenon but as a biological-cultural-political-psychological-economic phenomenon.

    Keywords: Coronavirus, Iran, Attribution Theory, cultural-political phenomenon, pandemic
  • فرزاد قائمی، مهدخت پورخالقی چترودی
    بررسی های تاریخی (در زمانی) در زبان، دیدی تاریخی نسبت به تغییرات آن در طول زمان دارد. این تغییرات معمولا نمودارهای مناسبی از پدیده انتقال فرهنگی جوامع در طول تاریخ است و نتایج بررسی این تغییرات، نقش مهمی در پیشرفت دانش انسان شناسی- به ویژه اسطوره شناسی و مردم شناسی- داشته است. نتایج مطالعات زبان شناختی، می تواند اطلاعات ارزنده ای را در اختیار اسطوره شناس قرار دهد تا برای تفسیر و کشف معانی رمزی اسطوره ها و اثبات فرضیه های خود، ابزارهای لازم را به دست آورد.
    در این جستار، ضمن پرداختن به ارتباط میان زبان و اسطوره در فرهنگهای بشری و ذکر آرای برخی نظریه پردازان و اسطوره شناسان نامی غرب در این باره، چند نمونه از بن مایه های اساطیری شاهنامه، از جمله کیومرث و جمشید، را به عنوان الگوی انسان و زوج نخستین، اسطوره جام جهان نما و ارتباط آن با واژه فروردین و ردیابی پدیده انتقال فرهنگی را در تغییرات معانی واژه کوی (و کیانیان) - انتخاب کرده، در جهت تلفیق زبان شناسی و نشانه شناسی اساطیری و برقراری ارتباط منطقی میان بافت زبانی و ویژگی های اسطوره شناختی مورد بررسی قرار داده و نشان داده ایم که یافته های بررسی های زبان شناختی تاریخی نقش عمده ای در کشف معانی و تحلیل محتوایی این اسطوره ها دارد.
    کلید واژگان: زبان شناسی تاریخی (در زمانی), اسطوره, تحلیل محتوایی, جمشید, کیومرث, فروردین, کوی (کیانیان)
    Farzad Ghaemi Student, Mahdokht Purkhaleghi Chatrudi
    By historical (diachronic) studies in language, we ca be had a historical approach about the language alterations. These alterations are often suitable visible of cultural transfer appearance in various societies, during history. The results of these studies have been affected on anthology and anthropology progress. These results can be agreed to mythologist, the important information for interpreting and discovering the symbolic meanings and confirming their theories. This article first begins by an introduction about the connection between language and myth and the mention of some theories respecting this case. Then present the analyses of some ancient Iranian myths, by this approach and using of incorporating the language study and mythological semi logy and searching the connection between lingual texture and mythological theories. For example,conformity Jamshid and Kiumarth words with first human and first twin patterns,since present the connection between Farvardin and foreteller cap, and issuedescribe the cultural transfer appearance about meaning changes in Kavi andKianian words.In this paper, we try to present using of historical studies in language, fordiscovering the symbolic meanings and content analysis of myths.
  • حسین سلطانزاده
    در گذشته، شکل و ترکیب حجمی فضاهای معماری و همچنین عناصر آن به صورت چشم گیری تحت تاثیر عوامل و پدیده های جغرافیایی و محیط طبیعی شکل می گرفتند و در مواردی نیز پدیده های فرهنگی، به ویژه درمورد بناها و فضاهای آیینی، نقش موثری در شکل گیری فضاها و عناصر معماری داشتند. این پژوهش همزمان به نقش جغرافیا و فرهنگ در شکل بام توجه دارد. این پژوهش تلاش دارد که نقش جغرافیا و پدیده های فرهنگی در شکل گیری فضاهای معماری در گذشته را به درستی نشان دهد. این که جغرافیا و فرهنگ چگونه در پدیدار شدن شکل بام در معماری گذشته نقش داشته اند، پرسش اصلی این پژوهش است و فرضیه آن مشخص می کند که شکل و خصوصیات مهم بام ساختمان ها در گذشته بیشتر تحت تاثیر عوامل جغرافیایی و محیطی قرار داشت، اما برخی از شکل ها و صورت های آن با گذشت زمان مفهومی نمادین نیز می یافت. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی است و گردآوری داده ها بیشتر به صورت اسنادی بوده است، هرچند مشاهدات و بررسی های میدانی نیز در توسعه کیفی پژوهش موثر بوده است. چارچوب نظری نیز بر این اساس استوار است که شکل فضاها و عناصر معماری در گذشته بیش از همه تحت تاثیر پدیده های جغرافیایی و محیطی قرار داشت، اما شکل بام بعضی از فضاهای آیینی از پدیده های فرهنگی تاثیر می پذیرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که شکل بام ساختمان ها در وهله نخست، تحت تاثیر پدیده های جغرافیایی و محیط شکل می گرفت و سپس شکل و ترکیب برخی از انواع بام ها یا عناصری از آن مفاهیم نمادین پیدا می کردند. احتمال می رود که کاربردهای بعدی بعضی از آنها در موارد خاص به دلیل نمادپردازی باشد.
    کلید واژگان: بام, فرهنگ و معماری, تاق, جغرافیا و معماری, شکل ساختمان
    Hossein Soltanzadeh
    Introduction
    There are many factors on formation elements of architecture، such as environmental characteristics and climatic phenomena as the most important. Some factors such as natural environment and consequently domestic materials، temperature، rainfall، and sun radiation were the most important factors in the past. They had the most effect on the form of architectural spaces. Thus، in the normal condition in the past، the wooden structures were commonly used in the forest and green environments and the mud-brick structures were used in the hot and arid areas. The materials and structures as the environmental phenomena affected the architectural spaces and the relations between open and closed spaces. They also determined the shape of roof in buildings. Of course، many other factors such as culture and cultural exchanges between nations، the style of life and economic factors were important.
    Methodology
    This research has been prepared using descriptive-analytical method. In this research، the effects of geography and climate on the shape of roof building have been considered. There are some intervening variables such as some forms and elements that have symbolic meaning and were used in some kinds of buildings، especially in ritual buildings. Some foreign elements and forms in roof buildings are other kinds of intervening variables. Statistical society in this research is Iran، but some examples have been used from other countries.
    Results And Discussion
    The results of this research show that the shape of building roof was formed on the basis of geographical factors in the first step، as sloped roofs were used in the northern coastal region in Iran with temperate rainy climate، arced roofs were usually used in the central plateau region with hot and dry climate and flat roofs were also used in the most parts of the southern coastal region، with hot and humid climate. The direct relation between climate and roof shape can be seen more in residential units in the past، but in some ritual and some governmental buildings، specially in big and important ritual building، some other factors such as symbolism and to some fashion could be considered. For example، there were examples of some mosques with domes built in a region with sloped roofs of all other buildings، because some people in some periods thought that a dome can be better for a mosque. For example، Akbarieh Mosque in Lahijan، with rainy climatic condition، have some domes، but because of rain، there are a sloped roof on the domes، and people who go to mosque، can see domes in internal space، but in outside، the sloped roof can be seen. In some other cases، a supreme fashion for some governmental buildings can be observed from past centuries. For example، in Takht Jamshid (Parseh)، there were flat roofs، while in that region buildings are mainly structured by domes because there were not enough tree and wood for covering roofs. It seems that usage of that kind of roofs was for making a difference in shape of governmental buildings from the other public buildings at that time. This subject can be strengthened by the old texts that describe they had carried wooden beam from Lebanon to Iran for ceiling roofs. In another field، we can pay attention to some buildings roof، specially the roofs of houses and usual buildings. Ruff form in ritual buildings can also be related to patterns of cultural values and religious and social factors. Some architectural forms and elements of semantics have been preserved into domestic level، even though materials and geographical conditions or systems of structures. A particular form or element of semantic architecture had gained an important meaning within a religious and cult system. Vernacular architecture was constituted to express harmony in structure components، from the largest elements such as roofs and the whole parts of a building to smaller elements and details.
    Conclusion
    The shape of roof in residential buildings in the past was formed on the basis of environmental and geographical characteristics and conditions. Some geographical factors such as native materials and climate conditions affected the shape of roofs directly but some others affected them indirectly. In addition to these factors، application of roof as a resting and sleeping place in some seasons in the night was caused that some arced roof transformed into flat roof. The influence of some cultural factors on roof shape can be observed in ritual and some governmental buildings. By these discussions it can be concluded that: - Roof is the upper part of a building and in addition to having an architectural role; it has an urbanism aspect that can be seen from distant. - Roof is at the top of a building; this can be representative of the position of inhabitants. - Roof was an important part of a building because it must be resistant against rain and snow. - The form of roof could be very important for ventilation in the past. - The form of roof in religious building was very important، because it could represent the importance of a building. - The roof of a building in the past was the first structural sign of a structure.
