به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۴۸۲۸۲ عنوان مطلب
|
  • شهریار مقصودلو، ابوالقاسم گلیان، فریدون افتخار شاهرودی، مهدی نصیری محلاتی، حسن کرمانشاهی

    در یک طرح کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل 3×3 و با 5 تکرار 10 قطعه ای، 450 جوجه خروس یک روزه آرین با سه میزان انرژی جیره (2800، 3000 و 3200 کیلوکالری انرژی قابل متابولیسم در کیلوگرم جیره) تغذیه شدند. دوره پرورش جوجه ها به دو مرحله آغازین و پایانی تقسیم و به جوجه ها دو جیره پیش دان و پس دان داده شد. جیره های آغازین و پایانی در سه سن 16، 21 و 26 روزگی تعویض گردید. پس از این تعویض، جیره پایانی تا سن 42 روزگی به طور آزاد در اختیار جوجه ها قرار گرفت. افزایش میزان انرژی و زمان استفاده از جیره متراکم تر پیش دان باعث بیشتر شدن افزایش وزن جوجه ها و بهبود ضریب تبدیل خوراک، در سن 26 روزگی شد (01/0>P). ضریب تبدیل انرژی در سن 26 روزگی با کاهش انرژی جیره و افزایش زمان تعویض جیره پیش دان و پس دان، کاهش معنی دار یافت (01/0>P). در سن 42 روزگی، زمان تعویض جیره پیش دان و پس دان اثر معنی داری بر ضریب تبدیل خوراک و ضریب تبدیل انرژی نداشت، ولی با افزایش زمان استفاده از جیره پیش دان، جوجه ها افزایش وزن بیشتری پیدا کردند (P<0.05). اثر تداخل انرژی و زمان تعویض جیره پیش دان و پس دان بر ضریب تبدیل خوراک و ضریب تبدیل انرژی در فاصله سنی 1-42 روزگی معنی دار شد (P<0.05). نتایج این آزمایش نشان داد که برای تولید جوجه های گوشتی با وزن تقریبی کمتر از دو کیلوگرم، افزایش میزان انرژی و زمان استفاده از جیره پیش دان، عملکرد عمومی را بهبود خواهد بخشید.

    کلید واژگان: جوجه گوشتی, زمان تعوض, پیش دان, پس دان, انرژی قابل متابولسیم
    S. Maghsoud Lou *, A. Golian, F. Eftekhar Shahroudi, M. Nassiri Mahallati, H. Kermanshahi

    An experiment with a 33 factorial arrangement in a completely randomized design with 450 day-old broilers was conducted to study the effect of energy level and time of change from starter to finisher diets on performance and economic aspects of broilers. Broiler chickens were fed at three levels of dietary energy (2800, 3000, and 3200 KcalME/Kg) from 1-42 days of age. Starter and finisher diets were changed at 16, 21, and 26 days of age and then finisher diets were fed up to 42 days of age. The effect of diet energy and changing time from starter to finisher diets on body weight and feed conversion at 26 days of age were significant (P<0.01). By increasing energy level and changing time from starter to finisher diets, at this age, body weight increased and feed conversion ratio decreased. Energy conversion decreased by decreasing the levels of energy content of diet and increasing time of change from starter to finisher diets (P<0.01). At 42 days of age, the effects of diet energy and changing time from starter to finisher diets did not show any significant effects on feed and energy conversion in contrast, body weight at this age increased significantly as a result of increasing time of change from starter to finisher diets (P<0.05). From 1-42 days of age, the interaction between diet energy and changing time from starter to finisher diets on feed and energy conversion was significant (P<0.05). The results from this study suggest that increasing diet energy and changing time from starter to finisher diets for producing broilers with less than 2 kg will improve their general performance.

    Keywords: Broiler, Time of feed replacement, Starter, Finisher, Metabolizable energy
  • جاسم غفله مرمضی، اسماعیا پقه، زهره مخیر
    به منظورتعیین پروتئین و انرژی مورد نیاز ماهی هامور معمولی Epinephelus coioides در مرحله انگشت قدی، 9 جیره غذایی نیمه خالص حاوی سه سطح پروتئین خام (40، 50 و 60 درصد) و سه سطح انرژی قابل هضم (16،14 18و کیلوژول بر گرم)، در یک سیستم آب در گردش (2 لیتر بر دقیقه) با متوسط (±انحراف معیار) دمایی 11/1±32/24 درجه سانتیگراد برای 8 هفته آزمایش شد. سه تکرار برای هر تیمار در نظر گرفته شد که هر تکرار 20 عدد ماهی با میانگین (± انحراف معیار) (4/0±79/16 گرم) در مخازن پلی اتیلینی حدود 300 لیتری ذخیره سازی و روزانه دوبار تا حد سیری تغذیه می شدند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بازماندگی، شاخص کبدی و شاخص وضعیت به صورت معنی داری تحت تاثیر سطوح مختلف پروتئین و انرژی قرار نمی گیرد. اما پارامتر های کارایی رشد، بازده غذایی و پروتئینی، ضریب تبدیل غذایی و دریافت غذای روزانه به طور معنی داری تحت تاثیر سطوح مختلف پروتئین و انرژی قابل هضم قرار گرفته اند. جیره شماره 5 (50 درصد و انرژی قابل هضم 16کیلوژول بر گرم (مناسب ترین جیره بود و بهترین میزان کارایی رشد، بازده غذایی و پروتئین را در بین جیره های آزمایش شده نشان داد. مقدار ظاهری استفاده از پروتئین خالص (ANPU) در بین سطوح مختلف پروتئین و انرژی قابل هضم اختلاف معنی داری نداشت. میزان چربی، رطوبت و خاکستر ترکیبات بدن تحت تاثیر سطوح مختلف پروتئین و انرژی قرار گرفت. چربی بدن ماهی با افزایش سطح انرژی افزایش و رطوبت و خاکستر لاشه کاهش یافتند. پروتئین لاشه تحت تاثیر سطوح مختلف انرژی جیره غذایی قرار نگرفت، اما با افزایش پروتئین جیره غذایی از 40 به 50 درصد در سطوح ثابت انرژی به طور معنی داری افزایش یافت. این مطالعه نشان داد که ماهی هامور معمولی E. coioides بهترین رشد را در جیره غذایی حاوی پروتئین 50 درصد، انرژی قابل هضم 16 کیلوژول برگرم و با نسبت پروتئین به انرژی قابل هضم، 25/31 میلی گرم بر کیلوژول دارند.
    کلید واژگان: ماهی هامور, پروتئین, انرژی, جیره غذایی, رشد, تغذیه
    J. Marammazi, E. Pagheh, Z. Mokhaiier
    To evaluate the protein and energy requirement of orange-spotted grouper, Epinephelus coioides fingerlings, nine experimental diets including 3 levels of crude protein (40%, 50% and 60%) and 3 levels of digestible energy (DE, 14, 16 and 18KJ.g-1), were tested. Triplicate 300 L circular tanks provided with flow-through water system (2L. min-1) and air stone and each stocked with 20 juvenile of grouper fish (16.79±0.4g) were applied to adopt an experimental test for 8-weeks rearing period. The stocked fishes were fed experimental diets to approximate satiation, twice a day. Results showed that the survival rate, hepatosomatic index (HSI) and condition factor (CF) were independent of the dietary treatments, but final weight, weight gain, specific growth rate(SGR), feed efficiency (FE), feed conversion ratio (FCR), protein efficiency ratio (PER) and daily feed intake (DFI) were significantly affected by protein and digestible energy levels (P<0.05). Diet 5 (50%CP and 16KJ.g-1 DE) was the preferred among the tested diets and resulted in the best growth performance, feed and protein efficiency and nutrient utilization among the examined diets. DFI was the lowest for diet with the highest protein (60%) and energy (18KJ.g-1). Apparent net protein utilization (ANPU) varied insignificantly (P>0.05) between the treatments. viscerosomatic index(VSI) increased significantly with the increasing of diet energy level. Body lipid, ash and moisture contents were affected by dietary protein and energy levels. Body lipid content increased with increasing dietary energy levels, but carcass ash and moisture decreased. Body protein content was not affected by dietary energy level, but significantly increased when protein increased from 40% to 50% at same energy levels (P<0.05). The study revealed that fingerlings of orange-spotted grouper, E. coioides showed highest growth performance when fed diet containing 50% crude protein, 16KJ.g-1 digestible energy with the P/DE ratio, of 31.25mg/kJ.
    Keywords: Epinephelus coioides, protein, energy, growth, body composition
  • بهزاد صدیقی شیخ حسن، محمود شیوازاد*، مجتبی زاغری
    در این آزمایش با استفاده از طرح بلوک های کامل تصادفی تاثیر سه سطح انرژی در چهار تکرار شامل؛ 1-سطح انرژی جیره برابر راهنمای سویه آرین، 2-کاهش سطح انرژی جیره به میزان 100 کیلوکالری در دوره آغازین و 150 کیلوکالری در دوره رشد و پایانی نسبت به راهنمای سویه آرین، 3- کاهش سطح انرژی جیره به میزان 200 کیلوکالری در دوره آغازین و 300 کیلوکالری در دوره رشد و پایانی نسبت به راهنمای سویه آرین بر عملکرد و پیشگیری از عارضه آسیت 60 قطعه جوجه گوشتی نر در طول شش هفته بررسی شد. در طول آزمایش وزن بدن، خوراک مصرفی، ضریب تبدیل غذایی، درصد تلفات و شاخص تولید تعیین شد. در 35 روزگی هماتوکریت و فراسنجه های خونی اندازه گیری شد. در پایان آزمایش ویژگی های لاشه و نسبت بطن راست به کل بطن تعیین و مقایسه شد. کاهش سطح انرژی جیره افزایش وزن بدن و مصرف خوراک را افزایش داد (05/0>P). هزینه خوراک به ازای هر کیلوگرم افزایش وزن با کاهش سطح انرژی جیره کاهش یافت (05/0>P). کاهش انرژی جیره مقادیر هموگلوبین، و هماتوکریت را کاهش داد (05/0>P) و سطح کورتیکواسترون افزایش یافت (05/0>P). هورمون T3 تحت تاثیر کاهش انرژی جیره قرار نگرفت ولی T4 با کاهش سطح انرژی جیره افزایش یافت (05/0>P) و همچنین نسبت T3 به T4 با کاهش سطح انرژی جیره کاهش یافت (05/0>P). با توجه به نتایج کاهش سطح انرژی جیره به صورت تیمار شماره 2 (یادشده در بالا) از لحاظ عملکرد و شاخص های مرتبط به آسیت بهتر از دو گروه دیگر بود.
    کلید واژگان: انرژی جیره, آسیت, جوجه های گوشتی, عملکرد
    Behzad Sadighi Sheykh, Hasan, Mahmood Shivazad*, Mojtaba Zaghari
    In this study 60 Arian male chickens for six weeks were used in a completely randomized block to evaluate the effect of three dietary energy level on performance and prevention ascites. Diets energy levels were: as catalog; 100 and 150 kcal lower in starter and grower and finisher periods; 200 kcal and 300 kcal lower in starter and grower that catalog respectively. During the experiment, body weight, feed intake, feed conversion ratio, mortality rate and production index were determined. Hematocrit and blood parameters were measured at 35 days of age. At the end of the experiment, carcass characteristics and the right ventricle (RV) weight and total ventricle (TV) weight ratios were determined and compared. Reducing dietary energy level was increased body weight gain and feed intake (P
    Keywords: Ascites, dietary energy, growth performance, male broiler chickens
  • مریم رضاییان، اکبر یعقوبفر، سمیه حامدی
    در مطالعه حاضر هیستومورفومتری روده باریک در پرندگان در ارتباط با مصرف جو بدون پوشینه ترکیبات جیره غذایی از عوامل موثر در مورفولوژی روده میباشد که با ایجاد این تغییرات سبب ایجاد تغییر از هضم و جذب مواد مغذی می شود مطالعه قرار گرفته و با تغذیه معمولی مقایسه شد. بدین منظور تعداد 20 قطعه خروس سالم بالغ 70 هفته ای ردآیلند رد انتخاب و به 2 گروه 10 تایی تقسیم و تحت رژیم های دانه جو بدون پوشینه و جیره معمولی قرار گرفتند. افزودن جوی بدون پوشینه در رژیم غذائی گروه اول، به صورت تدریجی و با افزودن آن به نسبت های 30درصد، 45درصد، 60درصد، 75درصد، 90درصد به جیره معمولی به مدت یک هفته، سپس 24 ساعت گرسنگی، 7 روز جیره آزمایشی، 24 ساعت گرسنگی در پایان دوره انجام شد. ویسکوزیته فضولات، انرژی خام خوراک، انرژی خام مدفوع و انرژی قابل متابولیسم، اندازه گیری و میانگین داده ها با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن مورد مقایسه قرار گرفت. همه خروس ها در پایان دوره آزمایش، قبل از کشتار وزن کشی و روده باریک آن ها خارج و در محلول بافر فرمالین 10درصد پایدار و پس از انجام مراحل معمول در آزمایشگاه بافت شناسی، سه بخش دوازدهه، تهی روده و ایلئوم با میکروسکوپ نوری مطالعه شد. طول و عرض کرک ها و عمق کریپت ها با گراتیکول خطی و تعداد سلول های جامی در واحد سطح با گراتیکول 25 خانه اندازه گیری و با روش ANOVA آنالیز آماری شد. نتایج این تحقیق به صورت: افزایش معنی دار ویسکوزیته، افزایش معنی دار طول کرک)001/0(p<، عرض کرک)002/0(p=، عمق کریپت)001/0(p< و تعداد سلول های جامی)001/0(p< در واحد سطح تهی روده، کاهش معنی دار در طول کرک)001/0(p< و افزایش معنی دار در عمق کریپت)001/0(p< و تعداد سلول های جامی)04/0(p= در دوازدهه و افزایش معنی دار در عمق کریپت)004/0(p= ایلئوم درگروه تغذیه شده با جوی بدون پوشینه نسبت به شاهد بود.
    کلید واژگان: هیستومورفومتری, خروس, روده باریک, کرک, کریپت, جوی بدون پوشینه
    Maryam Rezaeian, Akbar Yaghoobfar, Sumaye Hamedi
    Diet components are one of the determination factors for changing of morphology of small intestines which lead to a change in digestien and absorption of nutritiond subs tonces.To study the histomorphometric changes of small intestine due to hull- less barley food diets in poultry, 20, of 70 weeks old healthy Road Island Red cocks were selected and divided equally into 2 experimental groups and fed with hull less barley, and commonly usual diet (control). Feeding was gradually and by adding the experimental food to the commonly used diet through one week. At the end of the week, all animals starved for 24 hrs and then fed with experimental diets for following week. At the end all animals were weighted and sacrificed after 24 hrs of starving. excreta viscosity and crude diet energy, crude excreta energy and metabolisable energy were measured and the data were analyzed using Duncan method. transverse sections from small intestine were successively cut with 2cm intervals and fixed with 10% buffered formalin. Routine histological laboratory methods were used and sections were studied under light microscope. Heights and width of the villi and dept of the crypts and goblet cells number were measured. Data's were statistically analyzed by ANOVA test. Results showed: increasing in viscosity, increasing the villus heights (p<0.001), villus width (p=0.002) and crypt depth (p<0.001) and number of goblet cells (p<0.001) in jejunum, decreasing in height of the villi (p<0.001) and increasing in crypt dept (p<0.001) and goblet cells number (p=0.04) in the duodenum and increasing of the crypt dept (p=0.004) in the ileum were observed respected to the control.
  • علی نوبخت*، محسن جلیلی
    این آزمایش جهت بررسی اثرات استفاده از نوع چربی و سطح انرژی جیره بر عملکرد و لیپیدهای خون جوجه های گوشتی انجام گرفت. آزمایش با 432 قطعه جوجه گوشتی سویه تجاری راس 308 با آرایش فاکتوریل 2×2×2 شامل دو نوع چربی (پیه گاوی و روغن کلزا)، دو سطح چربی (3 و 6 درصد) و دو سطح انرژی قابل متابولیسم (2900 و 3100 کیلوکالری بر کیلوگرم جیره)، با 8 تیمار، 4 تکرار و 12 قطعه جوجه گوشتی از سن 11 تا 42 روزگی جوجه ها در دو دوره آزمایشی رشد (11 تا 24 روزگی) و پایانی (25 تا 42 روزگی) در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گردید. کل دوره آزمایش، استفاده از روغن کلزا در مقایسه با پیه گاوی موجب کاهش مقدار خوراک مصرفی روزانه، بهبود ضریب تبدیل خوراک و افزایش وزن نهایی و شاخص تولید شد (05/0>P).‍‍‍ سطح چربی اثرات معنی داری بر عملکرد نداشت (05/0> P). جیره با 3100 کیلوکالری انرژی افزایش وزن و شاخص تولید بیشتر را موجب گردیده و باعث بهبود ضریب تبدیل خوراک شد (05/0>P).‍‍‍ در اثرات متقابل نوع چربی و سطح آنها، 6 درصد پیه گاوی ضریب تبدیل خوراک را افزایش داد (05/0>P).‍‍‍ در خصوص اثر نوع چربی با سطح انرژی جیره حاوی روغن کلزا و 3100 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل متابولیسم بهترین ضریب تبدیل خوراک را داشت (05/0>P).‍‍‍ اثرات متقابل سطح انرژی و سطح چربی بر عملکرد معنی دار نبود (05/0> P). در رابطه با اثرات متقابل نوع چربی، سطح چربی و سطح انرژی جیره بر عملکرد، استفاده از 3 و 6 درصد روغن کلزا با 3100 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل متابولیسم موجب افزایش مقدار خوراک مصرفی، افزایش وزن روزانه، بهبود ضریب تبدیل خوراک و افزایش وزن نهایی جوجه ها شد (05/0>P).‍‍‍ ترکیب لاشه جوجه ها تحت تاثیر منبع چربی و سطوح آنها و سطح انرژی قرار نگرفت (05/0> P). جیره حاوی پیه گاوی غلظت HDLخون را افزایش داد (05/0>P).‍‍‍ جیره با 3100 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل متابولیسم موجب کاهش غلظت کلسترول، HDL وLDL خون جوجه ها شد (05/0>P).‍‍‍ در اثرات متقابل نوع چربی و سطح آن، استفاده از 6 درصد پیه گاوی موجب افزایش غلظت HDL خون شد (05/0>P).‍‍‍ در اثرات متقابل نوع چربی و سطح انرژی، استفاده از پیه گاوی با جیره حاوی 2900 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل متابولیسم موجب افزایش سطوح کلسترول و HDL خون جوجه ها شد (05/0>P).‍‍‍ در اثرات متقابل سطح چربی و سطح انرژی، استفاده از 6 درصد روغن کلزا و 3100 کیلوکالری انرژی قابل متابولیسم موجب کاهش معنی دار کلسترول، HDL وLDL خون جوجه ها شد (05/0>P).‍‍‍ در اثرات متقابل نوع چربی، سطح چربی و سطح انرژی، استفاده از 6 درصد روغن کلزا با 3100 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل متابولیسم موجب کاهش غلظت کلسترول، HDL و LDL خون جوجه ها شد (05/0>P).‍‍‍ به طور کلی در جوجه های گوشتی استفاده از جیره با 3100 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل متابولیسم و تا 6 درصد روغن کلزا نتایج بهتری در خصوص عملکرد و فراسنجه های خونی جوجه ها دارد ولی استفاده از پیه گاوی به خصوص سطح 6 درصدی آن اثرات سوئی در این موارد دارد.
    کلید واژگان: انرژی, پیه گاوی, جوجه گوشتی, روغن کلزا, عملکرد
    Ali Nobakht *, Mohsin Jalili
    Introduction The terms of fat and oil refer to triglycerides of several profiles of fatty acids. Fatty acids that are not bound to other organic components as glycerol are the so-called free fatty acids. Lipids constitute the main energetic source for animals and they have the highest caloric value among all the nutrients. Linoleic acid is the only fatty acid whose dietetic requirement has been demonstrated. Besides supplying energy, the addition of fat to animal diets improves the absorption of fat-soluble vitamins, increases diet palatability, and the efficiency of utilization of the consumed energy. Furthermore, it reduces the rate of food passage through the gastrointestinal tract, which allows a better absorption of all nutrients present in the diet. The energetic value of oils and fats depend on the following: the length of the carbonic chain, the number of double bonds, the presence or absence of ester bonds (triglycerides or free fatty acids), the specific arrangements of the saturated and unsaturated fatty acids on the glycerol backbone, the composition of the free fatty acid, the composition of the diet, the quantity and the type of the triglycerides supplemented in the diet, the intestinal flora, the sex and the age of the birds.
    Dietary energy is one of the major effective nutrient, representing high percent of total cost of the diets for broilers. Diet energy has important effects on the regulation of the amount feed intake and performance in broilers. Fats are the main sources of energy in broiler diets. Different research showed that the advantages of fats especially in low energy diets.
    Materials and Methods This experiment was conducted as a (2*2*2) factorial arrangement including 2 fat sources (tallow fat and canola oil), 2 levels of fat (3% and 6%), and two levels of diet metabolizable energy (2900 and 3100 Kcal.Kg) with 432 Ross-308 broilers in 8 treatments, 4 replicates and 12 chicks in each replicate in two experiment period (grower from 11 to 24 days and finisher from 25 to 42 days) in a completely randomized design. Chicks were fed from 1 to 10 days with a common starter diet that recommended by Ross company. During experiment periods all birds had free access to water and feed. Measuring of weight gain and feed intake were done at the end of experimental periods and feed conversion ratio was calculating by dividing the amount of feed intake to the amount of weight gain. Carcass traits were measured at the end experiment period by killing 2 birds from each replicate. Blood sampling was done at the end of experimental period.
    Results and Discussion At the end of experimental period, using canola oil in contrast to beef tallow reduced the amount of daily feed intake, whereas improved the feed conversion ratio, final weight and production index (P0.05). Diet with 3100 Kcal.Kg ME caused the amount of weight gain and production index increase and feed conversion improve (P0.05). Interaction between fat sources, fat level and energy level, using 3% and 6% of canola oil increased the amounts of daily feed intake, daily weight gain and final weight and feed conversion ratio improved (P0.05). Diet with beef tallow increased the amount of HDL in blood (PConclusion The overall results showed that in broilers, using diet with 3100 Kcal/Kg metabolizable energy and canola oil up to 6% have positive results in broilers, but using more than 3% tallow have negative effect on broiler performance.
    Keywords: Broilers, Beef tallow, Canola oil, Energy, Performance
  • ابراهیم فلاحی، الهام خزائلی، فرزاد ابراهیم زاده
    چاقی یکی از مهمترین مشکلات تغذیه ای دنیاست. رژیمهای کم کالری مناسب بهترین راه برای کاهش وزن محسوب می شود. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر دو نوع رژیم غذایی محدودیت انرژی در کاهش وزن بود
    مواد و روش ها
    76زن 55-22 ساله سالم به طور تصادفی در دو گروه: 37 نفردریافت کننده رژیم استاندارد (55% کربوهیدرات، 15% پروتئین، 30% چربی) و 39 نفر دریافت کننده رژیم پرپروتئین- کم چربی (55% کربوهیدرات، 25% پروتئین و 20% چربی) به مدت 3 ماه مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان محدودیت کالری در هر دو گروه 1000 کالری کمتر از نیاز روزانه بود. در پایان هر ماه بیماران ویزیت گردیده و انرژی رژیم غذایی تعدیل می گردید. متغیرهای نمایه توده بدنی، دور کمر، دور باسن و وزن در ابتدا و انتهای مطالعه محاسبه و اندازه گیری شد.
    یافته ها
    مقدار BMI در گروه استاندارد و پرپروتئین به ترتیب: 96/0±43/4 و 76/0±15/4 کیلوگرم بر متر مربع کاهش داشت. میزان کاهش وزن در گروه استاندارد 04/2 89/10 و در گروه پرپروتئین 73/1 48/10 بود. نسبت دور کمر به باسن در دو گروه استاندارد و پرپروتئین به ترتیب 014/0±020/0 و 014/0±018/0 کاهش داشت. این تفاوتها بین دو گروه معنی دار نبود.
    بحث و نتیجه گیری
    هر دو نوع رژیم غذایی در کاهش نمایه توده بدنی، وزن، دور کمر، دور باسن و نسبت دور کمر به باسن موثر بودند. بنابراین می توان از رژیم پرپروتئین –کم چربی نیز بعنوان جایگزین رژیم استاندارد استفاده نمود.
    کلید واژگان: چاقی, رژیم پر پرتئین, کم چربی, رژیم استاندارد, کاهش وزن, نمایه توده بدنی
    Dr E. Falahi, E. Khazaeli
    Background
    Obesity is one of the most important problems in the world. Suitable low calorie diets are among the best ways for weight loss. The aim of this study was to determine the effects and comparison of two kinds of low-calorie diets on weight loss.
    Materials And Methods
    Seventy- six health women (20-55 yrs old) were randomly divided into two groups for 3 months: 39 subjects in standard diet group (SD) (carbohydrate 55%, fat 30%, protein 15%), and 37 persons in high protein-low fat diet group (HPD) (carbohydrate 55%, fat 20%, protein 25%). Energy intake was 1000 kcal less than the daily needs in the two groups. In the beginning and at the end of each month the subjects were visited and food diet energy was adjusted. In the beginning and finally BMI, waist circumference, hip circumference, and waist to hip ratio were measured.
    Results
    BMI decreased 4. 43±0.96 v. s 4. 15±0.76 in SD and HPD groups, respectively. The amount of weight loss was 10. 89 2.04 in SD and 10. 48 1.73 in HPD. Waist to hip ratio decreased 0. 02±0.014 v. s 0. 018±0. 014 in SD and HPD, respectively. For all variables there was no significant difference between two groups.
    Conclusion
    Both low calorie diets (SD and HPD) decreased weight and other obesity indices. Therefore, HPD may be a suitable substitution for standard diet.
  • A. Moharrery *, M. Khorvash, H. Khadivi
    Effects of partial docking on feedlot performance and body fat characteristics were studied in a fat-tailed sheep breed. Thirty-eight male lambs with an average weight of 4.44 ± 0.48 were randomly divided into two groups. The lambs in one group were partially docked at 3-4 h after birth, using rubber rings, and the lambs in another group remained intact (control). After weaning, 20 male lambs from each group were divided into two subgroups; one subgroup was fed with a normal dietary energy level (2.45 Mcal/kg ME) and the other subgroup received a high-energy diet (2.73 Mcal/kg ME) for 84 days. The lambs were fed individually. At the end of the fattening period, the lambs were slaughtered for determination of carcass characteristics. Warm carcass weight (WCW) and fat depth at the12th rib was recorded. At 24 h postmortem, samples of omental fat (for chemical analysis), and caudal fat were taken from chilled (4°C) carcasses for the determination of fatty acid (FA) composition. No significant difference was observed for the weight gain between docked and control lambs during the suckling period. During the fattening period, docked lambs as well as lambs on high level of energy diet showed better weight gain (P 0.05) was observed for WCW and fat depth at the 12th rib between docked and control lambs, but WCW was significantly affected by the diet energy density (P
    Keywords: Kurdi sheep, docking, carcass characteristics, fatty acid composition
  • محمد روستایی علی مهر، حدیث مویدی احمدسرایی، محمود حقیقیان رودسری
    این پژوهش، به منظور بررسی اثر اسید استیک و انرژی جیره بر عملکرد و فلور میکروبی روده با استفاده از 216 قطعه جوجه یک روزه ی گوشتی انجام شد. جوجه ها در روز ششم به دو گروه 9 دسته ای (12 قطعه ای) تقسیم شدند. گروه 1 توسط جیره شاهد (N) و گروه 2 به وسیله ی جیره ی پر انرژی (H) تغذیه شدند. هر یک از مقادیر صفر (A0)، 7/0 (A0.7) و 4/1 (A1.4) درصد اسید استیک به جیره ی سه دسته از هر دو گروه (در سه تکرار) اضافه شد. یک پرنده از هر دسته در روز های 18، 28و 38 ذبح شد و از محتویات ایلئوسکال نمونه برداشت گردید. تعداد پرگنه ها (CFU/gr) باکتری های اشریشیا کلی، کلی فرم و لاکتوباسیلوس نمونه ها تعیین شد. نتایج نشان داد کم ترین ضریب تبدیل خوراک در کل دوره، با استفاده از 4/1 درصد اسید به دست آمد (05/0P<). اثر متقابل زمان و مقادیر مختلف اسید استیک بر تعداد پرگنه کلی فرم ها و اشریشیا کلی معنی دار بود (05/0P<). تعداد پرگنه کلی فرم ها در مقادیر 7/0 و 4/1% اسید استیک در 38 روزگی کم تر از صفر درصد اسید استیک بود (05/0P<). تعداد پرگنه اشریشیا کلی 28 روزگی با مقدار 7/0% اسید استیک بیشتر از آن در 38 روزگی با 4/1% اسید استیک بود (05/0P<). کم ترین تعداد پرگنه لاکتوباسیلوس در صفر درصد اسید استیک به دست آمد (05/0P<). در نتیجه، افزودن اسید استیک تا 4/1 درصد به جیره ی جوجه های گوشتی سبب بهبود عملکرد خوراک، تقویت رشد لاکتوباسیلوس ها و ممانعت از رشد اشریشیا کلی و کلی فرم ها در محتویات دستگاه گوارش می شود.
    کلید واژگان: اسید استیک, جوجه های گوشتی, میکروفلور روده
    M. Roostaei, Ali Mehr, H. Moayedi Ahmadsaraei, M. Haghighian, Roudsari
    This study was conducted to evaluate the effect of acetic acid and diet energy on productive performance and intestinal microflora in 216 day-old broiler chicks. Chicks were divided to 2 parts and each part was split into 9 groups (12 birds) after six days. The first and second parts of chicks were fed by control (N) and high energy (H) diet, respectively. Each of the amounts of 0 (A0), 0.7(A0.7) and 1.4 (A1.4) acetic acid were added to diets of three groups of both parts in 3 replicates. A bird of each group in the day 18, 28 and 38 was slaughtered and its ileosecal contents were picked. CFU/g of Coliforms, E. coli and lactobacillus of samples were determined. The results showed that the lowest feed conversion ratio was achieved by 1.4% acetic acid (P<0.05). There was intraction effect of time and acetic acid on CFU/g of Coliforms and E. coli (P<0.05). On day 38, CFU/g of Coliforms obtained by 0.7 and 1.4 % acetic acid was lower than 0% acetic acid (P<0.05). CFU/g of E. coli with 0.7 % acetic acid, achieved on day 28 was higher than on day 38 (P<0.05). The lowest CFU/g of lactobacillus was obtained with 0% acetic acid (P<0.05). Conclusion, the addition of acetic acid up to 1.4% to diet of broilers can improve feed conversion ratio, enhance the growth of lactobacilli and prevent the growth of Coliforms and E. coli in the digestive contents.
    Keywords: Acetic acid, Broilers, Intestinal microflora
  • صدیقه منتیان *، مصطفی نعمتی، مهدی رشنوادی
    پیش
    زمینه
    مدیریت تغذیه قبل از بلوغ بر سلامت، تولید مطلوب و عملکرد تولید مثلی حیوانات ضروری است.
    هدف
    در این مطالعه تاثیر جیره با انرژی و پروتئین پایین و بالا بر رشد بدن، متابولیت های خونی و شاخص سلامت ذاتی در بره میش های کردی در قبل از بلوغ بررسی شد.
    روش کار
    برای این منظور 40 راس بره میش کردی سالم (سن 6/8 ± 30 روز و وزن 4/3 ± 2/10 کیلوگرم) به صورت تصادفی در پیش از شیرگیری به یکی از دو جیره آزمایشی اختصاص داده شدند: جیره با انرژی و پروتئین بالا (HEP: 2.50 مگاکالری انرژی قابل متابولیسم در کیلوگرم ماده خشک و 148 گرم پروتئین خام در کیلوگرم ماده خشک) یا جیره با انرژی و پروتئین پایین (LEP: 2.02 مگاکالری انرژی قابل متابولیسم در کیلوگرم ماده خشک و 87 گرم پروتئین خام در کیلوگرم ماده خشک). در زمان شیرگیری نیمی از بره های هر گروه جدا و به صورت تصادفی به جیره HEP یا LEP اختصاص داده شدند. بنابراین در دوره پس از شیرگیری چهار تیمار وجود داشت : H-H : HEP پیش و پس از شیرگیری)، H-L : HEP در پیش و LEP در پس از شیرگیری)، L-H: LEPدر پیش و HEP در پس از شیرگیری) و L-L : LEP در پیش و پس از شیرگیری، تیمار کنترل). اثر تیمارها روی مصرف ماده خشک، مصرف شیر، متابولیت های سرم، شاخص های ایمنی ذاتی و رشد بررسی شد.
    نتایج
    برنامه تغذیه ای قبل از بلوغ پارامترهای ذکر شده را در دوره پس از شیرگیری را به طور معنی داری تحت تاثیر قرار داد (P<0.05). تیمارهای آزمایشی در دوره پس از شیرگیری به طور معنی داری غلظت متابولیت های خونی به استثنای کلسیم را کاهش داد (P<0.05). شمار سلول های سفید خون، نوتروفیل ها، لیمفوسیت ها و مونوسیت های تیمار H-L نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود (P<0.05). نتیجه گیری، مشاهده شد که میزان مصرف انرژی و ذخایر بدنی عامل مهم تنظیم کننده رشد در بره میش های کردی است.
    کلید واژگان: انرژی, رشد, ایمنی, بره, پروتئین
    Sedigheh Menatian *, Mostafa Nemati, Mehdi Rashnavadi
    Background
    Pre-pubertal nutrition managements are considered essential for animal health, optimizing production and reproductive performance in livestock.
    Objectives
    In this study, the effects of dietary low and high energy and protein provisions on body growth, blood metabolites and inherent safety index were investigated in pre-pubertal Kurdish female lambs.
    Methods
    We fed 40 healthy Kurdish female lambs (30±8.6 days old and weighing 10.2±3.4 kg) were randomly divided into one of two experimental diets in pre-weaning period: high energy and protein (HEP, 2.50 Mcal ME/kg dry matter (DM) and 148 g CP/kg DM) or low energy and protein (LEP, 2.02 Mcal ME/kg DM and 87 g CP/kg DM). At the time of weaning, one half of lambs from each group was randomly separated and assigned to HEP or LEP. So there were four treatment groups in post-weaning period: H-H (HEP pre- and post-weaning); H-L (HEP pre-weaning and LEP post-weaning); L-H (LEP pre-weaning and HEP post-weaning) and L-L (LEP pre and post-weaning, control group). Treatment effects on dry matter intake, milk intake, serum metabolite profiles, inherent safety index and growth were examined.
    Results
    Pre-pubertal plane were significantly affected above mention parameters at post- weaning period (P
    Conclusions
    It has been observed that diet energy and protein and body energy reserves are much important regulators of growth and health indicators in Kurdish female lambs.
    Keywords: energy, growth, immunity, lambs, Protein
  • مهرداد تقی زاده، مصطفی یوسف الهی*، حمیدرضا میرزایی، عبدالفتاح سالم، آرش آذرفر، ایوب عزیزی

    در این پژوهش، تاثیر سطوح مختلف مخمر ساکارومیسس سرویسیه و موننسین در جیره های با کنسانتره بالا بر فراسنجه های تخمیر شکمبه با روش تولید گاز و تجزیه پذیری پروتئین به روش کیسه های نایلونیبررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد (75 درصد کنسانتره و 25 درصد یونجه)، و مکمل نمودن جیره شاهد با سه سطح مختلف مخمر (5/2، 5 و 5/7 گرم در کیلوگرم ماده خشک خوراک) و سه سطح مختلف موننسین (15، 30 و 45 میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک خوراک) بود. داده های آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی تجزیه شد. نتایج نشان داد که افزودن مخمر بر خلاف موننسین سبب افزایش معنی دار تولید گاز تجمعی و پتانسیل تولید گاز (b) شد (05/0<P). میزان نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه با افزودن سطوح مختلف موننسین به طور معنی داری نسبت به تیمار شاهد و سطوح مختلف مخمر کاهش یافت (05/0<P). همچنین، میانگین اسیدهای چرب زنجیر کوتاه با افزودن مخمر نسبت به تیمار شاهد و سطوح مختلف موننسین افزایش معنی داری داشت (05/0<P). استفاده از موننسین سبب کاهش معنی دار میزان تجزیه پذیری پروتئین خام و ضرایب تجزیه پذیری پروتئین شد (05/0<P) .بر اساس نتایج این تحقیق می توان پیشنهاد نمود که افزودن پنج گرم مخمر با 30 میلی گرم موننسین در کیلوگرم ماده خشک جیره غذایی با کنسانتره بالا می تواند باعث بهبود قابلیت تخمیر شکمبه و گوارش پذیری ماده آلی خوراک و افزایش دسترسی حیوان به انرژی جیره شود.

    کلید واژگان: تولید گاز, ساکارومایسس سرویسیه, قابلیت هضم, نیتروژن آمونیاکی, یونوفر
    M. Taghizadeh, M. Yousef Elahi *, H. R. Mirzaei, A. Z. M. Salem, A. Azarfar, A. Azizi

    This study aimed to investigate the effect of different levels of yeast and monensin in high concentrate diets on the ruminal fermentation parameters by in vitro gas production method and protein degradability by in situ nylon bag technique. Experimental treatments included control diet (75% concentrate and 25% alfalfa) and supplemented control with three levels of yeast (2.5, 5, and 7.5 g per kg dry matter of diet) and three levels of monensin (15, 30, and 45 mg per kg dry matter of diet). The results showed that the addition of yeast in contrast to monensin resulted in a significant increase in cumulative gas production and the potential of gas production (b) (P<0.05). Ammonia nitrogen content was significantly decreased by adding different levels of monensin compared with the control treatment (P<0.05). Also, the average of short-chain fatty acids was significantly increased by adding yeast compared with the control treatment and different levels of monensin (P<0.05). The rumen degradable protein and its fractional degradation rate were significantly reduced by monensin supplementation (P<0.05). Based on the results of this study it can be suggested that the addition of 5 g yeast and 30 mg monensin (per kg DM) in high concentrate diets can improve ruminal fermentability and organic matter digestibility of feed and increase the accessibility of animal to diet energy.

    Keywords: Gas production, Saccharomyces cerevisiae, digestibility, Ammonia nitrogen, Ionophore
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال