-
حدود دو دهه است که اندیشه های هانری لوفور دانش علوم جغرافیایی و اجتماعی، به ویژه مطالعات شهری، معماری و شهرسازی را دست خوش تغییر کرده است. در این میان اما سهم او در آکادمی های ایران، اگر نگوییم هیچ، دست کم بسیار ناچیز بوده است. مقاله ی حاضر می کوشد قدمی هرچند کوچک در پر کردن این خلاء بردارد. در این میان به باور راقم، بدون فهم بنیان های فلسفی اندیشه ی لوفور، درک تئوری های شهری او با مشکل مواجه خواهد شد. لذا این مقاله می کوشد تا با تشریح و بسط پایه های فلسفی لوفور، بنیانی برای درک آرای بعدی او خاصه در انقلاب شهری، تولید فضا و نوشته هایی در باب شهرها مهیا کند. نوشته ی حاضر کار خود را با طرحی پیرامون منطق دیالکتیک در اندیشه ی لوفور آغاز می کند. به دنبال این هدف نسبت لوفور با دیالکتیک «هگل» و «مارکس» روشن می شود. همچنین چگونگی ادغام آرای ضد دیالکتیکی «نیچه» در دیدگاه لوفور مورد توجه قرار می گیرد. سپس به تاثیر رویکرد دیالکتیکی در فهم شهر و مطالعات شهری می پردازیم. این نوشته بحث خود را با چگونگی استفاده ی لوفور از منطق دیالکتیک بسان ابزاری روش شناختی در پژوهش در باب جامعه شناسی روستایی به اتمام می رساند.
کلید واژگان: هانری لوفور, منطق دیالکتیک, هگل, مارکس, نیچه, شهر, هم زمانی, در زمانی, سطوح واقعیتIt has been almost two decades since Lefebvre’s thoughts penetrated the Western rationality in the field of geography, urban studies, planning, and architecture. Today, Lefebvre’s book “The Production of Space” is routinely quoted. It seems, however, that Iranian Academia has been remained untouched in terms of Lefebvre’s ideas. This Article then wishes to fill the gab in question. In so doing, I shall begin with philosophical foundations of Lefebvre’s approach since it is believed that these foundations enable us to better understand his urban theories in general and his spatial concepts developed in Urban Revolution, The Production of Space, and Writings on Cities in particular. Drawing on Lefebvre’s philosophical bases, this article begins with explaining logic of dialectic in Lefebvre’s thought. It aims at clarifying the relation between Lefebvrian dialectic and Hegelian and Marxian ones. Then I will turn to the influence of Nietzsche on Lefebvre’s dialectical point of view. This furnishes a basis for developing his dialectical view in urban conceptualising the urban. Finally, the way Lefebvre uses dialectic as a methodological tool in rural sociology is briefly touched upon.Keywords: Henri Lefebvre, Logic of dialectic, Hegel, Marx, Nietzsche, Diachronic, The urban, Synchronic, Levels of reality -
فضا در سه دهه ی اخیر به یکی از مولفه های اساسی در تحلیل های شهری تبدیل شده است. می توان گفت که اثرگذارترین و پیچیده ترین متنی که مبنای این چرخش فضایی را فراهم کرده است کتاب تولید فضای هانری لوفور است. هدف غایی لوفور این بود که نشان دهد فضا سیاسی است. از دید لوفور فضا و زمان به طور تفکیک ناپذیری در فرایندهایی ذیل شیوه های تولید، به هم پیوند خورده اند. او تولید فضا را اصلی ترین سازوکار بقای سرمایه داری می داند و در این رابطه از چرخه ی دوم انباشت سرمایه نام می برد. لوفور بر آن است تا ابعاد پنهان و بدیهی فرض شده ی فرایند تولید فضا را که منجر به تسخیر فضای زندگی روزمره شده است آشکار کند و نشان دهد که تغییر جامعه اساسا به معنای تغییر فضا یا تولید فضاست. دانش معتبر فضا از نظر لوفور باید به مسئله ی تولید بپردازد و فضاهای بازنمایی و بازنمایی های فضا را شرح دهد، اما از همه مهم تر باید به روابط متقابل و پیوندهای شان با پرکتیس اجتماعی بپردازد. لوفور می گوید آن هایی که چگونگی بازنمایی فضا را کنترل می کنند، چگونگی تولید، سازماندهی و مصرف فضا را نیز کنترل می کنند. او در این راستا چارچوبی تحلیلی را تحت عنوان نظریه ی تولید فضا به کار می گیرد که به شکلی پیچیده برگرفته از اندیشه ی دیالکتیکی، نظریه ی زبان و خوانش او از پدیدارشناسی است. بنابراین ضروریست تا ابعاد این نظریه را مورد کاوش قرار دهیم. این کاوش برای همه ی آن هایی که به شکلی در تحلیل پدیده ها و واقعیت های شهری درگیرند سودمند است.
کلید واژگان: فضا, زمان, تولید فضا, سرمایه داری, دیالکتیک, زبان, پدیدارشناسی, لوفورWorks of Henri Lefebvre who has been entitled father of France dialectic and the last classic philosopher, includes a wide and exceptional range of themes: dialectic, Marxism, alienation, the production of space, critique of everyday life, urban revolution, rhythmanalysis, space-time, capitalism, city, the urban, the right to the city, theory of language, Hegel, Marx, Nietzsche, Heidegger, and so on. What, however, links all of his works is his own method that he uses: dialectics. Lefebvre in dialectical materialism begins with a critique of Hegel's dialectic, and by explaining Marx's critique on Hegel, introduces his own version of dialectic. Here, in order to illuminate aspects of Lefebvre's dialectical method, first of all, dialectical materialism's schema and its relation with Lefebvre's real life condition and his others works is provided. The difference between formal logic and dialectical logic, thenis addressed. In the next step, Lefebvre's critique on Hegel is presented. By explaining Lefebvre's critique on Marx, therefore, his own dialectic is put forward.Throughemploying Marx's concept oftotal man, and based upon praxis that is the total activity of mankind, action and thought, physical labour and knowledge,and Marx's concepts of use value and exchange value,Lefebvre elucidates an application of his dialectical method.Keywords: dialectical materialism, praxis, alienation, dialectical logic, formal logic, becoming, Hegel, Marx -
نوشته های هانری لوفور که پدر دیالکتیک فرانسه و آخرین فیلسوف کلاسیک نامیده شده بسیار گسترده و چشمگیر است: دیالکتیک، مارکسیسم، بیگانگی، تولید فضا، نقد زندگی روزمره، انقلاب شهری، ضرباهنگ کاوی، بدن، فضا- زمان، سرمایه داری، سیتی و اوربان، حق شهر، نظریه ی زبان، «هگل»، «مارکس»، «نیچه»، «هایدگر»، و.... اما آنچه پیونددهنده ی همه ی کارهای اوست، روشی است که به کار می برد؛ یعنی دیالکتیک. او در «ماتریالیسم دیالکتیکی»، از نقد دیالکتیک هگل آغاز می کند و با تبیین نقد مارکس بر هگل، دیالکتیک خود را ارائه می کند. در این نوشتار، به منظور روشن کردن ابعاد روش دیالکتیکی لوفور، ابتدا طرح کلی ماتریالیسم دیالکتیکی ارائه می شود و سپس به تفاوت میان منطق صوری و منطق دیالکتیکی پرداخته می شود. در گام بعدی، نقد لوفور بر دیالکتیک هگل ارائه می شود. در ادامه با اشاره به نقد لوفور بر مارکس، ویرایش خاص لوفور از دیالکتیک عرضه می شود. لوفور با استفاده از مفهوم انسان کامل مارکس و با تکیه بر پراکسیس که فعالیت کامل نوع انسان یعنی کنش و اندیشه، کار فیزیکی و دانش به شمار می رود و نیز مفاهیم مارکسی ارزش مصرف و ارزش مبادله، شیوه ی کاربست روش دیالکتیکی خود را روشن تر می کند.
کلید واژگان: ماتریالیسم دیالکتیکی, پراکسیس, منطق دیالکتیکی, منطق صوری, هگل, مارکسWorks of Henri Lefebvre who has been entitled father of France dialectic and the last classic philosopher, includes a wide and exceptional range of themes: dialectic, Marxism, alienation, the production of space, critique of everyday life, urban revolution, rhythmanalysis, space-time, capitalism, city, the urban, the right to the city, theory of language, Hegel, Marx, Nietzsche, Heidegger, and so on. What, however, links all of his works is his own method that he uses: dialectics. Lefebvre in dialectical materialism begins with a critique of Hegel’s dialectic, and by explaining Marx’s critique on Hegel, introduces his own version of dialectic. Here, in order to illuminate aspects of Lefebvre’s dialectical method, first of all, dialectical materialism’s schema and its relation with Lefebvre’s real life condition and his others works is provided. The difference between formal logic and dialectical logic, then is addressed. In the next step, Lefebvre’s critique on Hegel is presented. By explaining Lefebvre’s critique on Marx, therefore, his own dialectic is put forward. Through employing Marx’s concept of total man, and based upon praxis that is the total activity of mankind, action and thought, physical labour and knowledge, and Marx’s concepts of use value and exchange value, Lefebvre elucidates an application of his dialectical method.Keywords: dialectical materialism, praxis, dialectical logic, formal logic, Hegel, Marx -
ایده اصلی نوشتار حاضر این گزاره هانری لوفور است که فضا یک تولید اجتماعی است. این ادعا خط بطلانی است بر نگاه سنتی به فضا که آن را صرفا چارچوب و محتوایی برای پر شدن توسط پدیده های اجتماعی مینگریست.اما فضا در نظر افرادی چون لوفور یک فضای اقلیدسی صرف نیست بلکه با قدرت، جامعه و مناسبات تولید رابطه تنگاتنگی دارد و همچنین بین فضا و جامعه رابطه دوسوی های برقرار است. در این نوشتار سعی شده است معنای اجتماعی بودن تولید فضا از خلال توضیح سه گانه فضایی لوفور (فضای دریافته،فضای پنداشته و فضای زیسته) توضیح داده شود.
کلید واژگان: هانری لوفور, فضا, فضای دریافته, فضای پنداشته, فضای زیستهThe main idea of this essay stems from Lefebvre’s belief that space is a social product. This idea, indeed, abandons the traditional perception of the space in which space was mere a framework to be filled with social phenomenon. Yet, unlike Cartesian geometry’s understanding of space, for Lefebvre space is in close relation with power, society and relations of production. Likewise, there is a dual relation between society and space. Hence, this article, through the explanation of Lefebvre’s threefold distinction between spatial practices, representations of space and spaces of representations, to discuss how Lefebvre conceives the production of space as a social process.Keywords: Henri Lefebvre, Space, Perceived Space, Conceived Space, Lived Space -
در سال های اخیر پژوهش های گسترده ای بر اساس مفهوم حق به شهر لوفور، بدون نقد اساسی خود این مفهوم، در علوم اجتماعی انجام شده است. نوشتار حاضر بر مبنای رویکرد واسازی دریدا می کوشد این مفهوم را بر محور دو پرسش زیر به نحو انتقادی ارزیابی کند: 1) مفهوم حق به شهر بر اساس چه عناصر و پیش فرض هایی صورت بندی شده است؟؛ و 2) مفهوم حق به شهر بر اساس رویکرد واسازی دریدا از چه محدودیت ها و تناقض های نظری و اخلاقی برخوردار است؟ نوشتار حاضر نشان می دهد که پیش فرض های بنیادین پروژه حق به شهر در پژوهش های اخیر تحریف شده است، زیرا برخلاف دیدگاه های ضدسرمایه داری لوفور، تلاش می کنند با اتخاذ موضع غیررادیکال، آن را درون شهر سرمایه داری عملیاتی کنند. افزون بر این، حتی اگر مفهوم حق به شهر را در چارچوب شهر اتوپیایی-غیرسرمایه داری لوفور پیگیری کنیم، همچنان دارای محدودیت ها و تناقض های نظری، عملی و اخلاقی است، زیرا مفهوم حق به شهر او، بر اساس رویکرد دریدا، آمیخته با خشونت قانون سازی و خشونت حفظ قانون است، درحالی که اتوپیا نمی تواند و نباید مکان استقرار خشونت باشد. از سوی دیگر، پروژه حق به شهر لوفور دارای جنبه غیراخلاقی است. تا جایی که نیروی کارگر به مثابه تنها نیروی مشروع برای فعلیت بخشی مفهوم حق به شهر، تحت ضرورت تاریخی و بدون اراده خویش عمل می کند، نمی تواند و نباید به عنوان طبقه عادل یا فاقد عدالت و مسیولیت پذیر یا مسیولیت ناپذیر درنظر گرفته شود، زیرا عدالت و مسیولیت پذیری تنها درباره اراده و عمل آزاد صادق است؛ بنابراین، اگر اخلاق را حوزه اراده و اختیار در نظر بگیریم، مفهوم حق به شهر لوفور بیرون از حوزه اخلاق قرار می گیرد.در سال های اخیر پژوهش های گسترده ای بر اساس مفهوم حق به شهر لوفور، بدون نقد اساسی خود این مفهوم، در علوم اجتماعی انجام شده است. نوشتار حاضر بر مبنای رویکرد واسازی دریدا می کوشد این مفهوم را بر محور دو پرسش زیر به نحو انتقادی ارزیابی کند: 1) مفهوم حق به شهر بر اساس چه عناصر و پیش فرض هایی صورت بندی شده است؟؛ و 2) مفهوم حق به شهر بر اساس رویکرد واسازی دریدا از چه محدودیت ها و تناقض های نظری و اخلاقی برخوردار است؟ نوشتار حاضر نشان می دهد که پیش فرض های بنیادین پروژه حق به شهر در پژوهش های اخیر تحریف شده است، زیرا برخلاف دیدگاه های ضدسرمایه داری لوفور، تلاش می کنند با اتخاذ موضع غیررادیکال، آن را درون شهر سرمایه داری عملیاتی کنند. افزون بر این، حتی اگر مفهوم حق به شهر را در چارچوب شهر اتوپیایی-غیرسرمایه داری لوفور پیگیری کنیم، همچنان دارای محدودیت ها و تناقض های نظری، عملی و اخلاقی است، زیرا مفهوم حق به شهر او، بر اساس رویکرد دریدا، آمیخته با خشونت قانون سازی و خشونت حفظ قانون است، درحالی که اتوپیا نمی تواند و نباید مکان استقرار خشونت باشد. از سوی دیگر، پروژه حق به شهر لوفور دارای جنبه غیراخلاقی است. تا جایی که نیروی کارگر به مثابه تنها نیروی مشروع برای فعلیت بخشی مفهوم حق به شهر، تحت ضرورت تاریخی و بدون اراده خویش عمل می کند، نمی تواند و نباید به عنوان طبقه عادل یا فاقد عدالت و مسیولیت پذیر یا مسیولیت ناپذیر درنظر گرفته شود، زیرا عدالت و مسیولیت پذیری تنها درباره اراده و عمل آزاد صادق است؛ بنابراین، اگر اخلاق را حوزه اراده و اختیار در نظر بگیریم، مفهوم حق به شهر لوفور بیرون از حوزه اخلاق قرار می گیرد.
کلید واژگان: حق به شهر, خشونت, طبقه کار, اتوپیاگراییTo date, a large number of researches have been published in terms of Lefebvre’s concept of the right to the city within social sciences without a serious critique of the concept. This article, drawing upon Derrida, has attempted to provide a critical analysis of the concept based on the following two questions: 1) on what assumptions has the concept been formulated? 2) What kinds of theoretical and ethical paradoxes does the concept suffer from? The article has argued that the essential assumptions of the concept have been distorted by scientists because they, contrary to Lefebvre, seek to operationalize the concept within the context of the capitalist city. In addition, the operationalization of the concept within Lefebvre’s utopia is still subject to critique, because while utopia is not a place of violence, Lefebvre’s utopia is, according to Derrida, the space of law-making violence and law-preserving violence. Lefebvre’s utopia is only a movement from one type of violence to another one. On the other hand, the concept is unethical for the working class, as the only legitimate force of actualizing the concept, acts under historical necessity and without free will. As far as the labor force, as the only legitimate force for the actualization of the concept of the right to the city, acts under historical necessity and without its own will, it cannot and should not be regarded as a just class or lacking in justice and responsibility or be considered irresponsible because justice and responsibility are true in the case of free will agency. Therefore, if ethics is the sphere of free will, then the concept of the right to the city is free of ethics.
Keywords: The right to the city, violence, the Working Class, Utopianism -
فصلنامه رفاه اجتماعی، پیاپی 57 (تابستان 1394)، صص 177 -203مقدمهحق به شهر لوفور مهیاکننده یک بازاندیشی رادیکال از اهداف، تعاریف و محتوای اجتماعات سیاسی است و مفهوم مشارکت در آن جایگاهی کلیدی دارد. این پژوهش با استفاده از نردبان مشارکت آرنستاین که یک سازه مفهومی برای سنجش مشارکت شهروندی است، به بررسی مشارکت شهروندان تهرانی و ارتباط آن با حق به شهر می پردازد.روشمطالعه حاضر به روش پیمایش و با نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای در بین 879 نفر از شهروندان مناطق 22گانه شهر تهران اجرا شد.یافته هادخالت شهروندان در طراحی فضا در سطح بسیار پایینی قرار داشته و در میزان مشارکت آنان تفاوتهای جنسیتی وجود ندارد.
بحث: پیوند یافته های تحقیق با مفهوم حق به شهر لوفور و مشارکت شهروندان در فضای شهری گویای این است که نظم حاکم، در طراحی فضایی، سرمایه و طبقه را بیش از جلب مشارکت عموم شهروندان و جنسیت مورد توجه قرار می دهد و گفتمان هژمونیک سرمایه بر طراحی فضایی حاکم است. این مسئله با روندهای سازمانی نهادینه شده در ارتباط است و هرگونه تغییر در آن، نیازمند تغییرات در ساختارهای سازمانی مشارکت شهروندی است.
کلید واژگان: جنسیت, حق به شهر, شهروندی, فضا, مشارکتIntroductionLefebvre's right to the city is a radical reconceptualization of goals, definition and content of political communities and the concept of participation plays a great role in it. This project has used Arnestein ladder of participation as a conceptual construct to evaluate different levels of citizen participation, as well as the relation between participation and Lefebvre's idea of the right to the city.MethodThis study has been conducted by survey method using multistage cluster sampling on 879 citizens of 22 municipalities of the city of Tehran.FindingsCitizen Participation in urban design is very low and at the tokenism level while there are no gender differences in the levels of participation.Debate: Implementing Lefebvre’s concept of right to city in this study indicates that in designing urban spaces, capital and class are considered prominent factors by urban authorities while public participation and gender are neglected. The hegemonic discourse of capital is prevalent in the urban space planning. This situation is rooted in the institutional mechanisms and structures thus any change to the current trends, requires alterations in structures of citizen participation.Keywords: citizenship, gender, participation, Right to the city, space -
پایان نامه های جامعه شناسی 1970 میلادی توسط فیلسوف فرانسوی، هنری لوفور است. این مفهوم در چند دهه گذشته توجه بسیاری از نظریه پردازان شهری را در جهان به خود جلب کرده و در عرصه عمل نیز منجر به شک لگیری جنبش های اجتماعی متعدد و صدور منشورهای قانونی شده است. لوفور شهر را به عنوان یک ساختار اجتماعی می دانست و اعتقاد داشت که تمام شهروندان نسبت به شهر دارای حق می باشند. هدف نوشتار حاضر درک صحیح مفهوم حق به شهر، انتقال آن به متخصصان حوزه مطالعات شهری و کوشش در جهت عملی نمودن این ایده است. این نوشتار سعی دارد تا با استفاده از چارچوب نظری ارائه شده توسط هنری لوفور و خوانش مصداق های عینی این مفهوم در قالب جنبش های شهری متعدد و منشورهای صادرشده، به بازشناخت و تحلیل مفهوم حق به شهر بپردازد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر رو ششناسی کیفی است. شیوه های مورد استفاده در گردآوری و تحلیل اطلاعات نیز، سند گزینی و تحلیل تماتیک اسناد و دیدگاه های صاحب نظران انتخاب شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مفهوم حق به شهر، شامل تعلق یافتن شهر به شهروندان و مشارکت آنان در امور شهری است. از این رو مه مترین مقولات پیش روی این مفهوم در خلق فضای شهری باکیفیت شامل حکمرانی شهری؛ شمول اجتماعی؛ تنوع فرهنگی در شهر و آزادی های اجتماعی و حق دسترسی به خدمات شهری برای تمامی ساکنان شهر است.کلید واژگان: حق به شهر, حق مشارکت شهری, حق تخصیص فضا, شمول اجتماعی و دسترسی فضاییRight to the city is one of the controversial concepts introduced in the 1970s by the French philosopher, Henri Lefebvre. In recent decades, this concept has gained the attention of many city theoreticians and has formed various social movements in practice and helped issue some legal charters. Lefebvre considered the city as a social structure and believed that all the citizens have a right to the city. The goal of the current article is to recognize and analyze the concept of right to the city using the theoretical framework presented by Henri Lefebvre and reading the concrete instances of this concept within various urban movements and issued charters. Our study is descriptive research and to gather the data, we used a qualitative method and techniques such as document selection, expert opinion and thematic analysis of documents. Results indicate that the concept of right to the city includes ownership of the city by citizens and their participation in urban affairs. Therefore, major issues confronting this concept in creating high quality urban space are: urban governance, social inclusion, cultural diversity in the city, social freedoms and access to urban services for all residents.Keywords: Henri Lefebvre, right to the city, right to participation in urban, life, access to urban space, right to space allocation
-
درهم تنیدگی امر اجتماعی و امر فضایی، یا تولید اجتماعی فضا، مضمون اصلی نظریه تولید فضا است که هانری لوفور آن را، به ویژه به منظور نقد نظریه های شهری رایج، پرورانده است. لوفور در این نظریه برای توضیح دیالکتیک تولید فضا از سه مفهوم فضای بازنمایی، بازنمایی فضا و پرکتیس فضایی استفاده می کند و آن را در متن نظریه پردازی اش راجع به زندگی روزمره جای می دهد. بازخوانی و نقادی نظریه لوفور، درواقع در حکم بازنگری و صورت بندی دوباره طیف وسیعی از ایده ها، مفاهیم، متدها و دستمایه هایی است که در سنت های فلسفی ایده آلیستی و پوزیتیویستی سده های گذشته درخصوص فضا به کار گرفته شده اند. این تلاش نظری، در صدد است تا بن مایه ای مفهومی برای ارتباط دادن پویش های جامعه شهری شده با مناسبات سرمایه در اختیار بگذارد و به طور مشخص، فضا را به مثابه چیزی که در روابط اجتماعی تولید و بازتولید می شود، وارد تحلیل اجتماعی کند. نتیجه کار نشان می دهد که این نظریه و کارهای تجربی تر اخیر کسانی همچون دیوید هاروی در امتداد آن، از پتانسیل بالایی برای توضیح و تبیین اجتماعی فضا و تغییرات آن برخوردار است.کلید واژگان: تولید فضا, بازنمایی فضا, پرکتیس فضایی, فضای بازنمایی, سرمایه داریSociological Review, Volume:27 Issue: 56, 2020, PP 223 -252The intertwining the social and the spatial, or what is called the social production of space, is the main theme of the theory of production of space that has been introduced by Henri Lefebvre in order to criticize the existent urban theories. In this theory, Lefebvre uses three concepts to explain the dialectic of spatial production: the space of representation, spatial representation and spatial practice. He applies this theory with these three concepts to introduce a thick description of everyday life. Rereading and criticizing Lefebvre theory is in fact a kind of revising and reformulating a range of ideas, concepts, methods and techniques which have been used in idealist and positivist philosophical traditions about space in past centuries. This theoretical contribution is about to introduce some themes for explaining the relation between urban dynamism and capital accumulation. It attempts specifically to analyze space as something that is produced and reproduced in social relations. The finding shows that this theory and some other more empirical contributions have the potential of explaining the nature and transformations of space.Keywords: production of space, everyday life, space of representation, spatial representation, spatial practice
-
هانری لوفور را به راستی باید فیلسوف شهر نامید؛ زیرا هرچند کمابیش هم زمان با وی نظریه پردازان دیگری نیز به جایگاه غفلت شده ی فضا در روابط اجتماعی پرداختند، اما در میان آن ها لوفور بود که به طور مقدم با رویکردی فلسفی به این مقوله پرداخت و آن را به عمل اجتماعی مرتبط ساخت. وی معتقد بود که فضا، تولیدی اجتماعی یا برساخته ی پیچیده ی اجتماعی است. لوفور برای اثبات این مهم، از روش های جدید و خلاقانه ای بهره گرفت که از آن زمره، بسط منطق دوگانه ی جدلی به سه گانه ی جدلی و به کارگیری آن برای توضیح رابطه ی متقابل فردی و اجتماعی انسان با فضاست. این روش مندی خلاقانه باعث شده است که وی در حوزه های فلسفی، اقتصاد و علوم سیاسی، جغرافیا، جامعه شناسی و نقد ادبی، تاثیرگذاری دارای اهمیتی بر نظریه های مطرح امروز داشته باشد. حوزه ی گزیده ی من از منظومه ی نظری لوفور، «حق به شهر» است و می کوشم به ریشه های ابداع و هدف از عنوان این «حق» توسط وی بپردازم. وی این مفهوم ابداعی خود را با معنایی هم چون دیگر حقوق بشر (حق آزادی، کار، مسکن، تحصیل و...)، اما به عنوان حقی در برگیرنده و تحقق بخشنده به حقوق دیگر، مطرح می نماید. حق به شهر را به دو دلیل به عنوان موضوع این جستار برگزیده ام: نخست این که انتشار کتاب کوچک وی به همین نام در سال 1968 سرآغاز و هسته ی نظریه پردازی نوآورانه ی او درباره ی رابطه ی انسان و فضا (شهر)، برای هدایت جنبش دانشجویی غرب به سوی فعالیت فراگیر و پیوسته ی اجتماعی بود. دوم این که نظریه ای که وی با این کتاب مطرح نمود، تخته بند یک دستگاه نظام مند عقلانی یا فلسفی نگشت، بلکه همان طور که پیش بینی و پیشنهاد می نمود، «حق به شهر هم چون خواسته و شعار»، به عمل اجتماعی در بسیاری از کشورهای جهان و در نهایت به یک حرکت جهانی تبدیل شد و در قوانین آن ها رسمیت یافت.
کلید واژگان: هانری لوفور, فضا و زمان, شهر و شهرک, زندگی روزمره, حق به شهرHenry Lefebvre is named “Philosopher of city”, because also more or less the same time as he, the other theorists concentrated on the neglected space location too, but among them just Lefebvre was the man who first of all, concentrated on this issue with a philosophical approach and related it to the social action. He believed that space is a social production or a social complex construct. Lefebvre use new and creative methods in order to prove this which among them is the expandation of “Dialectic” to “Trialectics” and using it to explain individual and human social interaction with space. This innovative favorites caused that he has important influence on today dominant theories, including philosophical, economy and political sciences, geography, sociology and literacy critics. My chosen field of theoretical system of Lefebvre, is “right to the city” and I try to focus on the roots of innovation and aim of saying this “Right” by him and I try to focus on the roots of invention by saying this “right” by him. He brings up this his innovative concept with other meaning like human rights (freedom, work, house, education right), but as a right which contains the other rights and realizes them. I have chosen “right to the city” as the subject of this article because of two reasons. First that the publication of his small book to this name in 1986 was the prelude and his the core of innovative theory about the relationship of human and space (city), in order to guide west student movement towards the overall and consistent social activity. The second that the theory that he brought up by this book, did not have a systematic intellectual or philosophic nature. Instead, as he predicted and suggested, (demand and cry) became a social action (praxis) and finally became a global movement in many countries of world and was formalized in their legislation.Keywords: Henry Lefebvre, Space, time, City, town, Everyday life, Right to the city -
رمان نفرین زمین اثر جلال آل احمد روایتی از حضور یک معلم در روستایی بدون نام ا ست. رمان در بستر اصلاحات ارضی شکل می گیرد. مقاله حاضر با استفاده از آراء هانری لوفور خوانشی جدید از رمان ارایه می دهد. لوفور ایستایی فضا را به پرسش می کشد و فضا را مفهومی سیال معرفی می کند. ازاین منظر، روستا فضایی پویاست که در روند داستان بازتعریف می شود. ورود معلم به روستا، به منزله یک غریبه ، واسطه ای برای به تصویرکشیدن چندوجهی بودن روستا می شود. دیالکتیک سه وجهی لوفور، که شامل تجربه درک شده، تصورشده، و زیسته معلم از فضاست و در عمل فضایی، بازنمود های فضایی، و فضاهای بازنمودی او از روستا نمود می یابد، در این مقاله بررسی شده است. درک فیزیکی معلم از روستا در زیرشاخه های حواس پنج گانه مطالعه می شود و درک حس های بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، و لامسه معلم از فضای روستا به تفصیل هدف کاوش قرار می گیرد. تطابق یا تناقض تصور ذهنی معلم با زیست اجتماعی اش در روستا بخش بعدی این نوشتار را به خود اختصاص داده است. تجزیه فضای همگن روستا و سلسله مراتبی شدن آن برای اعمال قدرت طبقه حاکم روستا مقوله دیگری ا ست که در این مقاله به آن توجه شده است. بخش بعدی مقاله معطوف به بررسی حق شهر ساکنان روستا، اهالی و غریبه ها در دو زیرمجموعه آن حق مشارکت و حق تصرف است. معلم، مباشر، و نقاش شورابی غریبه هایی هستند که حق شهرشان در روستا حایز اهمیت است. با نگاهی لوفوری به رمان آل احمد، روستا بستری منفعل با تعریفی ثابت و مانا نیست، بلکه فضایی است چند وجهی که شخصیت دارد و دستخوش تغییر و بازخوانی می شود.
کلید واژگان: نفرین زمین, هانری لوفور, دیالکتیک سه وجهی, سه گانه همگنی, تجزیه, سلسله مراتبی, حق شهرNefrin-e-Zamin (The Curse of the Land) is a novel by Jalal Al-e-Ahmad about a teacher who narrates his presence in a nameless village. The novel displays the transition from tradition to modernity. It takes place during land reforms of the then government. The present article is an analysis of the novel from the perspective of Henri Lefebvre. Lefebvre challenges the alleged static features of space and introduces it as vibrant and multi-layered. From this stance, the village is an active and dynamic space redefined in the course of the story. The teacher’s entry into the village, as a stranger, becomes a means to depict the multifaceted nature of the village. Lefebvre’s three-part dialectic, comprising the teacher’s perceived, conceived, and lived experiences in the village – represented in spatial practice, representations of space, and representational spaces – are investigated in this study. The teacher’s visual, auditory, olfactory, gustatory, and tactile perceptions of the village space are studied in detail. The correspondence or discrepancy of the teacher’s mental conception and his lived social experience in the village are discussed next in this paper. The fragmentation of the homogeneous space of the village and its hierarchization to exercise the power of the ruling class of the village are also investigated. Finally, the paper looks into the right of the villagers and strangers to the city and its two subcategories – the right to participate and the right to occupy. The teacher, the steward, and the painter from Shurab are the strangers in the village whose right to the city is important. From Lefebvre’s viewpoint, the village is not a neutral and passive space; rather a dynamic and multifaceted space that has significance and undergoes change and reinterpretations.
Keywords: Nefrin-e-Zamin, Henri Lefebvre, Three-Part Dialectic, Homogeneity, Fragmentation, Hierarchy, The Right to the City
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
-
همراه با متن144
-
علمی144
-
معتبرحذف فیلتر
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.