    Keywords: culture, house, material, geography, roof
  • حسین حاتمی نژاد، سمیرا نوذری

    نظر به اینکه شهرها حامل فرهنگ، برگرفته از طبیعت و منعکس کننده طیف اهداف اجتماعی، فن آوری، ارزشها و نهادهای ما هستند، موضوعات مناسبی برای مطالعه جغرافیدانان فرهنگی به شمار می روند و بینش عمیقی نسبت به موزائیک انسانی ارائه می دهند، شهر نیز پدیده ای فرهنگی به شمار می رود و بنابر این باید از دیدگاه جغرافیای فرهنگی به شهر نگریست. جغرافیای فرهنگی، که برخی آن را فراگیرنده جغرافیای اجتماعی و اقتصادی می دانند، دیدگاه ارزشمندی است که به کمک آن می توان برخی از جهات و آثار اجتماعی، اقتصادی و کالبدی شهر را بررسی کرد...

    Hossein Hataminejad, Samira Nowzari

    Given that cities are carriers of culture, derived from nature and reflecting the spectrum of our social goals, technology, values ​​and institutions, they are considered as significant subjects of study for cultural geographers as they provide the scholar with a deep insight into human mosaics. City is considered a cultural phenomenon and therefore it should be viewed from the point of view of cultural geography. Cultural geography, which is considered by some thinkers as including social and economic geography, is a worthwhile view that can help examine some of the social, economic and physical qualities and effects of the city. Cultural geography covers the study of spatial changes of cultural groups and spatial functions of society, and relies on description and analysis of differences and similarities in language, religion, economics, government and other cultural phenomena from place to place. Given that cultures are formed by human groups, cultural geography, therefore, necessarily involves humans in aggregate. In this paper, we try to investigate the internal structure of city with emphasis on some of the well-known concepts of cultural geography perspective, such as urban cultural areas, cultural broadcasting and cultural perspective of the city.

  • آذر قلی زاده، جواهر سعیدی
    هدف این پژوهش شناسایی و بررسی عوامل موثر در پیشگیری از پدیده تهاجم فرهنگی از دیدگاه مدیران فرهنگی شهر اصفهان در 1377 بوده است. جامعه آماری تحقیق تمام 240 نفر مدیران و دست اندرکاران ادارت و دوایر فرهنگی شهر اصفهان بوده است. از این میان تعداد 120 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.
  • ابولفضل جعفری زاده
    این مقاله به بررسی نقش رسانه ها در فرآیند جهانی سازی می پردازد. نویسنده ابتدا پدیده امپریالیسم فرهنگی را که بویژه از طریق رسانه ها اعمال می شود تشریح می کند و سپس با یادآوری اینکه درجه مقاومت کشورها در برابر این نوع امپریالیسم، منوط به توانایی هر کشور در حوزه تولید و پخش محصولات رسانه ای در سطح ملی است؛ قابلیت آنها را برای جهانی کردن فرهنگ خود، بر اساس توان رقابتی در بازارهای بین المللی محصولات رسانه ای ارزیابی می کند.
    کلید واژگان: امپریالیسم فرهنگی, مدل شبکه ای, مدل دریافت, سیاست های فرهنگی, فرهنگ موزه ای, شهرهای جهانی
    Abolfazl Jafari Nejad, Bms
    The present article deals with the role of media in the process of globalization. It, first, explains the phenomenon of cultural imperialism imposed mainly by media. Then it reminds the fact that the degree of countries’ resistance against this type of imperialism depends on their ability to produce and disseminate media productions nationwide. Finally, it assesses the capability of countries for globalization of their culture through their competing capacity in the international media markets.
  • شجاعی زند، حسینعلی فجری
    در پژوهش حاضر تلاش شده تا دلایل ظهور و گسترش تحلیل گفتمان و قابلیتهای آن در قیاس با سایر رویکردها، با استناد به تصریحات محققین، استنباطهای منطقی و مرور یک مطالعه موردی درباره گفتمان هژمونیک شده در انقلاب اسلامی، یعنی اصولگرایی شیعی در ایران، مورد مداقه قرار گیرد. به نظر می رسد عواملی چون اهمیت یافتن فرهنگ و سیاست، رونق جامعه شناسی معرفت، چرخش زبانی و اقبال به زبان شناسی از یک سو و نقصان رویکردهای موجود در بررسی پدیده های فرهنگی اندیشه ای، از سوی دیگر، موجب اقبال به تحلیل گفتمان به مثابه نظریه و روش بوده است.
    کلید واژگان: گفتمان, تحلیل گفتمان, پدیده های اجتماعی, پدیده های فرهنگی, اندیشه ای, چرخش زبانی
    Alireza Shojai Zand, Hosseinali Qajari
    The present paper is an attempt to study the reasons for the emergence and spread of discourse analysis and its capabilities compared to other approaches, by relying on the statements of researchers, logical inferences and case study of the hegemonic discourse in the Islamic Revolution, that is, Shii principlism. It seems that factors such as culture and politics, promotion of sociology of knowledge, and attention to linguistics on the one hand and shortcomings of theexisting approaches to the study of intellectual-cultural phenomena on the other have caused more attention to discourse analysis as a theory and method.
  • واقع گرایی انتقادی و تعلیم و تربیت چند فرهنگی
    با نظر به پیچیدگی پدیده چند فرهنگی و روند رو به رشد آن در عصر حاضر، مسئله مورد نظر در این مطالعه شناسایی رویکرد فلسفی مناسب برای تعلیم و تربیت در زمینه های چند فرهنگی است. این مقاله با در پیش گرفتن دیدگاه واقع گرایی انتقادی به عنوان چارچوب راهنما، شیوه ای نو برای تامل و عمل از این منظر ارائه نموده است. این دیدگاه فلسفی با برجسته نمودن عناصر نقد تبیینی، رهایی بخشی و عاملیت عقلانی به طور همزمان توصیف دقیقی از پدیده مورد بررسی ارائه می دهد که می تواند به فهم مربیان و در نتیجه عملکرد سنجیده آن ها در مواجهه با تفاوت در محیط های چند فرهنگی کمک نماید. دلالت های تربیتی بر گرفته از دیدگاه واقع گرایی انتقادی در زمینه های چند فرهنگی بر سهولت بخشی به عقلانیت و احساسات نوخاسته دانش آموزان، فراروی از دوگانه انگاری های موجود با لحاظ ابعاد تکاملی رشد انسان، رهایی از شر باورهای نادرست و آگاهی از علل و عواقب آن از طریق فرآیند نقد تبیینی، ایجاد تعهد به تحول ساختارهای اجتماعی با هدف رهایی بخشی تاکید می ورزد. بدین ترتیب دانش آموزان می توانند به طور آگاهانه در جهت تحول و تبدیل ساختارهای فشار به منظور بسط مفهومی از عدالت علیه اجرای سیاست های سوگیرانه و ارتقا عدالت اجتماعی حرکت کنند. نتایج این مطالعه نشان داد که رویکرد واقع گرایی انتقادی به پدیده چند فرهنگی قابلیت تعدیل چالش ها و همچنین ایجاد تعامل و همدلی بین گروه های مختلف در محیط های تربیتی جوامع چند فرهنگی را دارد.
    کلید واژگان: عاملیت عقلانی, رهایی بخشی, نقد تبیینی
    Critical realism and multicultural education
  • ریشه یابی جامعه شناختی بی حجابی
    حسین شرف الدین
    یکی از آسیب های اجتماعی کم و بیش رایج در جامعه ما، مسئله بی حجابی و بدحجابی است. پدیده ای که ظهور هر چند ضعیف آن نیز با توجه به پیشینه فرهنگی، الگوی آموزشی و تربیتی غالب، حساسیت های وجدان جمعی، مراقبت و کنترل افکار عمومی، سیاست های فرهنگی نظام و... بسیار غیر منتظره و مستبعد می نماید. بی شک، این پدیده نیز هم چون سایر پدیده های فرهنگی اجتماعی از علل و عوامل آشکار و پنهان متعددی ناشی شده است.
    این نوشتار، از منظری عام و با روی کردی بیشتر جامعه شناختی به شناسایی و تحلیل علل مؤثر در شکل گیری و بقای این پدیده پرداخته است. در پایان نیز مجموعه ای از سیاست ها و راهکارهای بایسته که اجرای دقیق آنها در کنار سایر تمهیدات بالقوه می تواند از رشد روزافزون این معضل جلوگیری کند و همگان را در خصوص مبارزه ریشه ای با آن حساس سازد; و پژوهشگران را در دست یابی به حقیقت و زوایای بحث یاری رساند; به دست داده شده است.
    کلید واژگان: الگوی پوشش, هنجار, بی حجابی, کج روی, جامعه پذیری, اشاعه فرهنگی, مدگرایی, کنترل اجتماعی, کارکرد
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال