-
حقوق بشر از زمان تصویب اعلامیه جهانی در سال 1948م، مسیر جهان شمولی را درپیش گرفت و در میان رویکردهای مبتنی بر تنوع فرهنگی، اعلامیه وین در سال 1993م به صراحت مهر تاییدی بر جهان شمول بودن آن زد. صدور اعلامیه حقوق بشر واکنش های متفاوتی را در میان متفکران اسلامی موجب شد. گروهی بر این باور بودند که مفاد این اعلامیه منطبق با متون و منابع اسلامی است، دسته ای دیگر در طیف مقابل از نگاه شریعت اسلامی در مقام انتقاد برآمدند، و گروهی در میانه این طیف، جمع بین آموزه های اسلامی و مفاد اعلامیه را تحت شرایطی امکان پذیر دانستند. در میان گروه سوم، عده ای بر آن اند که با بازخوانی متون دینی می توان به سازگاری میان اسلام و حقوق بشر دست یافت به گونه ای که قرایت اسلامی از حقوق بشر به عنوان حاشیه تفسیر قابل پذیرش باشد. در این نوشتار، پذیرش اعلامیه حقوق بشر در اسلام به عنوان حاشیه تفسیر اعلامیه جهانی حقوق بشر مورد بررسی قرار می گیرد. بررسی های به عمل آمده در این نوشتار حاکی از آن است که گزاره پیش گفته نمی تواند درست باشد؛ از یک سو به رغم اشتراکات فراوان از نگاه بنیادی تبایناتی وجود دارد و از سوی دیگر، میان اعلامیه اسلامی و اعلامیه جهانی هیچ سلسله مراتبی حاکم نیست.کلید واژگان: اعلامیه جهانی حقوق بشر, اعلامیه حقوق بشر در اسلام, تنوع فرهنگی, جهان شمولیSince its adoption in 1948, the Universal Declaration of Human Rights has moved along the path of universalism and, in the context of diversity-based approaches, the Vienna Declaration in 1993 clearly affirmed its universality. TheDeclaration of Human Rights has led to different reactions among Islamic thinkers. One group believed that the provisions of this Declaration were in accordance with Islamic texts and resources, while others were criticizing it from the Islamic Shari'a perspective; a group in the midst of this spectrum believed in the combination of Islamic doctrine and the provisions of the Declaration. Among the third group, there are some who believe that by revising religious texts one can reconcile Islam and human rights so that the Islamic readings of human rights can be accepted as a margin of interpretation. This article examines the Islamic Declaration of Human Rights (Cairo Declaration) as the margin of the interpretation of the Universal Declaration of Human Rights. This paper indicates that the above proposition cannot be right; on the one hand, in spite of a large number of commonalities, there is a fundamental distinction; on the other hand, it is not possible to think of a hierarchical relationship between the Islamic Declaration and the Universal Declaration.Keywords: Universal Declaration of Human Rights, Universality, Cultural Diversity, Margin of Interpretation, Declaration of Human rights in Islam
-
بررسی محتوای اعلامیه جهانی حقوق بشر از منظر حقوقی و فلسفی به ما کمک می کند تا درک درستی از فرایندهایی که به تدوین این اعلامیه منجر شده اند، داشته باشیم. در این میان یک بعد مهم این است که دریابیم این اعلامیه براساس چه مبانی و نظریه هایی بنیان گذاشته شده است یا به عبارت دیگر جهان بینی اعلامیه جهانی حقوق بشر چیست. مهم ترین پرسش در این زمینه این خواهد بود که اعلامیه جهانی آیا اصولا از انسان تعریف خاصی دارد و اگر دارد، این تعریف چگونه است؟ این مقاله ویژگی هایی را که اعلامیه جهانی حقوق بشر برای انسان برشمرده است، بیان می کند و سپس توضیح می دهد که شکل گیری چنین برداشتی از ماهیت انسان متاثر از تعامل میان چه دیدگاه هایی است. از این روش درخواهیم یافت که تعریف اعلامیه جهانی حقوق بشر از انسان را چگونه باید تفسیر کرد. اعلامیه جهانی حقوق بشر انسان را موجودی دارای خرد و وجدان معرفی می کند که آزاد و برابر آفریده شده و از کرامت ذاتی برخوردار است و همین کرامت ذاتی مبنای برخورداری انسان از حقوق بشر است. این دیدگاه مجموعه ای تلفیقی و ناشی از توافق مفهومی میان نمایندگان مکاتب مختلف حقوقی و فلسفی است.کلید واژگان: اعلامیه جهانی حقوق بشر, انسان, عقل, کرامت ذاتی, وجدانThe review of the contents of the Universal Declaration of Human Rights from a legal and philosophical point of view, helps us to better understand the process that led to the compilation of this Declaration. In this context, one important point is to find out what foundations and theories the Declaration is based on, or, in other words, what is the worldview of the Universal Declaration. The most important question in this regard is whether the Universal Declaration essentially defines human beings and, if so, how is this definition. This article will describe the characteristics which Universal Declaration of Human Rights enumerates for humankind, and then explain how such a definition of man's nature has been shaped through the dialogue between different viewpoints. We will find out how to interpret the definition of the Universal Declaration of Human Rights from human beings. The Universal Declaration of Human Rights introduces human beings as a being of wisdom and conscience that is born free and equal and enjoys an inherent dignity which is the basis of man's enjoyment of human rights. This view is a result of the conceptual agreement between representatives of various legal and philosophical schools.Keywords: Universal declaration of Human rights, human being, reason, inherent dignity, Conscience
-
عبارت «وطن ملی یهود» قسمت مهمی از اعلامیه بالفور است که تا آن زمان در جوامع بین المللی ناشناخته بود و معنا و مفهوم مشخصی را به روشنی بیان نمی کرد و همواره این بند با تفاسیر متفاوت و مبهمی ذکرشده است. پس از صدور اعلامیه یادشده، اصطلاح «وطن ملی یهود» به بخش مهمی از اهداف و کانونی برای به مقصود رسیدن صهیونیست ها بدل گشت. مساله پژوهش بررسی و واکاوی دولت ملی یهود در اعلامیه بالفور و اشکالات حقوقی آن است. یافته پژوهش حاکی از آن است که عبارت وطن ملی یهود که بیش از پیش ارزش و اعتبار اعلامیه را تحت شعاع خود قرار داد و کاستی و نقص حقوقی آن را روشن می سازد. اهمیت و ضرورت تحقیق در خصوص بعد حقوقی اعلامیه بالفور و تشکیل وطن ملی در اعلامیه یادشده از جمله مباحثی در تاریخ فلسطین است که نمی توان به آسانی از کنار آن ها گذشت و می بایست مورد بررسی دقیق قرار گیرند. نگارنده در تلاش است با روش کتابخانه ای و بررسی اسناد و به شیوه توصیفی تحلیلی ابعاد حقوقی اعلامیه بالفور و بالاخص مفهوم وطن ملی یهود را بدون نگرش سیاسی و جانبداری مورد بررسی قرار دهد.
کلید واژگان: فلسطین, بریتانیا, اعلامیه بالفور, وطن ملی یهود, قیمومتThe term "national Jewish homeland" is an important part of the Balfour Declaration, which until then was unknown in international societies, And he did not express clearly the meaning and meaning, and this clause has always been mentioned with different and vague interpretations.Following the issuance of the declaration, the term "national Jewish homeland" became an important part of the goals and focus for the Zionist reaching out.The issue of research is the study and analysis of the National Jewish State in the Balfour Declaration and its legal flaws.Findings of the research indicate that the term "national Jewish homeland", which overestimated the value and validity of the Declaration, clarifies its shortcomings and legal defects.The importance and importance of investigating the legal aspects of the Balfour Declaration and the formation of the national homeland in the Declaration are among the issues in the history of Palestine that can not be easily passed by them and should be carefully considered.The author tries to examine the legal dimensions of the Balfour Declaration and, in particular, the concept of the national homeland of the Jews without any political or partisan views, in a descriptive, the analytical method
Keywords: Palestine, British, Balfour Declaration, National Jewish Homeland, Trusteeship -
در پژوهش حاضر نگارنده کوشیده است از خاستگاهی منطقی، نسبت اخلاق، حقوق و منشور جهانی حقوق بشر را روشن نماید. گزاره های ارائه شده از جانب انسان ها، بر دو گونه کلی «توصیفی» و «تجویزی»اند. اصول منشور جهانی حقوق بشر از حوزه توصیف ها خارج اند؛ چون گزارشی از امر واقع به ما نمی دهند. پس ماهیتی تجویزی دارند. ریشه دارترین رشته های تجویزی، حقوق و اخلاق اند. پس اصول این اعلامیه باید ذیل یکی از این دو دسته صورت بندی شوند. حقوق، درنهایت عبارتند از قراردادهایی که در چارچوب های زمانی و مکانی محصورند؛ این در حالی است که واضعین اعلامیه حقوق بشر، به این گونه چارچوب ها معتقد نیستند. ضمن این که واضح است وجود زاویه هایی بین اعلامیه حقوق بشر و منظومه های حقوقی در کشورهای مختلف، ضمانت اجرای مواد منشور را زیر سوال خواهد برد. درنهایت اصول این اعلامیه، به ناچار باید ذیل حوزه اخلاق صورت بندی شوند. برای نمونه اخلاق کانتی یا اصول سودانگارانه، می توانند مساعدترین بسترها را جهت اصول حقوق بشر مهیا سازند. البته روشن است که با چنین تحلیلی، ناگزیر هر نقدی بر مطلق بودن موازین اخلاقی، دامان حقوق بشر را نیز خواهد گرفت. هم چنین منشور جهانی حقوق بشر، دارای مجموعه ای از اصول است که به شکلی ساختاری، نمی توانند ذیل اخلاق بگنجند. از آن جمله اخلاق تکیه بر رابطه فرد با دیگران دارد، در حالی که اصول منشور جهانی حقوق بشر، توضیح دهند ه رابطه دیگران با فرد هستند. به این ترتیب اصول منشور جهانی حقوق بشر، نه خاستگاهی در گزاره های توصیفی دارد و نه ذیل حقوق و اخلاق می گنجد. لذا با پارادوکسی مواجه است که باید نخست به حل آن پرداخت. به هر روی روشن است که در شرایط فعلی، پارادوکس مزبور، اعتبار منشور جهانی حقوق بشر را متزلزل می سازد.
کلید واژگان: اخلاق, حقوق, حقوق بشر, گزاره های تجویزی, گزاره های توصیفیThis paper addresses the relation between Ethics, Laws, and universal declaration of human rights, from a logical point of view. There are two universal kinds of presented propositions; "descriptive propositions" and "prescriptive propositions". The principles of the universal declaration of human rights are not in the extent of descriptions, because they do not predicate any fact. Therefore, they should be prescriptive propositions. Ethics and Laws are the most famous prescriptive extents. Therefore, these principles should be in one of the extents. Ultimately, Laws are the compacts that are temporal and spatial, whereas the authors of the declaration of human rights do not seem to believe in such frameworks. Also, it is clear that any differences between the declaration of human rights and the national Laws will arrest the enforcement of the declaration. Therefore, these principles have to be ordered in the Ethical form. For example, the Kantian or Utilitarian Ethics can be the best basis for this declaration. It is clear that any criticism on the absolute ethical systems inevitably includes the declaration of human rights. Again, the declaration of human rights has a complex of principles that cannot be ethical because of their form. For example, ethical propositions stress on the relation between a human being and others, whereas the principles of the universal declaration of human rights focus on the relation between others and a human being. Therefore, the principles of the universal declaration of human rights cannot be a kind of descriptive propositions, nor ethical or legal propositions. Hence, they fall into a paradox that needs to be solved primarily. Clearly, this paradox discourages the universal declaration of human rights in present.Keywords: Ethics, Laws, Human Rights, Descriptive Propositions, Prescriptive Propositions -
اعلامیه جهانی حقوق بشر از مهم ترین متن های حقوق بین الملل است. گستره نفوذ تصویب اعلامیه نمایانگر آن است که نمی تواند فاقد مبنا باشد. حال سوال این است که مبانی اعلامیه به صورت عام و مبانی آن در حوزه عدالت و آزادی به صورت خاص چیست؟ چراکه مقدمه و متن اصلی اعلامیه، آزادی را به عنوان اساسی ترین حق بشر معرفی می کند و عدالت را در پیوند با آن معنا می کند. برای کشف این مبانی، ضروری است نگاهی اجمالی به اندیشه های مطرح در فلسفه حقوق داشت تا در پرتو آن جایگاه آزادی و عدالت در اعلامیه جهانی شناخته شود. نوشتار حاضر با تمرکز بر باورهای کانت و هیوم در مسیله عدالت و آزادی به تحلیل مبانی اعلامیه جهانی حقوق بشر پرداخته است. این تحلیل مبتنی بر مطالعه شواهد لفظی درون متنی اعلامیه است. یافته ها حاکی از آن است که اگرچه هیوم در نظام معرفتی و فلسفی مدرنیته و مبانی اعلامیه جهانی تاثیر داشته است ولی مسیله عدالت و آزادی در اعلامیه جهانی بیش از او تحت تاثیر کانت بوده است. با وجود تعدد نگاشته ها درباره کشف مبانی اعلامیه جهانی حقوق بشر، وجه تمایز نوشتار حاضر، تعیین مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر نسبت به عدالت و آزادی بر اساس قرایت دو اندیشمند مذکور است؛ نه نظرات کلی پیرامون عدالت و آزادی و نه رابطه کلی عدالت و آزادی با مفهوم عام حقوق بشر.کلید واژگان: عدالت, آزادی, اعلامیه جهانی حقوق بشر, حقوق بشر, مبانی حقوق بشرThe Universal Declaration of Human Rights is one of the most important texts of international law. Its effect shows that it is not unfounded. Now the question is, what are the basics of the declaration, especially its basics about justice and freedom? Because the introduction and the text of the declaration consider freedom and justice as the most basic human rights. To understand these basics, it is necessary to have a brief look at the ideas raised in the philosophy of law in order to understand the place of freedom and justice in the Universal Declaration. This article analyzes the principles of the Declaration by focusing on the ideas of Kant and Hume about justice and freedom. This analysis is based on a case study of several evidences from the preamble and materials of the Universal Declaration. The Universal Declaration of Human Rights is the result of epistemological and philosophical thoughts in modernity; therefore, the foundations of this declaration should be sought in the thoughts of the great philosophers of this era. Although the modern era has seen great thinkers, the ideas of Kant and Hume have been turning points in the history of the philosophy of law and politics in this era. The findings of this research show the alignment of the declaration with Kant's thoughts in the field of justice and freedom. Although Hume had a significant influence on modernity, the theme of justice and freedom in the Universal Declaration was more influenced by Kant than by Hume. In Kant's view, freedom is an important feature in human life. It can almost be said that Kant's intellectual foundation in the field of practical reason is based on freedom. This shows that Kant considers justice and freedom as an eternal and inalienable right and value. In fact, Kant considered freedom as a comprehensive and absolute principle that does not depend on the will of the legislator; like other liberals who considered freedom as the highest value and justice as subordinate to it. The writings of these two thinkers in the field of justice and freedom show the ups and downs of justice in modernity, as a result of which Hume's ideas lost their effectiveness due to numerous problems, and after that, Kant's beliefs were able to give new life to legal and political liberalism, which is the product of It is the Universal Declaration of Humanity as a comprehensive prescription for the development of liberalism. Despite the abundance of writings about the Universal Declaration, the difference of this article is in determining the relationship of this declaration with justice and freedom based on the reading of these two thinkers. Not to examine the general concepts of justice and freedom or their relationship with the general concept of human rights.Keywords: Jutice, Freedom, Universal Declaration of Human Rights, human rights, Fundamentals of Human Rights
-
حقوق بشر را قلب فعالیت های سازمان ملل متحد دانسته اند. دفاع از حقوق بشر در واقع، دفاع از حیثیت انسانی است. از سوی دیگر جمعیت قابل ملاحظه ای از افراد دارای ناتوانی در کشورهای مختلف جهان زندگی می کنند که سالیانه بیش از 10 میلیون نفر به جمعیت آنان افزوده می شود. در کشورهای در حال توسعه این جمعیت عظیم را افرادی فقیر، وابسته، تحت ظلم و خشونت، فراموش شده و محروم از آموزش های رسمی، حرفه ای و فاقد شغل تشکیل می دهند. تلاش ها برای شناخت اصولی حقوق بشر با تصویب «اعلامیه جهانی حقوق بشر» در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1948 آغاز گردید و در طول سالیان متمادی این اعلامیه توانست بستری مناسب برای تدوین، اعلامیه ها و قطع نامه های متعددی جهت رعایت حقوق بشر در میان کشورهای جهان باشد. شمول افراد دارای ناتوانی از همان اعلامیه اول در مواردی همچون ماده 7 و 25 پیداست و در ادامه آن در اعلامیه های «حقوق افراد کم توان ذهنی، 1971»، «حقوق افراد دارای معلولیت، 1974»، «پیمان نامه جهانی حقوق کودک، 1981» و «قوانین استاندارد برای برابرسازی فرصت ها در مورد افراد دارای ناتوانی، 1963» به طرز بارزی حمایت شده است. در حال حاضر مهم ترین چالش، بحث مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای تصویب «پیمان نامه جهانی حقوق افراد دارای ناتوانی» می باشد که با تصویب آن گام مهمی در جهت رعایت حقوق بشر برای افراد دارای ناتوانی در هزاره سوم برداشته خواهد شد.
