-
مطرح شدن موضوع مدیریت استراتژیک منابع انسانی موجب بهبود فهم پژوهشگران رشته مدیریت منابع انسانی از روابط میان استراتژی سازمان، سرمایه انسانی، استراتژی منابع انسانی و عملکرد شرکت گردیده است. در این زمینه یکی از مباحث کلیدی که همچنان مبهم باقی مانده عبارت است که درک فرایندها و مکانیزم هائی که از طریق آنها اقدامات مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمان تاثیر می گذارد. به نظر می رسد با توجه به اهمیت استراتژی های سازمان و اثر مستقیم آنها بر عملکرد آن یکی از مسائلی که می تواند اثر قابل توجهی بر نحوه اثر گذاری اقدامات مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمان داشته باشد هماهنگی میان استراتژی های منابع انسانی، سرمایه انسانی و رفتار سازمانی است.
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر هماهنگی استراتژیک بین استراتژی منابع انسانی، سرمایه انسانی و رفتار سازمانی بر عملکرد سازمان است که در این راه دو فرضیه اصلی و 8 فرضیه فرعی در نظر گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شرکت های تابعه شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران می باشند که در زمان انجام پژوهش فعال بوده اند. نمونه آماری این پژوهش نیز 34 شرکت می باشند که با استفاده از روش طبقه بندی تصادفی متناسب انتخاب گردیده اند.
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر آن است که وجود هماهنگی بین استراتژی منابع انسانی پیمانکارانه با استراتژی های سرمایه انسانی ویژه و استراتژی رفتار سازمانی رقابت مدار و همچنین بین استراتژی منابع انسانی متعهدانه با استراتژی های سرمایه انسانی محوری و استراتژی رفتار سازمانی مشتری مدار باعث افزایش عملکرد سازمان می گردد. در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن است که هماهنگی استراتژیک میان استراتژی های منابع انسانی، سرمایه انسانی و رفتار سازمانی اثر قابل توجهی بر عملکرد سازمان خواهد داشت.کلید واژگان: استراتژی, هماهنگی استراتژیک, نقطه مرجع استراتژیک, منابع انسانی, عملکردIntroducing strategic human resource management makes human resource management researcher the understood about the relationships between corporate strategy, human capital, human resource strategy and firm performance. One of the key mysterious subjects in this field appears to be understanding of processes and mechanisms that human resource management practices influence firm performance through them. It seems that with regard to importance of corporate strategies and their effect on firm performance, coordination between human resource, human capital and organizational strategies is one of the issues that can have significant effect on the relationship between human resource management practices and firm performance. The main purpose of of this paper is to investigate the effect of the strategic cooperation between human resource, human capital and organizational behavior strategies on the firm performance. Data analysis shows that the firm performance would improve if there were Coordination between human resource strategy and human capital strategy and organizational behavior strategy and also between human resource strategy and human capital strategy and organizational behavior strategy. Finally, the results show that strategic coordination between human resource strategy and human capital and organizational behavior have significant effect on the firm performance.Keywords: strategy, Strategic Coordination, Strategic Reference Point, Human resource, Performance -
امروزه بسیاری از سازمان های بین المللی و نهادهای منطقه ای در همراهی با مکانیسم های حقوق بشری ملل متحد در توسعه حقوق بشر ایفای نقش می نمایند. سازمان همکاری اسلامی نیز به عنوان یک نهاد فرامنطقه ای در سال های اخیر در سایه توجه به حقوق بشر به تلاش هایی قابل تحسین برای ارتقای حقوق بشر در دولت های اسلامی مبادرت نموده است. پرسش اساسی پژوهش این است که سازمان در زمینه حقوق بشر چه رویکردی اتخاذ نموده است؟ مقاله پیش رو ضمن پرداختن به وضعیت حقوق بشر در سازمان همکاری اسلامی، رویکرد این سازمان را در سه مرحله جداگانه روی گردانی از حقوق بشر، مواجهه با حقوق بشر بین المللی و توجه به حقوق بشر، مورد مطالعه قرار می دهد. به نظر می رسد این سازمان پس از سال های نخست روی گردانی از حقوق بشر، از طریق نگارش اسناد حقوق بشری مانند اعلامیه قاهره و معاهده کودک در اسلام به حقوق بشر توجه کرده که تا حدودی بیانگر نوعی تقابل با حقوق بشر بین المللی بوده و درنهایت از طریق برنامه ده ساله اقدام سازمان، اصلاح اساسنامه سازمان، اعلامیه قاهره، تاسیس کمیسیون دایمی مستقل حقوق بشر و استفاده از برخی ابتکارات برای حمایت از حقوق بشر، نشانه های امیدوارکننده ای از توجه به حقوق بشر را جلوه گر ساخته است.
کلید واژگان: اعلامیه قاهره, حقوق بشر, سازمان همکاری اسلامی, کمیسیون دائمی مستقلNowadays, a lot of international organizations and regional institutions have considerable contributions in the human rights mechanisms of the United Nations for the development of human rights. In recent years, the Islamic Cooperation Organization, as a regional entity, has gone through changes in concern with human rights, which can be described in terms of attempts for broadening human rights in the Islamic countries. In addition to focusing on the issues important for Islamic Cooperation Organization, the current paper analyzes its approach for human rights in three separate stages including ignoring human rights, encountering international human rights, and paying attention to human rights. Furthermore, the most recent human rights developments in the organization have been investigated. After the early years of ignoring the human rights, it seems that the Islamic Cooperation Organization has paid attention to human rights through Cairo Declaration and Covenant on the Rights of Child in Islam which did not comply thoroughly with the international human rights; finally it has resulted in promising proofs of caring for international human rights through founding Permanent Independent Commission of Human Rights, utilizing some creativities for supporting human rights, the ten-year program of organization, and revising the statute of the organization.
Keywords: Islamic Cooperation Organization, Cairo Declaration, Permanent Independent Commission, Human Rights -
هدف این پژوهش واکاوی انسان شناسی استاد مطهری و ترسیم شبکه معنایی الزامات تربیتی آن است. روش به کاررفته در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و استنباطی است که از طریق مراجعه مستقیم به آثار و اسناد دست اول به انجام رسیده است. این پژوهش نشان می دهد شهید مطهری در آثار خود ابتدا با بیان تمایزهای موجود میان انسان و سایر حیوانات، نتیجه می گیرد که امتیاز انسان بر حیوان در گرایش های ویژه انسانی است که در سرشت و طبیعت انسان نهاده شده است. سپس در مرحله بعد با تمایز نهادن میان افراد نیک و بد تاریخ و نشان دادن علت امتیاز گروه اول بر گروه دوم، ملاک انسانیت انسان را ارزش های انسانی معرفی می کند و درنهایت استدلال می کند که ارزش های انسانی همان گرایش های ویژه انسانی است که ریشه در سرشت و فطرت انسانی او دارد. این ارزش ها که به صورت بالقوه در نوع انسان هست همان استعدادهای ویژه انسان است که شهید مطهری آن ها را فطریات انسان می نامد. شهید مطهری اعتقاد دارد در تربیت، شناخت انسان، استعدادهای انسان، شناخت دقایق ذهن و عواطف و مشاعر انسان و حتی ریشه ماوراءالطبیعه وجود انسان لازم و ضروری است.کلید واژگان: انسان شناسی, فطرت, تربیت, مطهری, شبکه معناییThe purpose of this research is to analyze the anthropology of Professor Motahari and draw the semantic network of its educational requirements. The method used in this research is descriptive-analytical and inferential, which was done through direct reference to first-hand works and documents. This research shows that Shahid Motahari in his works, first by stating the existing distinctions between humans and other animals, concludes that the superiority of humans over animals lies in special human tendencies that are embedded in human nature. Then, in the next stage, by distinguishing between the good and bad people of history and showing the reason for the privilege of the first group over the second group, he introduces human values as the criteria of humanity and finally argues that human values are the special human tendencies that are rooted in his human nature. These values, which are potentially present in human nature, are the special human talents that shahid Motahari calls them human nature. In the light of such knowledge, he believes that in education, it is necessary and necessary to know the human being, human talents, the details of the human mind, emotions and feelings, and even the supernatural root of human existence.Keywords: Anthropology, Nature, Education, Motahari, Semantic Network
-
حقوق بشر از جمله مقوله هایی است، که با تصویب اعلامیه جهای حقوق بشر مورد توجه و اسقبال ملت های گوناگون قرار گرفته است. اما از آن جایی که پذیرفتن هر امری در بین الملل و جوامع اسلامی منوط به دریافت نظر اسلام در مورد آن می باشد، لذا لازم است، مفهوم حقوق بشر از منظر اسلام مورد بررسی قرار گیرد.
برای نیل به این مهم ما در این نوشته ابتدا به بررسی مفهوم حق و ملازمت آن با حق و تکلیف پرداخته و سپس به مباحث انسان شناسی که برای دریافت حقوق بشر بسیار حائز اهمیت است، از جمله خالق انسان و رب او، ماهیت انسان، فطرت و طبیعت، جایگاه انسان در هستی، ارتباط انسان با جهان هستی، غایت انسان پرداخته و با روشن شدن این دو مهم تعریف حقوق بشر از منظر اسلام چنین ارائه شده است: «حقوق بشر آن امور ثابت و پایدار و مشترک در همه انسان ها است، که هر انسانی به جهت انسان بودن باید آن را داشته باشد و آن را دارد و این حق را خالق انسان در آغاز تولد برای او قرار داده است.
کلید واژگان: حق, بشر, حقوق بشر اسلامی, اعلامیه جهانی حقوق بشرHuman rights is among the issues welcomed by the various nations following the ratification of the universal declaration of Human Rights. Since adopting any issue in international level and in the level of Muslim communities is contingent upon seeking the Islamic perspective towards it, it is necessary to study the concept of human rights in its Islamic perspective. The present article first surveys the concept of right and its correlation with duty. Then it deals with certain issues of human studies necessary for understanding human rights such as the creator and lord of human being, human essence, his nature, position of human being in the universal existence, his relation with the universal existence, and the ultimate goal of creation of human being. Finally human rights from the perspective of Islam is defined as the common, lasting, and stable facts in all humans, the things human beings possess them and should have them due to their creation as human beings. These rights are granted to human being since his birth by the creator.Keywords: right, human being, Islamic human rights, universal declaration of human rights -
این نوشتار با روش برون دینی و رویکرد نقدی تحلیلی، مبانی حقوق بشر در دیدگاه روشنفکران نومعتزلی را می کاود. برخی از روشنفکران نومعتزلی داخلی، هم صدا با حامیان حقوق بشر غربی مدعی فرادینی بودن حقوق بشرند و مبنای حقوق بشرراانسان و باورهای انسان محورانه می دانند نه دین. لذا با اصل قراردادن حقوق بشر دین را تفسیر می کنند. در نوشتار حاضر ضمن نقد ادعای روشنفکران نومعتزلی، با اقامه ادله استوار، اولا ناتوانی علوم بشری از شناخت تام و جامع حقوق انسان را تبیین می کنیم. وانگهی ادعای محوریت باورهای انسان محورانه برای حقوق بشر را نقض می کنیم و مبانی تعالی حقوق بشر را در گرو تعالیم اسلامی می دانیم که پاسخ گوی نیازهای حقوقی جوامع است.
کلید واژگان: حقوق بشر, سروش, شبستری, انسان, وحیToday human rights take on a critical importance because these rights submit necessary evidence for countries and nations to develop and civilize their societies. Some of new-Moatazelite intellectuals, in line with western advocates of human right, believe that human rights are meta-religious. They believe that human and humanist beliefs are the foundations on the bases of which human rights are established and religion can not serve as basis for these rights. Thus, they interpret religion on the basis of human rights. In sharp contrast with this stance, the current research employs robust evidences - such as principle of theism in human rights, non-historicity of legal regulations, inability of Man in perceiving human rights and comprehensiveness of Islamic organization in value, thought and interactional systems- to criticize this position because, firstly, human knowledge fail to recognize human rights in an absolute manner and therefore intellectual ingenuity and intellectual development do not guarantee the exalted life of Man. Secondly, the claim that human-based beliefs serve as a basis for human rights is rejected and it is concluded that elevation of human rights depends on Islamic instructions which fulfills all legal needs of human societies.
Keywords: human rights, Soroush, Shabestari, Man, Revelation -
نشریه حقوق بشر، پیاپی 22 (پاییز و زمستان 1395)، صص 101 -128
حقوق بشر، به طور نمادین از سال 1948 و توسط اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) برجسته شده است. حقوق بشر در قالب حقوق بشر بین المللی، میانبری میان صلح و دین در سطوح بنیادین می باشد. در اولین خط از مقدمه این اعلامیه بیان می شود که احترام به کرامت انسانی پایه و اساس صلح است. اعلامیه همچنین تاکید می کند که آزادی عقیده در کنار آزادی بیان و آزادی از ترس، بالاترین آرمان های بشریت است. همانند رابطه آزادی بیان و آزادی از ترس می توان رابطه ویژه ای بین حقوق بشر، صلح و مذهب، به ویژه تحمل دین، در متن منشور سازمان ملل متحد 1945 و همچنین در متن کلیه اسناد جهانی و منطقه ای، که از سال 1948 به تصویب رسیده اند مشاهده کرد.
رابطه بین حقوق بشر معاصر از یک سو و مذهب و صلح از سوی دیگر، توسط ساختار حقوق بشر بین المللی به عنوان یک گفتمان سیاسی که رابطه بین افراد، دولت و جامعه را تعیین می کند، مشخص می شود. تاثیر قابل ملاحظه نظریه قرارداد اجتماعی در لغات و کلمات «اعلامیه جهانی حقوق بشر» به ما یادآوری می کند که از ابتدا تا کنون پروژه حقوق بشر با تنوع مذهبی (به دلیل ظهور حاکمیت مدرن در جنگهای دینی و امپریالیسم اروپایی) و صلح (به دلیل ارتباطی که اعلامیه در ثبات روابط بین کشورها و احترام به کرامت انسانی شهروندان ترسیم می کند) به شدت در ارتباط بوده است.
در برابر این پس زمینه مفهومی و تاریخی شناخته شده، مقاله حاضر با جابجایی حقوق بشر توسط گفتمان مبهم «امنیت انسانی» در سطح جهانی از زمان 1990 شروع می شود. بر اساس یک نظر کلی «امنیت انسانی» که به سرعت در حال تبدیل شدن به یک اصل سازماندهی سیاست گذاری برای دولت ها و همچنین سازمان های غیر دولتی و بین دولتی است، به منزله یک جایگزین است. گاهی بر اساس عقل سلیم حقوق بشر تهدیدی برای حاکمیت دولت هاست، مواجهه حقوق بشر و امنیت انسانی آشکار می سازد که اولا که چگونه حقوق بشر ملزم به حاکمیت است دوما چگونه «امنیت انسانی» به پارامترهای سیاسی اشاره می کند که خارج اعلامیه جهانی حقوق بشر هستند. به این ترتیب، این مقاله رابطه ساختاری عمیق بین صلح و دین را بررسی می کند. همچنین در این مقاله مسئله برابری در تنوع که در حقوق بین الملل توسط اعلامیه جهانی حقوق بشر توسعه یافته است، توسط پروژه کلی «حکومت جهانی» کنار گذاشته شده است.
از لحاظ روش شناختی، این مقاله به دنبال ایجاد یک پس زمینه مفهومی سازمان یافته و منسجم است. این پس زمینه به منظوره مقابله با مخالفت های جدید گروهی از دولت ها در به کارگیری «امنیت انسانی» در سازمان ملل متحد و فرای آن می باشد. این پس زمینه از طریق استفاده از مفهوم فنی «الاهیات سیاسی» که جایگاه بنیادین دین در گفتمان سیاسی را با توصیف زبان سیاسی نظری (مانند اعلامیه جهانی) به نسخه های سکولار جهان بینی دینی نظام مند می کند، ایجاد شده است. این رویکرد شرایط مقابله سازنده بین حقوق بشر و امنیت انسانی، به عنوان پروژه های موازی سیاسی را فراهم می کند. در این رویکرد توضیح داده می شود که پروژه امنیت انسانی که با دیگر مفاهیم استراتژیک حکومت جهانی (مثل مسئولیت حمایت) در ارتباط می باشد، تهدیدی برای معماری ساختار حقوق بشر بین المللی می باشد. به نظر می رسد که این تهدید از خصومت بالقوه امنیت انسانی نسبت به حاکمیت در حقوق بشر بین المللی و اصل برابر در عین تفاوت در حقوق بشر ناشی می شود.کلید واژگان: حقوق شهروندی, دین و حقوق بشرHuman rights, particularly in the form of international human rights law, intersect with religion and peace at foundational levels, as symbolically highlighted by the 1948 Universal Declaration of Human Rights (UDHR). The Preamble to the Declaration proclaims in its very first line that respect for human dignity is the foundation of peace, and proceeds to declare that freedom of belief, alongside freedom of speech and freedom from fear, are the highest aspirations of humankind. One could similarly highlight the special relationship between the project of human rights, peace and religion, particularly religious tolerance, in the texts of the universal, as well as regional, human rights instruments adopted since 1948, as well as the text of the Charter of the United Nations of 1945.
The relationship between contemporary human rights, on the one hand, and religion and peace on the other, is arguably determined by the structure of international human rights law as a political discourse, which describes the relationship between individuals, society and the State. The visible influence of social contract theory on the wording of the Universal Declaration reminds us that from its inception, the project of human rights is intimately linked to religious diversity (because of the birth of modern sovereignty in European wars of religion and evangelical imperialism) and peace (because of the connection that the Declaration draws between the stability of States and respect for the human dignity of citizens).
Against this known conceptual and historical backdrop, this paper starts with the displacement, at the global level, of human rights by the ambiguous discourse of "human security," since the early 1990s. A general idea is that "human security", which has rapidly evolved to become an organizing principle of policy-making for governments as well as non-governmental and inter-governmental organizations, constitutes an alternative, sometimes deliberately advocated as such, to the discourse of human rights. Although received, and arguably uninformed, commonsense considers human rights as a threat to State sovereignty, the confrontation of human rights with "human security" reveals, first, how human rights is bound to sovereignty and, second, how "human security" refers to political parameters that are foreign to those of the UDHR. In that sense, this paper discusses how the structurally very deep relationship between peace, religion, and the project of equality in diversity promoted within international law by the UDHR is sidelined by the general project of "global governance," to which "human security" has contributed a legitimate basis for disregarding the sovereignty on which human rights depend.
Methodologically, the paper seeks to bring together a structured and coherent conceptual backdrop to the resistance offered more recently by a group of States to the continuous use of "human security" within the United Nations and beyond. This is done through the use of the technical notion of "political theology," which systematizes the foundational place of religion in political discourse by describing political-theoretical language (such as that of the Universal Declaration) as secularized versions of religious worldviews. This allows for a constructive confrontation of human rights and "human security" as parallel political projects, in a way that describes the project of "human security," connected as it is with other strategic concepts of global governance (like the "responsibility to protect"), as a threat to the original architecture of international human rights law. This threat is shown to derive from "human securitys" potential hostility to both human right's international law component (sovereignty) as well as its human rights component (equality in diversity), particularly by associating humanitarian concerns with the passing security concerns of dominant States.Keywords: Citizenship Rights, Religion, Human Rights -
مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر، «شناسایی حیثیت ذاتی» کلیه اعضای بشری را به عنوان اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان شناخته و بر باورداشتن به «مقام و ارزش فرد انسانی» توسط مردم ملل متحد و این که «حقوق انسانی» را باید با اجرای قانون حمایت کرد، تاکید شده است. اما وضع و اجرای قانون و اصولا بنیادی ترین جستار در دانش های انسانی و از جمله در حقوق، فرع بر شناخت «انسان» می باشد. حقوق فرهنگی بشر نیز از این قاعده مستثنی نیست. این پژوهش با طرح این سئوال که «مبانی انسان شناختی حقوق فرهنگی بشر چیست؟» به روش تحلیل کیفی محتوا با نگرشی انسان شناسانه به ارزیابی این فرضیه می پردازد که «حقوق فرهنگی بشر ریشه در طبیعت انسان و ساختمان بدن او دارد». یافته ها دلالت بر آن دارد که مطالعه و بررسی تعریف، پیدایش، ساختمان بدن و آناتومی و شیوه ی زیست انسان و رابطه ای که با فرهنگ دارد نشان دهنده ی این است که انسان موجودی است فرهنگی و حقوق فرهنگی خاستگاهی در طبیعت انسان داشته و برای حمایت و ارتقای حقوق فرهنگی بشر، باید بر تطابق این حقوق با منشاء انسان شناختی آن تاکید ورزید.کلید واژگان: انسان, انسان شناسی, فرهنگ, حقوق فرهنگی, حقوق بشرIn the introduction of the Universal Declaration of Human Rights, recognition of inherent dignity of all human members is realized as the basis of freedom, justice, and peace around the world and it has been emphasized on believing in dignity and value of individual human by the people of the united nations and also the fact that human rights must be supported by law enforcement. However, legislation and enforcement of law and principally the most basic inquiry about humanistic sciences including law have a secondary status in relation to recognition of human. Therefore, there is no exceptions to human cultural rights in regard to this principle, too. By posing this question that what are the anthropological principles of human cultural rights, and applying a qualitative content analysis with an anthropological approach, the present study is an attempt to evaluate this assumption that human cultural rights are rooted in human nature and his physique. The results indicated that studying definition, origin, physique, anatomy and lifestyle of human and his relationship with culture imply that human is a cultural creature and cultural rights have their origin in human nature; accordingly, to support and promote human cultural right, we need to put emphasis on compliance of these rights with their anthropological origin.Keywords: Human being, Anthropology, culture, cultural rights, Human Rights
-
هدف پژوهش حاضرمطالعه استانداردهای توسعه منابع انسانی درسازمان های آموزشی دریایی بودکه به روش توصیفی ازنوع پیمایشی اجراشد. جامعه آماری کلیه کارکنان سازمان های آموزشی دریایی که 255 نفربه روش تصادفی ساده به عنوان نمونه اماری انتخاب گردید. ابزارجمع آوری داده هاپرسشنامه محقق ساخته بود. به منظورشناسائی مولفه های موثردراستانداردسازی توسعه منابع انسانی دریایی ازآزمون T یک متغیره استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان دادکه، استانداردهای توسعه منابع انسانی درسازمان های آموزشی دریایی عبارتنداز: تعهد سازمان به حمایت از منابع انسانی، تشویق منابع انسانی دربهبودعملکرد،تقدیرازمشارکت منابع انسانی درسازمان ،تعهد سازمان به تضمین برابری فرصت هابرای منابع انسانی ،داشتن برنامه وهدفهای روشن سازمان درتوسعه منابع انسانی،همسویی اهداف ومقاصدسازمان با توسعه منابع انسانی ، آگاهی منابع انسانی ازنقش مشارکت در تحققق هدفهای سازمانی ،حمایت مدیران ازتوسعه منابع انسانی درسازمان ،یادگیری مستمرمنابع انسانی درسازمان، بهبودعملکردتیمی وفردی ،درک منابع انسانی از تاثیرعملکردتیمی وفردی درسازمان وبهبود عملکردسازمان درتوسعه منابع انسانی می باشد.کلید واژگان: استاندارد, استانداردسازی, توسعه, منابع انسانی, سازمان آموزشی دریاییThe purpose of this research was to study the standards of human resource development in marine training courses conducted by a descriptive survey method.
The statistical population of all employees of Marine Educational Organizations was selected as 255 random sample members. Data collected via was a questionnaire that made by the researcher .To determine effective component of "one sample t test" was used to standardize human resource development .The results showed that Standards for human resource development in Marine educational organizations are : Organizational commitment to supporting human resources,promote human resources in improving performance,Appreciation of participation of human resources organization,Organizational commitment to guarantee equality of opportunity for human resources, Having clear goals and programs for human resource development,Attunement of Goals and Objectives whit human resource development,human resources awareness of roles of participation to achieve organizational goals,supporting by the manager of human resources development organization,Human resources continuous learning in organization, Improving individual and team performance,Understanding the effects of individual and team performance in organizations and improving organizational performance in human resource development.Keywords: : standard, standardization, development, human resources, Marine educational organizations -
فصلنامه اندیشه نوین دینی، پیاپی 54 (پاییز 1397)، صص 165 -186برخی اگزیستانسیالیست های خداباور استعدادهای درونی انسان را در پیوند با منزلت و کرامت انسانی تعریف می کنند و بر وجوهی چون اختیار، انتخاب و مسئولیت انسان تاکید می کنند. در حوزه اسلامی نیز علامه طباطبایی منزلت انسانی را با خدامحوری در ارتباط می داند. اختیار ازجمله وجوه تشابه دو رویکرد است با این تفاوت که علامه برخلاف اگزیستانس ها نقش استقلالی برای اختیار و اراده انسان قائل نیست. در دیدگاه علامه کرامت انسانی در پیوند با مبدا ترسیم می شود، اما در نظراگزیستانسیالیست ها ارتباط با خدا نقش قابل توجهی در کرامت و منزلت انسانی ندارد، هرچه هست به اختیار، اراده و آزادی انسان محقق می گردد. از جمله وجوه برتری دیدگاه علامه توجه به فطرت انسانی در تحقق کرامت حقیقی است. ازین منظر شکوفایی فطرت نیازمند برنامه است. این برنامه که همان آموزه های دینی و وحیانی در نظر علامه است، هرچند به تعبیر اگزیستانس ها نوعی محدودیت است اما این محدودیت در حقیقت گوهر فطرت انسان را فربه تر می کند. این مقاله به مقایسه رویکرد فلاسفه اگزیستانس خداباور و علامه طباطبایی دربحث از منزلت و کرامت انسانی می پردازد و می کوشد تا وجوه تشابه و افتراق این دو دیدگاه را نشان دهد.کلید واژگان: علامه طباطبایی, اگزیستانسیالیسم خداباور, انسان, کرامت, اختیار, مسئولیتAndishe-Novin-E-Dini, Volume:14 Issue: 54, 2018, PP 165 -186Some theistic existentialists define human inner talents in relation to human dignity, and emphasize on such aspects as human free will and responsibility. Allameh Tabataba'I, as a Muslim scholar, regards human dignity as being connected to theism. Human free will is one of the similarities of the two approaches, with the difference that Allame, unlike the existentialists, does not play an independent role for human free will. In the view of Allama, human dignity is conceived in relation to the Origin, while for existentialists there may be found little role for human connection to God and all things are founded upon human will. One of the most important aspects of Allameh's view is the consideration of human nature in the realization of real dignity. As viewed by Allameh, human natural development needs a plan and such a plan should be based on religious and revelatory teachings. On the contrary, existetialists have viewed religious teachings as limiting human free will and freedom. This article compares the approach of the theist existentialist philosophers and Allameh Tabatabai`s in the field of human dignity, and tries to show their similarity and difference.Keywords: Allameh Tabatabai, Theistic Existentialism, Human, Dignity, Optional, Responsibility
-
این تحقیق با هدف تدوین مدل مناسب برای ریسک های مدیریت منابع انسانی دانشگاه های علوم پزشکی شمال ایران با رویکرد تلفیقی و اولویت بندی شاخص ها و تایید اعتبار مدل انجام گرفته است. ابعاد و شاخص های مدل ریسک های منابع انسانی از ادبیات نظری استخراج و به وسیله نظر سنجی از خبرگان منابع انسانی به روش دلفی فازی مورد تایید قرار گرفت. خروجی این مرحله 24 مولفه و 132 شاخص و در قالب چهار بعد اصلی به شرح زیر تدوین شده است: بعد ریسک افراد یا سرمایه های انسانی (شامل دو مولفه و 11 شاخص)، ریسک های عملیاتی منابع انسانی (شامل 7 مولفه و 74 شاخص)، ریسک دیدگاه های کارکنان نسبت به واحد منابع انسانی (شامل 2 مولفه و 16 شاخص) و ریسک فردی مدیران منابع انسانی (شامل 13 مولفه و 31 شاخص). اولویت بندی ابعاد ریسک های منابع انسانی مطابق نظر خبرگان به ترتیب ریسک های عملیاتی منابع انسانی، ریسک افراد یا سرمایه انسانی، ریسک دیدگاه های کارکنان نسبت به واحد منابع انسانی و ریسک های فردی مدیران منابع انسانی بوده است.همچنین مطابق نظر خبرگان از میان مولفه های 24 گانه، پنج اولویت ریسک های مدیریت منابع انسانی به ترتیب؛ ریسک عدم برخورداری از مهارت های بین فردی، ریسک ارتباط و متقاعدسازی، ریسک های تامین منابع انسانی (انتخاب و استخدام) ، ریسک های پاداش و جبران خدمات و ریسک های آموزش، توسعه و توانمندسازی بوده است و ریسک های عدم برخورداری از تفکر تحلیلی و خلاق / شهودی و عدم توانایی رهبری و مدیریت افراد دارای کمترین اهمیت هستند.
کلید واژگان: ریسک, ریسک عملیاتی, ریسک مدیریت منابع انسانی, دانشگاه های علوم پزشکیThe aim of this study was to develop an appropriate model for human resource management risks of medical universities in northern Iran with an integrated approach and prioritization of indicators and validation of the model.This research is of applied-developmental type. In the first step, the dimensions and indicators of the human resource risk model were extracted from the theoretical literature and confirmed by a survey of human resource experts by fuzzy Delphi method. The output of this stage is 24 components and 132 indicators and is formulated in the form of four main dimensions as follows: risk dimension of people or human capital (including two components and 11 indicators), operational risks of human resources (including 7 components and 74 indicators) , The risk of employees' attitudes towards the human resources unit (including 2 components and 16 indicators) and the individual risk of human resource managers (including 13 components and 31 indicators). Prioritization of the dimensions of human resource risks according to experts, respectively, were operational risks of human resources, risk of individuals or human capital, risk of employees' attitudes towards the human resources unit and individual risks of human resources specialists / managers.Also, according to experts, among the 24 components, five priorities of human resource management risks, respectively;
Keywords: risk, Operational risk, Human resource management risk, medical universities
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر