به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۷۶۳ عنوان مطلب
|
  • یونس نوربخش، علیرضا اسکندری نژاد*
    تقریبا دو دهه است که بحث جامعه شناسی تشیع در ایران شکل گرفته است. با وجود این، تاملات نظری و تجربی نسبتا اندکی درباره موضوع عزاداری ها ماه محرم صورت گرفته است. پژوهش حاضر تلاش می کند تا از منظر جامعه شناسی دین و مشخصا جامعه شناسی تشیع به حوزه ای از عزاداری ها ماه محرم بپردازد که علی رغم عمق و گستره بسیاری که دارد تاکنون به آن پرداخته نشده است. عزاداری های ماه محرم در شهر یزد موضوعی است که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد. با استفاده از نظریه تشیع علی شریعتی، متن نوحه های یزدی که طی دهه 1390 اجرا شده اند، بررسی و تفسیر شد. چهار مقوله «تذکار ارزش های قیام عاشورا»، «نقد کنش های شیعیان»، «نقد پیوند دین و حکومت در ستمگری» و «نقد حکومت ستمگر» ازجمله مقوله های بودند که ذیل ایده تشیع علوی در نوحه های یزدی استخراج شدند. به نظر می رسد که سبک و محتوای نوحه خوانی در یزد تفاوت معناداری با سبک رایج (یا نوحه پاپ) دارد.
    کلید واژگان: جامعه شناسی تشیع, عزاداری عاشورا, نوحه های یزدی, شریعتی, تشیع علوی
    Younes Nourbakhsh, Alireza Eskandarinezhad *
    The discussion of Shia sociology has been taking shape in Iran for almost two decades. However, relatively little theoretical and empirical reflection has been done on the subject of mourning ceremonies during the month of Muharram. The present study attempts to address an area of mourning ceremonies during Muharram from the perspective of the sociology of religion, and specifically Shia sociology, which despite its depth and breadth has not been addressed so far. Muharram mourning ceremonies in the city of Yazd are the subject of this article. Using the theory of Ali Shariati's Shia, the texts of Yazdi elegies performed during the decade of 1390 were analyzed and interpreted. The four themes of "commemoration of the values of the Ashura uprising," "criticism of Shia actions," "criticism of the link between religion and government in oppression," and "criticism of oppressive government" were among the themes extracted from Yazdi elegies under the idea of Alawi Shia. It seems that the style and content of elegy recitation in Yazd have a significant difference with the popular style (or pop elegy).
    Keywords: Shia Sociology, Ashura Mourning, Yazdi Elegies, Shariati, Alavi Shia
  • سید مهدی نوریان، سید علی اصغر میرباقری فرد، بهرام شعبانی *

    با روی کار آمدن فتحعلی شاه قاجار، شعر و شاعری نسبت به دوره های افشاریه و زندیه وضعیت مساعدتری پیدا کرد. شاه قاجار که خود شعر می سرود و خاقان تخلص می کرد، به حمایت از شاعران پرداخت و با شکل گیری کانون جدید نهضت بازگشت در تهران، شاعران بسیاری از گوشه و کنار ایران به پایتخت روی آوردند.
    خاوری شیرازی یکی از شاعرانی است که از شیراز به تهران مهاجرت کرد و با تکیه بر استعداد ذاتی و ممارست در انشای نامه های دربار، تاریخ نگاری و شعرخوانی در محافل ادبی پایتخت از نویسندگان و شاعران نسبتا صاحب نام عصر خود شد و آثار متعددی از جمله دیوانی حاوی بیش از هفت هزار بیت در قالب های مختلف شعری چون قصیده، غزل، ترکیب بند، مثنوی، قطعه و رباعی از خود به یادگار گذاشت. در این مقاله پس از بررسی مختصر وضعیت شعر در دوران افشاریه تا پایان دوران فتحعلی شاه، شرح حال، آثار، دیوان اشعار، گردآوری های دیوان و سبک شعری خاوری شیرازی به تفصیل تحلیل و بررسی شده است.

    کلید واژگان: دیوان اشعار, قالب شعری, سبک, آرایه های ادبی, بازگشت ادبی
    Seyyed Mahdi Nourian, Seyyed Ali Asqar Mirbagheri Fard, Bahram Shabani

    By the crowning of Fatali Shah Ghajar, poetry found a better position and status compared with the previous periods of Zands and Afsharids. The Ghajar king who was a poet himself and whose pen name was khaghan began to support poets and with the formation and establishment of the new center of restoration movement in Tehran, many poets directed their steps from around the country toward the capital of Iran, Tehran. Khavari Shirazi is one of the poets who immigrated from Shiraz to Tehran and by relying on his inherent talent and practicing letter writing and historiography, and poem recitation in the literary circles of the capital, turned into one of the relatively known poets and writers of his era and left many complete poetical works embracing more than seven thousand couplets of different forma such as elegy, ode, compounds of stanzas, mathnavi, quatrain and poems stanzas. In this paper, after providing a brief study of poetry status in Afshar era, up to the end of Fatali shah's period, the biography, the works, the Divan of the poetry and the compilation of the Divan and style of Khavari shirazi are analyzed in details.

    Keywords: Poetical works, Poetical form, Style, Figures of speech, Literary return
  • زهرا سعادتی نیا

    مرثیه که قدمتی به اندازه انسان و تاریخ او دارد، انواع متفاوتی را در بر می گیرد همچون مراثی شخصی، رسمی و مذهبی. ارزش عاطفی هر یک از انواع مرثیه با توجه به جهت گیری و مخاطب آن متفاوت است. در این نوشتار به بررسی دو مرثیه می پردازیم که هرچند در شمار مراثی رسمی می گنجد اما از تاثیرگذاری خاصی برخوردار هستند. فرخی و بحتری در سوگ سلطان محمود و متوکل، خلیفه عباسی، دو مرثیه سروده اند. این دو مرثیه از حیث زبان، موسیقی، عاطفه و محتوا حاوی نکات قابل توجهی است که از یک سو بیانگر انگیزه گویندگان و از سویی بیانگر نگرش آن ها در مواجهه با پدیده مرگ است. توجه به موسیقی کلام و انطباق آن با فضای شعر، حضور کم رنگ مسایل اندیشگانی، زبان روان و دور از ابهام و حضور صور خیال ساده، برخی از شباهت های دو مرثیه است. از مهم ترین تفاوت های دو مرثیه نیز می توان به انگیزه متفاوت گویندگان در سرودن مرثیه، عاطفه غالب و میزان اثربخشی مرثیه اشاره کرد.

    کلید واژگان: مرثیه رسمی, موسیقی, عاطفه, زبان, محتوا
    Zahra Saadatinia

    Elegy which is as old as man and his history includes different types, such as personal, official and religious elegies. The emotional value of each type of elegy varies according to its orientation and audience. In this article, we will examine two elegies that, although included in the official elegies, but they have a special effect. Farrokhi and Bahtari have composed two elegies in mourning of Sultan Mahmud and Motawakel, the Abbasid Caliph. These two elegies in terms of language, music, emotion and content contain significant points that on the one hand, express the motivation of the speakers and on the other hand express their attitude in the face of the phenomenon of death. Paying attention to the music of the word and its adaptation to the atmosphere of poem, the faint presence of thought issues, fluent and unambiguous language and the presence of simple imaginary forms are some of the similarities between the two elegies. One of the most important differences between the two elegies is the different motivation of the speakers in composing the elegy, the dominant emotion and the effectiveness of the elegy.