کلید واژگان: حقوق بشر, معلولیت, ناتوانیHuman Right have known as the heart of UN activities. The defense of Human Rights, in fact, is defense of human respect.In the other hand, the considerable population with disability lives in different countries in the word, which annually increases over 10 million people.In the developing countries, this big population includes poor, independents, under oppression and rudeness, forgotten people and deprive from public and vocational education and no job.The efforts to understand the Human Right initiate with approval "The Word Declaration of Human Rights" in 1948, then this declaration could be an appropriate center to design and formulate several declarations, resolutions, regulations, rules and convention to support Human Rights in the world. In the first declaration the people with disability was clearly included because of articles 7 and 25 and then in "World Declaration on Rights of Mental Retardation People" in 1971 and "World Declaration on Rights of Disabled People" in 1975 and "The World Convention on Rights of Children" in 1981 and "The Standard Rules for Equalization of Opportunities for Disabled People" in 1993, emphasis, considerably.Now, the most important challenge is, the discussion of general assembly on "International Convention on the Protection and Promotion of the Rights and Dignity of Persons with Disabilities". So by approval this, the final step will be take to regards the Human Rights of disabled people in the third millennium. -
در اسناد بین المللی حقوق بشر، مفاهیمی مانند اخلاق حسنه، نظم عمومی، بهداشت عمومی، منافع عمومی، حقوق و حیثیت دیگران، به عنوان محدودیت های آزادی بیان مقرر شده اند. به بیان دیگر به سبب آن اسناد، هیچ فردی مجاز نیست به استناد برخورداری از حق آزادی بیان، محدودیت های مذکور را نادیده بگیرد. در این میان، اعلامیه اسلامی حقوق بشر با رویکردی متفاوت از دیگر اسناد جهانی و منطقه ای حقوق بشر، به محدودیت های آزادی بیان پرداخته اند و موارد دیگری مانند ضوابط اسلام، حرمت انبیا، مقدسات و هرآنچه را سبب نابودی یا سستی اعتقادات شود، به محدودیت های آزادی بیان افزوده و قلمرو آنها را گسترش داده است. توسیع قلمرو محدودیت های حق آزادی بیان در اعلامیه اسلامی حقوق بشر، آن را در جایگاهی متفاوت از دیگر اسناد بین المللی قرار داده است و ضرورت تبیین گستره محدودیت های مقرر در اعلامیه و چرایی آن را از دیدگاه منطق حقوق بشر ایجاب می کند. این نوشتار محدودیت های حاکم بر حق آزادی بیان را در اعلامیه اسلامی حقوق بشر، به صورت تطبیقی با دیگر اسناد حقوق بشری ارزیابی می کند و به دنبال پاسخ به چرایی تفاوت های موجود در گستره محدودیت های حق آزادی بیان میان اعلامیه اسلامی حقوق بشر و دیگر اسناد بین المللی حقوق بشر است.کلید واژگان: حق آزادی بیان, محدودیت ها, اسناد بین المللی, حقوق بشر, اعلامیه اسلامیIn the international documents of human rights¡ concepts such as protection of morals¡ public order¡ public health¡ public interests¡ others rights and reputation have been mentioned as restrictions on freedom of speech. In other words¡ no one is entitled to neglect the above-mentioned restrictions claiming that he has the freedom of speech. Declaration of Islamic Human Rights has adopted an approach other than that of other global and regional documents of human rights and has added other cases such as Islamic rules¡ respect to prophets and sacred things and what which may lead to destruction of beliefs to these restrictions to freedom of speech. Because of extending the field of restrictions on the freedom of speech in the Declaration of Islamic Human Rights¡ this declaration has a status different from other international documents; and thus¡ the field of restrictions mentioned in this declaration and the reason behind it should be explicated from the viewpoint of human rights logic. The present writing compares restrictions governing freedom of speech (mentioned in the Declaration of Islamic Human Rights) with other documents of human rights and tries to find the reason behind difference between restrictions in this declaration on the one hand and other international documents of human rights on the other.Keywords: Right to Freedom of Speech, Restrictions, Human Rights, Islamic Declaration
-
کشورهای آسیایی با امضای اعلامیه بانکوک و اعلامیه حقوق بشر آسه آن موجب تقویت مناظره هایی شدند که نقطه ثقل آن تمایز «ارزش های آسیایی» از ارزش های لیبرال دموکراسی مدعی جهان شمولی است. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که «نسبت حقوق بشر و توسعه در گفتمان ارزش های آسیایی چگونه است » یافته های بدست آمده از پردازش فرضیه مقاله نشان می دهد طرح گفتمان ارزش های آسیایی برآمده از اندیشه کشورهای آسیایی به توسعه بوده و جزئی از تلاش آن ها برای محقق ساختن لوازم توسعه است. گفتمان لیبرال حاکم بر سیاست توسعه با پافشاری بر در اختیار داشتن انحصاری فرمول مشروع توسعه کشورهایی را که تشخیص می دهند توسعه آن ها از راه دیگر می گذرد، تحت فشار قرار داده و به این ترتیب عملا توسعه را برای آن ها ناممکن می سازند. بر این اساس گفتمان ارزش های آسیایی تلاشی بود برای شکستن این انحصار و مشروعیت بخشیدن به راه دیگری از توسعه برای به چالش کشیدن هژمونی گفتمان حاکم. گفتمان ارزش های آسیایی با تاکید بر مولفه هایی چون اولویت وظیفه بر حقوق، خانواده گرایی، اصالت اجتماع و احترام به اقتدار و انضباط از طریق برون گذاری، طرد و ارائه بدیل از معنای نشانه های مفصل بندی شده در گفتمان لیبرال دموکراسی، هژمونی آن را از بین برده است.کلید واژگان: توسعه, ارزش های آسیایی, لیبرال دموکراسی, اصالت اجتماعAsian countries with their human rights action, namely the signing of the Bangkok Declaration of Human Rights and the Declaration of ASEAN strengthen its core point of differentiation debates that "Asian values"against hegemony of liberal democracy claims is the world-Shmvly. This paper seeks to answer the whats nature of asian values and why crreated and Asian discourse created and what are its components."Asian countries with their human rights action, namely the signing of the Bangkok Declaration of Human Rights and the Declaration of ASEAN strengthen its core point of differentiation debates that "Asian values"against hegemony of liberal democracy claims is the world-Shmvly. This paper seeks to answer the whats nature of asian values and why crreated and Asian discourse created and what are its components."Asian countries with their human rights action, namely the signing of the Bangkok Declaration of Human Rights and the Declaration of ASEAN strengthen its core point of differentiation debates that "Asian values"against hegemony of liberal democracy claims is the world-Shmvly. This paper seeks to answer the whats nature of asian values and why crreated and Asian discourse created and what are its components."Keywords: Development, Asian values, family?oriented
-
حقوق اقلیت ها یکی از جلوه های بارز حقوق بشر بوده که همواره مورد توجه نظام های ملی و بین المللی قرار داشته است. حمایت از حقوق اقلیت ها هم به صورت تقنینی و در قالب اسناد حقوقی و هم غیرتقنینی صورت می گیرد. مقایسه تطبیقی مفاد اعلامیه حقوق اقلیت ها (1992م) و منشور حقوق شهروندی (1395ش) به عنوان اسناد حقوقی غیرالزام آور می تواند دورنمای حقوق اقلیت ها را در دو نظام حقوقی ترسیم کند. این مقایسه نشان می دهد که منشور عمدتا با تصدیق مفاد اعلامیه، به ویژه اصول عدم تبعیض، مشارکت و تنوع فرهنگی، در راستای استانداردهای بین المللی مندرج در اعلامیه تدوین شده است. البته منشور در مواردی همچون عدم شناسایی برخی تعهدات ایجابی برای دولت در حمایت از بقای اقلیت ها و عدم شناسایی ممنوعیت و مجازات برای فعالان حقوق اقلیت ها یک گام از اعلامیه عقب است؛ هرچند در مواردی نیز مثل شناسایی ممنوعیت نفرت پراکنی از اعلامیه پیشی گرفته است. میزان انطباق قابل توجه مفاد منشور با مفاد اعلامیه نشان می دهد منشور به طور ضمنی از اعلامیه متاثر بوده است.کلید واژگان: اعلامیه حقوق اقلیت ها, حقوق اقلیت ها, منشور حقوق شهروندیComparative Law Review, Volume:9 Issue: 1, 2018, PP 179 -206The topic of minorities rights is one of the blatant manifestations of human rights, which has been considered by the national and international legal systems. Protection of minorities rights is to be done in legislative form and through the legal documents and non-legislative form. A comparative analogy between the substance of the UN Declaration on Persons belonging to National or Ethnic, Religious and Linguistic Minorities (1992) and the Iranian Charter on Citizen's Rights (2016) as non-obligatory documents, may picture the panorama of the minorities rights in the two mentioned systems. The comparison reveals that the Charter coincided with the international standards mentioned in the declaration through considering particularly the non-discrimination principle, cultural participation and diversity mentioned in the declaration. It should be mentioned that the Charter has not considered some affirmative obligations of the government in protecting the survival of minorities and non-considering the prohibition and punishment of the minority rights activists. Still the Charter is much more developed than the declaration in some fields like considering the prohibition of hatred speech. The noticeable compatibility of the Charter substance with the declaration reveals that the Charter is implicitly impressed by the declaration.Keywords: Minorities Rights, the Iranian Charter on Citizen's Rights, the United Nations Declaration on Minority Rights
-
در دسته بندی های رایج در حوزه حقوق بشر عموما از سه گروه یا سه نسل از حقوق بشر سخن گفته می شود که نسل اول و دوم به ترتیب تحت عنوان حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نامیده می شوند. این تقسیم بندی اغلب ناشی از وجود دیدگاه های متعارض در خصوص ماهیت این دو دسته از حقوق است. طرح حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در ادبیات بین المللی حقوق بشر سابقه دیرینه ای ندارد و به همین دلیل مباحث مفهومی حول آن ناکافی و کم تعداد است. این مقاله دیدگاه دو سند مهم بین المللی درباره ماهیت حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را مورد مطالعه تطبیقی قرار خواهد داد. اعلامیه جهانی حقوق بشر مهم ترین سند سازمان ملل متحد در حوزه تبیین حقوق بشر و اعلامیه قاهره درباره حقوق بشر در اسلام، بیانگر دیدگاه اسلامی پیرامون حقوق بشر است که در بطن خود دیدگاهی انتقادی نسبت به اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز دارد. این مقاله با مقایسه تحلیلی دیدگاه این دو اعلامیه درباره ماهیت حقوق اقتصادی و اجتماعی، ابعاد و ویژگی های دو موضوع حق کار و حق آموزش را به صورت تفصیلی از دید اعلامیه های مذکور تشریح می کند.کلید واژگان: اعلامیه جهانی حقوق بشر, اعلامیه قاهره, حق آموزش, حق کار, حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگیCommon categories in the field of human rights generally refer to three groups or three generations of human rights, the first and second generations are called civil and political rights and economic, social and cultural rights, respectively. This division is mainly due to the existence of conflicting views on the nature of these two categories of rights. Economic and social rights in the international human rights literature have no long history and therefore the conceptual discussions around them are insufficient and few. This paper will make a comparative study of the views of two important international instruments on the nature of economic and social rights. The Universal Declaration of Human Rights is the most important United Nations instrument in the field of human rights and the Cairo Declaration on Human Rights in Islam, expresses an Islamic view of human rights that is also in itself critical of the universal declaration of human rights. This paper analyzes the views of the two declarations on the nature of economic and social rights, and then will discuss in detail the dimensions and characteristics of labor rights and the right to education from the perspective of the above declarations.Keywords: Cairo Declaration on Human Rights in Islam, Economic, Social Rights, Labor Rights, right to education, Universal declaration of Human rights
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
- 1272
- 11
-
علمی1283
- 1275
- 8
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.