-
سابقه و هدفخطر بیماری های قلبی عروقی در بیماران همودیالیزی مبتلا سوء تغذیه انرژی - پروتئین بیشتر از بیماران همودیالیزی است که وضعیت تغذیه ای مناسبی دارند. عوامل خطر سنتی برای بیماری های قلبی عروقی مانند BMI و کلسترول تام سرم نمی توانند توجیه کننده افزایش فراوانی بیماری های قلبی عروقی در بیماران همودیالیزی مبتلا به سوء تغذیه انرژی - پروتئین باشد. بنابراین، مطالعه حاضر به منظور بررسی رابطه سوء تغذیه انرژی - پروتئین با عوامل خطر غیر سنتی بیماری های قلبی عروقی در بیماران همودیالیزی انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه از 2302 بیمار همودیالیزی بزرگسال واجد شرایط در کلیه بیمارستان های تهران 291 بیمار به طور تصادفی با استفاده از نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند. وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی با استفاده از روش SGA تعیین شد. امتیازهای DMS و MIS در این بیماران تعیین شدند. رژیم غذایی بیماران با استفاده از یاد آمد خوراک چهار روزه (شامل دو روز دیالیز و دو روز غیردیالیز) مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین بعد از 12 تا 14 ساعت ناشتا بودن، cc8 خون از بیماران قبل از دیالیز گرفته شد و غلظت اوره، کراتینین، آلبومین، CRP، sICAM-1، sVCAM-1، sE-selectin، MDA، NO، اندوتلین-1 و Lp(a) سرم اندازه گیری شد.یافته هاغلظت CRP و sICAM-1 سرم در بیماران همودیالیزی دارای سوء تغذیه انرژی- پروتئین به طور معنی داری بیشتر از بیماران همودیالیزی فاقد سوء تغذیه بود (01/0P <) در حالی که بین دو گروه، تفاوت معنی داری از نظر غلظت sVCAM-1، sE-selectin، MDA، NO، اندوتلین-1 و Lp(a) سرم وجود نداشت. غلظت CRP و sICAM-1 سرم در بیماران همودیالیزی دارای سوء تغذیه انرژی- پروتئین نوع IIa و IIb به طور معنی داری بیشتر از بیماران همودیالیزی دارای سوء تغذیه نوع I بود (01/0P <). همبستگی مستقیم و معنی داری بین امتیاز DMS و امتیاز MIS (به عنوان دو نشانگر سوء تغذیه انرژی- پروتئین) با غلظت CRP و sICAM-1 سرم وجود داشت (01/0P<).نتیجه گیرییافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که در بیماران همودیالیزی مبتلا به سوء تغذیه نوع I عوامل خطر غیر سنتی بیماری های قلبی عروقی افزایش نمی یابد، در حالی که در سوء تغذیه نوع II که با التهاب همراه است، غلظت CRP وsICAM-1 سرم به عنوان دو عامل خطر بیماری های قلبی عروقی افزایش می یابد. واژگان کلیدی: سوء تغذیه انرژی- پروتئین، همودیالیز، عوامل خطر قلبی عروقیBackground And ObjectiveThe risk of cardiovascular diseases among hemodialysis patients with energy-protein malnutrition (PEM) is higher compared to well-nourished hemodialysis patients. Traditional risk factors for cardiovascular diseases such as a high body mass index and serum total cholesterol cannot explain the high prevalence of cardiovascular diseases in hemodialysis patients with PEM. Therefore, the present study was designed to study the association of PEM with nontraditional risk factors of cardiovascular diseases in hemodialysis patients.Materials And MethodsA total of 291 hemodialysis patients were selected with systematic randoml sampling from among 2302 eligible adult hemodialysis patients in Tehran hospitals. The nutritional status of the patients was determined by subjective global assessment (SGA). In addition, dialysis malnutrition score (DMS) and malnutrition inflammation score (MIS) of the patients were determined and their dietary intakes assessed using a 4-day dietary recall including 2 dialysis days and 2 non-dialysis days. Also, after a 12- to 14-hour fast, an 8 mL- sample of blood was taken from each patient before dialysis and serum urea, creatinine, albumin, CRP, sICAM-1, sVCAM-1, sE-selectin, MDA, NO, endothelin-1, and Lp(a) were measured.ResultsThe serum concentrations of CRP and sICAM-1 were significantly higher in hemodialysis patients with PEM as compared to those without PEM (p<0.01), whereas there were no significant differences in serum concentrations of sVCAM-1, sE-selectin, MDA, NO, endothelin-1 or Lp(a) between the two groups. In addition, compared to hemodialysis patients with PEM types IIa or IIb, those with PEM type I had significantly lower serum CRP and sICAM-1 levels (p <0.01). There were significant direct correlations between DMS and MIS, as two PEM indicators, with serum CRP and sICAM-1 (P <0.01).ConclusionThe results of the present study indicate that nontraditional risk factors of cardiovascular diseases do not increase in hemodialysis patients with PEM type I, whereas serum CRP and sICAM-1, two risk factors of cardiovascular diseases, increase in PEM type II, which is accompanied with inflammation.
-
IntroductionSerotonin receptors are present in osteoblasts and osteoclasts, and serotonin affects bone metabolism. The association of plasma serotonin with markers of bone formation and bone resorption in hemodialysis patients was evaluated.Materials And MethodsTwenty-four hemodialysis patients (11 diabetics) and 22 healthy volunteers were enrolled into the study. Serotonin was assessed in platelet-free plasma, whereas the markers of osteoblastic activity N-terminal midfragment osteocalcin and total procollagen type-1 aminoterminal propeptide as well as the marker of osteoclastic activity β-isomerized C-terminal cross-linked peptide of collagen type I were measured in serum. Serum intact parathyroid hormone was also assessed.ResultsSerotonin did not significantly differ between hemodialysis patients and healthy volunteers. All evaluated markers of bone metabolism and intact parathyroid hormone were much higher in hemodialysis patients. Serotonin was significantly correlated with all evaluated markers of bone metabolism in hemodialysis patients. Serotonin was reversely related to the patient's age. Serotonin, osteocalcin, procollagen type-1 aminoterminal propeptide, and β-isomerized C-terminal cross-linked peptide of collagen type I were much lower in diabetic hemodialysis patients.ConclusionsSerotonin may increase both bone formation and bone resorption in hemodialysis patients. The reverse relation of serotonin to patient's age as well as its lower levels in diabetic hemodialysis patients indicate that low plasma serotonin may contribute to the higher incidence of low-turnover bone disease that characterizes old and diabetic hemodialysis patients.
-
سابقه و هدفافسردگی عامل مهم کاهش تبعیت بیماران از درمان است و سلامت آنان را به مخاطره می اندازد . حمایت اجتماعی در دسترس شخص، هم در آسیب پذیری و هم در توان مقابله وی، نقش دارد. این مطالعه با هدف تعیین رابطه افسردگی با حمایت اجتماعی در بیماران تحت همودیالیز در بیمارستان های اموزشی دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد.روش بررسیدر این پژوهش توصیفی - همبستگی، 230 بیمار تحت همودیالیز به صورت سرشماری که معیار های ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و بررسی شدند . ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ای مشتمل بر 3 بخش مشخصات دموگرافیک، پرسش نامه افسردگی بک و پرسش نامه حمایت اجتماعی برانت و وینرت (PRQ 85) بود.یافته هامیانگین افسردگی کل آزمودنی ها 57/25 با انحراف معیار 84/12بود. همچنین میانگین حمایت اجتماعی کل 97/127 با انحراف معیار 16/19 به دست آمد. نتایج تحلیل انجام شده، رابطه معنی داری را بین حمایت اجتماعی و افسردگی بیماران تحت همودیالیز نشان داد (062/0= R2، 21/16F=،0001/0>P).نتیجه گیرییافته های پژوهش حاضر موید رابطه بین حمایت اجتماعی و افسردگی در بیماران همودیالیزی است و با توجه به شیوع بالای افسردگی در بیماران دیالیزی می توان با ارائه حمایت اجتماعی به کاهش افسردگی و در نهایت بهبود کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی کمک شایانی کرد.کلید واژگان: افسردگی, حمایت اجتماعی, همودیالیزMedical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:27 Issue: 1, 2017, PP 71 -75BackgroundDepression, as an important factor in decreasing patient compliance of treatment, endangers patient health. Available social support also plays a role in vulnerability as well as his resistance power. This paper aims at determining the relation between depression and social support in hemodialysis patients in clinical trial hospitals of Mazandaran.Materials And MethodsIn a descriptive-correlative research, 230 hemodialysis patients were selected and investigated randomly who had the criteria of research. The tool was questionnaire divided into 3 sections consists of demographic characteristics, Beck depression questionnaire, and Brant & Winret social support questionnaire (PRQ 85).ResultsMean (± standard deviation) score of depression was 25.57 ±12.84. Mean (± standard deviation) of total social support was 127.97±19.16. There was a significant relationship between social support and depression in hemodialysis patients.ConclusionOur findings indicate the relation between social support and depression in hemodialysis patients. Regarding to high prevalence of depression in dialysis patients, social support can decrease depression and eventually help significantly with improving quality life of hemodialysis patients. Keywords: Depression, Social support, Hemodialysis, Iran.Keywords: Depression, Social support, Hemodialysis, Iran
-
سابقه و هدفیکی از شایع ترین مشکلات گوارشی بیماران تحت همودیالیز، یبوست می باشد. یبوست اثر منفی بر کیفیت زندگی این بیماران دارد. درمان غیر دارویی نسبت به دارو درمانی دارای فواید بیش تری می باشد. این مطالعه با هدف بررسی اثر طب فشاری بر سفتی مدفوع بیماران تحت همودیالیز انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور بوده و نمونه ها شامل 60 بیمار تحت درمان با دیالیز مبتلا به یبوست بود که به صورت تخصیص تصادفی به 2 گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله به مدت 4 هفته، هفته ای 3 دفعه و هر بار 1 دقیقه در حین دیالیز تحت انجام طب فشاری در نقاط طب فشاری قرار گرفتند. در گروه کنترل، انجام طب فشاری در نقاط کاذب انجام گرفت. سفتی مدفوع قبل و بعد مداخله اندازه گیری شد.یافته هااز نظرسفتی مدفوع در هفته چهارم، اختلاف معناداری وجود داشت (001/0>p)، به طوری که در گروه مداخله، مدفوع بیش تر طبیعی و در گروه کنترل، بیش تر سفت و به هم چسبیده بود.
استنتاج: طب فشاری بر بهبود سفتی مدفوع بیماران دیالیزی مبتلا به یبوست تاثیر مثبت دارد. بنابراین می توان این روش را به عنوان یک درمان مکمل در بهبود یبوست این بیماران پیشنهاد نمود.کلید واژگان: طب فشاری, همودیالیز, نارسایی مزمن کلیه, یبوست, سفتی مدفوعBackground andPurposeConstipation is one of the most common digestive problems in hemodialysis patients that has negative effects on quality of life in these patients. Non-medical treatments have more benefits compared to medical treatments. This study aimed to investigate the effect of acupressure on fecal impaction in hemodialysis patients.Materials And MethodsA double blind clinical trial was conducted in 60 hemodialysis patients suffering from constipation. They were randomly assigned into either intervention or control group. In intervention group, one minute acupressure was applied three times a week for four weeks during hemodialysis in acupressure points while in control group it was done in false points. Fecal impaction was measured before and after the intervention.ResultsThere was a significant difference in fecal impaction between the two groups in week four after the intervention (PConclusionAcupressure has a positive effect on fecal impaction in hemodialysis patients with constipation. Therefore, it could be used as a complementary treatment of constipation in hemodialysis patients.Keywords: acupressure, hemodialysis, chronic renal failure, constipation, fecal impaction -
Introduction. Mannose-binding lectin (MBL) is a part of the innate immune system. Many studies showed an association of low serum MBL levels with decreased host defense against various infectious agents. Considering paradoxical reports about the serum level of MBL in hemodialysis patients, this study aimed to measure and compare serum MBL levels in hemodialysis patients and healthy individuals.Materials and Methods. In a cross-sectional study, 70 hemodialysis patients and 70 volunteers with normal routine laboratory tests and physical examination were assessed for serum MBL level (measured by an enzyme-linked immunosorbent assay). In addition, serum C-reactive protein levels in hemodialysis patients were measured to rule out correlation of increased serum MBL level with inflammation.Results. In hemodialysis patients, 32 (45.7%) were men and 38 (54.3%) were women. In the control group, 34 (48.6%) were men and 36 (51.4%) were women (P =. 87). The mean age showed no significant difference in hemodialysis (44.5 ± 13.5 year) and control (46.4 ± 12.4 years) groups. Serum level of MBL was significantly higher in hemodialysis patients (2.12 ± 1.49? g/mL) than that in the controls (1.49 ± 2.12? g/mL; P <. 001). No significant correlation was found between serum MBL and C-reactive protein levels (r = 0.002, P =. 98) among the hemodialysis patients.Conclusions. Serum MBL level in hemodialysis patients was significantly higher than that in the control group of healthy individuals. This may have some implications in management of patients and prediction of kidney allograft survival.
-
مقدمهتوکسوپلاسموزیس از جمله بیماری های مشترک بین انسان و حیوان است که در اثر آلودگی با انگل تک یاخته درون سلولی توکسوپلاسما گوندی ایجاد می شود. آلودگی به این انگل عمدتا فاقد علامت بالینی است ولی در افراد با ضعف سیستم ایمنی مانند افراد تحت شیمی درمانی، بیماران پیوندی، سرطانی و ایدزی و هم چنین افراد دیالیزی می تواند عوارض شدیدی داشته باشد. با توجه به شیوع بالای انگل در نقاط مختلف ایران، بر آن شدیم تا به بررسی میزان شیوع توکسوپلاسموزیس در افراد تحت همودیالیز در مراکز منتخب شهر تهران بپردازیم.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی - مقطعی، 260 بیمار همودیالیزی مراجعه کننده به 5 مرکز دیالیز شهر تهران در سال 95 مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه سرم های جمع آوری شده از نظر وجود آنتی بادی های IgG و IgM ضد توکسوپلاسما به روش الایزا مورد بررسی قرار گرفتند.یافته هادر این مطالعه 175 نفر (3/67%) از بیماران همودیالیزی مورد مطالعه از نظر آنتی بادی IgG و 18 نفر (7%) از نظر آنتی بادی IgM ضد توکسوپلاسما مثبت بودند.بحث و نتیجه گیریبا توجه به شیوع بالای عفونت توکسوپلاسموزیس در بین بیماران همودیالیزی شهر تهران در مقایسه با سایر افراد این منطقه و با در نظر گرفتن این واقعیت که این عفونت به عنوان یکی از ریسک فاکتورهای مهم در افراد همودیالیزی است غربالگری های منظم و مستمر جهت تعیین آنتی بادی علیه توکسوپلاسما گوندی در این بیماران ضروری به نظر می رسد.کلید واژگان: IgM, IgG, توکسوپلاسما گوندی, بیماران همودیالیزی, مراکز منتخب همودیالیز تهرانYafteh, Volume:20 Issue: 1, 2018, PP 78 -84BackgroundToxoplasmosis is a common disease among humans and animals, that is caused by the infection of the intracellular protozoan parasite, Toxoplasma gondii. Infection by this parasite is generally without any clinical symptoms, but it can have severe effects in people with immune deficiency, such as those experiencing chemotherapy, transplantation, cancer and AIDS, as well as dialysis patients. Considering the high prevalence of parasites in different parts of Iran, we decided to study the prevalence of toxoplasmosis in hemodialysis patients, in selected centers of Tehran.Materials And MethodsIn this descriptive cross-sectional study, 260 hemodialysis patients attending 5 dialysis centers in Tehran in 2016 were studied. The serum samples were analyzed for anti-Toxoplasma IgG and IgG antibodies by the ELISA method.ResultsIn this study, 175 (67.3%) of the hemodialysis patients tested positive for anti-Toxoplasma IgG antibodies and 18 (7%) tested positive for anti-Toxoplasma IgM antibodies.ConclusionConsidering the high prevalence of toxoplasmosis in hemodialysis patients in Tehran compared to other control people in this region, and considering the fact that this infection is one of the most important risk factors in hemodialysis patients, regular screening and detection of antibodies against Toxoplasma gondii is necessary in these patients.Keywords: IgM, IgG, Toxoplasma gondii, Hemodialysis patients, Selected Hemodialysis centers of Tehran
-
در این گزارش بیماری معرفی می شود که با تشخیص نارسایی مزمن پیشرفته کلیه (به علت کلیه پلی کیستیک) برای او همودیالیز بعد از جای گذاری کاتتر ژوگولار، شروع شد. اما بیمار جهت خروج کاتتر مراجعه نکرده و به مدت یک سال با کاتتر ژوگولار دیالیز می شد و عارضه ای نیز مشاهده نشد. بیمار پس از یک سال با تب مراجعه و علایمی از عفونت کاتتر (شایع ترین عارضه کاتترها) مشاهده نشد. تشخیص نهایی بیماری کارسینوم سلول کلیوی بود.
کلید واژگان: نارسایی مزمن پیشرفته کلید همودیالیز, کارسینوم سلول کلیهCoronary heart diseases (CHD) are the main cause of mortality in hemodialysis patients. Lipid profile abnormality in hemodialysis patients including hypertriglyceridemia, normal total cholesterol, modest decline in HDL rise in LDL are effected by omega 3 speculative. The purpose of this study was to investigate the effects of omega 3 fatty acid on lipid profile in hemodialysis patients. this clinical trial was performed on 16 hemodialysis patients with hypertriglyceridemia. They were asked to consume 2 gr pearl omega 3 each day for 3 months. Lipid profile was obtained by enzymatic method before and after treatment with omega 3 and the data were analysed. Consumtion of omega 3 for 3 months lowered the serum triglyceride (p<0.05). HDL increased but there was no change in total cholesterol and LDL. Consumtion of omega 3 lowered the risk of CHD in hemodialysis patients by reducing the serum triglyceride.Keywords: Omega 3, Hemodialysis, Hypertriglyceridemia, Serum, Cholesterol -
Hemodialysis patients suffer from susceptibility to infections. Inflammation upregulates indoleamine 2,3-dioxygenase (IDO) in the antigen-presenting cells, which suppresses T-cell function. Plasma IDO activity or protein expression is increased in hemodialysis patients and is associated with immune disturbances. This observation, however, does not consider many factors, importantly the source of IDO, which has to be the antigen-presenting cells in order IDO to exert its immunosuppressive effect in the microenvironment of the immune response. In this study, monocytes were isolated from 30 hemodialysis patients and 20 healthy volunteers and IDO was assessed by Western blotting. The IDO level in the monocytes of hemodialysis patients was significantly, almost 3-fold, higher than in the monocytes of healthy volunteers. This localization enables IDO to exert its immunosuppressive effect and supports conclusions of previous studies that used more indirect methods for assessing the role of this enzyme in the context of the immune response in hemodialysis patients.Keywords: hemodialysis, indoleamine 2, 3, dioxygenase, monocytes, immune response
-
مقدمههدف این تحقیق مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر اضطراب و افسردگی بیماران همودیالیزی می باشد.روش کاردر این تحقیق مداخله ای از بین بیماران مراجعه کننده به بخش همودیالیز بیمارستان امام خمینی (ره) شیروان و بیمارستان امام علی (ع) بجنورد 42 بیمار همودیالیزی با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ACT، MBCT و شاهد جایگزین شدند. گروه های ACT و MBCT تحت درمان 8 جلسه ی 90 دقیقه ای هفته ای قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های اضطراب و افسردگی بک استفاده شد و داده ها با تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.یافته هایافته های پژوهش نشان داد که هر دو روش درمانی بر میزان اضطراب و افسردگی بیماران همودیالیزی موثر بوده اند اما اثربخشی ACT بر متغیر افسردگی بیشتر از MBCT و کارایی MBCT بر متغیر اضطراب بیشتر از ACT بوده است.نتیجه گیریدرمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و افسردگی بیماران همودیالیزی موثر هستند.کلید واژگان: اضطراب, افسردگی, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهیIntroductionThis study compared the efficacy of Acceptance and Commitment Group Therapy (ACT) with Mindfulness-Based Cognitive Therapy (MBCT) on hemodialysis patients in terms of anxiety and depression.Materials and MethodsIn this experimental study, among the hemodialysis patients referred to Imam Khomeini in Shirvan and Imam Ali hospital in Bojnord, 42 hemodialysis patients were selected by convenient sampling method and they were randomly divided in three groups of ACT, MBCT and control (each group 14 people). ACT and MBCT groups were treated for 8 sessions of 90 minutes (one weekly session). In this study, Beck anxiety and depression inventories were used to collect data. Data was analyzed using analysis of covariance.ResultsThe findings showed that both treatment methods were efficient on anxiety and depression in hemodialysis patients but the efficacy of ACT on the depression variable is greater than MBCT and efficiency of MBCT on anxiety variable is greater than the ACT.ConclusionIt seems that Acceptance and Commitment Group Therapy (ACT) and Mindfulness-Based Cognitive Therapy (MBCT) are effective on hemodialysis patients in terms of anxiety and depression.Keywords: Acceptance, commitment therapy, Anxiety, Depression, Mindfulness-based cognitive therapy
-
زمینه و هدفبیماران تحت همودیالیز مشکلات مختلفی را در ارتباط با عوارض بیماری مانند مشکلات جسمانی، اقتصادی، اجتماعی و واکنش های عاطفی تجربه می کنند. این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین متغیرهای روان شناختی مثبت (امید و معنویت)،آسیب شناسی روانی (استرس، افسردگی، اضطراب) و کیفیت زندگی بیماران همودیالیز بود.مواد روش هااین پژوهش یک پژوهش توصیفی (همبستگی) است که روی 96 نفر از بیماران همودیالیز مراجعه کننده به بیمارستان حضرت علی اصغر)ع) اصفهان در سال 1391 انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های دموگرافیک، کیفیت زندگی (SF-36)، مقیاس سنجش اضطراب، افسردگی و استرس (DASS-42)، امید به زندگی (اشنایدر) و مقیاس معنویت «پولوتزین و الیسون» استفاده شد و داده ها با نرم افزار SPSS- 16 با روش های تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.یافته هاتحلیل داده ها نشان داد، بین کیفیت زندگی با معنویت و امید بیماران همودیالیز رابطه مستقیم معنی داری وجود دارد (001/0p<)، بین کیفیت زندگی با افسردگی، اضطراب، استرس بیماران همودیالیز رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد (001/0p<).نتیجه گیرییافته های این مطالعه دلالت بر ارتباط مستقیم بین ویژگی های مثبت نظیر امید و معنویت از یک سو و متغیرهای آسیب شناسی روانی با کیفیت زندگی بیماران همودیالیز دارد. این ارتباط به گونه ای است که می توان کیفیت زندگی بیماران همودیالیز را توسط متغیرهای مثبت معنویت و امید و متغیرهای پاتولوژیک افسردگی، اضطراب و استرس پیش بینی نمود.
کلید واژگان: زندگی, امید, معنویت, استرس, افسردگی, اضطراب, بیماران همودیالیزAim andBackgroundThis study was aimed to determine the relationship between positive psychological variables (hope and spirituality) psychopathology (depression، stress، anxiety) and quality of life in hemodialysis patients in Isfahan''s Ali Asghar Hospitals. Methods and Materials: This study was a descriptive one، and its population was all Hemodialysis patients in Ali Asghar Hospital. The participants in this study were 96 Hemodialysis patients. They were selected by a simple random sampling method. The survey tools included demographic questions، (SF-36) quality of life، life expectancy، (DASS) depression، stress، anxiety and spirituality questionnaire. Mean and standard deviation were used to analyze the data and for hypothesis testing the Pearson correlation and simultaneous regression analysis were used.FindingsThere was a significant relationship between positive psychological variables (hope and spirituality) and psychopathology (depression، stress، anxiety) with quality of life in hemodialysis patients. In other words، participants with higher scores on (spirituality and hope) had a better quality of life، and those who higher score on DASS had a lower quality of life (p<0. 05). These finding indicated that: There was a significant relationship between quality of life and spirituality in hemodialysis patients (p<0. 05). There was a significant relationship between quality of life and hope in hemodialysis patients (p<0. 05). There was a significant relationship between quality of life and (stress، depression and anxiety) in hemodialysis patients (p<0. 001).ConclusionsThese finding indicated that quality of life in Hemodialysis patients can be predicted by hope and (stress، depression، anxiety)Keywords: Hope, Spirituality, Stress, Depression, Anxiety, Quality of Life, Hemodialysis Patients
نکته:
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافتشده، آمار تفکیکی نمایش داده نمیشود. بهتراست برای بهینهکردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
متن مطلب
اعتبار نشریه
-
معتبرحذف فیلتر