    Keywords: formal elegy, music, emotion, language, Content
  • علیرضا شانظری *
    مرثیه بر اشعاری اطلاق می شود که در ماتم گذشتگان سروده شده باشد. از لحاظ نوع ادبی، مرثیه را جزء اشعار غنایی به حساب می آورند. مرثیه ممکن است در هر قالبی سروده شده باشد؛ اما قالب قصیده پرکاربردترین قالب برای سرودن مرثیه است. خاقانی علاوه بر اینکه در سرودن مدح، هجو، حبسیه و هجو تبحر فراوانی داشته، در سرودن مرثیه هم، توانایی خود را به اثبات رسانده است. مرثیه های خاقانی، اغلب در قالب قصیده و در بحر رمل سروده شده است. خاقانی به تناسب فرد متوفی، برای هر کدام از مرثیه های خود، لحن و سبک خاصی بکار می برد. مرثیه هایی که در رثای رجال حکومتی و مذهبی است، عمدتا، با ذکر مقدمه ای در ناپایداری جهان و بی وفایی روزگار شروع می شود. خاقانی بعضی از مراثی را با ذکر مقدمه ای در احوال ناگوار و داغدار خود آغاز می کند؛ این مورد، غالبا در اشعاری که شاعر در رثای همسر خود سروده، نمود پیدا می کند. شاعر در رثای فرزند خود با دعوت از همه به گریستن، آنها را به همدلی فرا می خواند. همچنین متناسب با شخص متوفی از صفات و تشبی هات متناسب او استفاده می کند.
    کلید واژگان: خاقانی, ردیف, سبک, مرثیه, همدلی
    Alireza Shanazari*
    Elegy in word is derived from Rasa-Yarso means weeping on dead people. It is also defined as enumerating deceased benefits and composing the poem about. Elegy is categorized into different parts as follows: 1. Courtier 2. Personal 3. Religious 4. Philosophical 5. Social 6. Fictional.
    Not only did Khaghani prove himself at composing praise and commendation, lampoon and imprisoned poems, but also he proved himself at composing elegy. Commentators of khaghani’s poems know him as an exclusive poet regarding elegy- making. Also Khaghani composed some odes in loyalty mourning and the world transience as well as personal, courtier and religious elegies which are sub- categories of philosophical elegies. Khaghani’s “Ivane Madayen” ode is considered as a social elegy. In this article, one just analyzes the elegies that Khaghani composed about people. This type of elegies in Khaghani’s Divan are categorized in three parts: a) Personal and family elegies which are about Khaghani’s son, wives, girl, son-in-law, uncle and his cousin, b) Courtier or ceremonial elegies which are about Nosrat od-Din Espahbud Leyalvashir, Fakhr od-Din Manuchehr Shervanshah, Shervanshah’s children (Azed od-Din Fariborz and aljijak) and other courtier men, c) Religious elegies composed about Imam Mohammad Yahya, Sheikh ol-Islam Abu Mansoor Hafade, Azed od-Din bu Emran and other religious characters.
    There have not been any comprehensive research projects conducted about Khaghani’s elegies. Nasrollah Imami had presented summarized explanations in “Composing elegy” book at Persian courtesy, in the part about Khaghani that were valuable, and he used them as the reference in this article. Two valuable articles were written about comparative literature: comparison of Khaghani’s and Hogo’s elegies about sorrow of their sons by Reza Irandust Tabrizi and “Elegy composing in Persian and Arabic courtesy with the help of comparing Khaghani Shervani and Abolhasan Tahami’s elegy by Naser Mohseniniya and Arezu Yazdanpanah Kermani. In Persian courtesy, elegy is often versified and it may have different genres, but the most frequently used genre up to the end of 8th century is the ode, and fragment genre, Refrain and compounding are next ranks. Among Khaghani’s elegies, twenty-one elegies are composed in ode genre, sixteen of which have row and five others do not have any row.
    After ode, Fragment genre has more applicability in Khaghani’s Divan in elegies. Generally, he composed nineteen Fragments about the courtier and religious men. Khaghani also composed four composite-tie about his son mourning and government’s personnel. One thing to be noticed by poet about elegy is the proportion of verse with subject. Most of prosodic verses couldn’t be used in elegy. From the beginning of Persian poetry to the end of 8th century, Ramal poetical meter (faelaton foot) is the most usable and Gharib poetical metre (faoulon foot) is less usable one among others. In Khaghani’s Divan Ramal poetical meter with fifteen cases, the most usable poetical meter is elegy. After future, Mozare octagonal poetical meter (mafoulo faelato mafailo faelon) and khafif poetical meter (faelaton mafaelon faelon) are placed next with six cases. Mojtas poetical meter (mafaelon faalaton mafaelon faelon) monsareh poetical meter (moftaelon faelato moftaelon fa) and gharib poetical meter (faoulon faoulon faoulon faal) are less usable poetric matre in Khaghani’s Divan about composing elegy.
    In Khaghani’s elegies like other poet’s elegies, imagination has been shown differently. Although Khaghani couldn’t hide his influence from the coming event, he also does not give up imagology. According to the conducted studies, one should say that Khaghani made nice images in elegy; images followed by formality, but its amount is less than Khaghani’s other odes. Simile is presented more than other imaginations in Khaghani’s elegies. Next step belongs to the metaphor. In addition to simile and metaphor among literary verses, hyperbole is of high frequency. This craft was so effective in making and activating marvelous tone. In courtier elegies, the poet tires to compensate lack of emotional burden by the help of exaggeration and where there is high emotional, aspect of exaggeration has no space or it is not suitable. After hyperbole, allegory is of high frequency among Khaghani’s elegies. Khaghani had basically used allegory in his uncle’s elegy and Imam Mohammad Yahya, Abu Mansoor hafade and Naser od-Din Ibrahim. In most of elegies, Khaghani starts his ode with an introduction on world transience and disloyalty of the day. Khaghani basically gives speech about universe transience and disloyalty at the beginning of men’s courtier and religious elegies.
    Some of Khaghani’s elegies starts with poet’s mournful mood and the beaten poem. Khaghani started composing all his elegies about her wife’s mourning with description of his unpleasant mood. The beginning of Khaghani’s odes which he had composed, was followed by the addressee’s invitation to unanimity. All the factors are at the service of content in Khaghani’s elegies and they are used to activate the meaning of mourning and sorrowful space. One of these factors is row. Row is at the service of elegy content in accordance with the aspect of proportion in long vowel as well as semantic proportion. Of other factors used in relation with elegy one can name the adjectival proportion and similes for the deceased. For example, Khaghani used items like garden sight, cypress- figure and brilliant sun and in mourning of his wife, and in the morning of prophet’s names as well as religious men in making-image.
    Keywords: Khaghani, end, rhyme, style, elegy, empathy
  • کامران پاشایی فخری*، محمد پاشایی، مسعود دهقانی
    خاقانی از خلاقیت هنری ویژه ای برخوردار است. او توانسته در موضوعات پرشمار اشعاری ماندگار و بی بدیل پدید آورد. یکی از شاخه های اصلی هنرنمایی خاقانی مرثیه است. خاقانی بیش از شصت مرثیه سروده است که اغلب از شاهکارهای هنری او به شمار می روند. مراثی شخصی خاقانی در سوگ عزیزانش از مشهورترین و هنرمندانه ترین مراثی شعر فارسی هستند. خاقانی برای مرگ فرزندش، رشیدالدین، هفت مرثیه دارد که درشمار معروف ترین و عاطفی ترین مراثی ادب فارسی قرار گرفته اند. رنگ ها کارکرد روان شناختی ویژه ای در تصاویر این مراثی دارند. خاقانی با استفاده از سه رنگ سرخ، سیاه و زرد مضامین و تصاویر شاعرانه ای در این مراثی پدید آورده است. او با استفاده از رنگ ها، نه تنها به توصیف فضاها، شخصیت ها و حالت های مختلف اشیا و انسان ها پرداخته، بلکه در بعد معنایی و تصاویر عاطفی نیز از آنها بسیار سود برده است. حضور پربسامد سه رنگ سرخ، سیاه و زرد در این اشعار شکل تصادفی ندارد و براساس روان شناسی جدید این انتخاب از ضمیر ناخودآگاه خاقانی سرچشمه گرفته است و می توان با توجه به روان شناسی رنگ ها دلیل بسامد هریک از آنها را مشخص کرد. براین اساس، در پژوهش حاضر سعی شده است، با درنظرگرفتن بسامد و کارکرد هنری هریک از رنگ ها، کارکرد روان شناختی آنها در مراثی خاقانی برای مرگ فرزندش رشیدالدین بررسی شود.
    کلید واژگان: خاقانی, رشیدالدین, روان شناسی رنگ, مرثیه شخصی
    Khaqani is one of the most important poets in Persian literature. His artistic personality is a complex character; he has worked on various branches of art and elegy is one of the main of these branches. Khaqani has composed over sixty elegies that are considered his masterpieces. His personal elegies are the most famous and the most artistically composed Persian elegies. Seven of these elegies he wrote on the death of his son, Rashid al-Din, which show his extreme sorrow and grief. The colours have a particular psychological impact on the images of these elegies. Khaqani with three colours (red, black and yellow) has created themes and poetic images in these elegies. These three colors are not present in these elegies randomly or accidentally, but according to the new psychology his choices stem from his unconscious. The present research studies the influence of colours and their psychological function in Khaqani's personal elegies on the death of his son, Rashid al-Din.
    Keywords: Khaqani, Rashid al-Din, Psychological Function of Colour, Personal Elegy
  • یدالله جلالی پندری، محمدکاظم کهدویی، مژگان میرحسینی
    مرثیه، شعری است که در ماتم گذشتگان و تعزیت بازماندگان و اظهار تاسف و تالم بر مرگ عزیزان از دست رفته یا حوادث و بلایای ناگهانی یا طبیعی و... سروده شده است.
    سوگ سروده های ادیبان برای دیگر شاعران را می توان از قدیم ترین انواع شعر رثائیه دانست که نخستین نمونه های آن در دیوان رودکی در رثای شاعری به نام مرادی و یا در مرثیه ی شهید بلخی یافت می شود.
    در دوره ی معاصر نیز، سرودن اندوهیاد برای شاعران توسط دوستان و حتی گاهی دشمنان آنها وجود دارد که غیر از ادای حق دوستی، عواملی چون تحریک حس همکاری، شعر دوستی و رابطه ی ادبی، علت سرودن آن بوده و در مقایسه با انواع دیگر مرثیه، به سبب اصالت احساس آن واجد ارزش ادبی بیشتری است؛ مانند سوگ سروده ی ملک الشعرای بهار برای ایرج میرزا و یا اندوهیادهایی که در سوگ شاعرانی چون اخوان ثالث، سپهری، فرخزاد، شاملو و... سروده شده است.
    در این مقاله، ابتدا اندوهیادهایی که شاعران معاصر در سوگ دیگر شاعران سروده اند، از منابع مختلف استخراج شده، سپس به بررسی عنصر«حسرت» و جنبه های مختلف آن در اشعار کلاسیک و نیمایی پرداخته می شود و همراه با ذکر شاهد، تحلیلی از آن صورت می گیرد و در پایان نیز، نتیجه ی بحث ارائه می گرد
    کلید واژگان: مرثیه سرایی, شعر معاصر, حسرت, غم غربت, اندوهیاد (سوگ سرود)
    Dr. Y. Jalali Pandari, Dr. M. K. Kahduei, M. Mirhosseini
    Elegy is a kind of poem which is written to mourn the occasions of losing beloved persons and comfort the remaining or in natural disasters. Elegies for the loss of other poets are of the oldest one the first examples of which are found in Roudaki’s Diwan in the mourning a poet called Moradi or in the elegy of Shahid Balkhi. In the contemporary age, there has also been elegies by the poet’s friends or even enemy’s to express their friendship, to show their work relationship, and to present their interest in poetry. This kind of elegy seems to have more literary valuable in comparison to other kinds since it holds especial and original feelings; some examples include elegies by Malek-o-shoaraye Bahar about Iraj Mirza and elegies for the loss of great poets like Akhavan Sales, Sepehri, Farrokhzad, Shamloo,etc. One of the widely observed elements in such elegies is " regret ". A sense of regret is especially tangible when the poet’s friend is lost. This article is an attempt to shed light on different corners of the issue " regret " which underlies the nostalgic feelings in contemporary elegiac poems.
  • رضا رضایی، محمد شیخ، فراست عسکری
    مرثیه دربردارنده احساسات و عواطف دردناک شاعر است. سوزش درونی شاعر به خاطر فقدان عزیزان یا مصائب اجتماعی، افول ارزش ها و... در قالب مرثیه خودنمایی می کند و می توان گفت مرثیه ها در گستره ی ادبیات غنائی جایگاه خاصی دارد. ازجمله شاعرانی که مرثیه های قابل بحث دارد متنبی (303-354) است. وی اندوه خود را بر مصائب روزگار و فقدان عزیزان با سوزوگداز بیان کرده است. در مطالعه مرثیه های او این سوال مطرح است که صدق عاطفه تا چه حد با سخنان پرسوزوگداز شاعر همخوانی دارد؟ و قوت و ضعف عاطفه در مرثیه های شاعر زاییده چه عواملی بوده است؟
    این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیلی توصیفی و نگاه آماری به بررسی مرثیه های متنبی و اندیشه ها و مقاصد وی در سرودن این اشعار، به سوالات مذکور پاسخ دهد و دلایل مرثیه گریزی این شاعر بلندنظر را برای شناخت بیشتر افکار و لایه های درونی افکار وی، موردبررسی قرار دهند. نتایج تحقیق نشان می دهد سروده های وی در سوگ عزیزان و دوستان از عاطفه ای صادق برخوردار است اما آنجا که مرثیه جنبه تکلیفی و کاری داشته است، غرض جلب رضایت ممدوح بوده و صدق عاطفه کم رنگ شده است.
    کلید واژگان: متنبی, مرثیه, عنصر عاطفه, صدق و کذب
    Elegy includes the poet's painful emotions.Poet's overwhelming, internal pain due to the loss of loved ones or social disasters, decline of values, etc. appears in the form of elegy and it can be mentioned that elegies have a special place in lyrical literature. Al-Mutanabbi,is one of the greatest Arab poets who has written significant elegies in different situations of his personal and social life and expressed his sorrow over the calamities of the world or loss of loved ones in atragicway. Regarding his elegies, these questions will be raised that: how compatible is the truth of emotion with sorrowful words of the poet? And which factors were involved in making the strengths and weaknesses of the poet's elegies? In this study it has been attemptedto answer the questions through considering Mutanabbi's elegies, thoughts and purposes in writing them, statistically, using the descriptive-analytic method. The results demonstrate that there are true emotions in his elegies over the loss of his loved ones, yet, when it comes to duty and work, the aim wasgaining the consent of the praised one and truth of the emotion is inconspicuous.
    Keywords: Mutanabbi, elegy, the Element of emotion, truth or untruth
  • نعیم عموری *
    یحتوی الرثاء علی اصدق العواطف؛ فی الشعر العربی القدیم کان رثاء الاب، والام، والاخ، والاخت، والزوجه لکن رثاء الزوجه بالنسبه لرثاء الزوج کان ضئیلا جدا، رثاء الزوجه فی الادب الفارسی موجود ایضا، هذا البحث یدرس رثاء جریر بن عطیه لزوجته ورثاء شاعر شروان خاقانی لزوجته وفق المدرسه الامریکیه فی الادب المقارن وعلی اساس آراء «رنیه ویلیک» یهدف هذا البحث إلی دراسه المشترکات الادبیه والثقافیه فی الادبین العربی والفارسی القدیمین واللذین کانت وماتزال بینهما مشترکات موضوعیه، توصل هذا البحث إلی قله رثاء الزوجه فی الشعر العربی وکثرتها فی الشعر الفارسی، وعلی اساس المدرسه الامریکیه فإن ثقافه الشاعر مهمه جدا فی تقبل هذا المضمون الادبی وان التعقید والخشونه اللغویه عند جریر وخاقانی فی رثائهما لزوجتیهما قد لان وسهل؛ لان الشاعر فی اصدق حالاته الشعریه وهو فی حاله مزریه وبکاء وعویل علی من احبها بصدق، وهذا الصدق انعکس فی شعر الشاعرین، منهج البحث فی هذه المقاله وصفی- تحلیلی.
    کلید واژگان: جریر, خاقانی, الرثاء, الزوجه, المدرسه الامریکیه
    Naeem Amouri *
    Elegy involves the most sincere affections. Elegy for father, mother, brother, sister and spouse existed in ancient Arabic Poetry but elegy for wife is rare in comparison with elegy for husband. In addition, elegy for wife exists in Farsi Literature. This study reviewed elegy of Jarir Ibn Atieh and Khaqani Shervani for their wives based on the American School of Comparative Literature and René Wellek Theory. The purpose of this study was to investigate literary and cultural commonalities of Ancient Arabic and Farsi Literature. In addition, this study found that rare elegies for wives exist in Arabic and Farsi poems. Based on the American School, the culture of the poet has been effective in accepting this literary genre and the complicated poetic language of Jarir and Khaqani has become soft and simple in these poems. This is because the poet has had deep sighs and wails and has been mourning. This shows the sincerity of emotions in the poems of these two poets. Descriptive-analytical methodology was used in this study.
    Keywords: elegy, wife, Jarir, Khawqani, American School
  • علی بیات
    به نظر برخی از محققان و نقادان شبه قاره، در میان انواع ادبی منظوم اردو، «مرثیه» یک نوع ادبی به شمار می رود که از مرثیه عربی و حتی فارسی مستقل است. درحقیقت، نوحه خواندن در سوگواری کسی که از دنیا رفته، در بین تمام ملت ها، وجود داشته و دارد؛ و البته بر اساس تفاوت های فرهنگی ملت ها ابراز این تاثرات نیز متفاوت است. در ادبیات فارسی و اردو، مرثیه شهدای کربلا به دلیل تقدس دینی شکل خاصی به خود گرفته است. مرثیه سرایان اردوزبان، به ویژه شاعران پرآوازه ای چون میرانیس و میرزا دبیر، در پیشرفت آن تلاش زیادی کردند؛ به طوری که بیش تر محققان و منتقدان اردوزبان به اهمیت ادبی مرثیه های آن ها معترف اند. اجزائی که آنان به مرثیه افزودند، علاوه بر القای غم و رنج، به دلیل داشتن حالت های دیالوگی و نمایش نامه ای، خواننده و شنونده را به خود جلب می نماید. افزودن بخش های جدید و اجزای متنوع، چون «بین»، «شهادت»، «رزم» و غیره در قالب ترکیب بند مسدس، گونه ای ادبی را پدید آورد که فقط شاعران بلندمرتبه توانستند در این حوزه آثاری باارزش پدید آورند. بررسی ابتکارات و اقدامات شاعرانی از این دست، چگونگی و اهمیت مرثیه در زبان اردو را مشخص می سازد.
    کلید واژگان: مرثیه, مرثیه سرایی, میر انیس, میرزا دبیر, رزم, شهادت
    Ali Bayat
    According to some researchers and critics of the indian subcontinent، among poetic literary genre of Urdu literature، “elegy” is a genre quite independent from the Arabic and even the Persian one. A research study can verify this fact. It is clear that since past times mourning and lamenting for the dead has been present in the cultures of all nations throughout the world، and will be so in future as well. The only difference among them relates to the genres of means، and intensity or weakness of expressing sadness. Elegy for the martyrs of Karbala in Persian and Urdu has got a special form because of its religious aspects. Elegy writers of Urdu، specifically، famous poets like Mir Anis and Mirza Dabir have developed elegy so much that most of the researchers and critics of the Indian subcontinent، apart from their religious inclinations، have confessed about its literary significance. They added some parts to elegy، which more than being sad، its dialogic and characteristics attract the readers and listeners. Creating new terms like «Bain» (Lamentation)، “Shahadat” (Martyrdom)، “Razm” (war) and etc. in the form of Tarkib-band-e Mosadas، they have developed a new literary genre. Therefore، only prominent poets could enter in this new arena، and during the shining period of Urdu elegy in Lakhnaw، low-educated poets automatically were put aside، and prominent poets elevated importance of Urdu elegy very much. Study and Analysis of Urdu Elegiac Poets Innovations According to some researchers and critics of the indian subcontinent، among poetic literary genre of Urdu literature، “elegy” is a genre quite independent from the Arabic and even the Persian one. A research study can verify this fact. It is clear that since past times mourning and lamenting for the dead has been present in the cultures of all nations throughout the world، and will be so in future as well. The only difference among them relates to the genres of means، and intensity or weakness of expressing sadness. Elegy for the martyrs of Karbala in Persian and Urdu has got a special form because of its religious aspects. Elegy writers of Urdu، specifically، famous poets like Mir Anis and Mirza Dabir have developed elegy so much that most of the researchers and critics of the Indian subcontinent، apart from their religious inclinations، have confessed about its literary significance. They added some parts to elegy، which more than being sad، its dialogic and characteristics attract the readers and listeners. Creating new terms like «Bain» (Lamentation)، “Shahadat” (Martyrdom)، “Razm” (war) and etc. in the form of Tarkib-band-e Mosadas، they have developed a new literary genre. Therefore، only prominent poets could enter in this new arena، and during the shining period of Urdu elegy in Lakhnaw، low-educated poets automatically were put aside، and prominent poets elevated importance of Urdu elegy very much.
    Keywords: elegy, elegiac poem, Mir Anis, Mirza Dabir, razm (war), martyrdom
  • داریوش قلعه قبادی، سیروس شمیسا*، عبدالرضا مدرس زاده
    مرثیه یا سوگسرود از دیرینه ترین انواع ادبی و درونمایه های شعری بحساب می آید که در گذر زمان اشکال متعددی بخود دیده است. در این مقاله با بررسی آثار و سروده های جمعی از شاعران معاصر، با تحولات و دگرگونی های ساختاری و معنایی این گونه ادبی، در روزگار نوین آشنا میشویم. شاعرانی که در نظر گرفته شده اند از سه نسل مختلف با اندیشه های متفاوت و خاص خود، شامل شش سخنور میباشند: ملک الشعرای بهار و محمدحسین شهریار دو شاعر کهنگرا، مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو شاعرانی نو اندیش با گرایشهای فکری خاص خود، علیرضا قزوه و قیصر امین پور بعنوان شاعران انقلابی. جامعه آماری مورد تحقیق تمامی آثار آنان میباشد. در این بررسی که بشیوه کتابخانه ای با روش فیش برداری انجام شد، پس از استخراج تمامی مراثی آنان و تجزیه و تحلیل هر یک از این اشعار، نتایجی بدست آمد که عبارتند از: الف) بررسی بسامد مرثیه در سروده های شاعران مذکور و مشخص کردن تعداد مرثیه در سروده های هریک از این سخنوران ب) بررسی خصایص و ویژگی های زبانی هر شاعر در مرثیه هایش ج) بررسی مخاطبان مرثیه ها؛ که نتایج حاصله در این بخش عاملی شد که بتوان این اشعار را در زیرمجموعه های متعددی از جمله: 1. مراثی شخصی 2. مراثی دینی 3. مراثی اجتماعی 4. مراثی انقلابی و... تقسیم کرد.
    کلید واژگان: مرثیه, شاعران کهنگرا, شاعران انقلابی, شاعران نوگرا
    Dariush Ghaleh Ghobadi, Siruos Shamisa*, Abdolreza Modarres Zade
    Marsiya or Elegy is considered as one of the oldest literary types and poetic themes which have experienced various forms over the time. This essay has been done with the aim of studying and examining works and poems of some contemporary poets, in order to get to know with structural and semantic changes and evolutions of this literary type in modern times. Poets that have been considered for this research are from three different generationsWith their own different thoughts including six lecturers: Malek al-shoara Bahar and Mohammad Hossein Shahryar as two archaic poets, Mehdi Akhavan Sales and Ahmad Shamlou as intellectual poets with their own specific intellectual orientations, and Alireza Ghazveh and Qeysar Aminpour as revolutionary poets, the population contains all of their published. In this examination which has been done based on the library research with note-taking method, after taking out all of their elegies and analyzing each of them, the results have been concluded in the form of research findings including: a) determining statistical frequency of elegy in poetries of the mentioned poets and specifying the number of elegy in poetries of each of these lecturers, b) determining lingual features and characteristics of each poet in their elegies, c) determining audience of elegies that the obtained results in this section caused to be able to categorize these poems in various sub-divisions including: 1. Personal elegy, 2. Religious elegy, 3. Social elegy, 4. Revolutionary elegy, and etc.
    Keywords: Elegy, Ancient poets, modern poets, revolutionary poets, kinds of elegy
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال