-
محصولات زراعی در کشاورزی استان کردستان، سهم بزرگ و تعیین کننده ای دارند، از این رو مطالعه جنبه های اقتصادی این محصولات به ویژه در ارتباط با توان تجاری و رقابتی آن ها در بازارهای جهانی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف مطالعه حاضر بررسی و ارزیابی توانمندی های استان کردستان در تولید و تجارت محصولات زراعی منتخب (شامل گندم آبی، گندم دیم، جوآبی، جو دیم، ذرت، لوبیا، نخود آبی، نخود دیم، سیب زمینی و گوجه-فرنگی) با استفاده از معیار مزیت نسبی است. برای این منظور از شاخص نسبت هزینه به منفعت اجتماعی (SCB) استفاده گردید. نتایج مطالعه نشان داد محصولات گندم آبی، جوآبی، ذرت، سیب زمینی و گوجه فرنگی در سال-های زراعی 81-1380 و 82-1381 در هردو سال و محصول نخود دیم تنها در سال زراعی 82-1381 دارای مزیت نسبی و بقیه محصولات فاقد مزیت نسبی بوده اند. در بین محصولات دارای مزیت نسبی، سیب زمینی دارای بالاترین میزان مزیت نسبی بود. به عبارت دیگر، از نظر قدرت رقابت در بازار جهانی، این محصول بیش ترین توانمندی را دارد. بعد از سیب زمینی، گوجه فرنگی، ذرت، گندم آبی و جو آبی در رده های بعدی توانمندی قرار گرفتند.
کلید واژگان: استان کردستان, محصولات زراعی, مزیت نسبیFarm crops have a crucial role in the agriculture of Kurdistan province. Consequently, studying economic aspects of these crops is of special importance. This study aimed to determine economic potentials of Kurdistan province in farm crops (irrigated wheat, dry land wheat, irrigated barley, dry land barley, corn, beans, irrigated pea, dry land pea, potatos and tomatos) production and trade. For this purpose, the Social Cost Benefit (SCB) criterion was applied. Findings for 2001-2 and 2002-3 farming year indicated that irrigated wheat, irrigated barley, corn, irrigated pea, potatos, and tomatos had comparative advantages in both years by SCB criteria. Dry land pea had comparative advantages only in 2002-3 farming year. According to the comparative advantages ranking by SCB, potato is most profitable crop in the international trading point of views for Kurdistan province. After potatos, tomatos, corn, irrigated wheat and irrigated barley were also found important. -
بخش کشاورزی در ایران پتانسیل های مناسبی جهت کسب درآمدهای ارزی دارد، اما جهت ورود به عرصه تجارت بین المللی نیازمند شرایط لازم جهت پیوستن به سازمان تجارت جهانی(WTO) و رقابت پذیری محصولات زراعی است. بر همین اساس، این مطالعه به بررسی مزیت نسبی محصولات عمده زراعی استان فارس با استفاده از انواع شاخص های هزینه ای می پردازد. در این پژوهش به برآورد شاخص های هزینه منابع داخلی(DRC)، هزینه به منفعت اجتماعی(SCB) و سود خالص اجتماعی(NSP) از طریق بهره گیری از ماتریس تحلیل سیاستی(PAM) برای محصولات زراعی، که در سال زراعی 1387 -88 دارای بیشترین سطح زیر کشت در استان فارس بوده اند، پرداخته شد. در این مطالعه، علاوه بر نرخ ارز دلار، نتایج بر اساس نرخ های ارز یورو و تعادلی نیز تعیین شد و تحلیل حساسیت انجام گرفت. همچنین در مورد نهاده ماشین آلات نیز با توجه به اهمیت درصد وارداتی یا داخلی بودن آن، تحلیل حساسیت انجام گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که به ترتیب خیار آبی، گوجه فرنگی آبی و ذرت دانه ای آبی بالاترین مزیت نسبی را در بین محصولات مورد مطالعه دارند. همچنین گندم آبی، گندم دیم، جو آبی، جو دیم، لوبیا قرمز آبی، عدس دیم و پنبه آبی در هر سه نرخ ارز فاقد مزیت نسبی هستند. نتایج تحلیل حساسیت نهاده ماشین آلات نیز نشان داد که این تغییر اثر چشمگیری در رتبه بندی و همچنین وجود یا عدم وجود مزیت نسبی محصولات ندارد.
کلید واژگان: مزیت نسبی, نرخ ارز, تحلیل حساسیت, استان فارسThe agricultural sector in Iran has good potential for foreign currency income. But to enter the arena of international trade, requires having the necessary qualifications to join the World Trade Organization (WTO). This study is surveying competitive advantage of main agricultural products of Fars province using a variety of indicators. In this study, Domestic Resources Cost (DRC), Social Cost-Benefit (SCB) and Net Social Profit (NSP) for the major crops that have the largest area under cultivation using Policy Analysis Matrix (PAM) were estimated. In this study, In addition to the dollar exchange rate, the results based on euro and equilibrium exchange rates are determined and sensitivity analysis was performed. The results show that respectively, irrigated cucumber, irrigated tomatoes and irrigated corn have the greatest comparative advantage in the production. The irrigated wheat, rainfed wheat, irrigated barley, rainfed barley, irrigated red beans, rainfed lentils and irrigated cotton have not competitive advantage in the three exchange rates. The results of the sensitivity analysis show that this changing has not any effect on ranking and comparative advantage of products dramatically.Keywords: Comparative Advantage, Exchange Rate, Sensitivity Analysis, Fars Province -
در این مطالعه رشد بهره وری کل عوامل تولید حبوبات ایران شامل نخود آبی، نخود دیم، عدس آبی، عدس دیم و لوبیا آبی با استفاده از روش ناپارامتریک مالم کوئیست طی سال های زراعی 1387-1368 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. دراین راستا، مقادیر مصرف نهاده های بذر، کود حیوانی، کود شیمیایی، علف کش، سم، نیروی کار، آب مصرفی و سطح زیر کشت و مقدار ستانده حبوبات ایران مدنظر قرار گرفت. نتایج نشان داد که تولید نخود آبی نسبت به سایر حبوبات مورد بررسی از کمترین رشد بهره وری در دوره زمانی مورد مطالعه برخوردار می باشد. همچنین محصولات عدس آبی، عدس دیم و نخود آبی با توجه به تغییرات تکنولوژی و کارایی دارای رشد منفی در بهره وری کل عوامل تولید می باشند و محصولات لوبیا آبی و نخود دیم دارای رشد مثبت در بهره وری کل عوامل تولید طی سال های مورد بررسی بوده است. بررسی تغییرات سالانه بهره وری حبوبات و اجزای آن نشان می دهد بالاترین رشد بهره وری در سال زراعی 80-1379 برابر با 85 درصد و بیشترین رشد منفی در سال زراعی 79-1378 برابر با 9/36 درصد می باشد.
کلید واژگان: ایران, بهره وری کل عوامل تولید, حبوبات, شاخص مالم کوئیستIn this study، total factor productivity growth of Iran’s pulses (including irrigated pea، dry pea، irrigated lentil، dry lentil، irrigated soybean، dry soybean and irrigated bean) during of farming years 1989-1990 though 2007-2008 had been analyzed، using Nonparametric Malmquist approach. So، amounts of inputs usages include seeds، fertilizers، dung، poison، herbicide، labor، water and acreages and also، output quantity include pulses production had been considered. Results showed chickpeas production minimum TFP growth in mentioned time period. Products like irrigated and dry lentil، irrigated pea have negative growth on the basis of technology variation and efficiency and products like irrigated bean and dry land pea have positive growth in total factor productivity during the studied years. Examining the annual variation and its components show that the highest growth in 2000-2001 was 85 percent and the highest negative growth in 1999-2000 was 36. 9 percent.Keywords: Iran, Malmquist Index, Pulses, Total Factor Productivity -
روند تغییرات سطح زیر کشت، عملکرد و تولید گندم (Triticum aestivum L.)، جو (Hordeum vulgare L.)، سیب زمینی (Solanum tuberosum L.)، یونجه (Medicago sativa L.) و نخود (Cicer arietinum L.) به عنوان پنج محصول مهم زراعی استان کردستان در فاصله سالهای 1362 تا 1385 در قالب سری های زمانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و وضعیت آینده تولید این محصولات در استان با ادامه سیر زمانی برای سالهای 1386 تا 1400 پیش بینی شد. نتایج پیش بینی ها برای سال 1400 نشان داد که سطح زیر کشت گندم آبی (18%)، گندم دیم (3/10%)، جو آبی (1/30%)، نخود دیم (2/48%)، سیب زمینی (4/42%) و یونجه (2/9%) نسبت به وضعیت کنونی افزایش و سطح زیر کشت جو دیم (1/31%) و نخود آبی (100%) کاهش می یابد. عملکرد گندم آبی (3/36%)، گندم دیم (5/43%)، جو آبی (2/30%)، جو دیم (23%)، نخود آبی (6/10%)، سیب زمینی (3/9%) و یونجه (5/14%)، نسبت به وضعیت کنونی افزایش و عملکرد نخود دیم (8/36%) کاهش می یابد. بر این اساس میزان تولید تمام محصولات، به جز نخود آبی در سال 1400 افزایش خواهد یافت. به گونه ای که میزان تولید گندم آبی، گندم دیم، جو آبی، جو دیم، نخود دیم، سیب زمینی و یونجه در سال 1400 به ترتیب به 270، 1000، 20، 20، 30، 530 و 270 هزار تن خواهد رسید و میزان تولید نخود آبی به صفر کاهش خواهد یافت. دلیل کاهش میزان نخود آبی به علت کاهش سطح زیر کشت می باشد. سهم افزایش عملکرد در افزایش تولید غلات مورد بررسی و یونجه بیشتر از افزایش سطح زیر کشت خواهد بود، در حالی که در نخود دیم و سیب زمینی افزایش تولید بیشتر ناشی از افزایش سطح زیر کشت خواهد بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که میزان تولید محصولات زراعی استان طی 15 سال آینده، بهبود خواهد یافت، که با توجه به محدود بودن زمینهای قابل کشت به نظر می رسد که این افزایش بیشتر به واسطه افزایش عملکرد در هکتار خواهد بود. البته بدیهی است که نتایج این مطالعه بر اساس روند گذشته بوده و عواملی همچون تغییرات اقلیمی و سیاست گذاری های دولت در بخش کشاورزی در آینده، در آن لحاظ نشده است.
Cultivated area, yield and production trend of wheat ¬¬¬(Triticum aestivum L.), barley¬ (Hordeum vulgare L.), potato ¬(Solanum tuberosum L.), alfalfa (Medicago sativa L.) and chickpea (Cicer arietinum L.) as the main crops of Kurdistan province were studied during 1983-2006 using time series analysis and the situation of future were predicted for 2006-2021 period. The results showed that the cultivated area of irrigated wheat (18%), rainfed wheat (10.3%), rainfed barley (30.1%), rainfed chickpea (48.2%), potato (42.4%) and alfalfa (9.2%) will be increased; while the cultivated area of rainfed barley (31.1%) and irrigated chickpea (100%) will be reduced. The yield of irrigated wheat (36.3%), rainfed wheat (43.5%), irrigated barley (30.2%), rainfed barley (23%), irrigated chickpea (10.6%), potato (9.3%) and alfalfa (14.5%) will be increased and yield of rainfed chickpea (36.8%) will be reduced until year 1400. Therefore, the amount of production of all crops except irrigated chickpea will be increased during oncoming 15 years. On the basis of results, the rate of irrigated wheat, dryland wheat, irrigated barley, dryland barley, dryland chickpea, potato, and alfalfa production will be 270, 1000, 20, 20, 30, 530, and 270 thousand tones, respectively, and the amount of irrigated chickpea production will be zero at 2021. The reason for reduction of irrigated chickpea production will reduce of cultivated area. Based on results of this study the increasing of yield and cultivated area have a more important role in the increasing of cereal and alfalfa production and irrigated chickpea and potato production, respectively. Thus it can be concluded that although amount of crops production in province will improve during oncoming 15 years, however, due to limitation in arable lands in that province, more efforts should be focused on improving management methods in order to increase crops yield. It is emphasized that the results of this study are the basis of past trend and the effects of some factors such as climate change and administration politics in agriculture was ignored. -
امروزه تولید محصولات مقرون به صرفه همواره از دغدغه های کشاورزان و مسئولان میباشد. بر این اساس، لازم به نظر میرسد تا بتوان در سیاستگذاری های کشت افزون بر هدفهای سیاستگذاران، نیازمندی ها و هدفهای کشاورزان در کنار یکدیگر در نظر گرفته شود. بر این اساس، در این مطالعه الگوی بهینه کشت محصولات منتخب زراعی استان خراسان رضوی بر اساس مزیت نسبی و با استفاده از روش برنامهریزی خطی فازی چند هدفه تعیین شد و در کنار هدف کشت محصولات دارای مزیت نسبی، هدفهایی نظیر بیشترین سود برای کشاورز نیز در نظر گرفته شده است. در این مطالعه داده های مورد نیاز در تعیین مزیت نسبی از داده های وزارت بازرگانی و سایت سازمان خواروبار جهانی ) (FAOتهیه گردید، همچنین، داده های مربوط به الگوی کشت از 420پرسشنامه که به صورت تصادفی از بین کشاورزان استان خراسان رضوی در جهاد کشاورزی در سال 1391تکمیل شده استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که محصولات زراعی عدس آبی، لوبیا قرمز آبی و ذرت دانهای آبی به دلیل نداشتن مزیت نسبی از الگوی کشت حذف و محصولات زراعی گندم دیم و آبی، جو آبی، پنبهآبی، جو دیم، نخود دیم، شلتوک ، نخود آبی، عدس دیم و آفتابگردان آبی به دلیل پایین بودن رتبه مزیت نسبی با کمترین سطح زیر کشت در الگو قرار گرفتند و محصولات زراعی چغندرقند، گوجهفرنگی آبی، هندوانه آبی، سیبزمینی آبی، کلزا آبی، خیار آبی، پیاز آبی و هندوانه دیم دارای افزایش در سطح زیر کشت نسبت به الگوی موجود شدهاند. بنابراین، بر اساس نتایج میتوان پیشنهاد کرد که در تخصیص بهینه منابع کمیاب بویژه آب در تولید محصولات زراعی، افزون بر در نظر گرفتن هدفهای سنتی در الگوهای کشت مرسوم،باید هدف مزیت نسبی را نیز که منجر به تولید محصولات بر اساس نیاز بازار و در نتیجه، افزایش درآمد کشاورزان خواهد شد را نیز در نظر گرفت.کلید واژگان: مزیت نسبی, محصولات منتخب زراعی, الگوی بهینه کشت, برنامه ریزی خطی فازی چندهدفهToday's always Production of affordable is the concern of farmers and officials. Accordingly, it appears should be in addition to cultural and politic objectives, policy makers considered, farmer's needs and goals together. In this study, was determined crop optimal Pattern the main crops of cultivated in Khorasan Razavi Province Based on Comparative Advantage using the fuzzy multi-objective linear programming method. Next target is intended In addition Crops have comparative advantage, Objective such as maximum profit for the farmer.In this study, the data needed to determine the comparative advantage was prepared from Department of Commerce and FAO (Food and Agriculture Organization) website, also data needed to cropping pattern was prepared from 420 questionnaire that completed in Agriculture Organization of Khorasan Razavi in 2012.The results showed that crops irrigated lentils, kidney beans and corn Irrigated due to lack of comparative advantage were Remove from cropping patterns and crop rainfed and irrigated wheat, irrigated barley, Pnbhaby, dry barley, chickpea, rice, peas Irrigated, lentils rainfed and irrigated sunflower due to the low level of comparative advantage with minimal cultivation patterns And crops of sugar beet, tomato, water melon, Irrigated, Irrigated potatoes, Irrigated canola , Irrigated cucumber, Irrigated Onion and rainfed Watermelon has been the increase in the cultivated area compared to the existing model. Thus, the results suggest that in optimal allocation of scarce resources, especially water in crop production, in addition to considering traditional goals in cropping patterns, should considered goal of comparative advantage.Keywords: Comparative Advantage, Selected Agricultural Products, Cultivated Optimal Pattern, Fuzzy Multi, Objective Linear Programming
-
شناخت اقلیم و پارامترهای مورد نیاز محصول گندم از مهم ترین عوامل موثر در تولید این محصول به شمار می رود. با بررسی های اقلیم شناسی کشاورزی می توان امکانات بالقوه و همچنین مشکلات و نقاط ضعف محیطی در مناطق مختلف را مشخص و کارآیی و بهره برداری از امکانات و محیط را به حداکثر رساند. با توجه به استعداد و ظرفیت های تولید گندم در شرق استان خوزستان، بررسی جامعی بر اساس آمار 15 ساله عناصر اقلیمی و شناسایی عوامل محیطی در 5 شهرستان ایذه، امیدیه، باغ ملک، بهبهان و رامهرمز(شرق استان خوزستان) انجام گرفت و با استفاده از توانایی سیستم اطلاعات جغرافیایی (G. I. S) در تلفیق لایه های مختلف اطلاعاتی، در قالب مدل های مختلف، به پهنه بندی کشت گندم (آبی و دیم) در این محیط پرداختیم، سپس براساس رابطه بین هر یک از پارامترهای محیطی و اقلیمی موثر در کشت گندم و عملکرد محصول به تفکیک آبی و دیم به طبقه بندی نقشه های حاصل بر اساس قابلیت کشت این محصول پرداخته شد. آنگاه براساس مدل سلسله مراتبی(A. H. P) به تخصیص ارزش و تلفیق نقشه های حاصله در محیط G. I. S پرداخته شد و با استفاده از نرم افزارهای Excel و Spss به تحلیل آماری داده ها پرداختیم. در نهایت، نواحی مستعد کشت گندم آبی و دیم در شرق خوزستان شناسایی شدند و نتایج حاکی از آن است که شهرستان های بهبهان و رامهرمز از لحاظ کشت گندم آبی و شهرستان ایذه از لحاظ کشت گندم دیم شرایط و استعداد مساعدتری دارند و شهرستان امیدیه جهت کشت گندم دیم توصیه نمی شود.کلید واژگان: شرق خوزستان, کشت گندم آبی و دیم, اقلیم, تکنیک GIS, مدل AHPOne of the most important factor to produce the crops is realization of continent and required parameters of agricultral products.studying agricultral meteorology can determine potential facilities ,problems and weak points of envirement in different regions and maximize efficiency and exploit of facility and environment.A general Study is conducted on a 15 years statistic of continental elements and identifying enviromental factors(topography,potential,and lands application access to the water ) in 5 cities such as Izeh,Omidieh,Baghmalek,Behbahan and Ramhormoz respect to potantial and capacity of wheat production in east khuzestan. and performing broading wheat planting (Irrigate and non- Irrigate)in this environmant in different pattern model using ability geographical information system( G.I.S) in combination different data layers. Then , plans are classified on the relashionship between all enviromental and positive parameter to plant wheat and crop yeild . These plans separate into Irrigate and non- Irrigate on resulted ability to planting this crop. Then value and resulted plan combinations has specified to geographical data system(G.I.S) envirment on hierachy pattern(AHP).and analyzed data using exel and spss software. phylumFinally,region where have the capacity of l wheat Irrigate and non- Irrigate planting in east khuzestan have been recognized and results show that cities like Ramhormoz and Behbahan have good capicity and envirment to plant wheat Irrigate and Izeh has good capicity and envirment to plant non- Irrigate And Omidieh is not recomonded to planting non- Irrigate we determined the best date of plantin g wheat Irrigate and non- Irrigate all studied cities.Keywords: East Khuzestan, Irrigate, non-Irrigate, wheat planting continent, GIS, AHP
-
A study was carried out in Malawi to determine the levels of heavy metals in cabbages grown in gardens irrigated with reservoir and tap water. The concentrations of cadmium, lead and chromium were determined in the leaf and in the corresponding soils in order to assess whether the amounts in the soils reflected the accumulation of heavy metals in plants. The results showed that the levels of the heavy metals in both the cabbages and soils irrigated with reservoir water were generally low. The concentration of cadmium in reservoir water irrigated cabbages was significantly higher (p<0.05) than that in tap water irrigated cabbages. The concentration of cadmium in both the dam water and tap water irrigated cabbages was much higher than the levels (0.2ppm) recommended by the European Union for leafy vegetables. The trend was opposite for lead; the amounts in reservoir water irrigated cabbages were lower than in tap water irrigated ones although the two were not statistically different. The higher concentrations in the leaf from both sites (p<0.05) compared to those in the soils could be an indication of hyper accumulation in the leaf. In contrast to cadmium, the concentration of lead in tap water irrigated cabbages was higher than that recommended by the European Union (0.3ppm) for leafy vegetables. There was no significant difference in the concentration of chromium in dam and tap water irrigated cabbages. The significantly higher concentration of chromium in the cabbages than in the soils for both dam and tap water irrigated fields could also be indicative of bio-accumulation of the metal in the leaf.
-
Introduction of new indices to identify relative drought tolerance and resistance in wheat genotypesThree new indices namely: abiotic-stress tolerance index (ATI) (Abiotic-stress Tolerance Index), stress susceptibility percentage index (SSPI) (Stress Susceptibility Percentage Index) and stress non-stress production index (SNPI) were introduced to identify relatively tolerant (through ATI and SSPI) and resistant (through SNPI) genotypes under nonirrigated and irrigated conditions. Sixteen bread wheat genotypes (in 2004, under a moderate stress with SI = 0.31) and twenty durum wheat genotypes (2004 and 2005 under a severe stress with SI = 0.57) were studied in field experiments under non-irrigated and irrigated conditions. Yield changes in non-irrigated and irrigated conditions for different genotypes, the primary selection of genotypes for relative drought tolerance or resistance and a comparison between new indices and previous ones were studied. In this paper, relative tolerance and resistance phrases are used instead of tolerance and resistance because we believe that, generally, there are no complete tolerance and resistance to abioticstress. ATI and SSPI exhibited a positive significant simple correlation with TOL, Yp and SSI, but their correlations with RDI were significantly negative. ATI and SSPI differentiated between relative tolerant and intolerant genotypes better than TOL and SSI in some cases and were considered as a favorite index for the selection of relatively tolerant genotypes. ATI and SSPI are powerful to select extreme tolerant genotypes with yield stability and may be can use of them as parents in conformation to a QTL population for yield stability in two irrigated and non-irrigated conditions, because, both of them are related to relatively yield stability and may be state that a genotype with suitable yield stability carries drought tolerance or other related trait genes. SNPI had a positive correlation with yield changes in both non-irrigated and irrigated conditions and negative correlation with SSI and TOL, therefore, to select a genotype with appropriate, high and stable yield in both stress and non-stress conditions for commercial aims, it is suggested to use SNPI as a desirable index because this index supports stable and high yield in both conditions (especially in non-irrigated condition) simultaneously.Keywords: Drought stress indices, Relative tolerance, Relative resistance, Wheat
-
چالش های زیست محیطی و اقتصادی ناشی از مصرف کودهای نیتروژنی در کشاورزی، لزوم توجه به افزایش بهره وری آن را ضروری ساخته است. هدف از این آزمایش شبیه سازی بودجه بندی نیتروژن در مزارع گندم منطقه گرگان در شیوه های مختلف مصرف نیتروژن (تولید گندم دیم بدون مصرف نیتروژن، تولید گندم دیم با مصرف نیتروژن کم، تولید گندم آبی بدون مصرف نیتروژن، تولید گندم آبی به شیوه رایج منطقه، تولید گندم آبی با مصرف نیتروژن زیاد، تولید گندم آبی با مصرف نیتروژن خیلی زیاد) با استفاده از مدل SSM-Wheat در یک دوره 21 ساله (1369-1389) بوده است. نتایج نشان داد که میانگین کل تلفات نیتروژن در بین شیوه های مختلف مصرف دارای تفاوت معنی داری بود. در کلیه شیوه ها، سهم تلفات نیتروژن به صورت گاز (81 درصد) بیشتر از آبشویی (19 درصد) بود. دامنه تلفات نیتروژن بصورت دنیتریفیکاسیون 9/5 تا 2/59 و میانگین آن 2/23 کیلوگرم در هکتار و دامنه نیتروژن تصعید شده صفر تا 9/14 و میانگین آن 8/5 کیلوگرم در هکتار بود. بیشترین نیتروژن آبشویی شده مربوط به شیوه تولید گندم آبی با نیتروژن خیلی زیاد بود که با سایر شیوه ها اختلاف معنی داری داشت و کمترین مقدار آبشویی در شیوه تولید گندم دیم بدون نیتروژن مشاهده شد که اختلاف معنی داری با شیوه تولید گندم آبی بدون نیتروژن نداشت. بالاترین بهره وری به ترتیب مربوط به شیوه های آبی رایج (26 کیلوگرم در کیلوگرم) و آبی با نیتروژن زیاد (9/25 کیلوگرم در کیلوگرم) بود که با سایر شیوه ها اختلاف معنی داری داشتند. بر اساس نتایج آزمایش حاضر، شیوه تولید گندم آبی رایج منطقه بدلیل صرفه جویی در هزینه، کاهش تلفات آبشویی، کاهش آلودگی زیست محیطی و آبیاری کافی و مصرف کود کمتر، مناسب تر از سایر شیوه های تولید گندم در منطقه گرگان شناخته شد.کلید واژگان: بودجه بندی نیتروژن, بهره وری نیتروژن, گندم و مدل SSM-WheatEnvironmental and economic challenges resulting from the application of nitrogen fertilizers have increased concerns about its productivity in the agricultural systems. This study was conducted to evaluate SSM-Wheat model to simulate nitrogen budgeting with various nitrogen application scenarios (Dry land-without nitrogen, Dry land-low nitrogen, Irrigated-without nitrogen, Irrigated-conventional, Irrigated-high nitrogen and Irrigated-very high nitrogen) in rainfed and irrigated conditions in the wheat-based cropping systems of Gorgan region in Iran in a 21-years period (1990-2010). Results indicated that the average total losses of nitrogen were significantly different among different scenarios. In all scenarios, the proportion of nitrogen loss (81%), as gaseous was more than that of leaching (19%). Nitrogen loss by nitrification ranged between 5.9 and 59.2 kg.ha-1 with average 23.2 kg.ha-1 while nitrogen volatilization ranged between 0 and 14.9 kg.ha-1 with an average 5.8 kg.ha-1. Also, the maximum nitrogen leached was associated with irrigated wheat-high nitrogen scenario that had significant difference with other scenarios. However, the lowest amount observed in the rainfed wheat-without nitrogen scenario that had no significant difference with irrigated wheat-without nitrogen scenario. The highest productivity was observed in irrigated wheat-conventional scenarios (26 kg.kg-1) and irrigated wheat high nitrogen (25.9 kg.kg-1) which was significantly different than the other scenarios. Therefore, irrigated wheat- conventional scenario was identified as suitable scenario in wheat production in Gorgan, Iran, due to cost saving, low leaching, less environmental pollution, adequate irrigation and less fertilizer use.Keywords: Nitrogen budgeting, Nitrogen productivity, SSM-Wheat model
-
خشکسالی پدیده ای آرام و خزنده که خسارات زیادی و جبران ناپذیری به طبیعت وارد می کند و تمام اقلیم ها را تحت تاثیر قرار می دهد. یکی از پیامدهای اقلیمی مهم برای زراعت، خشکسالی های پیاپی است که هر چند سال اتفاق می افتد و باعث کاهش عملکرد تولید به ویژه در شرایط کشاورزی دیم می شود. لذا این تحقیق باهدف پایش خشکسالی ها و تاثیر خشکسالی کشاورزی بر روی محصول استراتژیک گندم تحت شرایط کشت دیم و آبی در منطقه بجنورد انجام شد. در این راستا برای محاسبه شاخص های خشکسالی بارش استاندارد شده (SPI)، شاخص درصد نرمال (PN) و شاخص نمره Z (ZSI) از آمار و اطلاعات بارندگی ایستگاه هواشناسی بجنورد طی دوره زمانی 1384 تا 1398 استفاده شد. همچنین جهت ارتباط خشکسالی ها با محصولات کشاورزی از آمار و اطلاعات میزان سطح زیر کشت، میزان تولید و عملکرد محصول گندم دیم و آبی طی دوره آماری 1362 تا 1398 استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون بین شاخص های خشکسالی با سطح زیر کشت، میزان تولید و عملکرد محصول گندم دیم و آبی نشان داد که کمترین همبستگی مربوط به شاخص ZSI با عملکرد آبی به مقدار r=0/23 و بیشترین همبستگی مربوط به میزان تولید دیم با شاخص PN به مقدار r=0/73 می باشد. همچنین تغییرات زمانی سطح زیر کشت آبی و دیم گندم در منطقه بجنورد نشان می دهد، با گذشت زمان از سطح زیر کشت محصول گندم دیم به شدت کاسته شده است (شیب خط روند معادله منفی می باشد) که یکی از علت های اصلی آن کاهش ریزش های جوی و خشکسالی در منطقه می باشد که خسارات جبران ناپذیری بر کشاورزان وارد کرده است. نتایج تغییرات شاخص SPI روی سطح برداشت از اراضی کشت دیم و آبی نشان داد که در زمان ترسالی، برداشت محصول از اراضی زیر کشت دیم و آبی افزایش یافته است و در زمان خشکسالی میزان برداشت محصول کاهش یافته است؛ اما در مورد کشت آبی در سال هایی که خشکسالی رخ داده است، کاهش سطح برداشت آبی از شدت کمتری برخوردار بوده است و دلیل آن می تواند استفاده از روش های دیگر تامین آب برای کشت ازجمله حفر چاه های غیرمجاز و عمیق تر کردن چاه های کشاورزی باشد.کلید واژگان: خشکسالی کشاورزی, شاخص SPI, عملکرد گندم, کشت دیم و آبیDrought is a slow-onset and creeping phenomenon that imposes many irreparable natural hazards and affects all climates. One of the important climatic consequences for agriculture is consecutive droughts that occur every few years and reduce the production yield, in particular under rainfed farming conditions. Therefore, this study was conducted to monitor droughts and the impact of agricultural drought on the strategic wheat crop under rainfed and irrigated cultivation conditions in the Bojnourd region. In this regard, to calculate the standardized drought indices i.e. Standardized Precipitation Index (SPI), Percent of Normal Index (PN), and Z-score Index (ZSI), rainfall statistics, and information of Bojnourd meteorological station during the period 2005 to 2019 were used. Likewise, to relate droughts to agricultural products, statistics and information on the area under cultivation, production, and yield of rainfed and irrigated wheat were used during the statistical period of 1983 to 2019. The results of pearson correlation between drought indices and area under cultivation, production, and crop yield of rainfed and irrigated wheat indicated that the lowest (r = 0.23) and the highest (r = 0.73) correlation levels belonged to the ZSI index with irrigated yield and rainfed production with the PN index, respectively. Temporal changes in the area under cultivation of irrigated and rainfed wheat in Bojnourd region showed that the area under irrigated wheat crop cultivation decreased sharply over time (a negative slope for the trend line of the equation), which is mainly due to the decline in precipitations and droughts in the region causing irreparable damage to farmers. The results of variations in the SPI index on the harvest level from rainfed and irrigated fields indicated that the harvest level from rainfed and irrigated fields increased during the wet year while it decreased during droughts. However for irrigated cultivation, the reduction of irrigated crop yield was less severe over drought years probably due to the use of other methods of water supply for cultivation, including drilling illegal wells and deepening agricultural wells.Keywords: Agricultural drought, Rainfed, irrigated cultivation, SPI Index, Wheat yield
نکته:
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
متن مطلب
- 3358
- 51
نوع نشریه
-
علمی3409
اعتبار نشریه
- 3408
- 1
نام نشریه (ده نشریه با بیشترین تعداد نتایج)
موضوعات گروه نشریات علمی
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.