به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۱۷ عنوان مطلب
|
  • اصغر هادوی*، ملیکا سادات سازور، زهرا سادات دادصفت، الهام روشن قیاس

    هدف این پژوهش «نقد و بررسی لطایف القرآن در تفسیر مفاتیح الغیب» می باشد. جامعه تحقیق در این پژوهش، متنی است و شامل سی جزء قرآن براساس تفسیر مفاتیح الغیب است. این تحقیق به لحاظ هدف، بنیادی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در تفسیر مفاتیح الغیب 233 مورد لطیفه (لطایف آیات) به کار رفته است که از این تعداد، 184 مورد آن نکته تفسیری، 28 مورد ادبی، 15 مورد تفسیری - ادبی، 5 مورد تفسیری - کلامی، و 1 مورد روایی است. این نکته ها در انواع مختلفی همچون: لطیفه معنوی، لطیفه لفظی، لطیفه عزیز، استعاره لطیف، و... ذکر شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد نکات تفسیری لطایف فخررازی نسبت به نکات دیگر لطایفش بیشتر است. از میان 233 لطیفه در 61 مورد به نوع لطیفه اشاره شده است و در 172 مورد واژه لطیفه را بدون قید بکار برده است و به نوع آن اشاره نشده است. به دو نکته در روش فخررازی و لطایفش اشاره می شود:1- روش بیان: بیان فخر در لطایفش بیانی استدلالی است. 2- روش نامگذاری انواع لطایف: فخر در نامگذاری انواع لطایفش معیار و ملاک کاملا مشخصی ندارد.

    کلید واژگان: لطیفه (لطائف), تفسیر مفاتیح الغیب, فخررازی, نکته ادبی, نکته تفسیری
    Asghar Hadavi *, Melika Sadat Sazvar, Zahra Sadat Dadsefat, Elham Roshanghias

    The purpose of this research was to investigate " assessment and evaluation the Allusions Quranic of the fakhre Razi". The research population in this research was textual including 30 Juz of the Qur'an based on the interpretation of Mafatih al-Ghayb. This research is fundamental in terms of objective, which employed a descriptive-analytical method. The research finding indicated that 233 causticity cases have been used in 30 Juz of the Qur'an in the interpretation of Mafatih al-Ghayb of which 183 cases were interpretative, 28 cases were literary, 15 cases were interpretive - literary, 5 cases were interpretive - verbal, 1 case was verbal, and 1 cases was narrative. Moreover, various types of spiritual epigram, verbal epigram, exact epigram, fantasy epigram, precious epigram, syntactic epigram, fine metaphor, fine meaning, fine mood, fine climax, fine secrets, etc. The results of this research showed that the commentary notes of Fakhr al-Din al-Razi's epigrams were more than any other notes of his epigrams, cited 61 types of epigram of the total 233 types, and used the term epigram in 172 cases unconditionally without mentioning the type.In Fakhr Razi's method in epigrams tow points can be mentioned1.expression method that the expression of Fakhr is argumentative2.how to name different types of epigrams:Fakhr in naming all kinds of epigrams does not have a specific criterion.

    Keywords: epigram (epigrams), Mafatih al-Ghayb, Literary Note, Commentary Note
  • مجید سرمدی*، محمود شیخ

    این مقاله با هدف تبیین شیوه تفسیری میبدی و با تمرکز بر داستان زندگی موسی(ع) در قرآن و کشف الاسرار به تقسیم بندی نوبت ثالثه تفسیر عرفانی او به دو بخش تاویل گونه ها و نکات و لطایف عرفانی می پردازد و سعی دارد با تکیه بر تحلیل شیوه میبدی در تفسیر و تاویل قرآن، دریچه ای را به سوی فهمی عمیق از تفاسیر عرفانی بویژه کشف الاسرار بگشاید. تفسیری که گونه ای ناقص از تاویل به میزانی محدود در آن موجود است. از سوی دیگر حجمی قابل توجه از لطایف و نکات عرفانی را مولف به شیوه های گوناگون بویژه با تکیه بر دو مفهوم محبت و عنایت کشف و بیان می کند و در غالب موارد، لطیفه گویی را به اثبات فضیلت محمد (ص) و امتش می کشاند.

    کلید واژگان: تاویل, در تفسیر قرآن, لطایف عرفانی در تفسیر قرآن, تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار, شیوه میبدی
    Majid Sarmadi*, Mahmood Sheikh

    This paper intends to elaborate on Meibodi’s interpretative method, and through focusing on both Moses’ life story in Quran and Kashf-ol-Asrar, leads to the division of the Third Interpretation of his mystical interpretation in two parts; first the paraphrase of genres and, second the subtle points and epigrams related to mysticism. Through emphasizing on the analysis of Meibodi’s method in interpretation and paraphrase of Quran, it makes an attempt to pave the path for a deep understanding of mystical interpretations; especially Kashf-ol-Asrar. The mentioned interpretation, Kashf-ol-Asrar, bears an incomplete paraphrase to a limited extent. Still, the writer discovers and explores a considerable extent of epigrams and mystical points through a variety of methods; by emphasizing on two concepts; affection and sincere attention, while in most cases the epigrams lead to proving the virtues of Prophet Mohammad and his close household nation.

    Keywords: paraphrase, on interpretation of Quran, mystical epigrams in interpretation of Quran, Kashf-ol-Asrar, Odat-ol-Abrar Interpretation, Meibodi’s Method
  • مهدی رضایی، رها زارعی فرد
    لطیفه به نوع ادبی خاصی اطلاق می شود که در بردارنده نکته ای هیجان آور است که این هیجان در خواننده منتهی به خنده می شود. این مقاله به بررسی ساختار و معنای این نوع ادبی می پردازد و با آشکار ساختن هنر و شیوه های ایجاد هیجان در لطیفه های فارسی، به یک جمع بندی از حیث لفظ و معنا می رسد. در ضمن این تحقیق، مشخص می شود که بخش عمده ایجاد هیجان و خنده ناشی از لطیفه ها، معلول همان آرایه های ادبی است که در شعر و نثر به گونه ای دیگر به آفرینش زیبایی کمک می کند و هیجانی ناشی از تعجب و اعجاب در مخاطب به وجود می آورد.
    کلید واژگان: لطیفه, طنز, خنده, آرایه ادبی
    Mehdi Rezaei, Raha Zareifard
    Epigrams refer to a literary genre containing some exciting events which lead to laughter. The structure and content of this literary genre will be investigated in this article and it will be shown that epigrams divide into some categories based on their form and content. It is finally concluded that the devices which evoke laughter are the same figures of speech which create beauty in Persian prose and verse.
    Keywords: Epigrams, Satire, Laughter, Figures of speech
  • علی شهلازاده، میرجلیل اکرمی*

    منشآت خاقانی نمونه ای فاخر از کیفیت نثر فارسی است که با وجود اهمیت بسیار، پژوهشگران کمتر به آن توجه کرده اند. ازسوی دیگر، ادبیات غنایی منثور نیز در مقایسه با نوع منظوم آن، مغفول مانده است و برخی این نوع کلام را برای ادب غنایی، کارآمد ندانسته اند. این پژوهش با تکیه بر روش تحلیل محتوا و با بررسی جنبه های غنایی متن منشآت، پرتوی بر شناخت ادب غنایی منثور می افکند. با این هدف، نخست با توجه به گونه های شناخته شده ادب غنایی، مانند حسب حال، مدح، هجو، شکواییه و...، متن کتاب بادقت مطالعه و قطعات دربردارنده محتوای غنایی استخراج و براساس فراوانی معرفی شد. برپایه نتایج، همان اندازه که نثر به طبیعت زبان نزدیک تر است، منشآت نیز سیمای عاطفی خاقانی را آشکارتر بازمی تاباند؛ حسب حال ها، مدایح، هجویه ها و شکواییه ها به ترتیب بیانگر تنهایی و سرگشتگی خاقانی، طبع والایش، ناسازگاری او با محیط پیرامونش و خاطر نازک و سریع التاثیر اوست. نمونه های به دست آمده بیانگر آن است که بر خلاف تصور رایج، نثر فارسی هیچ نقصانی در بیان محتوای غنایی ندارد و گاهی بنابر مقیدنبودن نویسنده به محدودیت رعایت وزن، نثر غنایی تاثیرگذاری و برجستگی ادبی بیشتری نیز دارد.

    کلید واژگان: تحلیل محتوا, ادبیات غنایی, منشآت, خاقانی, نثر
    Ali Shahlazadeh, MirJalil Akrami *

    Monsha’at of khaghani is a glorious example of the qualities of Persian prose that, despite its great importance, has received little attention from scholars. On the other hand, the prose lyric literature has been neglected in comparison with its poetic type, and some have not considered this type of language to be effective for lyric literature. This research intends to study both cases by relying on the content analysis method and examining the lyrical aspects of Monsha’at text. With this aim, first, according to the known types of lyrical literature such as autobiography, praise, epigram, complaint, etc. the book was studied carefully and parts containing lyrical content were extracted and then introduced based on frequency. According to the results of the study, as prose is closer to the nature of language, Monsha’at more clearly reflects Khaghani's emotional images, autobiography, loneliness and bewilderment, praises, his high character, epigrams, incompatibility with his surroundings, and his delicate and quick-witted grievances. The obtained samples indicate that, contrary to the popular belief, Persian prose has no shortcomings in the expression of lyrical content, and in some cases, due to the author's lack of adherence to the poetry meter limit, lyrical prose has more literary impact and prominence.

    Keywords: content analysis, lyrical literature, Monsha’at, Khaghani, prose
  • مهین پناهی
    این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که پیامبر اکرم(ص) با وجود «ما خطب به» بودن قرآن مجید و با وصف «ما ینطق عن الهوی» و «إنک لعلی خلق عظیم» آیا سخنان لطیفه آمیز می گفتند؟ اگر این گونه است، لطیفه های آن حضرت شامل چه نوع لطیفه هایی است؟ بیشتر کدام عناصر را به کار برده اند؟ آیا برای لطیفه محدودیت هایی هم قائل بوده اند؟ این پژوهش نشان می دهد پیامبر اکرم(ص) گهگاه مزاح می کردند و لطیفه می گفتند. اما هرگز از محدوده اخلاق خارج نمی شدند. سخنان لطیفه آمیز آن حضرت دو دسته اند: دسته اول لطیفه های حکیمانه است؛ دسته دوم لطیفه های عام که پیچیدگی کمتری دارد. لطیفه های عام، به دو نوع موقعیتی و عبارتی تقسیم می شوند. لطیفه های عبارتی شامل بلاغت های زبانی مانند ای هام، ایجاز، ایجاد شگفتی زبانی و رفتاری، تضاد و تناقض (در مفهوم صنعت ادبی) است. همچنین بخشی از لطیفه ها، لطیفه های تعلیمی است. لطیفه های نبوی بیشتر از نوع زبانی و عبارتی است و نشانه ها و نمادهای طنز که در آنها تحقیر و توهین به دیگران باشد، در آنها دیده نمی شود. اما از آنجا که اصطلاح طنز گاهی در حوزه های تحقیر و توهین افراد یا مسائل اجتماعی جولان می دهد و ساحت حضرت ختمی مرتبت از آن مبراست؛ از سوی دیگر، تاکنون کسی در نام گذاری اینگونه سخنان آن بزرگوار اقدام نکرده است. نگارنده برای حفظ ادب شرعی همه انواع ملاحت های زبانی و لطایف نبوی را با اصطلاح «لطیفه» نام گذاری کرده است.
    کلید واژگان: متون ادب فارسی, لطایف کلامی, حضرت محمد(ص)
    Mahin Panahi
    This research intends to respond to this question; due to the fact that Quran says; "it was spoken to him", "he does not speak of lust and likes", and " you have an excellent morales", would Prophet Mohammad speak of epigrams and funny words? If so, then what category would Prophet's epigrams would fit in? What elements were mostly used in them? Has the Prophet considered any limitations for such epigrams? This research shows that at that time, Prophet Mohammad did mean to speak funny and witty words. However, he never violated moralities. The prophet's witty words are categorized in two groups; first are the wise witty words with a advice; and the second groups are the general witty words that are less complicated. The general witty words are two kinds; the witty words of "situation" and "phrasal" ones. The phrasal ones include linguistic rhetorical ones such as puns and ambiguities, brevity, creating wonders in the language and behavior, paradox and antithesis. Also part of these witty words is instructional. The prophetical witty words are mostly linguistic and phrasal ones, symbols, and emblems, intending to humiliate and insult others, and rarely seen in them. Nevertheless, since at times, the term "witty words" is used in the domain of offence, insult and humiliation or even the social matters, and the prophet's lofty character is superior to any of this, no one has ever categorized the dear Prophet's words at all. The writer of this research has called all the Prophet's witty linguistic points, comments and words "witty" to be polite within the religious borders without any exception.
  • محمد مهدی گرجیان
    فطرت از موضوعاتی است که در طول تاریخ مورد توجه ادیان آسمانی، اندیشه وران و معرفت طلبان بوده و هست. فرهیختگان عرصه توحید و دانشوران ساحت انسان شناسی، نقد عمر خویش را صرف این کالای ثمین کرده و همت خویش را در بحر معرفت فطرت به غواصی کشانده اند تا در عشق را از صدف فطرت اصطیاد کنند.
    موضوع فطرت از یک منظر، بحث فلسفی است؛ چرا که با سه موضوع مهم فلسفه (خدا، جهان، انسان) ارتباط دارد و از منظر دیگر، بحث فطرت و عشق از موضوعات و مسائل عرفانی شمرده می شود (چرا که مهم ترین موضوع عرفانی عبارت از توحید و موحد است) و عارفان به نحو تفصیلی با زاویه دید نافذ خود به بحث و مذاکره و سرانجام به چشیدن آن پرداخته اند.
    از منظر ثالث، به مباحث روان شناسی و علوم مرتبط به آن نیز مربوط می شود؛ چنان که با مباحث معرفت شناسی، خداشناسی، انسان شناسی، دین شناسی، معاد، تعلیم و تربیت و مباحث این گونه ای ارتباط دارد، و در راس همه آن ها در منابع و آموزه های دینی (قرآن و سنت) نیز روی مساله فطرت تکیه فراوانی شده است که در نهایت هر اندیشه وری با رویکرد خاص خود، آیات و روایات وارد در این باب را به تفسیر نشسته که در این میان لطایف عرفانی عارفان متاله حلاوت ویژه ای دارد که مباحث را در باب فطرت بهنحو فطری تفسیر کرده، با نگاه ویژه خود با مبدا فطرت و عشق و گام های عاشقانه به مقصد معشوق رهسپار شدند، از میان عارفانی که در این عرصه به بحث نشسته اند می توان به عارف کامل میرزا محمدعلی شاه آبادی و خلف صالحش حضرت امام خمینی اشاره کرد که با استفاده از آموزه ها و یافته های پیشینیان، لطایف ذی قیمتی را نیز به آن افزوده اند.
    کلید واژگان: فطرت, دین, شاه آبادی, امام خمینی, عرفان, عشق
    Mohammad Mahdi Gorjian
    Fitrat (the innate nature and original constitution of human being) is a subject that has always been and still remains as a concern for heavenly religions, scholars and knowledge seekers.Many scholars from theologians to anthropologists have devoted their dear time and life to explore this precious commodity and discover the pearl of love covered in shell of fitrat.From one perspective the subject of fitrat should be categorized as a philosophical debate because it is relevant to all major three subjects of study of philosophy (God, the universe and human beings). From the other perspective fitrat and love falls in theosophical debates. Because the theosophical debates deal with tawhid (the oneness and unity of God) or mowahhid (monotheist or the one who believes in one God), both being amongst the basic concerns of theosophists.From a third perspective it is relevant to physiologic and the related fields as well as with to subjects like epistemology, theology, anthropology, education and etc. Furthermore, religious resources and teachings have also placed high emphasis on fitrat. As a result every scholar has interpreted the related verses and traditions from his own perspective. In the meantime, the epigrams of great theosophists enjoy a unique place in mystic circles. Two prominent figures of these theosophists are Mohammad Ali Shahabadi and his competent successor Ayatollah Imam Khomeini who added valuable epigrams to using the treasury of previous theosophist's legacy.
    Keywords: fitrat, religion, Shahabadi Imam Khomeini, theosophy, mysticism
  • اسفندیار اسفندی، ناهید شاهوردیانی

    امروزه نام نیچه، این مطلب را به ذهن می آورد که او بزرگ استاد شک و تردید در مقوله فلسفه بود. از این رو، همزمان فلسفه و زمینه های گوناگونی که فلسفه در آن کاربرد دارد را مورد پرسش قرار می دهد. همانند فلسفه که همیشه در جستجوی «حقیقت» است، نیچه پایه و اساس رشته خود و رشته های همخوان و حتی رقیب را مخاطب قرار داده است. خصوصا او علم را به عنوان یک حوزه آکادمیک و نیز شیوه ای برای درک و فهم جهان هستی به حساب می آورد.
    هدف مقاله حاضر، استخراج، زمانبندی و تفسیر برخی از گفته های معنادار نیچه درباره دیدگاه علم گرایی حاکم دوران خود، یعنی تجربه گرایی می باشد.

    کلید واژگان: نیچه, اگوست کنت, تجربه گرایی, علم, علم گرایی
    Esfandiar Esfandi, Nahid Shahverdiani

    Today, the name of Nietzsche recalls us that he is the greatest professor in the field of hesitation and ambiguity. So, he makes question about Philosophy and other branch of it simultaneously. Like philosophy which always chases “Truth”, Nietzsche has regarded the principals of his own field and other related and also opposing branches. He considered Science as an academic field and a method for the recognition and understanding of the Universe, especially. The aim of this study, derivation, timing, and interpreting Nietzsche’s some of the meaningful epigrams about scientific approach of experimentalism.

    Keywords: Nietzsche, August Kont, Experimentalism, Science, Scientific Approach
  • This research is about the comparison between Orthodox mysticism and Kubrawiyid Sufism on the concept of vision، both of which have common origin. The eastern Orthodoxy has esoteric and spiritual epigrams more than other Christian sects، and considering geographical and political conditions، has close relationship with the east، specifically Islamic world. An important issue of Semitic religions is possibility of vision of God. In Orthodox Christian mysticism and Kobrawiyids، what is visible is God''s powers and attributes. By purifying the heart، man can see them، and essence of God remain invisible and indescribable. But Christians describe the vision as vision of Trinity، especially vision of Christ، but because of the absolute transcendence of God in Islam، Kobrāwīyid mystics don’t speak of the vision of God، rather، they describe the vision as vision of attributes and His manifestations. Also some of the mystics of both ways have used black light symbol to describe his and her mystical vision and some of them have used symbol of light.
    Keywords: attributes of God, Kobrawiyids., essence of God, vision, Orthodoxy
  • تقی پورنامداریان، ناهید طهرانی ثابت *

    صنایع بدیعی از دیرباز مورد توجه شاعران و نویسندگان بسیاری بوده است. علی رغم تفاوت های آشکاری که شعر نو در عرصه وزن و قافیه و نیز عاطفه و مضامین آن با گذشته دارد، و با وجود اظهارات صریح نیما مبنی بر ناکارآمدی دانش بدیع، حضور آرایه های ادبی را در شعر نو نمی توان نادیده گرفت. بررسی بدیع در اشعار چهار تن از شاعران معاصر نیما، سپهری، اخوان ثالث و شاملو نشان می دهد که فنون بدیعی در شعر نو، جنبه تصنعی خود را از دست داده و به صورت طبیعی و براساس انواع تداعی ظهور یافته است. آنچه در این زمینه در شعر ایشان بیشتر به چشم می خورد، آن دسته از فنون لفظی بدیع است که علاوه بر ایجاد موسیقی، در ایجاد انسجام نیز نقش موثری ایفا می کند. فنون معنوی بدیع، در شعر نو چندان ظهور و بروزی ندارد. مواردی که در این بخش دیده می شود، اغلب بر تضاد و تناسب استوارند. در این مقاله، ضمن بیان تفاوت های شعر نو و شعر کلاسیک، فنون بدیعی در نمونه هایی از اشعار شاعران مذکور بررسی و با یکدیگر مقایسه شده است.

    کلید واژگان: صنایع بدیعی, شعر نو, نیما, سپهری, اخوان, شاملو
    Taqi Pournamdariyan, Nahid Tehrani Sabe

    Figures of speech have been considered by many of poets and writers since many years ago. Despite obvious differences that happened in the rhyme and rhythm’ Modern poetry and it’s emotion and epigrams with the past and Nima’s explicit statements based on the inefficiency of Badi, the presence of figures of speech in the Modern poetry cannot ignore. The study of Badi in the poems of four contemporary poets shows that figures of speech in the Modern poetry have lost its artificial aspect and have emerged in natural form and based on a variety of the association. What is in this field in their poetry more seen that group of the figures of diction which they have effective function in creation cohesion moreover verbal music. The figures of thought are not a lot in modern poetry. The cases where are seen often in this part base on antithesis and taxis. In this paper the differences between modern poetry and classical poetry is expressed and figures of speech in examples of poems’ mentioned poets are studied and compared with each other.

    Keywords: figures of speech, modern poetry, Nima, Sepehry, Akhavan, Shamloo
  • سید محمد باقر کمال الدینی
    فرزانه خجندی، شاعر نام دار تاجیکستان، در سال 1964، در خانواده یی فرهنگی،و در شهر خجند زاده شد و از نیمه یدوم دهه ی 1980 فعالیت جدی خود را آغاز کرد تا چراغ افروخته یرودکی سمرقندی،سیففرغانی، ناصرخسرو قبادیانی،کمال الدین خجندی، و دیگران را، برای انتقال به آیندگان، فروزان نگاهدارد. این شاعر، که تاثیرپذیری از اشعار لایق شیرعلیدر نخستین اشعارش به خوبیآشکار است، بیش تر،با غزل هایششناخته می شود، اما در قالب هاییچون شعر نو و چهار پاره نیز تافته هایی جدابافته دارد.
    کلید واژگان: شاعر, فرزانه خجندی, اندیشه, شعر فارسی, غزل
    Seyyed-Mohammad-BāqerkamāladdinĪ
    FarzānéKhojandī(Tajik: Фарзона), featured Tajik poet, was born in 1964 in well-educated family. She began her career as a poet in second half of 1980s to keep alive names of great poets such as RūdakīSamarqandī, SeyfFaraqānī, Nāser-khosrowQobādiyānī, KamaladdinKhojandī, and others for future generations. The poet, who was influenced by Lāyeq in her early works, is well-known for her Qazals, quatrain, and also modern poetry. Many poems poetized by Farzānéat late ten years of her life are the original samples of devotedness and simplicity. She introduces a new way of looking at life and world, and a new language to talk about such experience in her New Poems (Persian: “She’r-e now”) so called White Poem (Persian: “She’r­esepid”).
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
متن مطلب
  • همراه با متن
    17
نوع نشریه
  • علمی
    17
اعتبار نشریه
زبان مطلب
موضوعات گروه نشریات علمی
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال