-
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی آمادگی برای خیانت زناشویی براساس وجدان گرایی،رضایت از زندگی و استقلال خواهی زنان شاغل در بستر فرهنگی بود.. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان شاغل دستگاه های اجرایی شهرستان ارومیه در سال 1402 بود. نمونه پژوهش 267 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار پژوهش پرسش نامه آمادگی برای خیانت زناشویی دریگوتاس وهمکاران (1999)، مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985)، پرسشنامه شخصیت ده ماده ای رامستد و جان (2007) و مقیاس فردگرایی و جمع گرایی هوی (1988) بود. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، وجدان گرایی و رضایت از زندگی با آمادگی برای خیانت زناشویی رابطه منفی معنی داشته و با استقلال خواهی رابطه مثبت و معناداری در زنان شاغل وجود دارد. هم چنین، نتایج نشان داد که سه متغیر وجدان گرایی ،رضایت از زندگی و استقلال خواهی توانایی پیش بینی 59 درصد از تغییرات آمادگی برای خیانت زناشویی را در زنان شاغل دارند. مطالعه حاضر، وجدان گرایی و رضایت از زندگی را به عنوان عوامل محافظت کننده و استقلال خواهی را به عنوان عامل خطرساز در مستعد کردن زنان شاغل به خیانت زناشویی گزارش می کند. بنابراین با توجه به هنجار فرهنگی، آگاهی عموم از علل و شرایط بروز آسیب های فرهنگی، اجتماعی وروانی خیانت، نقش مهمی در پیشگیری ازآن در جامعه ایفا می کند.
کلید واژگان: آمادگی برای خیانت زناشویی, وجدان گرایی, رضایت از زندگی, استقلال خواهی, زنان شاغلThe purpose of this research was to predict the marital infidelity proneness among employees married women based on conscientiousness, life satisfaction, and independency in cultural context. The statistical population included all married women working in the executive administrations of Urmia City in 2023. The sample comprised 267 individuals whom were selected via convenience sampling procedure. The research method was descriptive-correlational. To collect data Drigotas & et al. (1999) Infidelity Proneness Scale, Diener & et al. (1985) Satisfaction with Life Scale, Rammstedt & John (2007) The Ten-Item Personality Inventory & Hui (1988) Individualism and Collectivism Scale were implemented. Data analysis was conducted by applying Pearson’s correlation coefficient test, regression analysis. The findings indicated that conscientiousness and life satisfaction were significantly and negatively related to the proneness to marital infidelity, while a positive and significant relationship existed with independency among employees married women. Furthermore, the results also demonstrated that the three variables, conscientiousness, life satisfaction and independency could predict 59% of the variance in the proneness to marital infidelity among the participants. This study identified that conscientiousness and life satisfaction were as protective factors against the proneness to marital infidelity in working married women, and the independency as a risk factor. Therefore, concerning the cultural norms, public awareness of the causes and conditions of cultural, social and psychological vulnerability of marital infidelity, could play critical role in preventing it in the society.
Keywords: Proneness To Marital Infidelity, Conscientiousness, Life Satisfaction, Independency, Employees Married Women -
مقدمه و هدفازدواج یعنی پیوند زندگی مشترک دو فرد با حفظ استقلال نسبی هر یک در جهت تکامل شخصیت طرفین، پیوند زناشویی به عنوان یکی از پیچیده ترین انواع روابط انسانی واجد چنان توان بالقوه-ای در آزادسازی احساسات است که در کمتر روابط بین فردی دیگر می توان نظیر آن را یافت و رضایتمندی در این ارتباط مقدس بر پایداری و استحکام آن می افزاید. بر این اساس در این مطالعه بر آنیم تا تاثیر شیوه واقعیت درمانی گروهی بر رضایتمندی زناشویی و کیفیت زندگی زنان متاهل دانشگاه علوم پزشکی یاسوج را بررسی نماییم.
روش تحقیق:در این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان زن متاهل دانشگاه علوم پزشکی شهر یاسوج در سال 1393 بودند که با شیوه نمونه گیری تصادفی 30 نفر انتخاب و در دو گروه به صورت تصادفی جایگزین شدند و سپس گروه آزمایش به مدت 2ماه (8 جلسه ی 2 ساعتی) تحت آموزش های واقعیت درمانی قرار گرفتنددر این مطالعه ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه های کیفیت زندگی و رضایت زندگی بود که قبل و بعد از آموزش، اجرا گردید.یافته هانتایج نشان داد رضایتمندی زناشویی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بهبود یافته است همچنین نتایج میانگین و انحراف معیار زیر مقیاس های کیفیت زندگی و کیفیت کلی زندگی در گروه آزمایش پس از اجرای مداخله رضایت بیشتری را نشان داد.نتیجه گیریبه نظر می رسد که آموزش گروهی واقعیت درمانی در افزایش دانش و معرفت آزمودنی ها و در نهایت رضایت زناشویی موثر می باشد.کلید واژگان: واقعیت درمانی, رضایتمندی زناشویی, کیفیت زندگیArmaghane-danesh, Volume:21 Issue: 2, 2016, PP 187 -199Background and AimMarriage means common life wedlock with relative independency protection. It could be one of the most complex human relationships. Its stability could be strongly dependent on satisfaction and its quality. Using different psychological techniques and approaches, a lot of studies have been conducted to increase these marital indexes. Accordingly, the present study aimed to investigate the role of choice theory training to couple and its effects on marital life satisfaction and quality of marital life. The aim of this study was to evaluate the effect of reality therapy on marital satisfaction of married women employed at Yasuj University of Medical Sciences quality.MethodsThe present study had a quasi-experimental design with pretest-posttest control group. The study population consisted of all employees married women of Yasuj university of Medical Sciences in 2014, which by random sampling 30 participants were selected and randomly assigned into two experimental groups for 2 months (8 sessions of 2 hours) of reality therapy training. Enrich marital satisfaction scale and Fletcher quality of marital life scale were used to collect the data. Data were analyzed using SPSS 23 and P value of 0.05.ResultsThe results indicated that the total mean scores in marital satisfaction in experimental groups (129.07±4.2) significantly increased compared to the control group (113.4±6.8). The mean differences in all subscales (with except of leisure time and relative sub scales) were significantly different. In quality of marital life, mean scores were significantly different between two groups (120.32±5.3 in experimental group against 101.2±7.28 for control group).ConclusionThe results indicated that training of reality therapy based on choice theory to couples could increase marital satisfaction and quality of life.Keywords: Marital life satisfaction, Quality of marital life, Choice theory, Reality therapy -
هدف
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر بازآموزی اسنادی بر سبک اسناد و عملکرد حل مساله در زنان کارمندمتاهل شهر کازرون اجرا شد.
روشجامعه آماری این پژوهش را زنان کارمندمتاهل شهر کازرون تشکیل می دهد. تعداد آزمودنی ها در این پژوهش 30 نفر کارمند زن متاهل بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه حل مساله هپنر و پترسون (PSI) و پرسشنامه ی سبک های اسنادی سلیگمن (ASQ) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل کوواریانس (ANCOVA) استفاده شد.
یافته هانتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد متغیر سبک اسناد و مولفه های آن یعنی مکان علت (درونی-بیرونی)، ثبات (پایداری-ناپایداری) و عمومیت (کلی-جزیی) قابلیت تغییر دارند و بوسیله ی بازآموزی اسنادی سبک اسناد مثبت ترکیبی افزایش و سبک اسناد منفی ترکیبی کاهش یافته است؛ همچنین باز آموزی اسنادی بر عملکرد حل مسیله(کنترل شخصی در حل مسیله، اعتماد به حل مسئله و سبک گرایش-اجتناب)نیز تاثیر مثبت معنادار دارد.
نتیجه گیریاز آنجایی که سبک های اسنادی بر مهارت حل مساله و به تبع آن بر کیفیت زندگی افراد تاثیر دارد، مشاوران و درمانگران با شناسایی افراد دارای سبک اسناد ناکارآمد و ناسازگار و بازآموزی اسنادی در آنها، به ایجاد سبک های اسنادی سازگارانه کارآمد پرداخته و عملکرد حل مساله آن ها را بهبود ببخشند.
کلید واژگان: بازآموزی اسنادی, سبک های اسنادی, عملکرد حل مسئله, زنان کارمند متاهلpurposeThe aim of this study was to investigate the effect of of attributional retraining on attribution style and problem-solving performance in married female employees in Kazerun.
MethodThe statistical population of this study consists of married female employees in Kazerun. The number of subjects in this study was 30 married female employees who were selected by available methods. The Hepner-Peterson Problem Solving Questionnaire (PSI) and the Seligman Attribution Styles Questionnaire (ASQ) were used to measure the research variables. Analysis of covariance (ANCOVA) was used to analyze the data.
ResultsThe results of data analysis showed that the variable of attribution style and its components, controllability (internal-external), stability (stability-instability) and generality (general-partial) can be changed and increased by positive retraining of attribution. And the style of mixed negative attribution has decreased; attribution retraining also has a significant positive effect on problem-solving performance (personal control, self-confidence in problem solving, and tendency-avoidance style).
ConclusionSince attributional styles affect problem solving skills and consequently the quality of life of individuals, counselors and therapists by identifying people with inefficient and incompatible attributional styles and retraining attributions in them, create effective adaptive attributional styles and performance and Improve problem solving.
Keywords: Attributional Retraining, Attribution Style, problem solving skills.employee Married Women -
پژوهش حاضر، در جهت تعیین تفاوت ابعاد رضایت زناشویی زنان دارای مشاغل دولتی، آزاد و زنان خانه دار انجام شد. بدین منظور تعداد 322 زن متاهل (152 زن خانه دار و 170 زن شاغل) از شهر تبریز که با همسرشان زندگی می کردند، انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه جمعیت شناختی جمع آوری و با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که زنان خانه دار در مقایسه با زنان شاغل در بیشتر زمینه ها (نگرش به ویژگی های شخصیتی طرف مقابل، رضایت از ارتباط، حل تعارض، مدیریت مالی، فعالیت های اوقات فراغت، روابط جنسی، و روابط با خویشاوندان و دوستان) از رضایت کمتری برخوردارند. بین کارمندان و فرهنگیان تفاوت معنی داری وجود نداشت، اما زنان دارای مشاغل آزاد در مقایسه با مشاغل دولتی، از نظر نگرش به ویژگی های شخصیتی همسر، حل تعارض، مدیریت مالی، و فعالیت های اوقات فراغت، رضایت کمتری داشتند. بدین ترتیب روشن شد که بیشترین نارضایتی زناشویی مربوط به زنان خانه دار و در درجه دوم مربوط به زنان دارای مشاغل آزاد است. براساس نتایج این تحقیق، مشاوران و روانشناسان و افرادی که در زمینه اشتغال و مسائل مربوط به خانواده و زنان درگیر هستند، می توانند ابعاد فوق را به عنوان مشکلات بالقوه زنان خانه دار و زنان دارای مشاغل آزاد مدنظر داشته باشند.
کلید واژگان: رضایت زناشویی, مشاغل دولتی, مشاغل آزاد, زنان شاغل, زنان خانه دارThe current research sought to compare dimensions of women's marital satisfaction in non-governmental and government jobs and Housewives. To do so, 322 married women (152 housewives and 170 employed women), who were from Tabriz and have been living with their husbands, were selected. The data were gathered using a demographic information questionnaire and ENRICH Marital Satisfaction Questionnaire, and analyzed through MANOVA. Results showed that in many dimensions, (i.e. personality issues, communication, conflict resolution, financial management, leisure activities, sexual relationship, and friends and family) housewives were less satisfied than employed women. There was no significant difference between teachers and administrative employees, while non-governmental employees had lower marital satisfaction than governmental employees, in personality issues, conflict resolution, financial management, and leisure activities. Therefore, it was indicated that the highest rate of marital dissatisfaction is among housewives, and then non-governmental employee women. Based on these results, psychologists, counselors and all those who are engaged in issues of family and women’s employments, could take mentioned dimensions into account as potential problems of housewives and non-governmental employee women.Keywords: Marital satisfaction, Government jobs, Non, governmental jobs, Employed women, Housewives -
رضایت زناشویی یکی از عوامل مهم زندگی است که موجب آرامش زوجین شده و فقدان آن در بسیاری از زمینه ها، منجر به ایجاد مشکل، اختلاف و در مواردی هم طلاق می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کننده ی امید به زندگی در رضایت از زندگی زناشویی زنان شهر بیرجند انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی است و جامعه ی آماری آن را کلیه ی زنان متاهل30 تا60 سال شاغل (فرهنگی) و خانه دار ساکن شهر بیرجند، در سال 1396تشکیل می دهند. 51 نفر زن متاهل از بین زنان فرهنگی با نمونه گیری تصادفی و 51 نفر زن خانه دار از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی امید به زندگی سیمپسون و پرسشنامه ی کوتاه شده ی رضایت از زندگی زناشویی انریچ جمع آوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی ساده و آزمون "تی" مستقل در نرم افزار SPSS 16 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مولفه های امید به زندگی (رابطه ی اجتماعی، تحصیل، رابطه ی عاشقانه، رابطه ی خانوادگی، زندگی کاری و اوقات فراغت) با رضایت از زندگی زناشویی زنان به طور کلی و رضایت از زندگی زناشویی زنان شاغل و خانه دار، رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 43% از کل واریانس رضایت زناشویی زنان و 56% از کل واریانس رضایت زناشویی زنان شاغل و 37% از کل واریانس رضایت زناشویی زنان خانه دار به وسیله ی مولفه های امید پیش بینی می شود. از بین مولفه های امید، مولفه ی روابط خانوادگی و اوقات فراغت می تواند رضایت از زندگی زناشویی زنان را پیش بینی نماید. نتایج هم چنین نشان داد که امید به زندگی در زنان شاغل، بیشتر از امید به زندگی در زنان خانه دار است، اما بین رضایت از زندگی زنان شاغل و خانه دار، تفاوت معنادار مشاهده نشد.کلید واژگان: امید به زندگی, رضایت از زندگی زناشویی, زنان شاغل و غیرشاغلMarital satisfaction is one of the important factors of life that causes couples peace and the lack of it in many areas leads to problems, differences and in some cases divorces.The present study attempts to investigate the role of life expectancy on predicting satisfaction of employed and householder women with their marital life and compares the satisfaction of marital life and life expectancy of these two groups. This study is a kind of descriptivesurvey research and all the married employed (educational and employee of university) women and householders aged from 30 to 60 dwelling in Birjand city in 1396 form it’s statistical universe. 51 married women among educational ones and employees of university and 51 householders are selected through random sampling. Then Sympson’s questionnaire of life expectancy and Enrich’s shortened questionnaire of satisfying with marital life have been distributed among them and collected after they had been completed. A Pearson correlation test, a simple linear regression, and a free T-test are used for analyzing data. The results showed that the components of life expectancy (social relation, education, romantic relationship, family relationship, work life and leisure) with satisfaction of marital life of women in general and satisfaction with married life of employed women And householder women have a meaningful positive relationship. Also, the results of regression analysis showed that 43% of the total variance of marital satisfaction of women and 56% of total marital satisfaction variance of employed women and 37% of total marital satisfaction variance of householder women were predicted by the components of hope . Among the components of hope, the component of family relationships and leisure time can predict the satisfaction of women’s marital life .Results also showed that, there is a significant difference between employed women and householders’ hope to life. And hope to life of women who work is much more than that of householder one.. And also there is no significant difference between satisfactions of these two groups with their life.Keywords: life expectancy, satisfying with marital life, employed andunemployed women
-
این مقاله رابطه ی بین ارزش فرزندان با میزان باروری بین زنان شهر تهران را بررسی می کند. تعداد نمونه حدود 600 نفر از زنان متاهل 21 تا 50 ساله ی ساکن مناطق 22 گانه شهر تهران است. 57/2 درصد از افراد مطالعه شده را زنان خانه دار، 30/3 درصد را شاغلین در آموزش و پرورش و 12/5 درصد را شاغلین در وزارت بهداشت تشکیل داده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که 35 درصد از آنها یک فرزند، 35 درصد دو فرزند و 15 درصد سه فرزند دارند. از نظر تعداد فرزندان مطلوب، 25 درصد از زنان داشتن یک فرزند، حدود 66 درصد داشتن دو فرزند و حدود 9 درصد داشتن بیش از دو فرزند را مطلوب دانسته اند. براساس تحلیل انجام شده، هیچ تفاوتی بین گروه های مختلف شغلی زنان و همچنین زنان غیر شاغل درباره ی ارزش گذاری فرزندان وجود ندارد. متغیر سطح تحصیلات در هر دو گروه زنان شاغل و خانه دار با مولفه های فواید اقتصادی فرزند و محدودیت ها و فرصت های از دست رفته رابطه ی مستقیم دارد.کلید واژگان: ارزش های مثبت و منفی فرزندان, تعداد فعلی و مطلوب فرزندان, سطح باروریThis paper examines the relationship between the value of children and fertility rate among Tehran’s women. The numbers of sample is about 600 married women, in the range from 21 to 50 years and are settled in the Tehran city. In this study, housewife women include 57.2 percent of research, 30.3 percent is employee women who work in the education and12.5 percent work in the health ministry. The results indicate that 35 percent of them have one child, 35 percent have two children and 15 percent have three children. Pertaining to having desired children, 25 percent of them prefer to have one child, approximately 66 percent prefer to have two children and about 9 percent prefer to have more than two children. According to conducted analysis, there is no difference between women’s employment different groups (those who work in education and health ministry) and also non-employee women concerning children value. The variable of education level in both housewife and employee women is in direct proportion to the components of child’s economic interests and lost opportunities and restrictions.Keywords: negative, positive values of children, current, desired number of children, fertility level
-
مقایسه ی رضایت خانوادگی و سلامت روان زنان شاغل در دو بخش پروازی و غیرپروازی شرکت هواپیمایی ج ا.ا هماهدف، این مقاله با هدف شناخت میزان رضایت خانوادگی و سلامت روان زنان متاهل شاغل در شرکت هواپیمایی هما (شهر تهران سال 1384) و مقایسه ی آن در بین کارکنان پروازی و غیر پروازی این شرکت به بررسی تاثیر متغیرهای دموگرافیک(سن، تحصیلات، میزان درآمد، نوع شغل، تعداد فرزندان و طول مدت ازدواج) بر دو متغیر رضایت خانوادگی و سلامت روان و رابطه بین این دو متغیر با یکدیگر پرداخته است. روش در این مطالعه 51 نفر از زنان متاهل شاغل در بخش پروازی و 51 نفر از زنان متاهل شاغل در بخش غیر پروازی شرکت هواپیمایی هما که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند شرکت داشتند.روش این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بوده و جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. برای سنجش میزان رضایت خانوادگی از تست اینریچ (پرسشنامه رضایتمندی زناشویی) و تست GHQ (پرسشنامه سلامت عمومی) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد میانگین میزان رضایت خانوادگی و سلامت روان در دو نمونه مورد مطالعه در حد متوسط قرار داشته و نمونه مورد مطالعه در بخش پروازی در مقایسه با گروه مشابه در بخش غیر پروازی از میزان سلامت روانی کمتری خصوصا در زمینه خرده مقیاسهای اضطراب و اختلال در کارکرد اجتماعی برخوردار بودند. در تحقیق حاضر بین میزان رضایت خانوادگی و سلامت روان هر دو نمونه رابطه مستقیم و معنا داری وجود داشته است. متغیر رضایت خانوادگی دارای ارتباط مستقیم با میزان تحصیلات همسر و ارتباط معکوس با سن زنان و طول مدت ازدواج می باشد. بین سن همسر، میزان درآمد زوجین، میزان تحصیلات زنان، تعداد فرزندان و شغل همسر با دو متغیر رضایت خانوادگی و سلامت روان رابطه معنا داری وجود نداشته است.
کلید واژگان: رضایت خانودگی, رضایت زناشویی, سلامت روان, مهماندار هواییAimThis article is targeting to determine family satisfaction level and mental health of employed women at Iran Air company and compare between employees in flight and non – flight sections of the company in Tehran.MethodThe effects of demographic, age, educations, income level, spouse job, number of children, marriage period variables on the two main variables; family satisfaction and mental health also interactions between them was studied. Study procedure: 51 married women working in flight section and 51 married women in non – flight section at Iran Air with systematic sampling procedure were chosen and participated.Research approach was based on causal - comparison and data gathered by questionnaire based interview.Results showed that average level of family satisfaction and mental health in studied samples was at medium level and samples in flight section in comparison with their similar samples in non – flight section had lower range of mental health especially in scales of anxiety and social function disorder.Also there was a direct and meaningful correlation between family satisfaction level and mental health in both samples.Family satisfaction had direct correlation with spouse education and had inverse correlation with age and marriage duration length of women.Between spouse ages, family income, wife’s education level, number of children and spouse job with two main variables (family satisfaction and mental health) no meaningful correlation was observed.Keywords: family satisfaction, marriage satisfaction, mental health -
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دلبستگی، عشق و رضایت جنسی با احساس تنهایی در زنان متاهل سازمان حفاظت محیط زیست بود. در این طرح توصیفی تحلیلی، تعداد 180 نفر کارمند خانم متاهل و شاغل در سازمان حفاظت محیط زیست که به روش نمونه گیری خوشه ایتک مرحله ای انتخاب شده بودند به سوالات آزمون های سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1990) ، مقیاس نگرش های عشق لی (1986) ، آزمون رضایت جنسی لارسون (1998) و مقیاس احساس تنهایی بزرگسالان راسل (1980) پاسخ دادند. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره) و نرم افزار SPSS. V (23) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحلیل داده های بدست آمده نشان داد که در میان سبک های دلبستگی، سبک دلبستگی اجتنابی رابطه معناداری با احساس تنهایی دارد (0/05>P). همچنین سبک عشق استورگ نیز با احساس تنهایی رابطه معنادار داشته و هر دو متغیر پیش بینی معناداری برای احساس تنهایی در زنان داشتند. ولی رضایت جنسی رابطه معناداری با مولفه احساس تنهایی برقرار نکرده و پیش بین معناداری برای احساس تنهایی نبود. این یافته ها از نیاز به تمرکز بر عوامل دلبستگی و عشق با احساس تنهایی حمایت می کند.کلید واژگان: سبک دلبستگی, سبک عشق, رضایت جنسی, احساس تنهایی, زنانThe purpose of this study was to investigate the relationship between attachment styles, love and sexual satisfaction with loneliness in married women of the Department of Environment. In this descriptive-analytic design, 180 employees of married women working in the Department of Environment selected by single stage cluster sampling, were asked questions about Adult Collins and Reid's attachment style tests (1990), Love Attitude Scale (1986), Larsson's Sexual Assistance Test (1998) and Russell's adult loneliness scale (1980) responded. Data were analyzed using descriptive statistical methods (mean, standard deviation) and inferential (Pearson correlation and multivariate regression) and SPSS software. V (23) was analyzed. The results of data analysis showed that there was a significant relationship between avoiding attachment style and loneliness, among attachment styles (P <0/05). Also, Storge's love style was also significantly related to loneliness, and both variables had a significant prediction of loneliness in women. However, sexual satisfaction did not have a meaningful relationship with loneliness and was not a significant predictor of loneliness. These findings support the need to focus on attachment and love with loneliness.Keywords: Attachment style, Love style, Sexual satisfaction, loneliness, women
-
مقدمههدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت های جنسیت در مورد حسادت میان مردان و زنان می باشد. فرض شده است که مردان بیشتر از بی وفایی جنسی، و زنان از بی وفایی عاطفی بیشتر آشفته می شوند.روشبه منظور وارسی سئوال های تحقیق، نمونه هایی از دانشجویان و فرهنگیان استان گلستان برگزیده شدند. جامعه آماری پژوهش حاضر، در برگیرنده کلیه زنان و مردان مجرد و متاهلی بود که در شهرستان گرگان در فاصله سنی 19 تا 30 سال قرار داشتند. نمونه پژوهش این تحقیق شامل دو گروه بود: مردان و زنانی که از بین دانشجویان مجرد دانشگاه گرگان و مردان و زنانی که از بین کارکنان متاهل آموزش و پرورش که متناسب با سن و جنس افراد مجرد به صورت خوشه ایانتخاب شدند. در این تحقیق تعداد 200 شرکت کننده مورد بررسی قرار گرفتند که از این تعداد 104 مرد(56 نفر مجرد و 48 نفر متاهل) و96 زن (33 نفر مجرد و 63 نفر متاهل) بوده اند. ابزارهای تحقیق حاضر شامل دو قسمت است: 1) پرسش نامه محقق ساخته در مورد ویژگی های جمعیت شناختی نمونه ها شامل: متغیرهای سن، جنسیت، وضعیت تاهل و تجرد، طول مدت آن، میزان تحصیلات، مکان زندگی، مشخصات همسر 2) سناریوها، که منطبق با تحقیقات خارجی و سوال های مرتبط با آنها ارائه شده است. برای انطباق آن با شرایط جامعه ایران و رعایت جنبه های فرهنگی، با رجوع به مردان و زنان در دادگاه های خانواده و محیط عمومی، موارد مورد نظر بی وفایی عاطفی و جنسی در شرایط فرهنگ ایران تدقیق و ترمیم شده است.نتایجپس از اجرای ابزارهای یاد شده در مورد شرکت کننده ها، داده های تحقیق بر اساس آزمون تحلیل واریانس چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. خلاصه نتایج به دست آمده نشان داده است که در بخشی از سناریوها، مردان بیشتر از بی وفایی جنسی و زنان بیشتر از بی وفایی عاطفی رنج می برده اند.بحث و نتیجه گیریدر رابطه با بی وفایی جنسی و عاطفی، تفاوت های جنسی بین زنان و مردان وجود دارد.کلید واژگان: حسادت, بی وفایی جنسی, بی وفایی عاطفیBiannual Peer Review Journal of Clinical Psychology & Personality, Volume:16 Issue: 2, 2019, PP 283 -292IntroductionThe purpose of this study is to determine the gender differences in Jealousy between men and women. It is assumed that men are disturbed more than sexual infidelity and women more than emotional Infidelity.MethodIn order to investigate the research questions, samples were selected from students and educators in Golestan province. The statistical population of the present study included all single and married women and men (19 to 30 years old ) in Gorgan. The research sample included two groups: The men and women who were selected by Clustering method among single students of Gorgan University, and male and female employees of married education, which their age and gender were matched to single individuals. In this research, 200 subjects were studied that included 104 men (56 single and 48 married) and 96 women (33 single and 63 married). The current research tools included two parts: 1) Researcher-made questionnaire on demographic characteristics of samples that included variables such as age, gender, marital status and duration, educational level, place of residence, spouse's profile. 2) scenarios, which were presented in accordance with external research and related questions. In order to adapt it to the conditions of the Iranian society and respect cultural aspects, referring to men and women in the family courts and the public environment, the cases of emotional and sexual infidelity were amended in accordance with the cultural conditions of Iran.ResultAfter implementation of the mentioned tools, the research data were analyzed based on multiple variance analysis. A summary of the results showed that in part of the scenarios, men suffered more than sexual infidelity and women more than emotional infidelity.ConclusionIn terms of sexual and emotional infidelity, there are gender differences between men and women.Keywords: Jealousy, sexual infidelity, emotional infidelity
-
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده ادراک انصاف و رفتارهای فداکارانه در رابطه صمیمیت با همسر و کیفیت زناشویی در کارکنان متاهل شرکت ملی نفت اهواز بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان متاهل شرکت ملی نفت اهواز بوده و نمونه پژوهش شامل 400 نفر (186 زن و 214 مرد) بودند که بصورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه صمیمیت (IS)، پرسشنامه ادراک انصاف (PEM)، پرسشنامه ادراک رفتار های فداکارانه (PSBM) و پرسشنامه کیفیت زناشویی (QMI) استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین صمیمیت با همسر، ادراک انصاف و رفتار های فداکارانه با کیفیت زناشویی رابطه معنی داری(0001/0> p) وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون تعدیلی مشخص کرد که متغیرهای ادراک انصاف و رفتارهای فداکارانه، توان تعدیل رابطه صمیمیت با همسر و کیفیت زناشویی را دارند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که رابطه بین صمیمیت با همسر و کیفیت زناشویی یک رابطه خطی ساده نیست و ادراک انصاف و رفتارهای فداکارانه می توانند این رابطه را تعدیل نمایند.The aim of present study was to investigate the moderating role of equity perception and sacrificial behaviors on the relationship of spouse intimacy with marital quality among married employees of National Iranian Oil Company (NIOC) in Ahvaz city. The statistical population was all of the NIOC married employees in Ahvaz city¡ and the sample included 400 subjects (186 men and 214 women) who were selected via classified random sampling. Intimacy Scale (IS)¡ Perception of Equity Measurement (PEM)¡ Perception of Sacrificing Behaviors Measurement (PSBM) and Quality of Marriage Index (QMI) were used for data collecting. The results of Pearson Correlation Coefficient indicated that there was a significant correlation (P
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر