-
واژهء نجات از واژگان امید بخش قرآنی و یکی از مظاهر رحمت و لطف الهی است که حق تعالی برای فراهمسازی بستری مناسب جهت رهایی از ظلمت،رسیدن به نقطهای امن و مطمین،یا ایجاد فرصتی دوباره برای هدایت و تمهیدی در جهت ایصال به کمال،شامل حال انسان میکند.اما انسان به فراخور اعتقادات فردی و وابستگیها و دلبستگیهای خویش،گاه این نعمت را پاس میدارد و گاه فرجام ناسپاسی و اعراض را بر خویشتن رقم میزند. در قرآن کریم برای واژه«نجات»سه وجه آمده است:1.نجوی و سخن در گوشی؛ 2.پرتاب به مکان مرتفع؛3.رهایی و خلاص.در این جستار ضمن اشاره به وجوه پیشگفته، ویژگیها و شرایط وجه سوم در قرآن کریم بررسی و همچنین به تحلیل عوامل و موانع نجات و موضعگیری نجاتیافتگان پس از رهایی پرداخته شده است. در قرآن از این حقیقت پرده برداشته میشود که تمامی انسانها منجی حقیقی را فقط خدای یگانه میدانند و این امر زمانی رخ مینماید که در مهلکهای عظیم فرو افتند،از همهء اسباب قطع امید کنند و با بازگشت به فطرت خداجوی خود،به سبیل نجات رهنمون شوند. افزون بر این،سقوط دوبارهء فرد نجاتیافته نیز ممکن است.به عبارتی دیگر،«نجات»واژهای متفاوت از«فلاح»است و حوزهای متفاوت از آن را شامل میشود.
کلید واژگان: نجات, پیامد نجات, رهایی, عوامل نجات, موانع نجات, نجات یافتگانDeliverance, one of the promising words of Quran, is a manifestation of the Divine's mercy and grace in order to bring about the needed ground for deliverance from obscurity and for reaching the safe point, or to provide a new opportunity for guidance and to prepare the way to attain perfection. But man, due to the extent of his belief and attachments is sometimes grateful for this grace and sometimes not. The holy Quran has used the word 'deliverance' in three different meanings: 1- for whispering; 2- for throwing to a high place; 3- for release and relevance. In this article, besides the other meanings, we have focused on the third meaning and its characteristics in Quran. In addition we have inspected the factors and barriers of deliverance and the attitude of the saved after deliverance. The holy Quran reveals that all men know God as the true savior at the time of a disaster and that when disappointed from all causes, they return to their god-believing nature. Nevertheless, the saved may again fall. In other words 'deliverance' differs from 'salvation' and consists of different areas of meanings.
Keywords: Deliverance, Consequence of deliverance, release, factors of deliverance, barriers of deliverance, the saved -
مسئله ی اساسی در این مقاله، رهایی از خویشتن در شعر فروغ فرخ زاد است. این مفهوم همچون سایر عواطف و احساسات بشری، جزء درون مایه های اصلی شعر معاصر فارسی به شمار می رود.
نگارنده در دو بخش سعی کرده تا مفهوم رهایی از نفس خویشتن را در شعر فروغ نشان دهد. در بخش اول جلوه هایی از شعر وی را که تجلی گاه همین مفهوم است- با بحث از پنج مشخصه: احساس همدلی، دانش و بینش، تردیدها، بی تعصبی و خود داری از بیان احساسات فردی تبیین می نماید. در بخش دوم هشت عامل مهم را به عنوان عوامل ایجاد رهایی از خویشتن در شعر شاعر برمی شمارد- که عبارت اند از: عشق، آرمان خواهی، تعهد نسبت به زندگی، خداباوری، تنهایی و خلوت گزینی، درد و رنج، مرگ طلبی، شاعری.
هدف مقاله آن است که خواننده با تامل در نمونه های شعری فروغ و نیز مباحث مربوط دیگر- که در بخش های مختلف مقاله ی حاضر آمده است- میزان رویکرد و توجه فروغ را نسبت به مفهوم رهایی از خویشتن دریابد و بتواند به تجزیه و تحلیل این رویکرد از نگاه دیگر شاعران معاصر بپردازد.
کلید واژگان: فروغ فرخزاد, رهایی از خویشتن, شعر فارسی, احساسات فردیDeliverance of self at Forugh Farrokhzad’s poems is the fundamental issue at this article. This concept like other affections and sentimentalities of mankind is the main theme portions of the contemporary Farsi poetry.At two portions, the writer has attempted to manifest the concept of deliverance from self passion at Forugh’s poems. At the first portion the writer explains manifestations of her poems, which is transfiguration of this concept by the discussion of five specifications: the sense of consensus, knowledge or insight, doubts, unprejudiced and the refraining of expressing individual sentimentalities. At the second portion the writer enumerates eight important factors as factors making deliverance of self at the poet which are: love, idealization, commitment for life, God- believing, loneliness or reclusiveness, pain and suffering, death demand, versification.The aim of the article is that the reader by deliberation at poetical samples of Forugh and other lateral discussions – which are presented in various parts of the article- be able to figure out the approach and attention of Forugh on the concept of deliverance of self and can analyze this kind of approach by other poet’s point of view. -
Holding a special and limited view about human, the conventional human development considers human’s aims at fulfilling the material needs and achieving the relative comfort; although it disregards the spiritual aspect of human. Islamic consideration for this aspect influences the material progress of human in individual and social arena. According to the logic and standard of choosing criteria and the principles of human development from Islamic perspective, this research deals with explanation about criterion for dignity and deliverance and its role in human development through using descriptive-analytical method. Based on the Islamic doctrines, three indexes of “accepting the Vilayah”, “peace of mind” and “observing the moral respects” as criterion for dignity and deliverance are presented and in order to measure the quantity of each of them, some indicators were suggested. In order to meet the material need, criterion for earning livelihood is needed. To meet the rational need, criterion for obtaining science and knowledge is required. To meet the mental need, the criterion for practicing religiosity is needed.Dignity and deliverance as a forth criterion covers the above-mentioned criteria like an umbrella and also protects human dignity in all aspects.Keywords: Criterion, index, Iindicator, Hhuman development, Prosperity, Dignity, deliverance
-
مولوی (604-672 ق) عارف و شاعر بی نظیر ادبیات عرفانی فارسی که معرفت، تجربه و آفرینندگی را یک جا جمع کرده است و در عصر خود و پس از مرگش جدی گرفته شده آثاری به یادگار گذاشت که گرد کهنگی به خود ندیده اند و همچنان محل رجوع و بحث و تامل اند. این دفتر حیات بخش مشحون از تعالیم و نظریات است.
مولوی عارف و شاعر انسان است از این رو درد و رنج بشری را خوب می فهمد و البته راه حل های مفید و رهایی بخشی ارائه می کند. تنهایی که از بحران های انسان معاصر است در مثنوی او بازتاب قابل توجهی یافته است. این که آدمی تصور کند که در دنیا نه کسی در اندیشه اوست، نه در دلی جایی دارد و نه کسی می خواهد به او کمکی کند و یا از مشکلاتش بکاهد در یک کلام تنهایی را فراهم می آورد. اما مولوی ذاتا انسان را تنها نمی داند در عین این که بر نیاز ذاتی انسان به همراه (درونی بیرونی) صحه می گذارد. از این جهت درصدد بر می آید تا رنج تنهایی را مورد توجه قرار دهد و برای درمان آن نسخه ای بپیچد. نویسنده در این مقاله کوشیده است تنهایی در مثنوی را با عنایت به مفاهیمی چون معنا، مبانی، علل، انواع و راه های رهایی بکاود و طبقه بندی و تحلیل کند.
کلید واژگان: درد رنج, تنهایی, اخلاق, بحران های انسان معاصر, مثنویMoulawi (604-672), both a great mystic and great poet in Persian mystical literature, has left behind so glorious works that, being appreciated during and after his life, have always remained fresh, and a source of contemplation and subtle thoughts. Moulawi is poet and mystic, thus he understands pain and sufferings of human well, and of course offers the ways to get rid of them. Solitude, that is one crisis of contemporary human’s life, has been considerably reflected in his Mathnawi When a person thinks there is no one in the world loving him, caring about him, lightening the burden of his sufferings, he is trapped in solitude. Moulawi doesnt believe in human’s solitude, while stressing their need to companions of either spiritual or physical types; the need that may brings with it pain. That’s why he tries to find the ways to treat the pain. The present article is an attempt to classify types of solitude in Mathnawi and analyze them, regarding concepts and terms like meaning, origin, reason, types of deliverance from pains and the ways of the deliverance and classifies and analyzes it. -
پژوهشنامه ادیان، پیاپی 1 (بهار و تابستان 1386)، صص 201 -220انسان ها در طول تاریخ همواره به دنبال رسیدن به نجات و سعادت ابدی بوده اند و از آن به تعابیر مختلف یاد کرده اند. هندوان نیز در پی اعتقاد به آموزه تناسخ وکرمه، این هدف را مترادف با مکشا یا نجات از چرخه سمساره و کرمه دانسته اند که روح در این حالت به اتحاد غایی با برهمن می رسد و می تواند سعادت و زندگی جاوید را تجربه کند. در این میان، اندیشمندان مکتب بهکتی با تکیه بر تعالیم بهگودگیتا (یکی از کتب مقدس هندو) ، تفاسیر مختلفی را از راه های رسیدن به مکشا و چگونگی این جایگاه بیان کرده اند. این نوشتار بر آن است تا ضمن معرفی مکشا و انواع گوناگون آن ، مختصری از دیدگاه ها و نظرات شخصیتهای برجسته مکتب بهکتی همچون رامانوجه ، نیمبارکه ، مدهوه ، ولبهه ، کبیر و نانک را ارائه دهد.کلید واژگان: سمساره, کرمه, مکشا, بهکتی, جیون موکتی, ویدهه موکتی, رامانوجهEternal deliverance and salvation has been searched and undergone various expressions by human beings during the different ages of history. In Hinduism, According to doctrine of rebirth and karma, this goal is identical with mokša or liberation from cycle of samsāra and karma; by which spirit can reach ultimate unity with Brahman and experience the eternal life and deliverance. Bhakti thinkers have expressed different interpretations of acquiring mokśa and quality of this station by relying on teachings of the Bhagavadgitā- one of the sacred Hindu books. We intend to introduce mokśa, its various kinds, and opinions of some dominant thinkers of Bhaktī School such as Rāmānuja, Nimbārka, Madhva, Vallabha, Kabīr and Nānak.Keywords: samsara, karma, moksa, bhakti, jivanmukti, Ramanuja, Nanak
-
قرآن کریم از مهم ترین آبشخورهای زبان و اندیشه حافظ(ره) است. در حقیقت، شهد و شکر سخن حافظ، آمیخته با شجره طیبه قرآن حکیم است. مفروض است، غزل «دوش وقت سحر...» (غزل 183) بازتابی پنهان و هدفمند از داستان حضرت یونس (ع) در قرآن کریم است. واژگانی از قبیل غم، نجات، ظلمت، قدر، صبر، نبات، و... در کنار معانی عرفانیی همچون آینه وصف جمال، بیخود از شعشعه پرتو ذات، نجات از بند غم ایام و... بیانگر این است که حافظ در سرایش این غزل، از داستان حضرت یونس(ع)، الگو گرفته است؛ ارجاع این غزل به آیات کریمه، خواننده را در فهم صحیح غزل، یاری
می کند. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی، به این نتیجه دست یافت که میان غزل 183 و داستان قرآنی یونس(ع)، ارتباطی آگاهانه و پنهان وجود دارد و ابیات غزل، مستقل از هم نیست؛ بلکه اندام وار، داستان و موضوع مشخصی را با زبان غزل به تصویر کشیده است.کلید واژگان: قرآن کریم, یونس (ع), حافظ, یقطین, شاخ نباتThe Holy Quran is one of the main fountainheads of Hāfiẓ idiolect and thought. Hāfiẓs sweet poetry is, indeed, intertwined with the Good Tree of Quran. The assumption in the present study is that 183rd sonnet of Hafiẓ, beginning with Last night at dawn implicitly yet purposefully echoes the story of Jonah in the Holy Quran. When words such as grief, deliverance, darkness, gratification, patience, candy, etc. are juxtaposed with such mystical ideas as the mirror of beauty attributes, swoon at the radiance of His Light, deliverance from the tragic bonds of time, etc. they indicate that firstly, in composing this sonnet, Hāfiẓ is inspired by the story of Jonah, and secondly, readers will come to a deep understanding of the sonnet if they refer to the noble Quranic verses. Using a descriptive-analytical method, the present study suggests that there is an implicit yet purposeful association between the 183rd sonnet and the Quranic story of Jonah (a). Moreover, the study reveals that the lines of this sonnet are organically interrelated, and they portray a specific theme in the form of a poem.Keywords: the Holy Quran, Jonah, Hāfiẓ Tree of Yaqtin, shakhe Nabat -
رهایی و مقاومت به مثابه هدف نهایی طرح های پژوهشی فوکو، مسئله است که در عین اهمیت، کمتر بدان توجه شده است. این مقاله، پس از توصیف و تحلیل مقاومت از منظر فوکو، به نقد مبنایی آن بر بنیاد برخی مفروضات انسان شناسی مفروض در آن پرداخته است. ازآنجاکه سوژه زدایی یا نفی سوژه، کانون بحث مقاومت در اندیشه فوکو می باشد، مقاومت همچون سوژه بر محور های سه گانه حقیقت، قدرت و اخلاق دوران دارد. مقاومت چون کاربست نیرو، در مقابل قدرت و رژیم حقیقت آن است همچون قدرت دارای دو شکل ایجابی و سلبی است. شکل ایجابی مقاومت، که خارج از چارچوب سلطه به وجود می آید، از دید فوکو به صورت زیبایی شناسی خود ظهور می کند. اما جوهر مقاومت سلبی را نفی و امتناع از انقیاد حاصل از رژیم حقیقت - قدرت و محدودیت های بر سازنده آن، در جهت نیل به رهایی و آزادی شکل می دهد که خود به دو صورت نظری و عملی قابل تقسیم است.
کلید واژگان: میشل فوکو, قدرت, حقیقت, مقاومت, سوژه زدایی, سیاست حقیقت, اخلاق مقاومت, مبانی انسان شناسیThe question of deliverance and resistance which represents the final aim of Michel Foucault's research projects, has not received due attention in spite of their importance.
Having described and analyzed Foucaults view about resistance, this paper fundamentally criticizes it in reference to certain anthropological assumptions included in it.
Since Foucaults thought on resistance is centered on the negation of the subject, resistance, like the subject, concentrate on three questions: truth, power and morality. Resistance, like the application of power is, in contrast with power and its regime of truth, like power, has two forms: positive and negative.
Foucaults sees that the positive form of resistance that comes into being outside the framework of hegemony, manifests itself as an aesthetic form.
But, the essence of negative resistance is formed by the negation and rejection of subjection resulting from the truth-power regime and the limitations placed on its maker, in order to achieve deliverance and freedom which can be divided into two forms: theoretical and practical.Keywords: Michel Foucault, power, truth, resistance, de, subjectification, truth policy, morality resistance, foundations of anthropology -
ترجمه واژه ها در قرآن کریم به زبان فارسی ، همواره ذهن پژوهشگران این کتاب آسمانی را به خود مشغول نموده است. یکی از این واژه های چالش برانگیز، کلمه "تفاوت" است که با مفهوم عام خود که همان اختلاف و فرق بین اشیاست، سازگار نیست . مقاله حاضر در صدد بوده است با روش توصیفی -تحلیلی ، معنای لغوی ریشه فوت و سایر مشتقات آن به ویژه تفاوت را مورد واکاوی قرار داده و بر اساس یافته های پژوهش، ترجمه های قرآنی آن را مورد ارزیابی قرار دهد. از جمله نتایج پژوهش این بوده است که واژه "فوت" در ترجمه ها غالبا به معنای "رهایی" و "نجات" ترجمه شده که صحیح آن "فرصتی برای رهایی" است. همچنین اکثر مترجمان واژه "تفاوت" را به مفاهیمی چون "فرق"، "اختلاف"، نابسامانی"، "ناهمگونی"، "ناهماهنگی"، "خلل", "عیب" و "نقص" ترجمه کرده اند که با توجه به سیاق آیه و مفهوم لغوی این واژه، ترجمه های یاد شده، مناسب ارزیابی نمی شود و ترجمه صحیح آن را می توان "گسستگی" و "نیستی" دانست که با هدف آفرینش نیز کاملا سازگار است.
کلید واژگان: قرآن, ترجمه, تفاوت, فوت, نیستیTranslating the words in the Holy Quran into Persian has always occupied the minds of the scholars of this divine book, and it seems that one of these challenging words is the word “al-Tafavot”, which is incompatible with its general notion that it is the difference between objects. The present article, with descriptive-analytic method, attempts to analyze the lexical meaning of “al-Faoot” and its derivatives, especially the “al-Tafavot”, and finally evaluates the Quranic translations based on the research findings. One of the results of the study has been that the word “al-Faoot” in the translations often has been translated to “deliverance” and “salvation” which correctly means “opportunity for deliverance”. Also, most translators have translated the word “al-Tafavot” into concepts such as “difference”, “discord”, disorder, “dissimilarity”, “disharmony”, “problem”, “fault” and “defect” which due to the verse and the literal meaning of this word, the translations are not properly evaluated and the correct translation can be termed “disconnection or disparity” and “nothingness”, which are perfectly compatible with the purpose of creation.
Keywords: : Quran, translation, “al-Tafavot”, “al-Faoot”, nothingness -
رنج دریافتی درونی - عاطفی (در مقابل درونی - معرفتی / ارادی و جسمانی) است که همه ابنای بشر به نوعی با آن آشنا هستند و آن را در زیست درونی خود تجربه می کنند. ازاین جهت، رهایی از آن یکی از مهم ترین مسایلی است که هر انسانی به آن نظر دارد. ابوسعید ابوالخیر به عنوان عارف مسلمان و بودا در کسوت بنیان گذار یک سنت دینی - معرفتی، در باب علت رنج و راه رهایی از این وضعیت نامطلوب سخنانی گفته اند. این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی، درصدد تبیین نگاه این دو متفکر برآمده است. به نظر می رسد که در مقایسه بین این آرا، هم بودا و هم ابوسعید، به نحوی مسئله رنج را با «ناآگاهی»، «خود» و «خواست» پیوند داده اند و «معرفت» و «اخلاق» را راهی برای رهایی از آن معرفی کرده اند. البته تفاوت های مهمی در تحلیل همین دو نکته به چشم می خورد که ناظر به فهم متفاوت آن ها از هستی، انسان و غایت اوست.کلید واژگان: ابوسعید, بودا, جهل, رنج, رهایی, نفسSuffering is an internal-emotional perception (versus internal-cognitive/voluntary and bodily) that all human beings have had such feeling in their life anyhow. So, deliverance from it, is one of the most important problems of people. Abu Said Abi'l-Khayr as a Muslim Mystic and Buddha as a founder of a religious-wise tradition, have paid attention to the origin of suffering and the path of deliverance from this undesirable condition. In this article, we have tried to explain the views of these two thoughtful men, by descriptive-analytic method. In comparison between their views, we find that both of them have made some kind of connection between "suffering” and both "ignorance" and "self". They think that by "true knowledge" and "good morality" we can be delivered from suffering at all. Nonetheless, there are some important differences between their views and prescriptions.Keywords: buddha, Abu Sa'id, Suffering, Deliverance, ignorance, self
-
بازخوانی ظرفیت های عرفان اسلامی در تمدن زایی می تواند ضمن تقویت ادبیات توصیفی تمدن، اهمیت عرفان اسلامی را در نظام هماهنگ تمدنی معلوم سازد. آموزه های دو دانش عرفان نظری و عرفان عملی و عملکرد تاریخی عرفان اسلامی بنیان های نظری این پژوهش تمدنی است. در این میان، آورده اساسی عرفان نظری، یعنی «اسمای الهی و نکاح اسمایی» و آورده اصلی عرفان عملی «بعد و قرب از حق تعالی» است که با استفاده از این مفاهیم، توصیفی از تمدن مطلوب اسلامی عرضه می گردد و در باب ظرفیت های تمدن سازی با گذار از شبهه اساسی دنیاگریزی عرفان و آموزه های آن به استناد سرچشمه های اسلامی عرفان و نیز آموزه نهایی آن، یعنی بقاء بعد الفناء - نه فناء - و عناصری مانند دستگیری، خلافت بالسیف و جمع متلائم بین روح و بدن، جایگاه اصلی عرفان در مرکز هندسه تمدن اسلامی نشان داده می شود و در نگاهی دیگر، تبیین می گردد که عرفان به واسطه تامین چهار عنصر معنویت، عقلانیت معنوی ویژه در دستگاهی سازوار، ارائه الگویی برتر از شریعت مداری و به دست دادن روشی ویژه در فهم متون دینی (تاویل)، آورده های پرباری در ساخت تمدن اسلامی دارد. همچنین در ادامه دلایل تحقق نیافتن تمدن مطلوب براساس عرفان اسلامی، به رغم وجود آورده های پربار تمدنی بررسی خواهد شد.کلید واژگان: عرفان, عرفان اسلامی, تمدن, تمدن زایی, فرهنگRevisiting the potentials of the Islamic mysticism for constructing a civilization can, in addition to improving the descriptive literature of civilization studies, reveal the significance of Islamic mysticism in a harmonious civilizational system. Foundations of such a civilizational research consist in doctrines of theoretical and practical mysticism as well as the historical practice of Islamic mysticism. The main deliverance of the theoretical mysticism is divine attributes and marriage of attributes and the main deliverance of the practical mysticism is proximity to, and distance from, God. These deliverances can be employed to offer a description of the desired Islamic civilization. With respect to the potentials of civilization-construction, we can demonstrate the main place of mysticism at the center of the Islamic civilization by a transition from the basic objection of aversion from the mundane life inherent in mysticism and its doctrines to the Islamic sources of mysticism and its final doctrine of abiding after annihilation (al-baqā bad al-fanā), rather than annihilation as well as elements such as khilafa bi l-Sayf (succession by sword) and the harmony between the soul. From another perspective, we will explain that mysticism can bring about fruitful results for the construction of an Islamic civilization by providing the following four elements: spirituality, a special spiritual rationality in a coherent system, an advantageous model of commitment to the Sharia, and a special methodology of understanding religious texts (interpretation). Moreover, I will examine why the desired civilization on the basis of Islamic mysticism has not been realized, despite its fruitful civilization results.Keywords: Mysticism_Islamic Mysticism_Civilization_Construction of a Civilization_Culture
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
-
همراه با متن88
-
علمی88
-
معتبرحذف فیلتر
- 5
- 3
- 3
- 3
- 2
- 2
- 2
- 2
- 2
- 2
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.