به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۷۶۷۷ عنوان مطلب
|
  • عباسعلی ابونوری، هادی محمدی، مریم نوروزی نژاد
    دراین مقاله از روش هدنیک برای برآورد ارزش اقتصادی آب کشاورزی در شهرستان سبزوار استفاده شد. جامعه ی آماری در این پژوهش، تمام قطعه زمین های آبی و دیم اجاره شده ی شهرستان سبزوار در سال کشاورزی 88-1387 است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و تکمیل تعداد 350 و 150 پرسش نامه به ترتیب برای زمین های آبی و دیم نهایتا تحلیل بر روی 327 پرسش نامه از گروه اول و 123 پرسش نامه از گروه دوم صورت گرفت. قیمت زمین های آبی و دیم منطقه بر مبنای ویژگی ها و خصوصیات کیفی و کمی آن ها و با روش حداقل مربعات معمولی (OLS) برآورد شد. ضرایب به دست آمده، به عنوان قیمت ضمنی این ویژگی ها، میزان اهمیت هر ویژگی و سهم آن در قیمت زمین را نشان می دهد. درمرحله ی دوم از تفاوت قیمت زمین های آبی و دیم، قیمت اجاره ی یک ساله ی آب برای یک هکتار زمین به دست آمد. نتایج نشان می دهد که یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر قیمت زمین های دیم در منطقه بافت خاک است. بافت شنی اثر قابل توجهی بر کاهش قیمت این زمین ها دارد. در مدل برآورد شده نیز ضریب بافت شنی با مقدار 617/0 نشان دهنده ی تاثیر بیش تر آن نسبت به بقیه ی ویژگی ها بر قیمت زمین است. درزمین های آبی نیز مهم ترین ویژگی، میزان آب دهی چاه ها بود که با ضریب 878/0 در مدل قابل مشاهده است. کیفیت آب مصرف شده در زمین نیز تاثیر زیادی برقیمت گذاشته است، به شکلی که زمین هایی که دست رسی به آب شیرین دارد از بقیه گران تر است. در نهایت زمین ها براساس کیفیت آب مصرف شده در آن ها و بافت خاکشان گروه بندی و برای هر گروه از آن ها میانگین قیمت به صورت جداگانه برآورد شد. بیش ترین قیمت برای آب مربوط به زمین های لومی که با آب شیرین (EC=1) و نسبتا شیرین (EC=2) آبیاری می شود است. این قیمت معادل 254111 و264103 تومان برای اجاره ی یک ساله ی آب در یک هکتار از این زمین ها است.
    کلید واژگان: قیمت گذاری, صفات کیفی, هدنیک, سفره ی آب زیرزمینی, زمین آبی و دیم, بافت زمین, شوری آب (EC)
    A. Abounoori, H. Mohamadi Mohamadi, M. Noroozinejad
    In this research we use the hedonic method for valuing of water. This method uses for pricing goods or their attributes that we can not present them in market without their properties. We collect information for rent price and their properties by questionnaire method. From total of 500 questionnaires, 150 are for non-irrigated farm lands and 350 are for irrigated lands. Estimated models are separated for irrigated and non-irrigated pieces. Depended variable is natural log of rent price of one hectare of irrigated or non-irrigated farm land in the year of 2008-2009. Independed variables show quality properties; geographical situation of pieces, structural properties, resource and water properties. Results say that rent price average of non-irrigated lands in Sabzevar are different according to the type of soil. Price of land with lomy soil is higher than others (215980 Rials) and for sandy soil is lower than others (96870 Rials). Average of rent price for irrigated lands are difference too. in additional the quality of water is effective in this case. High prices are for farm lands with less sand and high quality water (2757100 Rials). Otherwise, pieces with more sand in their soil and low water quality for irrigate have lower price (1224700 Rials). At least, rent value of water for one hectare land with loamy or clay-sandy soil is higher than others (2541110 Rials).
  • سمیه حمیدی نهرانی، محمدصادق عسکری*، سعید سعادت، محمدامیر دلاور، مهدی طاهری
    سابقه و هدف

    کیفیت خاک نقش مهمی در ایجاد ارتباط بین تولید بالا و پایداری منابع اراضی دارد و می تواند بر کیفیت هوا، آب و محیط زیست تاثیر گذار باشد. ارزیابی تاثیر روش های مدیریتی تحت کاربری های کشاورزی بر کیفیت خاک از فرآیندهای لازم برای دست یابی به مدیریت پایدار خاک در اکوسیستم های کشاورزی است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر روش های مرسوم مدیریت کشاورزی بر کیفیت خاک در استان زنجان انجام شد. 

    مواد و روش ها:

    154 نمونه خاک از 77 مزرعه در سطح استان زنجان (27 سایت در کاربری آبی و 50 سایت در کاربری دیم) از عمق 0 تا 30 و 30 تا 60 سانتی متری جمع آوری گردید. با توجه به تهدیدات اصلی در ارتباط با خاک در استان زنجان 30 ویژگی فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک اندازه گیری و به عنوان شناسه های کیفیت خاک مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخص تجمعی کیفیت خاک با تلفیق ویژگی های موثر بر کیفیت خاک تعیین شد. مقایسه ی تاثیر روش های متداول مدیریتی در کاربری های دیم و آبی بر کیفیت خاک با استفاده از شاخص-های آماری انجام شد. 

    یافته ها:

    در کاربری دیم و در عمق 30-0 سانتی متر پایداری خاکدانه ها و هدایت هیدرولیکی اشباع خاک به ترتیب 49/49 و 04/22 درصد نسبت به کاربری آبی کم تر بود. جرم مخصوص ظاهری خاک در کاربری آبی 68/3 درصد کم تر از کاربری دیم بود. کربن آلی، کربن زیست توده ی میکروبی، تنفس خاک و شاخص ذخیره ی کربن و نیتروژن خاک در کاربری آبی بیش تر از کاربری دیم بود. کربن آلی در کاربری دیم، در عمق 30-0 سانتی متر 87/33 درصد و در عمق 60-30 سانتی متر 43/31 درصد نسبت به کاربری آبی کم تر بود. هدایت الکتریکی در عمق 30-0 سانتی متر در کاربری دیم 46/50 درصد نسبت به کاربری آبی کم تر بود. هم چنین، روی قابل جذب در کاربری دیم و در دو عمق 30-0 و 60-30 سانتی متر به ترتیب 54/66 و 43/63 درصد نسبت به کاربری آبی کم تر بود. ضریب متابولیکی در کاربری دیم بیش تر از کاربری آبی بود و در این مطالعه به عنوان یکی از ویژگی های نشان دهنده ی تخریب خاک شناسایی شد. ضریب متابولیکی در عمق 30-0 و 60-30 سانتی متر در کاربری آبی به ترتیب 40 و 33/33 درصد نسبت به کاربری دیم کم تر بود. همبستگی مثبت معنی دار بین کربن آلی و ویژگی های فیزیکی خاک شامل پایداری خاکدانه و هدایت هیدرولیکی اشباع و ویژگی های زیستی خاک شامل کربن زیست توده ی میکروبی و تنفس خاک مشاهده شد. شاخص کیفیت خاک تجمعی در عمق 0 تا 30 سانتی متر در کاربری آبی (64/0) به طور معنی داری بیش تر از کاربری دیم (55/0) بود.

    نتیجه گیری:

    نتایج این پژوهش نشان داد که از نظر کیفیت خاک، مدیریت کشاورزی آبی شرایط بهتری نسبت به مدیریت کشاورزی دیم دارد. با این وجود، هدایت الکتریکی بالاتر خاک در کاربری آبی ضرورت مدیریت بهتر کودهای شیمیایی و بررسی کیفیت آب های مورد استفاده برای آبیاری اراضی استان زنجان را نشان می دهد. کربن آلی خاک به عنوان مهم ترین ویژگی موثر بر کیفیت خاک های مورد مطالعه شناسایی شد. استفاده از روش های مدیریتی کارآمد از جمله خاک ورزی حفاظتی، اجرای تناوب زراعی مناسب و استفاده ی متعادل از کودهای شیمیایی و آلی که منجر به افزایش ماده ی آلی خاک می شود در هر دو کاربری و به ویژه در کاربری دیم ضروری است.

    کلید واژگان: کیفیت فیزیکی خاک, کیفیت زیستی خاک, کاربری کشاورزی, مدیریت خاک
    Somayeh Hamidi Nehrani, MohammadSadegh Askari *, Saeed Saadat, MohammadAmir Delavar, Mehdi Taheri
    Background and Objectives

    Soil quality plays an important role in the link between high production and sustainability of land resources and can affect the quality of air, water and environment. Assessing the impact of management practices under agricultural land uses on soil quality is one of the necessary processes to achieve sustainable soil management in agricultural ecosystems. Therefore, this research was carried out with the aim of investigating the effects of conventional agricultural management systems on soil quality in Zanjan province.

    Materials and Methods

    154 soil samples were collected from 77 farms in Zanjan province (27 sites in irrigated and 50 sites in rainfed) at 0-30 and 30-60 cm depths. Considering the main threats which are associated with soil in Zanjan province, 30 soil physical, chemical and biological properties were measured and evaluated as the soil quality indicators. Additive soil quality index was determined by integrating soil quality indicators. Statistical parameters were applied to compare conventional management approaches in irrigated and rain-fed land uses on soil quality.

    Results

    Under rainfed land use, at 0-30 cm depth, the aggregate stability and saturated hydraulic conductivity were decreased 49.49% and 22.04% respectively compared to the irrigated land use. Soil bulk density in irrigated land use was 3.68% lower than rainfed land use. Organic carbon, microbial biomass carbon, soil respiration and carbon and nitrogen stock index were higher under irrigated than rainfed land use. Under rainfed land use, soil organic carbon was decreased 33.87% and 31.43%, at 0-30 cm and 30-60 cm depth respectively, compared to the irrigated land use. The electrical conductivity at 0-30 cm depth was 50.46% lower than irrigated land use. Under rainfed land use, available zinc was decreased 66.54% and 63.43%, at 0-30 cm and 30-60 cm depth respectively, compared to the irrigated land use. The metabolic quotient in rainfed land use was higher than the irrigated land use and was identified as an indicator of soil degradation in this study. The metabolic quotient was reduced in irrigated land use by 40% and 33.33% at 0-30 and 30-60 cm depth respectively, compared to the rainfed land use. A significant positive correlation was found between organic carbon and soil physical properties including aggregate stability and saturated hydraulic conductivity and soil biological properties including microbial biomass carbon and soil respiration. The additive soil quality index at 0-30 cm depth, was significantly higher in irrigated land use (0.64) than rainfed land use (0.55).

    Conclusion

    The results showed that in terms of soil productivity and quality, irrigated management has better conditions than rainfed management. However, higher soil electrical conductivity in irrigated land use indicates the necessity of better chemical fertilizer management and assessing water quality used for irrigating lands in Zanjan province. Soil organic carbon was identified as the most important indicator that influenced the quality of studied soils. Using efficient management approaches including conservational tillage, operating appropriate crop rotation and application of equivalent chemical and organic fertilizers which result in increasing soil organic material are essential for both land uses, particularly under rainfed farming.

    Keywords: soil physical quality, soil biological quality, agricultural land use, Soil management
  • رحیم ساعی
    پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر توسعه کشاورزی (زیربخش زراعت) در شهرستان ملکان پرداخت. به این منظور، از 350 سرپرست خانوار بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، پرسش نامه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای «نزدیکی روستا تا جاده اصلی»، «تعداد محصولات زراعی کشت شده»، «مساحت اراضی دیم»، «مساحت اراضی آبی»، «مساحت باغ و قلمستان»، «مساحت اراضی بیمه شده»، «سطح پایداری اکولوژیکی» و «سطح مشارکت اجتماعی» علاوه بر تاثیر مستقیم، به طور غیرمستقیم هم بر سطح توسعه کشاورزی اثر گذارند. با توجه به نتایج مطالعه، یکپارچه سازی اراضی دیم و آبی، ترویج پایداری اکولوژیکی از طریق برنامه ریزی علمی، تشویق زارعان به بیمه اراضی و افزایش مشارکت کشاورزان در فعالیت های اجتماعی پیشنهاد شد.
    کلید واژگان: توسعه, شهرستان ملکان, کشاورزی, زراعت, تحلیل مسیر
    R. Saei
    This study aimed to investigate factors affecting on agricultural developmental (sub-sector of agronomy) in Malekan County. For this purpose, a questionnaire was completed from 350 heads of household selected based on a cluster random sampling procedure. Stepwise regression and path analysis were used for analysis of data. The result showed that “the proximity of village to the main road”, “the number of cultivated crops”, “area of dry land”, “area of irrigated land”, “area of gardens”, “area of insured land”, “ecological sustainability level”, as well as “social participation level” have direct and indirect effects on agricultural developmental. According to the results, dry and irrigated land consolidation, promoting ecological sustainability through scientific planning, encouragement the farmers to insure arable lands, and increasing the farmers’ participation in social activities were suggested.
    Keywords: Agricultural Development, Optimum Use of Land, Agriculture, Environment, Malekan
  • Maisam Rafe, Bahman Khosravipour, Masoud Baradaran, Mansour Ghanian, Sayed Ali Moosavi, Maryam Roozbahani *

    The purposeof this studywas to Analyzing factors that effecting on rangeland degradation. Statistical population of this research consisted of whole farmer in Pirtaj district (N= 1600); from that 120 farmer were selected as sample using cluster sampling. The main tool to collect data was a researcher made questionnaire that Content validity of the questionnaire was approved, by a panel of experts and its reliability was confirmed by calculating Cronbach''s alpha coefficient (α≥ 0.74- 0.82). Data was analyzed by SPSS software. Results of correlation analysis indicated a positive statistically significant relationship between rainfed land with personal ownership, number of livestock and rangeland degradation. Also, there are negative and significant relationships between irrigated lands with personal ownership, garden size, and rangeland degradation. Results of stepwise regression showed that in generally garden size, amount of rainfed land with personal ownership, and amount of irrigated lands with personal ownership, has been defined 35.00% of rangeland degradation variances.

    Keywords: Rangeland degradation, Livestock, Grazing, Rainfall, Irrigate lands
  • S. R. Salakinkop*, C. S. Hunshal
    Background

    Evaluation of urban sewage for its feasibility and potentiality as sources of irrigation water and plant nutrient is need of the hour. In this context, a field experiment was laid out in split–split plot design with three replications. Main plots constituted two types of lands (fields irrigated with sewage and bore well water since 1992). Subplots were allotted with three sources of irrigation which consisted of sewage water alone, bore well water alone (good water) and conjunction of sewage and bore well water. And sub-subplot constituted of four fertilizer levels (no fertilizer, 50 % recommended rate of fertilizer (RRF), 75 % RRF and 100 % RRF.

    Results

    Crop growth in terms of photosynthesis, net assimilation rate and dry matter production significantly increased in sewage-irrigated land compared to bore well-irrigated land. Similarly, significantly higher wheat grain yield (4370 kg ha−1), protein (12.88 %) and dry gluten (9.22 %) were obtained in field irrigated with sewage water compared to bore well-irrigated land. Sources of irrigation also differed significantly producing higher grain yield (4,100 kg ha−1), protein (12.81 %), dry gluten (8.97 %) in sewage irrigation compared to bore well water irrigation. Enhanced activity of dehydrogenase and phosphatase enzymes and organic carbon in sewage-irrigated field contributed more to available nutrient pool of soil. Pooled results of 2 years revealed that wheat roots accumulated significantly higher amount of Cr, Ni, Pb and Cd in sewage-irrigated land compared to bore well-irrigated land. The same trend was noticed in stem with respect to Cr and Ni. In general, concentration of heavy metals was higher in root followed by stem and lower in grain. The Pb concentration in plant parts (root, stem and grain) was not influenced by land type and sources of irrigation. None of the treatments did show accumulation of these heavy metals in wheat plant parts more than normal range found in food plants. The values of these metals were below the recommended maximum tolerable levels proposed by the Joint FAO/WHO Expert Committee on Food Additives, Summary and conclusions. In: 53rd Meeting, Rome, (1999).

    Conclusion

    Increased wheat grain yield in sewage-irrigated land compared to bore well-irrigated land was attributed to increased soil fertility that was a result of continuous sewage irrigation. Long-term irrigation of farm lands with wastewater leads to contamination of soil and plant system with heavy metals in the study area. Wastewater-irrigated soil showed significant (p < 0.05, p < 0.01) accumulation of heavy metals compared to the freshwater-irrigated soil indicating concern of their increased absorption in wheat plant. The accumulation of heavy metals in wheat plant was in the order of roots > stems > grains. However, all these heavy metals in plant system were lower than the recommended threshold level.

    Keywords: Sewage irrigation, Heavy metalsaccumulation, Wheat yield, Quality
  • زینب حسینی، مرتضی مظفری*، الهام فیجانی

    در سال های اخیر دریاچه های بختگان و طشک با بحران کم آبی و خشکی مواجه شده اند. در نبود داده کافی، نقش گسترش کشاورزی در خشک شدن این دریاچه ها ناشناخته باقی مانده است. هدف از این پژوهش، تعیین تاثیر تغییرات کاربری زمین و گسترش کشاورزی بر کاهش مساحت دریاچه های یاد شده است. به این منظور، با استفاده از سنجش از دور، تغییرات سطح آب دریاچه ها و همچنین مساحت زمین های کشاورزی حوضه آبریز بختگان در سه دهه گذشته تعیین شد. نتایج نشان می داد که طی سال های 1366 تا 1386، وسعت زمین های کشاورزی در تمام دشت های حوضه افزایش یافته است. با شروع خشکسالی در سال 1386 و همزمان با آغاز کاهش چشمگیر سطح آب دریاچه ها، دشت های واقع در بخش های میانی و پایین دست حوضه با کاهش چشمگیر و دشت های بالاست با گسترش قابل توجه زمین های کشاورزی روبرو بوده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر عوامل اقلیمی، گسترش کشاورزی در بالادست حوضه نیز در خشک شدن دریاچه های بختگان و طشک نقش داشته است.

    کلید واژگان: دریاچه بختگان و طشک, خشکسالی, کشاورزی, سنجش از دور, شاخص های NDVI و NDWI
    Zeinab Hoseini, Morteza Mozafari *, Elham Fijani

    The Bakhtegan and Tashk lakes (SW Iran) have been rapidly drying up during since 2007. In the absence of sufficient data, impacts of changes in land use on drying up of the lakes remain as yet undetermined. At this study, an attempt has been made to determine the effect of land use changes on shrinking of the lakes. The changes in the area of Bakhtegan and Tashk lakes together with the area of irrigated lands during the last three decades were determined by remote sensing analysis. By beginning of 1987 until 2007, the area of irrigated lands was increased from 1253.01 to 2506.11 km2 at all plains in the basin. Since 2007, two different behaviors have been detected in the area of irrigated lands at the upstream and downstream sectors of the basin. At downstream, all plains have experienced a significant reduction in the area of agricultural lands, but a considerable extension was detected in the upstream plains, where the lands were mainly cultivated with rice. Results show that the Bakhtegan and Tashk lakes had completely dried up as a result of the combined effects of meteorological drought and irrigation development (particularly at the upstream part of the basin).

    Keywords: Bakhtegan, Tashk lakes, Drought, Irrigated lands, Remote sensing, NDWI, NDVI indexes
  • مجید شریفی پور، عبدعلی ناصری، عبدالرحیم هوشمند، علیرضا حسن اقلی، هادی معاضد
    سطح اراضی شور تحت آبیاری در ایران در حال گسترش است. در جنوب استان خوزستان و حتی در اراضی واقع در طرح های توسعه شبکه های آبیاری و زهکشی در نواحی مختلف کشور نیز چنین شرایطی به چشم می خورد. روش های معمول آبشویی خاک های شور در مناطق خشک و نیمه خشک جهان، روش های آبشویی متناوب و پیوسته با آبیاری سطحی است. با آبشویی متناوب، به صورتی که فرصت زهکشی نیمرخ خاک ایجاد شود، املاح می توانند به سطح خارجی خاکدانه ها پخشیده شوند. حتی اگر جریان در خلل و فرج درشت وجود نداشته باشد، طی دور بعدی آبشویی، این املاح به راحتی به جریان بین خاکدانه ای پخشیده شده و به سهولت آبشویی می گردند. آنچه در قسمت اول این مقاله ارائه شد4، مروری بود بر مفاهیم نظری و ریاضی انتقال املاح در خاک. در این بخش، جنبه کاربردی آبشویی املاح، با توجه ویژه به اثر انقطاع جریان و کیفیت آب مورد بررسی قرار می گیرد. در استفاده از روش های آبیاری بارانی و قطره ای برای آبشویی نمک ها، هرچند جریان غیراشباع در خاک ایجاد شده و هدر رفت آب از میان خلل و فرج درشت خاک به حداقل می رسد، لیکن آبشویی با آبیاری قطره ای به دلیل پخش موضعی آب در خاک، منجر به تشکیل پهنه های نامنظم شوری می شود. انباشتن آب بر سطح خاک با آبیاری سطحی، عملیات معمول در آبشویی خاک های شور است که بر اساس نتایج تحقیقات، با آبشویی متناوب می توان راندمان آن را افزایش داد. البته عوامل متفاوتی بر کارایی آبشویی متناوب در مقایسه با آبشویی پیوسته موثر است، ازجمله: تبخیر، هدایت هیدرولیکی و وجود گیاه بر سطح خاک که در مقاله به بررسی اثر این عوامل بر فرآیند آبشویی پرداخته خواهد شد. همچنین، مروری بر نتایج برخی پژوهش های انجام شده در جهان و ایران نیز ارائه می شود.  
    کلید واژگان: آبشویی متناوب, آبشویی پیوسته, هدایت هیدرولیکی, خاکدانه, زهاب
    M. Sharifipour *, A.A. Naseri, A.A. Hooshmand, A. Hassanoghli, H. Moazed
    Saline irrigated lands are expanding in Iran. Developing irrigation and drainage networks in salt affected soils in south Khuzestan will increase the quantity of saline irrigated lands. Continues and intermittent leaching are the usual methods for reclamation of salt affected soils in arid and semi-arid areas. By intermittent leaching, salts could be diffuse to the outer side of the aggregates in the drainage period and will be leached in the next round of water application. The part one of these series of papers was about the reviewing theoretical and mathematical concepts of salt transports in soil. In this part, applied aspects of salt leaching, considering interruption and water quality will be investigated. Effectiveness of surface and pressurized irrigation methods on salt leaching and their salt distribution patterns, considerations of leaching with saline water, factors which affected intermittent and continues leaching (evaporation, hydraulic conductivity, existence of plants and sodification) and a view to the world and Iran literatures are the main subjects of the paper.
    Keywords: Continues Leaching, Intermittent Leaching, Hydraulic Conductivity, Aggregate, Drainage Water
  • سید ارشاد برحق*، مهدی ضرغامی، یوسف علیزاده گورچین قلعه، محمدرضا شهبازبگیان

    در این مطالعه استخراج راهبردهای مدیریتی مدل شکار- شکارچی برای حوضه آبریز دریاچه ارومیه توسعه داده شده است. مزیت اصلی این مدل، تخصیص متعادل آب بین ذینفعان در راستای رسیدن دریاچه به شرایط پایدار یعنی تراز اکولوژیک است. با توجه به گسترش کشاورزی در شمال غرب ایران، بررسی راهکار های قابل اجرا و به روز کاهش آب مصرفی در بخش کشاورزی حایز اهمیت می باشد. در این تحقیق ابتدا یک مدل پویایی سیستم ها شامل یک نمودار ذخیره- جریان طراحی شده است که در آن دریاچه ارومیه به عنوان بخش شکار و اراضی کشاورزی به عنوان بخش شکارچی به حساب آمده اند. سپس با توجه به اثرات عوامل مختلف به صورت پویا، به بررسی و تحلیل راهکارهای کاهش آب مصرفی کشاورزی پرداخته شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در بازه ی زمانی 2015 تا 2031 کاهش اراضی کشاورزی (یکپارچه سازی، کاهش تعداد کشاورزان و...) به میزان 40 درصد، افزایش راندمان آبیاری کشاورزی (اصلاح الگوی کشت، مدرن سازی تجهیزات آبیاری، اصلاح روش های آبیاری و...) به میزان 21 درصد و کاهش مساحت دریاچه به میزان 20 درصد، به ترتیب باعث افزایش تراز آب دریاچه به میزان 7/1، 8/0 و 5/0 متر می شوند. با اعمال سناریو های مذکور به صورت یکجا و هم زمان تراز آب دریاچه به میزان 3/4 متر افزایش پیدا کرده و دریاچه به تراز اکولوژیک خود (1274 متر) خواهد رسید.

    کلید واژگان: تخصیص آب, دریاچه ارومیه, حل اختلاف, مدل شکار و شکارچی, پویایی سیستمها
    Seyed Ershad Barhagh *, Mahdi Zarghami, Yusuf Alizade Govarchin Ghale, MohammadReza Shahbazbegian

    A system dynamic model is necessary to estimate the existing interactions between Urmia Lake and factors affecting it. In this study, the Predator-Prey model using system dynamics simulation has been developed for Urmia Lake Basin. The main advantage of this model is providing the balanced water allocation between stakeholders in order to have a sustainable water management system for the lake. Due to increasing the area of irrigated lands in the northwest of Iran, having an applicable and up-to-date method to reduce water consumption in agricultural part is unavoidable. A stock-flow model has been designed in this study, in which Urmia Lake and irrigated lands are considered as the prey and predator, respectively. Then, the effects of various factors on the water elevation fluctuations of the lake have been analyzed dynamically and the strategies for reducing the water consumption of agricultural part have been investigated carefully. The results of this study indicate that the reducing irrigated lands by 40%, improve irrigation efficiency by 21% and reducing the area of lake by 20% lead to increasing water level of the lake by 1.7, 0.8 and 0.5 meters, respectively. By applying these policies, the water level of the lake will increase about 4.3 meters and it will lead to better ecological condition.

    Keywords: Water allocation, Urmia Lake, Conflict Resolution, Predator-Prey, System Dynamics
  • سمیه حمیدی نهرانی، محمدصادق عسکری*، سعید سعادت، محمدامیر دلاور، مهدی طاهری

    شاخص کیفیت خاک به عنوان ابزاری کمی برای ارزیابی تاثیر کاربری و سیستم های مدیریتی بر شرایط خاک مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این تحقیق کمی کردن کیفیت خاک در بوم سازگان های کشاورزی استان زنجان با استفاده از تحلیل های چند متغیره می باشد. 154 نمونه خاک از 77 مزرعه در سطح استان زنجان (27 نمونه در کاربری آبی و 50 نمونه در کاربری دیم) از عمق صفر تا 30 و 30 تا 60 سانتی متری جمع آوری شد. 24 ویژگی فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک اندازه گیری شدند. روش تجزیه به مولفه های اصلی به منظور شناسایی حداقل ویژگی های موثر ((MDS بر کیفیت خاک استفاده شد. دو گروه از حداقل ویژگی های موثر با بررسی جداگانه ی ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و زیستی ((MDS1 و بررسی کل ویژگی ها (MDS2) تعیین شد و قابلیت روش های خطی و غیر خطی جهت تهیه شاخص کیفیت خاک مورد بررسی قرار گرفت. چهار شاخص برای کیفیت خاک با استفاده از MDS1 و  MDS2و روش امتیازدهی خطی و غیر خطی محاسبه شد. نیتروژن کل، فسفر، سدیم، روی و مس قابل جذب، کربن زیست توده میکروبی، شاخص سهم میکروبی، میانگین وزنی قطر خاکدانه و جرم مخصوص ظاهری به عنوان MDS1 تعیین شدند. کربن آلی، فسفر، سدیم، روی و مس قابل جذب، شاخص سهم میکروبی، میانگین وزنی قطر خاکدانه و ضریب جذب پذیری خاک به عنوان MDS2 شناسایی شدند. هر دو روش کارایی کافی برای شناسایی حداقل ویژگی های موثر بر کیفیت خاک را داشتند. شاخص های خطی کیفیت خاک (p˂0.001) نسبت به شاخص های غیر خطی(p˂0.01)  قابلیت بیشتری برای تفکیک کیفیت خاک بین دو کاربری دیم و آبی نشان دادند. شاخص کیفیت محاسبه شده با استفاده از تابع خطی و MDS1 نشان داد کیفیت خاک در کاربری آبی (524/0) شرایط بهتری نسبت به کاربری دیم (433/0) دارد. شاخص کیفیت خاک محاسبه شده با استفاده از MDS2 نیز روند مشابهی را بین کاربری آبی (515/0) و دیم (433/0) نشان داد.

    کلید واژگان: کاربری آبی, کاربری دیم, مدیریت خاک, تجزیه به مولفه های اصلی
    Somayeh Hamidi Nehrani, Mohammad Sadegh Askari *, Saeed Saadat, Mohammad Amir Delavar, Mehdi Taheri

    Soil quality (SQ) index is used as a quantitative tool for assessing the impact of land use and management systems on soil condition. The aim of this study was to quantify SQ under agricultural ecosystems in Zanjan province using multivariate analyses. 154 soil samples were collected from 77 farms in Zanjan province (27 sites under irrigated and 50 sites under rain-fed land use) at 0-30 and 30-60 cm depths. 24 soil physical, chemical and biological properties were measured. Principal component analysis was used to identify minimum data set (MDS) for assessing SQ. Two groups of MDS were determined by considering physical, chemical and biological properties separately (MDS1), and by using all measured soil properties (MDS2). The capability of linear or non-linear approaches to develop SQ index was investigated. Four SQ indices were calculated using MDS1 and MDS2, linear and non-linear scoring methods. Total nitrogen, available phosphorus, sodium, zinc and copper, microbial biomass carbon, microbial quotient index, aggregate stability and bulk density were determined as the MDS1. Soil organic carbon, available phosphorus, sodium, zinc and copper, microbial quotient index, aggregate stability and sorptivity were identified as the MDS2. Both methods had enough efficiency to identify MDS for assessing SQ. The linear SQ indices (p˂0.001) showed higher capability than non-linear indices (p˂0.01) to differentiate SQ between rain-fed and irrigated land uses. The SQ index calculated using linear function and MDS1 indicated SQ of irrigated land use (0.524) had a better condition compared to rainfed land use (0.433). The SQ index calculated using MDS2 also indicated a similar trend between irrigated (0.551) and rainfed land use (0.433).

    Keywords: Irrigated land use, principal component analysis, Rainfed land use, Soil management
  • رحیم کاظمی، حمید داوودی، محمدجعفر سلطانی، امیر سررشته داری
    جریان پایه و شاخص مرتبط، به عنوان عامل مهمی در مدیریت بهینه آب محسوب می شود. عوامل متعددی در میزان جریان پایه و روند تغییرات آن نقش دارند، از جمله آن ها می توان به کاربری اراضی و پوشش گیاهی اشاره نمود که متاثر از دخالت مستقیم و غیرمستقیم انسان است. در این پژوهش، تغییرات کاربری اراضی در حوزه آبخیز طالقان با استفاده از تفسیر عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای و کاربری اراضی در سه مقطع زمانی سال های 1349، 1366 و 1381 مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، شاخص جریان پایه با استفاده از جریان روزانه و فیلتر رقومی برگشتی لین و هالیک استخراج شد. سپس، از میانگین سالیانه به عنوان شاخص کل حوضه استفاده و روند تغییرات آن با روند تغییرات کاربری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده روند افزایشی تغییر کاربری اراضی از دیم و آبی به مرتعی بود. همچنین، سطح اراضی دیم و آبی به ترتیب، کاهش 32/73 و 87/60 درصدی از خود نشان دادند، در صورتی که برای اراضی مرتعی، افزایش 6/20 درصد نسبت به وسعت کاربری های مشابه در سال مبنا (1349) به دست آمد. تاثیر تغییر کاربری در میزان شاخص جریان پایه نشان گر روند منفی شاخص با درصد تغییرات وسعت اراضی دیم بوده است. این شاخص با درصد تغییرات اراضی آبی نیز هم بستگی منفی را نشان داد. روند مثبت شاخص مذکور با درصد تغییرات اراضی مرتعی، حاکی از نقش مثبت این اراضی در افزایش شاخص جریان پایه است. نتایج پژوهش همچنین نشان داد، میانگین شاخص جریان پایه در دوره های مورد بررسی از 778/0 به 795/0 افزایش یافته است.
    کلید واژگان: اراضی آبی, اراضی دیم, اراضی مرتعی, تصاویر ماهواره ای, فیلترهای رقومی
    Rahim Kazemi, Hamid Davoudi, Mohammad Jafar Soltani, Amir Sarreshtehdari
    Base flows and related indicator is an important factor in water resource management. Several factors have contributed in the base flow values and its changes. From which, land use and vegetation cover are affected directly and indirectly by human intervention. In this research, land use changes in the Taleghan watershed are investigated, using aerial photos interpretation, satellite imagery and land use map in three periods of 1970, 1987, and 2002. Also, base flow index was extracted by using daily discharge and Lynie and Hollick algorithm. Then, mean annual value was used as an overall index and its change trend was investigated with the land use change trend. Results showed an increasing trend of land use change from dry and irrigated lands to rangelands. Also, both dry and irrigated areas, showed a decrease of 73.23 and 60.87 percent, respectively, while, in the rangelands, there was a rising of 20.6% compared to year 1970. The influence of land use change in the amount of base flow index, showed a negative trend with the dry land changes. This index was also negatively correlated with the percentage of irrigated land changes. The positive trend of base flow index with the change of rangeland, indicates their positive role in increasing the base flow index. The results also demonstrated that the mean base flow index increased from 0.778 to 0.795, during the period of research.
    Keywords: Digital filter, Dry land, Irrigated land, Rangeland, Satellite imagery
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال